تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 27 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر كس زياد شوخى كند، نادان شمرده مى شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830500162




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

الگوی تأمین اجتماعی صدر اسلام و دلالت‌های آن برای الگوهای نوین


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
الگوی تأمین اجتماعی صدر اسلام و دلالت‌های آن برای الگوهای نوین
با عنایت به موفقیت الگوی تأمین اجتماعی صدر اسلام و قابلیت تعمیم مختصات و ویژگی‌های مزبور به شرایط جوامع کنونی، انتظار می‌رود بهره‌گیری از در طراحی الگوهای جدید تأمین اجتماعی به برون‌رفت از مشکلات موجود کمک کند.

خبرگزاری فارس: الگوی تأمین اجتماعی صدر اسلام و دلالت‌های آن برای الگوهای نوین



بخش دوم و پایانی موارد تحت پوشش الگوی تأمین اجتماعی در صدر اسلام نظام‌های تأمین اجتماعی معاصر موارد متعددی مانند قطع و یا کمبود درآمد، بیکاری، بیماری، بازنشستگی، از کارافتادگی، بازماندگان را تحت پوشش قرار می‌دهند. موارد تحت پوشش الگوی تأمین اجتماعی صدر اسلام، تحت عناوین ویژه‌ای که برخی به دلایل تاریخی و یا مبنایی، متفاوت از موارد امروزی بوده‌ است، ارائه می‌گردد. در این بخش، به بررسی اهم این موارد خواهیم پرداخت. تأمین نیازهای متعارف فقیران در میان موارد تحت پوشش الگوی تأمین اجتماعی صدر اسلام، رایج‌ترین آنها عنوان «فقیر» بوده است. این واژه، وقتی به‌تنهایی به‌کار می‌رود، موارد مشابهی چون؛ مسکین، سائل، محروم و یتیم را نیز در بر می‌گیرد. «فقیر» به کسی اطلاق می‌شود که به دلایل گوناگون مانند فقدان و یا کمبود درآمد، فوت سرپرست، بیکاری، بیماری، معلولیت، سالمندی و ازکارافتادگی قادر به تأمین مخارج زندگی خود نباشد. در چنین مواردی، جامعه، اعم از دولت و آحاد مردم، در مقابل تأمین نیازهای زندگی او مسئول بوده، او را تا حد رساندن به سطح زندگی سایر مردم مورد حمایت قرار داد. عناوین فقیر، مسکین و یتیم در موارد مصرف زکات، صدقات، انفاقات، خمس و فیء، که عمده منابع تأمین اجتماعی در صدر اسلام را تشکیل می‌داده‌اند، ناظر به تأمین این هدف می‌باشند(توبه: 60؛ انفال: 41؛ حشر: 7؛ بقره: 215 و 177؛ نساء: 36؛ اسراء: 26؛ روم: 38). رسیدگى به اقشار آسیب‌پذیر و تأمین نیازمندى‌هاى آنان، اولویت نخست مصرف بیت‌المال بود. امام على(ع) در نامه‌هایى که به کارگزاران خویش مى‌نوشت، همواره بر این امر تأکید مى‌فرمود. در نامه حضرت به مالک اشتر آمده است: خدا را خدا را! در مورد طبقه پایین، آنها که راه چاره ندارند؛ یعنی مستمندان و نیازمندان و تهی‌دستان و از کارافتادگان، در این طبقه هم کسانی هستند که دست سؤال دارند و هم افرادی که باید به آنها بدون درخواست، بخشش شود، بنابراین، به آنچه خداوند در مورد آنان به تو دستور داده عمل نما! قسمتی از بیت‌المال و قسمتی از غلات خالصه جات اسلامی را در هر محل به آنها اختصاص ده و بدان! آنها که دورند به مقدار کسانی که نزدیکند سهم دارند... اگر یکى از سربازانت و کسانى که با دشمنان تو مبارزه مى‌کنند، به شهادت رسید، مانند یک وصى دل‌سوز و مورد اعتماد، جاى او را پر کن به‌گونه‌اى که اثر فقدان او در چهره آنان مشاهده نشود (نهج‌البلاغه، نامه53). آن حضرت در نامة دیگری، خطاب به قثم‌بن عباس، که از جانب ایشان والی مکه بود، نوشت: اموالی که در نزد تو گرد آمده و مربوط به خدا است، به دقت در مصرف آنها بنگر، و آن را مصرف عیالمندان و گرسنگان کسانی که در محل هستند بکن. آنچنان‌که به‌طور صحیح به‌دست فقرا و نیازمندان برسد و مازاد آن را نزد ما بفرست تا بین کسانی که اینجا هستند، تقسیم کنیم (نهج‌‌البلاغه، نامه 67). پرداخت بدهی بدهکاران پرداخت بدهی کسانی که به دلایلی چون ورشکستگی، تعهد به پرداخت دیه و یا قرض گرفتن، برای تأمین معاش، از ادای دیون خود ناتوان بودند، از جمله موارد پوشش تأمین اجتماعی در صدر اسلام بوده است. عنوان «الغارمین» در بیان مصارف زکات در آیه 60 سوره توبه، بر همین معنا دلالت می‌کند. پیامبر اکرم(ص) خود را در مقابل پرداخت چنین دیونی، مسئول می‌دانست. در اوایل هجرت، که حکومت ایشان با تنگنای مالی شدیدی مواجه بود، چنانچه کسی از مسلمانان فوت می‌کرد، برای اقامه نماز ابتدا از وضعیت بدهی او سؤال می‌کرد. اگر بدهکار بود، بر جنازه او نماز نمی‌خواند، مگر آنکه کسی پرداخت بدهی او را تضمین نماید (کلینی، 1389، ج5، ص93). بعدها که درآمدهای بیت‌المال توسعه پیدا کرد، فرمود: «هر کس دِین و یا بازماندگان (فقیری) از خود بر جا گذارد (تأمین آن) به عهده من است و به سوی من بیایند و هر کس که مال و ثروتی به جا گذارد، متعلق به ورثه اوست» (مجلسی، 1403ق، ج27، ص242). در روایتى آن حضرت می‌فرماید: هیچ بدهکارى نیست که بدهکارى خود را به یکى از والیان مسلمانان عرضه کند و براى والى تنگ‌دستى او ثابت شود، مگر آنکه بدهکار فقیر، از بدهى خود رهایى مى‌یابد و بدهى او بر عهده والى مسلمانان مى‌آید و از محل اموال مسلمانان، که در دست اوست، باید پرداخت شود (کلینى، 1389، ص407 و ص406، ح6). کمک به در راه ماندگان در دوران صدر اسلام، که حمل و نقل با وسایل ابتدایی انجام می‌شد، مسافرت میان شهرها با مشکلات فراوانی روبه‌رو بود. در آن زمان افراد به دلایلی مانند بسته شدن راه و یا ناامنی و یا تمام شدن آذوقه، در میانه سفر از ادامة راه باز مانده نیاز به کمک پیدا می‌کردند. نظام تأمین اجتماعی صدر اسلام چنین مواردی را تحت پوشش قرار می‌داد. واژة «ابن السبیل» در میان موارد مصرف خمس، فیء، زکات، انفاق، احسان و حق الحصاد (انفال: 41؛ حشر: 7؛ توبه: 60؛ بقره: 215 و 177؛ نساء: 36؛ اسراء: 26؛ روم: 38)، ناظر به تشریع این مورد از اهداف تأمین اجتماعی می‌باشد. آزاد کردن بردگان در صدر اسلام در شبه‌جزیره عربستان، برده‌دارى رواج داشت. این پدیده ناگوار، که اصل هویت انسان و تمامیت آزادی او را به گروگان می‌گرفت، از بزرگ‌ترین و مشکلات اجتماعی به شمار می‌رفت. از این‌رو، آزادی بردگان به‌عنوان یکی از موارد مصرف زکات «الرّقاب» و کفاره برخی گناهان، در صدر اسلام مورد تأکید و تحت پوشش تأمین اجتماعی قرار گرفت (توبه: 60). تأمین سالمندانِ از کارافتاده شیوة حمایت اجتماعی و مراقبت از سالمندان در صدر اسلام متفاوت از شیوه‌های امروزی آن بوده است. در الگوی تأمین اجتماعی صدر اسلام، قاعده کلی بر این بود که مخارج دوره سالمندی در درجه اول، از محل پس‌اندازهای دوره جوانی خود فرد و در درجه دوم، از محل مسئولیت‌های خانواده وی تأمین ‌گردد. چنانچه فردی از حمایت خانواده محروم می‌ماند، تحت مصادیق عنوان فقیر درمی‌آمد و مسئولیت تأمین زندگی او بر عهده جامعه قرار می‌گرفت. با این حال، تأمین زندگی «سالمندانِ از کارافتاده» از محل درآمدهای عمومی، به‌ویژه بردگان و اهل ذمه، به‌طور خاص مورد تأکید قرار داشت. امام علی(ع) در نامه خود بهمالک اشتر فرمود: رسیدگى به حال یتیمان و زمین‏گیران و سالخوردگان بیچاره، که پیش کسى دست دراز نمى‏کنند را بر عهده گیر و روزى‏شان را جارى کن، که ایشان بندگان خدایند. پس با مددرسانى به ایشان و تأمین روزى و اداى حقوقشان به اندازه لازم، به خداوند نزدیکى بجوى، که کارها با پاکىِ نیت‏ها خلوص مى‏یابند! (نهجالبلاغه، نامه 53). روزى حضرت(ع) پیرمرد عاجزى را دید که تکدى مى‌کند. فرمود: «این کیست؟» گفتند: « او یک مسیحى است». فرمود: «او را به‌کار گرفتید تا پیر و ناتوان شد، آن‌گاه، بازش داشتید؟ از بیت‌المال به وى انفاق کنید» (طوسى، 1401ق، ج6، ص292). شواهد تاریخی بسیاری وجود دارد که از وجود چنین سنتی در میان سایر حاکمان صدر اسلام نیز حکایت می‌کند (ابن‌زنجویه، 1406ق، ص143؛ صاحب فصول، 1382، ص54). رسیدگی به بیماران در میان موارد تأمین اجتماعی، مخاطرات ناشی از بیماری دارای اهمیت ویژه‌ای است؛ زیرا بیماری علاوه بر اینکه سلامتی فرد را تهدید می‌کند، در صورت عدم درمان به‌موقع، ممکن است به دیگران نیز سرایت کرده، و برای جامعه هم مشکل‌آفرین باشد. از این‌رو، نظام‌های تأمین اجتماعی معاصر، به شیوه‌های گوناگونی مانند بیمه‌های درمانی عادی و تکمیلی و ارائه خدمات درمانی توسط بخش عمومی، مخارج درمانی افراد را تحت پوشش خود قرار می‌دهند. امروزه پیشرفت‌های گسترده در علم پزشکی و شیوه‌های تشخیص بیماری و درمان آن، شبکه بهداشت و درمان کشورها بسیار پیچیده شده و مخارج درمان نیز هزینه‌های گزافی را بر افراد تحمیل می‌کند. در صدر اسلام چنین وضعیتی وجود نداشت. عبدالحی کتانی در کتاب التراتیب الاداریه در بارة وضعیت دستگاه بهداشت و درمان عهد نبوی(ص) می‌نویسد: سعد [معاذ] در جنگ خندق با تیر قریش آسیب دید. حضرت دستور داد در مسجد خیمه‌ای برای خواباندن او زدند و در فواصل کوتاه، عیادت و احوال‌پرسی می‌کرد. ابن اسحاق گوید: آن خیمه متعلق به زنی از قبیله اسلم بود به نام رفیده، و آن زن، زخمی‌ها را مداوا می‌کرد و خود را وقف خدمت به آسیب‌دیدگان مسلمان کرده بود. در الاصابه نام کعیبه بنت سعد اسلمی خواهر رفیده نیز آمده که پرستاری بیماران می‌نمود. مؤلف گوید: این مفصل‌ترین مطلب از سابقه بیمارستان در عصر پیامبر(ص)، راجع به بیمارستان‌های به‌معنای اصطلاحی است. بیمارستان، نخستین بار در زمان ولید‌بن عبدالملک به سال 88 تأسیس شد و پزشکان را درآن به‌کار گماشتند و هزینه معین کردند و دستور داده شد جذامیان آنجا نگهداری شوند که شب‌ها بیرون نیایند، و نیز برای جذامیان و کوران مستمری تعیین شد (کتانی، 1384، ص212). این گزارش حاکی از آن است که در دوران نخستین حاکمیت اسلام، دستگاه بهداشت و درمان بسیار ساده بود. پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) علاوه بر اینکه، خود توصیه‌های فراوان و مؤثری برای پیشگیری و درمان بیماری‌ها داشتند، مردم را به مداوای بیماری از طریق پزشکان ترغیب می‌نمودند. به این ترتیب، می‌توان گفت: در دهه‌های نخست هجری، بهداشت و درمان، بیشتر جنبه خصوصی داشته و هزینه درمان به عهده خود افراد بوده است. با این حال، جمعیت بیماران به شیوه‌های گوناگونی تحت حمایت قرار می‌گرفتند. اول، اگر بیماری، به علت فقر از عهده مخارج درمان خود برنمی‌آمد، به‌عنوان فقیر، مستحق دریافت کمک‌های اجتماعی محسوب می‌شد؛ چراکه به‌طور قطع نیازهای سلامتی، به‌مراتب زیادی، بر نیازهای مالی اولویت داشت. (مجلسی، 1403ق، ج72، ص53؛ ج74، ص 186). دوم، رسیدگی به بیماران و کمک به درمان آنها، همانطور که از عبارت کتانی برمی‌آمد، فی‌حدّ نفسه و صرف‌نظر از فقر مالی بیمار یکی از کارهای خیر به حساب می‌آمد. در همین راستا، عیادت مریض یکی از سنت‌های پسندیده به حساب آمده است (محمدی ری‌شهری، 1416ق، ج4، ص2889-2888). سوّم، یکی از موارد مصرف زکات «سبیل الله» است که عموم آن، کمک به بیماران را نیز شامل می‌شود. در همین راستا، راهکار مهمی که در صدر اسلام برای حل اساسی نیازهای عمومی در پیش گرفته شد، سنت وقف یا صدقات جاریه بود که مواردی چون ساختن راه، مسجد، پل و آب انبار را شامل می‌گردید. به‌طور قطع، یکی از موارد وقف، ساختن بیمارستان و قراردادن املاک درآمدزا برای تضمین مخارج اداره آن و درمان بیماران می‌باشد. بر اساس این رهیافت، به موازات پیشرفت‌های سریع تمدن اسلامی و توسعه بهداشت و درمان، ساختن بیمارستان‌های موقوفه و درمان مجانی بیماران و حتی کمک مالی به آنها پس از ترخیص، به‌خوبی در نظام تأمین اجتماعی سرزمین‌های اسلامی جایگاه خود را پیدا کرد (سیریل، 1371، ص200ـ208). سایر موارد علاوه بر این، تهیة مسکن یکی دیگر از نیازهای اساسی انسان است که شواهد تاریخی حاکی از قرار داشتن آن در دایره سیاست‌های رفاهی صدر اسلام است. تقسیم زمین میان مهاجران توسط پیامبر اکرم(ص)، که به اقطاع‌الدور شهرت یافته است، نمونه‌ای از اقدامات دولت نبوی(ص) در این زمینه است (صدر، 1387، ص66). مورد مهم دیگر در این زمینه، کمک مالی بیت‌المال به کسانی است که نیاز به تشکیل خانواده دارند و از عهده مخارج آن برنمی‌آیند. بنا بر روایتی، به فرمان امام علی(ع)، مخارج ازدواج جوان مجردى که دچار فساد اخلاقى شده بود، از بیت‌المال پرداخت گردید (منتظری، 1413ق، ص555). وضعیت به‌دست آمده از اجرای الگوی تأمین اجتماعی صدر اسلام الگوی تأمین اجتماعی صدر اسلام، که توسط پیامبر اکرم(ص) پایه‌ریزی و در طول حیات ایشان بسیاری از خطوط عملی و اجرایی آن ترسیم گردیده بود، به‌تدریج آثار و برکات خود را در جامعه نشان داد. این آثار اگرچه از همان سال‌های آغازین هجرت قابل مشاهده است، ولی برای مشاهده تمامی آثار کوتاه‌مدت و بلندمدت این الگو، باید وضعیت امت اسلامی در سال‌های دورتری را نیز مورد مطالعه قرار داد. برخی کارکردها مانند برچیده شدن برده‌داری و استقرار نظام بهداشت و درمان، در دوره‌های طولانی‌تری ظاهر شدند. بررسی بیشتر این امور از مجال این تحقیق خارج است. اگر مهم‌ترین هدف نظام تأمین اجتماعی صدر اسلام، یعنی رفع فقر را در اینجا به‌معنای جامع‌تری، که شامل پرداخت دیون، تأمین درراه‌ماندگان و سالمندان از کارافتاده نیز باشد در نظر بگیریم، بر اساس شواهد تاریخی متقن می‌توان گفت: این نظام در دستیابی به این هدف کاملاً موفق عمل کرده است. در این بخش، به اختصار تحقق این هدف در دوره‌های تاریخی صدر اسلام را بررسی می‌نماییم. دورة حیات پیامبر اکرم(ص) در آغاز استقرار مسلمانان در مدینه، دامنة فقر بسیار گسترده بود. علاوه بر اصحاب صُفّه، که در فقر شدید به سر می‌بردند زندگی مهاجران به انصار وابسته بود (کتانی، 1384، ص224). دیری نپایید که به برکت برنامه‌های صحیح اقتصادی و تأمین اجتماعی، وضعیت همه آنان بهبود یافت، به نحوی که در اواخر سال‌های عمر پربرکت پیامبر(ص) همگی مهاجران، مسکن، شغل، و وضعیت رفاهی مناسبی پیدا کردند (صدر، 1387، ص44). این بهبود به‌گونه‌ای بود که در سال هشتم هجری، با توانمند شدن جماعتی از مسلمانان، فریضه زکات تشریع گردید. وجوب پرداخت زکات مستلزم ارتقاء سطح رفاهی خانوارهایی بود که در پایان سال مشمول پرداخت زکات می‌شدند. دورة خلافت عمربن خطاب پس از دوره رسول خدا(ص)، در دورة کوتاه خلافت ابوبکر هم به‌طور مداوم از تعداد فقرا کم و بر تعداد کسانی که توانایی پرداخت زکات را پیدا می‌کردند، افزوده می‌شد. این روند ادامه یافت، تا اینکه از زمان خلیفة دوم به بعد در اکثر نقاط حاکمیت اسلامی، حتی در منطقه دورافتاده‌ای مانند یمن در جنوب شبه‌جزیره، مستحقی برای اعطای زکات پیدا نمی‌شد. بر پایه روایت ابوعبید، معاذ‌بن جبل، که از سوی پیامبر اکرم(ص) به امارت یمن اعزام شده و تا زمان عمر در این سمت ابقا گردیده بود، یک سال برای صرف یک سوم زکات جمع‌آوری شده، مستحقی نیافت، و به‌ناچار آن را به مدینه نزد خلیفه فرستاد. عمر از این موضوع برآشفت و به او نوشت: من تو را برای گرفتن جزیه و خراج نفرستاده‌ام، صدقات و زکات باید از ثروتمندان اخذ و به مصرف فقرا برسد (نه هزینه‌های دولت) و فقرای هر محل برای هزینه شدن آن بر سایر فقرا اولویت دارند. معاذ در پاسخ نوشت: چیزی به سوی تو نفرستادم، مگر به دلیل اینکه کسی را برای دریافت آن در محل پیدا نکردم. در سال دوم، معاذ نیمی از زکات را به مرکز فرستاد و همان گفت‌وگو میان آنها صورت گرفت. در سال سوم، وی همه زکات جمع‌آوری‌شده را ارسال نمود و عمر نیز همان حرف سابق را تکرار کرد. معاذ پاسخ داد که برای دریافت آنها کسی را پیدا نکرده است (صاحب فصول، 1382، ص54). دوره حکومت امیرالمؤمنین(ع) در زمان خلیفة سوم، به‌دلیل فاصله گرفتن جامعه از سنت‌های صحیحی که پیامبر(ص) بنا گذاشته بود، محرومیت و شکاف طبقاتی مجدداً در جامع به اوج رسید با آغاز خلافت امیرالمؤمنین(ع) آثار رحمت و عطوفت الهی بار دیگر بر امت اسلامی نمایان شد (محمدی ری‌شهری، 1421ق، ص137-270). امام علی(ع) با احیای سیره و سنت نبوی(ص) چهره دهشت‌انگیز فقر را تا بدانجا عقب راند که خود فرمود: [در دوران حکومت من] هیچ کس در کوفه شب را به روز نمى‏رسانَد، مگر اینکه زندگى آسوده‏اى دارد. فروپایه‏ترینِ مردم نان گندم مى‏خورَد، سایبانى دارد، و آب گوارا مى‏نوشد (مجلسی، 1403ق، ج40، ص327). دوران عمربن عبدالعزیز در زمان‌های بعد، به دلیل انحراف عمیقی که در مدیریت سیاسی و اقتصادی جامعه اسلامی به وجود آمد، نظام تأمین اجتماعی اسلام تا حدودی از ادامه مسیر تکاملی خود بازماند. با این حال، در هر زمانی که فرصت احیای سنن نبوی علوی، هرچند ناقص، فراهم می‌شد، خاطره ثمرات شیرین آن مجدداً تکرار می‌گردید. یکی از این دوره‌ها دوره حکومت عمربن عبدالعزیز است که حکایات تاریخی فراوانی دربارة ریشه‌کنی مجدد فقر و برقراری رفاه اجتماعی در آن دوره نقل شده است (صاحب فصول، 1382، ص56-59). در روایت بیهقی از عمربن اسید آمده است: عمر‌بن عبدالعزیز دو سال و نیم حکومت کرد، به خدا قسم از دنیا نرفت، مگر آنکه ما را به چنان وضعی رساند که اگر کسی مالی پیش ما می‌آورد و می‌گفت: این مال را به هر فقیری که می‌شناسید برسانید، همان‌طور می‌ماند تا اینکه مال خود را برمی‌گرداند و کسی را برای دریافت آن پیدا نمی‌کرد.عمربن عبدالعزیز مردم را بی‌نیاز کرد (عسقلانی، بی‌تا، ج6، ص451). سهیل‌بن صالح می‌گوید: عمر‌بن عبدالعزیز به والی عراق، عبدالحمید‌بن عبدالرحمن، دستور داد مستمری همه مردم را پرداخت کن. عبدالحمید نوشت: همه مردم حقوق خود را گرفته‌اند، ولی هنوز مبالغی در بیت‌المال مانده است. عمر به او نوشت: بررسی کن، کسانی که به دور از اسراف و فساد، ناچار به قرض شده‌اند، بدهی آنها را از بیت‌المال پرداخت کن. عبدالحمید پس از انجام این کار، باز نسبت به وجوهی که هنوز در بیت‌المال باقی مانده بود، کسب تکلیف کرد. خلیفه گفت: پس از بررسی، هر دختر و پسری که به خاطر نداری از تهیه جهیزیه و یا توان پرداخت مهریه، از ازدواج فرو مانده‌اند، با بودجة بیت‌المال ازدواج کنند. ولی باز هم مبالغی باقی ماند. خلیفه این بار در پاسخ نوشت: نگاه کن کسانی که جزیه و یا خراج بدهکارند و قادر به برداشت از زمین نیستند، مساعدت کرده و به‌اندازه‌ای که قادر به کشت زمین شوند، به پیش‌خرید محصولات آنها مبادرت کن (ابن زنجویه، 1406ق، ج2، ص565). مختصات ساختاری الگوی تأمین اجتماعی صدر اسلام الگوی تأمین اجتماعی صدر اسلام در مقایسه با الگوهای تأمین اجتماعی معاصر از ویژگی‌های ساختاری متمایزی برخوردار بوده است. برخی از این ویژگی‌ها، ممکن است جنبه عصری داشته و قابل تعمیم به شرایط متحول اجتماعی و اقتصادی امروز نباشند، اما بی‌گمان برخی دیگر از آنها این قابلیت را داشته و بهره‌گیری از آنها برای برون‌رفت از مشکلات موجود مفید است. در ذیل به برخی از مهم‌ترین این ویژگی‌ها اشاره می‌کنیم: جامعه‌محوری (به‌جای دولت‌محوری) نظام‌های تأمین اجتماعی کنونی در پاسخ به این سؤال، که مسئولیت برقراری تأمین اجتماعی با چه کسی است؟ به‌طور عمده، دولت را مسئول این امر می‌دانند و مفهوم دولت رفاه نیز بر همین عقیده استوار شده است. در الگوی صدر اسلام، مسئولیت تأمین اجتماعی به‌طور همزمان با مشارکت جمعی آحاد جامعه، خانواده‌ها، برادران ایمانی(تکافل عمومی)، نهادهای خیریه و دولت در کنار همدیگر به انجام می‌رسید. ازاین‌رو، می‌توان این الگو را الگویی جامعه‌محور دانست که در آن خدمات تأمین اجتماعی به‌طور کامل، از طریق دولت تولید و توزیع نمی‌شود. استحقاق‌گرایی (به‌جای عام‌گرایی) الگوهای تأمین اجتماعی رایج در بیشتر طرح‌های خود، در ناحیه درآمدها و یا مصارف، از روش‌های عام‌گرایانه استفاده می‌کنند. برای مثال، طرح‌های بزرگی مانند بیمه‌های بازنشستگی و خدمات درمانی و مانند آن، از طریق حق بیمه‌های عموم شاغلان تأمین مالی می‌شوند. در ناحیه تخصیص مزایا نیز بر ملاک‌های عامی مانند رسیدن فرد به سن معین، داشتن همسر و فرزند و مانند آن عمل می‌شود؛ اعم از اینکه فرد موردنظر نیازمند کمک باشد و یا نه. این‌گونه روش‌ها، علاوه بر اینکه به‌لحاظ اداری مستلزم دیوان‌سالاری گسترده‌ای است، از نظر مالی هم بسیار پرهزینه است. الگوی تأمین اجتماعی صدر اسلام، در ناحیه درآمدها، عمدتاً متکی بر مازاد درآمد عاملان اقتصادی و منابع عمومی دولت بود. در ناحیه هزینه‌ها نیز موارد پوشش الگو، عموماً از افراد مستحقِ کمک تشکیل می‌گردید. به‌طور نمونه، از جمله ویژگی‌های خمس و زکات، که دو منبع اصلی تأمین اجتماعی در صدر اسلام بوده‌اند، این است که خمس تنها بر کسانی واجب است که دارای درآمدی مازاد بر مخارج متعارف زندگی باشند. مستحقان زکات نیز تنها کسانی هستند که فاقد درآمد کفاف زندگی هستند. ممکن است تصور شود که تقسیم سرانه و عمومی بیت‌المال از زمان خلیفه دوم به بعد نوعی رویکرد عام‌گرایانه است. اما باید توجه داشت که تقسیم سرانه بیت‌المال از باب تأمین اجتماعی نبوده، بلکه نوعی تخصیص مازاد درآمد بیت‌المال بوده که پس از تأمین تمامی نیازهای اجتماعی از جمله تأمین فقرا، اعمال می‌گردیده است. به همین دلیل، در نامه‌های امام علی(ع) به والیان خود، تأکید گردیده که ابتدا باید نیازمندان محل از درآمدهای بیت‌المال تأمین شوند. تنها مازاد آن، جهت تقسیم سرانه به مرکز حکومت ارسال شود. از نامه‌های عمربن عبدالعزیز به والیان خود نیز این مطلب استفاده می‌شود. منطقه‌محوری (به‌جای تمرکزگرایی) ساماندهی خدمات تأمین اجتماعی در صدر اسلام، در عین حالی‌که از منظر سیاست‌گذاری و نظارت کلان از نوعی مدیریت متمرکز بی‌نصیب نبود، در ناحیه تجهیز و تخصیص منابع عمدتاً مبتنی بر رویکرد منطقه‌ای و محله‌ای بود. تأکید بر اولویت حتمی تخصیص زکات مال و زکات فطرة هر منطقه‌ای به نیازمندان همان منطقه و تقدم نیازهای منطقه‌ای در تخصیص سایر درآمدهای بیت‌المال، همچنین برتری انفاق و وقف بر نزدیکان نسبی، سببی و مکانی (همسایگان)، نسبت به سایر نیازمندان و تأکید بر اهدای چهره به چهره و مستقیم کمک‌های مالی و محوریت مساجد در شناسایی، تأمین و حتی گاهی اسکان موقت نیازمندان، از نشانه‌های بارز وجود این خصیصه در الگوی تأمین اجتماعی صدر اسلام است. با حاکمیت چنین الگویی کارآمدی مدیریت اطلاعات نیازمندان تسهیل گردیده و یکی از مشکلات عمده تخصیص خدمات رفاهی در جوامع فعلی، از ناحیه عدم تقارن اطلاعات و پدیده سواری مجانی، به حداقل خواهد رسید. این الگو همچنین، از بروز پدیده دیوان‌سالاری و گسترش هزینه‌های اجرایی خدمات اجتماعی جلوگیری خواهد شد. علاوه بر این، به دلیل مشاهده مستقیم آثار کمک‌های اعطایی، انگیزة عرضه‌کنندگان افزایش می‌یابد و اگر کمک‌ها به‌صورت اعطا چهره به چهره انجام شود، آثار تربیتی ضمنی هم خواهد داشت. عدم دوگانگی میان منابع مالیاتی و منابع تأمین اجتماعی الگوهای کنونی تأمین اجتماعی در تجهیز منابع، عمدتاً متکی بر کسورات حق بیمه شاغلان است. در آنها رابطه قابل‌توجهی میان منابع و مصارف مالیات‌ها با منابع و مصارف تأمین اجتماعی وجود ندارد. در این شیوه، مجموع مالیات‌ها و کسورات حق بیمه، رقم کلانی را تشکیل می‌دهد که تحمیل آن بر بازار کار، پیامدهای انگیزشی زیانباری به وجود آورده، تأمین مالی نظام‌های تأمین اجتماعی را با بحران مواجه ساخته است. در الگوی تأمین اجتماعی صدر اسلام، چنین دوگانگی وجود ندارد و جهت‌گیری کلی منابع و مصارف مالیات‌ها در راستای تأمین اجتماعی قرار دارد. بهره‌گیری از مزیت این الگو، برای برون‌رفت از مشکلات مالی نظام‌های فعلی و حل تعارض میان مالیات‌های شرعی و حکومتی مفید خواهد بود. تحلیل ویژگی‌های کارکردی الگوی تأمین اجتماعی صدر اسلام برای شناخت بهتر تجربه تأمین اجتماعی در صدر اسلام و استفادة بهینه از نقاط قوت و مزایای آن در طراحی الگوی مطلوب تأمین اجتماعی برای جوامع امروزی، لازم است ویژگی‌های کارکردی این الگو را نیز بررسی نماییم. در این بخش مهم‌ترین این ویژگی‌ها را تحلیل می‌کنیم. تقدم توانمندسازی و خوداتکایی افراد بر وابستگی به کمک‌ها با عنایت به آنچه که در سازوکارهای تأمین اجتماعی صدر اسلام ملاحظه شد، راهکار اصولی تأمین نیازهای زندگی در این الگو این بود که افراد، اولاً، از نظر روحی به عزت و استغنای نفس برسند و وابستگی به کمک‌های دیگران را مذموم تلقی کنند. ثانیاً، با در اختیار داشتن شغل و درآمد مناسب، بدون آنکه نیاز به کمک دیگران داشته باشند، از عهدة تأمین زندگی خود برآیند. ثالثاً، با تحصیل توانایی انفاق بر دیگران، زمینة رشد معنوی خود و رفع نیازهای اجتماعی را فراهم آورند. روشن است در چنین چارچوبی، روند امور به سمتی پیش خواهد رفت که عرضة کمک‌های اجتماعی به‌طور روزافزون افزایش یافته، از تقاضای آن کاسته می‌شود. حتی ممکن است تقاضای کمک‌ها به صفر برسد. وضعیتی که برای منطقه مأموریت معاذ‌بن جبل در یمن و بسیاری از مناطق اسلامی در زمان عمر‌بن عبد العزیز اتفاق افتاد، به‌گونه‌ای که وجوه زکات جمع‌آوری می‌شد، ولی هیچ دریافت‌کننده‌ای برای آن پیدا نمی‌شد، به روشنی وجود این خصیصه را در الگوی تأمین اجتماعی صدر اسلام ثابت می‌کند. فدا نشدن تأمین اجتماعی به پای اهداف رشد اقتصادی در وضعیت اولیة جامعه صدر اسلام، فقرگسترده افراد در کنار پایین بودن درآمد ملی مسلمانان، دو مشکل اساسی جامعه بود که حلّ هردوی آنها برای نظام اهمیت داشت. ملاحظه سیاست‌های پیامبر اکرم(ص) نشان می‌دهد حضرت، هیچ‌گاه این دو هدف را متضاد نمی‌دانستند و معتقد نبودند که اول باید هدف پیشرفت ملی را دنبال نمود، آن‌گاه در اثر پدیدة «رخنه به پایین»، فقرا نیز از مواهب رشد بهره‌مند خواهند شد و یا اینکه فرصت رسیدگی به آنان فراهم خواهد گردید؛ بلکه برعکس معتقد بودند، رسیدگی به فقرا موجب ریزش بیشتر نعمت‌های الهی است. این کار ضمن اینکه، مشکل فقر را مرتفع می‌کند، رشد و ارتقای اقتصاد ملی را هم در پی خواهد داشت. به همین دلیل، ایشان هیچ‌گاه از مشکلات طبقه فقیر جامعه غفلت نکرده و همواره آن را در صدر اولویت‌های خود قرار می‌دادند. برخورداری تأمین اجتماعی از کارکرد عدالت بین نسلی تأمین اجتماعی صدر اسلام درحالی‌که نسبت به تأمین نیازهای زندگی نسل حاضر و گسترش عرضی آن به تمام آحاد جامعه حساس بود، منافع نسل‌های بعدی و ابقای ظرفیت‌های بالقوه برای برخورداری آنها از مواهب زندگی را نیز عمیقاً مورد توجه قرار می‌داد. یکی از شواهدی که این مدعا را ثابت می‌کند، نحوة بهره‌برداری از زمین‌های خراجیه در صدر اسلام است. پس از فتح زمین‌های عراق، گروهى از صحابه مانند بلال‌بن رباح و عبدالرحمان‌بن عوف خواستار تقسیم این زمین‌ها شدند، ولى رأى خلیفه پس از رایزنى با على(ع) و جمعى از بزرگان اصحاب بر این قرار گرفت که اصل و ماده این زمین‌ها، براى عموم مسلمانان حفظ و درآمد آن در منافع اسلام و مسلمانان صرف شود (شهابى، 1366، ص36). این حکم، که با ارشاد یا تقریر امام على(ع) صادر شد، حکایت از ویژگى میان نسلی تخصیص منابع عمومی در صدر اسلام دارد. سنت وقف، که به‌معنای حفظ اصل مال و آزاد گذاشتن استفاده از منافع آن است و همچنین استحباب ارث‌گذاری برای فرزندان و وصیت شواهد دیگری بر وجود این خصیصه می‌باشد. فراگیری تأمین اجتماعی نسبت به اقلیت‌های مذهبی یکی از خصوصیات برجسته الگوی تأمین اجتماعی صدر اسلام، فراگیری آن نسبت به تمامی اقوام و اقلیت‌های مذهبی است که در محدودة تحت پوشش حاکمیت اسلامی زندگی می‌کردند. در میثاق‌نامه امّت، که پیامبر اکرم(ص) در ابتدای هجرت در مدینة منوره منعقد نمود، حقوق اقلیت‌های مذهبی مانند مسیحیان و یهودیان و حتی مشرکان مدینه، مادام که علیه مسلمانان توطئه و اقدام خصمانه‌ای انجام ندهند، محترم شمرده شد و در موادی از آن، به آنها تصریح گردید. کسانی که بر اساس معاهده صلح در پناه حکومت اسلامی زندگی می‌کردند (اهل ذِمّه)، چنانچه فقیر بودند از پرداخت مالیات جزیه معاف می‌شدند و سالمندان از کارافتاده آنها، از بیت‌المال مسلمانان تأمین می‌گردیدند. امام علی(ع) در نامة خود به مالک اشتر، او را به رحمت و ملاطفت نسبت به تمامی انسان‌ها از هر قوم و مذهبی سفارش نموده و ملاک و معیار آن را چنین فرمود: «... آنها یا برادر دینی تواند و یا در خلقت با تو همسانند» (نهج‌البلاغه، نامه53). توانایی تبدیل تهدیدها به فرصت‌ها برنامه‌های تأمین اجتماعی صدر اسلام، در شرایطی از اوضاع اجتماعی و سیاسی مطرح گردید که جامعه مسلمانان با انواع تهدیدهای منافقان، کفّار قریش و امپراطوری‌های قدرتمند مواجه بود. در این شرایط، یک الگوی تأمین اجتماعی نادرست می‌توانست به دلیل وجود فقر گسترده و عدم انسجام اجتماعی و یا وابستگی مردم به کمک‌های تأمین اجتماعی و یا شکل‌گیری انتظارات سنگین مردمی و عدم امکان برآورده شدن آنها توسط دولت و در نتیجه، بروز نارضایتی عمومی، چه‌بسا تهدیدکننده باشد. با این حال، نظام تأمین اجتماعی صدر اسلام اولاً، به دلیل خدمت صادقانه به مردم و جلب رضایت آنها، پشتوانه محکمی برای دفع تهدیدهای مقابل نظام فراهم ساخته بود و ثانیاً، پایه‌های ایمانی و سازوکار مردمی آن موجب می‌گردید که در زمان جنگ، همة امکاناتی که می‌بایست صرف رفع فقر می‌شد، به‌علاوة تمامی امکانات جانی و مالی مردم، حتی خود فقرا، در خدمت جنگ قرار گرفته و با پیروزی‌های پی‌درپی و سرازیر شدن غنایم فتوحات، پله‌های صعود امت اسلامی را یکی پس از دیگری رقم بزند و مراتب بالاتری از تأمین اجتماعی را فراهم نماید. قرآن کریم وجود رحمت و عطوفت نسبت به مؤمنان و مقاومت شدید در مقابل دشمنان با توکل به خداوند را دوخصیصه‌ای می‌داند که موجب شکوفایی امت رسول الله(ص) بوده و خواهد بود (فتح: 29). سبک بار بودن و عدم سنگینی بر دوش دولت نظام تأمین اجتماعی صدر اسلام، به دلایل متعددی، یک نظام سبک بار و تا حدود زیادی خودجوش بود؛ زیرا اولاً، ارزش‌های فرهنگی حاکم بر رفتار مسلمانان و سیاست‌های پیامبر(ص)، بخصوص در زمینة تبلیغات مصرف، به گونه‌ای نبود که بر گسترش نیاز و یا احساس نیاز در مردم دامن بزند، بلکه کاملاً در مسیر خلاف چنین جریانی بوده است. ارزش‌هایی چون زهد و قناعت، دوری از اسراف، تبذیر و اتراف و فضیلت نگاه به فرودست در تنظیم انتظارات معیشتی، همگی در جهت تعدیل انتظارات مصرفی و کاهش تقاضا برای کمک‌های تأمین اجتماعی عمل می‌کرده‌اند. ثانیاً، خوداتکایی مردم موجب کاهش تقاضا می‌گردید. ثالثاً، به دلیل وجود انگیزه‌های ایمانی قوی، عرضة چهره به چهره و انفرادی خدمات اجتماعی بسیار بالا بوده است. رابعاً، در موارد نیاز به حمایت، کمک‌های مردمی یکی از پایه‌های اصلی منابع این الگو بوده است که حتی در برخی شرایط، مانند سال‌های پیش از هجرت و سال‌های ابتدایی پس از آن، تنها منبع تأمین اجتماعی بوده است. بدین ترتیب، ویژگی‌های فوق موجب می‌گردید، نظام تأمین اجتماعی ضمن حضور قوی و کارآمد در صحنه، به لحاظ حجمی، دست‌کم در درازمدت، سبک‌بار و کم‌حجم باشد. نتیجه‌گیری در این تحقیق، برای برون‌رفت از مشکلات تأمین اجتماعی معاصر، الگوی تأمین اجتماعی صدر اسلام مورد مطالعه قرار گرفت. مهم‌ترین مشخصه سازنده این الگو، مبانی بینشی و ارزشی آن بود که از میان آنها، اعتقاد به پروردگار واحد، به‌عنوان عنصر جهت‌دهنده و انسجام‌بخش همة برنامه‌ها و رفتارها و اعتقاد به روز رستاخیز و تلاش جهت رستگاری اخروی، به‌عنوان عنصر نیروبخش این الگو و نقش این ‌دو در شکل‌دهی الگوی جدیدی از همبستگی اجتماعی، در قالب نهادهایی مانند خانواده، عشیره، اقوام و امت اسلامی مورد تأکید قرار گرفت. در این الگو، نیازهای آحاد اجتماع تحت عناوینی مانند فقرا (مساکین و ایتام)، بدهکاران، درراه‌ماندگان، بردگان، سالمندانِ ازکارافتاده، بیماران و در مواردی چون نیازهای فرهنگی، تهیه مسکن و تشکیل خانواده مورد حمایت جامعه قرار می‌گرفت. اقدامات و سازوکارهای اجرایی این حمایت‌ها، از طریق سه راهبرد اصلی پی‌ریزی اقتصاد سالم و ایجاد زمینه خوداتکایی افراد، بسیج مشارکت‌های مردمی(تکافل عمومی) و تشریع نهادهای قانونی بیت‌المال به عمل می‌آمد. در نتیجة آنها وضعیت قابل‌قبولی از محو فقر در بسیاری از مقاطع زمانی و منطقه‌ای به ثبت رسید. مختصات ساختاری قابل تعمیم الگوی تأمین اجتماعی صدر اسلام عبارتند از: جامعه‌محوری (به‌جای دولت‌محوری)؛ استحقاق‌گرایی (به‌جای عام‌گرایی)؛ منطقه‌محوری (به‌جای تمرکز گرایی)؛ و عدم دوگانگی میان منابع مالیاتی و منابع تأمین اجتماعی. الگوی مزبور دارای ویژگی‌های کارکردی برجسته‌ای بود که از میان آنها بر تقدم توانمندسازی و خوداتکایی افراد بر وابستگی به کمک‌ها، فدا نشدن تأمین اجتماعی به پای اهداف رشد اقتصادی، برخورداری تأمین اجتماعی از کارکرد عدالت بین نسلی، فراگیری تأمین اجتماعی نسبت به اقلیت‌های مذهبی، توانایی تبدیل تهدیدها به فرصت‌ها، و سبک‌بار بودن و عدم سنگینی نظام تأمین اجتماعی بر دوش دولت تأکید گردید. با عنایت به موفقیت الگوی تأمین اجتماعی صدر اسلام و قابلیت تعمیم مختصات و ویژگی‌های مزبور به شرایط جوامع کنونی، انتظار می‌رود بهره‌گیری از در طراحی الگوهای جدید تأمین اجتماعی به برون‌رفت از مشکلات موجود کمک کند.   منابع ابن ابى‌الحدید، عبدالحمید‌بن محمد (1387ق)، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، چ دوم، بیروت، داراحیاء التراث. ابن زنجویه، حمید (1406ق)، الاموال، ریاض، الدراسات الاسلامیه. ابن‌شبه، نمیرى بصرى (1368)، تاریخ المدینة المنوره، تحقیق فهیم محمد شلتوت، قم، دارالفکر. احمدی میانجی، علی (1419ق)، مکاتیب الرسول، تهران، موسسه فرهنگی دارالحدیث. حسینی، سیدرضا (1389)، معیارهای عدالت در منابع و مصارف بیت‌المال، در: مجموعه مقالات دومین همایش مالیات‌های اسلامی، جایگاه مالیات‌های اسلامی و متعارف و ارتباط متقابل آنها، دانشگاه مفید. ـــــ، (1386)، سیرة اقتصادی امام علی(ع)، چ پنجم، تهران، کانون اندیشه جوان. حسینی، سیدمجتبی (1378)، تاریخچه سیاسی اقتصادی صدر اسلام، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی. دارمی، عبد اللّه‏‌بن عبدالرحمن (1412ق) سنن الدارمی، تحقیق مصطفى دیب البغا، بیروت، دار القلم. سیریل، الگود (1371)، تاریخ پزشکی ایران و سرزمین‌های خلافت شرقی، ترجمة باهر فرقانی، چ دوم، تهران، امیرکبیر. شهابى، محمود (1366)، ادوار فقه، چ دوم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى. صاحب فصول، مرتضی (1382)، شکاف طبقاتی توزیع مجدد ثروت و رهیافت‌های قرآنی، قم، مؤسسة آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره). صدر، سیدکاظم (1387)، اقتصاد صدر اسلام، چ دوم، تهران، دانشگاه شهید بهشتی. طالب، مهدی (1368)، تأمین اجتماعی، مشهد، بنیاد فرهنگی آستان قدس رضوی. طبرسی، فضل‌بن حسن (1418ق)، مشکاه الانوار فی غرر الاخبار، قم، دارالحدیث. طوسى، محمد‌بن حسن (1401ق)، تهذیب الاحکام فى شرح المقنعه، بیروت، دارالتعارف. عسقلانی، ابن‌حجر، (بی‌تا)، فتح الباری، چ دوم، بیروت، دارالمعرفة للطباعة والنشر. قابل، احمد (1383)، اسلام و تأمین اجتماعی، تهران، موسسه عالی پژوهش تأمین اجتماعی. قرضاوی، یوسف (1390)، نقش ارزش‌ها و اخلاق در ارتباط با اقتصاد اسلامی، ترجمة عبدالعزیز سلیمی، تهران، احسان. کتانی، عبدالحی (1384)، نظام اداری مسلمانان در صدر اسلام، ترجمة علیرضا ذکاوتی قراگزلو، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه. کلینى، محمدبن یعقوب (1389)، الکافى، تحقیق على‌اکبر غفارى، چ دوم، بیروت، دارصعب و دارالتعارف. مجلسى، محمدباقر (1403ق)، بحارالأنوار، چ دوم، بیروت، مؤسسه الوفاء. محمدی رى شهرى، محمد (1421ق)، موسوعة الامام على‌بن ابى‌طالب فى‌ الکتاب والسنه، بمساعدة محمدکاظم طباطبایى و محمود طباطبایى، قم، دارالحدیث. ـــــ، (1386)، التنمیه الاقتصادیه فىالکتاب والسنه، بمساعدة سید رضا حسینی، قم، دارالحدیث. ـــــ، (1416ق)، میزان الحکمه، قم، دارالحدیث. منتظری، حسنیعلی (1413ق)، الاحکام الشریعه، قم، تفکر. منقرى، نصر‌بن مزاحم (1382ق)، وقعة صفین، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، چ دوم، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشى نجفى. موسوی، سیده‌زینب (1391)، دولت رفاه، http://www.refaheejtemaee.blogfa.com، دانلود 10/05/1391. موسوی خمینی، سیدروح‌الله (1406ق)، چ پنجم، تهران، منشورات مکتبه اعتماد الکاظمی. مؤسسه عالی پژوهش تأمین اجتماعی (1387)، خلاصه گزارش نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی، تهران، مؤسسه عالی پژوهش تأمین اجتماعی.   منبع: فصلنامه معرفت اقتصادی – شماره 6 پایان متن/

93/07/29 - 01:13





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن