تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 18 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):دانش روشنى بخش انديشه است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805500126




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ترجمان وحی/ بررسی نقش پیامبر در فرایند نزول وحی


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
ترجمان وحی/ بررسی نقش پیامبر در فرایند نزول وحی
وحی منت خداوند بر خلق خویش است و خالق مهربان، مخلوق خویش را رها نمی‌کند و انبیا را زینت آسمان هدایت قرار می‌دهد. خداوند مهربان‌تر از این است که پیامبران وحی، آتش درون خود را مشعل هدایت کنند و خود خورشیدی برای راه سعادت نیفروزند.

خبرگزاری فارس: ترجمان وحی/ بررسی نقش پیامبر در فرایند نزول وحی



بخش اول چکیده یکی از جنبه‌های بررسی وحی، فرایند نزول آن از نگاه دریافت‌کننده آن پیام است. برخی از دین‌پژوهان، پیامبر را فاعل وحی می‌دانند و وحی را حاصل نبوغ، تجربه یا روان پرهیاهوی او می‌پندارند. بنابر نظر برگزیده، پیامبران قوه‌ای مخصوص دارند که ابزار درک‌ هاتف غیب است و از روی لیاقت به ایشان عطا شده است. آنان پیام الهی را به‌وسیله آن قوه می‌شنوند و بدون کاستی به زبان قوم خود ترجمه می‌کنند. این ترجمه کار پیامبر است؛ اما ازآنجاکه پیام الهی است و این قوه نیز هدیه‌ای الهی و خداوند خود عصمت وحی را ضمانت کرده است، سخن پیامبر همان کلام الهی است که در قالب کالبدهای زمینی تنزیل شده است. به‌نظر می‌رسد این بیان هم مورد تأیید متکلمان باشد و هم راه را بر اعتراض‌های دگراندیشان ببندد. واژگان کلیدی: وحی، تنزیل، پیامبر، قوه دریافت وحی، مراتب وحی، تجربه دینی. طرح مسئله هرچند فرایند تنزیل وحی پیچیده است، شکی نیست که اگر هستی، خالق مهربانی داشته باشد که بخواهد پیام هدایت و سعادت را به مخلوق خود برساند، باید آن معانی عالی را به‌گونه‌ای برای بشر تنزیل کند. عده‌ای پیامبر را فاعل وحی و معانی و الفاظ را ساخته و پرداخته او می‌دانند. عده‌ای دیگر، تنها الفاظ را ساخته پیامبر می‌دانند و بیشتر متکلمان، هم الفاظ و هم معانی را الهی می‌دانند. قضاوت در مورد سرشت وحی به جهات گوناگونی بستگی دارد که یکی از آنها بررسی نزول وحی و کیفیت آن است. در روند پژوهش درباره فرایند تنزیل، ابتدا پاسخ از نگاه دین‌پژوهانِ دگراندیش پی گرفته می‌شود و بعد از نقد و بررسی، نظریه برگزیده تبیین می‌شود. پیامبر، فاعل وحی گروه اندکی از اسلام‌شناسان سعی کرده‌اند تا به وحی، ماهیتی از سنخ بشری بپوشانند. اینان معمولاً وحی را یا آتش درون پیامبر یا حاصل نبوغ او یا تجربه درونی وی می‌خوانند. (قدردان قراملکی، 1386: 106 ـ 97) تفصیل این سه رویکرد چنین است: 1. آتش درون (نگرش روان‌شناختی) برخی از خاورشناسان معتقدند وحی محصول ضمیر ناخودآگاه پیامبران است و ازآنجاکه ایشان علاقه شدیدی به هدایت مردم داشتند، چنین می‌پندشته‌اند که با عالم غیب در ارتباط هستند. درمنگام  می‌نویسد: او پیوسته در فکر و اندیشه بود، ناراحت می‌شد و به خود می‌پیچید تا آنگاه که یقین کرد او همانند پیامبر می‌باشد که خداوند او را برای هدایت بشر برانگیخته است. این اعتقاد در خواب‌هایی که می‌دید بر او تجلی نموده، سپس این وضع تقویت شد و از صورت رؤیا و خواب بالاتر رفت و آن را به‌صورت فرشته‌ای مجسم یافت که در حال بیداری وحی را به او تلقین می‌کند. این آگاهی‌ها بر او چنین وانمود می‌شد که از آسمان بر او نازل می‌شود. (سبحانی، 1379: 2 / 30؛ فرید وجدی، 1971: 10 / 720 ـ 713) کارن آرمسترانگ، یکی از دین‌شناسان معروف معاصر، پس از حوادث 11 سپتامبر، کتابی در زمینه زندگی حضرت محمد’ نوشت که بسیار پرفروش‌ شد. انصاف این است که او در این کتاب، زندگی پیامبر اسلام و حوادث در طول زندگی ایشان را به‌خوبی یک نویسنده مسلمان نگاشته است؛ اما چون در فرهنگ مسیحی، تصور متفاوتی از وحی وجود دارد، تفسیر متفاوتی از وحی ارائه کرده است: این اصوات مقدس مسلماً به‌طور مستقیم از آسمان صادر نمی‌گردید. خداوند موجود قابل توصیفی که این چنین پیام خود را در عالم خارج ارسال دارد، نمی‌تواند باشد. پیامبر باید از دورن خود این پیام‌ها را دریافت می‌داشته است. بعدها صوفیان و عرفای مسلمان، این پیام را به‌عنوان حضور خداوند در بطن موجودیت ما انسان‌ها تفسیر نمودند. بعضی از آنان پیام الهی را بدین صورت می‌شنیدند: خدایی به‌جز خود شما وجود ندارد. (آرمسترانگ، 1383: 115) برخی از دین‌پژوهان داخلی نیز با گرته‌برداری از فضای فرهنگی غرب، همان سخنان را تکرار می‌کنند. سروش معتقد است: وحی آتشی بود که از دورن به خرمن پیامبر افتاده بود و چنان روانش را پریشان کرده بود که چنین می‌شنید که بر او وحی می‌شود. همین چالش‌ها و پرسش‌ها بود که روان او را بی‌تاب و چالاک می‌کرد و آتش نیاز و تقاضا را در او دامن می‌زد و او را به آستانه کشف می‌رساند تا پاسخ‌هایی را از فرشته وحی دریافت کند و به زبانی درخورِ مردم با آنان در میان نهد. (گروه نویسندگان، 1387: 87 ـ 86) پیامبر درست مانند یک شاعر احساس می‌کند که نیرویی بیرونی او را در اختیار گرفته است؛ اما درواقع یا حتی بالاتر از آن در همان حال، شخص پیامبر همه چیز است: آفریننده و تولیدکننده. (همان: 7 ـ 6) محمد کتابی بود که خدا نوشت و وقتی او کتاب وجود خود را می‌خواند، قرآن می‌شد و قرآن کلام خدا بود. محمد را خدا تألیف کرد و قرآن را محمد و قرآن کتاب خدا بود. همچنان‌که زنبور را خدا آفرید و عسل را زنبور و عسل فراورده وحی بود. (سروش، 1387: 173) علی دشتی  نیز سال‌ها پیش از وی، وحی را صورتی از اعماق ضمیر ناخودآگاه پیامبر و آرزوهای نهفته در آن خوانده بود. (قدردان قراملکی، 1386: 98) 2. اندیشه اصلاح (نگرش اجتماعی) وحی در این رهیافت، حاصل نبوغ و ابتکار پیامبر در جامعه تعریف می‌شود. اینان می‌پندارند که پیامبران در طول تاریخ با استفاده از نبوغ فکری خود و آگاهی از اوضاع و شرایط جامعه خواسته‌اند سعادت را به جامعه بازگردانند. پیامبران همان نابغه‌های عرصه جامعه‌شناسی هستند که همت آنها صرف این شده که مدینه فاضله را در آرمان‌شهر بسازند. آنان برای رسیدن به مقصود خویش باید بگویند پیام را از ناحیه خداوند گرفته‌اند: ممکن است کسی سؤال کند برای انجام این کارها چه نیازی به خدا بود؟ به‌عوض رفتن به‌دنبال چنان تجربه سخت و ملال‌آور وحی در غار حرا، چرا او به سادگی یک مبارزه جدی علیه بی‌عدالتی را آغاز نکرد؟ پاسخ ساده است. او به‌خوبی می‌دانست که مشکل جدی‌تر از آن است که با اصلاح اجتماعی و مبارزه سیاسی بتوان آن را حل کرد و اگر هم در آن راه موفق گردد، بسیار سطحی و ظاهری خواهد بود. این تغییر نمی‌توانست اثربخش باشد، مگر اینکه قریش در عمق احساس درونی خود تغییرات ریشه‌ای را به‌وجود آورد. (آرمسترانگ، 1383: 123) 3. تجربه دینی (نگرش تجربی) در غرب، شلایرماخر برای حفظ باقیمانده دین تلاش کرد تا با طرح تجربه دینی، رنگ جدیدی به مسیحیت دهد و آن را از چالش‌های پیشِ روی برهاند. در حوزه اندیشه‌های اسلامی نیز یکی از نخست کسانی که این راهکار را در پیش گرفت، اقبال لاهوری بود. ایشان هم تحت تأثیر فضایی که در آن درس خوانده بود، برای احیای فکر دینی، نسخه تجربه دینی را نگاشت. اقبال می‌نویسد: پیغمبر را می‌توان همچون نوعی از خودآگاهی باطنی تعریف کرد که در آن تجربه اتحادی تمایل به آن دارد که از حدود خود لبریز شود و درپی یافتن فرصت‌هایی است که نیروهای زندگی اجتماعی را از نو توجیه کند یا شکل تازه‌ای به آنها دهد. در شخصیت وی، مرکز محدود زندگی در عمق نامحدود خود فرومی‌رود، تنها با این قصد که بار دیگر با نیروی تازه ظاهر شود و کهنه را براندازد و خط سیرهای جدید زندگی را آشکار کند. (بی‌تا: 144) سروش نیز وحی را تجربه‌ای می‌داند که پیامبر روزبه‌روز در آن ماهرتر می‌شود. همان‌گونه که هر تجربه‌گری می‌تواند آزموده‌تر و مجرب‌تر شود و همان‌طور که هر شاعری می‌تواند شاعر‌تر شود، پیامبر هم می‌تواند به‌تدریج پیامبرتر شود: (سروش، 1379: 10) محمد رسول‌الله را می‌نگرم که چون عاشق هنرمند در تجربه‌ای روحانی سینه‌اش گشاده و چشمان باطنش گشوده و جانش پر از خدا شده است و از آن پس هرچه می‌بیند و هرچه می‌گوید، خدایی است ... او لبریز و شادمان از این کشف پیامبرانه، تجربه خود را با دیگران در میان می‌گذارد و مغناطیس‌وار جان‌های شیفته را به خود می‌خواند. (گروه نویسندگان، 1387: 50) تحلیل و بررسی اکنون پس از گزارش نگرش‌های گوناگون به ماهیت وحی، لازم است به تحلیل آنها پرداخته شود تا زمینه برای ارائه قول برگزیده فراهم گردد. نقدهای مشترک بر هر سه نگرش 1. به‌تعبیر قرآن: «وَما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْر‌ِهِ إ‌ِذْ قالُوا ما أ‌َنْزَلَ اللَّهُ عَلی بَشَر‌ٍ مِنْ شَیْءٍ قُلْ مَنْ أ‌َنْزَلَ الْکِتابَ الَّذی جاءَ ‌ِبهِ مُوسی نُوراً وَ هُدی لِلنَّاس؛ خدا را چنان‌که باید نشناختند، آن هنگام که گفتند: خدا چیزی بر بشری نازل نکرده. بگو چه کسی آن کتابی را که موسی آورده، نازل کرده است. همان کتابی که برای مردم روشنایی و رهنمود است.» (انعام / 91) به‌راستی اینان خدای خود را نشناخته‌اند. چگونه انسان مخلوقی رهاشده باشد و خدا هدایتش را به‌عهده نگرفته باشد؟ اینان درحقیقت خدا را تحقیر کرده‌اند؛ چگونه خدا در اندیشه هدایت نباشد و پیامبر از درد هدایت، تجاربش را در قالب نسخه‌های هدایت برای انسان به‌تحریر درآورد؟ امام صادق(ع) در وصف خداوند می‌گوید: «خدا بزرگ‌تر از آن است که خلقش را بر زمین بدون امامی عادل رها کند.» (کلینی، 1365: 1 / 178) سزاوار نیست فرزندان انسانی که خالق هنگام آفرینش او، خود را احسن‌الخالقین خوانده بود، در دنیایی که به امانت برای آنها آفریده شده بود، تنها به نظاره طلوع‌ها و غروب‌های بی‌پایان خورشیدش بنشینند. آری، خدا حکیم‌تر از آن است که بهانه خلقتش تنها نمایش این داستان بی‌انتها باشد. آیا می‌شود پنداشت آن خدایی که بر جنبندگان نیز نقشه راه را الهام کرده، به زنبور وحی می‌کند، بر این انسان که تاج «کرَّمْنا» به سرش نهاده، سروش هدایتش را دریغ دارد؟ 2. «چگونه خدا را شناخته‌اند آنان که می‌گویند: چه‌بسا پیامبران یافته‌های خود را بافته باشند و در کتابی تدوینش کرده باشند. آن خدایی پرستیدنی است که چنان جهان در ید تدبیرش نهفته که اگر پیامبرش لحظه‌ای خطا کرد و یافته‌های شاعرانه‌اش را ربانی جلوه داد، تپش را از قلبش بازستاند.» (الحاقه / 46 ـ 45) «همان خدا که اگر پیامبرش یاوه سرود، به دلش مُهر نهد تا دیگر باطل نسراید.» (شوری / 24) 3. پیامبرانی که خداوند برای هدایت انسان‌ها گسیل داشته است، علاوه بر شعور وحی، ید بیضای معجزه نیز داشتند و اعجازشان نشان از نبوت آنها داشت و خداوند فرستاده‌های خود را بی‌نشان ارسال نمی‌کند. حال که هر کودکی نیز می‌فهمد تیغ را نشاید که دست زنگی مست سپرد، آیا سزاوار است که آفریدگار، علائم صدقش را به‌دست کسانی دهد که در سریر وهم‌آلود خویش، خویشتن را خلیفه آن سرور پنداشته، در سر توهم ارتباط با خدا را دارند؟ خداوند بلندمرتبه‌تر از این پندار‌ها است که ید بیضا به‌دست دیوانه سپارد و نیل خروشان به امر روان‌پریشی رام کند. آن خدایی که از آتش نمرود برای ابراهیم گلستان ساخت و از شعله‌های پرشراره، نسیم عطر بهاره برآورد، بی‌جهت کلام خلیل را استوار نمی‌کرد. مگر می‌شود دم مسیحا که پیر را برنا می‌کرد و کور را بینا، حکمتی از شکرستان کلام دوست نچشیده باشد؟ آری آن خدایی که ساحران کلام را از سحر کلام محمد’ به شگفت آورده بود، همو بود که کامش را به کلامش شیرین ساخته و خوان حکمت را از لبان او گسترده بود. 4. چنین تصوری که پیامبران، نبوغ، حالات درونی یا تجارب خود را وحی می‌پنداشتند، تنها دو پیش‌فرض می‌تواند داشته باشد: یا اینکه پیامبران در دسته نادانان باشند یا از مکاران. بسیار دور از ذهن است که انبیا و اوصیای آنان، آن‌قدر روان‌پریش و غافل باشند که خود نفهمند مجنون شده‌اند و جنون، عنانشان از کف ربوده باشد. آنچه ما از تاریخ و سیره پیامبر در دست داریم، همه حاکی از فرزانگی او و اعتراف دوستان و دشمنان به آن است. اینکه همه مکارانه وانمود کرده باشند که خدای مهربان آنان را به پاسداری از هدایت برگزیده است، شاید بزرگ‌ترین افترای تاریخ باشد. 5. با نگاهی به سیر نزول آیات وحی در طول زندگی مبارک پیامبر متوجه می‌شویم هدایت ‌هادی به لحظات خاص و درنگ پیامبر اختصاص نداشته است. گاه در بحبوحه جنگ و گاه در سخت‌ترین لحظات طاقت‌فرسا پیک وحی می‌رسید و پیامبر بی‌درنگ اسرار هدایت را بازگو می‌کرد. در این لحظات، پیامبر آرامش اندیشه نداشت که از دغدغه خود، چکامه وحی بسراید. نقدهای نگرش روان‌شناختی و اجتماعی 1. به‌فرض که برخی انسان‌ها دارای حالات روانی خاصی باشند و چنان باشند که آتش دورنشان آنها را به رسالتی خاص منصوب کند و اینکه برخی آن‌قدر در اندیشه اصلاح جامعه باشند که خود را رسول خداوند بپندارند؛ اما صرف این فرض‌ها دلیل نمی‌شود که نبوتِ خاص پیامبر اکرم’ این‌گونه بوده باشد. این امر نیاز به اثبات دارد. 2. پیامبر در تمام عمر قبل از بعثت خویش هیچ سابقه اصلاح‌گری اجتماعی یا نبوغ خاصی نداشته است. تنها سابقه پیامبر در تاریخ عرب جاهلی، حضور در پیمان حلف‌الفضول بود؛ پیمانی که دیگران نوشتند و هر آزادمردی آن را امضا کرد و پیامبر تنها یک امضا‌کننده بود. قرآن خود می‌گوید: «قُلْ لَوْ شاءَ اللَّهُ ما تَلَوْتُهُ عَلَیْکُمْ وَ لا أ‌َدْراکُمْ ‌ِبهِ فَقَدْ لَبثْتُ فیکُمْ عُمُراً مِنْ قَبْلِهِ افَلا تَعْقِلُونَ.» (یونس / 16) در این آیه، یاوه‌گویان خطاب شده‌اند که پیامبر پیش از این در جمع شما حضور داشت و هیچ‌گاه چنین نمی‌گفت که امروز برای شما تلاوت می‌کند. نقدهای نگرش تجربی 1. پیامبر امی و درس‌نخوانده بود. عرب عصر جاهلی کتاب و حساب ندیده بودند و قلم و دوات نمی‌شناختند. قرآن علاوه بر داستان‌های انبیای پیشین، لبریز از حکمت‌ها و اندیشه‌های متعالی بود که حکیمان و فیلسوفان مکاتب دنیا هم از هماوردی او معذورند. پس چگونه در ذهن بگنجد که پیامبری مکتب‌نرفته آن را در میان قومی درس‌نیاموخته نگاشته باشد؟ اگر فرایند وحی تجربه‌ای دینی می‌بود ـ همان‌طور که طرف‌داران تجربی بودن وحی معتقدند ـ باید در همان سطح فرهنگ و معتقدات زمانه می‌بود، نه به‌کلی متفاوت با آن. 2. تاریخ پیامبران برنمی‌تابد که مقام وحیانی پیامبران، محصول تجارب آنها بوده باشد. عیسی ناصری(ع) درحالی‌که هنوز هیچ تجربه‌ای را از سر نگذرانده بود و در گهواره بود، به گواه قرآن (مریم / 20 ـ 19) به نبوت می‌رسد و اعلام پیامبری می‌کند. 3. برخی سرشت وحی پیامبر را تجربه خوانده‌اند؛ تجربه‌ای که چه‌بسا هر روز فربه‌تر شود و پیامبر در آن ماهرتر. چنین کلامی به این معنا خواهد بود که این خداوند است که پس از کسب تجربه در این ارتباط کارآزموده‌تر می‌شود و بهتر به هدفش نائل می‌شود؛ چراکه ارسال وحی برعهده خداوند است. اوست که باید پیامبر را مستعد دریافت پیام کند. موفقیت و پیشرفتِ روزبه‌روز پیامبر به‌معنای پیشرفت خداوند در ارسال هدایت است. 4. ازطرف‌دیگر، به‌فرض که بپذیریم ارتباط با سروش غیبی نوعی تجربه باشد، حاصل این تجربه‌ورزی، کارآزموده‌تر شدن در دریافت و ارتباط است، نه کارآزموده شدن در بیان معانی و نگارش حکمت‌های متعالی‌تر. به‌پنداشت اینان، پیامبر روزبه‌روز راحت‌تر می‌تواند ارتباط روحانی در تجربه عرفانی داشته باشد و این ربطی به کارآزموده شدن در انشای محتوای آن حقایق ربانی ندارد. 5. تفاوت اصلی ماهیت وحی و تجربه دینی در این است که ماهیت وحی نزول است و ماهیت تجربه دینی، صعود تجربه‌کننده. نگارش قرآن، نگارش پیامی نازل‌شده است، نه شرح حال پیامبری صعود‌کننده. اینان در راستگویی و امانت پیامبر تردیدی نکرده‌اند. پیامبر در کتابی که آورده، سراسر وحی را به نزول و تنزیل و انزال و القا توصیف کرده است؛ اما حقیقت تجربه عرفانی، صعود شخص به عوالم بالاتر و خبردار شدن از اسرار است. 6 . تفاوت دیگر وحی و یافته‌های عرفانی، پیشینه و عقبه وحی است. در رهیافت تجربه دینی، هیج عقبه‌ای برای وحی نیست؛ اما در رهیافت عرفانی ـ همان‌طور که در قرآن آمده است ـ حقیقت وحی نزد خداوند است و به‌تدریج از آن عالم والا به عالم ماده تنزیل می‌شود. (قدردان قراملکی، 1382: 163) 7. تفاوت دیگر وحی و حالات عرفانی در نوع اتصال آنها با مبدأ خویش است. هرچند هر دوی این حالات شهودی هستند، ولی عارفان گاه با عالم مثالیِ متصل به نفس خویش اموری را مشاهده می‌کند؛ اما شهود پیامبران، شهود عالم منفصل از خویش است و متن واقع را می‌بینند و ازاین‌روست که در تعالم خویش هیچ‌گاه با هم اختلاف ندارند. (جوادی آملی، 1378: 1 / 160) عرفا گاه با مثال متصل به نفس خود در ارتباط هستند و مطالبی را مشاهده می‌کنند و گاهی در ارتباط با مثال منفصل اموری را می‌بینند و به‌هرتقدیر در هیچ حال معصوم نیستند و احتمال خطا در کشف ایشان راه دارد ... اما وحی پیامبران همواره در ارتباط با متن واقع و همواره با عصمت همراه است و لذا احتمال خطا در آن راه ندارد ... لذا انبیا همیشه یکدیگر را تصدیق می‌کرده‌اند. (همان: 160) 8 . پویندگان حقیقت می‌دانند که معرفت وحیانی نباید با تجربه وحیانی خلط شود. پیامبران همراه با معرفتی که برای ایشان حاصل می‌شد، تجارب دینی هم داشته‌اند؛ اما این معرفت با این تجارب هم‌سنخ نیستند. برای نمونه، آنگاه که حضرت موسی صدای خداوند را شنید، حالتی درونی به او دست داد و زمانی‌که به سخن او گوش فرا داد، معرفتی از سنخ دیگری برایش حاصل می‌شد. 9. به‌فرض که تجربه دینی، شرط لازم برای نبوت باشد، شرط کافی نیست. در این تردیدی نیست که پیامبران برای اتصال با مبدأ هستی باید از قبل مهیا شده باشند و از این راه بیگانه نباشند؛ اما این حداقلی است که با توفیق الهی فراهم می‌شود و بیشتر همان لطف و منت خدایی است که پیام را به‌گونه‌ای منحصربه‌فرد در اختیار پیامبرانش قرار می‌دهد. بایزید بسطامی که خود رهرو طریق عرفان است، می‌گوید: چون 90 هزار سال به‌سر آمد، بایزید را دیدم و من هرچه دیدم، همه من بودم. پس چهار هزار بادیه بریدم و به نهایت رسیدم. چون نگه کردم، خود را در بدایت درجه انبیا دیدم. پس چندان در آن بی‌نهایتی برفتم که گفتم بالای این درجه هرگز کس نرسیده است و برتر از آن مقام نیست. چون نیک نگاه کردم، سر خود را بر کف پای یک نبی دیدم. پس معلومم شد که نهایت حالت اولیا بدایت حال انبیاست و نهایت را غایت نیست. (عطار، 1372: 206) 10. وحی تجربه‌ای منحصربه‌فرد است و تا تجربه نشود، نمی‌توان از آن سخن گفت. آنان که ازجانب خویش ماهیت آن را می‌کاوند، چیزی را واکاوی می‌کنند که خود تجربه نکرده‌اند. پیامبر، قابل وحی خشت اول‌ِ بحث وحی و وحی‌شناسی برپایه عقل است. عقل می‌گوید خدای حکیم بندگانش را هدایت می‌کند و حال که همگان نمی‌توانند بی‌واسطه خلیفه آن ذات متعالی باشند، پس باید بنده‌ای برگزیده، این پیام را دریافت کند و به کمالش ابلاغ کند. عقل تنها می‌گوید: پیامبر باید استعداد دریافت این پیام را داشته باشد، نه تولید آن را. متأسفانه برخی از این اصل غفلت کرده‌اند و ناخواسته آن‌قدر پیامبر را بالا برده‌اند که او را تولیدکننده وحی خوانده‌اند؛ غافل از اینکه با این کار از نقش خدا می‌کاهند. به‌هرحال، تبیین فرایند نزول نیاز به فهم مقدماتی دارد که در پی خواهد آمد. منابع و مآخذ 1. قرآن کریم. 2. آرمسترانگ، کارن، 1383، زندگی‌نامه پیامبر اسلام محمد، مترجم کیانوش حشمتی، تهران، حکمت. 3. آمدی، سیف‌الدین، 1971، غایه المرام فی علم الکلام، تحقیق حسن محمود عبد الطیف، قاهره، المجلس الاعلی للشئون الاسلامیه لجنة احیاء التراث العربیه. 4. اقبال لاهوری، محمد، بی‌تا، احیای فکر دینی در اسلام، مترجم احمد آرام، تهران، کانون نشر و پژوهش‌های اسلامی. 5. جوادی‌آملی، عبدالله، 1378، قرآن در قرآن، تفسیر موضوعی قرآن کریم، قم، مرکز نشر اسراء. 6.  1387، الوحی و النبوة، قم، مرکز انتشارات اسراء. 7. حلی، حسن بن یوسف، 1337، ایضاح المقاصد من حکمه عین القواعد، بی‌جا، چاپخانه دانشگاه. 8. خوارزمی، تاج‌الدین حسین بن حسن، 1368، شرح فصوص الحکم، تصحیح نجییب مایل هروی، تهران، انتشارات مولی. 9. سبحانی، جعفر، 1379، مدخل مسائل جدید در علم کلام، قم، مؤسسه تعلیماتی و تحقیقاتی امام صادق(ع). 10. سروش، عبد الکریم، 1379، بسط تجربه نبوی، تهران، مؤسسه فرهنگی صراط. 11. صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، 1380، الحکمة المتعالیة فی الاسفار الاربعة العقلیة، تهران، انتشارات بنیاد حکمت اسلامی صدرا. 12. صدوق، محمد بن علی، 1413 ق، من لایحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین. 13. طباطبایی، محمدحسین، 1417ق، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه اعلمی للمطبوعات. 14. عطار، فریدالدین، 1372، تذکرة الاولیا، تصحیح و توضیح دکتر محمد استعلامی، تهران،‌ زوار. 15. فرید وجدی، محمد، 1971م، دائرة المعارف القرن العشرین، بیروت، دارالمعرفة. 16. قائمی‌نیا، علی‌رضا، 1381، وحی و افعال گفتاری نظریه وحی گفتاری، قم، زلال کوثر. 17. قدردان قراملکی، محمدحسن، 1386، آیین خاتم، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی. 18. قمی، شاذان بن جبرئیل، 1363، الفضائل، قم، انتشارات رضی. 19. کلینی، محمد بن یعقوب، 1365، اصول کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه. 20. گروه نویسندگان، (جعفر سبحانی و محمدسعید بهمن‌پور و عبدالکریم سروش)، 1385، خاتمیت و ولایت، تهران، سمپاد. 21.  (سروش و جعفر سبحانی و غیره)، 1387، وحی و جایگاه پیامبر اکرم، تدوین جواد اژه‌ای، تهران، سمپاد. 22. مجلسی، محمدباقر، 1404 ق، بحارالانوار، بیروت، الوفاء. 23. مقبل المجیدی، عبدالاسلام، 1421ق، تلقی النبی الفاظ القرآن الکریم، بیروت، مؤسسه الرساله. 24. امام خمینی(ره)، سیدروح‌الله، بی‌تا، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره). 25.  1375، آداب الصلوة (آداب نماز)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره). 26.  1377، شرح حدیث جنود و عقل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره). 27.  1378، تفسیر سوره حمد، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره). 28.  1410ق، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم، قم، مؤسسه پاسدار اسلام. مقالات 1. قدردان قراملکی، محمدحسن، پاییز 1382، «کیفیت نزول قرآن و رهیافت‌های گوناگون آن»، فصلنامه قبسات، ش 29، ص 166 ـ 141. 2. سروش، عبدالکریم، 1387، «طوطی و زنبور»، ماهنامه بازتاب اندیشه، ش 98، ص 192 ـ 171. حامد حسینیان/ دانشجوی دکتری فلسفه دین، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی منبع: فصلنامه اندیشه نوین - شماره 31 ادامه دارد..............

93/06/03 - 00:31





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 124]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن