تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 30 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):برترين [مرتبه] ايمان آن است كه بدانى هركجا باشى خدا با تو است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831546097




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

عرفان اسلامی (29) رشد و کمال در روایات


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
عرفان اسلامی (29) رشد و کمال در روایات
عرفان اسلامی (29) رشد و کمال در روایات نويسنده: استاد حسین انصاریان شرح كتاب مصباح الشريعة ومفتاح الحقيقة رشد و كمال در رواياتدر اين سلسله روايات ، به مسائل بسيار مهم الهى و انسانى اشاره شده است ، مسائلى كه از پيامبر و امامان ، كه سرحلقه عارفان اند ، نقل شده است ، مسائلى كه اگر انسان اميد به سعادت دنيا و آخرت داشته باشد ، در طلب آنها برآمده وتمام جديّت را در آراسته شدن به آن مسائل خواهد كرد .كسى كه بگويد : من اميد به نجات دارم ، اميد به سلامت حيات دارم ، اميد به خير دنيا و آخرت دارم ; ولى در طلب اين حقايق كه سازنده ى سلامت و سعادت انسان است برنيايد ، اميد نداشته و در ادّعاى خود صادق نيست . مگر نه اين است كه امام صادق (عليه السلام) مى فرمايند :وَدَليلُ الرَّجاءِ الطَلَبُ .« نشانه ى اميد ، طلب و درخواست است » .1 ـ عزّت در غربت : عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبائِهِ (عليهم السلام) قالَ : قالَ أَميرالمُؤْمِنينَ مَنْ أَرادَ عِزّاً بِلا عَشيرَة وَهَيْبَةً مِنْ غَيْرِ سُلْطان ، وَغِنًى مِنْ غَيْرِ مال ، وَطاعَةً مِنْ غَيْرِ بَذْل وَفَلْيَتَحَوّلْ مِنْ ذُلّ مَعْصِيَةِ اللهِ إِلى عِزّ طاعَتِهِ فَإِنَّهُ يَجِدُ ذلِكَ كُلَّهُ .« امام ششم از پدرانش (عليهم السلام) از اميرمؤمنان (عليه السلام) روايت مى كند : كسى كه بدون قوم و خويش عزّت مى خواهد ، كسى كه بدون قدرت هيبت مى طلبد ، و آن كس كه ثروت بدون مال اراده دارد، وآدمى كه بدون بذل و بخشش مى خواهد فرمانش را ببرند ، تنها راهش خروج از پستى معصيت خدا و ورود به اطاعت از خداست » .بى ترديد عمل به اين روايت و طلب اين واقعيّت ; يعنى ترك هر گناه ، و اجراى هر فرمان خدا ، براى رسيدن به كمال كافى است ، آرى ! اميدوار ، به تمام آن واقعيّاتى كه امير مؤمنان (عليه السلام) مى فرمايد ، تنها در طلب ترك گناه و اجراى فرمان حق ميسّر است .2 ـ معامله ى با خدا : قالَ أَميرُ الْمُؤْمِنينَ (عليه السلام) : كانَتِ الفُقَهاءُ وَالْحُكَماءُ إِذا كاتَبُوا بَعْضُهُمْ بَعْضاً كَتَبُوا بِثلاث لَيْسَ مَعَهُنَّ رابِعَةً مَنْ كانَتِ الآخِرَةُ هَمَّهُ كَفاهُ اللهُ هَمَّهُ مِنَ الدُّنْيا ، وَمَنْ أَصْلَحَ سَريرَتَهُ أَصْلَحَ اللهُ عَلانِيَتَهُ ، وَمَنْ أَصْلَحَ فيمابَيْنَهُ وَبَيْنَ النّاسِ .« امير مؤمنان (عليه السلام) فرمود : تيزبينان و حكما زمانى كه به يكديگر چيزى مى نوشتند ، سه برنامه مى نوشتند و هيچ گاه چهارمى نداشت ، مى نوشتند : كسى كه همّتش آخرت است خداوند برنامه هاى دنياى او را كفايت مى كند ، و كسى كه درونش را اصلاح كند خداوند توفيق اصلاح بيرونش را به او مرحمت مى كند ، و آن كه بين خود و خدا را اصلاح كند ، خداوند بين او و مردم را اصلاح مى نمايد » .3 ـ شيعيان اين گونه اند : عَنْ خُثَيْمَةِ الجُعْفي : قالَ : دَخَلْتُ عَلَى الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد (عليهما السلام) وَأَنَا أُريدُ الشُّخوصَ فَقالَ : أَبْلِغْ مَوالينا السَّلامَ وَأَوْصِهِمْ بِتَقْوَى اللهِ وَأَنْ يَعُودَ غَنِيُّهُمْ فَقيرُهُمْ ، وَقَوِيُّهُمْ ضَعيفُهُمْ وَأَنْ يَعُودَ صَحيحَهُمْ مَريضَهُمْ وَأَنَّ يَشْهَدَ حَيُّهُمْ جِنازَةَ مَيِّتِهِمْ وَأَنْ يَتَلاقُوا في بُيُوتِهِمْ ، وَأَنَّ لِقاءَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً حَياةً لاَِمْرِنا رَحِمَ اللهُ عَبْداً أَحْيا أَمْرنا يا خُثَيْمَةَ إِنّا لا نُغْني عَنْكُمْ مِنَ اللهِ شَيْئاً إِلاّ بِالْعَمَلِ ، إِنَّ وَلايَتَنا لا تُنالُ إِلاّ بِالْوَرَعِ ، وَإِنَّ أَشَدَّ النّاسِ حَسْرَةً يَوْمَ القِيامَةِ مَنْ وَصَفَ عَدْلاً ثُمَّ خالَفَهُ إِلى غَيْرِه .« خثيمه جعفى مى گويد : به محضر حضرت صادق مشرّف شدم در حالى كه قصد رفتن از مدينه و خداحافظى داشتم ، امام فرمود : دوستان ما را سلام برسان و آنان را به خويشتن دارى از گناه سفارش كن و اينكه داراى آنان از فقيرشان دستگيرى كند ، و قدرت دار آنان از ضعيفشان حمايت داشته باشد ، و سالم آنان مريضشان را ببيند ، و زنده آنان مردگانشان را تشييع جنازه كنند ، و يكديگر را در خانه هاشان ديدن نمايند زيرا اين ديدار باعث حيات فرهنگ ماست ، خداوند مورد رحم قرار دهد آن بنده اى كه به زنده كردن امر ما اقدام نمايد . اى خثيمه ما بجز با عمل صالح شما در پيشگاه حق براى شما كارى نمى توانيم انجام دهيم ، به ولايت ما نمى رسد مگر به عمل ، حسرت خورترين مردم در قيامت كسى است كه از عدل تعريف كند; ولى خودش در اجراى آن نسبت به مردم تخلف كند ».4 ـ شرط دوستى با اهل بيت (عليهم السلام) :عَنْ خَلاّد أَبي عَلي قالَ : قالَ لَنا جَعْفَرُ بن مُحَمَّد وَهُوَ يُوصينا : إِتَّقُوا اللهَ وَأَحْسِنُوا الرُّكُوعَ وَالسُّجودَ وَكُونُوا أَطْوَعَ عِبادِ اللهِ فَإِنَّكُمْ لَنْ تَنالُوا وَلايَتِنا إِلاّ بِالْوَرَعِ وَلَنْ تَنالُوا ما عِنْدَ اللهِ تَعالى إلاّ بِالْعَمَلِ ، وَإِنَّ أَشَدَّ النّاسِ حَسْرَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ لَمن وَصَفَ عَدْلاً وَخالَفُهُ إلى غَيْرِهِ .« خلاّد ابى على مى گويد : امام صادق به ما گفت و سفارش هم مى كرد : پرهيزگار باشيد و ركوع وسجود را نيكو به جا آوريد ، و مطيع ترين مردم نسبت به فرمانهاى الهى باشيد زيرا جز با پاكدامنى و پارسائى به ولايت ما نمى رسيد، واز خداوند رضايت و بهشت جز از طريق عمل ، دريافت نمى كنيد، پر حسرت ترين مردم در قيامت كسى است كه از عدل تعريف كند ولى در عمل مخالف عدالت رفتار كند » .5 ـ خود را فدا كن : قالَ أَبُو رزّين الْعَقيلي : يا رَسُولَ اللهِ مَا الإيمانُ ؟ قالَ : أَنْ تَكُونَ اللهُ وَرَسُولُهُ أَحَبَّ إِلَيْكَ مِمّا سِواهُما .« ابو رزّين عقيلى مى گويد : از پيامبر پرسيدم ايمان چيست ؟ فرمود : خدا و رسول پيش تو از هرچيز محبوبتر باشند » .اگر كسى بخواهد خدا و پيامبر در دلش از هر چيز محبوبتر باشد ، بايد در طلب معرفت برخيزد ، چون معرفت طلب كرد ، از آن ، عشق و محبّت حاصل مى شود ، و از پرتو عشق به درجات كمال خواهد رسيد .6 ـ از نشانه هاى ايمان :قِيْلَ اِنَّ رَسُولُ اللهِ (صلى الله عليه وآله) مرّ بِقَوْم فَقالَ لَهُمْ ما أَنْتُمْ ؟ فَقالُوا : مُؤْمِنُونَ فَقالَ : مَا عَلامَةُ إِيمانِكُمْ قالُوا : نَصْبِرُ عَلىَ الْبَلاءِ وَنَشْكُرُ عِنْدَ الرَّخاءِ وَنَرْضى بِمَواقِعِ الْقَضا فَقالَ مُؤْمِنُونَ وَرَبِّ الْكَعْبَةِ .« رسول خدا (صلى الله عليه وآله) از گروهى از اصحابش سؤال كرد : كيستيد ؟ گفتند : مردمى مؤمن ، فرمود : علامت ايمان شما چيست ؟ گفتند : صبر به هنگام بلاء ، شكر به وقت خوشى ، رضا به مواضع قضاى الهى ، فرمود : به پروردگار كعبه قسم ! مؤمنيد » .7 ـ از موانع لذّت مناجات : في أَخْبارِ داودَ (عليه السلام) ما لاَِوْلِيايي وَالهَمُّ بِالدُّنْيا إِنَّ ألهَمَّ يُذْهِبُ حَلاوَةَ مُناجاتي مِنْ قُلُوبِهِمْ ، يا داودُ إِنَّ مُحَبَّتي مِنْ أَوْلِيائي أَن يَكُونُوا رُوحانِيّينَ لا يَغْتَمُّونَ .« اى داود اولياءِ من وغصّه دنيا براى چه ؟ غصّه دنيا شيرينى مناجاتم را از دل آنان مى برد ، اى داود عشق من به اوليائم به خاطر اين است كه آنان اهل معنى هستند و غصّه برنامه هاى ظاهرى در آنان راه ندارد » .8 ـ ياد خدا : عَنْ أَبي عَبْدِاللهِ (عليه السلام) قالَ : مِنْ أَشَدِّ ما فَرَضَ اللهُ عَلَى خَلْقِهِ ذِكْرُ اللهِ كَثيراً ثُمَّ قالَ : لا أَعْنى سُبْحانَ اللهِ وَالْحَمْدُ للهِ وَلا إِلهَ إِلاَّ اللهَ وَاللهُ أَكْبَرُ وَإِنْ كانَ مِنْهُ وَلكِنْ ذِكْرُ اللهِ عِنْدَ ما أَحَلَّ وَحَرَّمَ فَإِنْ كانَ طاعَةً عَمِلَ بِها وَإِنْ كانَ مَعْصِيَةً تَرَكَها .« امام ششم فرمود : از برنامه هايى كه سخت به خلق خدا واجب شده زياد ياد او كردن است ، سپس فرمود : منظورم زياد گفتن سبحان الله ، والحمد لله ، ولا اِله اِلاّ اللهُ وَالله اكبر نيست گرچه آن هم ياد خداست ولى ياد او در برابر حلال و حرام است ، اگر موردى در بندگى است عمل كند اگر موردى در معصيت است از آن بپرهيزد » .9 ـ پرهيزكاران ، پارسايان و ثروتمندان مسلمان : عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبائِهِ (عليهم السلام) قالَ : قالَ رَسُولُ اللهِ (صلى الله عليه وآله) اِعْمَلْ بَفَرائِضِ اللهِ تَكُنْ مِنْ أَتْقى النّاسِ ، وَأرْضِ بِقِسْمِ اللهِ تَكُنْ مِنْ أَغْنى النّاسِ ، وَكَفَّ عَنْ مَحارِم اللهِ تَكُنْ أَوْرَعَ النّاسِ ، وَأَحْسِنْ مُجاوَرَةِ مَنْ يُجاوِرُكَ تَكُنْ مُؤْمِناً وَأَحْسِنُ مُصاحَبَةِ مَنْ صاحَبَكَ تَكُنْ مُسْلِماً .« امام ششم از پدرانشان (عليهم السلام) از نبى اكرم نقل مى كند : به واجبات الهى عمل كن تا پرهيزگارترين مردم باشى ، به داده ى خدا و قسمت حق راضى باش ثروتمندترين مردمى ، از آنچه حرام شد ، بپرهيز پارساترين خلقى ، به همسايه نيكى كن مؤمن باش ، با دوستت به خوبى رفاقت كن تا مسلمان باشى » .10 ـ درخت دين :قالَ رَسُولُ اللهِ (صلى الله عليه وآله) : قالَ حَبيبي جِبْرئيلُ إِنَّ مَثَلَ هَذَا الدّينِ كَمَثَلِ شَجَرَة ثابِتَة الإِيمانُ أَصْلُها ، وَالصَّلاةُ عُروقُها ، وَالزَّكاةُ ماؤُها ، وَالصَّوْمُ سَعَفُها ، وَحُسْنُ الْخَلْقِ وَرَقُها ، وَالكَفُّ عَنِ الْمَحارِمِ ثَمَرُها ، فَلا تَكْمُلْ شَجَرَةٌ إِلاّ بِالثَّمَرِ كَذلِكَ الإِيمانُ لا يَكْمُلْ إِلاّ بِالْكَفّ عَنِ الْمَحارِمِ .« پيامبر بزرگ (صلى الله عليه وآله) فرمود : دوستم جبرئيل گفت : مَثَل دين مانند درخت ثابت است ، ايمان ريشه آن ، نماز رگهاى آن ، زكات آب آن ، روزه شاخه آن ، نيك خلقى برگ آن ، خوددارى از گناه ميوه آن ، و درخت بدون ميوه درخت نيست ، همچنين ايمان ، بدون خوددارى ، از گناه ايمان نيست » .11 ـ شروع و ختم با نيكى : قالَ أَبُو عَبْدِاللهِ (عليه السلام) : افْتَحُو أنهارَكُمْ بِخَيْر ، وَامْلُوا عَلى حَفَظَتِكُمْ في أَوَّلِهِ وَفي آخِرِهِ خَيْراً يُغْفَرْ لَكُمْ مابَيْنَ ذلِكَ إِنْ شاءَ اللهُ .« امام ششم فرمود : روز خود را با كار نيك شروع كنيد ، و در اوّل و آخر روز براى حافظان اعمالتان ، نيكى املا كنيد ، تا بنويسند ، اگر خدا بخواهد مابين آن را بر شما خواهد بخشيد » .12 ـ شش خصلت ماندگار : عَنْ أَبي عَبْدِاللهِ سِتَّ خِصال يَنْتَفِعُ بِهَا الْمُؤْمِنُ بَعْدَ مَوْتِهِ ، وَلَدٌ صالِحٌ يَسْتَغْفِرْ لَهُ وَمُصْحَفٌ يُقْرَءُ مِنْهُ ، وَقَلِيبٌ يَحْفُرُهُ ، وَغَرْسٌ يَغْرُسُهُ ، وَصَدَقَةُ ماء يَجْريه ، وَسُنَّةٌ حَسَنَةٌ يُؤْخَذُ بِها بَعْدَهُ . « امام ششم فرمود : مؤمن از شش برنامه اى كه از او به جا مانده بعد از مرگش بهره مى برد : فرزند شايسته اى كه براى او استغفار كند ، كتاب هدايتگرى از او باقى بماند ، چاه آبى كه حفر كرده ، درختى كه كاشته ، آبى كه جارى نموده و برنامه نيكى كه مردم آن را به اجرا بگيرند و از آن متابعت كنند » .13 ـ چهار ويژه گى مهم : عَنْ أَبي جَعْفَر أَرْبَعٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ كَمُلَ إِسْلامُهُ ، وَأُعينَ عَلى إِيمانِهِ ، وَمُحِصَتْ ذُنوبُهُ وَلَقى رَبُّهُ وَهُوَ عَنْهُ راض وَلَوْ كانَ فيما بَيْنَ قَرَنِهِ إِلَى قَدَمَيْهِ ذُنُوبٌ حَطَّها اللهُ عَنْهُ ، وَهِيَ الْوَفا بِما يَجْعَلُ للهِ عَلى نَفْسِهِ ، وَصِدْقُ اللّسانِ مَعِ النّاسِ ، وَالْحَياءُ مِمّا يَقْبَحُ عِنْدَ اللهِ وَعِنْدَ النّاسِ ، وَ حُسْنُ الْخُلْقِ مَعَ الأَهْلِ وَالنّاسِ .« امام باقر (عليه السلام) فرمود : چهار چيز در هركس باشد اسلامش كامل است ، و بر ايمانش كمك شود ، و گناهش پاك شود ، و خدا را در حالى كه از عبدش راضى است ملاقات كند ، و اگر از فرق تا قدمش داراى گناه باشد خدا همه ى آن را خواهد ريخت : وفا به تمام برنامه هايى كه به عنوان بندگى ، خداوند برايش مقرّر فرموده است ، راستى در زبان با تمام مردم و حيا از آنچه كه نزد خدا و مردم قبيح است ، و خوش اخلاقى با اهل و عيال و مردم » .14 ـ از مرگ چه باك : عَنْ أَبي مُحَمَّد الْعَسْكَرِيّ عَنْ آبائِهِ (عليهم السلام) قالَ : قيلَ لأَميرِالْمُؤْمِنينَ (عليه السلام) مَا الإِسْتِعْدادُ لِلْمَوْتِ : قالَ : أَداءُ الفَرائِضِ ، وَاجْتِنابُ الْمَحارِمِ وَالاِْشْتِمالُ عَلَى المَكارِمِ ثُمَّ لا يُبالي أَوَقَعَ عَلَيَّ الْمَوْتِ ، أَمْ وَقَعَ الْمَوْتُ عَلَيْهِ وَللهِ ما يُبالي ابْنُ أَبي طالِب أَوَقَعَ عَلَى الْمَوْتِ أَمْ وَقَعَ الْمَوْتُ عَلَيْهِ .« امام عسكرى (عليه السلام) از پدرانش نقل مى كند : به امير مؤمنان (عليه السلام) گفتند : راه آماده شدن براى مرگ چيست ؟ فرمود : اداى واجبات ، دورى از محرمات ، آراسته شدن به مكارم ، بعد از اين باكى نيست كه انسان به كام مرگ درافتد ، يا مرگ او را بگيرد ، به خدا قسم پسر ابى طالب باكى ندارد كه در كام مرگ افتد ، يا مرگ بر او قرار بگيرد » .15 ـ بازجويى از خود :قالَ بَعْضُ الأَئِمَّةِ : حاسَبُوا أَنْفُسَكُمْ قَبْلَ أَنْ تُحاسَبُوا وَزِنُوا أَعْمالَكُمْ بِميزانِ الْحَياءِ قَبْلَ أَنْ تُوزَنُوا .« از بعض امامان نقل شده : قبل از اينكه به حسابتان برسند ، به حساب خود برسيد و قبل از اينكه كردارتان را وزن كنند ، در ترازوى حيا وزن كنيد » .16 ـ حفظ از آلودگى :قالَ أَبُوجَعْفَر (عليه السلام) : إِنَّ أَفْضَلَ الْعِبادَةِ عِفَّةُ الْبَطْنِ وَالْفَرْجِ .« امام باقر فرمود : برترين عبادت نگاه داشتن شكم و شهوت است » .17 ـ بالاترين كوشش : عَنْ أَبي بَصير قالَ : قالَ رَجُلٌ لاَِبي جَعْفَر (عليه السلام) : إِنّي ضَعيفُ الْعَمَلِ قَليلُ الصِّيامِ وَلكِنّي أَرْجُ أَنْ لا آكِلٌ إِلاّ حَلالاً قالَ : فَقالَ لَهُ وأَيُّ الإِجْتِهادِ مِنْ عِفَّةِ بَطْن وَفَرْج .« ابوبصير مى گويد : مردى به امام باقر گفت : من در عمل ضعيفم و روزه هم كم دارم ، اما اميدم به اين است كه جز حلال نخورم ، امام فرمود : كدام كوشش بالاتر از حفظ شكم و شهوت از حرام است ؟ » .18 ـ بهشت در مقابل چهار برنامه : عَنْ أَبي عَبْدِاللهِ (عليه السلام) قالَ : قالَ رَسُولُ اللهِ (صلى الله عليه وآله) : مَنْ سَلِمَ مِنْ أُمّتي أَرْبَعَ خِصال فَلَهُ الْجَنَّةِ : مرنَ الدُّخُولِ في الدُّنْيا ، وَاتِّباعُ الْهَوى ، وَشَهْوَةُ الْبَطْنِ ، وَشَهْوَةُ الْفَرْجِ .« امام صادق مى گويد : پيامبر فرمود : از امّتم هركس از چهار برنامه سالم بماند داراى بهشت است. اسير دنيا شدن، پيروى از هواى نفس، شهوت شكم، شهوت عورت » .19 ـ حفظ زبان : عَنِ الْباقِرِ ، عَنْ آبائِهِ (عليهم السلام) عَنْ أَميرِالْمُؤْمِنينَ (عليه السلام) قالَ : لا حافِظَ أَحْفَظُ مِنَ الْصَمْتِ .« امام باقر از پدرانش از على (عليه السلام) نقل مى كند : نگهبانى براى انسان بالاتر از سكوت نيست » .20 ـ تقواى زبان : عَنْ جَعْفَر عَنْ آبائِهِ (عليهم السلام) قالَ : قالَ رَسُولُ اللهِ (صلى الله عليه وآله) : إِنَّ عَلى لِسانِ كُلِّ قائِل رَقيباً ، فَلْيَتَّقِ اللهَ الْعَبْدُ ، وَلْيَنْظُرْ ما يَقُولُ .« امام ششم از پدرانش از نبى اكرم نقل مى كند: براى زبان هركسى محافظى قرار داده شده ، عبد بايد نسبت به زبانش داراى تقوا باشد ، و در گفتارش فكر كند » .21 ـ نشانه هاى خردمندان : في وَصايا أَبي ذَرّ قالَ : قالَ رَسُولُ اللهِ (صلى الله عليه وآله) : عَلَى الْعاقِلِ أَنْ يَكُونَ بَصيراً بِزَمانِهِ مُقْبِلاً عَلى شَأْنِهِ ، حافِظاً لِلِسانِهِ ، فَإِنَّ مَنْ حَسِبَ كَلامَهُ مِنْ عَمَلِهِ قَلَّ كَلامُهُ إِلاّ فيما يُعْنيه .« در سفارشات ابى ذر آمده كه پيامبر فرمود : سزاوار شخص خردمند اين است كه بيناى به زمان بوده و روى آور به برنامه هايى باشد كه برايش آبرو دارد ، و نگهدار زبانش باشد ، بدون ترديد كسى كه گفتارش را از عملش حساب كند كم مى گويد مگر آنچه برايش خير داشته باشد » .22 ـ عوامل نجات : قالَ رَسُولُ اللهِ : ثَلاثٌ مُنْجِياتٌ تُكَفُّ لِسانَكَ ، وَتَبْكي عَلَى خَطِيئَتِكَ ، وَتُلْزَمُ بَيْتِكَ .« رسول خدا (صلى الله عليه وآله) فرمود : چه چيز عامل نجات است : حفظ زبان از هرچه حرام شده ، گريه بر گناه ، و نشستن در خانه اگر كار خير و عمل خداپسندانه اى در بيرون نداشته باشى » .22 ـ مقام سكوت : إِنَّ آدَمَ (عليه السلام) كَما كَثُرَ وَلَدُهُ وَوَلَدُ وَلَدِهِ كانُوا يُحَدِّثُونَ عِنْدَهُ وَهُوَ ساكِتٌ ، فَقالُوا يا أَبَهْ مالَكَ لا تَتَكَلَّمُ فَقالَ : يا بَنِيَّ إِنَّ اللهَ جَلَّ جَلالُه لَمّا أَخْرَجَني مِنْ جِوارِهِ عَهَد إِلَيَّ وَقالَ : أَقِلّ كَلامَكَ تَرْجِعُ إِلى جِواري .« زمانى كه فرزندان آدم ، و فرزندان فرزندانش زياد شدند در كنار او با هم سخن مى گفتند ولى آدم ساكت بود ، به او گفتند ; پدر چرا سخن نمى گويى ، پاسخ داد : فرزندانم زمانى كه خداوند بزرگ مرا از جوار رحمتش اخراج كرد با من قرارداد بست در زندگى دنيا سخن كم بگو تا به جوارم بازگردى » .23 ـ ضمانت بهشت : قالَ رَسُولُ اللهِ (صلى الله عليه وآله) : تَقبَّلُوا لي سِتّ خِصال أَتَقَبَّلُ لَكُمْ بِالْجَنَّةِ إِذا حَدَّثْتُمْ فَلا تَكْذِبُوا ، وَإِذا وَعَدْتُمْ فَلا تُخْلِفُوا ، وَإِذا تُمِنْتُمْ وَلا تَخُونُوا وَغُضُّوا أَبْصارَكُمْ وَاحْفَظُوا فُروجَكُمْ وَكَفُّوا أَيْدِيَكُمْ وَأَلْسِنَتكُمْ .« رسول خدا (صلى الله عليه وآله) فرمود : شش برنامه را از من بپذيريد تا بهشت را براى شما ضمانت كنم : به هنگام سخن گويى دروغ مگوئيد ، به وقت رسيدن وفاى به عهد خلف وعده ننماييد ، در زمانى كه امين قرار گرفتيد خيانت نداشته باشيد ، ديده از حرام بپوشانيد ، شهوت خود را حفظ كنيد ، و دست و زبان از آزار مردم نگاه داريد » .24 ـ بيدار باشعَنْ أَبي عَبْدِاللهِ (عليه السلام) قالَ : كانَ أَميرُالْمُؤْمِنينَ (عليه السلام) يَقُولُ : نَبِّهْ بِالتَّفَكُّرِ قَلْبَكَ ، وَجافِ عَنِ اللَّيْلِ جَنْبَكَ ، وَاتَّقِ اللهَ رَبَّكَ .« امام صادق (عليه السلام) فرمود : امير مؤمنان (عليه السلام) بارها مى فرمود : دلت را با انديشه از خواب غفلت بيدار كن ، براى عبادت در تاريكى شب از رختخواب جدا شو ، و خدا را بترس » .25 ـ بهترين اوصاف ابوذرعَنْ أَبي عَبْدِاللهِ (عليه السلام) : كانَ أَكْثَرَ عِبادَةِ أَبي ذَرّ (رحمه الله) عَلَيْهِ التَّفَكُّرُ وَالاِْعْتِبارُ .« امام صادق (عليه السلام) فرمود : بيشترين عبادت ابوذر ، انديشه و پند گرفتن بود » .26 ـ برنامه ريزىقالَ رَسُولُ الله (صلى الله عليه وآله) : عَلَى الْعاقِلِ أَنْ يَكُونَ لَهُ ثَلاثُ ساعات : ساعَةٌ يُناجي فيها رَبَّهُ عَزَّوَجَلَّ ، وَساعَةٌ يُحاسِبُ فيها نَفْسَهُ ، وَساعَةٌ يَتَفَكَّرُ فيما صَنَعَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَيْهِ وَسَاعَةً يَخْلُوا فيها بِحَظِّ نَفْسِهِ مِنَ الْحَلالِ .« پيامبر بزرگ فرمود : بر عاقل و خردمند است كه ساعاتش را بر سه قسمت تقسيم كند : ساعتى براى مناجات با حق ، و ساعتى براى محاسبه خويش ، و ساعتى انديشه در مخلوق الهى ، و ساعتى كه در آن سود نفسش را از حلال بنگرد » .27 ـ جهنم ؟ هرگزعَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بنِ مُحَمَّد (عليهما السلام) قالَ : مَنْ مَلِكَ نَفْسَهُ إِذا رَغِبَ وَاِذا رَهِبَ وَإِذَا اشْتَهى وَإِذا غَضِبَ وَإِذا رَضِيَ ، حَرَّمَ اللهُ جْسَدَهُ عَلَى النَّارِ .« امام صادق (عليه السلام) فرمود : كسى كه به هنگام ميل و به وقت ترس و زمان اشتها و وقت غضب و رضا خويشتن دار باشد ، خداوند جسد او را به آتش جهنّم حرام مى كند » .28 ـ دو سفارش مهم.. قالَ أَميرُالْمُؤْمِنينَ (عليه السلام) لِنُوف ، يا نُوفُ صِلْ رَحِمَكَ يَزيدُ اللهُ في عُمْرِكَ ، وَحَسِّنْ خُلْقَكَ يُخَفِّفُ اللهُ حِسابَكَ .« امام امير مؤمنان (عليه السلام) به نوف فرمود : صله رحم كن تا خداوند به عمرت بيفزايد ،و خوش خلقى كن ، تا حسابت را خداوند سبك كند » .29 ـ خير دنيا و آخرتقالَ رَسُولُ اللهِ (صلى الله عليه وآله) : أَلا أَدُلُّكُمْ عَلى خَيْرِ أَخْلاقِ الدُّنْيا وَالآخِرَةِ ؟ تَصِلُ مَنْ قَطَعَكَ ، وَتُعْطي مَنْ حَرَمَكَ ، وَتَعْفُو عَنْ ظَلَمَكَ .« رسول خدا (صلى الله عليه وآله) فرمود : شما را به خير اخلاق دنيا و آخرت راهنمايى كنم ، وصل كردن با كسى كه با تو قطع رابطه كرده ، بخشش به كسى كه تو را محروم كرده ، گذشت از كسى كه به تو ظلم كرده » .در زمينه ى معارف ، واقعيّات ، حسنات اخلاقى و آنچه انسان را متخلّق به اخلاق خدا و انبيا مى كند ، آن قدر روايت زياد است ، كه اگر در اين نوشتار بيايد از چند جلد بيشتر مى شود ، و ان شاء الله در ضمن مباحث آينده ، به تناسب هر بحثى ، به روايات لازمه اشاره خواهد شد .با توجه به آيات و رواياتى كه خوانديد ، روشن شد كه انسان بايد به چه كسانى و چه مسائلى طلب و ميل داشته باشد ، و اگر اين طلب و ميل به واقعيّات در انسان باشد ، بدون شكّ آدمى آراسته به آن حقايق خواهد شد . اين طلب دلالت بر اميد انسان به سعادت دنيا و آخرت دارد و بنا بر قول امام صادق (عليه السلام) در متن روايت مورد بحث :(وَدَليلُ الرَّجاءِ الطَّلَبُ .)منبع: http://erfan.ir/خ
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 341]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن