محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831545894
عرفان اسلامی (95) علوّ همت
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
عرفان اسلامی (95) علوّ همت نویسنده : استاد حسین انصاریان شرح كتاب مصباح الشريعة ومفتاح الحقيقة[ وَهَبِ الْقُدُومَ إلى بَساطِ خِدْمَةِ الْمَلِكِ هِيْبَةَ المَلِكِ فَإِنَّكَ عَلى خَطَرٍ عَظيمٍ إِنْ غَفَلْتَ ، وَاعْلَمْ أَنَّهُ قَادِرٌ عَلى ما يَشاءُ مِنَ الْعَدْلِ وَالْفَضْلِ مَعَكَ وَبِكَ ] عدم غفلت هنگام ورود به مسجد چنانچه از بزرگ و صاحب مقامى عالى به خاطر هيبت و عظمت و شخصيتش مىترسى و اين ترس ، معلول كوچكى تو و بزرگى اوست ، از رفتن و قدم گذاشتن به بساط حضرت ذوالجلال آن چنان در هيبت و ترس باش كه به وقت ورود به مسجد كه بساط مالكالملوك است ، اگر كمترين غفلتى نسبت به حضرت او داشته باشى در خطر بزرگى هستى .و بدان كه جناب او بر هر چيزى توانا است ، بخواهد نسبت به تو اجراى عدل مىكند و بخواهد نسبت به تو ارائه فضل مىفرمايد .براى ما كه در مرحله پائينى از عقل و درايت و درك قرار داريم ، توجه به عظمت حضرت دوست ، از راه توجه و دقت در آثار او كه در كتاب آفاق و انفس منعكس است ميسر مىباشد .ما را آن دل و آن چشم نيست كه بتوانيم بدون واسطه به عظمت او بنگريم ، آن هم عظمتى كه نهايت براى آن نيست .و راستى ديده كم نور قلب ما ، كجا مىتواند بدون واسطه به جمال حضرت مولا بنگرد ؟! قرآن و روايات براى درك هيبت و جلال و عظمت حضرت حق ما را دعوت به تماشاى آثار مىكنند كه آثار گوشهاى بسيار از عظمت حضرت عظيم است .شايد با ديدن آثار بتوان همت را بالاتر برده و براى ديدن بزرگى آن بزرگ با چشم دل به كوشش برخيزيم كه بلند همتى از صفات برجسته نفس ناطقه قدسيّه است . علوّ همّت و عظمت روح مرحوم الهى در توضيح فصل سى و سوّم « فصوص الحكم » معلم ثانى ابونصر فارابى در آثار نفس ناطقه مىفرمايد :يكى از صفات نفس ناطقه قدسيّه صفت نباهت و بلند همتى است ، در جهان هركس به هر مقامى رسيد ، از نظرِ بلند و همت عالى رسيد .روح بزرگ هميشه به امور عالى و كارهاى ستوده و استعلاى معنوى و محاسن بزرگى آميخته است و هرگز به پستى همت و قبايح و زشتىهاى اخلاقى و دنائت و ذلت براى نيل به مقاصد خود تن در نخواهد داد و اين نيروى عالى خوى نفوس مستعليه است و از خواص اين خلق و اين قوه جود و سخاوت و احسان به خلق است و كريم النفس و با شجاعت و غيرت و عزت نفس زيستن است .و هرچه انسان همتش عالى تر است ، مال و جاه دنياى بىثبات در نظرش بىقدرتر است ، بدين جهت اگر غنى است سخى و اگر فقير است صبور مىباشد و در هر حال فقر و غنا خود را بزرگ مىداند و در عين بزرگى با كوچك و بزرگ خلق تواضع و فروتنى مىكند و با فقيران با ايمان و مستمندان با علم و معرفت متواضعتر خواهد بود و هرگز به چشم حقارت به كس نمىنگرد .از كلمات اميرالمؤمنين عليهالسلام است : الشَّرَفُ بِالْهِمَمِ لا بِالرِّمَمِ البالِيَةِ [363] .شرف و بزرگى به همت بلند است ، نه به استخوان پوسيده پدران . خلاصه اين كه صفت علو همت و عظمت روح كه بسيارى از اوصاف ستوده و محامد اخلاقى لازمه اوست ، يكى از نيروهاى نفس ناطقه قدسيّه است و شايد مراد از نباهت ، تنبّه و انتقالات دفعى و قوت حدس و فراست و بيدارى است .« وَلَيْسَ لَهَا انْبِعاثٌ وَهِيَ أَشْبَهُ الأَشْياءِ بِالنُّفُوسِ الْفَلَكِيّةِ وَلَها خاصِيَّتانِ النَّزاهَةُ وَالْحِكْمَةُ »[364] .و منبعث از جسمانيات نيست مانند نفس نباتى و حيوانى كه از كبد و قلب برانگيخته مىشود ، بلكه نفس قدسى از عالم تجرد و نشانه ملكوت است و منزه از ماده و ماديات و برتر از جهان حس و محسوسات و شبيهترين چيز به نفوس فرشتگان عالم بالا است و اين نفس را دو خاصيت است ، يعنى دو چيز از مختصات اوست : يكى نزاهت و يكى حكمت . معناى نزاهت و حكمت ممكن است غرض از نزاهت راجع به كمال عقل نظرى و جنبه دانش او باشد ، يعنى تنزه ذات و ادراكات ذاتى او از ماده و غرض از حكمت راجع به كمال عقل عملى و جنبه كنش او باشد ، يعنى صدور افعال مناسب مقام انسانيت و اعمال واقع در طريق تكامل روح قدسى .يا مراد از نزاهت ، مقام تجليه به آداب شرع و تخليه از رذايل اخلاق است و مراد از حكمت ، مقام تحليه و آراستن نفس به فضايل و كمالات انسانيت .يا مراد از حكمت و نزاهت ، حكمت علمى و عملى است يا مقام جامعيت نشانه ملك و ملكوت يا حكمت مشهود اشيا على ما هى عليه به قدر طاقت بشرى كه در كلام رسول اللّه صلىاللهعليهوآلهاست : رَبِّ أَرِنَا الأَشْياءَ كَما هِيَ [365] .خداوندا ! اشياء را همانطور كه هستند به ما بنمايان .و نزاهت ، تزكيه نفس است كه فرمود : قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا [366] .بىترديد كسى كه نفس را [ از آلودگى پاك كرد و ] رشد داد ، رستگار شد . يا مراد از حكمت ، تشبّه به اله عالم يعنى : به اخلاق اللّه است و نزاهت ، زهد و تنزّه نفس از علايق جهان مادى .و خلاصه مراد از حكمت و نزاهت عشق و علاقه علمى و عملى به عالم قدس و تجرد است .به هر حال اين دو صفت نزاهت و حكمت به هريك از معانى مذكوره كه مآل همه يكى است به روح قدسى ناطقه انسان اختصاص دارد ، چنانكه نمو لازمه نفس نباتى و شهوت و غضب لازمه نفس حيوانى است ، اين وصف هم مخصوص براى نفس قدسى انسان است . نفس كليه الهيّه پس از مقام نفس ناطقه قدسيّه ، مرتبه نفس كليه الهيّه است، و اين نفس جوهر لاهوتى و حقيقت ظليّه الهيّه است و چنان كه نفس نباتى و حيوانى منطوى است در نفس ناطقه قدسيّه كه بعد از آنها در قوس صعود است ، همينگونه نفس كليه الهيّه هم بعد از ناطقه قدسيّه و اشرف و اكمل از آن است و نفس قدسى منطوى در اوست و خواص و كمالات او را داراست .اما معنى كليه الهيّه : روحى است كه از حدود ماده و مدت و حد و نهايت مكان و زمان بزرگ تر است ، يعنى: از سرحد مكان و زمان بيرون است بلكه از ماده به معنى اعم كه مهيت امكانى است نيز قدم فراتر نهاده و به قاعده اشراق : « النَّفْسُ وَما فَوْقَها إِنِّيّاتٌ صِرْفَةٌ » . گويى وجود صرف و هستى بىحد و نهايت گرديده است و لازمه اين مقام شهود حضرت احديت است كه كل وجود و وجود كل است در كليه موجودات كه در هرچه نظر كردم سيماى تو مىبينم . « ما رَأَيْتُ شَيْئا إلاّ رَأَيْتُ اللّهَ فيهِ » .آن روحى است كه عرض و طول زمين و آسمان را كه حدود ماده جسمانى است زير شهپر عظمت خود فراگرفته ، روحى است كه ازل و ابد ، گذشته و آينده را كه حدود زمان است در هم پيچيده و در فضاى بىانتهاى عالم سرمد و جهان بىپايان نامقيد پر و بال قدرت گشوده ، روحى است كه دو عالم مادى و مجرد ، عالم دنيا و آخرت ، عالم جسم و جان را به يكبار از محوطه خاطر بيرون كرده است .روحى است كه از علو مقام و بلندى همت پشت پا به كون و مكان زده تا در آن روان كلى برتر از قيود جزئى ماده ، جز عشق نيايد و غير شهود حسن مطلق هيچ در وى نگنجد . درك مقامات عالى معنوى با علوّ همت آرى ، وقتى انسان نظرى بلند و همتى والا داشت ، از بركت اين نظر و همت بلند كه محصول ارتباط با انبيا و امامان عليهمالسلام و اولياى الهى است مقصدى و هدفى جز حضرت حق نخواهد داشت و براى نيل به اين مقصد ، ابتدا از تماشاى آثار به يقين رسيده ، آنگاه با كوشش در جنب يقين به نفس قدسى نايل گشته ، سپس در حركتى ديگر به نفس كليه الهيّه رسيده ، در آن مقام به شهود جمال موفق مىشود و هيبت و عظمت و جلال حضرت دوست را يافته ، از ناچيزى خود دچار ترس شده و به مراقبت و مواظبت خويش مىكوشد كه مبادا از حضرت او دور افتد و در آن مقام به فرموده حضرت صادق عليهالسلام به غفلت دچار گشته و به بلاى خطر عظيم گرفتار آيد !! » مسجد ، خانه و بساط اوست و بدون گذشتن از نفس اماره و رسيدن به نفس ناطقه قدسى و آراسته شدن به نفس كليه الهيّه ، درك هيبت و عظمت ملكالملوك ميسر نيست كه ساده و عادى به مسجد رفتن و اين رفت و آمد به صورت عادت در آمدن ثواب چندانى براى اهل مسجد ندارد .بكوشيد تا آن روح عالى را به دست آورده و لايق مقام آن جناب گشته و به فيض ديدارش با چشم دل نايل آييد و در بساط آن جناب به درك عظمت و هيبت او موفق شده غرق ترس و شرم شويد و در شعله ترس و شرم آن چنان بسوزيد كه اثرى از هستى شما نماند ، چون اثر از هستى و انيت نماند به مقام فنا رسيده و به بقاى او باقى و ابدى خواهيد شد و به حضرت دوست در آن مقام خواهيد گفت : دو عالم را به يك بار از دل تنگ برون كرديم تا جاى تو باشد [367] اين روح كه به واسطه آن انسان به بساط حضرت او راه مىيابد و آنچه بايد ببيند در آنجا مىبيند ، روحى است كه غير خدا كه هستى حقيقى است همه چيز در نظرش ناچيز است و به فرموده سرور مؤمنان و قبله عارفان على عليهالسلام : عَظُمَ الْخالِقُ في أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَادُونَهُ في أَعْيُنِهِمْ [368] .خداوند در باطنشان بزرگ و غير او در ديدگانشان كوچك است . روحى است كه بر خلاف ارواح جزئيه به هيچ چيز از نظر انتفاع شخصى و استفاده مادى نمىنگرد ، بلكه چون ظل حق است و مستغنى به حق بر همه موجودات معطى و مشفق و مهربان است و انتفاع خلق منظور اوست .روحى است كه پيوسته داراى عصمت و قدس و نزاهت و محفوظ از هر خطا و لغزش علمى و عملى است و دوريش از عصيان حق ذاتى و اشتياقش به طاعت وى فطرى است .روحى است كه اميال جزئى به كلى از او زايل شده و ميل كلى و عشق به نظام كل جايگزين او گرديده است .روحى است كه تحت تأثير لذات حسى زمانى نيست و آرزوهاى موقت فانى و اوهام خيالات شيطانى در آن روح پاك مؤثر نخواهد بود .روحى است كه او را عبداللّه ، عيناللّه ، يداللّه و بيتاللّه و خليفهاللّه و ظلاللّه و وجهاللّه بتوان گفت ، روحى است كه از خود فنا و به حق بقا يافته و در عين محروميت از هر نعمت به لقاى منعم و لذت شهود وى شتافته از خود پرستى رهيده ، به حقيقت پرستى رسيده ؛ خود پرستيدن را نقص ذات و پرستش خدا را كمال مطلوب يافته . روحى است كه در عين فقر غنى است و از همه چيز عالم و تمام علل و اسباب آفرينش جز حضرت دوست خود را مستغنى يافته و از هرچه مورد نياز خلق است خويش را بىنياز مىشناسد و به زبان ذات گويد : گر ما به فقر و فنا كمتر زخاك رهيم از مجد و عز و غنى بر خلق پادشهيم و چون به گنج معرفت و سلطنت شهود وصال الهى رسيده به كلى بىنياز از غير خداست يعنى همه چيز جز خدا را از خود بىاثر و معزول از تأثير شناخته است ، بلكه معدوم و فانى و باطلالذات مىداند : ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدْعُونَ مِن دُونِهِ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ [369] .اين [ آفريدههاى شگفت و اين تغييرات و تحولات ] دليل بر اين است كه خدا فقط حق است و آنچه به جاى او مىپرستند باطل است ، و بىترديد خدا همان والا مرتبه و بزرگ است .روحى است كه چون خلق او را ذليل و خوار شمارند به عزّ عبوديت الهى خود را بالاتر و برتر از شاهان عالم و ذليل و حقير در پيشگاه عظمت الهى داند و به زبان ذات گويد : بنده او شو كه به يك التفات سلطنت هر دو جهانت دهند روحى است كه در راه وصل محبوب صبور است و به ناز معشوق از بلا روى نتابد بلكه به زبان ذات گويد : در بلا من ديدهام لذات او مات اويم مات اويم مات او اى بلاى تو زدولت خوبتر انتقام تو زجان محبوبتر [370] و به لسان استعداد سرايد : بلايى كز تو اى پرناز آيد به راهش دل به چشم باز آيد كجايى اى بلا بنواز ما را به اوج وصل ده پرواز ما را آن روحى است كه از مختصات وى مقام رضا است و مقام تسليم و اين روح است كه مبدء وجودش خدا است بىوساطت علل طوليه و عرضيه و بازگشت آن هم به سوى خدا است بىواسطه اغيار و بى هيچ توجه به حجاب ظلمانى ممكنات و حجاب نورانى مظاهر اسما و صفات از بين و اميد بهشت و دوزخ رهيده و به وصال معشوق و معبودش ، آن حسن بىحد رسيده ، اين همان روحى است كه ايزد متعال فرموده : وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي [371] .و از روح خود در او بدمم .اين همان روحى است كه باز فرموده : يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً [372] .اى جان آرام گرفته و اطمينان يافته ! * به سوى پروردگارت در حالى كه از او خشنودى و او هم از تو خشنود است ، باز گرد . * پس در ميان بندگانم درآى . خلاصه نفس كليه الهيّه ، نفس مقدس و روح پاك حضرت ختمى مرتبت و خلفاى آن حضرت از اميرالمؤمنين تا مهدى قائم عليهمالسلام است و ارواح ناطقه قدسى پيروان آن بزرگوارانند از بدو خلقت تا انتهاى عالم بشريت !! در اوّل اين مقال و ترجمه مورد بحث گفته شد كه ما را آن قدرت عقلى و روحى نيست كه يك باره به تماشاى او برخاسته و از اين تماشا به دل و قلب هيبت گرفته و در آن مقام از غفلت كه مورث خطر عظيم است پاك باشيم .بر ما لازم و واجب است كه از طريق تماشاى آثار ، تماشاى عقلى و علمى و روحى و عملى به آن بارگاه مقدس راه پيدا كرده و به آنچه بايد برسيم .و در ميان آثار ، ارزندهتر و گستردهتر و پر منفعتتر از وجود محمد صلىاللهعليهوآله و ائمه طاهرين عليهمالسلام نيست كه اين بزرگواران مظاهر كامل و جامع اسما و صفاتند و هركس از طريق قلب و عقل و عمل به آن بزرگواران پيوست بىشك توفيق راه يافتن به مقام قرب و بساط انس را پيدا مىكند و به تماشاى جمال يار حقيقى موفق مىگردد و به آن هيبتى كه بايد هميشه يا به وقت عبادت در دل پيدا كند مىرسد ، در آن صورت حق عبادت به طور عام و حق مسجد به طور خاص ادا خواهد شد .و چون حق عبادت و جايگاه عبادت ادا شود ، منظور نظر مولا گردى و عشق جناب او هر لحظه در دلت فزونى گيرد و به زبان حال در پيشگاه آن صاحب جلال به طور دايم چنين گويى : جز هواى تو به سر نيست هواى دگرم تا خبردار شدم از تو ، زخود بىخبرم جان كه در روز وصالت نسپردم دانم نفزايد شب هجران تو جز درد سرم نفسى بيش نماندست اگر مىآيى زودتر آى كه در دادن جان منتظرم تو به بر آى كه سروم ندهد بارورى با فروغ رخ تو جلوه ندارد قمرم چون به آن مقام رسى ، كمال رضايت از مولا و حبيبت به تو دست دهد و آنجا را از عدل و فضل بىنهايت بينى و اختيار كامل را از صاحب و محبوبت دانى كه با تو از روى فضل رفتار كند به اين معنى كه از روى تفضل زياده از آنچه مستحقى به تو عنايت فرمايد يا از روى معدلت فراخور عمل تو با تو معامله كرده به تو ثواب دهد ، در هر صورت به فضل يا به عدل تسليم او خواهى بود و بر دلت از جناب او چيزى كه تو را از آن مقام دور كند نخواهد گذشت .در آن مقام كه مقام تحير و كمال دلدادگى است ، جز وصل جانان چيزى براى تو مطرح نخواهد بود و چيزى هم جز فضل و كرامت و عنايت و لطف نسبت به تو براى او مطرح نخواهد بود !!آنجاست كه تمام وجودت يك پارچه فرياد مىزند : يار برداشت ز رخ پرده براى دل من برد از من دل و بنشست به جاى دل من نتوان گفت زمين است وسما خلوت دوست خلوت سلطنت اوست سراى دل من دل من بارگه سلطنت فقر و فناست آسمان است و زمين است گداى دل من عشق با آنكه هواى من و آب من ازوست تربيت يافته از آب و هواى دل من پنجه حسن كه معمار بناى ابدى است كرد از آب و گل عشق بناى دل من اى كه از غرب افق مىطلبى كرد اشراق آفتاب ازل از شرق سماى دل من دل من كشتى نوح است به درياى فنا ناخداى دل كشتى است خداى دل من من كه اين گونه نحيف هستم وبيمار وضعيف حق غذاى دل من گشت و دواى دل من به رخ زرد من آن نرگس بيمار گشود يار بگشود در دار شفاى دل من [373] ... ادامه دارد.پي نوشت : [363] ـ غرر الحكم : 448 ، الفصل الثامن فى الهمة ، حديث 10273 . [364] ـ بحار الأنوار : 58/85 ، تذييل وتفصيل فى بيان اقوال الحكماء . [365] ـ عوالى اللآلى : 4/132 . [366] ـ شمس 91 : 9 . [367] ـ سعدى . [368] ـ نهج البلاغة : خطبه 184 ، خطبه متقين ؛ بحار الأنوار : 64/315 ، باب 14 ، حديث 50 . [369] ـ لقمان 31 : 30 . [370] ـ مولوى . [371] ـ حجر 15 : 29 . [372] ـ فجر 89 : 27 ـ 28 . [373] ـ صفا اصفهانى . منبع: http://erfan.ir/س
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 359]
صفحات پیشنهادی
عرفان اسلامی (95) علوّ همت
عرفان اسلامی (95) علوّ همت نویسنده : استاد حسین انصاریان شرح كتاب مصباح الشريعة ومفتاح الحقيقة[ وَهَبِ الْقُدُومَ إلى بَساطِ خِدْمَةِ الْمَلِكِ هِيْبَةَ المَلِكِ فَإِنَّكَ عَلى خَطَرٍ عَظيمٍ إِنْ ...
عرفان اسلامی (95) علوّ همت نویسنده : استاد حسین انصاریان شرح كتاب مصباح الشريعة ومفتاح الحقيقة[ وَهَبِ الْقُدُومَ إلى بَساطِ خِدْمَةِ الْمَلِكِ هِيْبَةَ المَلِكِ فَإِنَّكَ عَلى خَطَرٍ عَظيمٍ إِنْ ...
مسأله وجه مشترك در عرفان
مسأله وجه مشترك در عرفان نويسنده: دکتر قاسم کاکایی، دکتر علی موحدیان عطار اين ... امر مطلق" يا "عرفان وحدتگرا" و "عرفان ارادهگرا" يا "عرفان بودايي" و "عرفان اسلامي" ... طبيعي داشته باشد، اما علي الفرض ماهيت اسمي معلومي دارد.12 براي اموري كه داراي ... به عناصر طريقي عرفان، يعني اموري مثل تصفيه دل، اعتلاي همت و تزكيه نفساند، ...
مسأله وجه مشترك در عرفان نويسنده: دکتر قاسم کاکایی، دکتر علی موحدیان عطار اين ... امر مطلق" يا "عرفان وحدتگرا" و "عرفان ارادهگرا" يا "عرفان بودايي" و "عرفان اسلامي" ... طبيعي داشته باشد، اما علي الفرض ماهيت اسمي معلومي دارد.12 براي اموري كه داراي ... به عناصر طريقي عرفان، يعني اموري مثل تصفيه دل، اعتلاي همت و تزكيه نفساند، ...
مراحل و منازل سير و سلوك عرفا
از نظر عرفان معرفة الله معرفت همه چيز است، همه چيز در پوتو معرفة الله و از وجهه توحيدى ..... هستند فرمود: «هجم بهم العلم على حقيقة البصيرة و با شروا روح اليقين و استلانوا ما .... 60ـ همت. 61ـ محبت. 62ـ غيرت. 63ـ شوق. 64ـ قلق. 65ـ عطش. 66ـ وجد. 67ـ دهشت. ... اسلام 2.ايمان 3.هجرت 4.جهاد و براى هر يك از اين عوالم چهارگانه سه مرحله ذكر شده است كه ...
از نظر عرفان معرفة الله معرفت همه چيز است، همه چيز در پوتو معرفة الله و از وجهه توحيدى ..... هستند فرمود: «هجم بهم العلم على حقيقة البصيرة و با شروا روح اليقين و استلانوا ما .... 60ـ همت. 61ـ محبت. 62ـ غيرت. 63ـ شوق. 64ـ قلق. 65ـ عطش. 66ـ وجد. 67ـ دهشت. ... اسلام 2.ايمان 3.هجرت 4.جهاد و براى هر يك از اين عوالم چهارگانه سه مرحله ذكر شده است كه ...
عرفان شادي محور مولوي با تاثير از شمس و محيط قونيه
28 سپتامبر 2008 – عرفان شادي محور مولوي با تاثير از شمس و محيط قونيه اسلامي ندوشن تاثير شمس و حضور مولوي در قونيه را دليل اصلي راهيابي ... حضور 95 كشور در جشنواره فيلم كوتاه تهران ... بزرگراههاي يادگار امام، امام علي، صدر و همت 2 طبقه ميشوند ...
28 سپتامبر 2008 – عرفان شادي محور مولوي با تاثير از شمس و محيط قونيه اسلامي ندوشن تاثير شمس و حضور مولوي در قونيه را دليل اصلي راهيابي ... حضور 95 كشور در جشنواره فيلم كوتاه تهران ... بزرگراههاي يادگار امام، امام علي، صدر و همت 2 طبقه ميشوند ...
چهارمين دوره كتاب فصل برگزار مي شود
در گروه علوم قرآني و حديث «مكاتب تفسيري» نوشته علياكبر بابايي- انتشارات "سمت"، ... كتاب هاي «المبسوط في فقه الاماميه» تصحيح و نشر "مؤسسه نشر اسلامي"، «تطور اجتهاد در حوزه ... جمكران" و در گروه عرفان «هستي شناسي عرفاني از ديدگاه ميرزا هاشم اشكوري» نوشته علي فضلي- ... 95 درصد تسهيلات در طرح هاي زودبازده هزينه شده است ...
در گروه علوم قرآني و حديث «مكاتب تفسيري» نوشته علياكبر بابايي- انتشارات "سمت"، ... كتاب هاي «المبسوط في فقه الاماميه» تصحيح و نشر "مؤسسه نشر اسلامي"، «تطور اجتهاد در حوزه ... جمكران" و در گروه عرفان «هستي شناسي عرفاني از ديدگاه ميرزا هاشم اشكوري» نوشته علي فضلي- ... 95 درصد تسهيلات در طرح هاي زودبازده هزينه شده است ...
استاد مطهري و نوآوري در علم كلام(2)
اما اين روشنفكران، علي رغم تفاوت ابزار، در يك موضع اشتراك نظر داشتند. ... پيامبر اسلام ميان جهان قديم و جهان جديد ايستاده است؛ تا آنجا كه به منبع الهام وي مربوط مي شود، به جهان قديم تعلق دارد، و ... استاد مطهري سپس تاسف ميخورد كه چرا با وجود ارادت اقبال به عرفا، به ويژه مولوي، در نظريه آنها بيشتر دقت و تعمق نكرد ..... 95:35 Quinn19.13.
اما اين روشنفكران، علي رغم تفاوت ابزار، در يك موضع اشتراك نظر داشتند. ... پيامبر اسلام ميان جهان قديم و جهان جديد ايستاده است؛ تا آنجا كه به منبع الهام وي مربوط مي شود، به جهان قديم تعلق دارد، و ... استاد مطهري سپس تاسف ميخورد كه چرا با وجود ارادت اقبال به عرفا، به ويژه مولوي، در نظريه آنها بيشتر دقت و تعمق نكرد ..... 95:35 Quinn19.13.
نويسنده: داوود فيرحى فرد و دولت در فرهنگ سياسى اسلام (قسمت دوم) - واضح
نويسنده: داوود فيرحى فرد و دولت در فرهنگ سياسى اسلام (قسمت دوم)-نويسنده: داوود فيرحى فرد و ... (95) چنين مىنمايد كه علىرغم جايگاه مهم امر به معروف و نهى از منكر در نصوص و معارف اسلامى از ..... بنابراين، مىتوان بموازات تقسيمات فوق، وجوه ديگرى چون عرفان سياسى، تصوف سياسى و. .... به همت مركز اسناد انقلاب اسلامي صورت ميگيرد.
نويسنده: داوود فيرحى فرد و دولت در فرهنگ سياسى اسلام (قسمت دوم)-نويسنده: داوود فيرحى فرد و ... (95) چنين مىنمايد كه علىرغم جايگاه مهم امر به معروف و نهى از منكر در نصوص و معارف اسلامى از ..... بنابراين، مىتوان بموازات تقسيمات فوق، وجوه ديگرى چون عرفان سياسى، تصوف سياسى و. .... به همت مركز اسناد انقلاب اسلامي صورت ميگيرد.
تصوف و سیاست در «طریقت عدل و احسان» - (1)
در یک جمله میتوان گفت اسلام در شمال آفریقا واجد صبغهای صوفیانه بوده و هست. ... اسلام در خارج از شهرها يعني قبايل و صحاري و مناطق دورافتاده همت گماشتند؛ اما در قرن ... علي بنمحمد نسب خويش را به شيخ عبدالقادر گيلاني ميرساند و از طريق وي به امام ... تا درگذشت حسن دوم، پادشاه مغرب، در سال 2000، ادامه داشت (رک: ظريف، 1995: فصل اول).
در یک جمله میتوان گفت اسلام در شمال آفریقا واجد صبغهای صوفیانه بوده و هست. ... اسلام در خارج از شهرها يعني قبايل و صحاري و مناطق دورافتاده همت گماشتند؛ اما در قرن ... علي بنمحمد نسب خويش را به شيخ عبدالقادر گيلاني ميرساند و از طريق وي به امام ... تا درگذشت حسن دوم، پادشاه مغرب، در سال 2000، ادامه داشت (رک: ظريف، 1995: فصل اول).
بازخواني يک وقفنامه قديمي کازرون
خانواده و اجدادش همه از علماي دين و مشايخ عرفان بودند. نسب او تا شيخ ابوعلي دقّاق نيشابوري؛ عارف بزرگ قرن چهارم چنين است: شيخ امين الدين محمدبن زينالدين عليبن ...
خانواده و اجدادش همه از علماي دين و مشايخ عرفان بودند. نسب او تا شيخ ابوعلي دقّاق نيشابوري؛ عارف بزرگ قرن چهارم چنين است: شيخ امين الدين محمدبن زينالدين عليبن ...
12 شهریور 1388 / 13 رمضان 1430 / 3 سپتامبر 2009
3 سپتامبر 2009 – او در عصر مشروطيت، جواني 24 ساله، بلند همت، شجاع، در صدق و صفا كم مانند. ... وي مبادي و مقدمات علوم را در زادگاهش پشت سرگذاشت و پس از سالياني، مدارج علمي را طي كرد. ... در مدرسه، فراگيري و خواندن گنجينههاي معارف اسلامي و ايراني پرداخت. ... 9) مرگ "حجاج بن يوسف ثقفي" حاكم خونخوار عراق بعد از مرضي سخت(95 ق): ...
3 سپتامبر 2009 – او در عصر مشروطيت، جواني 24 ساله، بلند همت، شجاع، در صدق و صفا كم مانند. ... وي مبادي و مقدمات علوم را در زادگاهش پشت سرگذاشت و پس از سالياني، مدارج علمي را طي كرد. ... در مدرسه، فراگيري و خواندن گنجينههاي معارف اسلامي و ايراني پرداخت. ... 9) مرگ "حجاج بن يوسف ثقفي" حاكم خونخوار عراق بعد از مرضي سخت(95 ق): ...
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها