واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
وصف خوبان (قسمت چهارم) اشارهقسمت چهارم بيانات حضرت آيه الله ناصري اصفهاني- دامت برکاته - در تفسير خطبه ي متقين (همام).بسم الله الرحمن الرحيملا حول و لا قوه إلا بالله العلي العظيم، حسبنا الله و نعم الوکيل نعم المولي و نعم النصير، و الصلوه و السلام علي أشرف الأنبياء و المرسلين و اللعنه الدائمه الأبديه علي أعدائهم أجمعين.بعد از آن که همام تقاضا کرد که يا امير المؤمنين اوصاف مؤمنين متقي را بيان کن حضرت فرمودند:«اتق الله و أحسن فان الله مع الذين اتقوا و هم محسنون.»اين دو جمله را به او فرمودند. جمعيت، اطراف حضرت علي عليه السلام بود؛ ولي آن که پيشنهاد کرد، همام بود که آمد جلو و به حضرت عرض کرد: «به خدايي که شما را ايجاد کرد، قسم مي دهم که منت بر ما بگذار و صفات متقين و مؤمنين را براي ما بيان فرما.» حضرت فرمود: «قسم مده. الآن براي شما بيان مي کنم.» اصحاب، همه اطراف حضرت را گرفتند و حضرت شروع به خطبه خواندن کرد:«أما بعد فإن الله سبحانه خلق الخلق حين خلقهم عنيا عن طاعتهم.»مراتب توحيداين جمله ي اول حضرت است: عبارت «أما بعد» را اولين کسي که استعمال کرد، حضرت داوود عليه السلام بود. کلمه ي «أما بعد» را آن بزرگوار به کار برد و قبل از او کسي نگفته بود و بعد از او مصطلح همه است. حضرت علي عليه السلام هم ابتدا اين گونه مترنم شده اند. شروع کردند: «فانه سبحانه و تعالي» ضمير در سبحانه به حضرت حق برمي گردد. حضرت حق سبحانه يعني حضرت احديت منزه است از جميع عيب ها و بري و مقدس است از جميع نسبت هايي که به او بدهند؛ پس از «فإنه سبحانه» فرمايش حضرت، اين است: «خلق الخلق و هو غنيا عن طاعتهم» «سبحان» يعني منزه است. اين جا فرق حمد و تسبيح و شکر را بزرگان بيان کردند؛ ولي وقت آقايان را نمي گيردم. معناي سبحان را مي خواستم عرض کنم که اين است که من مبرا و منزه مي دانم. نصب اين جا بنا بر مصدريت است و فعل در تقدير است که حضرت احديت بري از جميع نواقص و عيوب است. در شبانه روز که چند بار «سبحان ربي العظيم و بحمده» و «سبحان ربي الأعلي و بحمده» مي گوييم معنايش اين است که آن خداوندي که بزرگ است، از جميع عيوب منزه است. اين معناي «سبحان ربي الأعلي و بحمده» است. حضرت امير هم که مي خواهد شروع کند، ابتدا مراتب توحيد را القا مي کند در قلوب مستمعين لذا تسبيح حضرت حق مي کند. از اين جمله ي تسبيح، صفات ثبوتيه و صفات سلبيه در مراتب توحيد استفاده مي شود. حضرت حق داراي دو گونه صفات مي باشد که مربوط به مراحل توحيد است. صفات جلال و جمال و افعال به جاي خود که جدا است و مجموعا 5 صفت است و آن که مربوطه به توحيد است همين ثبوتيه و سلبيه است. اين دو صفت ثبوتيه و سلبيه که به هشت صفت ثبوتيه و هفت صفت سلبيه تقسيم مي شود.حالا علت اين که آن هفت تا و اين هشت تا است، ابواب جهنم و بهشت است که اشاراتي هست، کاري نداريم. اين صفات ثبوتيه که عين ذات است، از اين جمله استفاده مي شود از «سبحانه» و آن صفات سلبيه که حضرت حق، مبراي از آن است هم از اين جمله استفاده مي شود.موقعي که جناب همام اصرار کرد، حضرت علي عليه السلام کلامش اين بود:«سبحانه خلق الخلق حين خلقهم غنيا طاعتهم.»اول اجتماع را به مراتب توحيد سوق داد، بعد فرمود حضرت حق، علت العلل است و علت وجود جميع عوالم، حضرت حق است. جميع موجودات، معلول علت واحده است. خداوند که بدون نقص و عيوب بود، عالم وجود را آفريد.خلاصه اين که جميع مخلوقات از طفيل حضرت احديت خلق شده که ثوابت و سيارات و در هر ثوابت و سيارات، ميليون ها مخلوق هستند، الي ماشاءالله و در اين طبقات، عالم ملکوت و عالم لاهوت و علام ناسوت و عالم ماده و جبروت وجود دارد و هر کدام الي ماشاءالله است. اين منظومه که ما در آن هستيم کوچک ترين منظومه است و حضرت حق دستگاه خلقتش خيلي با عظمت و وسيع است.بي نيازي حق از خلقميلياردها سال قبل مخلوقاتي دارد در عوالم بالا که بعضي مشغول رکوعند و ملائکه که نان و غذا نمي خورند وغذا و شراب و آب و نان آنها ذکر توحيد است. بعضي از آنها در اين عالم جاي آنها نمي شود، مثل حضرت روح که در شب قدر نازل مي شود. عبادات هيچ کدام از آنها سر سوزني در عظمت حضرت حق اضافه نمي کند و مخالفت با حضرت حق، گردي بر پرده ي کبريايي اش نمي گذارد. چه خدايي داريم و خدا را بايد چقدر دوست داشته باشيم؟ وقتي نمازي مي خوانيم، مي گوييم نماز براي خدا خواندم؛ مگر خدا محتاج نماز تو است؟ محتاج نماز اميرالمؤمنين هم نيست، به نماز هيچ پيامبري هم احتياج ندارد. اين نماز مال خودت است و مال اطرافيان خودت است.منظور اين که در «خلق الخلق حين خلقهم» خلق دوم يعني مخلوقات و حضرت حق که اين عالم وجود را آفريد هيچ احتياجي به آن ندارد.آن که اين قدرت را دارد، چه احتياجي به مخلوقات دارد؟ ما اگر عبادت مي کنيم براي خودمان عبادت مي کنيم، نتيجه اش عايد خودمان مي شود. خدا ابدا احتياج ندارد.عنايت حضرت حقخدا چه احتياجي به مخلوقات دارد؟ خدا عنايت کرده که اين مخلوقات را خلق کرده و ما اگر هم عبادت بکنيم، احتياج ندارد. در آيه شريفه در سوره ي حجرات، آيه ي 17، حضرت حق مي فرمايد:«يمنون عليک أن أسلموا قل لا تمنوا علي إسلامکم بل الله يمن عليکم أن هداکم للإيمان إن کنتم صادقين.»پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم زماني که به مدينه هجرت کرد، مسلمانان صدر اسلام که به مدينه آمدند، منت بر سر پيامبر گذاشتند که مسلمان شده اند و مي گفتند: «ما مسلمان شديم؛ هواي ما را داشته باش» و پيامبر هم که متخلق به اخلاق الله بود، أبدا در رخ آنها نمي آورد و در دل ناراحت مي شد؛ اذيت مي شد؛ ولي چيزي به آنها نمي گفت. حضرت حق، آيه را فرستاد که: «اي حبيب ما! اينها که منت سر شما مي گذارند که اسلام آورده اند، خدا منت بر سر آنها گذاشته که مسمان شده اند و خدا آنها را هدايت کرده است و سعادت و تکامل ابدي را نصيب کرده است. خدا و پيامبر بر گردن تو منت دارد، نه اين که تو منت گذاري.منبع: مجله ي خلق پيش شماره ي پنجم/س
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 577]