تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 7 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم(ص):دانايى سرآمد همه خوبى‏ها و نادانى سرآمد همه بدى‏هاست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1834742709




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

انتظار و امنیت روانی (قسمت اول)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
انتظار و امنیت روانی (قسمت اول)
انتظار و امنیت روانی (قسمت اول) نويسنده: علی زینتی سخن آغازین؛در ابتدای سخن ، طلوع طلعت زیبای شمس ایقان و ظهور مظهر حی سبحان ، حضرت ولی الله الاعظم صاحب الامر و الزمان را به جمله ی پیروان حضرت مصطفی صلی الله علیه و اله و سلم و رهروان طریق علی مرتضی علیه الاف التهیة و الثنا ء تبریک و تحنیت عرض می نماییم .مقدمه :نعمت انتظارکیست که در انتظار بسر نبرد و منتظر نباشد ؟ مسمانان را نمی گوییم ! هر آنکه نام آدمی بر اوست منظور و مخاطب است . سخن این است که نمی توان انسانی را یافت که منتظر نباشد. یکی در انتظار اخذ مدرک و رسیدن به رتبه علمی ویا دریافت مدرک حقوقی است و آن دیگری در انتظار یافتن شغل و یا اختیار نمودن همسر و یا خرید منزل و ماشین و … . به هر حال کارمند و کاسب و کشاورز و معلم و دانش آموز و جاهل و عالم و مرد و زن جملگی منتظرند( صافی ۱۳۸۲ ص۵۷) در یک کلام هر انسانی منتظر است .قل کلٌ متربصٌ فتربصوا…. ( قران کریم سوره طه آیه ۱۳۵)آدمی با انتظار و به تبع با داشتن هدف و امید زنده است . او در حیات فردی و اجتماعی خویش هماره با انتظار زندگی می کند . آنکه منتظر نیست یا هدف ندارد و یا امیدی برای رسیدن به هدف ندارد . آدمی اگر از انتظار برون آید ، انسان نیست و مرده است . حرکت و پویائی و انتظار همواره با هم هستند و هرگز از همدیگر جدا نمی شوند . انتظار موجب حرکت و منتطَر سمت و جهت حرکت و منتظِرمتحرک این میدان است . در این میان محور حرکت و قبله نمای حرکت همان منتظَر است که هر چه برتر و ارزنده تر باشد ، انتظاری که می آفریند ارزشمندتر است و همینطور ارزش انسانهای منتظِر را هم باید در آنچه به انتظارش هستند ، جستجو نمود . بی تردید آنکه در انتظار برترین و پاکترین موجود و ستاره ی هستی است و هرلحظه به فکر او تنفس می کشد ، با شخصی که در انتظار یک انسان جانی است و یا مترصد فرا رسیدن فرصت انجام جنایت است برابر نیست . اگر هرکسی به انتظار زنده است ، همینطور به ارزش منتظَرش ،ارزش می یابد و ارزشمند می گردد.اما آنچه این مقال بدنبال آن و در تعقیب آن است ، همانا تبیین مفهومی و بیان حدود معنایی واژه انتظار و تاثیر آن بر حالات روحی و روانی آدمی به ویژه « آرامش روحی و امنیت روانی » است . هدف این نوشته بررسی تاثیر انتظار به عنوان یک مفهوم ارزشی و اعتقادی بر آرامش روحی و امنیت روانی است . به بیان دیگر در صددیم تا ببینیم انتظار به مفهوم خاص خود در مکتب اسلام به ویژه تشیع آیا موجب تشویش و دغدغه ی خاطر می شود و یا به افراد منتظر آرامش خاطربخشیده و موجب اطمینان دل و درون شده و به کالبد آدمی حیات می بخشد ؟ وبرخورداری از این روحیه آیا انرژی زا است و یا موجب تخریب و آسیب می گردد ؟ آیا انتظار حیات فردی و اجتماعی آدمیان را به سامان می سازد و یا خود عامل تهدیدی برای وی محسوب می شود ؟ و اگرانتظار تاثیر مثبت بر روح و روان آدمی دارد چگونه می توان از آن در مسیر اصلاح و رشد و تعالی آدمی بهره گرفت ؟ اگر عامل رشد است ، آسیب های متوجه این عامل رشد و تعالی چیست ؟ ( آسیب شناسی روحی و روانی انتظار)برای رسیدن به اهداف تعریف شده ی فوق از مسیر زیر عبور می نماییم ؛ابتدا به مفهوم شناسی انتظار می پردازیم و بعد از تحدید مفهومی ، لوازم مفهومی و آثار وعلایم و نشانگان برخورداری از آن را بیان می کنیم و در مرحله بعد به مفهوم شناسی امنیت وآرامش روحی و روانی پرداخته وعلائم و نشانگان آن و عوامل موثر در افزایش و کاهش آن را مورد بررسی قرار می دهیم و در نگاه به روی دیگر سکه ی آرامش روحی و روانی یعنی اضطراب به مفهوم اضطراب وعلائم و نشانگان و طبقه بندی آن و عوامل موثر بر آن می پردازیم و با بیان ارتباط بین انتظار و آرامش روحی و روانی و یا اضطراب و تاثیر متقابل آن دو بر یکدیگر بحث را پی می گیریم که آیا انتظارسطح ایمنی روحی و روانی را افزایش می دهد ویا موجب کاهش آن می شود و در نهایت به سلامت روحی و روانی آدمی آسیب می رساند و یا خود عاملی موثر در ارتقاء سطح بهداشت روان و سلامت روحی است ؟ و سرانجام ارتباط انتظار و بهداشت روان و امنیت روانی را بررسی و تاثیر متقابل آن دو را تبیین خواهیم کرد . ان شاء الله الف - مفهوم شناسی :۱- الف- مفهوم شناسی انتظار؛• انتظارواژه انتظار از نظر لغت شناسان اسم مصدر است . در قدم نخست باید توجه داشت که اگر چه کتب لغت در ترجمه ی انتظار به معانیی همچون ؛ « چشم براه بودن ، چشم داشتن ، درنگ نمودن ، مهلت خواستن ، دقت و تامل کردن و …. ) معین ۱۳۷۶ ص۳۶۴ عمید ۱۳۶۴ ص ۱۹۰) » و یا « ماندن در جایی ، صبر کردن ، امید انجام گرفتن کاری و یا به وجود آمدن حالتی ، توقع وچشم داشت و …( انوری حسن ۱۳۸۱ ج۱ ص ۵۸۹) » راهی صواب را پیموده اند ولیک مقصود فراتر از مفهوم یابی لغوی است و آنچه در وراء این لغات مخفی است منظورنظر می باشد و آن حالت نفسانی و روحی است که در وراء این الفاظ پنهان شده است و گا ه به وسیله ی افعال و حرکات ابراز و جلوه گر می شود .بر این اساس مفهوم اصطلاحی انتظار عبارت است از؛ « کیفیة نفسانیة ینبعث»« منها التهیوء لما تنتظره و ضده الیاس فکلما کان الانتظار اشد کان التهیوء اکد »« …. »« انتظار حالتی روحی و نفسانی است که موجب آمادگی برای آنجه انتظارش »« را می کشند ، می شود و ضد آن یاس و ناامیدی است و لذا هر قدر انتظار »« شدید تر باشد آمادگی نیز بیشتر است ….( موسوی اصفهانی ۱۳۸۳ ج ۲»« ص ۲۳۵ »به بیان دیگر ، انتظار مقدم بر تمام این معانی و آثار خارجی یک حالت نفسانی و روحی است که در نهاد آدمی ریشه دارد و فرایند حالتی است که شخص در درون خود به آن رسیده و آن را از دورن خویش احساس می کند . لذا رفتارها و عکس العملهایی که ما از شخص منتظر مشاهده می کنیم همگی نشانه ی پدیدار شدن این وضعیت ویژه ی روحی و بیان کننده ی آن حالت نفسانی خاص است که در درون وی به وقوع پیوسته است . به عنوان نمونه انتظار شما جهت تحقق پدیده ای در خارج و به وقوع پیوستن حادثه ای ، خود انتظار نیست بلکه بازتاب این حالات نفسانی شما ست که وضعیت موجود و پدیده حاضر را نقص و عیب وکاستی می شمارید و یا خروج از این حالت را کمال و مطلوب می دانید و با این اندیشه و تفکر در صدد رفع آن عیب و نقص بر آمده و چشم امید به تحقق آن حالت خرسند کننده دوخته اید تا بلکه آن کمبود مرتفع و آن حرمان به پایان برسد و به مقصد مقصود برسید .تحلیل مفهوم انتظار؛ضروری است جهت روشن شدن مفهوم انتظارو به تبع آن تبیین موضوع سخن و موضع بحث به ارائه مثال روی آوریم ؛ بچه ای را در نظر بگیرید که به امید برگشت پدر از سفر چشم به باز شدن درب منزل دوخته است تا اینکه پدر از سفر باز گردد و چشم او به دیدار رخ او روشن گردد و …. . او متاثر از این حالت روحی و روانی و بر اساس فضای ذهنی و روانی خود ، در رفتار ظاهری و مشهود ، سر و وضع خود را مورد وارسی قرار داده و آن را منظم می کند . خانه را مرتب و خود را آماده ی ورود پدر می کند و…. ما با مشاهده ی این رفتار او را منتظر می نامیم . ولی این رفتارهای محسوس و مشهود ، خود انتظار نیست بلکه نشانه ی انتظار است . انتظار همانا آن حالت روحی و نفسانی اوست که در درون او غوغا بپا کرده است . او در درون خود – هر چند به شکل نا خود آگاه – نبودن پدر را موجب محرومیت می داند و از اعماق جان احساس کمبود می کند و در حالتی مبهم و گمشده دارو بی قرار، جوینده حال و قرار که گمشده ای دارد و به دنبال درمان تشویش درون و رفع این محرومیت و پریشان حالی است . لذا در هر گوشه ای او را می جوید و او را صدا می زند و به مقتضای فطرتش که از هر درد و عیب و نقصی گریزان است ، جهت رفع این حرمان به تلاش و کوششی فوق حد توان دست می زند ، که تمام این حرکات و افعال و رفتارهای محسوس و نا محسوس ، آثار آن تحول درونی و آن تلاطم روحی است و از آنجا نشاُت می گیرد . بنابر این انتظار حالتی است روحی و درونی ، بگونه ای که شاید شخص منتظر در مدت انتظارش از جهت جسمانی در وضعیتی متعادل بسر می برد ولی در درون خود احساس کمبود و نقص نموده و دچار تشویش شده است و مهم تر این که او تن به این اضطراب تشویش نمی سپارد بلکه در صدد رفع آن است و خود تلاش می کند تا این کمبود و نقص مرتفع گردد و برای رفع آن لحظه شماری می کند که این محرومیت و حرمان چه زمانی مرتفع و این حرمان چگونه به پایان می رسد ؟ و او به کمال مطلوب خواهد رسید ؟ و کیست که این تشویش درون را به سر منزل آرامش و سرای اطمینان و سکون سکنا دهد ؟ حتی اگر این کمبود و نقص جسمانی باشد ، امید به از بین رفتن این نقص – انتظار – حالتی درونی و روحی است و محصول این اندیشه و فکر او است که این نقص مطلوب و خوشایند وی نیست و موجب حرمان و بازماندن اواز کمالات و تعالی می گردد و با خود می گوید باید در صدد رفع آن برآیم و برای رسیدن به وضعیت بهتر تلاش کنم تا دیگر در خود هیچ کمبود و حرمانی را احساس نکنم . پس انتظاردر درون خود چندین جز مفهومی را نهفته دارد . این اجزای مفهومی به قرار زیر قابل بیان هستند ؛• ناخرسندی از وضعیت موجود و مقبول نبودن آن• تاثر روح و روان ازاین وضعیت ناخرسند کننده• امید به مرتفع شدن این حالت و رسیدن به وضعیت مطلوب• تلاش برای مرتفع ساختن این حالت و رسیدن به وضعیت مطلوببا توجه به فاکتورهای مفهومی فوق ،انتظار را اینگونه می توان تعریف نمود ؛انتظار حالتی است روحی و روانی که از مطلوب نبودن وضعیت موجود و ناخرسندی انسان از این وضعیت حکایت می کند . بگونه ای که وی را به امید مرتفع ساختن این حالت و رسیدن به وضعیت مطلوب به تکافو فرا خوانده و سراسر وجود او را امید رسیدن به مطلوب ( شخص منتظر ) فراگرفته و به هیچ چیزجز او نمی اندیشد .آنچه در این تعریف باید مورد مداقه قرار گیرد توجه به مفهوم واژگان « حالت روحی و روانی » و« وضعیت موجود » و « امید » و « مطلوب » می باشد که به تبیین یکایک آنها می پردازیم :حالت روحی و روانی ؛منظور از این« حالت روحی و روانی » ، همانا حالت شادی و خوشحالی و یا رخوت و سستی نیست . منظور نوعی اضطراب و بی قراری و تشویش دل مبهم و دلهره ی فراگیر است که از وضعیت موجود ناشی شده است . یعنی اگر نبود این وضعیت او دلی آرام داشت و در درون خود نقص و کمبودی را احساس نمی کرد . پس حالت درونی مورد نظر، یک حالت خوشایند و یا ناخوشایند تخریب شده نیست که فرد به آن دل خوش نموده باشد و یا خود را در برابر آن تسلیم نماید ، بلکه تشویش امید آفرین و بی قراری تحرک بخش و دلهر ه ی شادی فزون است . لذا فرد خود را بیمار روانی نمی شمارد و یا خود را تسلیم این حالت نمی سازد ، بلکه در ضمن ابتلا به این حالت روحی ، حرکت رو به پیشرفت دارد و خود در پی طبیبی حاذق ( منتظر ) می گردد تا درد درون خود را درمان و دل نا آرام خویش را آرام سازد .وضعیت موجود ؛واژه « وضعیت موجود » در این تعریف لزوما از وضعیت فیزیکی و اوضاع اجتماعی و خارجی حکایت نمی کند . این واژه قبل از آنکه به این گونه مفاهیم اشاره داشته باشد ، بیشتر به وضعیت روحی و روانی فرد منتظر معطوف است . به این معنا که آنچه شخص منتظر را به حالت روحی و روانی نامطلوب می کشاند ، در وهله ی نخست وضعیت روحی حاکم بر روح و روان خود اوست . قبل از آنکه وضعیت اجتماعی و خارجی ، شخص منتظر را به سمت تلاطم روحی و روانی بکشاند ، ویژگیهای شخصیتی و عیوب نفسانی او ، وی را دچار بی قراری نموده است . شخص منتظر قبل از تمام ناملایمات بیرونی و اجتماعی و … عیب درون و درد جان خود را به چشم باطن درک می کند . او به درد فراق یار (منتظّر ) مبتلا است و از عمق جانش احساس می کند که از بسیاری از امور مطلوب باز مانده و محروم گردیده است . او آنگاه که به خود می نگرد ، احساس نقص و درماندگی می کند و به مقتضی فطرت آدمی که ذاتا از هر درد و غمی متنفر است ، از عیب و نقص خود گریزان می باشد و در پی مرهمی در هر کوی و برزن طبیب حاذقی ( منتظر ) را می جوید تا دل خسته ی او را درمان نماید . پس « وضعیت موجود » تنها به حالت بیرونی و وضعیت اجتماعی و فرهنگی جامعه اشاره ندارد ، بلکه هم این حالت را شامل می شود و هم وضعیت روحی و روانی شخص منتظر را مد نظر دارد و این دو با هم همسو هستند .در واقع یک وضعیت جمعی و عمومی بر تار و پود زندگی فردی و جمعی حاکمیت پیدا می کند . در این وضعیت مردم از تمام نظریه های اصلاح گرانه ناامید شده اند و از مدعیان صلح و صفا خسته شده اند. از درون و جان خود به یک آمادگی روحی و روانی می اندیشند . آنها به نهایت استیصال رسیده اند و درک می کنند که نظامهای کنونی و تئوری ها و اندیشه های انسانی نمی توانند او را آرامش بخشند وبه ارزشهای ایمانی و انسانی و عواطف بشری او پاسخ دهند و باید کسی دیگر از مقامی برتر باشد که وراء این اندیشه ها بتواند جان خسته ی آنها را آرامش بخشد و غم و انده جانکاه را از جسم و جانشان بگیرد و به تن خسته ی افراد و امت روح الهی بدمد .( طاهری ، حبیب الله ۱۳۸۰ ص ۹۳) پر واضح است که در این حالت شناخت وضعیت خود ، مقدم بر شناخت وضعیت خارجی و موقعیت اجتماعی است . چه درک درست وضعیت اجتماعی و موقعیت خارجی منوط به درک خود می باشد . آنکه از خود غافل است و خویش را نشناخته ، چگونه می تواند موقعیت اجتماعی و وضعیت بیرونی را بفهمد ! او گرفتار خود است و از درد درون رنج می برد چگونه می تواند موقعیت اجتماعی و وضعیت خارجی را بررسی و به نامناسب بودن اوضاع اجتماعی و وضعیت بیرونی پی ببرد . منتظر باید به مرتبه ای از رهایی از خود نائل گردد تا بتواند به وضعیت بیرونی بپردازد . به هر حال درک این وضعیت در سطح فردی و اجتماعی شخص منتظر را به سمت یک پذیرش عمومی و آمادگی روحی و روانی به پیش می برد که این غم پایان می پذیرد و ….امید؛امید حالت حاکم بر تمام فعالیتهای ذهنی و روحی و رفتاری شخص منتظر است . یعنی حتی در زمان دردمندی و تشویش و دلهره او خود را تسلیم حالت پیش آمده و موقعیت حاکم بر اجتماع و اوضاع زمانه نمی کند . چون او در پس تمام این ناملایمات و تشویشها و گرفتاریها و انده های طولانی ، ساحل امن را می بیند و دل مطمئنی را جستجو می کند . او می داند که این بیمها ناپایدار است و با ظهور منتظر تمام تشویشهای به سر انجام نجات و امید ختم می گردد .آنچه این نوع انتظار را از دیگر انواع انتظار مخرب و ویران گر متمایز می سازد ، همین نکته و بخش مفهمومی واژه انتظار است . در کنار درک تمام ناملایمات و تلخیها و نابهنجاریها و تشویشها ، امید به آینده روشن است که از عمق جان انسانها سر چشمه می گیرد و آنها را به تکاپو وا می دارد . ریشه ی انتظار شکستها و تشویشها و رسیدن به منتهای ناپاکیها و نابخردیها نیست ، ریشه ی انتظار امید به آینده روشن است . ریشه ی انتظاراز اصلی قرانی و روائی نشات می گیرد که همان « اصل حرمت یاس از روح الله » است . انسانهای مومن هرگز امید خویش را از دست نمی دهند و تسلیم یاس و نومیدی و بیهوده گرایی نمی گردند . این حالت عدم یاس و امیدواری به روح اللهی- همانند درک وضعیت موجود - یک حالت عمومی و بشری است نه فردی و گروهی ، در حالیکه با نویدهای خاص و شخصی که به آن قطعیت داده است همراه می باشد .( مطهری مرتضی ، ۱۳۷۱ ص۷)وضعیت مطلوب ؛منظوراز وضعیت مطلوب در این تعریف همانا رسیدن به هدف و مقصد مقصود است که بعد از آن دیگر جایی برای آمال باقی نمی ماند . در تعیین مصداقی ، منظوراز مطلوب همان اوضاع فردی و اجتماعی زمان ظهور است که دیگر انتظار بسر می رسد و منتظر منتظر را در کنار دارد .بر اساس آنچه گذشت انتظار یک واژه اعتقادی با مفهوم گسترده و تشکیک مصداقی است . یعنی هر کسی بر اساس نوع درکی که از « وضعیت موجود » دارد به همان میزان تشویش را درک و بالتبع به همان نوع تشویش خود را مبتلا می بیند و در صدد رفع همان نوع تشویش هم بر می آید . مثلا کسی که وضعیت موجود را دچار آشفتگی اخلاقی می بیند و یا خودش را در دام سوء خلق می یابد و از این حالت در تشویش و دلهره است ، در انتظار مرتفع شدن همین نوع دلهره و تشویش بسر می برد و برای بر طرف شدن همین نوع گرفتاری امام منتظرعج الله تعالی فرجه را می خواند و چشم انتظار ظهور اوست تا با ظهورشان این معضل را برطرف نماید و شخص دیگری که اوضاع را و یا خود را در بند گرفتاری دیگری می بیند به همین ترتیب …. .لذا نمی توان تمام منتظران را در یک سطح از انتظار تصور نمود . هر کسی مطابق با عیب و دردی که درک می کند و یا خود را به آن مبتلا می بیند ، به دنبال درمان آن بر می خیزد . پر واضح است آنکه نقص و عیبی را درک نکرده است ، نمی تواند منتظردرمان آن باشد و در جستجوی درمان آن نیست . بر همین پایه آنکه بیشتر از خود آگاهی دارد و بر اصلی ترین ضعفهای مملکت وجود خود و یا جامعه ی خویش اطلاع دارد ، در عالی ترین مرتبه ی انتظار بسر می برد . چه « مَن عَرَفَ نَفسَه فَقَد عَرَفَ رَبَّه » ( غرر الحکم و درر الکلم ج۲ ص۲۳۱)از سوی دیگر نیز این واژه گسترش مفهومی و تشکیک مصداقی دارد و آن اوصاف و ویژگهای شخص منتظر است . چه هرکسی بر اساس شناختی که از منتظَرش دارد ، در زندگیش به او امید بسته است و از او انتظار دارد تا به یاریش آید و در بر طرف ساختن حالت پیش آمده مدد کار او باشد . چون این شناخت دارای سطوح متعدد است لذا از این نظر نیز انتظار افراد در مدارج متعدد و متنوع طبقه بندی می شود . و ای خوشا آنانکه در درمان درد خود ، منتظری با توان طبیب الاطباء را دارند و تمام نیازها و تشویشها را از او می خواهند . آنسان که اهل بیت علیهم السلام می فرمایند ؛ حتی نمک غذایتان را هم از ما بخواهید . یعنی از غیر ما انتظار نداشته باشید و همیشه بر در این باب برآیید که محبوب اینجاست . ۲- آثار انتظار :انتظار در اندیشه ی شیعی تنها یک نظریه علمی نیست که همانند تمام نظریه های علمی دیگر فقط بر فضای ذهنی فرد تاثیر بگذارد و او را به سمت یک تحول فکری و ذهنی پیش ببرد وبه اندوخته های ذهنی فرد بیافزاید و بعد شناختی فرد را غنی سازد و یا بعد ذهنی فرد را تحت تاثیر و تحول قرار دهد . انتظار در قاموس فکری شیعه یک باور و اعتقاد راسخ در بین اعتقادات شیعه است . انتظار به عنوان یک اعتقاد همانند همه ی باورها و اعتقادات تاثیر خاص خود را دارد . اعتقاد و باور در تفاوت با علم تاثیرات خاص زیر را به همراه دارد:• موجب تعریف رفتارخاص می شود.• فرد معتقد را به سمت انجام رفتار هدف برمی انگیزد.• بر اساس میزان برانگیختگی ، فرد معتقد را به تامین مقدمات و انجام رفتار هدف ( مورد نظر) وا می دارد.• تامین مقدمات و انجام عمل تعریف شده برای فرد معتقد ارزشمند تلقی می شود.حال در بین اعتقادات ، اعتقاد به ظهور منجی عالم بشریت یعنی انتظار هم همین تاثیرها را دارد . برای فرد معتقد رفتار( فردی و اجتماعی ) تعریف می نماید و او را به سمت تهیه مقدمات انجام این نوع اعمال و تحقق رفتارهای تعریف شده ترغیب می نماید .تاثیرات وآثار انتظار را در دو گروه آثار کلی می توان تقسیم بندی نمود :۱-۲- آثار فردی۲-۲- آثاری اجتماعیآثار فردی :آمادگی شخصی ؛شخص منتظر برای همراهی در یک تحول اصلاحگرانه ی فراگیر که جهان درون و بیرون و عالم کبیر و صغیر را فرا می گیرد ، باید خود را مهیا و آماده سازد . و الا فارغ از آمادگی لازم نه تنها همراهی ممکن نمی شود بلکه از درک تحول و درک منتظر باز می ماند . ایفای نقش انتظار ، منتظر را به ایجاد تحولات و اصلاحات اساسی در حطیه ی شناختی و رفتاری و انگیزشی فرامی خواند. این آمادگی در حوزههای زیر قابل گزارش است :• اولین اثر انتظار در فرد منتتظر ، خود سازی اخلاقی و کسب آمادگی نفسی و روحی و تحصیل صفای دل و طهارت درون برای مشارکت در زمینه سازی ظهور و همراهی با امام منتظر علیه السلام بعد از ظهور است . این تاثیر بر تمام تحولات فردی دیگر مقدم است و باید قبل از تمام تغییرات دیگر جامه عمل پوشد . چه انجام دیگر تحولات منوط به این تحول است و بدون تحقق این تحول ، دیگر تحولات ممکن نمی شود.• آمادگی فکری و علمی و شناخت دقیق از حقیقت انتظار و وظایف منتظر به عنوان زمینه سازی در راستای انجام وظایف وی در عصر غیبت و زمان ظهور. شخص منتظر باید به این سطح از دانش ومعرفت برسد تا بتواند طبق آنچه آن امام همام دوست دارند اقدام نماید . افزون بر انجام این وظایف شخصی ، وی باید دیگران را با وظایفشان آگاه سازد . در کنار این آمادگی فکری شخصی ، توجیه گری نظری و تئوری پردازی دقیق در تبیین اندیشه مهدویت در سطح جهانی و دفاع فکری و نظری از اندیشه ی مهدویت و پاسخ به شبهات مطرح شده و جلوگیری از کوته فکری و کج اندیشی و رفتارهای نابخردانه گوشه ای دیگر از تاثیرات اعتقاد به انتظار است .• حفظ و افزایش توان جسمی و فیزیکی فردی لازم در سطح مطلوب و کار آمد به شکلی که همراهی لازم با تحول فراگیر را برای فرد منتظر ممکن سازد . انتقال پیام انتظار و ارتباط با منتظران و ایجاد هماهنگی لازم جهت زمینه سازی ظهور برپایه ی نظام طبیعی موجود و لوازم و امکانات در دسترس وعادی و توانمندیهای فردی و عمومی متداول انجام می گیرد نه بر اساس نظام بدیع و نو و یا به صورت تصادفی و بدون قاعده و قانون و یا با تکیه بر نیروی معجزه و عوامل خارج قانون طبیعت و خارق العاده . بر همین اساس فرد منتظر در راستا فراهم سازی مقدمات این تحول جهانی باید در خود این توانمندیها را فراهم آورد و نیروی جسمی و فیزیکی و توان شخصی خود را جهت همراهی با امام خود تحصیل نماید تا عقب نماند .• تامین و افزایش نیروی انگیزشی و توان روانی همراه با طهارت نیت و انگیزه لازم جهت زمینه سازی ظهور و همراهی لحظه به لحظه با امام منتظر علیه السلام . فرد منتظر افزون بر برخورداری از انگیزه بالا در همراهی و زمینه سازی برای ظهور باید این فعالیتهای متنوع را با نیتی الهی و به منظور تامین رضایت حضرت حق انجام دهد . و الا انجام کاری فیزیکی و تحقق صرفا خارجی و بیرونی در دستگاه الهی اسلام مفید و موثر نیست تا آن را به عنوان تاثیر یک رفتار مذهبی و اعتقاد دینی برشمرد . اندیشه ی دینی و خدایی مهدویت به عنوان یک اعتقاد ناب به فرد معتقد انگیزه ای بالا و خلوص نیتی مضاعف جهت تامین زمینه های ظهور و همراهی خالصانه می بخشد .آثار اجتماعی :• ایجاد و تقویت خوش بینی به آینده و امید به تحقق آرزوهای دینی و انسانی و برآورده شدن آنها و سعادت مند شدن انسان بعد از سالها فساد و تباهی وپیروزی نهایی صلاح و تقوی و عدالت و دوستی و محبت و …• بلوغ خردورزی و تکامل فکری بشر و آزادی عقل و اندیشه از بند اسارتهای طبیعت و تعصب و غرایز و مقررات خود ساخته و خرافه• ایجاد شور ونشاط اجتماعی و انگیزه ی طهارت خواهی و برخورداری از اوصاف حمیده در تمام سطوح حیات اجتماعی . • حاکمیت روح ایثار و از خود گذشتگی و فداکاری و هدایت گری و هدایت طلبی• مقاومت و برخورد فکری و رفتاری با حرکتهای اجتماعی منحط وتخریب گر ویا نهضتهای مخالف و حفظ امت اسلام از مبتلا شدن به انحرافهای فکری و رفتاری در سطح اجتماع . • ظلم ستیزی و بیداری سیاسی و اجتماعی در برابر حکومتهای جور و ستم و مدعیان غاصب منصب ولایت• تقویت جایگاه دین و استمرار عملی خط امامت در شریانهای حیات اجتماعی و سیاسی و فکری و فرهنگی جامعه• برنامه ریزی فرهنگی و دینی جهت تقویت روحیه مهدی باوری و ایجاد دلبستگی عاطفی و ارتباط فکری با آن حضرت۳- علایم و نشانگان انتظار در شخص منتظر:انتظار به عنوان یک اعتقاد راسخ و دارای پشتوانه ی عمیق فکری و تعبدی در انسان معتقد به این باور تاثیری خاص دارد . این تاثیر گذاری به گونه ای است که موجب متمایز شدن شخص منتظر از دیگر افراد شده و مردم هم این آثار را در وجود او ناشی از اعتقاد به انتظار می دانند . بر همین اساس از این آثار به نشانگان انتظار یاد می کنند آثار این اعتقاد و باور در وجود شخص منتظر قابل گزارش کمی دقیق نیست و چه بسا در برخی افراد متفاوت هم باشد ولی در یک فراوانی قابل اعتماد برخی از برجسته ترین و شاخص ترین این علایم و نشانگان به قرار زیر قابل بیان است که به مهمترین آنها اشاره می کنیم :• خود سازی روحی و روانی؛اولین اثر انتظار خود سازی است و تا این شرط فراهم نشود منتظر نمی تواند در جرگه ی منتظران وارد شود تا دیگر تاثیرات را پذیرا باشد .آنکه در فکر سربازی در لشگر بهترین خلق روزگار و شایسته ترین انسان است و هم نشینی با او را در سر می پروراند و تمام امید و آرزویش کسب رضایت او و مخاطب فرمان او بودن است ، نیک می داند که نیل به این منصب با آلودگی فکری و رفتاری و پلیدی ممکن نمی گردد . از سوی دیگر چون زمان ظهور نا معلوم است و او هم مشتاق همنشینی با بهترین عالم هستی ، لذا باید همیشه آماده باشد تا اینکه مبادا او ظهورنماید و این منتظر مشتاق شرایط همراهی را نداشته باشد .منتظر واقعی در تمام ابعاد فکری و اخلاقی و رفتاری و نفسانی و … خود را برای هم ترازی در سطح سربازی برای آن حضرت آماده نموده است . الا خود می داند که با وجود آلودگی ، سخن از انتظار و امید همراهی داشتن با آن حضرت لاف است و حرف گزاف . عبد صالح می تواند منتظر عبد صالح خداوند باشد .• مقاومت در برابر مفاسد و تاثیرناپذیری از آلودگیها؛آنگاه که فساد فراگیر می شود و بیشتر مردم به این ناپاکها آلوده می شوند ، افرادسالم و پاک در یک تعارض رفتاری و حالت یاس و ناامیدی قرار می گیرند که گویا کار از کار گذشته و تلاش برای پاک نگهداشتن خود بیهوده وچاره ای جز هم رنگی با جماعت وجود ندارد. به بیان دیگر منتظران واقعی در برابر چندین نیروی قوی باید مقاومت کنند ؛ یکی فشار بیرونی اوضاع فاسد و دیگری فشار روانی ناشی از تنهایی در برابر این هجوم مفسده انگیز که همرنگ جماعت نشدن را موجب رسوایی می شمارد و سومین نیروی قوی که از همه شدیدتر عمل می کنند همانا هجمه ی لشگر یاس و ناامیدی است که به فکر و ذهن شخص منتظرهجوم می آورد که امید به اصلاح خیال خام و تصور بی بنیانی است و باید از تحقق آن برای همیشه چشم پوشید.! و امید به پاکی و طهارت و صلاح جامعه جز خام فکری و نپختگی ودچار توهم شدن مارک دیگری ندارد .( مکارم شیرازی ، ناصر ۱۳۷۶ ، ص ۱۱۰) در برابر هجوم این افکار تنها فراد معدودی که همان منتظران واقعی هستند مقاومت می کنند و بس . آنها نه تنها تن به همرنگی با جماعت نمی دهند و خود را از آلودگی مصون می دارند ، بلکه سایه ی ابر تیره یاس و نا امیدی را اززندگی خود به کنار زده و امید واثق و رجا کامل به تحقق وعده الهی دارند که جهان به دست مصلح کل از ناپاکیها عاری و سراسر صلاح و خیر خواهد شد . در زمانی که هر شخصی به شکلی تن به نا پاکی و آلودگی می دهد این گروه همچون درّ نایابی هستند که در انبوه انسانهای آلوده و یا مایوس می درخشند .• سعه ی فکر و جهان اندیشی ؛ عقیده به ظهور حضرت مهدی و انتظار قیام او را در سر داشتن و در پی زمینه سازی حکومت جهانی و عدالت گستر او بودن ، به منتظران آن حضرت وسعت فکر و اندیشه ی جهانی می بخشد . ( صافی لطف الله ۱۳۸۰ ص۱۵) این باور شخص منتظر را از لاک خواسته های فردی و گذرا بیرون و آرزوهای کوتاه و در دسترس و دنیوی محدود او را به آمال عالم گیر بدل می سازد تا در فکر خیر و صلاح تمام همه ی مردم باشد و بجای خود نگری گیتی نگر بوده وبه خانه ی به وسعت تمام عالم بیندیشد . دور اندیشی و دگر بینی و آینده نگری و عاقبت اندیشی و اندیشه ی تحولی و انقلابی داشتن واز تفکر بنیادی و خلاقیت فکر بر خوردار بودن از آثار تفکر انتظار است . چون غیر از این با اندیشه ی انتظار سازگار نیست . نمی توان در لاک خواسته های فردی و گروهی غرق بود و از انتظار سخن گفت .• تقید به رفتارهای خاص ایمانی و مذهبی ؛همان گونه که قبلا بیان شد اندیشه ی انتظار به عنوان یک باور و اعتقاد افزون بر تاثیر گذاری شناختی ، در رفتار شخص منتظر نیز تاثیر می گذارد . این تاثیرات رفتاری به دو گروه تقسیم می شوند تاثیرات گذرا و مقطعی و تاثیرات رفتاری پایدار و از آنجا که در صدد نشانگان هستیم لذا به بیان برخی از تاثیرات نوع دوم یعنی تاثیرات پایدار و مستمر رفتاری اشاره می کنیم ؛دعا برای سلامتی وتعجیل در ظهور امام زمان (عج) عرض ادب و احترام لحظه به لحظه به آن حضرت توسل به آن حضرت و زیارت آن امام همام اظهار علاقه و محبت به آن امام و یاد مستمر از ایشان هدیه دادن و تبریک و تسلیت عرض نمودن حسب مناسبتها و موقعیتها اطاعت و پیروی از فرامین او شبیه سازی خود به آن حضرت و همانند سازی در اعمال و رفتارها حسب تشخیص رعایت حقوق و هنجارهای ادبی و اخلاقی در تمام حالاتاظهار شادی وفرح و یا حزن و اندوه به حسب موقعیتهای زندگی و ارتباطی ذکر فضایل و مناقب آن حضرت و محبت و مهر ورزی لحظه به لحظه با آن حضرت امید واری به آینده ی روشن ؛در حالیکه بیشتر مردم از وضعیت عمومی حاکم بر روابط انسانی بسیار ناخرسند و ناراضی هستند و امیدی به بهتر شدن وضعیت خود ندارند و مسیر حرکت جهان را رو به نابودی و اضمحلال می پندارند ، شخص منتظر در بهترین وضعیت روحی و روانی و بسیار امیدوار به آینده بسر می برد . انتظار با مختصات مفهومی خود در فرهنگ شیعه که آن امام منتظر را زنده و ناظر می شمارد و حیات خود را مرهون وجود آن حضرت می داند و یک لحظه خود را رها و بی سرپرست نمی بیند ، نه تنها احساس نا امیدی نمی کند بلکه چون معتقد است امامش این وضعیت را نمی پسندد ، بساط ظلم و جور را بر چیده می بیند . او معتقد است چون این وضعیت بر خلاف فطرت بشر می باشد و به وی تحمیل گردیده است روزی - نه چندان دور- این بساط جای خود را به حکومت پرهیزکاران که شایسته ی آن هستند خواهد داد . « ان الارض یورثها من یشاء من عباده والعاقبة للمتقین » ( قران کریم سوره اعراف (۷) آیه ۱۲۸)همین عنصر امید است که از شخص منتظر فردی خستگی ناپذیر ساخته است تا تحت هر شرایطی به وظیفه ی خود که ظلم ستیزی و عدالت خواهی و مبارزه با ظلم و تجاوز و جهل و خود کامگی است عمل نماید. چون او می داند و معتقد است آن امام منتظر این اعمال را دوست دارد و انجام همین امور در دستور کار او قرار دارد. ( طاهری ، حبیب الله ،۱۳۸۰ ص ۲۱۶) ۲- الف – مفهوم شناسی امنیت:• امنیتاز نظر لغوی برای امنیت معانی « تامین ، آرامش ، ایمنی ، اطمینان ، مصونیت ، در امان بودن ، بی خطر و ….( دهخدا ۱۳۷۶ ص ) » و یا « نداشتن ترس ، در امان بودن از خطر ( انوری ۱۳۸۱ ص ۵۷۱) » بیان شده است و به عنوان یک اصطلاح در علوم متعدد همانند جامعه شناسی و علوم سیاسی و فقه و علوم تربیتی و روان شناسی مورد توجه و بحث قرار گرفته است . از آنجا که در این نوشته به امنیت روحی و روانی توجه داریم مفهوم اصطلاحی این واژه را از دیدگاه روان شناسان بررسی می نماییم :برخی روان شناسان در تعریف امنیت می گویند ؛ امنیت عبارت است از احساس اطمینان و پشت گرمی و عدم خطر و آزادی از ترس و رعب و وحشت و یا اضطراب همراه با توجه و تامین نیازهای شخصی ( اولیه ) حال و آینده ( ربر ۱۹۹۵ ص ۶۹۷ ) امنیت روحی و روانی امنیت روحی وروانی گاه به معنای « حالتی که در آن ارضای احتیاجات و خواسته های شخص انجام می یابد » بیان می شود و گاهی هم به « احساس ارزش شخصی ، اطمینان خاطر ، اعتماد به نفس و پذیرش از طرف گروه » معنا می گردد . ( شعاری نژاد ۱۳۶۴ ص ۳۹۴ و ۳۹۵) به بیان دیگر امنیت روحی و روانی همانا حالت اطمینان و عدم ترس و احساس اعتماد جهت تامین نیازهای اساسی فردی است . امنیت روحی نیاز و یا انگیزه ای اساسی از انگیزه های تما موجودات زنده به شکل عام وانسان به شکل خاص می باشد .ازدیدگاه روان شناختی ایمنی به عنوان یک نیاز اساسی اهمیت بسزایی دارد . این نیاز مستلزم امنیت ، ثبات ، حمایت ، ساختار ، نظم و رهایی از ترس و اضطراب می شود . ( دوان شولتز ترجمه ی کریمی و همکاران ۱۳۸۴ص۳۶۴) همه تا اندازه ای نیاز داریم که امور( زندگی ) ، جریانی عادی و قابل پیش بینی داشته باشند . تحمل عدم اطمینان دشوار است در نتیجه می کوشیم تا سر حد توانایی به امنیت ، حمایت و نظم دست یابیم . … نبود امنیت و ثبات کامل ما را دچار ناراحتی می کند .( دوان شولتس ترجمه ی گیتی خوشدل ۱۳۸۶ ص ۹۳)۲- علائم و نشانگان امنیت روحی و روانی :روان شناسان از دیگاهها و زوایای متنوع و متفاوت به امنیت روحی و روانی نگاه می کند . گروهی از انسان گرایان همانند مزلو امنیت روحی و روانی را یک نیاز اساسی تلقی و در چهارچوبه ی یک نیاز به بیان آثار و نتایج آن پرداخته اند . او از انسان رشد یافته به انسان « خواستار تحقق خود » یاد می کند که به کمک نیازها توان و استعداد بالقوه خود را به فعلیت می رساند . به عقیده وی شرط اولیه تحقق خود و به فعلیت رساندن خویش ارضای نیازهای اساسی از جمله « نیازهای ایمنی » است که شامل امنیت ، ثبات ، حمایت ، نظم و رهایی از ترس و اضطراب می شود . بعد از تامین نیازهای اساسی افراد کاملا سالم روی به نیازهای عالیتر می آورند . یعنی خواستار متحقق ساختن استعدادهای بالقوه خود و شناختن و فهمیدن دنیای پیرامون خود هستند . افرادی که نیازهای اساسی خود مانند ایمنی را بر آورده اند از ویژگیهای زیر برخوردارند :• روان پریش و روان نژند نیستند .• به اختلالات آسیب شناختی مبتلا نیستند .• از تمام توان و قابلیتهای خود استفاده می کنند .• می دانند کیستند و کیستند و به کجا می روند .• از خود ویژگیهایی ا نشان می دهند که جاکی از سلامت روان و بلوغ آنها می کند .• درک صحیح از واقعیت دارند .• خود ودیگران و طبیعت را آنگونه که هستند می پذیرند .• به امور بیرون از خود نیز توجه دارند .• کنش مستقل دارند .• نیاز به خلوت و استقلال دارند.• نوع دوست هستند .• در برابر فرهنگ پذیری مقاومت دارند .• خوی مردم گرایی دارند .( دوان شولتس ، خوشدل ، گیتی ۱۳۸۲ ص۹۰تا ص۱۱۲ )از دیدگاه آلپورت یکی از معیارهای و یا ویژگیهای شخصیت سالم برخورداری از امنیت عاطفی است . به عقیده وی اگر آدمی از احساس امنیت بی بهره باشد نمی تواند در برابر ناکامیها اینسان خود پذیرا و بر هیجانهای و عواطف خویش مسلط باشد . از این دیدگاه انسان با شخصیت سالم ؛• ادراک واقع بینانه از جهان و خود دارد.• در صدد عینیت بخشیدن به خود هست .• ارتباط صمیمانه با خود و دیگران دارد .• به گسترش مفهوم خود می پردازد .• مهارت لازم در انجام وظایف خود دارد .• برای زندگی فلسفه ی واحد و اهداف دراز مدت قایل است .( همان ص ۱۲تا ۳۲ )• اضطراببرای اضطراب تعاریف متعدد ارائه شده است که در اینجا به دو تعریف عام و فراگیر و در عین حال متقن و مورد قبول همه ی روان شناسان اکتفا می کنیم ؛الف – در تعریف نخست اضطراب به صورت عمومی به یک انتظار به ستوه آورنده که موجب تنش گسترده و موحش می شود ، تعریف می گردد . « اضطراب یک انتظار به ستوه آورنده است ، به منزله ی چیزی است که ممکن است در تنشی گسترده و موحش و اغلب بی نام ، اتفاق افتد . این حالت به شکل احساس و تجربه ی کنونی مانند هر اغتشاش هیجانی در دو سطح همبسته ی روانی و بدنی در فرد پدید می آید ( دادستان ۱۳۷۶ ص۶۰ و۶۱) »در تعریف دیگر اضطراب به ترس ناشی از به خطر افتادن یکی از ارزشها ی اصولی تعریف می شود. این گروه می گویند: اضطراب عبارت است از « ترسی که در اثر به خطر افتادن یکس از ارزشهای اصولی زندگی شخص ایجاد می شود . ( شاملو سعید ۱۳۷۴ ص ۱۷۴) »اضطراب مستلزم مفهوم نا ایمنی یا تهدیدی است که فرد منبع آن را بوضوح درک نمی کند در حالیکه اصطلاح ترس به احساسی پوشش می دهد که در مقابل یک شی معین خطرناک محسوب می شود .۲- طبقه بندی انواع اضطراب :اضطراب در اولین تقسیم بندی به سه قسم اصلی تقسیم می شود :الف – اضطراب مزمن ؛اضطراب مزمن عبارت است از یک ناراحتی کم و بیش دائم در سطح روانی ، جسمانی و یا ارتباطی ( دادستان ۱۳۷۱ ص ۶۳ ) از دیدگاه برخی روان شناسان اضطراب هم می تواند حالتی از بودن باشد و هم صفتی برای شخصیت . به بیان دیگر اصطراب در نتیجه ی اوضاع و احوال تهدید کننده و یا فشار زا درجاتی از اضطراب را تجربه می کنیم این حالت اضطراب است اما افرادی هم هستند که اضطراب در آنها به صورت یک صفت یا یک عمال شخصیت در آمده است . این نوع افراد اضطراب مزمن دارند .( دوان شولتز ۱۹۹۰ ترجمه ی کریمی و همکاران ۱۳۸۴ ص ۳۰۱) بر اساس تعریف فوق که اضطراب مزمن را اضطراب در سطح شخصیت وبه عنوان صفت فراگیر و پایدار معرفی می نماید ، می توان به نام دیگر این اضطراب در دیدگاه برخی از دانشمندان روان شناس پی برد . این گروه از روان شناسان ازاین اضطراب به« اضطراب اساسی » نام می بردند و در توصیف آن می گویند ؛ اضطراب اساسی (مزمن ) یک احساس فراگیرمخفیانه و فزاینده تنهایی و درماندگی در یک جهان متخاصم است که نقش مهم در تمامی ارتباطهای فرد دارد . با وجود تاثیر فراگیر فرد در برابر این حالت تسلیم نمی شود و با بکارگیری مکانیسمهای متعدد دفاعی به محافظت از خود در برابر این اضطراب برمی خیزد . هدف از بکار گیری این مکانیزمهای دفاعی به دست آوردن احساس ایمنی و قوت قلب و به تعبیر دیگر راهی برای کسب سعادت مندی و آرامش می باشد .( دوان شولتز ۱۹۹۰ ترجمه ی کریمی و همکاران ۱۳۸۴ ص۱۷۷ تا ص ۱۷۹ )ب - اضطراب حاداین نوع اضطراب محدود و آغاز و پایانش ناگهانی است . این حالت در برابر رویدادی ناگهانی یا موقعیتی خاص بروز می کند . این حالت به منزله ی علامت یک ترس کم و بیش هشیار از رها شدن و از دست دادن محبت … ویا ( مواجه ) با خطری جسمانی ( معلولیت و مرگ ) و بحران آشکار می شود .( دادستان ۱۳۷۱ ص۶۴ و ۶۵ )ج – اضطراب موقتاین نوع اصطراب شبیه اضطراب حاد می باشد با این تفاوت که جنبه ی موقت دارد . تداوم آن به اضطراب اطرافیان وابسته است و در محدودی از ریختهای شخصیتی مشاهده می شود .( دادستان ۱۳۷۱ ص ۶۵) منبع: www.monjee.com/س
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 628]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن