تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 2 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نماز، از آيين هاى دين است و رضاى پروردگار، در آن است. و آن راه پيامبران است. ب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812121707




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

بررسی ماهیت ایمان با نگاه به ساحات وجودی نفس


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
بررسی ماهیت ایمان با نگاه به ساحات وجودی نفس
یکی از ابعاد مهم بحث درباره نسبت میان عقل و دین به مسئله ماهیت ایمان و نسبت آن با تصدیق عقلی باز می‌گردد. بر این اساس از دیرباز دیدگاه‌های متفاوتی درباره ماهیت ایمان مطرح بوده است.

خبرگزاری فارس: بررسی ماهیت ایمان با نگاه به ساحات وجودی نفس


بخش اول چکیده هنگام بحث درباره ماهیت ایمان، اغلب تفکیکی برپایه متعلَق ایمان ارائه میشود که براساس آن، ایمان به گونه کلی یا گزاره ای است و یا غیر گزاره ای؛ یعنی اگر ایمان به یک یا چند گزاره تعلق گیرد، ماهیتش نیز گزارهای و از سنخ معرفت خواهد بود؛ اما اگر متعلَق ایمان شخص یا موجودی خارجی باشد، ماهیت ایمان از سنخ اموری همچون دلبستگی و وفاداری است. این مقاله با بررسی لوازم این تفکیک نشان می‌دهد که اولاً این دسته‌بندی به لحاظ صوری و منطقی دچار مشکل است و ثانیاً چنان قوت و صلاحیتی ندارد که ماهیت ایمان را روشن کند. بخش دوم مقاله، ایمان را براساس اینکه کدام یک از ساحات سه‌گانه نفس آدمی بیشتر در آن مؤثر باشند، به ایمان عقل‌گروانه، اراده‌گروانه و احساس‌گروانه تقسیم و شواهدی از نظریات فیلسوفان و متکلمان مسیحی و مسلمان برای هریک از انواع ایمان ارائه می کند. کلید واژه ها: ایمان، متعلَق ایمان، ساحات نفس، ایمان گزارهای، ایمان غیر گزاره ای، ایمان عقل گروانه، ایمان اراده گروانه، ایمان احساس گروانه. مقدمه ایمان دینی به منزله یکی از اصلی ترین ویژگیهای ادیان ابراهیمی، کانون مباحث بسیاری در فلسفه دین و کلام جدید است. به نظر می رسد اصلی ترین بحث در این حوزه، مسئله ماهیت ایمان باشد. اختلاف نظر درباره اینکه آیا ایمان همان تصدیق عقلی به وجود خداست یا ماهیتی متفاوت دارد، از همان ابتدای ظهور ادیان مسیحیت و اسلام در میان فیلسوفان و متکلمان مطرح بوده است. شاید بتوان گفت یکی از ابعاد مهم بحث درباره نسبت میان عقل و دین به مسئله ماهیت ایمان و نسبت آن با تصدیق عقلی باز می‌گردد. بر این اساس از دیرباز دیدگاه‌های متفاوتی درباره ماهیت ایمان مطرح بوده است. از سویی شاهد فیلسوفانی مانند جان لاک (لاک، 1380، ص7-2) و ملاصدرا (الشیرازی، بی‌تا، ص28-27) هستیم که ایمان را همان تصدیق معرفتی به وجود خدا می‌شمارند؛ از سوی دیگر کسانی همچون کرکگور (کرکگور، 1374، ص80-62)، شلایرماخر Schleiermacher, 1893, p.36)) و غزالی (غزالی، بیتا، ج1، ص179) اموری چون اراده و احساس قلبی را بیش از معرفت عقلی در ایمان مؤثر می‌دانند. فارغ از اینکه ایمانی که لازمه و جزو مهم ادیان ابراهیمی است، چه ماهیتی دارد، چگونه می‌توان ماهیت ایمان مؤمنان را تعیین و اقسام آن را مشخص کرد؟ به عبارت دقیق‌تر، دیدگاه‌هایی را که فیلسوفان، الاهیون و متکلمان درباره ماهیت ایمان مطرح کرده‌اند، بر چه اساسی می‌توان دسته‌بندی کرد؟ در مباحث فلسفه دین و کلام جدید، هنگام بحث درباره ماهیت ایمان، اغلب تقسیمی برحسب متعلَق ایمان ارائه میشود که البته بسیار دیرپا و پراهمیت است؛ دیرپاست از آن جهت که پیشینیانی همچون توماس آکوئیناس در طراحی آن نقش داشتهاند و مهم است بدان سبب که در تعیین ماهیت ایمان مؤثر است. توضیح آنکه برپایه این تقسیم، ایمان به طور کلی بر دو دسته گزارهای و غیر گزاره ای است. گفته می-شود که ایمان اگر به یک یا چند گزاره تعلق گیرد، ماهیت آن نیز گزارهای خواهد بود و رنگ و بویی معرفتی خواهد داشت؛ اما اگر متعلَقش شخص یا موجودی خارجی باشد، ماهیتش بیشتر از سنخ اموری همچون دلبستگی و وفاداری خواهد بود تا معرفت. چقدر می توان این نتیجه گیری از دسته بندی مزبور را موجه دانست؟ به نظر می رسد این دستهبندی افزون بر آنکه واجد اشکالاتی صوری است، چنان قوت و صلاحیتی ندارد که ماهیت ایمان را مشخص کند. بنابراین میکوشیم تا ضمن توضیح کامل تر این دسته بندی و بررسی و نقد آن که بیشتر جنبه سلبی دارد، در بخش دوم مقاله با نگاهی ایجابی، معیاری متفاوت برای تقسیم انواع ایمان به دست دهیم؛ معیاری که اولاً از حیث صوری و منطقی دارای اشکالات تقسیم رایج نباشد و ثانیاً بتوان به وسیله آن درباره ماهیت انواع ایمان نیز سخن گفت. متعلَق ایمان در یک دسته بندی کلی، متعلَق ایمان یا گزاره است، یا غیر گزاره. بنابر هریک از این دو متعلَق، می توان تعریفی ویژه از ایمان به دست داد؛ یعنی اگر متعلَق ایمان یک گزاره باشد، ایمان از نوع گزاره ای خواهد بود؛ وگرنه غیر گزاره ای است. در برداشت نخست، ایمان تنها به گزاره ها تعلق می گیرد و گوهر آن، از جنس اعتقاد و معرفت است؛ اما در برداشت دیگر، ایمان نوعی اعتماد، وفاداری یا توکل به شخصی ویژه است (نراقی، 1378، ص34-31). در ادامه درباره این دو برداشت توضیحات بیشتری خواهیم داد. 1. ایمان گزاره ای  به این دو گزاره توجه کنید: "خدایی یگانه وجود دارد"، "مسیح پسر اوست و به خاطر نجات انسان در این دنیا شکنجه شد." اینها را می توان جزو آموزه های اصلی مسیحیت دانست که هر مسیحی باایمانی باید بدانها مؤمن باشد (همان گونه که در اسلام، ایمان به دو گزاره اصلی، شرط پذیرش مسلمانی است: "خدایی جز الله نیست" و "محمد(ص) فرستاده اوست."در این صورت، چنین شخصی باید ایمان داشته باشد که  مسیح پسر خداست، و این با "ایمان داشتن به " متفاوت است. با این اوصاف، می توان ایمان را صرف پذیرش بی چون و چرای حقایقی از این دست دانست. این دیدگاه، پیوندی ناگسستنی با نظریه زبانی وحی دارد؛ یعنی شخص دارای ایمان گزاره ای، پیش تر باید پذیرفته باشد که وحی، مجموعه ای از حقایق است که در قالب گزاره ها بیان می شود (هیک، 1381، ص133). با این وصف، ایمانِ گزاره ای مبتنی بر تلقی زبانی از وحی است؛ نظریه ای که در الهیات قرون وسطای مسیحی و کلام اسلامی غلبه دارد. این ارتباط و اساساً تعریف ایمان برحسب گزاره، رفته رفته به آنجا می انجامد که گفته شود ایمان، معرفتی عقلانی است برای باور و پذیرش گزاره های مطرح در کتاب مقدس (پلنتینجا، 1381، ص39-38). بنابر این تفسیر، شگفت نیست که ایمان داشتن به خدا، همان علم داشتن به او دانسته شود (همان، ص42). پس روشن شد که چگونه متعلَق ایمان می تواند تعیین کننده ماهیت ایمان باشد. برجسته ترین فیلسوفی که برداشتی گزاره ای از ایمان دارد، توماس آکوئیناس  است. برای بررسی بهتر این نظریه، نگاهی کوتاه به نظرات وی می افکنیم. توماس در جامع الهیات ذیل بحث «فضایل الهیاتی»  مدخلی را با عنوان «درباره ایمان»  می گشاید که دربردارنده ده مقاله است. وی در دو مقاله نخست، به بحث «متعلَق ایمان»  می پردازد. در مقاله نخست، این پرسش مطرح می شود که آیا متعلَق ایمان، حقیقت اولی است؟ وی بنابر شیوه معمول خود در سراسر کتاب، سه ایراد را در جایگاه مستشکل به این نظر وارد می کند و سپس به آنها پاسخ می دهد. نتیجه آنکه به نظر وی، متعلَق ایمان چه از حیث مادی و چه از حیث صوری، بدان سبب که با خداوند و حقیقت الهی ارتباط دارد، چیزی جز حقیقت اولی نیست (Aquinas, p.1552-1553). البته سروکار ما بیشتر با مقاله دوم اوست؛ جایی که او به صراحت درباره گزاره ای بودن متعلَق ایمان سخن می گوید. ادعا این است که متعلَق ایمان، امری مرکب، یعنی گزاره است. اشکال می شود که اگر متعلَق ایمان، حقیقت اولی باشد، نمی توان به ترکیب قایل شد؛ زیرا حقیقت اولی، امری بسیط است. توماس پاسخ می دهد که امور شناختنی، بسته به حالت شناسا تغییر می یابند. ذهن انسان، چنان است که مسائل را، حتی اگر امور بسیط باشند، تنها با ترکیب و تحلیل می شناسد؛ چنان که خداوند همه چیز را، حتی اگر مرکب باشند، به نحو بسیط می شناسد. اوضاع برای ایمان نیز به همین منوال است، و متعلَق آن به سبب حالت ویژه شخص مؤمن، مرکب (گزاره ای) خواهد بود (اکبری، 1386، ص149 و 151). با این وصف، اگر متعلَق ایمان را فی نفسه لحاظ کنیم، امری بسیط (حقیقت اولی)، و اگر آن را نسبت به شخص دارای ایمان بسنجیم، امری مرکب (گزاره) خواهد بود. 2. ایمان غیرگزارهای بنابر تقسیمبندی رایج، متعلَق ایمان اگر گزاره نباشد، ماهیت ایمان متفاوت خواهد بود؛ یعنی ایمان از حالت ذهنی (ایمان داشتن که) به حالت قلبی (ایمان داشتن به) تبدیل می شود. فرض ساده این ایمان آن است که شخصی بگوید: "من به پزشک الف ایمان دارم". البته در اینجا سخن از ایمان دینی است که در این صورت، آشناترین مثال چنین خواهد بود: "من به خدا ایمان دارم". پس اینجا بحث درباره ایمان به یک موجود عینی خارجی است. همین تغییر متعلَق از گزاره به موجود عینی، بسیاری را بر آن داشته که بگویند ماهیت ایمان نیز در این دو حالت، متفاوت است. برای نمونه، به نظر ویتگنشتاین، ایمان، نه از سنخ معرفت علمی (همان، ص151-149)، بلکه گونه ای تجربه است؛ یعنی نحوه ای از زیستن که موجب می شود رویدادها را با تعبیری ویژه ادراک کنیم (همان، ص153-152). جان هیک  این برداشت از ایمان را ذیل ایمان غیر گزاره ای گنجانده است (هیک، 1381، ص156-153). برخی نیز تغییر متعلَق ایمان از گزاره به موجود عینی را دلیل آن دانسته اند که ماهیت ایمان را چیزی از سنخ امید، توکل، اعتماد یا علاقه همراه با انتظار معرفی کنند (ملکیان، بیتا، ص37). 3. بررسی دانستیم که از نگاه برخی فیلسوفان دین معاصر، متعلَق ایمان بدان درجه اهمیت دارد که ماهیت ایمان را رقم می زند. اکنون پرسش بنیادین این است که تا چه حد می توان این میزان از اهمیت متعلَق ایمان را در تعیین ماهیت آن پذیرفت. در ادامه به برخی اشکالات وارد بر دسته بندی یادشده می پردازیم. 1-3. امکان فروکاهش تقسیم متعلَق ایمان به گزاره و غیر گزاره، هنگامی پذیرفتنی است که میان آن دو مرزی روشن و گذرناپذیر وجود داشته باشد. با این حال به نظر می رسد که چنین تقسیمی بیش از آنکه منطقی باشد، زبانی است؛ زیرا در این بحث به آسانی می توان گزاره را به غیر گزاره تبدیل کرد، و برعکس. برای نمونه، گفتهاند می توان همه ایمان های گزاره ای را به ایمان-های غیر گزاره ای تبدیل کرد؛ یعنی مثلاً به جای اینکه بگوییم: "ایمان دارم که خدا وجود دارد"، بگوییم: "به وجود خدا ایمان دارم" (فعالی، 1378، ص41). همانند این اشکال را توماس، از زبان مستشکل نسبت به دیدگاه گزاره ای خود بیان می کند؛ با این بیان که اظهار ایمان، دربردارندۀ نمادهاست، و نمادها جانشین موجودات اند، نه گزاره ها. برای نمونه، نمی گوییم ایمان دارم که خدا همه توان است؛ بلکه می گوییم به همه توانی خدا ایمان دارم (Aquinas, p.1553). برخی دیگر، به عکس این روند اشاره کرده اند؛ یعنی گفته اند می توان ایمان غیرگزاره-ای را به ایمان گزاره ای بازگرداند؛ برای نمونه "ایمان به پزشک الف"، ایمان به این گزاره است: "پزشک الف در کار خود حاذق است" (ملکیان، بیتا، ص37). در موضوع بحث ما نیز می توان گفت که ایمان به خدای رحمان و رحیم عبارت از ایمان به این گزاره است: "خداوند رحمان و رحیم وجود دارد".  2-3. بی ارتباطی دسته بندی با ماهیت ایمان گفته شد که اگر متعلَق ایمان از جنس گزاره باشد، آنگاه ایمان از سنخ معرفت خواهد بود؛ وگرنه چیزی است از جنس امید، توکل یا اعتماد. به نظر میرسد چنین سخنی، پایه منطقی استواری ندارد؛ زیرا لازمه این دسته بندی آن است که هرگز نتوان در ایمان داشتن به شخص (و نه گزاره)، از معرفت عقلانی و استدلال بهره جست؛ حال آنکه در واقع چنین نیست. این سخن را در قالب مثال می توان روشن تر بیان کرد: اگر شخص الف در دانش ریاضی دارای نهایت تخصص و تبحر باشد، من به علم او در این دانش ایمان خواهم داشت؛ زیرا از پیش با مشاهداتی این باور عقلانی برای من ایجاد شده است که وی در این دانش متبحر است. در اینجا ایمان من به علم او، نه به معنای امید است، نه توکل و نه اعتماد یا هر احساس غیر عقلانی دیگر. همین مثال می تواند درباره ایمان شخص به همه صفات خدا و حتی ذات او صادق باشد. از سوی دیگر، چرا نتوان به گزاره ها امید بست، یا به آنها علاقه همراه با انتظار داشت؟ برای نمونه، منجّمی را درنظر بگیرید که درباره صحت گزاره ای علمی (مثلاً اینکه "زیست گیاهی و جانوری در سیاره مریخ ممکن است")، به شواهدی غیر قطعی و امیدوارکننده دست یافته و اثبات حقانیت او، در گروِ سفری فضایی است که در ده سال آینده محقق خواهد شد. این اندیشمند، تنها می تواند نسبت به گزاره مدنظر خود امیدوار و منتظر باشد. همین وضع را درباره مدعایی دینی درنظر بگیرید. شخص الف درباره گزاره ای تاریخی به تردید می افتد؛ ولی از آنجا که با آن گزاره خو گرفته، امیدوار است که آن گزاره صحیح باشد، یا به آن گزاره، علاقه همراه با انتظار دارد. برای تقریب بیشتر به ذهن، این وضع را درباره کسی درنظر بگیرید که به این گزاره تاریخی ایمان دارد: "موعودی غایب متولد شده است و خواهد آمد". بنابراین به نظر می رسد این دسته بندی از اساس نسبت به بحث ماهیت ایمان لااقتضاست. 3-3. نسبت های متفاوت گزاره با معرفت عقلانی لازمه دیگر دسته بندی مزبور این است که گزاره، همیشه سازگار با عقل باشد؛ چنان که اگر کسی بخواهد مؤمن به گزاره باشد، همواره باید با عقل بدان ایمان آورد و نتواند از طریقی جز عقل (مانند اراده یا احساس) به آن اعتقاد یابد. این سخن در حالی گفته می-شود که در باب نسبت گزاره با خرد، تقسیمی دیگر عرضه شده است. در این تقسیم، گزاره ها یا خردپذیرند، یا خردگریز و یا خردستیز. به دیگر سخن، گاه گزاره های ماورای تجربه، خردگریز، یعنی بیرون از دسترس عقل خوانده می شوند. همچنین گزاره های دارای تعارض درونی را که متضمن اجتماع نقیضین باشند، خردستیز می نامند (دباغ، 1387، ص92). حال آیا ممکن نیست کسی به یک گزاره خردستیز ایمان داشته باشد؟ به نظر می رسد سورن کرکگور از این دسته افراد بوده که نه تنها چنین ایمانی داشته، بلکه خود بدین ناسازگاری اذعان می کرده است (کرکگور، 1374، ص68-65). پس روشن است که متعلَق ایمان می تواند در عین گزاره بودن، مستظهر به امری جز معرفت عقلانی باشد. بنابراین تقسیم مزبور، اولاً نه منطقی و دارای حصر عقلی، بلکه زبانی است؛ ثانیاً نمی تواند سنجه ای برای تعیین ماهیت ایمان باشد. فهرست منابع - ابراهیمی دینانی، غلامحسین، ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام، تهران: طرح نو، 1382. - اکبری، رضا، ایمان گروی، چ2، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1386. - الرازی، محمدبن زکریا، رسائل فلسفیه، تحقیق عبدالرحمن بدوی، چ4، بیروت: دارالآفاق، 1980. - الشیرازی، صدرالدین محمد بن ابراهیم، اسرار الآیات، تهران: انجمن حکمت و فلسفه ایران، بیتا. - ایلخانی، محمد، تاریخ فلسفه در قرون وسطا و رنسانس، تهران: سمت، 1382. - ــــــــــــــ ، «دین و فلسفه در غرب مسیحی»، هفت آسمان، ش15، پاییز 1381. - بدوی، عبدالرحمن، «نظریه علی (ع) و فرضیه پاسکال»، ترجمه محمدحسین ساکت، درس هایی از مکتب اسلام، سال یازدهم، شماره 4، فروردین 1349. - پترسون، مایکل و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ترجمه احمد نراقی و ابراهیم سلطانی، چ4، تهران: طرح نو، 1383. - پلنتینجا، الوین، ایمان و عقلانیت، ترجمه بهناز صفری، با مقدمه نیکولاس ولترستورف، قم: اشراق، 1381. - تیلیش، پل، پویایی ایمان، ترجمه حسین نوروزی، تهران: حکمت، 1375. - حقیقت، لاله و قاسم کاکایی، «ایمان از دیدگاه توماس آکوئیناس»، مقالات و بررسی ها، شماره76، 1383. - حکیمی، محمدرضا،  مکتب تفکیک، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1375. - دباغ، سروش، «ایمان شورمندانه؛ ایمان آرزومندانه»، کتاب ماه دین، شماره135، دی1387. - شهرستانی، ابوالفتح محمدبن عبدالکریم، الملل و النحل، تحقیق محمد سیدگیلانی، ج1، بیروت: دارالمعرفه، بی تا. - غزالی، ابوحامد محمد، الاقتصاد فی الاعتقاد، ترجمه و تعلیق پرویز رحمانی، قزوین: حدیث امروز، 1386. - ـــــــــــــــــــــ ، احیاء علوم الدین، ج1، قاهره: مکتبۀ التوفیقیه، بی تا. - فعالی، محمدتقی، ایمان دینی در اسلام و مسیحیت، تهران: کانون اندیشه جوان، 1378. - قنبری، حسن، «دین و دین داری در الهیات شلایرماخر»، اندیشه دینی، شماره23، تابستان1386. - کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه (از دکارت تا لایب نیتس)، ج 4 ، ترجمه غلامرضا اعوانی، تهران: سروش و انتشارات علمی و فرهنگی، 1380. - کرکگور، سورن، «انفسی بودن حقیقت است»، نقد و نظر، شماره3و4، 1374. - کلباسی اشتری، حسین، «ماهیت دین و تجربه دینی نزد شلایرماخر»، فلسفه دین، سال ششم، شماره3، 1388. - لاک، جان، «درباره ایمان و عقل و ساحت‏های متمایز آنها»، ترجمه مصطفی ملکیان نقد و نظر، ، شماره27و28، 1380. - مجتهد شبستری، محمد، ایمان و آزادی، تهران: طرح نو، 1376. - مک کواری، جان، الهیات اگزیتانسیالیستی، ترجمه مهدی دشت بزرگی، قم: بوستان کتاب، 1382. - ملکیان، مصطفی، ایمان و تعقل، جزوه درسی دوره دکترای دانشگاه تربیت مدرس، بی تا. - میثمی، سایه، «کرکگور و حقیقت ایمان»، سروش اندیشه، ش2، بهار 81. - نراقی، احمد، رساله دین شناخت، تهران: طرح نو، 1378. - والترستورف، نیکولاس، «دین داری معرفت شناسانه جان لاک»، ترجمه سایه میثمی، نقد و نظر، پاییز و زمستان 1380، ش27 و 28. - هیک، جان، فلسفه دین، ترجمه بهزاد سالکی، چ3، تهران: الهدی، 1381. - یوسفیان، حسن و احمدحسین شریفی، «خردگرایی دینی؛ نگاهی نو به دیدگاه معتزله»،  معرفت، ش51، اسفند1380. - یوسفیان، حسن، «برهان شرط بندی»، نقد و نظر، سال هشتم، ش1و2، بهار و تابستان 1382. - Aquinas, Saint Thomas, SummaTheologica, URL = . - Clifford, W.K., “The Ethics of  Belief”, in: Leslie Stephen and Fredrick Pollock, Lectures and Essays by William Kingdon Clifford, London: Macmillan, 1886. - Hughes, Thomas Patrick, Dictionary of Islam, V.1, New Delhi: Cosmo Publication, 2010. - James, William, The Will to Believe and other Essays in Popular Philosophy,  Newyork London and Bombay: Longmans Green and Co, 1897. - Kant, Immanuel, Critique of Pure Reason, trans. J. M. D. Meiklejohn, A Penn State Electronic Classics Series Publication, The Pennsylvania State University, 2010.  - Locke, John, An Essay Concerning Human Understanding, Penn State Electronic Classics Series Publication, The Pennsylvania State University, 1999. - Pascal, Blaise, Pensées, trans. W.F. Trotter, Christian Classics Ethereal Library, Public Domain,2002,URL= . - Schleiermacher, Friedrich, On Religion: Speeches to its Cultured Despisers, trans. John Oman, B.D, London: Kegan Paul, 1893. - ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ, The Christian Faith in Outline, trans. D. M. Baillie &  M. A, Edinburgh: W.F. Henderson, 1922. - Swinburne, Richard, Faith and Reason, Oxford University Press, 2005. منبع: انسان پژوهی دینی - شماره27 ادامه دارد ...    

93/01/18 - 00:05





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 54]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن