تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 25 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):فال بد زدن شرك است و هيچ كس ازما نيست مگر اين كه به نحوى دستخوش فال بد زدن مى شود، ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829488874




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

چرا خدا را فقط در ناخوشی ها می خوانیم؟


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:



چرا خدا را فقط در ناخوشی ها می خوانیم؟
خواستن خدا در گرفتاری ها و نخواستن او در خوشی ها به تصریح قرآن حکیم از بزرگترین ضعف های انسان است و تا زمانی که آدمی بر این ناسپاسی خود فائق نیاید به قرب الهی نخواهد رسید.




به گزارش سرویس دینی جام نیوز؛ موقعیت کسی را در ذهن مجسم کنید که هر وقت در چاه و چاله ای می افتد به یاد کسی می افتد، او را از اعماق قلبش صدا می زند تا بیاید و او را از آن مخمصه نجات دهد اما به محض این که از آن گرفتاری خلاص یافتراهش را بی اعتنا به آن که آمده و نجاتش داده در پیش می گیرد انگار نه انگار که لحظاتی پیش در چه گرفتاری اسیر شده بود و دایم اورا صدا می زده است.   این موقعیت را برای هر کدام از ما که تشریح کنند همه ما در برابر چنین انسانی موضع می گیریم که مگر می شود آدمی نسبت به نجات دهنده اش تا این حد ناسپاس و خیانتکار باشد اما حتی بسیاری از ما که در برابر این موقعیت و در برابر آن فرد موضع گرفته ایم خود به درد مشابهی گرفتاریم، درد مشابه ما آنجاست که اگر به جای آن فرد افتاده در چاه خودمان را قرار دهیم و به جای آن نجات دهنده، خداوند را که هر روز و هر لحظه ما را از گرداب هایی که در آن می افتیم بیرون می کشد، می بینیم ما هم مثل همان فرد ناسپاس رفتار کرده ایم.  
وقتی در برابر مصایب و گرفتاری ها قرار می گیریم دایم خداوند را صدا می زنیم و او را ملجأ و پناهگاه مان قرار می دهیم اما به محض آن که از آن مخمصه و گرفتاری بیرون آمدیم طوری رفتار می کنیم که انگار خدایی در روابط و سلسله اسباب عالم وجود ندارد. دوباره به همان موجودات یا عادت هایی که در لحظه های گرفتاری به کارمان نمی آمدند و بی تفاوت از کنارمان رد می شدند پناهنده و با همان ها سرگرم می شویم.   قرآن حکیم در آیه 12 سوره یونس، این شکوائیه عجیب و دردناک را مطرح می کند و می فرماید: وَ إِذَا مَسَّ الْانسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنبِهِ أَوْ قَاعِدًا أَوْ قَائمًا فَلَمَّا کَشَفْنَا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ کَأَن لَّمْ یَدْعُنَا إِلىَ‏ ضُرٍّ مَّسَّهُ کَذَالِکَ زُیِّنَ لِلْمُسْرِفِینَ مَا کاَنُواْ یَعْمَلُونَ / چون به آدمى گزندى رسد، چه بر پهلو خفته باشد و چه نشسته یا ایستاده ما را به دعا مى ‏خواند. و چون آن گزند را از او دور سازیم، چنان مى‏ گذرد که گویى ما را براى دفع آن گزندى که به او رسیده بود هرگز نخوانده است. اعمال اسرافکاران اینچنین در نظرشان آراسته شده است.
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان جمله‏ مَرَّ کَأَنْ لَمْ یَدْعُنا إِلى‏ ضُرٍّ مَسَّهُ را کنایه از فراموشى و غفلت از چیزى که فراموش نمى‏ شود، می داند و معتقد است: معناى آیه این است که وقتى بلا و ناملایمى جان کاه به انسان مى ‏رسد مدام و بدون وقفه ما را به منظور رفع آن بلا مى ‏خواند و برخواندن خود اصرار مى‏ ورزد، و همین که بلاى او را برطرف مى ‏کنیم به کلى ما را فراموش مى‏ کند، و دلش به سوى همان کارهایى که قبلا داشت کشیده مى‏ شود.   این چنین اعمال که اسرافگران و مفرطان در تمتع به زخارف دنیوى دارند، در نظرشان زیبا جلوه مى ‏کند، آن قدر زیبا که جانب ربوبیت پروردگار را به کلى از یاد مى‏ برند، و به فرضى هم که کسى آنان را یاد آورى کند اصلا از یاد خدا روى بر مى‏ گردانند.
علامه می افزاید: در این آیه علت اینکه منکرین معاد به ضلالت و غى خود ادامه مى‏ دهند بیان شده، و خصوصیات آن سبب ذکر شده، و آن این است که مَثل اینگونه افراد مَثل انسانى است که گرفتار بلا و ضرى جانکاه شده و به خا طر این گرفتارى خداى تعالى را مى ‏خواند، و یکسره "اى خدا اى خدا" مى‏ کند، و اصرار مى‏ ورزد تا آنکه خدا گرفتاریش را- که به خاطر رفع آن خدا خدا مى ‏کرد- برطرف سازد.   و ناگهان دنبال همان نافرمانى ‏ها که قبلا داشت بگیرد، و فراموش کند که هم او بود که آن همه خدا خدا مى ‏کرد، همچنان که علت این فراموشى این است که بعد از نجات از گرفتارى، شیطان گناهان و شهوات را در نظر او جلوه مى‏ دهد آن چنان که یاد آن شهوات جاى خالى در دل او براى یاد خدا باقى نمى‏ گذارد، و خدا را بعد از مدتها خدا خدا کردن از یادش مى‏ برد.   اما در "تفسیر نمونه"با اشاره به این که خاصیت مشکلات و حوادث دردناک، کنار رفتن حجابها از روى فطرت پاک آدمى است، تصریح می شود: در کوره حوادث تمام قشرهاى سیاهى که روى این فطرت را پوشانده است مى‏ سوزد و از میان مى‏رود، و براى مدتى، هر چند کوتاه درخشش این نور توحیدى آشکار مى ‏گردد.اما افراد غافل، چنان کم ظرفیت و بى خردند که"به مجرد اینکه بلا و ناراحتى آنها را بر طرف مى‏ سازیم، آن چنان در غفلت فرو مى ‏روند که گویا هرگز از خداوند تقاضایى نداشتند.
اما چرا انسان تا این حد نسبت به خداوند ناسپاسی می کند. در "تفسیر نمونه" ابتدا به تعبیرات مختلفى که از انسان در قرآن مجید آمده، این گونه اشاره شده است: در آیات زیادى از آدمی به" بشر" تعبیر شده، در آیات فراوانى به "انسان"، و در آیاتى نیز به عنوان"بنى آدم" و عجیب اینکه در بسیارى از آیاتى که از او به انسان تعبیر شده صفات نکوهیده و مذمومى براى او ذکر شده است.   مثلا در آیات مورد بحث انسان به عنوان یک موجود فراموشکار و حق‏نشناس معرفى شده است.در جاى دیگر به عنوان یک موجود ضعیف - خُلِقَ الْإِنْسانُ ضَعِیفاً- نساء- 28- و در جاى دیگر به عنوان یک موجود ستمگر و کفران کننده - إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ کَفَّارٌ- ابراهیم- 34- و در جایى دیگر انسان را بخیل - کانَ الْإِنْسانُ قَتُوراً- اسراء- 100- و در مورد دیگر موجودى عجول - وَ کانَ الْإِنْسانُ عَجُولًا- اسراء- 11- و در جاى دیگر کفور و کفران کننده - وَ کانَ الْإِنْسانُ کَفُوراً- اسراء- 67- و در مورد دیگر موجودى پرخاشگر - کانَ الْإِنْسانُ أَکْثَرَ شَیْ‏ءٍ جَدَلًا- کهف- 54 - و در جاى دیگر ظلوم و جهول - إِنَّهُ کانَ ظَلُوماً جَهُولًا- احزاب- 72- و در جاى دیگر کفور مبین و کفران کننده آشکار - إِنَّ الْإِنْسانَ لَکَفُورٌ مُبِینٌ‏- زخرف- 19- و در مورد دیگر موجودى کم ظرفیت و دمدمى مزاج که هنگام نعمت بخیل و به هنگامى بلا پر جزع است - إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً وَ إِذا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعاً- معارج- 19 و 20 و 21- و در جاى دیگر مغرور حتى در برابر خدا - یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ‏- انفطار- 60- و در مورد دیگر موجودى که به هنگام نعمت طغیان مى ‏کند - إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى‏ أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‏- علق- 6     تفسیر نمونه در ادامه این شبهه را مطرح می کند که آیا این همان انسانى است که خدا او را در"احسن تقویم" می نامد و نیز آیا این همان انسانى است که خدا معلم او بوده و آنچه را نمى‏دانسته است به وى آموخته استو آیا این همان انسانى است که خدا بیان به او آموخته است، آنگاه این گونه به این شبهه پاسخ می دهد: این بحثها همه مربوط به انسانهایى است که تحت تربیت رهبران الهى قرار نگرفته بلکه به صورت خودرو پرورش یافته ‏اند، نه معلمى و نه راهنمایى، و نه بیدار کننده‏اى داشته‏اند، شهواتشان آزاد و در میان هوسها غوطه‏ ور هستند.   بدیهى است چنین انسانى نه تنها از امکانات فراوان و سرمایه‏ هاى عظیم وجود خویش بهره نمى‏گیرد، بلکه با به کار انداختن آنها در مسیرهاى انحرافى و غلط به صورت موجودى خطرناک و سرانجام ناتوان و بینوا در مى‏ آید. اما انسانى که با استفاده از رهبران الهى و به کار گرفتن اندیشه و فکر و قرار گرفتن در مسیر حرکت تکاملى و حق و عدالت به مرحله"آدمیت" گام مى ‏نهد.   و شایسته نام"بنى آدم" مى ‏شود، به جایى مى ‏رسد که به جز خدا نمى ‏بیند، چنان که قرآن مى‏ گوید:وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى‏ کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِیلًا/ ما آدمیزادگان را گرامى داشتیم و صفحه خشکى و دریا را جولانگاه آنها قرار دادیم و از روزیهاى پاکیزه به او بخشیدیم و بر بسیارى از مخلوقات خود فضیلت و برتریش دادیم.   برای دیدن اخبار رسانه های انگلیسی و رسانه های عربی کلیک کنید




۱۳۹۲/۱۲/۶ - ۱۶:۲۳




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 74]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن