واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
آیا خواجه نصیرالدین در سقوط خلافت بغداد نقش داشته است؟
برخی متعصبان برای بدنام کردن شیعه خواجه نصیرالدین طوسی را در سقوط خلافت بغداد دخیل میدانند اما با بررسی تاریخی از منابع اهل سنت و شیعه این نظر رد میشود.
به گزارش خبرنگار تاریخ خبرگزاری فارس، برخی متعصبان برای بدنام کردن شیعه خواجه نصیرالدین طوسی را در سقوط خلافت بغداد دخیل میدانند. درحالیکه نویسندگان کتابهای تاریخی اهل سنت که وقایع آن زمان را بررسی کردهاند خواجه نصیرالدین طوسی را در وقایع فتح بغداد بیتأثیر میدانند: «علامه ابن فوطی حنبلی بغدادی» مورخ اهل سنت که «ذهبی» دربارهاش میگوید: «العالم البار متفنّن المحدث، المفید، مورخ الآفاق، مفخر اهل العراق»، در ماجرای سقوط بغداد چهارده سال داشت و اسیر شد. وی در کتابش واقعه فتح بغداد را مینویسد و به هیچ روی از خواجه نصیر در آن برهه یاد نمیکند. ب) «ابن طقطقی» که حوادث بغداد را با یک واسطه نقل میکند تنها یکبار نام خواجه را به دلیل واسطه بودنش در ملاقات «ابن علقمی» به میان میآورد و از خواجه و ترغیب او برای حمله مغول سخن نمیگوید. ج) «ابیالفداء» در کتابش به تفصیل شیوه حمله «هلاکو» را به بغداد باز میگوید. اما از خواجه نصیرالدین طوسی یاد نمیکند. د) «ذهبی» که از شاگردان «ابن تیمیه» بوده و «منهاج السنه» را با نام «منهاج الاعتدال» تلخیص کرده است با استادش در اینباره موافق نیست و در کتابش پس از ذکر حوادث بغداد از خواجه سخن نمیگوید. ه) «صلاحالدین صفدی» که نزدیک به چهل سال پس از واقعه بغداد به دنیا آمده است پس از ذکر واقعه بغداد از خواجه نام نمیبرد. و) «جلالالدین سیوطی» در کتابش در گزارش این واقعه از خواجه یاد نمیکند. ز) «ابن خلدون» درباره خواجه میگوید: «و کان للمسلمین نفع». ح) «عمادالدین ابیالفداء» میگوید: «حقیقت این سخن رایج را که خواجه نصیر طوسی هلاکو را به کشتن خلیفه واداشت خدا میداند. اما از دید من از شخص عاقل و فاضل چنین کاری سر نمیزند». ط) «محمد بنعلی بنطباطبا» در کتابش (که در سال 701 ه .ق، یعنی 45 سال پس از فتح بغداد نوشته) میگوید: حق مطلب این است که هر دولتی در هر زمان با پیدایی علل داخلی و خارجی از میان میرود و سقوط خلافت خاندان بنیعباس نیز تابع همین اصل کلی است. علل خارجی سقوط خلافت عباسی این بود که مغولان قوت گرفتند و به کشورگشایی پرداختند و ازاینرو در پی فتح بغداد بودند. علت داخلی فتح بغداد هم ضعف حکومت عباسی بود. بنابراین سستی عزم و ضعف اراده خلیفه و ظلم و جور پسرش و نفاق امیران و سران لشکر چنین پیآمدی داشت». «ابنکثیر» در اینباره مینویسد: سربازان مهاجم مغول دارالخلافه بغداد را محاصره کردند و پیوسته بهسوی ساکنان آن تیر میانداختند. حتی تیری به یکی از کنیزان خلیفه خورد که به رقص در برابر وی سرگرم بود و او را کشت. خلیفه آن کنیز را بسیار دوست میداشت و هنگامی که کنیز درگذشت خلیفه سخت برآشفت و فریاد کشید. بنابراین خواجه نصیرالدین طوسی در پیدایی این رویداد به هیچ روی نقشی نداشت و خود هلاکو پس از فتح قلعههای اسماعیلیان به فتح بغداد فرمان داد. افزون بر این شخصیتهای بزرگ و دانشمندان دیگری جز خواجه با مغولان ملازم و طرف مشورت آنان بودند؛ چنانکه «خواجه رشیدالدین فضلالله» نوه «رییسالدوله همدانی» میگوید: هنگامی که هلاکو بهسوی بغداد شتافت سیفالدین بتیکچی سنّی مدبر مملکت و خواجه نصیرالدین و صاحب سعید علاءالدین عطامک (نویسنده تاریخ جهانگشای جوینی) در خدمت مغول بودند. خواجه نصیر شیعه بود و دیگران از رجال اهل سنت شمرده میشدند و خلیفه را امیرالمؤمنین میدانستند. بنابراین اگر مشاوران هلاکو تا این اندازه در وی تأثیر میگذاردند و میتوانستند او را از حمله به بغداد باز دارند چرا گناه این کار بر گردن خواجه افتاده است؟ «سیفالدین» در فتح بغداد وزیر هلاکو بود. همچنین ماجرای کشته شدن «شرفالدین محمد» برادر بزرگ «سید علی بن طاووس» و بسیاری از علما و سادات و شیعیان بهترین دلیل بر نقش نداشتن خواجه در فتح بغداد است؛ زیرا مغولان در این واقعه قبرهای قریش را ویران کردند و حرم کاظمین (ع) را سوزاندند و هیچ نیرویی مانع آنان نشد. آیا اگر خواجه نصیر در آن واقعه حضور یا نقش داشت از کشته شدن شیعیان جلوگیری نمیکرد؟ یکی از علل حمله مغول به بغداد نفوذ عیسویان در لشکر مغول است. دولتهای مسیحی پس از شکستشان در برابر «صلاحالدین ایوبی» در جنگهای صلیبی با قوم وحشی مغول طرح دوستی ریختند و درصدد برآمدند با کمک آنها شکست خود را جبران کنند و انتقام خود را از مسلمانان بگیرند. ازاینرو میتوان گفت زن هلاکو که مسیحی بود و سفارش برادرش به فتح بغداد و وجود سردار مسیحی در سپاه مغول عوامل مؤثر در فتح بغداد بودهاند. مسیحیان در حقیقت برای منحرف کردن فکر مسلمانان پای خواجه نصیر بزرگترین دانشمند عهد تاریک مغول و یگانه پناهگاه مسلمانان آن روز را به این واقعه مهم تاریخی کشیدند و بدین شیوه میان شیعه و سنی اختلاف انداختند یا بر اختلافشان افزودند و از این ماجرا سود بردند. انتهای پیام/
92/11/29 - 10:35
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 72]