تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 5 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بلند مرتبه ترين مردم نزد خداوند در روز قيامت كسى است كه در روى زمين بيشتر در نصیحت و...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833692409




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

بهداشت روانی اعتقادی در اجتماع


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
بهداشت روانی اعتقادی در اجتماع
از جمله بیماری‌های روانی که دامن جوامع را گرفته، بیماری دهشتناک اعتقادی است. این معضل اعتقادات جوامع را هدف قرار می‌دهد و آنان را از جایگاه والای خود به پایین‌ترین سطوح حیوانی می‌کشاند.

خبرگزاری فارس: بهداشت روانی اعتقادی در اجتماع


بخش اول چکیده با این که جهان با شتاب به سوی صنعتی شدن و جهانی بدون دشواری دگرگونی‌های ژرف فن آوری در حال حرکت است، بیماری‌ها و مشکلات روانی همچنان موضوعی مورد توجه به حساب می‌آید.از جمله بیماری‌های روانی که دامن جوامع را گرفته، بیماری دهشتناک اعتقادی است. این معضل اعتقادات جوامع را هدف  قرار می‌دهد و آنان را از جایگاه والای خود به پایین‌ترین سطوح حیوانی می‌کشاند. مکتب اسلام در این خصوص، به لحاظ مبنایی و محتوایی، غنایی والا و در کاهش و محو فشارهای روانی و اعتقادی نقشی به سزایی دارد. اسلام، راهکارها و سفارش‌هایی در این بین دارد که زمینه‌ساز تقویت بنیه اعتقادی افراد در اجتماع هستند؛ آن سان که فشارهای روانی و اعتقادی مردم را از بین می‌برد و بهداشت روانی آنان را ـ در این زمینه ـ تقویت یا تأمین می‌کند.در این‌باره می‌توان از عمده‌ترین بیماری‌های روانی، پیامدهای آنان در اجتماع و راهکارهای اسلام برای رویارویی با این گونه بیمار‌ی‌ها نام برد. واژه‌های اصلی: قرآن، بهداشت روان، اعتقادات، اجتماع. مقدمه بهداشت روانی (Mental Health) از نیازهای ضروری افراد جامعه شمرده می‌شود و حاصل عملکرد مطلوب جامعه، وجود افرادی است که از حیث سلامت و بهداشت روانی در وضعیت مطلوبی قرار دارند. اما هزاره سوم میلادی در شرایطی آغاز می‌گردد که جهان هم‌چنان درگیر مشکلات زیادی در ابعاد روانی است و در آستانه قرن بیست و یک، انسان مضطرب، افسرده و بحران زده، بیش از هر زمانی خود را در برابر سوالاتی اساسی در مقوله ارزش‌ها و سلامت روانی می‌یابد و عامل پیدایش بسیاری از ناسازگاری‌ها و نابهنجاری‌ها را تضادهای ارزشی و استقرار نداشتن یک نظام ارزشی سازمان یافته در فرد می‌داند. نکته قابل توجه این است که بسیاری از کشورها به ابعاد زیر ساختی، در ظهور و گسترش اختلالات روانی و این که چرا گسترش اجتماعی، توفیقی در مهار اختلالات روانی به دست نیامده، توجهی نداشته‌اند؟ با تأملی کوتاه در شرایط جوامع دارای گسترش ارتباطات انسانی در سطوح مختلف بین المللی، این نکته احساس می شود که با وجود تلاش‌های فراوان در زمینه بهبود شرایط روانی افراد، عوامل بر هم زننده تعادل روانی روز به روز افزایش یافته‌اند و احساس نیازمندی به بهداشت روانی در اجتماع گسترش روز افزونی پیدا کرده است. ادیان الهی این معضل را از دیر باز پیش‌بینی کرده بودند. اسلام نیز به روابط اجتماعی سالم انسان‌ها توجه دارد و خواستار این است که روابط اجتماعی به گونه‌ای باشد که سلامت و بهداشت روان افراد به خطر نیفتد و راهکارها و سفارش‌هایی در این بین دارد که زمینه ساز روابط بهتر و پیوند های عاطفی و حمایتی در اجتماع هستند. 1ـ مفهوم شناسی بهداشت روان اصطلاح «بهداشت روانی» در روان‌شناسی مورد مناقشه فراوانی است و این جدال از آن جا سرچشمه می‌گیرد که هنوز تعریفی صحیح برای بهنجاری (Normalit) نداریم. از سوی دیگر تعریف‌هایی از بهداشت روان ارائه شده است که برخی از آنان را برمی‌شماریم. روان‌پزشکان، سالم بودن را نداشتن علائم بیماری روانی تلقی می کنند، به عبارت دیگر، سلامتی و بیماری را در دو قطب مخالف یکدیگر قرار می دهند و برای این که فرد سالمی بیمار شود، بایستی از قطب سالم به قطب مخالف برود (کاپلان، سادوک و وگرب، 65). گلدشتاین (Goldstein,k) می‌گوید: «‌سلامت روانی تعادل بین اعضاء و محیط در رسیدن به خودشکوفایی است» (همان، 45). تعاریفی دیگر نیز در این موضوع مطرح گردیده است که باید آنان را از زوایای مختلف بررسی و نقد کرد.این تعاریف از جهات متعدد قابل بررسی و نقد و اضافات هستند؛ چرا که جامع افراد نیستند. تعریفی که به نظر ما، جامع و کامل است، بدین شرح است:بهداشت روان، اصول، قواعد و روش‌هایی است که فرد را در چهار مرحله از آشفتگی و پریشان حالی می‌رهاند وآرامش روحی ، روانی و انسجام شخصیتی را به وی می‌دهد. این مراحل عبارت‌اند از: مرحله اول. تأمین، ایجاد وحفظ: این مرحله بیشتر به جنبه‌های بهداشتی و ایجاد عوامل سلامتی و پیشگیری اشاره دارد؛ چون پیشگیری مقدم بر درمان است.مرحله دوم. تعادل: فرد باید به دنبال تعادل شخصیتی و روانی باشد.مرحله سوم. تقویت عوامل آرامش: مهمترین مرحله در رسیدن به هدف، مرحله سوم است. در این مرحله شخص باید عواملی آرامش روانی، (حاصل مراحل قبل) را در خود تقویت نماید.مرحله چهارم. تکامل: سیر حرکت تکاملی برای رسیدن به تکامل نفس است. فرد در این بخش به ویژگی‌های نهان شخصیتی خویش پی می‌برد و با درمان بیماری‌ها و کاستی‌های نفسانی، به مرحله کمال و انسجام می‌رسد. 2 ـ اهمیت و ضرورت بهداشت روان نبود سلامت و بهداشت روان در اکثر جوامع بشری و فشارهای ناشی از برخی عوامل بازدارنده، از عواملی است که ضرورت این موضوع را گوشزد می‌نماید.بهداشت و سلامت  روانی از نیازهای اجتماعی است و این نکته در شرائط کنونی جوامع و گسترش و تعمیق روابط روز افزون ارتباطات انسانی در سطوح بین المللی، احساس می‌شود که عوامل برهم زننده تعادل، آرامش روان و علل پدیدآورنده بحران‌های روانی، افزایش و پیچیدگی خاصی یافته‌اند و احساس نیاز فردی و اجتماعی به سلامت و آرامش روانی، نیز بیشتر شده است. بدیهی است هر گونه تلاش در زمینه دست‌یابی به آرامش و سلامت روان، مستلزم  پژوهش‌ها و تحقیقات گسترده پژوهشگران و محققان و به کار بستن نتایج پژوهش‌ها توسط دستگاه‌های اجرایی است. رابطه بهداشت روان افراد با دیگر بخش‌ها و عوامل تأثیر گذار جامعه، مستقیم است و این دو لازم و ملزوم یک‌دیگرند؛ چون شرایط مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و...متاثر از بهداشت روان افراد جامعه است.سازمان جهانی بهداشت (1990 م) (World Helth Organization)، ضمن جلب توجه مسئولان کشورها به تامین سلامت و بهداشت روانی افراد، همواره بر این مهم تاکید دارد که میزان شیوع اختلالات روانی در کشورهای صنعتی و در حال توسعه، رو به افزایش است. دلیل این افزایش را می‌توان تا حد زیادی به رشد روز افزون جمعیت، تغییرات سریع اجتماعی همچون شهرنشینی، فروپاشی خانواده‌های گسترده و مشکلات اقتصادی وابسته دانست. ب) بیماری‌های اعتقادی در اجتماع 1 ـ شرک و پیامدهای آن در اجتماع مهم‌ترین انحرافی که بشر را تهدید می‌کند، شرک و بیگانه شدن از توحید است. این بیماری، عقیده و رفتار ناپسندی است که افراد را به گمراهی آشکار، آشفتگی و پریشان حالی می‌کشاند و سقوطی سهمگین در پی می‌آورد. جامعه‌ای که در آن شرک، جای توحید را بگیرد، نه تنها مهم‌ترین منبع آرامش و سعادت را از دست می‌دهد، بلکه دچار انواع بیماری‌های روانی دیگر می‌گردد؛ چون شرک، کلید بیماری‌های روانی است، لذا قرآن کریم که سعادت، هدایت، روشنگری و تزکیه انسان‌ها را بر عهده دارد (ر.ک. به: بقره/ 185،232،239؛ آل‌عمران/ 138؛ نساء/ 113،174؛ انعام/ 65،104؛ اعراف/ 157؛ توبه/ 6؛ ابراهیم/ 1؛ اسراء/ 82؛ حج/ 16؛ نور/ 34، 61؛ حدید/ 9؛ تغابن/ 8 ؛ طلاق/ 11) برای چنین افراد و جوامعی گمراهی، تاریکی، و انحطاط را ترسیم می‌نماید (ر.ک. به: حج/ 31). برای دست‌یابی به جامعه‌ای بدون بیماری‌ها و ظهور توحید‌گرایی و شناخت نسبت به آن و راهکارهای مقابله با بیماری شرک، باید موانع رسیدن به این مقصد یا کند شدن حرکت را به گونه‌ کامل بشناسیم. 1ـ1. پوچی، از خود بیگانگی و وابستگی: امروزه بشر فرامدرن، دچار نوعی پوچی و از خود بیگانگی گردیده است. او خود را وابسته به عناصر دنیوی می‌داند و بدین سبب از خود بیگانه می‌گردد.احساس پوچی، از خود بیگانگی و وابستگی یکی از پیامدهای عمده شرک در افراد است، چرا که بشر در برابر معبودهای پوشالی سر تعظیم فرو می‌آورد و بدان‌ها عشق می‌ورزد؛ عشقی که تنها شایسته خداوند است؛ کسی که منبع تمام کمالات و نیکی‌هاست. خداوند متعال در این باره می‌فرماید:(وَمِنَ النَّاسِ مَن یَتَّخِدُ مِنْ دُونِ اللّهِ أَنْدَاداً یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللّهِ وَالَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبَّاً لِلَّهِ وَلَوْ یَرَى الَّذِینَ ظَلَمُوا إِذْ یَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلّهِ جَمِیعاً وَأَنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعَذَابِ)؛ (بقره/ 165) «و برخى از مردم کسانى هستند که از غیر خدا، همانندهایى (معبودگونه) برمى‏گزینند، که همانند دوستى خدا، آنها را دوست دارند. و[لى‏] کسانى که ایمان آورده‏اند خدا را بیش‏تر دوست دارند. و اگر (بر فرض) کسانى که ستم کردند، بدانند در هنگامى که عذاب را مشاهده مى‏کنند (خواهند دانست) که تمام قدرت از آنِ خداست! و به راستى خدا سخت کیفر است». علامه طباطبایی در ذیل  این آیه می‌نویسد:«... در این جا باید طوری شریک گرفتن را حکایت کند که گویای این مهم باشد که شریک گرفتن متناقض با انحصار وحدانیت خداوند است و کسی که غیر از خدا، خدای دیگری را برگزیند، بدون هیچ مجوزی، انحصار را شکسته است و تنها انگیزه‌اش بر این کار پیروی از هوی و هوس و توهین و بی‌اعتنایی به حکم عقل خودش است» (المیزان فی تفسیر القرآن، 1، 405 ـ 406). آری، کسی که به عقل خویش توهین نماید، به حکم عقلش بی‌اعتنا باشد و وابسته به هوی و هوس گردد، از خودبیگانه گشته و پوچی و نیستی او را فراگرفته است و زندگی سراسر ضلالت و گمراهی خواهد داشت (ر.ک. به: بقره/ 51، 54، 93؛ مائده/ 53؛ انعام/ 20، انفال/ 22ـ25؛ مدثر/ 49 ـ 56). بخش دیگری از آیه که می‌فرماید (... یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللّهِ...)، نشانگر اوج دل‌بستگی مشرکان به غیر خدا است. اگر چه اقوال متعددی در تفسیر این قسمت مطرح گردیده است (طبرسی، محمد بن فضل، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، 1، 458 ـ 454)، ولی تمام مفسران اتفاق نظر دارند که مشرکان به غیر خدا وابسته‌اند و بدان‌ها عشق می‌ورزند و این وابستگی، پوچی و از خود بیگانگی را در پی دارد. عمومیت این وابستگی شامل هر مُطاعی می‌شود، چون اطاعت غیر خدا و غیر کسانی که خدا به اطاعت آنان امر فرموده، خود شرک است (طباطبایی، محمد حسین، 1، 406).ناگفته نماندکه شرک، مفهوم و مصادیق گسترده‌ای دارد (الزنجانی، سید عز الدین، مطارحات حول معیار الشرک فی القرآن، 43). 1ـ2. انحطاط و سقوط سهمگین فرجام جامعه‌ای که تکیه گاهش، غیر خدا باشد و فرامین غیر الهی بر آن حکم براند، نابودی است و جامعه تنها با ایمان به خدا و تکیه بر او، می‌تواند به جاودانگی و سرفرازی برسد، خداوند با تشبیهی زیبا، حال کسانی را که به او شرک ورزیدند، چنین ترسیم می‌نماید:(حُنَفَاءَ لِلَّهِ غَیْرَ مُشْرِکِینَ بِهِ وَمَن  یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَکَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّماءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّیْرُ أَوْ  تَهْوِی بِهِ الرِّیحُ فِی مَکَانٍ سَحیقٍ)؛ (حج / 31) «در حالى که حق‏گرا براى خدا هستید [و] مشرک به او نیستید؛ و هر کس به خدا شرک ورزد، پس گویى از آسمان فروافتد و پرندگان او را بربایند؛ یا باد او را به مکان دور دستى فرو اندازد» در حقیقت، آسمان کنایه از توحید و شرک، سبب سقوط از این آسمان است و مسلماً کسی که در حال سقوط از آسمان باشد، قدرت تصمیم‌گیری نخواهد داشت و هر لحظه به سوی نیستی و انحطاط خواهد رفت و سرانجام در چنگال شیطان، هوی و هوس‌های سرکش، نابود خواهد شد (ر.ک. به: مجمع البیان،‌ 7، 133). 1-3. فساد اخلاقی و فرهنگی: ریشه اصلی تمام مفاسد، روی آوردن به شرک و انحراف از مسیر توحید می‌باشد. (ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُم بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ * قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِن قَبْلُ کَانَ أَکْثَرُهُم مُّشْرِکِینَ)؛ (روم/ 41 ـ 42) «به سبب آن چه دست‌هاى مردم فراهم آورده است، فساد در خشکى و دریا ظاهر شده است، تا [سزاىِ‏] بعضى از آن چه را که کرده‏اند به آنان بچشاند؛ باشد که بازگردند. بگو: «در زمین بگردید و بنگرید فرجام کسانى که پیشتر بودند [و] بیشترشان مشرک بودند، چگونه بود». هر جا فسادی ظاهر شود، بازتاب اعمال مردم است؛ چراکه هر کار ناثوابی، عکس‌العمل نامطلوبی دارد. خداوند برای این که مردم شواهد زنده‌ای از ظهور فساد و شرک ببینند و از سرگذشت آنان عبرت بگیرند، به «سیر ارض» دستور می‌دهد و همگان را به تفکر درباره سرگذشت امت‌های شرک پیشه دعوت می‌کند یا ببینند که چگونه کاخ‌های آن‌ها ویران شد، خزائن و گنج‌هایشان به تاراج رفت، جمعیت نیرومندشان پراکنده، قبرهایشان درهم شکسته و استخوان‌هایشان پوسیده شد. برخی مراد از «فساد روی زمین» در این آیه را مصائب و بلایای عمومی می‌دانند که یکی از مناطق را فرا می‌گیرد و مردم را به نابودی می‌کشاند، مانند زلزله، قحطی، مرض‌های مُسری، جنگ‌ها، غارت‌ها، سلب امنیت و ...، بنابر این بین  اعمال مردم و حوادث عالم، رابطه مستقیم وجود دارد و این اعمال بر یک‌دیگر تأثیر می‌گذارند (المیزان فی تفسیر القرآن، 16، 195ـ197). 1ـ4. سلطه گری و سلطه‌پذیری: در مقاطع مختلف تاریخ همواره افرادی می‌زیستند که به خاطر در خطر قرار داشتن منافع نامشرو‌عشان، حاضر به تسلیم در برابر توحید نبودند و از دستورات طاغوت اطاعت می‌کردند. قرآن کریم ماجرای قیام حضرت موسی(ع)  به عنوان نماد توحیدگرایی و سلطه ناپذیری، در برابر حکومت خودکامه و سلطه‌گر فرعون و امت سلطه پذیر و مشرک را این گونه ترسیم می‌نماید. «و یقیناً موسى را با نشانه‏هاى (معجزه آساى) مان و دلیلى آشکار فرستادیم * به سوى فرعون و اشراف او؛ و[لى اشراف‏] از فرمان فرعون پیروى کردند؛ در حالى که فرمان فرعون، هدایتگر نبود * روز رستاخیز، (فرعون) در پیشاپیش قومش خواهد رفت و آنان را وارد آتش مى‏کند؛ و کسانى که وارد شده‏اند، چه بد ورودگاهى (براى آنان) است! * (فرعونیان) در این [دنیا] و روز رستاخیز، لعنتى در پى آنان روانه شده است؛ و آنچه (به آنان) بخشیده شد، چه بد عطایى است! * این [مطالب‏] از اَخبار بزرگ آبادى‏هاست! آن را براى تو حکایت مى‏کنیم، که برخى از آنها (هنوز) برپاست و (برخى) دِرو شده‏اند (و آثارشان از میان رفته است)» (هود / 96 ـ 100). فرعون برای آن که سلطه خود و سلطه‌پذیری مردم را حفظ کند، هیچ نکته روانی را از نظر دور نمی‌داشت. گاهی می‌گفت: موسی می‌خواهد سرزمین‌های شما را بگیرد و شما را که صاحب اصلی آن هستید، بیرون کند (یُرِیدُ أَنْ یُخْرِجَکُمْ مِنْ أَرْضِکُمْ)؛ (اعراف /110) و گاهی احساسات مردم مذهبی قوم خویش را تحریک می‌کرد و می‌گفت: «من از این مرد می‌ترسم که آیین شما را دگرگون سازد» (إِنِّی أَخَافُ  أَن یُبَدِّلَ دِینَکُمْ)؛ (غافر/ 26)؛ در حالی که این‌گونه تهمت‌ها را به موسی می‌بست، قدرت و شوکت خود را برای مردم بزرگ جلوه می‌داد و وعده‌های بسیاری به آن‌ها می‌داد تا از فرامین او اطاعت کنند و هم‌چنان سلطه پذیر بمانند. با تمام تلاش‌های وی، جامعه عصر فرعون تا هنگامی که تمایل به سلطه پذیری و فرمان‌برداری از طاغوت داشتند، در بدبختی و ضلالت به سر بردند و این نمونه‌ای کوچک از فرجام جامعه شرک‌آلود و سلطه‌پذیر نسبت به حکومت غیر توحیدی است (ر.ک. به: مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج 9، ص 226ـ223؛ المیزان فی تفسیر القرآن، 10، 383). 2 ـ نفاق وپیامدهای آن در اجتماع نفاق از ریشه «نفق» ودر نزد عرب به معانی رونق یافتن بازار و زیاد شدن مشتری، در مقابل کسادی و رکود؛ نابود شدن و مردن (الفراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج 3، ص 1825)؛ گودال، سوراخ و تونل زمینی (همان)؛ دورویی، فریب و پنهان کاری (این معنا غالبا از به کارگیری ماده نفق در باب مفاعله مرسوم و مشهود است) (ابوعوده، عودة خلیل، التطور الدلالی، 266)؛ حفره بند شلوار (ابن منظور، محمد بن مکرم، ‌لسان‌العرب، ج 10، ص 358) است. به اعتقاد برخی واژه‌شناسان عرب (همان) کلمه‌ای معرب است که گمان می‌رود همان نیفن در فارسی باشد، ‌یعنی که محل ورود و خروج دو سر بند شلوار. هم چنین به معنای داخل شدن (همان، 248) آمده است. نفاق در کاربرد اسلامی به معنای تظاهر به اسلام و ایمان و پنهان داشتن کفر است، از این‌رو در تعاریف اصطلاحی آن گفته‌اند که نفاق در برابر ایمان و به معنای بی‌اعتقادی به حق است (محقق اردبیلی، زبدة‌البیان فی احکام القرآن، 8) در جای دیگر آمده است که نفاق، گفتن شهادتین و رعایت شئون ظاهری اسلام است؛ در حالی که گوینده در باطن اعتقادی به اسلام ندارد (نجفی، محمد حسین، جواهر الکلام،‌ 6، 59). با اندک دقت و تامل در معنای لغوی و کاربرد قرآنی  واژه نفاق، ارتباطی ظریف بین آن‌ها نمایان می‌گردد. یکی از معانی لغوی نفاق نزد عرب، سوراخ، راه مخفی و پنهان است «نافقاء»؛ راهی مخفیانه که موش صحرایی برای رسیدن به لانه‌اش ایجاد می‌کند. لانه این حیوان دو راه دارد؛ یکی آشکار به نام «قاصعاء» و دیگری مخفی و پنهان که آن را «نافقاء» می‌‌نامند و در موقع خطر از آن استفاده می‌کند و هیچ حیوانی غیر از خودش از آن اطلاعی ندارد. این معنا (راه مخفی) که نزد اهل لغت مشهور است، ریشه قرآنی دارد: (فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَن تَبْتَغِیَ نَفَقاً فِی الْأَرْضِ ...)؛ (انعام/ 35) « پس اگر مى‏توانى رخنه‏اى در زمین، جست‏وجو کنى ...». در این آیه شریفه، «نفق» به معنای «نقب» آمده است. نقب، کانال و راه زیر زمینی تنگی در سطح زمین است که برای استتار یا فرار از دشمن ایجاد می‌گردد. به هر حال این معنای لغوی با معنای مصطلح و مشهور نفاق، ارتباط و پیوستگی دارد و منافق را بدین دلیل منافق می‌گویند که همواره گریزگاهی از خطر دارد (حسینی، سید محمود، دو چهرگان، 23ـ24). توجه خداوند به نفاق و منافقان تا آن‌جاست که سوره‌ای مستقل با نام و درباره آنان (منافقان) نازل کرد و شاید شدیدترین لحنی که در قرآن کریم وجود دارد، در مورد نفاق و منافقان باشد؛ چرا که اینان موجب ورود ضربات سخت و جبران ناپذیری به اسلام و جامعه اسلامی گردیده‌اند. نفاق با بسیاری از رذائل اخلاقی، از جهات مختلفی، مرتبط است؛ لکن رابطه نفاق با «ریا» و «دروغ» بیشتر از دیگر رذائل اخلاقی است. علل و عواملی که زمینه‌ساز به وجود آمدن صفت ریا و دروغ هستند، می‌توانند در پیدایش نفاق موثر باشند. بزرگ‌ترین‌و‌خطرناک‌ترین دشمنان، در مجموعه اعتقادات و نیز معاشرت‌های اجتماعی، دشمنی است که نقابی از دوستی و محبت بر چهره بزند، اما در زیر آن، خنجری زهرآلود پنهان کند. زبان گویا و چهره جذابش، باطن خبیث و شیطانی او را بپوشاند و شناسایی‌اش را مشکل سازد. منافق در هر جامعه‌ای که زندگی کند، عامل فساد و تباهی و باعث انحطاط و سقوط است. قرآن‌کریم به مسئله نفاق، به عنوان یک معضل اجتماعی، توجه دارد و خداوند در سیزده سوره (بقره، آل عمران، نساء، مائده، انفال، توبه، عنکبوت، احزاب، فتح، حدید، حشر، منافقین، تحریم) رفتار و اخلاق منافقان را نکوهش و خطر جدی و توطئه‌های شیطانی آنان را به مؤمنان گوشزد می‌کند. 2ـ1. ترویج فساد و خود کامگی: فساد و خودکامگی از پیامدهای مهم نفاق در اجتماع است. کسانی که تخم نفاق در قلوبشان جای گرفته است، به مقتضای نفاقشان، فساد و خودکامگی را در جامعه ترویج می‌دهند. اینان کسانی‌اند که با اعمالشان، قصد فریب خداوند متعال را دارند (نساء/ 142) و این به خاطر مرضی است که در دل دارند. در طبیعت آنان، آفت و مرض و در عقلشان، انحراف وجود دارد و همین مرض قلبی به فزونی فساد و خودکامگی آنان منجر می‌گردد و بدین سبب روز به روز بر شکشان افزوده می‌شود و این انحراف و فساد به سرنوشت نهایی آنان، یعنی وصول به درکات جهنم می‌انجامد (قبلان، عبدالامیر، المنافقون فی القرآن، 10 ـ 11). اینان برای آنکه خودکامگی و فسادشان را توجیه کنند، ادله واهی می‌آورند و آنقدر بر این دلیل‌ها پافشاری می‌کنند که خودشان آنان را باور می‌کنند و بدان‌ها اعتقاد و ایمان می‌آورند (مدرسی، محمد تقی،‌کلی نواجه النقاق، 30 ـ 31). خودکامگی و لجاجت، سدی در مقابل معرفت صحیح و باور رای ثواب است (سید رضی، ص 1172). و کسی که هدفش باطل شد، حق را درک نخواهد کرد: اگر چه روشن‌تر از آفتاب باشد (تمیمی آمدی، عبدالرحمان بن محمد، ‌غررالحکم و دررالکلم، ح 8853). قرآن کریم به این ویژگی و خصیصه آنان اشاراتی دارد: (وَإِذَا تَوَلَّى‏ سَعَى‏ فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیهَا وَیُهْلِکَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللّهُ لاَ یُحِبُّ الْفَسَادَ)؛ (بقره / 205) «و هنگامى که روى برمى‏تابد [یا به حکومت مى‏رسد] در زمین کوشش مى‏کند تا در آن فساد کند، و زراعت و نسل را نابود مى‏سازد؛ و خدا تباهکارى را دوست نمى‏دارد». علامه طباطبایی در ذیل این آیه می‌نویسد: «مراد از فساد، فساد تکوینی و آن چه در گردش زمان فاسد می‌شود، نیست...؛ بلکه مراد فسادهای تشریعی است؛ فسادهایی که به دست بشر پدید می‌آید و وقتی در زمین سعی به فساد شود؛ به گونه‌ای که ظاهر آن اصلاح باشد و در تعالیم دینی دخل و تصرف گردد، فساد اخلاق، اختلاف کلمه، مرگ دین، فنای انسانیت و فساد دنیا حتمی است» (المیزان فی تفسیر القرآن، 2، 96 ـ 97). 2-2. کارشکنی، خیانت و توطئه: منافقان، در طول تاریخ به کارشکنی، خیانت و توطئه مشهور گشته‌اند. و از همین راه ضربات سهمگینی به جامعه اسلامی وارد آورده‌اند. پیشینه این خیانت‌ها و کارشکنی‌ها بسیار طولانی است: چه در عصر پیامبر و چه بعد از آن، همواره این روش ننگین وجود داشت و منافقان از آن برای رسیدن به اهداف شوم خود سود می‌بردند. (لاَ تَجْعَلُوا دُعَاءَ الرَّسُولِ بَیْنَکُمْ کَدُعَاءِ بَعْضِکُم بَعْضاً قَدْ یَعْلَمُ اللَّهُ الَّذِینَ یَتَسَلَّلُونَ مِنکُمْ لِوَاذاً فَلْیَحْذَرِ الَّذِینَ یُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَن  تُصِیبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ یُصِیبَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ)؛ (نور / 63) «فراخوان فرستاده (خدا) را در میان خودتان همانند فراخوان برخى شما برخى [دیگر] را قرار ندهید؛ که به یقین خدا مى‏داند کسانى را که از میان شما مخفیانه بیرون مى‏روند. پس کسانى که از فرمان او سرپیچى مى‏کنند، باید بر حذر باشند که (بلا و) فتنه‏اى به آنان در رسد، یا عذاب دردناکى به آنان برسد!». نمونه‌هایی از کارشکنی‌ و خیانت‌ منافقین در ماجرای جنگ احزاب، رسول اکرم و مسلمانان به شدت مشغول حفر خندق بودند. حضرت هر بخشی از خندق را به گروه‌های چند نفری سپرده بود. در این بین منافقان هنگامی که چشم مسلمانان را دور می‌دیدند، دست از کار می‌کشیدند و آن گاه که متوجه حضور آنان می‌گشتند، مشغول فعالیت می‌شدند. همچنین بدون اذن پیامبر دست از کار می‌کشیدند و به منازلشان می‌رفتند (ابن هشام، عبدالملک،‌ السیرة النبویة، ج 2، ص 701). منافقان، توطئه‌ها و تهمت‌های زیادی به حضرت روا می‌داشتند، و بارها در ماجرای توزیع غنائم و صدقات، نسبت به حضرت پرخاشگری و او را به بی‌عدالتی، خویشتن پروری و جاه طلبی متهم می‌نمودند (ر.ک. به: سالم، ابراهیم، النفاق و المنافقون فی عهد رسول الله، 279؛ عاملی، جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة بنی الاعظم، 6، 122). البته، بیشتر این توطئه ها و کارشکنی‌ها به سبب ترس و حفظ جان و حراست از موقعیت اجتماعی بود (نیری بروجردی، 1، 69). از دیگر خیانت‌های منافقان که در تاریخ به یادگار مانده، ایجاد ماجرای «مسجد ضرار» است (توبه/ ‌110 ـ 107). مقصودشان از ساختن مسجد، ضرر رساندن به دیگران، ترویج کفر و تفرقه میان مسلمانان بود و می‌خواستند پایگاهی در دل مومنان ایجاد و در آن علیه خدا و رسول کمین کنند و فعالیت شیطانی خود را آغاز و از هر راه ممکن دشمنی خود را علیه مسلمانان اعمال کنند. منافقان در این بین، چند هدف را دنبال می‌کردند. 1 ـ ضرر و زیان رساندن به مسلمانان (ضِرَاراً). 2 ـ تقویت مبانی کفر و بازگشت دوباره شرک و بیگانگی از توحید در بین مردم (و کفرا). 3 ـ ایجاد تفرقه میان صفوف مسلمانان (و تفریقا بین المومنین) (المیزان فی تفسیر القرآن، 9، 389 ـ 394). آری! این است چهره گرگ صفت و پلید منافقان که با حضور در جامعه، آرامش و سلامتی را سلب و اضطراب وتشویش و پریشان حالی را جایگزین می‌کنند و زیر نقاب اسلام، در کمین می‌نشینند و در اندیشه برکندن ریشه‌های اسلام هستند؛ غافل از این که (وَاللّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ) (نساء/ 105 ـ 121؛ توبه/ 48؛ محمد/ 26؛ منافقون/ 7 ـ 8). 2-3. شایعه‌سازی و جنگ‌روانی: انتشار شایعات دروغ و آکنده ساختن جامعه از تهمت‌ها و دروغ‌ها، از دیگر پیامد‌های حضور نفاق در جامعه است (خاتمی، سید احمد، سیمای نفاق در قرآن، ص 121). منافقان در شرائط حساس و سرنوشت‌ساز جامعه، سعی با انتشار شایعات دلهره‌آور، می‌کوشند میان مردم وحشت ایجاد کنند، برای نمونه، در شرایط حساس جنگ احد در صدر اسلام، شایعه کشته شدن پیامبر را پخش نمودند تا روحیه مسلمانان را در آن موقیت حساس تضعیف کنند و ترس و ناامیدی را در بین آنان جاری سازند (یعقوبی، ابن واضح، تاریخ یعقوبی، 2، 47). منافقان با برنامه‌های تخریبی و ضد اسلامی، سعی در براندازی اسلام دارند و در این مسیر می‌کوشند. قرآن کریم آنان را از این کار بر حذر می‌دارد و خواستار سرکوب منافقان می‌شود. (لَئِن لَمْ یَنتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدِینَةِ  لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ ثُمَّ لاَیُجَاوِرُونَکَ فِیهَا إِلَّا قَلِیلاً * مَّلْعُونِینَ أَیْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِیلاً * سُنَّةَ اللَّهِ فِی الَّذِینَ خَلَوْا مِن قَبْلُ  وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِیلاً)؛ (احزاب/ 60 ـ 62) «اگر منافقان و کسانى که در دل‏هایشان (نوعى) بیمارى است و شایعه پراکنان اضطراب‏انگیز در مدینه، به آن (کارها) پایان ندهند، قطعاً تو را بر آنان مسلّط مى‏گردانیم، سپس جز اندکى در این (شهر) همسایه تو نخواهند بود * در حالى که طرد شده‏اند، هر کجا یافته شوند دستگیر گردند و به سختى کشته شوند * (این) روش خداست در مورد کسانى که پیش از (این) گذشتند؛ و هیچ تغییرى براى روش (و قانون) خدا نخواهى یافت». خداوند در ادامه آیه می‌فرماید: این عذاب و نکالی که به منافقان وعده دادیم، سنّتی است از خداوند که در امت‌های پیشین جاری ساخته است و هرگاه قومی کارشان به  فتنه و فساد کشید تا بدین طریق استفاده‌های نامشروعی ببرند و در بین مردم اضطراب و دلهره بیفکنند، چنین عذابی شامل آنان نیز می‌گردد (المیزان فی تفسیر القرآن، 16، 340؛ تفسیر نمونه، 17، 430). 2ـ4. شبهه افکنی: بهترین شیوه در تضعیف باورهای اعتقادی ـ دینی مسلمانان، شبهه افکنی است. کسانی که نفاق در قلوبشان جای گرفته بود، همواره برآن بودند که شبهاتی را میان مسلمانان بپراکنند تا اعتقادات آنان ضعیف گردد. منافقان در عصر پیامبر از این ترفند بهره می‌بردند. آنان در آستانه جنگ بدر، برای بازداشتن مسلمانان از شرکت در جنگ، وعده‌های پیروزی خداوند به مسلمانان را پوشالی و فریب معرفی می‌نمودند (یوسفی غروی، محمد هادی، تاریخ تحقیقی اسلام، ج 3، ص 320). در جنگ خندق، هنگام حفر خندق، مسلمانان با صخره عظیمی روبرو شدند. در این حال منافقان به مسلمانان گفتند: آیا از آرزوها و وعده‌های باطلی که محمد به شما می‌دهد، تعجب نمی‌کنید؟! به گوش شما می‌گوید از مدینه، قصرهای حیره، مدائن و کسری را می‌بیند و به زودی آن قصرها به دست شما فتح می‌شود؛ در حالی که شما خندق را حفر می‌کنید و قدرت ندارید خود را ظاهر سازید (طبری، تاریخ، 368). در جنگ احد، در حالی که مسلمانان بر کشته‌های خود می‌گریستند، منافقان از این فرصت به نحو کامل استفاده کردند و با شبهه اندازی کوشیدند، تردیدی در قلوب مسلمانان نسبت به حقانیت مذهب و عقیده بر ‌انگیزند. منافقان همواره به یهودیان مدینه می‌گفتند: اگر محمد نبی بود، مغلوب نمی‌گشت و این‌گونه وی و یارانش دچار شکست نمی‌شدند. اگر با ما بودند، این‌گونه کشته نمی‌شدند (‌یوسفی غروی، محمد هادی، موسوعة التاریخ الاسلامی، ج 2، ص 366) بیشتر شبهات منافقین، پیرامون ضروریات دین از قبیل توحید، نبوت، عدل و حتی برخی با وجود ادله مختلف بر آسمانی بودن قرآن و تدوین کامل آن  در زمان پیامبر اکرم (زرکشی، محمد بن بهادر بن عبدالله، البرهان فی علوم‌القرآن، ج 1، ص 462؛ العسقلانی، ابن‌حجر، فتح‌الباری بشرح صحیح البخاری، ج 9، ص 49؛ عاملی، 1410، 82؛ عسکری ، مرتضی، القرآن‌الکریم و روایات المدرسین، ج 1، ص 213؛ الصغیر، محمد حسین، المستشرقون والدراسات القرآنیة، 85؛ حکیم،‌ محمد باقر، علوم قرآن، ص 7 رامیار، محمود، تاریخ قرآن، 240 ـ 249؛ عز، نورالدین، علوم قرآن الکریم، 24؛ زرقانی، محمد عظیم، مناهل العرفان فی علوم القرآن، ج 1، ص 240) شبهاتی را درباره بشری بودن قرآن و یا نقص آن و شبهاتی از این قبیل مطرح می‌کنند؛ چرا که خلل وارد کردن در ضروریات دین، تزلزل اعتقادات و تضعیف ایمان مومنان را به دنبال دارد. منابع 1.      ابن‌کثیر، ابی‌الفداء الحافظ، ابن‌کثیر (تفسیر القرآن العظیم)، دارالکتاب العلمیة، بیروت، 1408ق. 2.      ابن هشام، عبد الملک، السیرة النبویة، مطبعة مصطفی البانی، مصر، 1355 ق. 3.      ابو عوده، عوده خلیل، التطور الدلالی، مکتبة المنار، الاردن، 1405 ق. 4.      احسان بخش، صادق، آثار الصادقین، نشر ستاد جمعه گیلان، گیلان. 5.      انصاری، ابی اسماعیل عبدالله، منازل السائرین، انتشارات بیدار، قم، 1381 ش. 6.      باقری، جعفر، البدعه، معاونه الثقافیه للمجمع العالمی لاهل بیت(ع) ، 1994 م. 7.      تمیمی آمدی، عبد الرحمن بن محمد، غررالحکم و دررالکلم، ترجمه: محمد علی انصاری، تهران. 8.      الحر عاملی، محمد بن الحسن، وسایل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعة، 1391 ق، دار احیاء التراث العربی، بیروت، الطبعة الرابعة، بیست جلدی. 9.      حسینی، سید ابوالقاسم، اصول بهداشت روانی، دانشگاه علوم پزشکی، مشهد، 1377 ش. 10.  حسینی، سید محمد، دوچهره‌گان (نفاق، آفت دین و اجتماع)، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1377 ش. 11.  حکیم، محمد باقر، علوم قرآن، المجمع العلمی الاسلامی، تهران، 1362 ش. 12.  خاتمی، سید احمد ، سیمای نفاق در قرآن، شفق، قم، 1379 ش. 13.  خمینی، سید روح الله، اربعین، مرکز نشر فرهنگی رجاء، تهران، 1368 ش. 14.  رازی، محمد بن عمر فخر الدین، التفسیر الکبییر (مفاتیح الغیب)، مطبعة البهیة المهریة، مصر. 15.  رامیار، محمود، تاریخ قرآن، انتشارات امیر کبیر، تهران، 1362 ش. 16.  زحیلی، وهبه،  المنیر (الاتفسیر المنیر)، دارالفکرالمعاصر، بیروت، 1411 ق. 17.  زرقانی، محمد عظیم، مناهل العرفان فی علوم قرآن، دارابن عفان، قاهره، 1422 ق. 18.  زرکشی، محمد بن بهادر بن عبدالله، البرهان فی علوم القرآن، تحقیق: عبدالرحمان مرعشلی، حمدی ذهبی وابراهیم عبدالله کردی، دار المعرفه، بیروت، 1410ق/1990م. 19.  زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف فی الحقایق غوامص التنزیل، ادب الحوزه، قم. 20.  زنجانی، سید عز الدین، مطارحات حول معیار الشرک فی القرآن، دارالارشاد الاسلامی، بیروت، 1411ق/1990م. 21.  سالم، ابراهیم، النفاق والمنافقون فی عهد رسول الله(ص) ، مصر، 1367 ق. 22.  سبزواری، محمد، الجدید فی التفسیر القرآن المجید، دارالتعارف، بیروت، 1402 ق. 23.  سید رضی، خصائص الائمه(ع) ، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، 1406 قمری. 24.  سید قطب (1933 م)، فی ظلال القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، الطبعة الخامسة، 1386 ق ـ 1967 م، هشت جلد. 25.  صدوق، شیخ ابوجعفر، ابن بابویه محمد بن علی، الخصال، جماعة المدرسین فی الحوزه العلمیه، قم، 1416 ق. 26.  الصغیر، محمد حسین، المستشرقون والدراسات القرآنیه، مرکز النشر مکتب الاعلامی، 1413 ق. 27.  طباطبایی، محمد حسین  المیزان فی تفسیر القرآن، موسسه الاعلمی، بیروت، ق 1417. 28.  طبرسی، محمد بن فضل، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، قم، 1406 ق. 29.  طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)، تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم، دارالتراث، بیروت، 1387. 30.  عاملی، جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة نبی الاعظم، دارالهادی ودارالسیرة، بیروت، 1415 ق. 31.  عتر، نورالدین، علوم القرآن الکریم، دارالخیر، دمشق، 1414 ق. 32.  عسقلانی، ابن حجر، فتح الباری بشرح صحیح البخاری، المطبعة السلفیة، قاهره، 1380 ق. 33.  عسکری، مرتضی، القرآن الکریم وروایات المدرستین، المجمع العلمی الاسلامی، تهران، 1415 ق. 34.  الفراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، تحقیق: الدکتور مهدی المخزولی، انتشارات اسوه، قم، 1414ق. 35.  فیض کاشانی، محمد بن مرتضی، محجة البیضاء، انتشارات جامعه مدرسین، قم، 1383 ق. 36.  قبلان، عبد الامیر، المنافقون فی القرآن، مطبعة النعمان، نجف، 1308 ق. 37.  قطب، سید، فی ظلال القرآن، دارالاحیاءالتراث العربی، بیروت، 1386 ق. 38.  القمی، عباس محمد رضا،  سفینه البحار و مدینه الحکم والاثار، انتشارات فراهانی، ایران،  1363 ق. 39.  القیومی، احمد بن محمد بن علی، المصباح المنیر فی غریب شرح الکبیر للرافعی، دارالحجرة، قم، 1405 ق. 40.  کلینی، محمدبن یعقوب ، اصول الکافی، شرح: محمدباقرکمره‌ای،  اسلامیه، تهران. 41.  محقق اردبیلی، زبدة البیان فی احکام القرآن، مکتبة المرتضویة لاحیاء الآثار الجعفریة، تهران.  42.  مدرسی، محمد تقی، کلی نواجه النفاق، دار محبی الحسین(ع) ، تهران،  1378ش. 43.  مراغی، احمد مصطفی، المراغی(تفسیر المراغی)، داراحیاءالتراث العربی، بیروت، 1985 م. 44.  مغنیه، محمد جواد، الکاشف (التفسیر الکاشف)، دارالعلم للملایین، بیروت، 1981 م. 45.  مکارم شیرازی، ناصر و همکاران،  تفسیر نمونه، دارالکتب اسلامیة، تهران، 1373 ش. 46.  میبدی، ابوالفضل رشیدالدین، کشف الاسرارو عده الابرار (تفسیر خواجه عبدالله انصاری) انتشارات امیر کبیر، دمشق، 1361 ش.  47.  الهندی، ابن حسام الدین، کنز العمال فی سنن الاقول، والافعال، تحقیق: صفوه السقاءوبکری حیانی، موسسة الرساله، بیروت، 1413 ق. 48.  یعقوبی، ابن واضح، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، بیروت. 49.  یوسفی غروی، تاریخ تحقیقی اسلام، ترجمه: حسینعلی عربی، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) ، قم، 1382 ق. یوسفی غروی، محمد هادی، موسوعه التاریخ الاسلامی، مجمع الفکر اسلامی، قم، 1417 ق. منبع: مجله قرآن و علم شماره 5 ادامه دارد ...

92/11/21 - 00:05





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن