تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 10 تیر 1403    احادیث و روایات:  حضرت زهرا (س):تلاوت کننده سوره حدید و واقعه و الرحمن در آسمانها و زمین اهل بهشت خوانده می شوند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803000199




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نقد فیلم «میهمان داریم» یکی می‌آید که مثل بقیه نیست


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نقد فیلم «میهمان داریم»
یکی می‌آید که مثل بقیه نیست
فیلم «میهمان داریم»، حاصل بازگشت دو سینماگر است. یکی بیشتر مسئول و یکی دربست هنرمند. یکی پس از چند سال دوری از سینما و دربدری! در«خانه سینما» و یکی پس از چند کار متوسط و زیر متوسط.

خبرگزاری فارس: یکی می‌آید که مثل بقیه نیست


خبرگزاری فارس-گروه سینما: محمد مهدی عسگرپور و پرویز پرستویی با فیلم مهمان داریم آمده اند. البته همین اول تیر خلاص را بزنم. نقش آهو خردمند و بهروز شعیبی هم در این آمدن برجسته است. مثلثی از بازیگری پرحس و حال در مدیریتی معلق میان متوسط و عالی. طبق معمول در این مدیریت، تاثیر تهیه کننده کهنه کاری مانند منوچهر محمدی را درارایه  این جور «مساله» ها و «حس و حال» ها نمی توان نادیده گرفت. عسگرپور با فیلم خام دستانه اما ارزشمند «پرواز درنهایت» به «قدمگاه» رسید. قدم محکمی در فیلمسازی . هم قصه پرمایه داشت هم در روایت مکاشفه را خوب سینمایی کرد. اما در «اقلیما» افتاد. چون تجربه ای معمولی بود.وحشت و متافیزیک رویکردی بالاتر از تجربه گری  می طلبید. در فیلم «هفت و پنج دقیقه» در حد لازم دیده نشد. به نظر اساسا فیلم نشده بود. کم داشت. حالا «میهمان داریم» حکایت پختگی به دور از تجربه گرایی با کمی بغض اجتماعی – سیاسی است. این فیلم هم در قصه کم می آورد اما عناصر سینمایی دیگر به اندازه دارد تا خلا داستان را پر کند. مهمترینش معنا و مضمون است. فرم هم داده شده است . این فیلم حکایت یک خانواده شهید داده است . زن و مردی از نسل اول سه فرزندشان را هدیه ایران و اسلام کرده اند. اکنون پسرشان را از آسایشگاه جانبازان به منزلی می برند که بزودی در آن اتفاقاتی خواهد افتاد. مهمترینش مهمان عزیزی است که می آید . «میهمان داریم» فیلم حوزه هنری است. دغدغه اصلی از آنجا می آید. نمایش  بازماندگان دوران دفاع تا اوج ایثار برای نجات میهن، ایستادگی، مردانگی، امید، انتظار، برجسته سازی مقام زن و جایگاه خانواده ایرانی و مسلمان ، انتقال مفاهیم دینی  و سبک زندگی ایرانی – اسلامی  در حال حاضر. این ها کم مساله ای نیست، پس فیلم مساله دارد: بازماندگان جنگ و خانواده شهدا. شرایط زندگی آن ها، نیازها و توقعات شان، فشارهای اجتماعی، ساخت و سازهای ناشی از ولع امروزین، مقاومت سنت ها در هجوم مته های مدرنیته و بالاخره عشق اینجایی. عسگرپور سعی کرده تا دغدغه های سفارش دهنده را به ذهنیت خودش نزدیک کند و در تبدیل مضامین درخواستی به درام، فیلمی شخصی بسازد. رویکردی که در آثار سفارشی معمولا درخشش درپی دارد. مهمان داریم در همین رفت و برگشت ها  اما نقد پذیر هم شده است. فیلم در گرایش مفهومی، ارزش های نهفته و آشکار مهمی دارد . غیرقابل کتمان است. تاثیر گذار و تکان دهنده است. دیروز و امروز را خوب به فردا مچ می کند تا امید بیافریند. روایت در دل ساختمان از رئال و سوررئال پی روی می کند. چنین تلفیق هایی به غایت ظرافت طلب است. اینکه تا چه مرزی فیلمساز می تواند  تماشاگر را فریب دهد نکته مهمی است. معمولا نباید فریب داد بلکه باید باورمند فضاسازی کرد. یعنی بخش های غیر واقعی را  واقعی  گنجاندن  اصولی نیست که برعکس تمیز این دوجنبه با تمهیدات تکنیکی – هنری در ساختار درست نشاندن، هنر است. مساله بعدی  نقصی که به اقلیما تحمیل شده بود در اینجا اما کمرنگ تر بیرون می زند. علاقه کارگردان به گونه وحشت که به نظر  می رسید در اقلیما، تجربه ای تمام شده است، به این فیلم هم سرایت کرده است. البته هراس . رقیق شده وحشت. درحالی که این فیلم در تداوم اش ملودرام است. چینش رویدادها در شکل گیری داستان تا کنش شخصیت ها از ملودرام می آید . اما هرازگاهی غلطیدن به هراس نقض غرض است  . حتی سکانس های آسایشگاه و چگونگی پرداخت رضا (بهروز شعیبی)، عکس العمل های او، زدن ناگهانی زیر سینی ، جیغ های اش و ... هراس انگیز است تا غم سازی . در نمونه دیگری، سکانس افتادن رضا از تخت و سقوط کپسول هوا روی او را می توان شاهد مثال آورد   که رضا  برای زنده ماندن به تنهایی از اکسیژن استفاده نمی کند (وقتی نگاه به وضع پدر و مادرش می کند). شکل گیری زیبایی شناسی ایثار اوج این اجرا است. «رضا»یی که در دوره ای قبل، تا مرز شهادت، مبادرت به ایثار کرده است ، حالا در آزمایشی دیگر ،  روسفید بیرون می آید . بنابراین «فداکاری و از خودگذشتگی عنصر نامرئی ملودرام است» درحالی که اجرای کار به لحاظ نورپردازی، میزانسن، دکوپاژ و حرکت های دوربین عموما در زمره ایجاد هراس سعی می کنند. دغدغه های فردی عسگرپور که فیلم را تا حدودی شخصی کرده درهمین رویکرد تجلی دارد. یعنی بیشتر در فرم است: تاریکی و پیرمردی که درحال نصب فیوز برق نقش زمین می شود، خانه ای درندشت با صداهای آزاردهنده ، ویراژ موتوری که پیرمرد را نصفه جان می کند، سقوط پا به گودال فاقد موزاییک ، ریزش های سقف و دیوار ، نفوذ ابزار تخریب تا این سوی دیوار، قطع شلنگ گاز از بخاری و ... همه فیلم را در سردرگمی میان قالب اصلی که ملودرام است و میل «تجربی» کارگردان که هراس است تشدید می کند. سمت فیلم به آثار نمادین البته رویکرد دیگری است که ضمن آغشتگی فیلم  به سیاست در لایه بندی اش، اعم زیباشناختی کار از این جنبه سرچشمه می گیرد. گاوصندوق، حبس شناسنامه های زن و مرد در آستانه سفر، حواس پرتی پیرمرد (پرویزپرستویی)، چرخ و فلک پارک شده درگوشه حیاط، حوض آب آبی، ماهی های قرمز ، زیرزمین آکنده از مواد مصرفی، رمز اشتباه سال عروسی برای بازکردن صندوق، رمز درست باز شدن: «یکی به راست، یکی به چپ» و در راس همه  سکانس شگفتی ساز  فینال، که «یکی می آید». جملگی نیازمند آورده مخاطب به سالن است تا معانی را کشف کند . اساسا «رمز» گذاری درعین پاسخ به تماشاگر فکور (درست تر مخاطب آشنا با نشانه ها) آن را از پسند تماشاگر انبوه دور می کند. به ویژه تلخی زیادی و تیره نمایی فضای دربرگیری کاراکترها و احاطه بر عناصر سمبلیک، نوعی سردرگمی در شیوه ساختار را هم به وجود آورده است. یعنی تلاش برای خروج از قالب ملودرام و کشاندنش به انواع اعتراضی، فیلم را متستت کرده است. حال اینکه اصول می گوید: «ملودرام خانوادگی همیشه محافظه کار بوده و بر دورهم بودن خانواده اصرار دارد» رویکردی که در اجرای درستش با خروجی تاثیر گزاری همراه است. مشروط براینکه بپذیریم ملودرام فی نفسه تحقیرآمیز نیست بلکه مترقی هم هست. دریک جمع بندی، مهمان داریم (از هر نظر) از انبوه فیلم های مرسوم مرتبط با این موضوعات، یک سروگردن بالاتر می ایستد. این حکم کلی نیست. واقعا در فصل هایی می لرزاند. عاشق می کند، امید را احیا و رواج می دهد، غیرت را به یادمان می آورد، ایثار (این عنصر مهم درام) را ترویج می کند، اشک غرور را جاری و لبخند مهر را می شکفد و بلاخره گوشزد می کند که «یکی می آید که مثل بقیه نیست». محمد تقی فهیم انتهای پیام/ ا

92/11/17 - 15:19





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 128]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن