تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 12 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله مردى را ديدند كه موهاى ژوليده و جامه‏اى چركين و سر و ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803662148




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نقد فیلم «قصه‌ها» قصه نداری، ‌شروع نکن!


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نقد فیلم «قصه‌ها»
قصه نداری، ‌شروع نکن!
بنی اعتماد به نظر می خواسته به هر قیمتی فیلم بسازد. برای همین همه چیز می شود شعار و پیام و نهایتا مضمون و هنر سینمایی در این فیلم ناکام می ماند. به این شکل بنی اعتماد در قصه گویی تمام شده نشان می دهد و همین است که قصه‌ها، غصه می شود.

خبرگزاری فارس: قصه نداری، ‌شروع نکن!


خبرگزاری فارس - گروه سینما: رخشان بنی اعتماد، پس از چند سال فیلم، قصه ها را - که تجمیع چند فیلم کوتاه است – ساخته است. او با این شعار که «هیچ فیلمی، هیچ وقت، توی کمد نمونده، بالاخره دیده می‌شه، چه ما باشیم، چه نباشیم» ناظر نمایش آن در جشنواره است. فیلم قصه ها ساخته شده از چند فیلم کوتاه است. روایت چند آدم آمده از فیلم های قبلی  کارگردان. شخصیت های چند فیلم 10 – 20 سال قبل در فضای جامعه شهری امروز. شخصیت هایی که آش و لاشتر از قبل به هر دری می زنند تا ادامه دهند. اما نگارنده با موضع فوق کاری ندارد و آنچه برایم ارجح و جای تامل دارد بحث فرمیک و ساختار اثر است. حتی اینکه قصه ها فیلمی در راستای دیگر آثار بنی اعتماد است یا نه هم خیلی اهمیت ندارد ، بلکه آنچه مهم است اینکه قصه ها فیلم مضمون و شعار است تا فرم و هنر . برای نگارنده که همواره سینمای بنی اعتماد را دوست داشته قصه ها یک «غصه» است . از «خارج از محدوده» تا «خون بازی» پی گیر آثار بنی اعتماد بوده ام . علیرغم تفاوت نکاه ام با او ، اختلاف فکری فیمابین ، حتی خون بازی را پذیرفته ام . یا به رغم فرم ضعیف تر گیلانه مثلا نسبت به «روسری ابی» و خصوصا «زیرپوست شهر» ، آن را دوست داشته و جزو برگزیده هایم بوده است . به طورکلی از سینمای این فیلمساز استقبال کرده ام .  سینمای بنی اعتماد همواره سینمای تعادل بین مضمون و ساختار بوده است . ترجیحا مفاهیم با فرم منتقل شده است . داستان های پرمایه ، شخصیت های خون دار ، مقدمه چینی به اندازه ، نقاط عطف به جا ، میزانسن های فکرشده ، دکوپاژهای سنجیده ، داستانک های کامل ، فضاسازی باورپذیر ، طراحی های صحنه و لباس درخدمت مفهوم ، زمان و مکان دراماتیک ، دیالوگ های ظریف حساب شده برای هرکاراکتر و پیام های بی شعار (حتی آنجایی که بوی سیاسی داشته   است)  ، خلاصه اینکه آن معانی مورد نظر فیلمساز از طریق ساختار منتقل می شده است برای همین بیرون نمی زد و حتی برای مخالفان فکری اش نه تنها قابل تحمل بود بلکه پذیرفتنی می شد . در حالی که قصه ها حکایت افتادن از آن سوی بام است برای همین  به «غصه»  تبدیل شده است . اولین مشکل بارز و برجسته قصه ها این است که داستان ندارد . قصه کم می آورد . این ربطی به چند قصه ای بودنش  ندارد . اصولا هرقصه ای (چه بلند و چه کوتاه) می بایست کامل باشد . شخصیت داشته باشد . سر ، میانه و پایان داشته باشد که در یک دایره به فینالی متحد برسد . چه فیلم را اپیزودیک بدانیم ، چه جمع شده از چند داستان کوتاه ، فرقی نمی کند نخستین انتظار ، داشتن داستان پرمایه و بعدا شگفتی سازاست .  داستان همه چیز است . زرد قناری که هنوز دیدنی است ، داستان دارد . روسری آبی که همجنان می تواند قابل تحمل باشد از داستان قدرتمندش سرچشمه می گیرد . زیرپوست شهر اگر تکان می دهد ، قصه اش آدم را  می لرزاند . گیلانه اگر فرصت نمی دهد تماشاگر اشکش را پاک کند داستان پردازی خوبش باعث می شود . اما در قصه ها با اثری فاقد داستان روبروییم . داستان که نباشد شخصیت هم نیست ، فراز و فرود ی  هم وجود ندارد ، دیگر ضرورتی برای تعبیه نقطه عطف ندارد ، مقدمه چینی و دادن اطلاعات محلی از اعراب ندارد ، دیالوگ ها روی هوا ، تبدیل به شعار می شوند . جان لستر می گوید : «اگر داستان خوبی نداری کار را شروع نکن» . این اصل اساسی در قصه ها ندیده گرفته شده است . بنی اعتماد به نظر می خواسته به هر قیمتی فیلم بسازد. چه کنم چه کنم او را به صرافت این انداخته که خب آدم های فیلم های قبلی را با تغییراتی  می شود در زمان حال بسط داد و برای آن ها مشکلاتی تراشید. آنها را روانه گوشه و کنار شهر کرد. آسیب های و معضلات اجتماعی موجود را هم مانند بیکاری، عقب افتادن حقوق کارگران، اعتیاد، مدیران  بی تعهد و ریاکار، شعارهای سیاسی دانشجوی ستاره دار و ... خلاصه مواردی از این دست را به آنها وصله کرد تا بشود  «قصه ها»ی امروز آدم های دیروز فیلم های قبلی .  برای همین همه چیز می شود شعار و پیام و نهایتا مضمون، هنر سینمایی قبلی، در این فیلم ناکام و در نطفه می ماند. همین جاست که برای امثال من که با فیلم های او همراهی کرده ایم بنی اعتماد در قصه گویی تمام شده نشان می دهد و همین است که قصه ها، غصه می شود. چنین به نظر می رسد که بنی اعتماد خودش هم براین نقص مهم و کلی فیلم واقف بوده است. وی در مصاحبه هایی گفته : «گرچه فیلم قصه ها روایتی کاملا مستقل دارد اما برای خود من و کسانی که فیلم های قبلی ام را دیده اند مروری برسرنوشت آدم ها و شرایط اجتماعی سه دهه گذشته است». این حکم قطعی و غیرقابل کتمان است که هراثری خود باید مستقلا قدرت و تاثیر انتقال مسایل مورد نظرش را داشته باشد. قصه ها به صورت جدی فاقد این ظرفیت است. کد گذاری ها و نشانه های موجود در لایه بندی فیلم ، آن را در بهترین حالت  واجد میل و درک طیفی خاص از تماشاگران سینما می کند. حتی برای آن دسته از مخاطبان فیلم (مانند نگارنده) که دنبال کننده فیلم های قبلی و آشنایی با شخصیت های پیشین و مشکلات آنها  می باشد ، باز هم فیلم در ارتباط و برانگیختن  همذات پنداری کم می آورد،  چه رسد به نسلی از تماشاگر که یا آن فیلم ها را ندیده و یا برخی را جسته و گریخته از تلویزیون دیده است،  حالا چگونه بی درک  پیشینه ، خاستگاه ، جایگاه ، و خواسته های شخصیت های این فیلم  تاب تحمل تا آخر را دارد. فیلمی هم که شخصیت هایی چند وجهی با عناصر شناسنامه ای ذکر شده نداشته باشد، اساسا درزمینه ماندگاری بی توان است. پس آنچه می ماند در سطح ، توفیق بدست می آورد همان رویکرد پیام دهی، مضمون گرایی مورد نظر طیف خاصی که سینما را برای هدف فرهنگی و سرگرمی موثر نمی خواهند و فقط انتظار چند شعار و پیام دارند. بنی اعتمادی که در آثار قبلی اش تا حد لازم به ژانر و استانداردهای قصه گویی توجه دارد در اینجا اساسا برای  «گونه» محلی از اعراب قایل نمی شود. اگر چنین بود در شخصیت پردازی به این اصول پای بند می ماند که «وقتی شخصیت تان دچار دردسر می شود شاید بد نباشد که سروکله فرشته مهربانی پیدا شود». اینکه چر ا در قصه ها از فرشته مهربانی خبری نیست باز میگردیم به همان حرف اول که چون اساسا قصه ای درکار نیست. داستانی نبوده که فیلم ساخته شود بلکه حرف هایی در میان بوده است که حالا فیلم شده است.   محمد تقی فهیم   انتهای پیام/ی  

92/11/13 - 15:37





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 48]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن