تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 9 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هيچ مرد و زن مؤمنى نيست كه دست محبت بر سر يتيمى بگذارد، مگر اين كه خداوند به اندازه ه...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819427051




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نگاهی دیگر به تایتانیک


واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: سه‌شنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۶:۱۲




18-55.jpg

اخیرا فیلم زیبای «تایتانیک» به کارگردانی جیمز کامرون را دوباره دیدم؛ فیلمی که از شهرت و محبوبیت جهانی برخوردار است و درباره آن بسیار گفته و نوشته شده است. از بازی‌های تاثیرگذار و فیلمبرداری و موسیقی درخشان فیلم که بگذریم، ژانر عاشقانه فیلم نیز دل‌انگیز و روح‌نواز است. به گزارش ایسنا، سروش دباغ در ادامه یادداشت خود در شرق نوشت: «تایتانیک» رابطه میان دختر و پسر جوانی را به تصویر می‌کشد که با وجود موانع و محذورات موجود، جامه‌شان از عشق چاک شده، مفتون و مسحور هم شده و تا پای جان با یکدیگر می‌مانند، که «لاابالی عشق باشد نی خرد». اگر عقل متعارف محاسبه‌گر در کار می‌بود، به روشنی می‌دید و درمی‌یافت که نسبتی میان دختری که به‌همراه نامزد ثروتمند و مادر خود از انگلستان عازم شهر نیویورک است با پسر جوان نقاشی که چندان آهی در بساط ندارد، برقرار نیست و این کشش عمیق روحی دوجانبه عاقبتی ندارد و به جایی راه نمی‌برد. اما شور و جسارت و بی‌باکی جوانی بود و فرونهادن عقل دوراندیش و به قول سعدی در گذشتنِ «دور نیکنامی» و در رسیدن « نوبت عاشقی»... . از تم‌های تامل‌برانگیز و عافیت‌سوز «تایتانیک» که از قضا کمتر محل توجه واقع شده، نحوه مواجهه ساکنان کشتی با پدیده مرگ است؛ هنگامی‌ که کشتی غرق در گرداب‌ها شده و در آستانه در کام‌ کشیده‌ شدن توسط آب‌های انبوه اقیانوس است، کثیری از مسافران سراسیمه به سمت قایق‌های نجات هجوم بردند، برخی از خدمه کشتی که قرار بود مسافران را جابه‌جا کنند و نجات دهند، زودتر از ایشان در قایق‌ها نشستند و فرار را بر قرار ترجیح دادند؛ مردانی که به هر حیلتی متوسل شدند تا زودتر از نوبت مقرر سوار قایق‌های نجات شوند تا مگر زنده بمانند. از سوی دیگر، نوازنده‌ها که در طول سفر برای خوش‌کردن خاطر مسافران مدام می‌نواختند؛ از کار خویش دست نکشیدند و باوجود وضعیت هولناک کشتی و احوال غریب مسافران، نهراسیدند و تا دم آخر از نواختن باز نایستادند و به قول داستایفسکی به ادامه‌دادن ادامه دادند و به سر وقت مرگ رفتند. ناخدای کشتی که خود را در بروز این حادثه تا حدودی مقصر می‌دید، در آستانه غرق‌شدن کشتی، در کابین خود ایستاد و در را روی خویش بست تا آب‌های سرد اقیانوس در رسیدند و او را با خود بردند؛ زن و شوهر مسنی که از نجات‌پیداکردن دست شسته و در اتاق خود در کشتی مانده بودند، یکدیگر را در آغوش گرفته و در انتظار هجوم بی‌امان آب به اتاق خود و غرق‌شدن و ترک‌کردن صحنه جهان بودند... . با دیدن این مناظر تکان‌دهنده و تامل‌برانگیز، این ابیات مولوی در ذهن و ضمیرم زنده شد: مرگ هرکس‌ ای پسر همرنگ اوست/ پیش دشمن ‌دشمن و بر دوست ‌دوست آنکه می‌ترسی ز مرگ اندر فرار/ آن ز خود ترسانی‌ ای جان هوش‌دار چگونگی مواجهه با مرگ، یکی از آیینه‌هایی است که می‌توان «خود» را در آن بیشتر و عمیق‌تر شناخت. هرکسی همان‌طور که زندگی می‌کند، می‌میرد و روی در نقاب خاک می‌کشد. مواجهه نوازنده‌هایی که تا دم آخر موسیقی می‌نواختند، با مرگ خویش، برایم عبرت‌آموز بود و تداعی‌کننده احوال لودویگ ویتگنشتاین، فیلسوف اتریشی- بریتانیایی قرن بیستم. کتاب «در باب یقین» محصول دست‌نوشته‌ها و تاملات فلسفی یک‌سال‌ونیم آخر عمر اوست. چنانچه تاریخ‌ نوشته‌های کتاب نشان می‌دهد، آخرین دست‌نوشته‌ها متعلق به دوروز قبل از وفات اوست. ویتگنشتاین یک‌، دوسالی با بیماری سرطان دست‌وپنجه نرم کرد؛ هرچه به اواخر عمر خود نزدیک می‌شد، جسمش رنجورتر و ضعیف‌تر می‌گشت. با وجود اینکه رمق چندانی نداشت و می‌دانست از عمرش چندان باقی نمانده و به‌زودی سرطان او را از پا در خواهد آورد، تا دو روز قبل از وفاتش از تامل و نگارش فلسفی باز نایستاد، که «تا دم آخر دمی غافل مباش». سخن بر سر ملامت کسانی نیست که سراسیمه به سمت قایق‌های نجات شتافتند؛ همچنین در پی تمجید و برکشیدنِ ناخدایی که در کابین خود ماند یا نوازنده‌هایی که تا لحظات آخر می‌نواختند، نیستم. بلکه تاکید بر مواجهه گوناگون انسان‌های پیرامونی با مقوله مهیب مرگ است؛ مرگی که «در آب و هوای خوش اندیشه نشیمن دارد» و «در ذات شب دهکده از صبح سخن می‌گوید» و سرنوشت محتوم همه ماست. با تامل در چگونگی مواجهه دیگران با پدیده مرگ، بهتر می‌توان «خود» را واکاوید و شناخت. انتهای پیام










این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 198]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن