محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846303407
نگاهی به دیدگاههای مفسران در مورد گواهی (شهادت) زنان در قرآن
واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
نگاهی به دیدگاههای مفسران در مورد گواهی (شهادت) زنان در قرآن
مهمترین دلیل برای اثبات نابرابری شهادت زنان و مردان در قرآن، آیه ۲۸۲ سوره بقره است که موضوع آن قرض و دَیْن بوده و علت و فلسفه اختلاف را به ضلالت در ناحیه زنها تعلیل کرده است.
بخش دوم و پایانی 4. ضعف نسبی حافظه و قوه ضبط به اعتقاد برخی از مفسران، یکی از تفاوتهای غیر قابل انکار بین زن و مرد، تفاوت از حیث قوای دماغی، عقلانی و عاطفی است. این مطلب نزد بسیاری از عالمان دینی مسلم انگاشته شده است و برای اثبات مدعای خویش از احادیث و روایات شاهد میآورند. در تفسیر آیه 282 سوره بقره از کتاب «مجمع البیان» چنین میخوانیم: «(أن تضّلُ أحداهُما فتذکّر إحداهُما الأخری)؛ باید به جای یک مرد دو زن گواه باشند که اگر یکی از آن دو زن فراموش کرد، دیگری به یاد او بیاورد ـ ربیع، سدی، ضحاک و بیشتر مفسرین ـ و بنا به قرائت کسانی که «تذکر» بدون تشدید خواندهاند نیز معنای آن همینطور خواهد بود و یادآوری به این صورت است که به او بگوید «به یاد داری که آن روز که گواهی دادیم چنین بود و در حضور ما فلان مرد یا فلان زن نیز وجود داشت» تا اینکه به یاد او بیاید. و نکته اینکه این مطلب فقط در مورد گواه بودن زنان بیان شده است، این است که زنان نوعاً بیش از مردان فراموش کارند.» (طبرسی، 3و4/ 130) در «التفسیر المنیر» آمده است: «از این آیه به دست میآید که حافظه زن از مرد ضعیفتر است. از نظر طبیعی نیز چنین است؛ در علوم طبیعی ثابت شده که وزن مغز زن از وزن مغز مرد کمتر است.» (زحیلی، 1/ 367) در تفسیر «تقریب القرآن» آمده است: «تنها به این دلیل دو زن معادل یک مرد به حساب آمده که زن همانگونه که در علم روز ثابت شده، از جهت حافظه ضعیف است و در نتیجه بیش از مرد فراموشی دارد.» (حسینی شیرازی، 3/ 36) در تفسیر «من هدی القرآن» آمده است: «دلیلش آن است که زن به جهت اشتغالات دیگری که دارد، گاه آنچه را دیده فراموش میکند، بنابراین لازم است بر تعداد شاهدان زن افزوده شود تا این نقص به نوعی جبران گردد.» (مدرسی، 1/ 48) در «تفسیر راهنما» آمده است: «احتمال بیشتر لغزش و فراموشی زنان نسبت به مردان؛ [زیرا] جمله «ان تضل» در مقام تعلیل برای جایگزینی دو زن به جای یک مرد است.» (هاشمی رفسنجانی، 2/ 29) در تفسیر «روان جاوید» میخوانیم: «این برای آن است که زن به سبب ضعف عقل و ادراک ممکن است فراموش نماید یا اشتباه کند که در این صورت زن دیگر او را متذکر میکند و هر دو با هم ادای شهادت مینمایند و این معنا را که در واقع علت تعدد شاهد است، در تفسیر امام حسن عسکری (ص675) از امیرالمؤمنین7 نقل کرده است، چون اگر شاهد عادل باشد، عمداً دروغ نمیگوید و باید یکی کافی باشد. پس علت تعدد، عروض سهو و نسیان است.» (ثقفی تهرانی، 1/ 360) بانو مجتهده امین مینویسد: «شاید غلبه فراموشی در زن یکی از اسراری باشد که در شهادت، دو زن را مقابل یک مرد قرار دادهاند.» (امین، نصرت بیگم، 2/ 449) در توضیح و تبیین آیه مذکور در تفسیر شریف لاهیجی چنین آمده: «(أن تضلُ إحداهُما) علت اختیار دو زن است در شهادت به جای یک مرد، و کلمه «أن» ناصبه است و تقدیر کلام چنین است که «لاجل اراده ان تضل احداهما»؛ یعنی گردانیده شد دو زن به منزله یک مرد از جهت اراده آنکه چون فراموش کند یکی از آن دو زن به واسطه نقصان عقل و غلبه نسیان که در جبلت زنان تخمیر یافته (فتذکر احداهما الاخری)، پس به یاد بیاورد یکی از آن دو زن دیگری را.» (لاهیجی، 1/ 287) آیت الله جوادی آملی در این باره مینویسد: «شهادت دو تا زن در حکم شهادت یک مرد است. اما این به مسئله اندیشه و عقل برنمیگردد. خود قرآن نکته آن را ذکر میکند و میفرماید اینکه شهادت دو تا زن در حکم شهادت یک مرد است، نه برای آن است که زن عقلش ناقص است، بلکه برای اینکه تذکر و حافظهاش کم است. دو تا زن برای این است که هر دو در صحنه حضور داشته باشند که این به ضعف حافظه و ذاکره برمیگردد، نه به ضعف عقل. برای این است که زن مشغول کارهای خانه، تربیت بچه و مشکلات مادری است. لذا ممکن است آن صحنهای که دیده است، فراموش کند. بنابراین باید دو تا زن در این جریان حضور پیدا کنند تا اگر یکی یادش رفت، دیگری او را متذکر کند.» (جوادی آملی،/346) در تفاسیری چون منهج الصادقین (2/ 150)، اثنی عشری (1/ 512)، آسان (2/ 177)، احسن الحدیث (1/ 532)، اطیب البیان (3/ 76)، مواهب علیّه (1/ 122) و کشف الحقائق (1/ 209)، وجود کاستی عقل و کمی حافظه با هم و یا هر یک به تنهایی علت گرفته شده است. شهید مطهری نیز چنین میفرمایند: «علاوه بر شرط عدالت در شاهد، ویژگی دیگری نیز برای آن ذکر میکنند. این شرط عبارت از حافظه و ضبط است؛ یعنی از نظر حافظه ضعیف نباشد، بتواند مطلب را به خوبی در ذهن بسپارد. این خصوصیت به ویژه در بحث خبررسانی که در فقه و اصول مطرح است، مورد توجه قرار گرفته است و علاوه بر شرط عدالت گفتهاند راوی باید «ضبّاط» باشد. اگر راوی فردی باشد که عدالت او مسلم باشد، ولی قوه حافظه او چندان خوب و رضایتبخش نباشد و زیاد فراموش کند، دیگر گفته او را معتبر نمیدانند. در بحث کنونی نیز از آنجا که شهادت مربوط به امری حسی است، آیا میتوان گفت ضبط و قوه حافظه زن از مرد کمتر است و از همین روی شهادت او با شهادت مرد برابری نمیکند؟» (مطهری، زن و گواهی، /13-12) استاد شهید پاسخ مثبت این سؤال را مبتنی به یکی از دو توجیه میکند: «یکی اینکه [بگوییم] اساساً، به طور کلی حفظ و ضبط زن از مرد کمتر است، یا نه، [فقط] در مسائل این جوری که میخواهد شهادت بدهد حفظ و ضبطش کمتر است؛ یعنی انسان به هر موضوعی که زیاد توجه دارد، موضوعاتی که مورد علاقهاش هست، در آن موضوعات حفظ و ضبطش خوب است، ولی در موضوعاتی که مورد علاقهاش نیست، کمتر به یادش میماند، چون مورد علاقهاش نیست. مسائلی که مورد شهادت واقع میشود (که از جمله همین است که در اینجا ذکر شده است)، مسئلهای است که از حدود کارهای زن خارج است؛ کارهای بیرونی است.» (همان) طبیعتاً زنی که بر اساس احساس وظیفه مهم خویش، تلاش عمده خود را در چارچوب خانواده و تربیت فرزندان قرار داده است، همان گونه که استاد شهید یادآور شدهاند، «توجهش به مسائل بیرونی که مثلاً برادرش یا شوهرش یا همسایهها با یکدیگر یک معاملهای کردهاند و در آن معامله، قراردادشان این طور بود یا آن طور بود، از موضوعاتی است که طبعاً مورد توجه او نیست [و] چون طبعاً مورد توجهش نیست، حفظش در این مورد ضعیف است. آیه قرآن هم [که این گونه فرمود] تکیهاش روی حفظ و ضبط است؛ نه تکیهاش روی عقل است، نه تکیهاش روی ایمان و عدالت. فرمود: «أن تضلّ احداهما فتذکّر احداهما الاخری»؛ دو تا زن باشد، نه یکی تا اگر دیگری به یادش نبود، آن دیگری به یادش بیاورد.» (همان) شهید مطهری یادآور میشوند که اغلب مفسرین نیز این جمله را مربوط به نسیان دانستهاند. البته بعضی از مفسرین نیز احتمال قبلی را پذیرفتهاند. آن گاه در پایان این بخش مجدداً تأکید میکند: «به هر حال لزوم گواهی دو زن در موقعی که شهادت یک مرد لازم است، لزوم گواهی دو زن مربوط به ضعف عقل نیست. کما اینکه مربوط به ضعف عدالت هم نیست. یا مربوط به این است که حفظ زن، لااقل در مسائل حقوقی، یعنی مسائلی که خارج از محیط خانوادگی و خارج از محیط کار زن است، از مرد کمتر است و «أن تضل احداهما فتذکر احداهما الاخری» این را بیان میکند. یا نه، [بلکه] مربوط به این است که احساسات او غلیان بیشتری دارد و احساسات او، زود او را از حقیقت منحرف میکند و فکر میکند که اگر من اینجا خلاف را بگویم بهتر است، برای اینکه ترحمی کردم، رحمی کردم و...» (همان) و چنان که گذشت، ایشان این امر را مربوط به احساسات قابل توجه در زنان میدانند. 5. نقصان ذاتی زن جمعی دیگر از صاحب نظران، پایینتر بودن عقل و درک و شعور زن را نسبت به مرد فلسفه وضع چنین حکمی دانستهاند و اساساً نصف بودن ارزش گواهی زن نسبت به مرد را دلیل ناقص العقل بودن زنان میدانند و بر این معنا به احادیثی نیز استناد میکنند. مثلاً حدیثی از پیامبر اکرم9 نقل مینمایند که خطاب به زنان فرمود: «دین و عقل شما از مردان ناقصتر است» و وقتی زنان از پیامبر9 سؤال کردند نقصان دین و عقلشان از چیست؟ ایشان فرمود: «نقصان دین به خاطر محروم بودن از نماز و روزه در چند روز در ماه است (ایام حیض) و نقصان عقل بدین جهت است که گواهی هر یک از شما نصف گواهی مرد است.» (شیخ صدوق، 3/ 391) شهید مطهری در توضیح تحلیل فوق که غالباً مورد تکیه دیگران قرار میگیرد و اسلام را متهم میکنند، چنین میفرماید: «میگویند اسلام چون زن را ناقصالعقل میداند، میگوید به اینکه شهادت دو زن برابر است با شهادت یک مرد و یک چیزی اینجا اضافه میشود و آن این است: عقل جوهر انسانیت است و «ما به الامتیاز» انسان با غیر انسان است. پس موجودی که از لحاظ این جوهر و از لحاظ این «ما به الامتیاز» نصف موجود دیگر باشد، پس آن موجود، نصف انسان است! وقتی انسانیت انسان به عقل باشد و اینجا از لحاظ شهادت، عقل زن مساوی با نیمی از عقل مرد شمرده شده است، پس در اسلام انسانیت زن مساوی است با نیمی از انسانیت مرد. این حرفی است که اغلب در کتابها مینویسند.» (مطهری، زن وگواهی،/12-13) در مورد نقص عقل زن دیدگاههای مختلفی بیان شده که ما به جهت اختصار به چند مورد2 از آنها اشاره میکنیم: دیدگاه اول نقص عقل در زنان پدیدهاى اجتماعى و فرهنگى است، نه پدیدهاى تکوینى (امین، قاسم، /17)؛ یعنى در واقع زنان هیچ نقصان و کمبودى در عقل ندارند. صاحبان این دیدگاه معتقدند که مردان در به وجود آوردن محیطى نامناسب براى رشد عقلى زنان نقش ظالمانهاى ایفا کردند. بنابراین تغییر شرایط و روابط اجتماعى مىتواند این کاستى را جبران کند. در نتیجه، نقص عقل زنان در روایات پدیدهاى مربوط به شرایط اجتماعى خاص است، نه ویژگى عمومى زنان و چه بسا زنان در عصر جدید در شرایطى قرار گیرند که با برخوردارى از رشد عقلى، همردیف مردان قرار گیرند. دیدگاه دوم گروه دیگر بر این عقیدهاند که زن و مرد در بهرهمندى از قوه عقل یکساناند، اما به دلیل غلبه احساسات و عواطف که لازمه زندگى زناشویى و ایفاى نقش مادرى و همسرى است، جنبه تعقلى زن در مقایسه با مرد کمتر فعال است. بنابراین زن و مرد به طور یکسان از عقل برخوردارند، اما احساسات قوى زنانه در بهرهگیرى از عقل، گاه به مثابه مانع عمل مىکند. (علایى رحمانى، /117-121) بدین منظور در باب گواهی، از آنجا که احساسات سرشارِ زن ممکن است مانع از اتخاذ موضعى صحیح گردد، انضمام شاهدى دیگر به منظور حصول اطمینان پیشبینى شده است. بر طبق این نظر، در صورتى که زن احساسات سرشار خود را مهار کند، از قواى عقلانى برابر با مرد بهره خواهد گرفت. این نظریه بر تفاوت زن و مرد در امرى تکوینى صحه مىگذارد و به این نکته باور دارد که وضعیت طبیعى زن به گونهاى است که معمولاً جنبه احساسى وى بر کارکرد عقلانىاش تأثیر مىگذارد. دیدگاه سوم در این دیدگاه، عقل به معناى قوه ضبط و حفظ مطالب گرفته شده است و براى این معنا از قرآن استشهاد آورده مىشود؛ (...لَمْ یَکُونَا رَجُلَیْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَکِّرَ إِحْدَاهُمَا الأخْرَى...)(بقره/282). محل استشهاد در آیه، قسمت (أَنْ تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَکِّرَ إِحْدَاهُمَا الأخْرَى...) مىباشد. صاحب دیدگاه، «تضلّ» را به معناى فراموشى گرفته و نتیجه مىگیرد که زن فراموشکار است و نیازمند به یک زن دیگرى است که او را یادآورى کند. بنابراین صاحب دیدگاه معتقد است که محتواى سخن حضرت علی7 در نهج البلاغه نیز این است که حفظ و یادآورى و ضبط زن، نصف مرد است. (مصطفوى، / 28-30) دیدگاه چهارم این دیدگاه نقصان عقل زنان را در حوزه عقل نظرى، در قوه استدلال و درک مسائل پیچیده علمى مىداند (یعنى زنان در استدلال و درک مسائل پیچیده نقصان دارند) و قائل است که مردان نسبت به زنان در قوه استدلال و درک مسائل پیچیده علمى، غالباً قوىترند و به آیه (أَوَمَنْ یُنَشَّأُ فِی الْحِلْیَهِ وَهُوَ فِی الْخِصَامِ غَیْرُ مُبِینٍ) (زخرف/18) «آیا کسى را که در لابلاى زینتها پرورش مىیابد و به هنگام جدال قادر به تبیین مقصود خود نیست (فرزند خدا مىخوانید)» استشهاد مىکنند. (طباطبایى، 18/ 90؛ طبرسى، 9/ 74) دیدگاه پنجم براى اینکه این دیدگاه روشن شود، ابتدا چند واژه را معنا مىکنیم. 1- عقل نظرى: مراد از عقل نظرى، قوهاى است که متکفّلِ درک انسان از جهان واقع است که درک بدیهیات و ترتیب مقدمات براى استنتاج امور نظرى از جمله آنهاست. 2- عقل عملى: عقل عملى به معناى درک حُسن و قُبح اشیاء است. به کمک عقل عملى مىتوان خیر را از شرّ تشخیص داد. در تعریف دیگر، عقل عملى قوهاى است که علاوه بر درک حسن و قبح، تحریک به انجام نیکىها و دورى از زشتىها را نیز بر عهده دارد. 3- عقل ابزارى: قدرت برنامه ریزى براى رسیدن به هدف مطلوب را عقل ابزارى یا عقل معاش گویند. در این دیدگاه زن و مرد در بهرهمندى از قواى عقلانى با یکدیگر یکسان نیستند. زن از آنجا که در طرح حکیمانه عالم تکوین براى فعالیتهاى ویژهاى انتخاب شده است، نیازى به برخوردارى از استعداد عقلانى مساوى با مردان ندارد. تفاوت عقلانى زن و مرد در سه مرتبه عقل ابزارى، عقل نظرى و عقل عملى قابل تصور است که هر کدام باید جداگانه مورد بررسى قرار گیرد. (طباطبایى، 18/ 141؛ جعفرى، 11/ 290-299؛ جوادى آملى، /185) دیدگاه ششم در شرع، عقل حداقل دو کاربرد دارد؛ اگر چه در لغت به معانى متعددى آمده است: (ابن منظور، 11/ 458-459) 1ـ فهم و ادراک: 3 در این جنبه و کاربرى زن و مرد اشتراک دارند و امکان ندارد که زن نفهمد یا کمتر از مرد بفهمد؛ زیرا خلاف حکمت پروردگار است. در بسیارى از آیات، خداوند ما را (اعم از زن و مرد) موظف کرده که در موضوعات مختلف عقل خودمان را به کار گیریم، از جمله آیه 3 سوره زخرف، آیه 164 سوره بقره و آیه 17 سوره حدید و نیز در آیات زیادى کسانى که عقل خودشان را به کار نمىگیرند، توبیخ و مذمت شدهاند، از جمله آیه 100 سوره یونس، آیه 22 سوره انفال و آیه 171 سوره بقره. اکنون با توجه به این دو دسته از آیات و با توجه به اطلاق و شمول این آیات نسبت به زن و مرد، اگر بگوییم زنان نمىفهمند و یا دقیق نمىفهمند، این خطابات نسبت به زنان لغو خواهد بود؛ زیرا خداوند آنها را به چیزى موظف کرده که در اختیار آنها نیست (یا در مسائلى که تعقل و تفکر بیشترى نیاز دارد، بگوییم زنان از عقل و فهم کافى برخوردار نیستند)، ولى خداى حکیم منزه از لغوگویى مىباشد. در نتیجه باید بگوییم در این جنبه (فهمیدن) زن و مرد هیچ تفاوتى ندارند. ب) تدبیر و مدیریت: یکى از جنبههاى عقل تدبیر و اندیشیدن در امور و مدیریت مىباشد. این معنا و کاربرد نیز از روایات استفاده مىشود. حضرت علی (ع) مىفرماید: «لا مال اعود من العقل ولا وحده اوحش من العجب ولا عقل کالتدبیر» (نهجالبلاغه، خطبه113)؛ «هیچ سرمایهاى پایدارتر از عقل نیست و هیچ تنهایى وحشتناکتر از خودبینى نیست و هیچ فکرى مانند اندیشیدن و تدبیر و آیندهنگرى نیست.» نیز مىفرماید: «أدل شىء على غزاره العقل حُسن التدبیر» (حکیمی، 1/341)؛ «بهترین دلیل براى شکوفایى عقل، نیکو اندیشیدن است.» در این احادیث، جنبه دیگر عقل که همان تدبیر و مدیریت باشد، بیان شده است و این همان جنبه و کاربردى است که در فرمایش حضرت علی (ع) از نقص و ضعف آن درباره زنان گفته شده است. به جهت مصالحى، زنان در جنبه تدبیرى عقل ضعف و نقصان دارند. به همین سبب، سرپرستى خانه به مرد واگذار شده است؛ (الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ...)(نساء/34). جنبه تدبیرى عقل در مردان قوى است. طبق تصریح استاد شهید مطهری، به طور مسلم نقصان عقل زنان (به معنای فهم و درک و استنباط) نمیتواند درست باشد و علت عدم صحت این تحلیل را این گونه توضیح میدهد: «برای اینکه باب شهادت به چیزی که ارتباط ندارد عقل است؛ شهادت به معقول جایز نیست، معتبر هم نیست، شهادت هم نیست. شهادت، شهادت به محسوس است. اصلاً در برابر شهادتها به طور کلی شهادت در مورد محسوسات است. [یعنی این] که یک کسی بگوید فلان جریان را دیدم یا فلان جریان را شنیدم. [در حالی که] معقولات مربوط به معلومات است.» سپس برای توضیح بیشتر مثالی را ارائه میدهند: «اگر فرض کنید ما دو نفر طبیب داشته باشیم؛ یکی مرد و یکی زن، اگر استنباط طبیب مرد یک چیز باشد و استنباط طبیب زن یک چیز دیگر، ما در اینجا اگر بگوییم رأی دو طبیب زن مساوی با یک طبیب مرد است، این معنایش این است که معقول زن ضعیفتر از معقول مرد است. معقول یعنی استنباط. [یعنی] استنباط زن ضعیفتر از استنباط مرد است و چون گفتهاند دو تا زن مساوی با یک مرد است، پس معلوم میشود عقل دو زن مساوی است با عقل یک مرد. ولی ما نه در باب معقولات (یعنی در باب شهادتهای عقلی) چنین چیزی داریم و لهذا اگر کسی مریض باشد و بخواهد به طبیب مرد مراجعه کند یا به طبیب زن، اگر گفتند طبیب حاذق، [دیگر] فرق نمیکند مرد باشد یا زن. و نه این جور چیزها اسمش شهادت است. اسمش هم شهادت نیست [بلکه] رأی است.» (مطهری، زن و گواهی،/12-11) در پایان ارزیابی این فرضیه، نتیجهگیری میکنند که مسئله گواهی را نمیتوان به پای قوت و ضعف عقل گذاشت. چون ارتباطی به آن ندارد و به قول استاد: «نه با عقل مرد کار دارد، نه با عقل زن کار دارد. چیزی نیست که بخواهد حل و فصلش با عقل باشد. میگوید چیزی را که دیدی، بیا بگو که آن را دیدم. چیزی را که شنیدی، بیا بگو که این را شنیدم. این اصلاً مربوط به عقل نیست.» (همان) علامه فضل الله در این زمینه فرموده اند: «به نظر من عالم شهادت ارتباطی به عالم عقلانیت ندارد؛ عقل یک توان و حالت فکری است، در حالی که شهادت یک احساس طبیعی است و به وثوق در نقل ارتباط دارد. شهادت ارتباط کلی با مقوله عقل ندارد. ممکن است انسانی که عقل کامل ندارد، شهادت درست یا نادرستی بدهد. او در شهادت خود مثلاً میگوید «اینگونه دیدم». وقتی در گفتارش صادق باشد، شرایط شهادت محقق میشود. پیداست این تعلیق شهادت انسجامی با عنوان نقصان ندارد. نقصان عقل یعنی اینکه امکان و توان فکری زن از مرد کمتر است، در حالی که شهادت ارتباط به این موضوع ندارد. اینکه برخی گفته اند قدرت عاطفه زن بیشتر است، این بُعد عاطفی زن به معنای کاستی عقل او نیست. ممکن است انسانی آنقدر عاطفی باشد که در یک مسئله تصرفی غیر عقلانی بکند، اما این مورد ثابت نمیکند که او دچار نقصان عقل است.» (کدیور،/224) منابع و مآخذ: 1. قرآن کریم 2. نهجالبلاغه 3. ابن عربی، محمد بن عبدالله؛ احکام القرآن، بیروت، دارالفکر، 1972م. 4. ابن منظور، محمد بن مکرم؛ لسان العرب، بیروت، دار صادر، 1388ق. 5. امین، قاسم؛ تحریر المرأه، قاهره، مکتبه الآداب، 1316ق. 6. امین، نصرت بیگم؛ مخزن العرفان در علوم قرآن، اصفهان، ثقفی، بی تا. 7. بروجردی، سید ابراهیم؛ تفسیر جامع، مشهد، جلیل، 1380ش. 8. ثقفی تهرانی، میرزا محمد؛ روان جاوید در تفسیر قرآن، چاپ دوم، تهران، انتشارات برهان، 1376ش. 9. جعفرى، محمد تقى؛ ترجمه و شرح نهجالبلاغه، چاپ هفتم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1376ش. 10. جوادی آملی، عبدالله؛ زن در آیینه جلال و جمال، چاپ دوم، قم، مرکز نشر فرهنگی رجاء، 1371ش. 11. حر عاملی، محمد بن حسن؛ وسایل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1403ق. 12. حسینى شاه عبدالعظیمى، حسین بن احمد؛ تفسیر اثنی عشری، تهران، انتشارات میقات، 1363ش. 13. حسینی شیرازی، سید محمد؛ تقریب القرآن الی الاذهان، بیروت، موسسه الوفاء، 1400ق. 14. حسینى نژاد، حسینقلى؛ ادله اثبات دعوی، تهران، انتشارات دانش نگار، 1380ش. 15. حکیمی، محمد رضا؛ الحیاه، چاپ هفتم، تهران، مکتب نشر الثقافه الاسلامیه، 1413ق. 16. داودی، سعید؛ زنان و سه پرسش اساسی، قم، انتشارات مدرسه الامام علی بن ابیطالب، 1382ش. 17. داور پناه، ابوالفضل؛ انوار العرفان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات صدر، 1375ش. 18. راوندی، سعید بن هبه الله؛ فقه القرآن، قم، مکتبه آیت الله مرعشی، بیتا. 19. رشید رضا، سید محمد؛ تفسیر القرآن العظیم المعروف بتفسیر المنار، تصحیح: سمیر مصطفی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1423ق. 20. رضایی، محمد رضا؛ پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، قم، انتشارات کتاب مبین، 1380ش. 21. زحیلی، وهبه؛ التفسیر المنیر، بیروت، دارالفکر المعاصر، 1411ق. 22. صانعی، فخر الدین؛ بررسی فقهی شهادت زن در اسلام (برگرفته از نظریات فقهی آیت الله صانعی)، قم، میثم تمار، 1385ش. 23. طباطبایى، سید محمد حسین؛ المیزان فی تفسیر القرآن، چاپ پنجم، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین، 1417ق. 24. طبرسی، فضل بن حسن؛ مجمع البیان، ترجمه: علی کرمی، تهران، فراهانی، 1375ش. 25. طیب، سید عبد الحسین؛ اطیب البیان، چاپ دوم، تهران، انتشارات اسلام، 1378ش. 26. علایى رحمانى، فاطمه؛ زن از دیدگاه نهجالبلاغه، بیجا، سازمان تبلیغات اسلامی، 1369ش. 27. فضل الله، سید محمد حسین؛ من وحی القرآن، دار الزهراء، بیروت، 1405ق. 28. همایش «برداشتى تازه از فقه حقوقى زن»، سایت www.bayynat.ir. 29. قربان نیا، ناصر؛ زن و قانون مجازات؛ باز پژوهی حقوق زن، تهران، روز نو، 1384ش. 30. قرشى، سید على اکبر؛ احسن الحدیث، چاپ سوم، تهران، بنیاد بعثت، 1377ش. 31. قرطبی، محمد بن احمد؛ الجامع لأحکام القرآن، تهران، انتشارات ناصر خسرو، 1364ش. 32. قطب، محمد؛ فی ظلال القرآن، چاپ پنجم، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1386ق. 33. کاشانى، ملا فتح الله؛ منهج الصادقین فى الزام المخالفین، تهران، کتابفروشى محمد حسن علمى، 1336ش. 34. کاشفى سبزوارى، حسین بن على؛ مواهب علیّه، تهران، انتشارات اقبال، 1369ش. 35. گرجی، ابوالقاسم؛ روزنامه زن، ش145، 25/11/ 1377. 36. لاهیجی، بهاءالدین؛ تفسیر شریف لاهیجی، تصحیح: محمد ابراهیم امینی، بیجا، مؤسسه مطبوعاتی علمی، 1340ش. 37. محقق داماد، سید مصطفی؛ قواعد فقه (3)، مرکز علوم اسلامی، بیجا، 1377ش. 38. صدوق، محمد بن بابویه؛ من لا یحضره الفقیه، قم، مؤسسه النشر الإسلامی، بی تا. 39. مدرسی، محمد تقی؛ من هدی القرآن، تهران، دار المحبی الحسین، 1377ش. 40. مصطفوى، سید جواد؛ مقام زن در قرآن و نهجالبلاغه، تهران، بنیاد نهج البلاغه، 1379ش. 41. مطهری، مرتضی؛ اسلام و مقتضیات زمان، چاپ هفتم، تهران، صدرا، 1375ش. 42. زن وگواهی (قسمت اول)، پیام زن، ش7، مهر 1371ش. 43. مغنیه، محمد جواد؛ التفسیر الکاشف، چاپ سوم، بیروت، دار العلم للملایین، 1981م . 44. منسوب به امام حسن عسکری؛ تفسیر امام حسن عسکری7، قم، انتشارات مدرسه امام مهدی (عج)، 1409ق. 45. مهرپور، حسین؛ مباحثی از حقوق زن، تهران، انتشارات اطلاعات، چ اول، 1379ش. 46. «بررسی ارزش شهادت زن در قوانین موضوعه ایران و مبانی فقهی آن»، فصلنامه نامه مفید، شماره 18، 1378، ص20-3. 47. موسوی گلپایگانی، سید محمد رضا؛ کتاب الشهادات، قم، مطبعه سید الشهداء، 1405ق. 48. مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1374ش. 49. نجفى خمینى، محمد جواد؛ تفسیر آسان، تهران، انتشارات اسلامیه، 1398ق. 50. هاشمی رفسنجانی، اکبر؛ تفسیر راهنما، قم، چاپ دوم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1376ش. 51. کدیور، جمیله؛ زن، تهران، اطلاعات، 1375ش. احمدرضا حسن خانی منبع: فصلنامه پژوهشهای قرآنی شماره 61 پایان متن/
92/11/02 - 00:29
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 55]
صفحات پیشنهادی
شهادت زنان در دادگاه، ارزشگذاري بر مرد و زن نيست
شهادت زنان در دادگاه ارزشگذاري بر مرد و زن نيست عضو كميسيون حقوقي قضايي مجلس هشتم گفت شهادت زنان در دادگاه به معناي تفكيك جنسيتي و ارزشگذاري بر روي مرد و زن نيست چرا كه چنانچه احكام براساس زمان و مكان طراحي شوند در اين صورت قوانين بازيچه و دستخوش تغييرات ميشوند كه اين امر بتوضیح مولاوردی در مورد حضور اندک زنان در کابینه روحانی/تلاش دولت برای ضمانت اجرایی منشور حقوق شهروندی
توضیح مولاوردی در مورد حضور اندک زنان در کابینه روحانی تلاش دولت برای ضمانت اجرایی منشور حقوق شهروندی معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده با رد این مطلب که منشور حقوق شهروندی و قانون اساسی روبهروی هم قرار دارند گفت در تلاشیم که بتوانیم برای منشور حقوق شهروندی ضمانت اجرایی قعليرضا صالحي، رئيس كميته استيناف: به قرآن قسم كفاشيان توصيهاي در مورد تيم بدر به من نداشته است!
عليرضا صالحي رئيس كميته استيناف به قرآن قسم كفاشيان توصيهاي در مورد تيم بدر به من نداشته است به گزارش خبرگزاري خبرآنلاين باصحبتهايي كه علي كفاشيان در روزنامه خبرورزشي داشت مبني بر اينكه بدر بندر كنگ ناعادلانه بالا آمده ولي در ليگ يك ميماند اين شائبه ايجاد شده كه حفظ اين تشهادت زنان در دادگاه، ارزشگذاري بر مردم و زن نيست
شهادت زنان در دادگاه ارزشگذاري بر مردم و زن نيست عضو كميسيون حقوقي قضايي مجلس هشتم گفت شهادت زنان در دادگاه به معناي تفكيك جنسيتي و ارزشگذاري بر روي مردم و زن نيست چرا كه چنانچه احكام براساس زمان و مكان طراحي شوند در اين صورت قوانين بازيچه و دستخوش تغييرات ميشوند كه اين امرشهادت تكليف است نه حق كه از زنان گرفته شده باشد/ شارع مي خواهد از زن پاسداري كند
شهادت تكليف است نه حق كه از زنان گرفته شده باشد شارع مي خواهد از زن پاسداري كند عضو مجلس خبرگان رهبري و استاد حقوق دانشگاه تهران با تأكيد بر اينكه تساوي يا عدم تساوي شهادت زنان را بايد در مجموعه نظام حقوقي اسلام و جايگاه حقوق زن ديد و مطالعه كرد و نظر داد گفت شهادت حقي نيست كهشهادت از دوش زنان برداشته شده است؟
شهادت از دوش زنان برداشته شده است استاد حقوق دانشگاه تهران در مورد شهادت زن و مرد گفت مسأله شهادت و گواهی اولا یک تکلیفی است که از دوش زنان برداشته شده است شهادت حقی نیست که مکلفین داده شده باشد بلکه تکلیفی است که به دوش آنهاست و این تکلیف در مواردی از دوش زنان برداشته شده استنماينده ولي فقيه در قزوين:ترويج فرهنگ قرآني در ميان جوانان مورد توجه مسئولان قرار گيرد
نماينده ولي فقيه در قزوين ترويج فرهنگ قرآني در ميان جوانان مورد توجه مسئولان قرار گيرد نماينده ولي فقيه در استان قزوين با اشاره به اهميت ترويج قرآن كريم در بين نسل نوجوان و جوان گفت ترويج و گسترش فرهنگ قرآني در ميان جوانان بايد مورد توجه مسئولان قرار گيرد به گزارش خبرگزاري فارسزنان مورد علاقه مردان امروزی برای ازدواج
زنان مورد علاقه مردان امروزی برای ازدواج اگر تا 70-80 سال قبل زنان منطقی و قابل اعتماد برای مردان جذاب بودند مردان امروزی زن های عاشق پیشه و تحصیل کرده را ترجیح می دهند زنانی اجتماعی و باهوش که چشم انداز اقتصادی خوبی هم دارند محققان دو دانشگاه آیووا و پیتزبورگ چند سال قبل یک مسخنراني 3 مرجع تقليد در همايش مفسران قرآن عظمتي در سايه كلام خدا
سخنراني 3 مرجع تقليد در همايش مفسران قرآن عظمتي در سايه كلام خدا نهمين همايش اساتيد تفسير قرآن كريم در سي و دومين سالگرد ارتحال علامه طباطبايي در محل دارالقرآن طي 2 روز برگزار شد كه اين نشست ميزبان سه مرجع تقليد صاحب تفسير بود در اين همايش آيتالله مكارم شيرازي آيتالله جعفردريافت گواهينامه آموزشي قرآن كريم توسط 86 نفر زندانيان
دريافت گواهينامه آموزشي قرآن كريم توسط 86 نفر زندانيان 86 نفر از مددجويان اردوگاه كاردرماني و حرفهآموزي همدان موفق به كسب گواهينامه آموزشي قرآن كريم شدند به گزارش خبرگزاري فارس از همدان به نقل از روابط عمومي اداره كل زندانهاي استان همدان در راستاي اجراي برنامههاي ستاد پيشگيرهر شب با قرآن/ دوستان خدا همیشه مورد دشمنی قرار میگیرند
هر شب با قرآن دوستان خدا همیشه مورد دشمنی قرار میگیرند بر آنیم تا در این مجال قطعاتی کوتاه و بلند از کتاب وحی را با نگاهی گزیده به انعکاس آن در ادبیات پارسی پیشکش طالبان حق و جوینگان حقیقت کنیم تا چه قبول افتد و چه در نظر آید مجله شبانه باشگاه خبرنگاران آیه 38-39 سوره طهإِذْعمل به دستورات قرآن وآرمانهاي اهل بيت بايد مورد توجه محبان باشد
عمل به دستورات قرآن وآرمانهاي اهل بيت بايد مورد توجه محبان باشد جانشين رييس پليس راهورناجا با بيان اينكه صرف گريه وسوگواري مصيبتهاي اهل بيت نبايد براي محبان خاندان اهل بيت اصل قرار گيرد گفت عمل به دستورات قرآن وآرمانهاي اهل بيت بايد بيشتر مورد توجه ارادتمندان اهل بيت قرار گيردبه زنان آسیبدیده باید نگاهی انسانی کرد
زنان آسیب دیده واقعیت جوامع هستند با این حال جامعه ما اغلب روی این واقعیت سرپوش گذاشته جامعه خانواده و حتی خود این زنان نگاهی منفی به خود دارند و آسیبهایی که در گیر آن هستند را به عنوان یک انگ پنهان میکنند وجه زن بودن در وجود آنها کمترین مشخصه ای است که به چشممان میآید د-
اقتصادی
پربازدیدترینها