تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 4 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بدبخت‏ترين مردم پادشاهانند و خوشبخت‏ترين مردم كسى است كه با مردم بزرگوار معاشرت...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833165391




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

فرهنگ عاشورا(19)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
فرهنگ عاشورا(19)
فرهنگ عاشورا(19) نويسنده:حجت الاسلام جواد محدثی نذر نذر،التزام به انجام يا ترك عملى به نحو خاص بخاطر خداست كه با صيغه خاصى‏منعقد مى‏شود،مثل‏«لله على...»و انجام آنچه كه نذر شده واجب است و تخلف از آن‏گناه است و كفاره دارد.[1] علاقه‏مندان به اهل بيت و امام حسين‏«ع‏»گاهى انجام برخى ازامور را نذر مى‏كردند تا ملزم شوند آن را ادا كنند،از قبيل:نذر زيارت امام حسين‏«ع‏»،عزادارى براى آن حضرت، برپايى مجالس و تعزيه و ذكر مصيبت،اهداى وسيله يا پولى‏براى حرم يا زوار،اطعام،شركت در دستجات زنجيرزنى و عزادارى،ساختن تكيه ياحسينيه و...اينگونه نذرها بطور طبيعى تامين كننده بخشى از هزينه‏هاى احياى عاشورا وترويج‏خط اهل بيت‏«ع‏»است و به كمكهاى مالى و جنسى يا انجام خدمات مربوط به‏سيد الشهدا«ع‏»جنبه معنوى و قداست مى‏بخشد و افراد با افتخار به چنين كارهايى اقدام‏مى‏كنند.در ميان مردم،سنتهايى همچون آش نذرى،سفره نذرى،گوسفند نذرى،شله‏زرد،ترحلوا و...متداول است كه اغلب با نذر،بر خود واجب مى‏سازند و در كنار آن‏مرثيه‏خوانى انجام مى‏گيرد و اين اطعامها به ياد اهل بيت است. *********نعش پيكر بى‏روح،جسد.به معنى تابوت هم آمده است.در كربلا امام حسين‏«ع‏»بر سرنعش شهدا حاضر مى‏شد.اهل بيت امام حسين‏«ع‏»،پس از عاشورا كنار نعش شهيدان‏آمدند و گريه و عزادارى كردند.در مراسم تعزيه و شبيه‏خوانى هم كه اشخاص،نقشهاى‏مختلفى به عهده مى‏گيرند،برخى هم در نقش‏«نعش‏»در ميدان بر زمين مى‏افتند و تداعى‏كننده اجساد شهداى كربلا مى‏گردند.كسى كه در تعزيه،نقش بى‏اهميت و بى‏سخنى را به‏عهده دارد.[2] در تعزيه‏ها،نعش را همراه با پيكانهاى خون‏آلود و شمشيرهاى شكسته وسنانها كه بر روى نعشها دوخته يا جاسازى شده بود نشان مى‏دادند كه يادآور وضع طبيعى‏كشته‏هاى ميدان باشد،يا همراه با پرندگان و كبوترانى با شهپر خونين بر نعش شهيدان،كه‏سمبل رساندن خبر شهادت به مدينه بود. *********نفس المهموم نام كتاب شيخ عباس قمى در مقتل سيد الشهدا«ع‏»است كه بر گرفته از حديث امام‏صادق‏«ع‏»است كه فرمود:«نفس المهموم لظلمنا تسبيح و همه لنا عبادة و كتمان سرنا جهادفى سبيل الله‏»[3] نفس كسى كه به خاطر مظلوميت ما اندوهگين شود تسبيح است، اندوه برما عبادت است و كتمان و پوشاندن راز ما جهاد در راه خداست.امام صادق‏«ع‏»سپس‏فرمود:واجب است كه اين حديث با طلا نوشته شود.چون كتاب محدث قمى يادآورمصيبتهاى اهل بيت است،اين نام را براى كتابش برگزيده است،به فارسى هم ترجمه شده است. *********نقش نگين حسين‏«علیه السلام‏» ائمه‏«ع‏»هر كدام شعار و جمله‏اى را بر نگين انگشتر خود حك مى‏كردند و نشان دهنده‏روح و فكر خاص آن امام بود.نقش نگين انگشتر سيد الشهدا«ع‏»عبارت بود از«ان الله‏بالغ امره‏»و به نقلى دو انگشتر داشت.بر نگين يكى‏«لا اله الا الله،عدة للقاء الله‏»و برديگرى‏«ان الله بالغ امره‏»بود.[4] هر دو تعبير،گوياى روح شهادت طلب آن حضرت ومقام رضا و تسليم او به ديدار خدا و پروردگار است.روايت است كه در دست امام‏صادق‏«ع‏»انگشتر جدش حسين بن على‏«ع‏»بود و بر نگين آن نوشته بود:«لا اله الا الله عدة‏للقاء الله‏»[5] و اين نيز كه توحيد،سرمايه لقاى الهى است،نشان دهنده روح خداجويى و شهادت طلبى اوست. *********نقض مقررات جنگى عملكرد سپاه كوفه در حادثه كربلا با اصحاب و اهل بيت امام حسين‏«ع‏»،از اصول وقواعد جنگى تجاوز كرد.نمونه‏هايى از اين نقضها از اين قرار است: 1-حمله عمومى به يك نفر:بر خلاف مقررات نبردهاى تن به تن و رفتن يك هماوردبه ميدان يك مبارز،در كربلا گاهى دسته جمعى به يكى از ياران حسين‏«ع‏»حمله مى‏شد،مثل عابس كه بر او تاختند يا دستور سنگباران او صادر شد. 2-تعرض مسلحانه به زن و كودك:زنان و كودكان در جنگها مصونيت دارند،ولى دركربلا،به دستور شمر،خيمه‏ها را بر سر زنان و كودكان بى‏پناه سوزاندند و به خيمه‏نشينان‏بى‏دفاع تاختند و آنان را آواره صحرا كردند. 3-اسير گرفتن زن مسلمان:زن مسلمان را نمى‏توان اسير گرفت.على‏«ع‏»هم در جنگ‏صفين اسير نگرفت،اما سپاه يزيد،بازماندگان اصحاب و اهل بيت امام حسين‏«ع‏»را(زينب،ام كلثوم، سكينه و...)به اسارت گرفته به كوفه و شام بردند.در دربار شام هم يكى‏از شاميان از يزيد مى‏خواست كه فاطمه،دختر سيد الشهدا را بعنوان كنيز به او ببخشد،كه‏مورد اعتراض زينب قرار گرفت. 4-غارت:پس از شهادت امام،به خيمه‏ها تاختند و هر چه يافتند به غنيمت و غارت‏گرفتند، حتى روپوش زنان و جامه سيد الشهدا و گوشواره دختركان را.[6] اينها همه افزون براصل ماجرا و كشتن فرزند پيامبر و منادى حق و عدالت بود،كه آن نه تنها نقض مقررات‏جنگ،بلكه نقض اسلام و قرآن بود.به همين جهت،اين ننگ و نفرت و نفرين از آل اميه ويزيديان،تا قيامت بر آن سنگدلان ماند.آنچه از كوفيان و يزيديان در اين حادثه ديده شد،همه تخطى از اصول انسانى و اسلامى بود،برخى هم بى‏سابقه و شگفت بود و براى‏ارعاب ديگران به آن گونه سركوب شديد پرداختند و مخالفان را گردن زدند و شهدا رالگدكوب سم اسبان ساختند.عبد الله بن بقطر را در كوفه،از بالاى قصر پايين انداختند وهنوز رمقى در بدن داشت كه سرش را بريدند.قيس بن مسهر را از بالاى دار الاماره به‏پايين انداختند و متلاشى شد و جان داد.مسلم بن عقيل را نيز بالاى قصر برده،گردن زدند،سپس بدن او را پايين انداختند.هانى بن عروه را نيز دست بسته در بازار گردن زدند،سپس‏پاهايش را بسته و پيكرش را در بازار كشيدند.[7] نيز آوردن انبوه آن سپاه عظيم براى كشتن‏جمعى محدود،استفاده از شيوه آب بستن به روى سپاه و تشنه نگهداشتن آنان،سرهاى‏شخصيتهاى بارز را از تن جدا كردن و شهر به شهر گرداندن،همه از شيوه‏هاى زشتى بودكه در حادثه كربلا انجام گرفت و مقررات جنگى و اصول اخلاقى و انسانى نقض شد. *********نماز پايه دين بر نماز استوار است.جهادهاى پيامبر و نبردهاى على‏«ع‏»و نهضت‏حسينى،همه براى‏«اقامه نماز»و ايجاد و تقويت رابطه بندگى ميان خالق و مخلوق است.درنهضت عاشورا، نماز جايگاه مهمى دارد.در برخورد كاروان حسينى با سپاه حر در مسيركوفه،وقت نماز كه مى‏رسد،اذان گفته مى‏شود،نماز جماعت برگزار مى‏گردد و سپاه حرنيز به سيد الشهدا«ع‏»اقتدا مى‏كنند.پيش از شب عاشورا كه سپاه عمر سعد به طرف‏خيمه‏گاه امام مى‏تازند،حضرت برادرش عباس را مى‏فرستد تا با آنان گفتگو كند و شب رامهلت بخواهد تا به نماز و عبادت بگذرانند«ارجع اليهم فان استطعت ان تؤخرهم الى غداة‏لعلنا نصلى لربنا هذه الليلة و ندعوه و نستغفره،فهو يعلم انى احب الصلوة و تلاوة كتابه وكثرة الدعاء و الاستغفار».[8] در همان وقت نيز حبيب بن مظاهر به سپاه دشمن خطاب كردكه چرا مى‏خواهيد با گروهى بجنگيد كه سحرخيزان و شب زنده‏داران و اهل عبادتند؟[9]خصلت‏ياران شهيد او،روح معنوى و حال عبادت و نيايش و نماز بود و شب عاشورا،زمزمه نماز و نيايش آنان در خيمه‏هايشان پيچيده بود.به گفته مورخان‏«لهم دوى كدوى‏النحل و هم ما بين راكع و ساجد و قارى‏ء للقرآن‏»[10] همه شب را به نماز مشغول بودند.به نقل‏تاريخ ابن اثير:شب كه شد،تمام شب را به نماز و استغفار و تضرع و دعا پرداختند.صبح‏عاشورا نيز،حسين بن على‏«ع‏»پس از نماز صبح با ياران،نفرات خود را سازماندهى كرد.[11]ظهر عاشورا،ابو ثمامه صائدى،وقت نماز را به ياد حضرت آورد.حضرت نيز او را دعاكرد كه:خداوند تو را از نمازگزاران ذاكر قرار دهد. آنگاه به اتفاق جماعتى به نماز ايستادندو نماز خوف خواندند.[12]سعيد بن عبد الله نيز از ياران او بود كه هنگام نماز،جلوى امام‏ايستاد و بدن خويش را سپر تيرهاى بلا ساخت و با پايان يافتن نماز امام،او بر زمين افتاد وشهيد نماز گشت.[13]حسين و يارانش همه كشته راه نماز شدند.از اين رو در زيارتنامه امام‏خطاب به او مى‏گوييم:«اشهد انك قد اقمت الصلاة و آتيت الزكاة و آمرت بالمعروف‏و نهيت عن المنكر»(زيارت وارث). آنچه به جهاد،ارزش مى‏دهد،آميختگى آن با نماز است.عاشورا تلاقى عرفان وحماسه بود و نهضت كربلا براى احياى سنتهاى دينى و فرايض الهى از جمله نمازبود.شيعه او نيز بايد اهل نماز و خشوع باشد و از ديندارى تنها عزادارى را نشناسد. حتى معتقدان و اميدواران به شفاعت‏حسين‏«ع‏»نيز بايد اهل نماز باشند.چون‏شفاعت بى‏نمازان نخواهد رسيد.دريغ و افسوس از كار آنان كه در ايام سوگوارى‏به عزادارى و سينه‏زنى و نوحه‏خوانى و دسته و هيات مى‏روند،اما نسبت به‏نمازهاى واجب بى‏اعتنايند. *********نوحه بيان مصيبت،گريه كردن با آواز،آواز ماتم،شيون و زارى،مويه‏گرى،زارى بر مرده،شعرى كه در ماتم و سوگوارى با صوت حزين و ناله و زارى خوانند،اعم از سوگوارى‏براى كسى كه تازه مرده، يا براى امامان شيعه.[14] تركيبات ديگر آن عبارت است از:نوحه‏آراستن،نوحه ساختن،نوحه سرودن،نوحه‏خوانى.نوحه‏گرى بر مرده،رسم جاهليت‏بوده است و كارى مكروه است،[15] مگر براى معصومين‏«ع‏»كه نوحه و گريه بر آنان از شعائرمهم و از عوامل نشر فضيلتها و احياى ياد اسوه‏هاى كمال است و خود امامان برسيد الشهدا«ع‏»مى‏گريستند و امر به نوحه‏خوانى مى‏كردند.بر جعفر طيار و حمزه‏سيد الشهدا نوحه‏خوانى شد.آنچه كه از كراهت نوحه و ناپسند بودن شغل نوحه‏گرى وزشت بودن اجرت نوحه‏گر در روايات ياد شده،ناظر به نوحه‏گريهاى جاهلى است كه‏آميخته به باطل و گاهى حرام بود.[16]در فرهنگ عزادارى براى امام حسين،نوحه به نوعى خاص از شعر مرثيه مى‏گويند كه‏در مجالس به صورت جمعى اجرا مى‏شود.«اشعار نوحه را براى سينه زدن مى‏ساختند،يكى نوحه مى‏خواند و ديگران به نوا و آهنگ و وزن اشعار نوحه‏خوان سينه مى‏زدند.ولى‏اشعار مرثيه را با آهنگ در مجالس سوگوارى براى به گريه افكندن و اظهار تاسف‏شنوندگان بر قتل شهداى كربلا مى‏خواندند و عنوان روضه نداشت.»،[17]«...از معروفترين‏شعراى عصر قاجار كه مرثيه و نوحه ساخته‏اند، مى‏توان يغماى جندقى و وصال شيرازى‏را نام برد».[18] اين شيوه در بين عربها هم متداول است و سبك مرثيه سرايى و نوحه‏خوانى‏بر سالار شهيدان مخصوص است.با توجه به گستردگى اين مراسم و رواج آن در طول‏سال،حتى در سوگ امامان ديگر،ضرورت دارد كه سروده‏هاى ناب و نوحه‏هاى صحيح ودور از تحريفها و دروغها پديد آيد و فرهنگ عاشورا در قالب نوحه نيز ترويج گردد ونوحه خوانان نيز،بيش از هدف قرار دادن گريه،نشر فضيلتهاى اهل بيت را هدف قرار دهند.[19]*********نوحه‏خوان كسى كه در ايام سوگوارى امامان براى دسته‏هاى سينه‏زن يا زنجير زن،اشعار مصيبت‏و نوحه و مرثيه را با آهنگ مخصوص مى‏خواند و عزاداران به آهنگ او سينه و زنجير مى‏زنند.[20]*********نوحه‏سرا محل نوحه،عزاخانه،ماتمكده،ماتم‏سرا،غمكده.[21] همچنين به كسى كه اشعار نوحه ومرثيه مى‏سرايد«نوحه سرا»گويند،يعنى سراينده نوحه. *********نهر علقمه نهر علقمه يا علقمى،نهرى بوده كه از فرات منشعب شده و آب زلال آن را به منطقه‏كربلا و سرزمينهاى اطراف آن مى‏رسانده است.نسبت علقمى به شخص است،جدمؤيد الدين علقمى وزير،حفر كننده آن نهر بوده است.[22] در مرثيه‏ها،شهادت عباس بن‏على‏«ع‏»را كنار نهر علقمه ياد مى‏كنند(كنار نهر علقمه،افتاد دست عباس). *********نهضت‏يا شورش؟ حركت امام حسين‏«ع‏»كه بصورت امتناع از بيعت با يزيد و هجرت به مكه و از آنجا به‏كربلا بود،حركتى الهام گرفته از قرآن و سنت پيامبر«ص‏»و بر اساس عمل به تكليف دربرابر حكومت جور و ولايت فسق و براى مبارزه با بدعتها و مقابله با اعاده جاهليت بود(-اهداف نهضت عاشورا).اين از مجموعه سخنان و خطبه‏هاى آن حضرت و ماهيت‏قيام وى و عملكرد امويان روشن است و چون مبتنى بر اصل‏«ولايت صالحان‏»و فلسفه‏سياسى ناب اسلام بود و آن حضرت،صرفا براى قيام به وظايف امامت و نهى از منكر واحياى سيره پيامبر«ص‏»دست به آن حركت زد،حركت او يك‏«نهضت مكتبى‏»تلقى‏مى‏شود.اما هواداران بنى اميه،چه در آن زمان و چه قرنهاى بعد و حتى عصر حاضر،كوشيده‏اند كه حركت آن حضرت را نوعى شورش،آشوب، فتنه‏انگيزى،ايجاد تفرقه درامت و تمرد از خلافت معرفى كنند و در كشتن او،حق را به جانب يزيد بدهند كه يك‏شورشگر بر ضد خلافت مركزى را كشته است.در اين مورد،به احاديثى هم استنادمى‏كنند كه رسول خدا«ص‏»به كشتن كسى كه يكپارچگى امت را به هم زند فرمان داده‏است و مى‏گويند:«قتل الحسين بسيف جده‏».در حالى كه حديث،بر فرض صحت‏مخصوص جايى است كه حكومتى اسلامى و حاكمى متعهد و عادل باشد و كسى ياكسانى بخواهند بر ضد آن آشوب و فتنه‏گرى كنند.اما نه حكومت امويان مشروع بود، نه‏بيعت مردم آزادانه و به اختيار بود،نه حكام،به دين و عدل رفتار مى‏كردند و نه از ارتكاب‏فسق و فجور و محرمات پروا داشتند و نه مال و جان و نواميس مسلمانان پاك،از تعرض وستم يزيد و عمال او مصون بود.بنابر اين جهاد بر ضد چنين حكومتى،تكليف دينى امام‏حسين‏«ع‏»بود. گر چه امام مى‏دانست كه در آن شرايط،به پيروزى نظامى سريع دست نمى‏يابد،اما بازچنان نبود كه بى‏فكر و برنامه و بدون نقشه خود را به كشتن دهد.نتايج مقطعى و درازمدت آن حركت‏خونين در آگاهانيدن مردم و افشاى چهره ظلم و ايجاد انگيزه مبارزه درمردم و حفظ دين از نابودى و بالاتر از همه‏«عمل به وظيفه‏»آن حضرت را به قيام واداشت‏و اينها براى آن امام،«فتح‏»به شمار مى‏رفت،هر چند خون خود و يارانش در اين راه،ريخته مى‏شد.چون مى‏دانست كه به هر تقدير او را خواهند كشت،براى نحوه شهادت‏برنامه ريزى كرد تا به مؤثرترين صورت و الهام بخش‏ترين شكل در آيد.در واقع،سلاح‏او«شهادت‏»بود و در استراتژى او«خون‏»،بر«شمشير»پيروز شد. *********نى،نيزه نى،گياهى آبى داراى ساقه ميان كاواك و راست.ساقه آن ميان تهى و به ضخامت‏انگشتى يا بيش از آن است و رنگ آن غالبا زرد است...و هر لوله مانندى كه ميان تهى‏باشد،مزمار،ناى. نيزه سلاحى معروف كه چوبى باريك است و استوانه‏اى شكل،مانند نى‏كه در سر آن پيكانى نصب كرده‏اند،به عربى رمح گويند.به معناى پرچم و رايت هم آمده‏است.[23] در عاشورا،هم به عنوان سلاح جنگ به كار گرفته مى‏شد،هم سر شهدا را بر نوك‏نيزه‏ها كردند و به دربار بردند و در شهرها گرداندند.به قول محتشم:روزى كه شد به نيزه سر آن بزرگوارخورشيد سر برهنه برآمد زكوهسار در كاربرد ادبى،نى به جاى نيزه هم به كار مى‏رود.به گفته جودى: اى رفته سرت بر نى،وى مانده تنت تنهاماندى تو و بنهاديم ما سر به بيابانها نيز نوعى قرينه سازى ادبى ميان نى و نينوا به كار مى‏رود.به گفته فريد: سر نى در نينوا مى‏ماند اگر زينب نبودكربلا در كربلا مى‏ماند اگر زينب نبود *********نينوا شهادتگاه امام حسين‏«ع‏».نام منطقه‏اى در كوفه و شرق دجله و شرق كربلا،ازروستاهاى منطقه طف.«نينوا يك سرى تپه‏هاى باستانى است كه كشيده شده و تا مصب‏نهر علقمه امتداد مى‏يابد.قريه‏«يونس بن متى‏»است و آن حضرت از ميان مردم اين منطقه‏بيرون آمده است[24].نينوا امروز به‏«باب طويرج‏»معروف است كه در شرق كربلا قرار گرفته‏است.»[25] «ناحيه‏اى در سواد كوفه كه كربلا از آن ناحيه است.نام قصبه موصل و نام شهرى‏كه يونس عليه السلام به آنجا جهت دعوت كردن مردم آن شهر رفته بود.»[26] وقتى حسين بن‏على‏«ع‏»به اين منطقه رسيد به سوارى برخورد كه نامه ابن زياد را براى حر آورده بود. مضمون نامه اين بود:حسين را محاصره كن و در سرزمين بى‏آب و علفى فرود آر.كمى‏پيشتر رفتند تا به زمين كربلا رسيدند و فرود آمدند.[27]در ادبيات عاشورا،نسبت به نى و نينوا نيز تعابير عاطفى و عرفانى فراوانى ساخته و به‏كار برده‏اند و صحراى كربلا را پر از نواى حقجويى و حقگويى دانسته‏اند. از آن آتش كه نمرود زمان در جان ابراهيميان افكندبه دشت‏«نينوا»،ناى حقيقت از«نوا»افتاد. ولى...مرغ شباهنگ حقيقت،از نواى ناله‏«حق،حق‏»نمى‏افتد.[28]پی نوشتها:1- تحرير الوسيله،امام خمينى(ره)،ص 237.2- فرهنگ فارسى،معين.3- همان،ج 44،ص 278.4- سفينة البحار،ج 1،ص 377. 5- امالى صدوق،ص 124. 6- با استفاده از«انقلاب تكاملى اسلام‏»،ص 824 با تلخيص. 7- ر.ك:«تاريخ طبرى‏»،ج 4،ص 300،298،و 299(طبع قاهره،1358 ق). 8- الكامل،ابن اثير،ج 2،ص 558. 9- الفتوح،ابن اعثم،ج 5،ص 177. 10- حياة الامام الحسين،ج 3،ص 175. 11- الكامل،ج 2،ص 560. 12- سفينة البحار،ج 1،ص 136،الكامل،ج 2،ص 567. 13- بحار الانوار،ج 45،ص 21. 14- لغت‏نامه،دهخدا. 15- بحار الانوار،ج 79،ص 88. 16- به روايات مربوط به تعزيه و ماتم و نوحه در بحار الانوار،ج 79،ص 71 تا 113 مراجعه كنيد. 17- موسيقى مذهبى ايران،ص 7. 18- همان،ص 29. 19- نگرشى به مرثيه سرايى در ايران،عبد الرضا افسرى،بررسى گسترده‏اى از سابقه اين كار در ايران و انواع مرثيه‏سراييها دارد. 20- لغت‏نامه،دهخدا. 21- همان. 22- موسوعة العتبات المقدسه،ج 8،ص 32 و 38. 23- لغت‏نامه،دهخدا. 24- آثار البلاد و اخبار العباد،قزوينى،ص 55(چاپ امير كبير). 25- الحسين فى طريقه الى الشهاده،ص 136. 26- لغت‏نامه،دهخدا. 27- مقتل الحسين،مقرم،ص 227. 28- قبله اين قبيله،ص 73. منبع: فرهنگ عاشورا
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 204]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن