پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1849822783
اعجاز روانشناختی قرآن در گستره اجتماع
واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
اعجاز روانشناختی قرآن در گستره اجتماع
یکی از انواع اعجازها ،اعجاز روانشناختی در گستره اجتماع میباشد که در معارف بشری همانند ندارد و این، نشانگر آن است که قرآن کریم، قرنها قبل، معضلات روانی افراد و اجتماع را واکاوی نموده و انسانها را به سوی سعادت سوق داده است.
بخش دوم دوم: اعجاز روانی ـ اخلاقی در قرآن کریم، آموزههای روانی اخلاقی فراوانی یافت میشود که قرنها قبل، راهکارهای متعددی در بحث روانی اخلاقی پیش روی جوامع گذاشته است و همگان را به آن فرا خوانده که همانندی برای آنها در معارف بشری یافت نمیشود. به دلیل گسترده بودن این مقوله اعجاز آمیز، بحث را در دو مصداق، پی میگیریم. الف) مقابله با جریان نفاق و دورویی و دوچهرگان در اجتماع مؤثرترین راه درمان بیماری نفاق در عرصه اجتماع، مقابله با منافقین است، چراکه اینان با پاشیدن بذر نفاق در جامعه، سعی دارند که فضای اجتماع را فضایی ملتهب گونه جلوه داده و آشفتگی روانی را در جامعه تزریق نمایند، لذا بر مسئولان جامعه لازم است که با دوچهرگان مقابله نموده و آنان را از اینگونه فعالیتها برحذر دارند. گرچه اهل نفاق، مستحق عذاب دنیوی (نهجالبلاغه، نامه27) و اخروی (ر.ک: توبه/72؛ مائده/33؛ اسراء/72) هستند، ولی اگر اهل نفاق، دشمنی و عداوت خود را ظاهر سازند و علیه مسلمانان، آشکارا به جنگ و مبارزه بپردازند، حکم بغات و محاربان را که مجازات شرعی آنان به تشخیص حاکم و رهبر حکوت اسلامی به میزان جنایت آنان، شامل حالشان گشته و با دستور حاکم شرع اجرا میگردد. میزان حد، نوع جنایت، چگونگی ثبوت جنایت و میزان ترس و وحشتی که باعث اجرای حد میگردد، در کتابهای فقهی بیان شده است. خداوند متعال در سوره مائده قیام مسلحانه و آشکار منافقین را که منجر به نا امنی و تشویش اوضاع جامعه میشود را محکوم میکند و میفرماید: (إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَاداً أَن یُقَتَّلُوا أَوْ یُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِنْ خِلاَفٍ أَوْ یُنفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیَا وَلَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیمٌ)؛ «کیفر کسانى که با خدا و فرستادهاش مىجنگند و براى فساد در زمین مىکوشند، فقط این است که کشته شوند؛ یا به دار آویخته گردند؛ یا دستهایشان و پاهایشان، بر خلاف (یکدیگر، یعنى یکى از راست و یکى از چپ)، قطع شود؛ یا از سرزمین (خود) تبعید گردند؛ این، بر ایشان رسوایىاى در دنیاست؛ و در آخرت عذاب بزرگى برایشان است» (مائده/33). 1ـ وظیفه مردم در قبال منافقین اگر منافقین دشمنی و عداوت خود را آشکار نکرده و به صورت پنهانی به کارشکنی، جاسوسی و ترویج فساد و فتنه مشغول باشند، از اجرای برخی احکام و حدود شرعی محفوظ میماند، اما مرم باید به نکاتی در این زمینه توجه داشته باشند. برخورد هوشیارانه، دوری از معاشرت با آنان، زیرنظر داشتن آنان همراه با مشورت با علماء و بزرگان و... از جمله وظائف مردم در این زمینه به شمار میرود. مسلمانان باید به گونهای با آنان رفتار نمایند که منافقین در میان اجتماع، خوار و ذلیل گردند تا زمینههای فتنهگری و فساد آنان از بین برود. همچنین آگاهان و قدرتمندان باید چهره کثیف و روباهصفتانه آنان را آشکار و مردم را از مقاصد شوم و پلیدشان آگاه سازند و برنامه مراقبت و احتیاط را که همان برنامه قرآن و پیامبر در برابر منافقین است را به کار بندند. البته ناگفته پیداست که مردم در انجام وظایفشان باید با بزرگان و اندیشهوران مشورت نمایند و کاری را که به صلاح جامعه است، انجام دهند، چراکه برخورد عاطفی و غیرمسئولانه، پیامدهای ناگواری را به دنبال خواهد داشت. همانطور که ذکر شد، معالجه نفاق گاهی به دست عامل خارجی بوده و تسکین درد به عهده حکومت بوده و آنان با اجرای حدود شرعی در قبال نفاق آشکار که به طور علنی و در مقابل انظار مردم قرار میگیرد تا حدودی این معضل درمان میشود ولی در نوع دوم درمان، هوشیاری و مراقبت همه جانبه مردم را طلب میکند که منافق را از صحنه فعالیت خارج و او را با رسوایی به تسلیم و شکست روبهرو سازند (حسینی، سید محمد، دوچهرهگان (نفاق، آفت دین و اجتماع)، 162). 2ـ علاج نفاق توسط شخص مبتلا درمان نوع دیگری از نفاق، به خود شخص مبتلا برمیگردد. این عوامل، گرچه دشوار و نیازمند تمرین، ممارست و ریاضت است، اما اگر انسان به عواقب سوء نفاق نیک بیندیشد، در خواهد یافت که هم باعث رنج و زحمت و هلاکت خویش گردیده و هم موجبات ضرر و زیان دیگران را فراهم آورده است؛ هم خود را در دنیا به حزن و غم و سرگردانی مبتلا ساخته و هم آخرت خویش را از دست داده و در نهایت موجبات خشم خداوند را فراهم آورده است. این نوع درمان بیشتر در مورد افرادی است که ضعف ایمان دارند و نادانی آنان باعث ابتلای به نفاق گردیده است. این بحث حتی در مورد افرادی که مدعی دانایی و آگاهیاند نیز میتواند صادق باشد. به هر حال اگر چنین شخصی، توانایی و ویژگیهای نهفته در خود را باز یابد و بداند که با کمک اراده، هر کاری که خارج از توان او باشد را میتواند انجام دهد و با تمرین و ممارست، برآن فائق آید، به سرعت میتواند این رذیله شوم را درمان نماید. بنابراین شخص مبتلا، با تفکر درباره خویش و بهرهگیری از اراده آهنین و همت والا برای رفع این بیماری، میتواند بر آن فائق آید (حسینی، سید محمد، دوچهرهگان، نفاق آفت دین و اجتماع/ 164). امام خمینی(ره)، با الهام از آیات قرآن و روایات، درمان نفاق را از دو طریق ممکن دانسته و به مبتلایان به این بیماری، سفارش مینماید که:الف) تفکر در مفاسد دنیوی و اخروی که مترتب بر این رذیله است. در دنیا اگر مردم، آدمی را به نفاق و دورویی بشناسند و او به این صفت زشت معرفی گردد، از انظار مردم افتاده و رسوای خاص و عام میگردد و در نزد تمام اقران و امثال بی عرض و آبرو میگردد. او را از مجالسشان طرد و شخصیت او را دچار تشویش و پریشان حالی میکنند. در آخرت مکنوناتش، آشکار گشته و با دو زبان از آتش محشور و با منافقین و شیاطین معذب میگردد. ب) جدیت و کوشش در مقام عمل، برای دور شدن از این صفت زشت و اینکه انسان، مدتی در افعال و اعمال خود مواظبت کند و مراقب حرکات و سکنات خویش باشد و افعال و اقوال خود را در ظاهر و باطن یکسان نماید و تظاهرات و تدلیسات را عملاً کنار بگذارد و از خداوند منان در خلال این احوال، توفیق طلب نماید که او را بر نفس اماره مسلط گرداند و در این اقدام و علاج با او همراهی فرماید. (موسوی خمینی(ره)، سید روح الله، اربعین/136ـ137). 3ـ مبارزه با طبقهگرایی و اشرافیت بر پایه اصالت زور و زر یکی از مهمترین زمینههای پرورش نفاق در اجتماع، طبقهگرایی و اشرافیت است. منافقین برای در دست داشتن قدرت، ثروت و اشرافیت بر دیگر طبقات، از هیچ تلاشی دریغ نمیورزند و به کسی اجازه ورود به این باند قدرت و ثروت را نمیدهند تا بدین وسیله خود را همیشه عزیز و مؤمنان را ذلیل نمایند، غافل از آنکه عزت مخصوص خدا و رسول و مؤمنین است. برای مبارزه با طبقهگرایی و اشرافیت بر پایه اصالت زور و زر، باید اقداماتی انجام گیرد. ابتدا باید طرز تفکر خود برتر بینی منافقان، که ناشی از غرور و تکبر از یکسو و گمان به استقلال در برابر خداوند متعال از سوی دیگر میباشد، اصلاح گردد، از اینرو لازم است که نگاهی به صدر اسلام بیفکنیم آنگاه که منافقین دارای قدرت و ثروت بوده و با تمام کارشکنیها و توطئههای آنان در جامعه نوپای اسلامی عاقبت، مسلمین برآنان فائق آمدند و قدرت و ثروت ایشان راهی از پیش نبرد و با تشکیل حکومت مسلمانان و قدرتمندی آن، تفکر خود برتر بینی و خودکامگی آنان نابود گردید. (ر.ک: ابن قطب، سید، فی ظلال القرآن، 1، 45؛ ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، 24/162ـ 164) قرآن کریم از برخی کارشکنیهای مشرکین و منافقین در برابر مسلمین اینگونه یاد میکند: ـ (هُمُ الَّذِینَ یَقُولُونَ لاَتُنفِقُوا عَلَى مَنْ عِندَ رَسُولِاللَّهِ حَتَّى یَنفَضُّوا وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلکِنَّ الْمُنَافِقِینَ لاَیَفْقَهُونَ یَقُولُونَ لَئِن رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِینَةِ لَیُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَلکِنَّ الْمُنَافِقِینَ لاَیَعْلَمُونَ)؛ «آنان کسانى هستند که مىگویند: «براى کسانى که نزد فرستاده خدا هستند (اموالتان را) هزینه نکنید تا اینکه پراکنده شوند.» در حالى که منابع آسمانها و زمین، فقط از آنِ خداست ولیکن منافقان فهم عمیق نمىکنند. مىگویند: «اگر به مدینه بازگردیم، قطعاً، عزیزترین (افراد)، ذلیلترین (افراد) را از آن (شهر) بیرون مىرانند!» در حالى که عزّت فقط براى خدا و براى فرستادهاش و براى مؤمنان است ولیکن منافقان نمىدانند» (منافقون/7ـ 8). 4 ـ برچیدن تبعیضگرایی، انحصارطلبی و امتیازخواهی تبعیضگرایی و انحصارطلبی از دیگر معضلات اجتماعی است که زمینه رشد نفاق را در جامعه فراهم میآورد. با برچیدن و از بین بردن آن، تا حدودی بستر رشد نفاق از بین خواهد رفت. منافقین، همواره خودشان را از دیگران برتر دیده و خواستار موقعیتهای ویژه اجتماعی و اقتصادی بودهاند. منشأ این معضل، غرور، تکبر، زیادهخواهی و انحصارطلبی آنان است. آنان خود را عاقل و هوشیار و مؤمنان را سفیه و سادهلوح و خوشباور میپندارند. قرآن کریم در برابر این ادعا میفرماید: (وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ آمِنُوا کَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ کَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ أَلاَ إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلکِن لاَیَعْلَمُونَ)؛ «و هنگامى که به آنان گفته شود: «همانگونه که مردم ایمان آوردند [شما هم] ایمان آورید.» مىگویند: «آیا همان گونه که سبکسران ایمان آوردند، ایمان بیاوریم؟!» آگاه باشید که فقط آنان سبکسرند و لیکن نمىدانند» (بقره/13). منافقین، افراد پاکدل، حق طلب و حقیقتجو را که با مشاهده آثار حقانیت در دعوت پیامبر اکرم(ص) سر تعظیم فرود آوردهاند را سفیه میدانند و شیطنت، دورویی و انحصارطلبی خویش را دلیل بر هوش و درایتشان میشمرند. آری! در منطق آنان، عقل جایگاهش را با سفاهت تعویض نموده است، لذا قرآن کریم در جواب آنان چنین میفرماید: (إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلکِن لاَیَعْلَمُونَ). آیا این سفاهت نیست که انسان، مسیر زندگی خود را مشخص نکند و در میان هر گروهی به رنگ آن گروه درآید و همواره به دنبال انحصارطلبی و تبعیضگرایی و امتیازخواهی باشد و به جای تمرکز و وحدت شخصیت، دوگانگی و چندگانگی را پذیرا باشد و استعداد و نیروی خود را در طریق شیطنت، توطئه، انحصارطلبی و تخریب روحی دیگران به کارگیرد (ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، 1/95 ـ 96). از اوصاف و رفتاری که در این آیات برای منافقین آورده شده، مشخص میگردد که اینان از جهت طبقه، یک دسته محدود و ممتاز اشرافیاند. مردمی که راههای فریب و اغفال اکثریت و ساخت و ساز با هر دستهای را با تجربههای گذشته آموختهاند (چونان که معنای لغوی نفق و نفاق هم اشاره به همین است) و مقیاس حق و باطل و پیروزی و شکست را وضع موجود و اندیشهها و تجربههای گذشته و حال خود میپندارند. اینان چون مغرور به قدرت فکری یا مالی و یا معلومات محدود خود میباشند، حق و قدرت آن را چنان که باید، درک نمیکنند.در برابر این طائفه، عامه روشن ضمیر و پاک فطرت مردم میباشند که کمتر دچار بیماریها و علل نفسانیاند. بدین جهت حق را بهتر درک مینمایند و استقامت و فداکاریشان بیشتر است. جمله (کَمَا آمَنَ النَّاسُ)، این نکته را گوشزد مینماید که عامه مردم چون عنوان و صفت آنان آلوده نگشته و دچار عصبیت طبقاتی و یا نژادی یا قومی نبودهاند، ایمان آوردهاند.از نظر نفاق پیشگان مغرور، مومنین سفیه، خوشباور و سبک مغز هستند. آنها هنگامی که ایستادگی و مقاومت مؤمنین را با تمام مشکلات و مصائب، مشاهده میکردند خصوصاً هنگامی که مسلمانان مهاجر و انصار فقیر و ژندهپوش مدینه را مینگریستند که محصور دشمنان داخل و خارج هستند، از نظر اینان، امیدواری و پایداری مسلمانان جز سبکسری و عاقبت نیاندیشی و سادهلوحی، چیزی دیگرنبود، غافل از این که در واقع خود نمونه کامل سفاهت بودند. ب: نهادینهسازی فرهنگ حجاب و عفاف در اجتماع سیمای حقیقی حجاب، حضور در لباسی است که زن با کمک آن بتواند بدون آسیبهای اجتماعی و روحی به انجام وظایف دینی و اجتماعی خود همت گمارد. دلایل عقلی برای فوائد و آثار حجاب و عفاف فراوان است و در متون دینی نیز نقلها و روایات معتبر بسیاری برای بیان این آثار و فواید موجود است که از آن جمله میتوان امنیت اجتماعی، تعالی معنوی، سلامت روحی و بهداشت جنسی، آرامش و استحکام خانواده را برشمرد. حجاب ضمن تأثیر بر سلامت اخلاقی جامعه، پاکی و طهارت و ارتقای شخصیت زن، نه تنها مانع آزادی او نمیشود، بلکه به او نقش دفاعی در برابر آسیبهای فردی و اجتماعی میبخشد.در قرآن برای تشریع حجاب و حدود آن، آیاتی چند وجود دارد که به برخی از آنان اشاره میشود. خداوند سبحان در آیه 59 سوره احزاب میفرماید:(یَا أَیُّهَا الْنَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنَى أَن یُعْرَفْنَ فَلاَ یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَّحِیماً)؛ «اى پیامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مومنان بگو: «از پوششهاى بلند (چادرمانند) شان به خودشان نزدیک کنند، این [کار] براى اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند نزدیکتر است؛ و خدا بسیار آمرزنده مهرورز است» (احزاب/59). علامه طبرسی در ذیل این آیه مینویسد: جلباب، عبارت از روسری بلندی است که هنگام خروج از خانه، زنان به وسیله آن سر و صورت خود را میپوشانند... مقصود این است که با روپوشی که زن بر تن میکند، محل گریبان و گردن را بپوشانند. اکثر لغتشناسان، جلباب را چیزی شبیه به چادر معنا کردهاند. (فراهیدی، خلیل ابن احمد، کتاب العین، 6، 132) در معنای آیه فوق کلمات دیگری نیز به کار رفته (مانند جیب یا جید و خمار) که تحقیق در آنها نشان میدهد که قرآن چه اندازه در تبیین حدود حجاب زنان، دقیق و جامع سخن گفته است. از سیاق و روح این آیه شریفه میتوان دریافت که بخش مهمی از امنیت روحی و اجتماعی زنان و ایمنی از آزار فاسقان، در گرو پوشاندن است. نیز در سوره نور به تفصیل درباره حجاب و حرمت نگاه به نامحرمان اینگونه سخن به میان آمده است: (قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلاَ یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلاَیُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِیإِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِیأَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرأُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلاَیَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ)؛ «(اى پیامبر!) به مردان مؤمن بگو دیدگانشان را (از نگاه حرام) فرو کاهند و دامانشان را (در امور جنسى) حفظ کنند؛ که این براى آنان [پاک کنندهتر و] رشدآورتر است؛ [چرا] که خدا به آنچه با زیرکى انجام مىدهند آگاه است. و به زنان مؤمن بگو دیدگانشان را (از نگاه حرام) فروکاهند و دامان (عفت)شان را حفظ کنند و زیورشان را آشکار ننمایند، جز آنچه از آنها که ظاهر است؛ و باید روسرىهایشان را بر گریبانهایشان (فرو) اندازند و زیورشان را آشکار ننمایند جز براى شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدران شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران شوهرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان (هم کیش)شان، یا آنچه (از کنیزان) مالک شدهاند، یا مردان (خدمتکار) تابع (خانواده) که (از زنان) بىنیازند، یا کودکانى که بر امور جنسى زنان آگاه نشدهاند؛ و پاهایشان را (به زمین) نزنند تا آنچه از زیورشان پنهان مىدارند، معلوم گردد؛ و اى مؤمنان! همگى به سوى خدا بازگردید، باشد که شما رستگار (و پیروز) شوید». (نور/ 3ـ31) و در سوره احزاب، آیه 32 خطاب به همسران پیامبر میفرماید: (یَا نِسَاءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلاَ تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلاَ مَعْرُوفاً)؛ «اى زنان پیامبر! (شما) همچون یکى از زنان (معمولى) نیستید؛ اگر خودنگهدارى مىکنید، پس به نرمى (و ناز) سخن نگویید، تا کسى که در دلش (نوعى) بیمارى است طمع ورزد؛ و سخنى پسندیده بگویید» (احزاب/32). در آیات یاد شده، از چند نوع حجاب، سخن به میان آمده است:ـ نگاه عفیف؛ (قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ)؛ «(اى پیامبر!) به مردان مؤمن بگو دیدگانشان را (از نگاه حرام) فرو کاهند». نگاه غیر عفیف و شهوتآلود، بذر شهوت را در دل میافشاند. (ر.ک: بحرانی، هاشم، البرهان، 3/129؛ قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، 2/101؛ ابن بابویه القمی (الصدوق)، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین، من لایحضر الفقیه، 18؛ سبزواری، محمد، جامع الاخبار، 407). (لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ)؛ «به زنان مؤمن بگو دیدگانشان را (از نگاه حرام) فروکاهند». ـ گفتار عفیف؛ (فَلاَ تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ)؛ «پس به نرمى (و ناز) سخن نگویید، تا کسى که در دلش (نوعى) بیمارى است طمع ورزد». ـ کردار عفیف؛ (وَلاَ یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ)؛ «نیز چنان پاى بر زمین نزنند تا آن زینت که پنهان کردهاند دانسته شود». 1ـ حجاب و سلامت اخلاق جامعه هرچه گرایش جامعه به حجاب شدت یابد، از مفاسد اخلاقی و اجتماعی (ر.ک: مظاهری، حسین، اخلاق در خانه/ 168) و بسیاری از ناهنجاریهای روحی ـ رفتاری (ر.ک: محلوجی، محمد، نهاد خانواده در اسلام/ 13) کاسته میشود. سلامت اخلاق جامعه، از اهداف عالیه اسلام است. حجاب زن، به نص قرآنکریم، عفاف اوست و عفاف او، خدمتی است به سلامت جامعه (ر.ک: مصطفوی، سیدجواد، حجاب وآزادی/ 45) زن با پوشش شرعی خود، خانواده را استوار و پا برجا میسازد و بیهوده، افراد را تحریک نمیکند و هوسها را بر نمیانگیزد و مردها را به مفسده نمیکشاند. زن با پذیرش حجاب اسلامی، بزرگترین و ارزندهترین خدمات را به خانواده و جوانها و بالاخره جامعه میکند، زیرا اخلاق، پاکی و فضیلت را رونق میبخشد. زنانی که جسم خود را پر بهاتر از آن میدانند که اجازه دهند، هر چشمی از آن تمتع گیرد، هر هوسی بدان گرایش یابد، بر مسند والای فضیلت نشستهاند. کار اینگونه زنان، پیامبرگونه است؛ زیرا بعثت پیامبران، به منظور تکمیل و تتمیم اخلاق است(ر.ک: ابن سعد(کاتب الواقدی)، محمد الطبقاتالکبری، 1/193). اسلام از بیحجابی و بدحجابی بیزار و متنفر است، زیرا این گروه هستند که با متزلزل کردن اخلاق و فضیلت، اسلام را در بین مردم ضعیف و لگدمال میکنند و از همه مهمتر ارزش خود را در جامعه به حراج گذارده و خود را با کالا، همانند میکنند... (ر.ک: شیرازی، عبد الکریم، مظلومیت زن در طول تاریخ، ترجمه لاله بختیاری و محمد حسن تبرائیان/78) و از بعد دیگر این کار آنان نوعی خیانت به امنیت روانی همسرشان تلقی میشود. (ر.ک:مشایخی، مهدی، پاسداران عفت/ 83 ـ 84). منتسکیو، حقوقدان و دانشمند فرانسوی، درباره تاثیر مخرب مخدوش شدن عنصر حجاب و عفاف در امنیت روانی و اخلاقی، میگوید:از دست رفتن عفت زنان به قدری تاثیرات بد و معایب و نواقص تولید میکند و روح مردم را فاسد میسازد که اگر کشوری دچار آن شود، بدبختی زیادی از آن ناشی میگردد به همین جهت، قانونگذاران با وجدان، همواره عفت را به زنان توصیه میکنند و از آنها وقار و رعایت موازین اخلاقی را توقع دارند. (هاشمی رکاوندی، سید مجتبی، مقدمه ای بر روانشناسی زن/198). به عنوان نمونه بیماریهای روانی کشورهای غربی بسیار بیشتر از کشورهایی است که افراد آن، حریم عفت، حیا و حجاب را رعایت میکنند. (ر.ک: پریور، علی، نابسامانیهای روانی و بیماریهای حاصل از آن/ 70). در فرهنگ غرب مادیگرا، زن کالا دانسته شده و با تراضی زن و همسر، متهم به زنا تبرئه شده و پرونده مختومه میگردد که نظیر آن در جاهلیت هم کمتر رواج داشت.(ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینه جلال وجمال/ 46ـ53). بدینسان، زنان با حجاب، خدمتگذار واقعی دین و اخلاق هستند و به تعبیر امام خمینی، دامان زنان، دامان تربیت نسل است و پاکدامنی آن سبب پاکی نسل میشود. (ر.ک: موسوی خمینی، سیدروح الله، جایگاه زن در اندیشه امام/120-121) و در مقابل، زنان بیحجاب و بدحجاب، عامل براندازی و بنیانکنی دین و اخلاق هستند. 2ـ حجاب و استحکام شخصیت اجتماعی زن یکی از مهمترین اثرات حجاب، استحکام شخصیت زن در اجتماع و در نهاد خانواده است، بدین سان سوءظنها از بین رفته و اطمینان مرد به زن بیشتر شده و با تن دادن به هر مصیبت و مشکلی، سعی میکند از حریم خانوادگی خود دفاع کند. (ر.ک: قائمی، علی، خانواده و مسائل همسران جوان/ 249؛ رشید پور، مجید، تعادل و استحکام خانواده/ 186-191) اسلام مخصوصاً تاکید کرده است که زن هر اندازه متینتر، با وقارتر و عفیفتر حرکت کند و خود را در معرض نمایش برای مرد نگذارد، بر احترامش افزوده میشود. در ادیان آسمانی پیشین و فرهنگهای متمدن، همواره رعایت عفت و حیا (حجاب) و وجود حریم بین زن و مرد، مورد تاکید بزرگانشان بوده است. (ر.ک: محمدی نیا، اسد الله، بهشت جوانان/180ـ187). حجاب وسیلهای است در خدمت زن تا موفقیت خویش را در جامعه تحکیم کرده و شخصیت و احترام خویش را فزونی بخشد. قرآنکریم در این زمینه میفرماید: (یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَبَناتِکَ وَنِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَکانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً)؛ «اى پیامبر، به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که چادر خود را برخود فرو پوشند. این مناسبتر است، تا شناخته شوند و مورد آزار واقع نگردند. و خدا آمرزنده و مهربان است» (احزاب/ 59) ویلیام جیمز روانشناس معروف، در تایید این مطلب چنین مینویسد:زنان دریافتند که دست و دل بازی، مایه طعن و تحقیر است. این امر را به دختران خود یاد دادند. (محمدی آشنایی، علی، مسئله حجاب/ 35).با توضیحات فوق روشن شد که حجاب، مصونیتی برای زن در اجتماع ایجاد میکند که موجب استحکام شخصیت زن در جامعه میگردد و آرامش روان شخصیتی برای زن و بهداشت روان اخلاقی برای جامعه، فراهم میآورد. از سوی دیگر، حجاب موجب امنیت اجتماعی و در نتیجه تامین بهداشت روانی در اجتماع میگردد. خلاصه آنکه آموزههای اخلاقی قرآن (مثل مقابله با نفاق و نهادینه کردن فرهنگ حجاب) تأثیرات اعجاز آمیز در سلامت روانی ـ اخلاقی جامعه دارد. این آیات قرآن نظامی منسجم و تأثیرگذار دارد که در معارف بشری همانند ندارد. منابع 1. ابن بابویه القمی (الصدوق)، ابوجعفر محمد بن علی، من لایحضر الفقیه، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، 1413ق. 2. ـــــــــــــــــــــــــ ، ابوجعفر محمد بن علی، الامالی، (بی جا)، انتشارات کتابخانه اسلامیه، 1362ش. 3. ابنسعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت، دارصادر، (بی تا). 4. ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب، تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی، قم، علامه، 1379ش 5. ابن ماجه، محمد بن یزید، سنن ابن ماجه، تحقیق: محمدفواد عبدالباقی، چاپ اول، بیروت، دارالاحیاءالتراث العربی، 1395ق. 6. انصاری، ابی اسماعیل عبدالله، منازل السائرین، قم، انتشارات بیدار،1381 ش. 7. ایروانی، جواد، اخلاق اقتصادی از دیدگاه قرآن و حدیث، چاپ اول، مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی،1384ش. 8. بحرانی، هاشم، البرهان، چاپ سوم، (بی جا)، موسسه الوفا،1403ق. 9. پریور، علی، نابسامانیهای روانی و بیماریهای حاصل از آن، تهران، آسیا، 1354ش. 10. پورلیالستانی، حسن ابراهیم، اهداف و مبانی مجازات در دو رویکرد حقوق جزا و آموزهای دینی، نشر بوستان کتاب، 1387ش، چاپ اول. 11. ترمذی(ابو عیسی)، محمد بن عیسی، سنن الترمذی(الجامع الصحیح)،تحقیق:احمد محمد شاکر، بیروت، دارالاحیاءالتراث العربی،(بی تا). 12. تمیمی آمدی، عبد الرحمن بن محمد ، غررالحکم و دررالکلم، ترجمه محمد علی انصاری، تهران، (بیتا). 13. حسنی، علیاکبر، جرمها و مجازاتها در اسلام، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1362ش، چاپ چهارم. 14. حسینی، سید محمد، دو چهره گان(نفاق آفت دین و اجتماع)، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، 1377ش. 15. رشید پور، مجید، تعادل و استحکام خانواده، تهران، اطلاعات، 1378ش. 16. رضایی اصفهانی، محمدعلی، پژوهشی در اعجاز علمی، رشت، انتشارات کتاب مبین، 1380ش. 17. سابق، سید، فقه السنه، بیروت، دارالکتاب العربی، بی تا. 18. ساعی، احمد، درآمدی برشناخت مسائل اقتصادی، سیاسی جهان سوم، تهران، نشر قومس، 1375ش، چاپ دوم. 19. سبزواری، محمد، جامع الاخبار، قم،موسسه آل البیت، 1414ق. 20. شریف النسبی، مرتضی، چرخه توسعه راهنمای رشد شتابان، تهران، موسسه خدماتی فرهنگی رسا، 1375ش، چاپ اول. 21. شیرازی، عبدالکریم، مظلومیت زن در طول تاریخ، ترجمه لاله بختیاری و محمد حسن تبرائیان، (بیجا)، (بینا)، 1364ش، چاپ اول. 22. صادقیان، احمد، قرآن و بهداشت روان، قم، انتشارات پژوهشهای تفسیر و علوم قرآن، 1386ش، چاپ اول. 23. طباطبائی (صاحبریاض)، سید علی بن محمد ابیمعاذ، ریاض المسائل فی تحقیق الاحکام بالدلائل، قم، موسسه آل البیت، 1418ق، چاپ اول. 24. طباطبایی، سیدمحمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1417ق. 25. عاملی(شهید اول)، محمد بن مکی، الدره الباهره من الاصداف الطاهره، ترجمه وتصحیح عبدالهادی مسعودی، قم، انتشارات زائر، 1379ش. 26. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران، چاپخانه علمیه، 1380ش. 27. فتال نیشابوری، محمد بن حسن، روضه الواعظین، قم، منشورات الرضی،( بی تا). 28. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، تحقیق: الدکتور مهدی المخزولی، قم، انتشارات اسوه، 1414 ق. 29. فرقانی، منصور، مبانی فقهی و حقوقی جرائم علیه تادیب کودک ، تهران، انتشارات سازمان انجمن اولیاء و مربیان، 1379ش، چاپ اول. 30. فیض کاشانی، محمد بن مرتضی، محجه البیضاء، قم، انتشارات جامعه مدرسین،1383 ش. 31. قائمی، علی، خانواده و مسائل همسران جوان، تهران، انتشارات امیری، 1368ش. 32. قربان حسینی، علیاصغر، جرمشناسی و جرمیابی سرقت، انتشارات جهاد دانشگاهی، 1371ش، چاپ اول. 33. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، قم، دارالکتاب، 1367ش، چاپ چهارم. 34. کلینی، ابوجعفر محمد بن یعقوب، اصول الکافی، شرح محمدباقر کمرهای، تهران، چاپ اسلامیه، (بی تا). 35. محلوجی، محمد، نهاد خانواده در اسلام، تهران، دانشگاه تربیت معلم، 1370ش. 36. محمدی آشنایی، علی، مسئله حجاب، (بی جا)، ارم، 1370ش، چاپ دوم. 37. محمدی نیا، اسد الله، بهشت جوانان، قم، سبط اکبر، 1379ش. 38. محمدی ریشهری، محمد، التنمیه الاقتصادیه فی الکتاب والسنه، قم، دارالحدیث، 1380ش، چاپ اول. 39. مشایخی، مهدی، پاسداران عفت، قم، شفق،1352ش. 40. مصطفوی، سیدجواد، حجاب و آزادی، (بی جا)، سازمان تبلیغات اسلامی، 1369ش، چاپ سوم. 41. مظاهری، حسین، اخلاق در خانه، قم، اخلاق، 1374ش. 42. مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، چاپ اول، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1374ش. 43. موسوی خمینی، سید روحالله، جایگاه زن در اندیشه امام، تهران، ستاد بزرگداشت یکصدمین سال تولد امام، (بیتا). 44. ـــــــــــــــــــــــــــــ ، تحریر الوسیله ، قم، دارالعلم. بی تا، چاپ اول. 45. ـــــــــــــــــــــــــــــ ، اربعین، تهران، مرکز نشر فرهنگی رجاء، 1368 ش 46. نمازی، حسین، نظامهای اقتصادی، تهران، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، 1374ش، چاپ اول. هاشمی رکاوندی، سید مجتبی، مقدمه ای بر روانشناسی زن، قم، شفق، 1370ش. منبع: مجله قرآن و علم شماره 8 ادامه دارد ...
92/11/01 - 02:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
اعجاز نجومي قرآن
اعجاز نجومي قرآن اعجاز علمي در سه مورد جاذبه عمومي سختي تنفس و كمبود اكسيژن در آسمان و حركتهاي خورشيد وجود دارد و در برخي موارد در صورت فراهم آمدن معيارهاي اعجاز علمي ميتوان آنها را اعجاز دانست بخش سوم و پاياني 12 هفت آسمان قرآن در پنج آيه با عبارت سَبْعَ سَمَاوَاتٍ بقرکنفرانس فراسوی همبستگی و گفتمان قرآن کریم برگزار شد
دوشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۲ - ۱۳ ۴۳ کنفرانس فراسوی همبستگی گفتمان قرآن کریم درباره تنوع فرهنگی و انسجام اجتماعی در یونان برگزار شد به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا به مناسبت هفته وحدت و میلاد پیامبر اعظم ص کنفرانسی تحت عنوان فراسوی همبستگی گفتمان قرآن کریم درباره تنوع فرهنگیمعاون فرهنگي اجتماعي اداره اوقاف همدان:نتايج مرحله استاني مسابقات قرآن كريم در همدان اعلام شد
معاون فرهنگي اجتماعي اداره اوقاف همدان نتايج مرحله استاني مسابقات قرآن كريم در همدان اعلام شد معاون فرهنگي اجتماعي اداره اوقاف و امور خيريه استان همدان گفت نتايج مرحله استاني سي و ششمين دوره مسابقات استاني قرآن كريم در همدان اعلام شد به گزارش خبرگزاري فارس از همدان حجتالاسلاماین همه ثواب، فقط برای خواندن یک سوره از قرآن
این همه ثواب فقط برای خواندن یک سوره از قرآن هر تلاوتی قرائت هست ولی هر قرائتی تلاوت نیست با این توضیح که قرائت قرآن تنها خواندن قرآن است اما تلاوت قرآن شمرده خواندن قرآن است به همراه تدبّر و اندیشه در معنای آن و عمل به احکام آن و امید به وعدهها و هراس از تهدیدها و عبروزیری که تفاوت آیه قرآن با ضرب المثل را نمیداند!
وزیری که تفاوت آیه قرآن با ضرب المثل را نمیداند اشتباه فاحش وزیر اطلاع رسانی بحرین در استفاده از چند آیه قرآنی به عنوان ضرب المثل های قدیمی عربی با موجی از انتقادها علیه وی در پایگاه های اجتماعی همراه شده است به گزارش سرویس دینی جام نیوز "سمیره رجب" پس از درج آیاتدو طایفه کار ضبط قرآن را عهده دار بودند
دو طایفه کار ضبط قرآن را عهده دار بودند حضرت آیت الله ملکوتی با تاکید بر این که استکبار جهانی با تأسیس وهابیت به دنبال ضربه زدن به اصل اسلام است گفت وهابیت هیچ بویی از اسلام نبرده و اعمال آنها خلاف آن چیزی است که اسلام فرموده است به گزارش سرویس دینی جام حضرت آیتمعاون فرهنگي و اجتماعي اداره كل اوقاف و امور خيريه مازندران: خادمين سيوپنجمين دوره مسابقات قرآني كشوري تجليل
معاون فرهنگي و اجتماعي اداره كل اوقاف و امور خيريه مازندران خادمين سيوپنجمين دوره مسابقات قرآني كشوري تجليل ميشوند خبرگزاري آريا دفترمازندران- معاون فرهنگي و اجتماعي اداره كل اوقاف و امور خيريه مازندران گفت خادمين سيوپنجمين دوره مسابقات قرآني كشور در غالب همايش همايش تجليل اتاثير قرآن در رفتارهاي فردي و اجتماعي چشمگير است
تاثير قرآن در رفتارهاي فردي و اجتماعي چشمگير است رئيس اداره تبليغات اسلامي آستارا گفت تاثيرات چشمگير قرآن در رفتارهاي فردي و اجتماعي از التزم عملي هر شهروند به كتاب آسماني است به گزارش گروه استانهاي باشگاه خبرنگاران حجتالاسلام حسن ملائكي پيش از ظهر امروز در جمع مديران قرآني ارئيس ادار تبليغات اسلامي آستارا:تاثير قرآن در رفتارهاي فردي و اجتماعي چشمگير است
رئيس ادار تبليغات اسلامي آستارا تاثير قرآن در رفتارهاي فردي و اجتماعي چشمگير است رئيس اداره تبليغات اسلامي آستارا گفت تاثيرات چشمگير قرآن در رفتارهاي فردي و اجتماعي از التزم عملي هر شهروند به كتاب آسماني است به گزارش خبرگزاري فارس از آستارا حجتالاسلام حسن ملائكي پيش از ظهر اممعاون اجتماعي و فرهنگي شهرداري منطقه 20 خبر دادآغاز به كار كميسيون نماز و قرآن در شهرري
معاون اجتماعي و فرهنگي شهرداري منطقه 20 خبر دادآغاز به كار كميسيون نماز و قرآن در شهرري معاون اجتماعي و فرهنگي شهرداري منطقه 20 از تشكيل و شروع به كار كميسيون نماز و قرآن در اين منطقه خبر داد حبيباله غفوري امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در جنوب استان تهران از تشكيل و شروع بهمدیریت تحوّل در قرآن
مدیریت تحوّل در قرآناگر فرایند انتقال گذار بهخوبی مدیریت نشود سازمان در هنگام انتقال از وضع موجود به آینده ممکن است با مشکل مواجه گردد بدون تلاش در زمینة حفظ میزان شتاب تغییر سازمان در به سرانجام رساندن تغییر با مشکل مواجه خواهد شد بخش اول چکیده از اواسط دهة 1970 رشد سریعگلچيني از زيباترين آيات قرآن
گلچيني از زيباترين آيات قرآن اى بندگان من كه بر خود اسراف و ستم كرده اید از رحمت خداوند نومید نشوید كه خدا همه گناهان را مى آمرزد زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است آیاتی حکیمانه از قرآن کریماگر این قرآن را بر کوه نازل می کردیم او را از ترس خدا خاشع و متلاشی شده می دیدی حشمصادیق شرک در قرآن
مصادیق شرک در قرآن آن هنگام که خدا را با تمام اوصاف شناختیم و در اطاعت و تسلیم نیز یگانه بودیم می توان گفت موحد هستیم به گزارش سرویس دینی جام نیوز شرک به معنای اعتقاد به تعدد و کثرت و عمل بر این اساس است تبیین و تعریف دقیق مفهوم شرک در ضمن اقسام آن ممکن است 1--