تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 12 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هرگاه مؤمن بيمار شود سپس خداوند شفايش دهد، آن بيمارى كفّاره گناهان گذشته و پندى بر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1848293463




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

اعجاز نجومي قرآن


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: اعجاز نجومي قرآن
اعجاز علمي در سه مورد «جاذبه عمومي، سختي تنفس و كمبود اكسيژن در آسمان و حركت‌هاي خورشيد» وجود دارد و در برخي موارد در صورت فراهم آمدن معيارهاي اعجاز علمي، مي‌توان آن‌ها را اعجاز دانست.


بخش سوم و پاياني

12) هفت آسمان

قرآن در پنج آيه با عبارت سَبْعَ سَمَاوَاتٍ (بقره/ 29؛ فصلت/12؛ ملك/ 3؛ نوح/15؛ طلاق/12) و در دو آيه به صورت السَّماوَاتُ السَّبْعُ (اسراء/44؛ مومنون/86) به صراحت از آسمان‌هاي هفتگانه سخن گفته است. بسياري از مفسران (طبرسي، مجمع‌البيان، ج7، ص161؛ طباطبايي، الميزان في تفسير القرآن، ج15، ص22؛ ابن‌كثير، تفسير القرآن العظيم، ج5، ص409) دو عبارت سَبْعَ طَرَائِقَ (مومنون/ 17) و وَجَعَلْنَا سِرَاجاً وَهَّاجاً (نبا/ 13) را نيز اشاره به آسمان‌هاي هفتگانه مي‌دانند. اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماوَاتٍ (طلاق/12)؛ «خدا كسى است كه هفت آسمان را آفريد». يكي از محققان با اشاره به برخي اكتشاف‌هاي جديد درباره كهكشان‌ها، موضوع هفت آسمان را از معجزه‌هاي علمي قرآن شمرده است (پاك‌نژاد، اولين دانشگاه و آخرين پيامبر، ج1، ص 111).

بررسي

به نظر مي‌رسد تطبيق هفت آسمان به كهكشان‌هاي كشف شده درست نباشد؛ زيرا آن چه از ستارگان كه در آسمان ديده مي‌شوند همگي متعلق به آسمان اول‌اند. شاهد اين ادعا، آياتي‌اند كه ستارگان را تزييني براي آسمان دنيا (نزديك‌تر) مي‌دانند. ماهيت آسمان‌هاي ديگر براي ما معلوم نيست؛ علاوه بر اين كه ممكن است عدد هفت در اين آيه‌ها، عددي كنايي و گوياي كثرت آسمان‌ها باشد.

مسئله هفت آسمان در دوران‌هاي قبل از اسلام نيز مطرح بود و گواه آن، آيه 15 سوره نوح است كه موضوع هفت آسمان را از زبان حضرت نوح7 نقل مي كند و احتجاج آن حضرت به وسيله هفت آسمان بر مشركان، گوياي اين است كه آنان اين موضوع را پذيرفته بودند. با توجه به آن چه گفته شد، اين ادعا معيارهاي اول و چهارم را ندارد و پذيرفتني نيست.

13) سختي تنفس در طبقات بالاي جو

خداوند متعال در سوره انعام، حالت كسي را كه ايمان نمي‌آورد و سينه‌اش تنگ مي‌شود، به كسي تشبيه مي‌كند، كه در آسمان‌ها بالا مي‌رود. چيستي وجه شبه در اين تشبيه، ذهن بسياري از مفسران را به خود مشغول كرده است.وَمَن يُرِدْ أَن يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقاً حَرَجاً كَأَنَّمَا يَصَّعَدُ فِي السَّماءِ (انعام/ 125)؛ «و هر كس را كه بخواهد (به خاطر اعمالش) در گمراهى‏اش وا نهد، سينه‏اش را تنگِ تنگ مى‏كند؛ گويا مى‏خواهد در آسمان بالا برود».

نكات علمي

اقيانوسي از هوا به نام جوّ، پيرامون كره زمين را احاطه كرده است. هوايي كه جوّ را تشكيل داده، مخلوطي از چند گاز است؛ البته نه به صورت تركيب شيميايي. 71% حجم اين مخلوط نيتروژن و21% آن اكسيژن و كمتر از 1% آن آرگون است و مقدار بسيار كمي گاز كربنيك و بخار آب دارد (اتمسفر، ص 29 و سيارات و اقمار، ص63).

نيمي از جوّ تا ارتفاع 5/5 كيلومتري قرار دارد و به طور كلي كل جوّ در ارتفاع 10 كيلومتري از زمين قرار دارد. گازهاي تشكيل‌دهنده جوّ به علت نيروي گرانش، وزن و فشار دارند و لايه‌هاي بالايي بر لايه‌هاي پاييني فشار مي‌آورند و غلظت آن را افزايش مي‌دهند؛ بنابراين ميزان فشار در لايه‌هاي پاييني بيش از لايه‌هاي بالايي است (عدالتي، ص 253؛ ماير، نجوم به زبان ساده، ص224؛ مباني هواشناسي، ص 100).

ديدگاه مفسران

آيت الله مكارم تشبيه در آيه را از قبيل تشبيه معقول به محسوس و معجزه اي علمي مي‌داند؛ زيرا قرآن جمود فكري و تعصب گمراهان لجوج در پذيرش اسلام را، به تنگي نفس حاصل از كمبود اكسيژن براي كسي كه به آسمان صعود مي‌كند، تشبه كرده است (تفسيرنمونه، ج5، ص435؛ پيام قرآن، ج8، ص179).

گودرز نجفي (مطالب شگفت‌انگيز قرآن، ص70) و دكتر سلمان داود السعدي (الاسرارالكون في القرآن، ص110) نيز اين نكته را، اعجازي علمي مي‌دانند. علامه معرفت با اشاره به اين كه فعل «يصّعّد» از ماده «الصُعداء» به معني «به سختي نفس كشيدن» است، آيه را در صدد تشبيه زندگي بدون ايمان، به زندگي و تنفس در آسمان و خارج از جوّ مي‌داند و آن را اعجاز علمي مي‌شمارد (التمهيد في علوم القرآن، ج 6، ص 117).

بررسي

با توجه به اينكه برخي از لغوي‌ها سختي و مشقت را نيز جزء معاني مادّه صعد معرفي مي‌كنند (ازهري، تهذيب اللغة، ج2، ص6؛ ابن‌فارس، مقاييس‌‌اللغة، ج2، ص9) و واژه «الصُعَداء» را از همين ماده و به معناي نفس كشيدن با سختي، عميق و طولاني مي‌دانند (مقاييس اللغة، ج2، ص9؛ فيروزآبادي، همان، ج1، ص 428) و نيز با عنايت به دقت در تشبيه در آيه، و به كار رفتن حرف جرّ «في» به جاي «الي»، مي‌توان آيه را اشاره به يافته‌هاي جديد علمي پيرامون كمبود اكسيژن در طبقات بالاي جوّ دانست و آن را اعجازي علمي از قرآن شمرد.

14) شكاف‌هاي زمين

خداوند متعال در سوره‌ طارق از خلقت انسان، زندگي، معاد و بازگشت او به سوي خدا سخن مي‌گويد و به زميني صدع دارد، قسم ياد كرد مي‌كند و با اين قسم‌ها، بر وقوع حتمي قيامت و حساب‌رسي را تأكيد مي‌كند.وَالْأَرْضِ ذَاتِ الصَّدْعِ (طارق/ 12)؛ «سوگند به زمين شكاف‏دار!».

ديدگاه مفسران

دكتر عدنان الشريف با استناد به يافته‌هاي اخير دانشمندان ژئوفيزيك، مراد از صدع را شكاف‌هاي بين قاره‌ها مي‌داند و مي‌نويسد:«كره‌زمين قطعه واحدي نيست؛ بلكه به چند تكّه عمده تقسيم مي‌شود كه شكاف‌هايي به عمق بيش از صد كيلومتر بين آن‌ها وجود دارد».ايشان اين نكته علمي را كه قرآن به آن اشاره كرده است، از معجزه‌‌هاي علمي قرآن مي‌شمارد (الشريف، من علوم الارض القرآنيه، ص 26).

بررسي

ديدگاه‌ها درباره «صدع الارض» متفاوت است. مفسران آن را به شكافته شدن زمين با گياه، (مجمع‌البيان، ج10، ص472؛ تفسيرتبيان، ج10، ص326؛ تفسير مراغي، ج30، ص 116؛ تفسير الميزان، ج20، ص432؛ تفسير روح‌المعاني، ج3، ص 99) چشمه‌ها و رودها يا به دست انسان‌ها (تفسير نوين، ص135؛ تفسير هدايت، ج 18، ص 23) مي‌دانند.

برخي نيز با مرتبط دانستن صدع زمين با رجع آسمان كه در آيه قبل آمده است، آن را اشاره به شكاف‌ها و دره‌هاي عميقي در پوسته زمين مي دانند كه به دليل بازگشت (رجع) دو اعتدال [كه گردش آن بيست و شش هزار سال به طول مي‌انجامد و محور زمين هر بيست و شش هزار سال يك بار دور مي‌زند]، ايجاد مي‌شود (معرفت، التمهيد في علوم القرآن، ج‌ 6، ص107). از آن‌جا كه واژه رجع به معناي باران نيز به كار مي‌رود و مي‌تواند قرينه‌ بر شكافته شدن زمين به واسطه گياهان باشد؛ نمي‌توان تفاسير ديگر را ترجيح داد و آن را اعجازي علمي دانست؛ زيرا معيار پنجم در اين مورد وجود ندارد.

15) گسترش زمين

خداوند در قرآن به گسترش زمين، كه از نعمت‌هاي بزرگ الهي و زمينه‌ساز حيات روي زمين است، اشاره مي‌كند. وَالْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا (حجر/19؛ ق/7. مدّ الارض در آيه 3 سوره رعد نيز آمده است)؛ «و زمين را گسترانديم».

ديدگاه مفسران

محمد متولي شعراوي (از مفسران و نويسندگان صاحب‌نظر عرب) كروي بودن زمين را از اين آيات استفاده كرده است. وي اين‌گونه بر فهم خويش استدلال مي‌كند:«مدّ در لغت به معناي گسترش است. اين آيات شريفه نيز مطلق زمين را گسترده و مبسوط مي‌دانند؛ نه سرزمين خاصي را، و چون ما هر جاي زمين كه برويم، زمين در چهار طرف ما گسترده شده است، مي‌توان فهميد كه زمين كروي شكل است؛ چرا كه پهن بودن زمين در چهار جهت، آن هم در همه جاي زمين تنها با اين شكل هندسي سازگاري دارد» (متولر، معجزة‌القرآن، ج1، ص92).

او بيان اين ويژگي را از معجزات قرآن مي‌داند و علت اينكه خداوند متعال كرويت زمين را با فعل «مدّ» بيان كرده است، اين نكته مي‌داند كه قرآن خواسته از كلماتي بهره بگيرد كه با مفاهيم رايج در بين مردم عصر نزول مخالفتي نداشته باشد و در عين حال بتواند حقيقت را نيز بيان كند.

بررسي

«مدّ الارض» به گسترده شدن زمين اشاره دارد كه پس از خلقت اوليه ايجاد شد. اين گسترش مي‌تواند به واسطه سرد شدن مواد مذاب اوليه تشكيل دهنده زمين، فرو رفتن يا تبخير آبي كه زمين را فرا گرفته بود (عدالتي، ص248) باشد كه باعث شد بر سطح زمين افزوده شود كه در ظاهر به صورت «پهن و كشيده شدن زمين بر روي مواد مذاب يا آب» جلوه‌گر مي‌شود.

با اين حال نمي‌توان ادعا كرد كه اين آيات در پي بيان كروي بودن زمين است؛ زيرا اثبات اين مدعا كه، اين آيات به روشني به پهن و گسترده بودن زمين در تمام نقاط كره زمين، آن هم در چهار جهت اشاره دارد؛ مشكل است و معيار اول در اين جا وجود ندارد و ادعاي اعجاز اثبات‌پذير نيست.

16) مشرقين و مغربين

تثنيه بودن مشرق و مغرب در برخي آيات، توجه برخي مفسران را به خود جلب كرده است و آنان اين آيه‌ها را با كروي بودن زمين سازگار مي‌دانند.رَبُّ الْمَشْرِقَينِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَينِ (رحمن/ 17. تعبير مشرقين در زخرف/ 38 نيز آمده است)؛ «(او) پروردگار دو خاور و پروردگار دو باختر است».

ديدگاه مفسران

اين آيه به نظر برخي مفسران زمين را به دو نيم كره تقسيم كرده است؛ نيم‌كره‌اي كه در تاريكي شناور است و مشرقي و مغرب ندارد؛ نيم‌كره‌اي كه روشن است و مشرق و مغرب دارد و چون زمين نيم دور به دور خود مي چرخد، نيمه ديگر صاحب مشرق و مغرب مي‌گردد و نيمه اول مشرق و مغرب خويش را از دست مي‌دهد.

با اين حساب، كره زمين در عموميت خود دو مشرق و دو مغرب جداگانه دارد (متولي، همان، ج1، ص24؛ اعجازالقرآن في علوم الجغرافية، ص83؛ ترجمه سبحاني، مرزهاي اعجاز، ص122؛ خويي، البيان في تفسير القرآن، ص 75). يكي از مفسران با ذكر اين احتمال آيه را اشاره به حركت وضعي زمين و معجزه علمي مي‌‌داند كه مردم تا مدت‌ها پس از پيامبر اسلام9 هم از آن بي‌اطلاع بودند (طيب، تفسير اطيب البيان، ج12، ص 376).

بررسي

وجود دو مشرق و دو مغرب همان گونه كه با حركت زمين سازگاري دارد، با سكون زمين نيز تصورپذير است. علاوه بر اين، حركت زمين، قبل از نزول قرآن نيز مطرح بود و دانشمنداني چون ابرخس (161ق. م)، ارسطرخس ساموسي و فيثاغورث حكيم، از آن سخن مي‌گفتند (زماني، هيئت و نجوم اسلامي، ج 1، ص 77)، پس معيار اول، چهارم و پنجم در اين مورد وجود ندارد و نمي‌توان ادعاي اعجاز را موجّه دانست.

17) مشارق و مغارب

مشرق و مغرب در برخي از آيات به صورت جمع به كار رفته‌اند و بيشتر مفسران و انديشمنداني كه به تفسير علمي پرداخته‌اند، اين آيات را با كروي بودن زمين سازگار دانسته‌‌اند. فَلاَ أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ إِنَّا لَقَادِرُونَ (معارج/40. تعبير مشارق در اعراف/137 و صافات/ 5 نيز آمده است)؛ «و سوگند ياد مى‏كنم به پروردگار خاوران و باختران! كه قطعاً ما تواناييم».

ديدگاه مفسران

آيت الله خويي با ذكر اين آيات، كروي بودن زمين را از اسرار هستي مي‌داند كه خداوند متعال در اين آيات از آن پرده برداشته است. ايشان در تبيين مسئله مي‌نويسد:«اين آيات همگي حاكي از تعدد مشرق‌ها و مغرب‌ها و نقطه طلوع و غروب آفتاب است؛ زيرا در صورت كروي بودن زمين، طلوع خورشيد بر هر جزيي از اجزاي آن، ملازم با غروب آن از جزء ديگر است و تعدّد مشرق و مغرب خورشيد، بدون تكلّف، حاكي و دالّ بر كروي بودن زمين مي‌باشد» (ترجمه سبحاني، همان، ص 122).

نويسندگاني همچون، گودرز نجفي، (مطالب شگفت‌انگيز قرآن، ص28) يدالله نيازمند (اعجاز قرَآن از نظر علوم امروزي، ص189) و حسن ابوالعينين (من الاعجاز العلمي في القرآن الكريم، ج2، ص714) از جمله كساني‌اند كه با ذكر اين تفسير از آيه، آن را اعجازي علمي مي‌دانند.

بررسي

تعدّد مشرق و مغرب، در كيهان‌شناسي از امور قطعي شمرده مي‌شود. روايتي از حضرت علي (ع) نيز نقل شده است كه زمين سيصد و شصت مشرق و مغرب دارد (حويزي، تفسير نور‌الثقلين،ج5، ص420). احتمال ديگر اين است كه مشارق ومغارب را اسم زمان بدانيم كه در اين صورت «ربّ المشارق وربّ المغارب» كنايه از ربوبيت الهي در تمام زمان‌ها است. تعدّد مشرق و مغرب علاوه بر سازگاري با كروي بودن زمين، با ديگر اشكال هندسي نيز سازگار است و تنها در صورت مسطح بودن زمين، نمي‌توان چند مشرق و مغرب براي آن تصور كرد.

علاوه براين، حركت زمين قبل از اسلام نيز مشهور بود و حكماي فارس و يونان آن را كره‌اي تمام مي‌دانستند (شهرستاني، اسلام و هيئت، ص182). ظاهراً فيثاغورث (582ـ497 ق. م. اولين كسي بود كه به كروي بودن زمين پي برد و ارسطو (384ـ322 ق. م.) اين مسئله را از طريق خسوف به اثبات رساند (درس‌هايي از ستاره‌شناسي/19 و زمين سياره شماره سه/ 117).

آراتوستن (276 ـ 196ق. م.) كه او را بنيانگذار جغرافياي رياضي مي‌دانند، با اعتقاد به كروي بودن زمين، محيط آن را اندازه گرفت و پس از او ابرخس نيقه‌اي (190ـ120ق. م.) اين كار را دنبال كرد (عدالتي، ص19). با توجه به آن چه گفته شد، معيارهاي دوم، چهارم و پنجم در اين‌جا وجود ندارد و نمي‌توان ادعاي اعجاز را پذيرفت.

18) حركت كوه‌ها

خداوند در سوره‌ نحل به پيامبر(ص)مي‌فرمايد: اين كوه‌ها كه در نگاه تو ثابت و ايستاده‌اند در واقع در حال مرور و حركت‌اند؛ همانندِ حركت ابرها. ديدگاه‌هاي متفاوتي در تفسير حركت كوه‌ها، ارائه شده است كه برخي از آن‌ها ناظر به حركت زمين است. وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ (نمل/ 88)؛ «و كوه‏ها را مى‏بينى، درحالى كه آنها را ثابت مى‏پندارى، و حال آن‏كه آنها هم‏چون حركت ابرها درگذرند».

ديدگاه مفسران

آيت الله مكارم، در اين باره مي‌نويسند:«اين آيه به روشني مي‌گويد، كوه‌ها در حركتند اگرچه به نظر ساكن مي‌آيند. مسلماً حركت كوه‌ها بدون حركت زمين‌هاي ديگر كه به آنها متصل است، معنا ندارد و به اين ترتيب معناي آيه چنين مي‌شود كه؛ زمين‌ها همه با هم با سرعت در حركتند همچون حركت ابرها» (مكارم، قرآن و آخرين پيامبر، ص 154). ايشان در تفسير نمونه با ارائه همين تفسير از آيه، آن را اعجاز علمي قرآن مي‌شمرد. آيت الله معرفت (التمهيد، ج 6، ص162) و دكتر منصور حسب النبي نيز آيه را معجزه علمي قرآن به حساب آورده‌اند (الكون والاعجاز العلمي في القرآن، ص171).

بررسي

برخي از مفسران اين آيه را به حوادث پايان جهان مربوط مي دانند. اين ديدگاه با دلائل و شواهد متعددي نقد شده است (قرآن و كيهان‌شناسي/ 217).به نظر مي‌رسد آن چه تفسير نمونه درباره آيه بيان كرده است، مي‌تواند وجه شبه بين حركت ابرها و كوه‌ها، را به خوبي نشان دهد؛ اما ادعاي اعجاز در اين باره، به دليل نبود معيار چهارم، دقيق به نظر نمي‌رسد؛ زيرا آن گونه كه گذشت، حركت زمين قبل از قرآن نيز در محافل علمي مطرح بود.

19) حركت خورشيد

خورشيد يكي از نعمت‌هاي بزرگ الهي است كه در آياتي از قرآن از آن ياد شده است. برخي از آيات قرآن به حركت خورشيد اشاره دارند. 1. وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لاَِجَلٍ مُسَمّىً (رعد/2؛ فاطر/ 13؛ زمر/5. در لقمان/ 20 نيز به جريان داشتن خورشيد اشاره شده است)؛ «و خورشيد و ماه را رام ساخت هر كدام تا سرآمد معيّنى روان‏اند».

2. وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّلَّهَا (يس/38)؛ «و خورشيد كه تا قرارگاهش روان است». 3. وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ (انبيا/ 33). تعبير كُلٌّ فِي فَلَكٍ يسْبَحُونَ در يس/ 40 نيز درباره خورشيد آمده است)؛ «و او كسى است كه شب و روز و خورشيد و ماه را آفريد، در حالى كه هر يك در مدارى شناورند». در آيه 33 سوره ابراهيم نيز، حركت خورشيد با تعبير «دائبين» بيان شده است.

نكته علمي

امروزه حركت‌هاي زيادي براي خورشيد به اثبات رسيده است. الف: حركت وضعي كه 5/24 روز به طول مي‌انجامد (جعفري، همان، ص 149). ب: حركت انتقالي به سمت شمال آسمان با سرعت 5/19كيلومتر در ثانيه. ج: حركت انتقالي به همراه منظومه شمسي به دور مركز كهكشان با سرعت 225كيلومتر در ثانيه (دنياي ستارگان، ص146؛ ترجمه سبحاني، همان، ص246). د: حركت‌هايي كه در خود خورشيد به دليل گاز بودن جرم آن و انفجارهاي دروني صورت مي‌گيرد (عدالتي، ص98؛ مايكل، اساس ستاره‌شناسي، ص 165).

ديدگاه مفسران

برخي از نويسندگان حركت خورشيد به سوي قرارگاه خود (يس/ 38) را اشاره به حركت خورشيد به سمت ستاره «وگا» مي‌دانند و آيه را بيان كننده معجزه علمي مي‌شمارند (نجفي، همان، ص25). تفسير نمونه نيز تعبير فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ را ناظر به حركت دوراني خورشيد به دور كهكشان و معجزه‌اي علمي مي‌شمارد (مكارم، تفسير نمونه، ج 18، ص389).

احمد محمد سليمان نيز با طرح ادعاي اعجاز، اين آيه‌ها را اشاره به حركت وضعي و انتقالي زمين مي‌داند (نوفل، همان، ص36) دكتر رضايي اصفهاني نيز پس از طرح و بررسي برخي ديدگاه‌ها درباره اين آيات، اعجاز علمي را در اين آيات مي‌پذيرند (رضايي‌ اصفهاني، پژوهشي در اعجاز علمي قرآن،ج1، ص181).

بررسي

به برخي از انواع حركت‌هاي خورشيد (حركت دوراني) در كتاب‌هاي مقدس گذشته اشاره شده است؛ آن جا كه خورشيد را همچون پهلواني مي‌داند كه با دويدن در ميدان، شادي مي‌كند (كتاب مقدس/مزامير داود/مزمور نوزدهم/ بند5)؛ اما ديگر حركت‌هايي كه مي‌توان آن‌ها را از تعبيرهايي چون «تجري» (جريان داشتن)، «لمستقرّ» (تا قرارگاهش) يا «لاجل مسمي» (تا زمان معين)، فهميد، از نوآوري‌هاي قرآني است و مي‌تواند اعجازي علمي به شمار رود.

20) دخان در آخرت

يكي از اتقاق‌هايي كه در آستانه قيامت رخ خواهد داد، پراكنده شدن دودي آشكار در آسمان است. خداوند اين مسئله را عذابي براي مردم گناهكار مي‌داند. فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّماءُ بِدُخَانٍ مُبِينٍ (دخان/10)؛ «پس نگهبان (و منتظر) روزى باش، كه آسمان دودى آشكار آورد».

ديدگاه مفسران

برخي از نويسندگان، با توجه به آياتي كه به بازگرداندن آسمان به صورت اوليه‌اش اشاره دارند (انبيا/ 104)، اين دود را مانند دودي مي‌دانند كه در آغاز آفرينش وجود داشت و ذكر اين نكته علمي را اعجاز قرآن معرفي مي‌كنند (هميمي، الاعجاز العلمي في القرآن الكريم، ص 35).

بررسي

با توجه به سياق آيات، به نظر مي‌رسد كه دخان در قرآن (دخان/10؛ انبيا/ 104) در معناي متفاوتي به كار رفته باشد. در سوره دخان، دود عذابي براي غير مومنان شمرده شده است هذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ (دخان/11)؛ علاوه بر اين، صفت «مبين» براي اين دود نشان از تفاوت آن با دودي است كه در سوره انبيا از آن ياد شده است. تعبير يَغْشَى النَّاسَ (همان) نيز بيانگر اين مسئله است كه در آن زمان، انسان‌ها وجود دارند و آن را مشاهده مي‌كنند؛ در حالي كه بنابر فرضيه‌هاي علمي در اين زمينه، در آن زمان ديگر انساني باقي نمانده است.

21) كوه‌ها، ميخ‌هاي زمين

قرآن بارها از كوه‌ها به عنوان ميخ‌هايي نام مي‌برد كه بر زمين كوبيده شده‌اند تا آن را از لرزش و فروپاشي باز دارند. نقش كوه‌ها در اين مسئله، از اسراري است كه هنوز به خوبي كشف نشده است.وَالْجِبَالَ أَوْتَاداً (نبأ/ 7)؛ «و كوه‏ها را ميخ‏هايى».وَأَلْقى‏ فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَن تَمِيدَ بِكُمْ (نحل/15. در آيات متعددي، از كوه‌ها با تعبير رواسي ياد شده است)؛ «و در زمين، [كوه‏هاى‏] استوارى افكند، [مبادا] كه شما را بلرزاند».

ديدگاه مفسران

برخي از صاحب نظران، با اشاره به نقش كوه‌ها در جلوگيري از لرزش و فروپاشي زمين، معرفي كوه‌ها به عنوان ميخ‌هاي زمين را اعجازي علمي مي‌دانند (ابوالعينين، من الاعجاز العلمي في القرآن الكريم، ج2، ص160؛ معرفت، التمهيد في علوم القرآن، ج 6، ص 155؛ اعجاز قرآن از نظر علوم امروزي، ص 187)؛ چرا كه كوه‌ها همچون ميخ، اجزاي زمين را به هم متصل كرده‌اند و مانع فروپاشي آن هنگام حركت مي‌شوند.

بررسي

اگر از نظر علمي ثابت شود كه كوه‌ها مانع از هم پاشيدگي و قطعه قطعه شدن زمين در اثر حركت آن مي شوند، مي‌توان گفت اين آيات علاوه بر بيان نقش كوه‌ها، به حركت زمين نيز اشاره دارند؛ چرا كه آيه كوه‌ها را به عنوان محافظاني در برابر آثار سوء حركت زمين معرفي مي‌كند كه همچون ميخ‌هايي بر بدنه زمين كوبيده شده‌اند. زمين نوعي حركت در پوسته جامد خويش دارد كه به حركت قارّه‌اي (Crustal morment) مشهور است. در صورتي كه نقش كوه‌ها در حفاظت از زمين دربرابر آثار سوء اين نوع حركت به اثبات برسد، مي‌توان آيه را اشاره به اين حركت زمين نيز دانست و آن را معجزه‌اي علمي شمرد.

22) خاموشي خورشيد

مرگ خورشيد از موضوع‌هاي مطرح در دانش نجوم است. آياتي از قرآن كريم نيز به اين حقيقت اشاره دارند.إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ (تكوير/1)؛ «هنگامى كه خورشيد در هم پيچيده شود».

نكته علمي

خورشيد پس از سوزاندن هيدروژن و هليوم، چون دماي كافي براي سوزاندن كربن برخوردار نيستند، فرو مي‌ريزند (براي آشنايي با مفهوم فروريزش ر.ك. به: اساس ستاره‌شناسي، ص 274) و به صورت غول قرمز (Red-iant) درخواهد آمد (همو). در اين زمان خورشيد آن قدر بزرگ خواهد شد كه احتمالاً‌ مدار عطارد و زهره را در بر خواهد گرفت. در مرحله بعدي، خورشيد به كوتوله سفيد (White dwar) تبديل خواهد شد و در پايان دماي آن به صفر مطلق (Absolute manitude اين دما برابر 273 درجه سانتيگراد زير صفر است) كاهش خواهد يافت. (عدالتي، ص 97).

ديدگاه مفسران

به عقيده يكي از نويسندگان اين آيه پايان يافتن انرژي خورشيد را متذكر مي شود. وي پس از ادعاي اعجازي علمي در مورد آيه مي‌نويسد:«اين مسئله امروز بي‌ترديد است كه سوخت خورشيد كم مي‌شود تا رو به خاموشي رود. در قرآن عزيز، سوره تكوير به نام خاموشي است» (عرفان، اعجاز در قرآن كريم، ص 155).

بررسي

آيات متعددي به مرگ خورشيد اشاره دارند و با تعابيري همچون لاَِجَلٍ مُسَمّىً (رعد/ 2؛ فاطر/13؛ زمر/ 5. در لقمان/ 20 نيز به جريان داشتن خورشيد اشاره شده است)؛ «تا سرآمد معيني» از پايان يافتن عمر خورشيد سخن مي‌گويند. تعبير «تكوير» نيز كه به معناي درهم پيچيده شدن است، مي‌تواند به مراحل پاياني عمر خورشيد و كم نور شدنش اشاره داشته باشد.

نكته مهم در اين مورد و برخي موارد مشابه اين است كه اين آيات درباره وقايع پايان اين جهان و قيامت سخن مي‌گويد و در آن زمان تغييرهاي نظام هستي ناگهاني و يك‌باره رخ خواهد داد؛ در حالي كه مرگ خورشيد كه در دانش نجوم بررسي مي‌شود، روندي طبيعي دارد و ميليون‌ها و حتي ميلياردها سال به طول خواهد انجاميد.

اين نكته موجب مي‌شود درتطبيق اين دو مسئله بر هم، برخي پرسش‌ها و ابهام‌هايي پيش آيد كه نياز به تأمل و تحقيق بيش‌تري دارد؛ البته با توجه به اين كه در تفكرهاي نجومي قديمي به ارث رسيده از ارسطو، خورشيد و اجرام فضايي (مافوق القمر) ابدي و زوال ناپذير بودند (ارسطو، در آسمان، ص43 و 50. از اوگستين تا گاليله، ج1، ص‌86)، مي‌توان برخي آيه‌ها را كه ظاهراً از روند طبيعي مرگ خورشيد سخن مي‌گويند، تصحيح كننده اين ديدگاه دانست.

23) نور خورشيد و ماه

قرآن كريم با تعبير متفاوتي از نور خورشيد و ماه ياد مي‌كند. اين تمايز توجه مفسران را جلب كرده است. وَجَعَلَ الْقَمَرَ فِيهِنَّ نُوراً وَجَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجاً (نوح/ 16. اين مضمون در فرقان/61؛ نبأ/ 13 نيز آمده است)؛ «و ماه را در آن (آسمان)ها نورانى قرار داد و خورشيد را چراغى قرارداد».

نكته علمي

خورشيد با انجام فرايند «هم‌جوشي هسته‌اي» به توليد نور و گرما مي پردازد. در اين فرايند چهار هسته هيدروژن پس از هم‌جوشي به يك هسته هليوم تبديل مي‌شود. اين مسئله باعث مي‌شود در هر ثانيه پنج ميليون تن از جرم خورشيد به صورت انرژي الكترو مغناطيسي تابش مي‌شود (اصول و مباني جغرافياي رياضي، ص 116؛ مايكل، همان، ص 165).

ديدگاه مفسران

خورشيد در اين آيه مباركه چراغ و ماه، نور قرار داده شده است. برخي از نويسندگان اين مطلب، را اعجاز علمي قرآن مي‌دانند و مي‌نويسند:«بدون ترديد نورزايي خورشيد و نور مستقل نداشتن ماه در اين آيه تصريح شده است» (عرفان، همان، ص 155).

بررسي

در آيه پنجم سوره يونس به نور خورشيد با تعبير «ضياء» و به نور ماه با تعبير «نور» اشاره شده است. آنچه در برخي از كتاب‌هاي لغت آمده است، مبني بر اين كه «ضوء» نور ذاتي و «نور» نور عارضي است (ابن‌فارسي، همان، ص 332)، مويد نكته‌اي است كه درباره آن ادعاي اعجاز شده است؛ اما دانشمندان از دوران‌هاي پيش از اسلام با توجه به پديده خسوف به عارضي بودن نور ماه پي‌برده بودند و نور و گرمابخشي خورشيد باعث مي‌شد آن را همچون چراغي بدانند. با اين لحاظ معيار چهارم در اين مورد نيست و نمي‌توان ادعاي اعجاز را پذيرفت.

خاتمه

با بررسي‌هايي كه در موارد ادعايي اعجاز نجومي انجام شد، مي‌توان به اين نتيجه رسيد كه اعجاز علمي در سه مورد (جاذبه عمومي، سختي تنفس و كمبود اكسيژن در آسمان و حركت‌هاي خورشيد) وجود دارد و در برخي موارد در صورت فراهم آمدن معيارهاي اعجاز علمي، مي‌توان آن‌ها را اعجاز دانست؛ گرچه امروزه مي‌توان اين موارد را از شگفتي‌هاي علمي قرآن شمرد: وجود موجودهاي زنده در خارج از زمين (شوري/ 29؛ نحل/ 49؛ انبيا/ 4)؛ گسترش آسمان (ذاريات/ 47)؛ نقش كوه‌ها در حفظ زمين (نبأ/ 7).

منابع

1. قرآن‌كريم، ترجمه گروهي زير نظر محمدعلي‌رضايي‌اصفهاني،نشردارالذكر،قم،1384ش،چ دوم.

2. آلوسي، ابوالفضل شهاب الدين سيد محمود، روح‌المعاني في تفسيرالقرآن، داراحياء التراث العربي، بي‌جا، 1405ق، چ چهارم.

3. اِ. اِي. رُي و دي. كلارك، ستاره‌شناسي اصول و عمل، ترجمه سيد احمد سيدي، مشهد، نشر آستان قدس رضوي7، 1366ش.

4. ابن كثير, اسماعيل ابن عمر، تفسير القرآن العظيم، نشر داراحياء التراث العربي، بي‌جا، 1415ق.

5. ابن منظور، محمد ابن مكرم، لسان العرب، نشر دار احياء التراث العربي، بي‌جا، 1412ق.

6. ابو العينين، حسن، من الاعجاز العلمي في القرآن الكريم، نشر العبيكان، 1416ق، چ اول.

7. احمد ابن فارس، معجم مقاييس اللغة، نشر دارالكتب اسلاميه، بيروت، 1420ق، چ سوم.

8. احمد المرسي حسين جوهر، الاعجاز العلمي للقرآن الكريم، نشر جزيرة الورد، بي‌جا، 1421ق، چاپ اول.

9. احمد محمد سليمان، القرآن و العلم، نشر دارالعوده، بي‌جا، 1981م، چ پنجم.

10. ارسطو، در آسمان، ترجمه اسماعيل سعادت، نشر هرمس، بي‌جا، 1379ش، چ اول.

11. اريك اوبلاكر، فيزيك نوين، ترجمه بهروز بيضايي، نشر قدياني، بي‌جا، 1370ش.

12. ازهري، محمد بن احمد، تهذيب اللغة، دار احياء التراث العربي، بي‌جا، 1421ق.

13. استفن ويليام هاوكينگ، تاريخچه زمان، ترجمه حبيب الله دادفرما، نشركيهان، تهران، 1375ش.

14. ايزاك، آسيموف، كوازارها، تپ اخترهاوسياهچالها، ترجمه غفاري محمد رضا، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، تهران، 1375ش، چ چهارم.

15. بحراني، هاشم بن سليمان، البرهان في تفسير القرآن، نشر موسسه اعلمي، بيروت، 1419ق.

16. برانلي، ‌فرانكلين منسفيلد، زمين سياره شماره سه، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، تهران، 1987م.

17. بوكاي موريس، مقايسه‌اي ميان تورات، انجيل، قرآن و علم، ترجمه ذبيح الله دبير، نشر فرهنگ اسلامي، بي‌جا، 1365ش، چ سوم.

18. پاك نژاد، سيد رضا، اولين دانشگاه و آخرين پيامبر، نشر كتاب‌فروشي اسلاميه، چ سوم، 1350ش.

19. جعفري، عباس، فرهنگ بزرگ گيتا‌شناسي، نشر گيتاشناسي، 1379ش، چ چهارم.

20. جوهري، اسماعيل ابن حماد، صحاح اللغة، دار العلم، بيروت، 1404ق، چ سوم.

21. حسين بن علي، ابن سينا، الشفاء، نشر كتابخانه آيت الله مرعشي نجفي، قم، 1405ق.

22. الحويزي، عبدالعلي ابن جمعه العروسي، تقسير نور الثقلين، نشر علميه، قم، 1383 ق.

23. الخطيب، عبدالغني، قرآن و علم روز، ترجمه اسدالله مبشري، نشر مطبوعاتي عطايي، 1362ش.

24. خليل ابن احمد، ترتيب العين، نشر اسوه، بي‌جا، 1414ق، چ اول.

25. خوئي، سيدابوالقاسم، البيان في تفسير القرآن، نشرمؤسسه احياء آثار الامام خوئي، بي‌جا، بي‌تا.

26. خوري شرتوني، سعيد، اقرب الموارد في فصح العربيه والشوارد، اسوه، بي‌جا، 1374ش،چ اول.

27. ديكسون، رابرت. تي، نجوم ديناميكي، ترجمه احمد خواجه نصير طوسي، مركزنشر دانشگاهي، تهران، 1385ش، چ دوم.

28. راغب اصفهاني، مفردات الفاظ القرآن، نشر ذوي القربي، بي‌جا، 1426ق، چ پنجم.

29. رضايي اصفهاني، محمد علي، پژوهشي در اعجاز علمي قرآن، نشر پژوهش‌هاي تفسير و علوم قرآن، قم، 1385ش، چ اول.

30. رضوي، محمد امين، آغاز و انجام جهان بر اساس تئوري جديد، بي‌نا، بي‌جا، 1348ش.

31. زغلول راغب محمدنجار، السماء في القرآن الكريم، نشر دار المعرفة، بيروت، 1425ق، چ اول.

32. زماني قمشه‌اي، علي، هيئت و نجوم اسلامي، نشر سماء، بي‌جا، 1381ش، چ اول.

33. سبحاني، قريب، يعقوب‌پور، زمين در فضا، نشر آفتاب، بي‌جا، 1363ش، چ اول.

34. سيد ارناووط، محمد، الاعجاز العلمي في القرآن الكريم، نشر مكتبة مدبولي، قاهره، 1989م.

35. شريعتي مزيناني، محمد تقي، تفسيرنوين، نشر دفتر نشر فرهنگ معارف‌اسلامي، بي‌جا، 1374ش.

36. الشريف، عدنان، من علم الفلك القرآني، نشر دار العلم للملايين، بيروت، 1990م.

37. همو، من علوم الارض القرآنية، نشر دار العلم للملايين، بيروت، 1993م.

38. شهرستاني، سيد هبة‌الدين، اسلام و هيئت، ترجمه سيد هادي خسروشاهي، نشر دارالعلم، بي‌جا، 1389ق.

39. صادقي، محمد، زمين، آسمان و ستارگان از نظر قرآن، نشر كتاب‌فروشي مصطفوي، بي‌جا، 1356ش، چ دوم.

40. طباطبايي، سيد محمد حسين، الميزان في تفسيرالقرآن، نشر اسلاميه، بي‌جا، بي‌تا، چ دوم.

41. طبرسي، ابي الفضل ابن حسن، تفسير مجمع‌البيان، نشر موسسه اعلمي، بي‌جا، 1415ق، چ اول.

42. طريحي، فخر الدين، مجمع البحرين، نشر موسسة الوفاء، بي‌جا، 1403ق، چ دوم.

43. طنطاوي جوهري، الجواهر في تفسير القرآن، نشر دارالفكر، بي‌جا، بي‌تا.

44. الطوسي، ابي جعفر محمد الحسن، التبيان في تفسير القرآن، نشر علمية نجف، 1376ق.

45. طيب، عبد الحسين، اطيب البيان في تفسير القرآن، نشر اسلام، بي‌جا، 1366ش.

46. عدالتي، تقي و فرخي، حسن، اصول و مباني جغرافياي‌ رياضي، نشر انتشارات آستان قدس رضوي، قم، 1385ش، چ سوم.

47. عرفان، حسن، اعجاز در قرآن كريم، دفتر مطالعات تاريخ و معارف اسلامي، بي‌جا، 1379ش، چ اول.

48. عسكري، ابي هلال، معجم فروق اللغوية، موسسه نشر اسلامي، بي‌جا، 1421ق.

49. فخررازي، محمد بن عمر، شرح أسماء الله الحسني (لوامع‌البينات)، نشر دارالكتب العربي، بي‌جا، 1410ق، چ سوم.

50. فيروز آبادي، مجدالدين، قاموس المحيط، داراحياء التراث العربي، بي‌جا، 1412ق، چ اول.

51. فيومي، مصباح المنير، دار الهجرة، بي‌جا، 1405ق.

52. قمي مشهدي، محمد بن محمدرضا، تفسير كنزالدقائق، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، تهران، 1366ش.

53. قمي، ابوالحسن علي ابن ابراهيم، تفسير قمي، نشر دارالكتاب للطباعة و النشر، بي‌جا، 1387ق.

54. كتاب مقدس، ترجمه فاضل خان همداني، نشر اساطير، 1383ش، چ دوم.

55. كرومبي، آ.سي، از اوگوستين تا گاليله، ترجمه احمدآرام، انتشارات سمت، تهران، 1371ش، چ اول.

56. كليني، محمد بن يعقوب، اصول كافي، نشر دفتر نشر فرهنگ اهل البيت، بي‌جا، 1361ش.

57. مارديني، عبد الرحيم، موسوعة الاعجاز العلمي في القرآن الكريم، نشر دار المحبة، دمشق، 1425ق.

58. ماير دگاني، نجوم به زبان ساده، ترجمه محمدرضا خواجه‌پور، نشر گيتا‌شناسي، بي‌جا، 1382ش، چ دهم.

59. مايكل ا. سيدر، اساس ستاره‌شناسي (جلد1)، ترجمه محمد تقي عدالتي، نشر دانشگاه امام رضا7، تهران، 1384ش، چ دوم.

60. متولي اشعراوي، محمد، معجزة القرآن، نشر مكتبة التراث الاسلامي، بي تا.

61. محمد، راتب النابلسي، موسوعة الاعجاز العلمي في القرآن و السنة (آيات الله في الافاق)، نشر دار المكتبي، بي‌جا، 1425ق، چ اول.

62. محمد سامي، محمد علي، الاعجاز العلمي في القرآن الكريم، نشر دارالمحبة، دمشق، بي‌تا.

63. محمد كامل، عبدالصمد، الاعجاز العلمي في‌الاسلام، نشر دارالمصرية، مصر،1417ق، چ چهارم.

64. محمود، ابن‌عبد‌الرؤوف القاسم، في مسيرة الاعجاز العلمي‌في‌القرآن، نشردارالاعلام، اردن، بي‌تا.

65. مخلص، عبدالرؤوف،‌جلوه‌هايي‌جديد ازاعجازعلمي‌قرآن‌كريم،‌نشرشيخ‌الاسلام، بي‌جا،1376ش.

66. مدرسي، محمد تقي، تفسير هدايت، نشر آستان قدس رضوي7، مشهد، 1378ش.

67. مراغي، احمد مصطفي، تفسيرالمراغي، نشر داراحياء التراث العربي، بي‌جا، 1985م.

68. مرزهاي اعجاز، ترجمه جعفر سبحاني، نشر محمدي، 1349ش.

69. مسترحمي، سيد عيسي، قرآن و كيهان‌شناسي، نشر پژوهش‌هاي تفسير و علوم قرآن، قم، 1387ش، چ اول.

70. مصباح، محمد تقي، آموزش فلسفه، نشر سازمان تبليغات اسلامي، تهران، 1367ش.

71. مصطفوي، حسن، التحقيق في كلمات القرآن‌الكريم، نشروزارت‌ارشاد اسلامي، تهران، 1370ش.

72. معرفت، محمد هادي، التمهيد في علوم القرآن، نشر اسلامي، بي‌جا، 1417ق.

73. مك گراهيل، ترجمه عدالتي، واژه‌نامه نجوم و اختر فيزيك، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، بي‌جا، 1378 ش.

74. مكارم شيرازي، ناصر، پيام قرآن، نشر نسل جوان، قم، 1376ش، چ سوم.

75. همو، تفسير نمونه، نشر دار الكتب اسلاميه، تهران، 1371، چ 28.

76. همو، قرآن و آخرين پيامبر، دارالكتب الاسلاميه، تهران، 1349ش.

77. منصور، حسب النبي، الكون والاعجاز العلمي للقرآن الكريم، نشر دارالفكر العربي، بي‌جا، 1416ق، چ سوم.

78. نجفي، گودرز، مطالب شگفت‌انگيز قرآن، نشر سبحان، بي‌جا، 1378ش، چ دوم.

79. نوري، حسين، دانش عصرفضا، دفتر تبليغات اسلامي، قم، 1375ش، چ دوم.

80. نوفل، عبد الرزاق، القرآن و العلم الحديث، نشر دارالكتاب العربي، بي‌جا، 1393ق.

81. نيكلسون، آين، 186 پرسش و پاسخ نجومي، ترجمه عبدالمهدي رياضي و هادي رفيعي، نشر انتشارات آستان قدس رضوي، مشهد 1375ش.

82. هاچ، پاول، ساختار ستارگان وكهكشان‌ها، ترجمه توفيق حيدر‌زاده، نشرگيتا‌شناسي، 1377ش، چ سوم.

83. هميمي، زكريا، الاعجاز العلمي في القرآن الكريم، نشر مكتبة مدبولي، بي‌جا، 2002م، چ اول.

يوسف الحاج احمد، موسوعة الاعجاز العلمي في القرآن والسنة المطهرة، نشر دار ابن حجر، دمشق، 1423.

حجت‌الاسلام دكتر سيد عيسي مسترحمه/عضو هيئت‌ علمي جامعة المصطفي العالميه

منبع: مجله قرآن و علم شماره 7

پايان متن/

سه شنبه 3 دي 1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 309]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن