تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816414774
غروب خورشيد جود
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
غروب خورشيد جود نويسنده:رضا چگينيمنبع:روزنامه رسالت – شماره6314 جواد از مشهورترين القاب انسانى است با کمالات الهي، امام رضا(علیه السلام) پدرش و زنى پاکيزه دامن به نام سبيکه که به نامهاى خيزران و ريحانه نيز ياد شده است. نامش محمدبن على بن موسىالرضا است و کنيهاش ابوجعفر است ولى به خاطر حسن اخلاق و نيکويى رفتار به القابى چون زکي، مرتضي، قانع، رضي، مختار، منتجب و متوکل خوانده مىشود.خورشيد ولادت امام جواد(علیه السلام) در نيمه ماه رجب سال صد و نود و پنج در مدينه طلوع کرده است؛ خورشيدى که در خانه امام رضا(علیه السلام) درخشيد نه تنها چراغ اميد را در دل خاندان نبوت بلکه در جامعه شيعيان روشن کرد چون همواره خاندان عصمت و طهارت مورد کينه دشمنان قرار مىگرفتند و معمولا در سنين جوانى يا ميانسالى به شهادت مىرسيدند و داشتن فرزند نشان آن بود که حداقل نسل آنها منقطع نمىشود. هنگامى که در سال دويست و سه ا مام رضا به شهادت رسيد فرزند گرامىاش امام جواد(علیه السلام) هفت يا هشت سال بيشتر نداشت و اين از نظر عوام براى جانشينى پدر، کوچک و کودک بود و نمىتوانست شيعيان را هدايت کند ولى از نظر شيعيان واقعى اصلا بعيد نبود که کودک هفت يا هشت ساله به امامت برسد چون به روايت قرآن يحيى در کودکى نبوت يافت و عيسى بن مريم در همان آغاز تولد سخن گفت و پيامبرى خويش را مبنى بر اينکه پيامبرى صاحب دين و شريعت است اعلام نمود و خبر داد؛ “قال ابى عبدالله آتانى الکتاب و جعلنى نبيا” و شيعيان با استناد به آيات قرآن، امامت امام جواد(علیه السلام) را پذيرفتند.برگرد شمع وجودش حلقه زدند، مورخان، تاريخ ولايت امام جواد(علیه السلام) را همان سال دويست و سه در ماه ربيعالاول ذکر کردهاند. هنگامى که شيعيان در مورد امامت بعد از امام رضا(علیه السلام) صحبت مىکردند دچار شک و ترديد شدند که چگونه با کودکى هفت يا هشت ساله بيعت کنند و امامت او را به مردم ابلاغ نمايند در حالى که با عامه مردم روبرو هستند و آنها به راحتى هر مسئلهاى را نخواهند پذيرفت، بعداز مراسم حج در آن سال هشتاد نفر از علماى عصر که همه شيعيان بودند به مدينه رفته و به خدمت عبدالله بن موسى بن جعفر(علیه السلام) رفتند و از او در مورد دين و مذهب سوالاتى پرسيدند. از روى پاسخهايى که از عبدالله بن موسي(علیه السلام) شنيدند دريافتند که او نمىتواند رهبرى جامعه شيعه را به دست گيرد لذا به محضر حضرت امام جواد(علیه السلام) رفتند و سوالات خود را از ايشان پرسيدند و متوجه شدند که پاسخها همه نشان از علم الهى و کرامات از سوى خداوند است و شيعيان هنگامى که جنبه الهى بودن امامت را ديدند جاى هيچ شک و شبههاى در باب کم سن و سال بودن امام جواد(علیه السلام) نمىديدند ولى از طرفى براى توجيه اذهان عمومى که همواره دانايى را با سن و سال مرتبط مىديدند مجبور بودند بسيارى از سوالات دينى مذهبى و حتى سياسى را از امام بپرسند تا پاسخهايى را که از جانب امام جواد(علیه السلام) براى مردم نقل مىکنند الهى بودن امامت ايشان را ثابت کند و به عنوان امام معصوم مورد پذيرش عوام قرار گيرد اگرچه در اين راستا بسيارى از کينهتوزان مانند يحيى بن اکثم (قاضى القضات) سعى مىکردند با طرح سوالاتى عجيب و قريب و مشکلآفرين در مسئله دين و مذهب، امام جواد(علیه السلام) را در پاسخگويى محدود کنند و بدين وسيله اعلام کنند که او آگاهى کامل نسبت به دين و احکام ندارد و از محبوبيت ايشان بکاهد ولى از آنجايى که خداوند، خود نگهبان عترت پيامبر است هيچ وقت آنها موفق نشدند ضربهاى به ايشان وارد کنند جز اينکه خودشان نابود شدند. گاهى اتفاق مىافتاد که مردم خصوصا بسيارى از علماى دنيا طلب کم سن و سال بودن امام را دليل بر کم علم بودن ايشان مىپنداشتند و سعى مىکردند با برپايى مجلس مباحثه در حضور دانشمندان بزرگ مسيحى به بهانه معارفه آن بزرگوار از ايشان سوالاتى بپرسند و بدين وسيله اعتبار ملى ايشان را مخدوش کنند از آن جمله است مجلسى که دارالخلافه مامون به منظور معارفه ابن الرضا(علیه السلام) برگزار شد و دانشمندان بزرگى را از سراسر کشور و حتى خارج از کشور دعوت کردند. امام جواد(علیه السلام) در آن زمان جوانى پانزده ساله بود. هنگامى که همه در مجلس حاضر شدند دانشمندان باورشان نمىشد که نوجوانى کم سن بتواند رهبرى جهان اسلام را برعهده داشته باشد و يا بتواند آن را اداره کند اما امام جواد(علیه السلام) به تمام سوالات، بدون هيچ شک و شبهاى پاسخ مىداد و همگى به علم و آگاهى امام جواد(علیه السلام) و الهى بود ن امامتش واقف گشتند.وقتى مامون به علم و آگاهى امام جواد(علیه السلام) در همه علوم به اطمينان رسيد تصميم گرفت تحت هيچ شرايطى امام را از خود دور نکند زيرا نزديکى امام جواد(علیه السلام) به مامون فوايد بسيارى براى مامون در پى داشت. از جمله اينکه:1- مامون همواره امام را در پيش چشمان خود مىديد و از برنامههاى امام جواد(علیه السلام) آگاه مىشد 2- به راحتى مىتوانست رفت و آمدهايى را که به محضر امام جواد(علیه السلام) مىشد کنترل کند3- حضور يک معصوم در دستگاه خلافت، مهر تائيدى بر خلافت عباسيان بود4- حضور امام جواد(علیه السلام) در خلافت مامون سبب مىشد تا مردم نارضايتى خود را از شهادت امام رضا(علیه السلام) آشکار نکنند.اين دلايل و دلايل ديگر سبب شد تا مامون دختر خود را به عقد امام درآورد و امام جواد(علیه السلام) نيز با شرط به اينکه دختر مامون را مهرى طبق سنت پيامبر يعنى به ميزان مهر فاطمه زهرا(علیه السلام) باشد، پذيرفت، مامون هم شرط امام را قبول کرد و خطبه عقد را براى آنها جارى کرد. مامون خود را از اين وصلت بسيار خرسند مىديد چون گمان مىکرد فرزندى که از ازدواج دخترش و امام جواد به وجود مىآيد مىتواند تاج افتخارى براى او باشد که پدر بزرگ فرزندى از خاندان پيامبر(ص) است. امام به وضوح از اهداف مامون آگاهى داشت ولى براساس پارهاى سياستها وضع موجود را تحمل مىکرد و با پيشنهاد ازدواج با امالفضل دختر مامون موافقت کرد.امام جواد(علیه السلام) بعد از ازدواج با امالفضل براى مدت کوتاهى در بغداد بود تا اينکه تصميم به کوچ از بغداد به مدينه گرفت و همراه همسرش امالفضل به مدينه رفت و تا سال دويست و بيست در مدينه اقامت داشت و در همان سال بار ديگر امام جواد(علیه السلام) به بغداد فرا خوانده شد. مامون در سال دويست و هجده فوت شد و برادرش معتصم جانشين او شده بود. و در سال دويست و بيست که معتصم فقط يک دو سالى بود بر تخت خلافت تکيه زده بود که امام به بغداد آمد و در آن سال امام جواد فقط بيست وپنج سال داشت و معتصم اقدام به برپايى مجالس مناظره بين امام جواد با دانشمندان کرد تا بتواند ابهت و احترام امام(علیه السلام) را در بين مردم آن زمان کم کند اما امام جواد(علیه السلام) با هوشيارى و ظرافت تمام چنان پاسخهاى سنجيدهاى مىداد که جاى هيچ شبههاى به وجود نمىآمد. نقل است روزى قضات بغداد در مور قطع کردن جاى دست دزد دچار اختلاف فتوا شدند، بنابراين به نزد معتصم رفته و درحضور ايشان از امام پرسيدند. امام جواد(علیه السلام) نيز با هوشيارى و درايت بسيار مسئله را حل نمود و فتواى خود را اعلام کرد.معتصم فتواى ايشان را پذيرفت. قاضىالقضات بغداد احمد بن ابىداود که از پيران و صاحب منصبان بود دلگير شد و نپسنديد که فتواى جوانى بر قول او ارجح باشد لذا در خلوت نزد معتصم رفت و گفت پذيرفتن نظر ابن الرضا(علیه السلام) در حکم فقهى مصلحت نبود. چون بنابراين شيعيان او را خليفه واقعى و شما را غاصب حق او مىدانند بنابراين شما با اين کار، حقانيت خلافت اورا تائيد کرديد. معتصم انگيزهاى پيدا کرد که امام جواد(علیه السلام) را از ميان بردارد. امام جواد(علیه السلام) که در سال دويست و بيست براى بار ديگر به بغداد فرا خوانده شد خطرناک بودن سفر و آگاه بون از مسئله شهادت دلايلى است که فرزند گرامىاش امام هادي(علیه السلام) را به جانشينى خود انتخاب و به ديگران معرفى کرد. به هر جهت کينه و خشم و حسادت معتصم نسبت به امام جواد(علیه السلام)، علم سرشار حضرت جواد(علیه السلام) محبوبيت امام جواد(علیه السلام) در بين شيعيان، نارضايتى امالفضل دختر مامون از زندگى با امام جواد(علیه السلام)، تقواى الهى امام جواد(علیه السلام) و عدم همراهى با فساد دربار، همگى عواملى شدند که معتصم تصميم گرفت امام را به قتل برساند.معتصم که از کينه امالافضل نسبت به امام جواد(علیه السلام) آگاهى داشت به او دستور داد تا امام جواد(علیه السلام) را به قتل برساند و امالفضل هم انگور آغشته به زهر را به امام داد و امام جواد(علیه السلام) از آن خورد. زهر در بدن مبارک امام منتشر گرديد و امام جواد(علیه السلام) از نيرنگ امالفضل آگاه شد. در اين لحظه هراسى بر دل امالفضل مستولى شد و از کرده خود پشيمان گرديد و به گريه و زارى پرداخت. امام جواد(علیه السلام) به او فرمود اکنون که به نيرنگى مرا به مرگ نزديک کردهاى گريه مىکني، به خدا قسم به بلايى مبتلا خواهى شد که علاجى نخواهد داشت. پس از مدتى که از شهادت امام گذشت امالفضل به دعوت معتصم به دارالخلافه رفت ولى در اندک زمانى بيمارى ناشناختهاى در بدنش ظاهر شد و همه ثروت خود را براى مداوا خرج کرد ولى درمان نشد. نقل شده که در آخر عمر از تهيدستى بسيار به تکدىگرى روى آورد و جعفر بن مامون که برادر امالفضل بود و خواهرش را به کشتن امام تشويق کرده بود روزى در حالت مستى در چاهى سقوط کرد و جنازهاش را در حالى که بوى تعفن گرفته بود بيرون آوردند.پس از شهادت امام محمد تقي(علیه السلام) هارون بن ابواسحاق به نزد پيکر پاک امام(علیه السلام) که در ناحيه پل برادران بغداد بود حاضر شد. سپس شيعيان و دوستداران و جمعى از مردم پيکر امام جواد(علیه السلام) را تشييع کردند و در مقابر قريش که فعلا به کاظمين معروف است در کنار پدر بزرگ آن حضرت امام موسى کاظم(علیه السلام) به خاک سپردند.
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 351]
صفحات پیشنهادی
غروب خورشيد جود
غروب خورشيد جود نويسنده:رضا چگينيمنبع:روزنامه رسالت – شماره6314 جواد از مشهورترين القاب انسانى است با کمالات الهي، امام رضا(علیه السلام) پدرش و زنى پاکيزه ...
غروب خورشيد جود نويسنده:رضا چگينيمنبع:روزنامه رسالت – شماره6314 جواد از مشهورترين القاب انسانى است با کمالات الهي، امام رضا(علیه السلام) پدرش و زنى پاکيزه ...
خورشيد مدينه
خورشيد مدينه-خورشید مدینهبه یاد بحر حقایق، حضرت صادق علیه السلامزبان رساى اسلام بود و مبین شریعت مصطفى(صلی الله علیه و آله). با سخنانى ... غروب خورشيد جود ...
خورشيد مدينه-خورشید مدینهبه یاد بحر حقایق، حضرت صادق علیه السلامزبان رساى اسلام بود و مبین شریعت مصطفى(صلی الله علیه و آله). با سخنانى ... غروب خورشيد جود ...
غروب خورشید هدایت
غروب خورشيد جود. ... سال بيشتر نداشت و اين از نظر عوام براى جانشينى پدر، کوچک و کودک بود و نمىتوانست شيعيان را هدايت کند ولى از نظر شيعيان واقعى اصلا بعيد ...
غروب خورشيد جود. ... سال بيشتر نداشت و اين از نظر عوام براى جانشينى پدر، کوچک و کودک بود و نمىتوانست شيعيان را هدايت کند ولى از نظر شيعيان واقعى اصلا بعيد ...
نكته غروب خورشيد فضيلت
29 نوامبر 2008 – نكته غروب خورشيد فضيلت-نكته غروب خورشيد فضيلت زندگينامه ... شهادت مظهر جود و سخا امام محمد تقى (ع) جوادالائمه بر عموم مسلمانان تسليت باد.
29 نوامبر 2008 – نكته غروب خورشيد فضيلت-نكته غروب خورشيد فضيلت زندگينامه ... شهادت مظهر جود و سخا امام محمد تقى (ع) جوادالائمه بر عموم مسلمانان تسليت باد.
بهترين لحظات زندگي از نگاه چارلي چاپلين
بدون دليل بخندي To accidentally hear somebody say something good about you. ... از بالاي تپه به غروب خورشيد نگاه کني To make new friends.دوستاي جديد پيدا ...
بدون دليل بخندي To accidentally hear somebody say something good about you. ... از بالاي تپه به غروب خورشيد نگاه کني To make new friends.دوستاي جديد پيدا ...
كيوان و زهره در كنار هم !!
زهره دومين سياره و زحل ششمين سياره از نظر نزديكي به خورشيد در منظومه شمسي ... زهره(ناهید): پس از غروب خورشید، به صورت جسم درخشانی در افق غربی قابل مشاهده است. ... بوالفتح مسعود آنکه اومهر و مه بهرام و کيوان زهره و برجيس و تيرآن به جود و زيب و کين ...
زهره دومين سياره و زحل ششمين سياره از نظر نزديكي به خورشيد در منظومه شمسي ... زهره(ناهید): پس از غروب خورشید، به صورت جسم درخشانی در افق غربی قابل مشاهده است. ... بوالفتح مسعود آنکه اومهر و مه بهرام و کيوان زهره و برجيس و تيرآن به جود و زيب و کين ...
عيد قربان; يادآور آزمون سخت الهي از ابراهيم (ع) عرفه; روزي بسان ...
آنها پس از وقوف در عرفات از طلوع خورشيد تا غروب، به سوي مزدلفه براي شب زنده داري ... را به عبادت و اطاعت خود دعوت كرده، سفره جود و احسان خود را براي آنها گسترده است.
آنها پس از وقوف در عرفات از طلوع خورشيد تا غروب، به سوي مزدلفه براي شب زنده داري ... را به عبادت و اطاعت خود دعوت كرده، سفره جود و احسان خود را براي آنها گسترده است.
بهترين لحظات زندگي از نگاه چارلي چاپلين
To accidentally hear somebody say something good about you. بطور تصادفي بشنوي كه يك نفر ... از بالاي تپه به غروب خورشيد نگاه كني. To make new friends.
To accidentally hear somebody say something good about you. بطور تصادفي بشنوي كه يك نفر ... از بالاي تپه به غروب خورشيد نگاه كني. To make new friends.
فراق فرزند فاطمه(س)
دوست دارم هستىام را پروانهوار در طواف شمع جود وجود خمينى بسوزانم و در فراق فرزند فروزان ... هنگامى كه خورشيد ولايت تو بر خاكيان غروب كرد و در ملكوت، طلوع و تابندگى ...
دوست دارم هستىام را پروانهوار در طواف شمع جود وجود خمينى بسوزانم و در فراق فرزند فروزان ... هنگامى كه خورشيد ولايت تو بر خاكيان غروب كرد و در ملكوت، طلوع و تابندگى ...
شبي چون صبح نوراني
... در آن باز ميشود؛ درهاي خشنودي ]خدا[، آمرزش، فضل، توبه، نعمت، جود، بخشش و احسان. ... كه از غروب خورشيد تا طلوع فجر ندا ميدهد: «آيا توبه كنندهاي هست كه او را بيامرزم؟
... در آن باز ميشود؛ درهاي خشنودي ]خدا[، آمرزش، فضل، توبه، نعمت، جود، بخشش و احسان. ... كه از غروب خورشيد تا طلوع فجر ندا ميدهد: «آيا توبه كنندهاي هست كه او را بيامرزم؟
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها