تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 8 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر كس زياد شوخى كند، نادان شمرده مى شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798375426




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تصوير تنهايي انسان


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: با اين سير پرسرعت تمايل آثار ادبي به سوي ميني‌ماليسم و كوتاه و كوتاه‌تر‌شدن داستان‌ها، گاه به آثاري برمي‌خوريم كه در عين ناتمامي، در همان فرم و شكلي كه خلق شده‌اند، كامل و تمام‌اند و مي‌شود گفت كه داستان‌هاي مجموعه «اشتباه قشنگ» نيز به فراخور مضمون و فرم روايتي كه دارند، چنين‌اند. به‌نظر مي‌رسد كه هر 25 داستان يا داستان‌واره اين مجموعه، طرحي از دغدغه‌هاي ذهني و تراوشات روحي و عاطفي نويسنده هستند. كه انگار نويسنده عامدانه كوشيده تا راه را براي سرازيرشدنشان روي كاغذ، هموار سازد و اين اتفاقي‌ است كه خوب يا بد، در داستان‌هاي اين مجموعه رخ داده است. بعد از خواندن چند داستان از اين مجموعه، به‌نظرمان مي‌رسد كه روح و احساس مشتركي ميان داستان‌ها در جريان است؛ چيزي كه به‌رغم تك‌تك و مستقل بودن هر كدام از داستان‌ها و مضامين آنها، همچون ريسماني همه‌شان را به بند كشيده‌است. پيش‌تر كه مي‌رويم، احساس مي‌كنيم، نويسنده با داستان‌هايش مانند خاطرات روزانه و مانند بستري براي ثبت افكار و احساساتش برخورد كرده‌است؛ و با خواندن داستان آخر، يعني «پوست‌اندازي» به‌وجود چنين رابطه‌اي در ميان داستان‌ها، متمايل‌تر مي‌شويم. اغلب داستان‌ها، طرح‌هاي پررنگ و پركششي با يك درونمايه مدرنيستيِ مشترك هستند؛ تنهايي. تنهايي انسان، به‌صورت نمايش فرديت، در غالب داستان‌ها تكرار شده است؛ تكراري كه با تعمد، موجب انتقال تلقي حضور نويسنده در متن مي‌شود. گويي نويسنده هوشيارانه كوشيده تا سايه‌اي از خود در متن باقي گذارد و استفاده از راوي اول شخص و منِ روايتگر، در غالب داستان‌ها، يعني در 21 داستان از 25 داستان، چنين تلقي‌اي را قوت مي‌بخشد. اما شايد با كمي باريك‌بيني و موشكافي بايد گفت كه پايان‌بندي بسياري از داستان‌ها عجولانه يا به تعبيري ديگر و با اندكي خوش‌بيني، ضربه‌اي است؛ گويي نويسنده در جايي كه خودش تصميم مي‌گيرد و نه بنا بر ضرورت متن، خواننده را گاه شگفت‌زده، زماني سردرگم و در جاهايي منتظر رها مي‌كند و به اين ترتيب پايان اغلب داستان‌ها باز و ناتمام است. اما اين پايان‌بندي باز، نتوانسته داستان‌ها را از آسيب شتابزدگي نجات ببخشد. شاهد مثال اين مدعا، داستان بسيار كوتاهِ «نان» است. در اين داستان، خواننده آن‌قدر شتابزده و باسرعت در جريان سقوط ساسان از مسير سعادت احتمالي- يعني دانشگاه- تا تصادف ضمن مسافركشي در جاده قرار مي‌گيرد كه وقتي در ميان چند جمله نهايي داستان، به صحنه وجود نان در صندوق عقب برمي‌خورد، منطق آن را براي لحظه‌اي فراموش مي‌كند. چه نيازي، ساسان را به اين ورطه مي‌كشاند؟ چه مي‌شود كه او درس را رها مي‌كند، در بنگاه ملك‌پور مشغول مي‌شود و راوي [پدر ساسان] چگونه در آن لحظه رنج‌آور، در رابطه با آن تكه نان و پول خرد‌هاي ريخته‌شده كف جاده، به چنان استدلالي مي‌پردازد؟ شايد اگر قطعه پاياني اين داستان كه در حقيقت تنها قطعه‌اي است كه در آن واقعا به ذهنِ راوي، يعني پدر ساسان نزديك مي‌شويم، با تأمل بيشتري نوشته مي‌شد، يا تصوير بهتري داده مي‌شد، با توجه به قوتِ طرح داستاني آن، نتيجه درخشاني به دست مي‌آمد. ساسان كنار جاده افتاده، رويش چادر كشيده‌اند، در اطرافش مقداري پول ريخته‌اند. در صندوق عقب از جا كنده شده و يك تكه نان خشك توي صندوق عقب به چشم مي‌خورد و اين نشان مي‌دهد كه ملك‌پور دروغ نگفته (ص10/داستان نان). اين شتاب‌زدگي كه در پايان‌بندي برخي داستان‌ها ديده مي‌شود، متأسفانه گاه به نثر داستان‌ها هم تسري يافته است. بسياري از جملات، صرف‌نظر از منظر زيباشناختي، نياز به ويرايش و بازنويسي از سر حوصله و دقت دارند. ويرگول‌‌گذاري‌ها و حتي پارگراف‌بندي‌هاي اغلب داستان‌ها از كم‌دقتي رنج مي‌برند. با اين‌حال، مجموعه داستان اشتباه قشنگ، از نظر طرح داستان‌ها و از لحاظ ژانر كه داستان‌ها به لحاظ كوتاهِ كوتاه بودن، در آن مي‌گنجند و نيز به جهت نگاه و سبك مخصوص دانش‌آراسته در نگارش داستان‌ها، قابل تأمل است. بعد از خواندن داستان‌هاي اين مجموعه احساس مي‌كنيم كه دريچه‌اي تازه به رويمان گشوده شده است. زبان داستان‌ها به‌رغم شتابزدگي نثر، روان و يك‌دست است و شيوه روايت داستان‌ها، حكايت از توانايي بالاي نويسنده براي قصه‌پردازي دارد. مجيد دانش‌آراسته نخستين مجموعه داستان خود را با عنوان «استخوان‌هاي تهي» در سال‌1342 منتشر كرد، از ديگر آثار او، مي‌توان به رمان «نسيمي در كوير»، «خاكستر‌نشين راه طلوع» و «خط خوش شهر» اشاره كرد. منبع:




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 829]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن