تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798634361




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ماجرای مردی که غیرتش سوخت!


واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:



ماجرای مردی که غیرتش سوخت!
روز نو : در این زندگی زنده ماندن دیگر برایم پشیزی نمی‌ارزد. دلم دارد می‌ترکد. دیگر نمی‌توانم خودم را تحمل کنم. تا چند وقت قبل کریستال که مصرف می‌کردم بی‌حس می‌شدم و غم دنیا را فراموش می‌کردم اما حالا تا چشمانم را می‌بندم چهرۀ معصوم دختر کوچولویم را می‌بینم.
من یک پدر هستم و تمام دنیای یک پدر دخترش است. امروز به دیدنش رفتم و با خواهش و التماس از همسرم خواستم اجازه بدهد بچه را ببینم. او و خانواده‌اش اجازه ندادند و می‌گفتند: «دخترت هم از ریخت نحس تو بیزار است.». انگار دنیا روی سرم خراب شد. احساس غریبی هم به درد دل‌تنگی‌ام اضافه شد. ناخودآگاه تصمیم احمقانه‌ای گرفتم و می‌خواستم به زندگی‌ام پایان بدهم. کارشناس اجتماعی پلیس Police حرف خوبی زد. گفت: «اگر چنین کاری می‌کردی، دخترت تو را ضعیف‌ترین آدم روی کرۀ زمین می‌دید.». خانم مشاور کلانتری۱۳ راست می‌گوید. هنوز فرصت دارم گذشتۀ تاریکم را جبران کنم. من زندگی خوبی داشتم. متأسفانه دنبال رفیق‌بازی رفتم و قدر زن بامعرفت و دختر نازنینم را ندانستم. رفیق ناباب مرا به دام مواد‌مخدر کشاند. فکر نمی‌کردم معتاد Addicted شده باشم ولی اعتیاد هستی‌ام را سوزاند. دیگر نمی‌توانستم مثل قبل کار کنم. اوضاع ما روزبه‌روز بدتر می‌شد. همسرم چند‌بار سعی کرد نجاتم دهد اما اراده‌ام نیز مثل غیرتم سوخته بود. اختلاف‌های ما جدی شد و من هم در باتلاق اعتیاد دست و پا می‌زدم. همسرم به خانۀ برادرش رفت. من هم به خانۀ مجردی دوستی رفتم که عامل همۀ بدبختی‌هایم است. دله‌دزدی می‌کردیم تا بتوانیم پول موادمان را جور کنیم. من تا شش سال قبل سیگار هم نمی‌کشیدم. آدم مغروری بودم و هرجا می‌رفتم بوی عطر و ادکلنم می‌پیچید اما حالا به فلاکت افتاده‌ام و ... . امیدوارم هیچ‌کس مثل من خودش را بدبخت و بیچاره نکند.


ركنا




تاریخ انتشار: ۲۹ تير ۱۳۹۶ - ۱۱:۲۷





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: روز نو]
[مشاهده در: www.roozno.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 56]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن