محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1847191366
گونهشناسی تهاجم ماهواره از منظر قرآن و حدیث - بخش دوم و پایانی روابط آزاد و تهدید خانوادهها
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گونهشناسی تهاجم ماهواره از منظر قرآن و حدیث - بخش دوم و پایانیروابط آزاد و تهدید خانوادهها
رسالت رسانه به عنوان وسیله ارتباط جمعی و فرامکانی تأثیرگذاری بر فکر و اندیشه ملّتهاست.
بخش دوم و پایانی
پوشش و رواج فساد و فحشاء
یکی از بارزترین مصادیق آسیبهای رسانههای غربی و ماهوارهها، به جوامع اسلامی، مسئله حجاب است، چراکه حجاب در میان مسلمانان از اهمیّت فوقالعادهای برخوردار است و یکی از اصلیترین ارزشهای یک مسلمان به شمار میآید. از آنجا که غرب و رسانههای آن بر این مسئله وفاق دارند، یکی از راههای نفوذ خود را ترویج بیحجابی، بیحیایی، فساد و فحشاء قرار دادهاست. خداوند متعال در قرآن کریم در مورد پوشش و لزوم حجاب میفرماید: ﴿یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَى أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا: اى پیامبر! به همسران و دخترانت و نیز زنان مؤمنان بگو: جلبابها [= روسرىهاى بلند] خود را بر خویش فروافکنند، این کار براى اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند، بهتر است (و اگر تاکنون خطا و کوتاهى از آنها سر زده توبه کنند)؛ خداوند همواره آمرزنده رحیم است﴾ (الأحزاب/59).
در آیه دیگری در مورد حرمت نگاه به نامحرم و رعایت حدود مَحرَم و نامحرَم میفرماید: ﴿قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ * وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُوْلِی الْإِرْبَه مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ: به مؤمنان بگو چشمهاى خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند، و عفاف خود را حفظ کنند؛ این براى آنان پاکیزهتر است؛ خداوند از آنچه انجام مىدهید آگاه است! *
و به زنان با ایمان بگو که چشمهاى خود را (از نگاه هوسآلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را ـ جز آن مقدار که نمایان است ـ آشکار ننمایند و (اطراف) روسرىهاى خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند، مگر براى شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان همکیششان، یا بردگانشان [=کنیزانشان]، یا افراد سفیه که تمایلى به زن ندارند، یا کودکانى که از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نیستند؛ و هنگام راه رفتن پاهاى خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود (و صداى خلخال که بر پا دارند به گوش رسد)؛ و همگى به سوى خدا بازگردید اى مؤمنان تا رستگار شوید! ﴾ (النّور/31ـ30).
با دقّت در آیات بالا درمییابیم که خداوند متعال هدف از حجاب را دستیابی به تزکیه نفس، طهارت، حیاء، عفّت و پاکدامنی معّرفی فرموده است. تماشای شبکههای ماهوارهای به دلیل پوشش غیراخلاقی و ضدّ اسلامی بازیگران، مجریان و خوانندگان حاضر در برنامههای مختلف آن، موجب از بین رفتن حیاء، عفّت و پاکدامنی میشود و قطعاً بیاعتنایی به رعایت حدّ و مرز در روابط اجتماعی بین مَحرَم و نامَحرَم را به دنبال دارد. حال چگونه میتوان از شخصی که در معرض این هجمه ماهوارهای قرار گرفته، رعایت حریم مَحرَم و نامَحرَم را در محیطهای اجتماعی جامعه که متشکّل از افراد مختلف است، انتظار داشت؟ آیا خانوادهای که این شخص پدر، مادر، یا فرزند آن است، تحت تأثیر منفی او قرار نمیگیرد؟ آیا این خانواده پس از آسیبپذیری در برابر این هجمه، توان و استحکام قبل را دارد؟!
تاریخ مکتوب انسانی مدنی بر این واقعیّت گواه است که همزمان با آغاز زندگی اجتماعی زن در قالب خانواده، خویشاوندان و جامعه، مفاهیم مَحرَم و نامَحرَم و گونهای از حریمگیری و محدودیّت، به عنوان معیار بایدها و نبایدها در برقراری روابط جنسی، شکل معاشرت، چگونگی تماس گفتاری و پوشش بدنی مطرح بوده است و جلوه حجاب، حیاء و عفاف او به حساب میآمده است. یکی از نمادهای حیاء و عفاف، نماد پوشش و لباس است و پایبندی به آن برای زنان کمال و حراست از آن برای مردان، یک افتخار و شرافت به حساب میآید (ر. ک؛ حدّاد عادل، 1370: 28).
محیط خانواده به عنوان مأمن تربیت فرزندان، باید بَری از هر گونه آلودگی باشد و خطرات تهدیدکننده آن شناسایی و در راستای رفع آن تلاش شود. بدیهی است زمانی که برهنگی، فحشاء و تشویق زنان، دختران، مردان و پسران به بیبندوباری جنسی تبلیغ و تشویق شود، حیات انسانی به خطر میافتد و خصوصیّتهای انسانی نابود میشود و به دنبال آن، انسان و انسانیّت هم از بین میرود.
از آنجا که اسلام حامی انسان است و تمام ابعاد وجودی او را در نظر دارد، او را متوجّه خود ساخته است و از پیروی شیطان نهی فرموده است و راهکارهای درستی مانند «ازدواج» را برایش قرار داده که هم باعث تداوم نسل طیّبه است و هم سلامتی روحی و روانی او را تضمین میکند (ر. ک؛ پیرانی، 1387: 78). پیامبر اسلام (ص) نیز درباره اهمیّت خانواده میفرمایند: «مَا بُنِی فِی الْإِسْلَامِ بِنَاءٌ أَحَبَّ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَعَزَّ مِنَ التَّزْوِیجِ: هیچ بنایی در اسلام نزد خداوند محبوبتر و عزیزتر از ازدواج نیست» (مجلسی، 1403ق.، ج100: 22).
رواج فساد و فحشاء یکی از مظاهر بارز انحطاط فرهنگی به شمار میآید. از این رو، قرآن کریم به آن توجّه ویژهای مبذول داشته است و به دلیل جنبههای ویرانگری که فساد در جامعه دارد، به بیان پیامدهای آن میپردازد. نقش تربیتی و فرهنگی پوشش و لباس بر انسان و اجتماع برای کسی پوشیده نیست. رابطه لباس و فرهنگ به اندازهای قوی است که گویی انسانها با لباس خود با یکدیگر صحبت میکنند و هر کس با زبان لباس خویش خود را معرّفی مینماید. اینکه کیست و از کجا آمده است و به چه دنیا و فرهنگی تعلّق دارد.
حتّی در قرآن کریم خداوند متعال زن و شوهر را لباس یکدیگر میداند: ﴿... هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ: آنها لباس شما هستند؛ و شما لباس آنها (هر دو زینت هم و سبب حفظ یکدیگرید) ﴾ (البقره/187). لباس هر انسان پرچم کشور وجود اوست؛ پرچمی که او بر سر خانه خود نصب کرده است و با آن اعلام میدارد که از کدام فرهنگ تبعیّت میکند. در احادیث آمده که «مَنْ تَشَبَّهَ بِقَومٍ فَهُوَ مِنْهُمْ: هر که خود را به گروهی شبیه سازد از آن گروه است» (مجلسی، 1403ق.، ج11: 174).
روابط آزاد و تهدید خانوادهها
خانواده که هسته مرکزی جامعه تلقّی میشود، از اهمیّت فوق العادهای برخوردار است؛ زیرا نه تنها بستر تربیت فرزندان و محلّ شکلگیری شخصیّت آنان است، بلکه مبیّن الگویی مناسب برای تشکیل خانواده آیندهشان محسوب میشود. قرآن کریم نیز در آیات متعدّدی زن و شوهر صالح را ستوده است و زندگی زناشویی را مایه آرامش مرد و زن قلمداد مینماید؛ به عنوان نمونه: ﴿وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّهوَرَحْمَه إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ: و از نشانههاى او اینکه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و در میان شما مودّت و رحمت قرار داد. در این نشانههایى است براى گروهى که تفکّر مىکنند! ﴾ (الرّوم/21).
نگاه محبّتآمیز زن و شوهر به یکدیگر، سبب نگاه رحمتآمیز الهی است. این محبّت بیبدیلِ والدین نسبت به یکدیگر، هم باعث ایجاد آرامش و دلگرمی برای فرزندان میشود و هم زن و شوهر را در قبال یکدیگر متعهّدتر و مسئولیّتپذیرتر میکند. ماهواره به عنوان یکی از رسانههای غربی، در صدد از هم پاشیدن کانون پُر مهر و محبّت خانواده است و از هیچ راهی برای وارد کردن نیش زهرآلود خود، مضایقه نکرده است و آثار خطرناکی را برای خانواده به همراه دارد. مهمتر از همه اینکه سبب بیتعهّد شدن زوجین نسبت به یکدیگر میشود و با دیدن فیلمها و روابط آزاد زن و مرد نامحرم با هم، کمکم قبح این عمل شنیع و کاملاً ضدّ ارزشی برایشان ریخته، حتّی نسبت به یکدیگر مشکوک میشوند.
از سوی دیگر، فرزندان با دیدن شخصیّتهای بیقید و بند ماهوارهای و الگوگیری از پدر و مادری که خود گرفتار آلودگی شدهاند، در روابط خویش در محیط بیرون خانواده با نامحرم، بدون در نظر گرفتن محدودیّت عمل میکنند و نسبت به داشتن روابط درونخانوادگی نیز بیمیل و رغبت میشوند. این در حالی است که روزبهروز گزارشهای فراوانی مبنی بر مخرّب بودن این آنتن شیطانی به سمع و نظر ما میرسد. جهان غرب با ساخت هزاران فیلم ضدّ اخلاقی و منافی عفّت و نیز تکثیر آن به صورت لوح فشرده یا گذاشتن بر روی اینترنت یا پخش آنها در شبکههای ماهوارهای به شدّت دین و ایمان و اعتقاد مسلمانان را نشانه گرفته است و همان کاری را که در اعصار گذشته در اندلس انجام دادند، امروزه به شکل بسیار عمیقتر و حساب شدهتری اجرا میکنند. از طرف دیگر، ترویج فمینیسم از دیگر آفاتی است که مستقیماً کانون گرم خانواده را متزلزل میکند.
این دیدگاهها که با مفاهیم «آزادی زنان» یا «برابری زنان و مردان» مطرح میشود، تبلیغی وسیع برای بیبندوباری جامعه، روابط جنسی آزاد و ظاهر شدن زنان در جامعه مانند مردان به حساب میآید، حال آنکه اسلام ناب محمّدی، آزادی را برای هر انسان و برابری را ویژگی فطری عموم بشر، اعمّ از زن و مرد، میداند و با تعریف عدالت اسلامی، شرایط و مقتضیّات زن و مرد را در هر موضوع، در نظر میگیرد. این استفاده ابزای از زن، منجر به از هم پاشیدن بسیاری از روابط اصیل خانوادگی، از بین رفتن قابلیّت ربوبیّت زن و عواطف مادری، نادیده گرفتن ظرافت زن و قوای جسمی او، عادی شدن سقط جنین و کمرنگ شدن اهمیّت نسل پاک به عنوان یکی از بنیادیترین ارزشها در نهاد خانواده میشود (ر. ک؛ تقیپور، 1388: 180ـ170).
جوامع غربی همواره سعی در دامن زدن به مسائل مربوط به زنان و خدشهدار کردن حیثیّت اجتماعی آنان داشتهاند. آنها به دلیل اعتزال از بینش دینی، ظاهربینانه تفکّر دینی را عامل دور ماندن زنان از حقوق خود و به نوعی ظلم به آنها میدانند. بسیاری از مویهکنندگان بر آزادی و برابری زنان، به تبع فرهنگ غربی، برای زنان شأن مردان را قائل شدهاند و از آن با عنوان برابری زن و مرد، سخن میگویند، درحالی که در حقیقت، با این کار همه آنچه را که از مردان ساخته است، از زنان میطلبند و با در نظر نگرفتن شرایط و مقتضیّات ویژه جسمانی، نفسانی و عاطفی زن بزرگترین ظلم را بر آنها روا میدارند. در مثَل چنان است که انسانِ بیتوجّهی بخواهد بگوید: «پُرتقال در عین پرتقال بودن طعم و مزه سیب بدهد یا رنگ و بوی سیب را داشته باشد!» (شفیعی سروستانی، 1390: 79).
مِستر هَمفر جاسوس انگلیسی (بریتانیایی) در خاطرات خود، به کتاب هزار صفحهای اشاره مینماید که در آن از راهکارهایی برای گسترش نقاط ضعف مسلمانان سخن به میان آمده است. یکی از این راهکارها به بحث أخیر ما ارتباط دارد. او مینویسد: «میتوانیم بین مسلمانان این مسئله را رواج دهیم که «اسلام زن را تحقیر میکند و با ذکر جملاتی از قرآن و حدیث، راستی ادّعای خود را تأکید نماییم؛ مثلاً بگوییم: ﴿الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء...: مردان، سرپرست و نگهبان زنانند... ﴾ (النّساء/34). این مسئله میرساند که آنها میخواهند تلقین کنند که زنان توانایی مراقبت از خود را ندارند» (ر. ک؛ خاطرات مستر همفری جاسوس انگلیس در کشورهای اسلامی، 1379: 121).
اگر با نگاهی عمیق وضع خانوادههایی را که متلاشی شدهاند، مورد مطالعه قرار دهیم، به آسانی درمییابیم که مهمترین عامل آن ضعف اصول اخلاقی طرفین یا یکی از آندو است. حال این والدین هستند که باید مبانی اخلاقی را به فرزندان خود انتقال دهند و آنها را برای زندگی آینده تعلیم و تربیت نمایند. در جراید میخوانیم که بسیاری از نامههای شکایتآمیز از وضع زندگی زناشویی، از جانب کسانی است که زندگی پدر و مادر خود را به عنوان نمونه مطرح کردهاند.
بنابراین، خانواده بستر تشکیل شخصیّت فرزندان است و هسته مرکزی جوامع آینده خواهد بود، لذا والدین باید در تعلیم و تبیین روابط مَحرَم و نامَحرَم به فرزندان خود دقّت لازم را مبذول دارند (ر. ک؛ حقّانی زنجانی، 1366: 87). بدین ترتیب خود را مدّعی دفاع از حقوق زنان میدانند، در حالیکه بزرگترین آسیب را به زنان و به تبع آن، به خانواده، یعنی بستر اجتماع، وارد میآورند.
تجدّد و مُدگرایی
از آنجا که انسان ذاتاً حسّ تنوّعطلبی دارد، همواره نسبت به مُد و تجدّدگرایی تمایل نشان داده است و این پدیده که بیشتر در قشر جوان جامعه دیده میشود، حاکی از حسّ «نوجویی» و «امروزی» شدن آنان است و یک پدیده طبیعی در جهت ارضای این نیازها محسوب میشود. البتّه امامان معصوم (ع) به امر زیبایی و تجمّل در (حدّ معمول) توصیه میفرمودند، به عنوان نمونه امام صادق (ع) میفرماید: «إِنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ یُحِبُّ الْجَمَالَ وَ التَّجَمُّل وَ یُبْغِضُ الْبُؤُسَ وَ التَبَاؤُّسْ: همانا خداوند زیبایی و تجمّل را دوست دارد و از فقر و فقرنمایی خوشش نمیآید» (کلینی، 1385 ق.، ج 6: 440).
پیامبر اکرم (ص) نیز میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ إِذَا أَنْعَمَ عَلَی عَبْدٍ أَنْ یَرَی أَثَرَ نِعْمَتِهِ عَلَیْه: همانا وقتی خداوند نعمتی به بندهای داد، دوست دارد اثر نعمت خود را بر او ببیند» (ابنشعبه حرّانی، 1383ق.: 53). این، جنبه مثبت و معمول تجمّلگرایی است که خداوند و ائمّه اطهار (ع) بر آن تأکید کردهاند. امّا مشکل جایی پدید میآید که رسانههای غربی، بهویژه ماهواره، از این حسّ فطری سوء استفاده کرده، به دنبال مُدگرایی، القاء شیوههای رفتاری ـ هنجاری و ارزشهای خاص در میان جوانان و نوجوانان یا حتّی میانسالان میپردازد. هرگاه سخن از مُدگرایی به میان میآید، مفهوم غربگرایی نیز به ذهن میرسد؛ زیرا پس از رشد تکنولوژی در اروپا سنّتها مورد انتقاد قرار گرفت و جامعه به تدریج، اندیشهها، سبک زندگی و نوع لباس را تغییر داد و در حال حاضر نیز بیشترین مُدهایی که در جامعه و بهویژه در میان جوانان رایج میشود، برگرفته از الگوهای غربی است.
متأسّفانه پدیده مُدگرایی باعث به وجود آمدن انگیزههای رقابتی و چشم و همچشمی شده است و از آنجا که این رقابتها جهتگیری منفی دارد، نه تنها باعث پیشرفت نیست، بلکه زمینساز پسرفت و بیارادگی ملّتهاست. پیامبر اکرم (ص) در مواجهه با تفاخر و برتریجویی ظاهری در سطح جامعه میفرماید: «مَنْ لَبِسَ ثَوْباً فَاخْتَالَ فِیهِ خَسِفَ اللَّهُ بِهِ مِنْ شَفِیرِ جَهَنَّمَ وَ کانَ قَرِینَ قَارُونَ: هر کس جامهای بپوشد و در آن اظهار بزرگی کند، خداوند به وسیله آن او را از لب دوزخ فرو میکشد و او همراه قارون خواهد بود» (طبرسی، 1412ق.: 495). این روایات، افرادی را در بر میگیرد که به انگیزه تفاخر یا تجمّل چنین کنند.
قرآن کریم دنیا را به عنوان لهب و لعب و متاع غرور معرّفی میکند. با این مسئله، به زیبایی ارزش دنیا را معرّفی کرده است و مخاطبان را به پرهیز از تفاخر، چشم و همچشمی و تجمّلگرایی ترغیب مینماید و میفرماید: ﴿اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیَاه الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَه وَتَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَتَکَاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطَامًا وَفِی الْآخِرَه عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَغْفِرَه مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ وَمَا الْحَیَاه الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ: بدانید که زندگى دنیا تنها بازى، سرگرمى، تجمّلپرستى و فخرفروشى در میان شما و افزونطلبى در اموال و فرزندان است، همانند بارانى که محصول خود کشاورزان را در شگفتى فرومىبرد، سپس خشک مىشود، بهگونهاى که آن را زردرنگ مىبینى و آنگاه تبدیل به کاه مىشود و در آخرت، عذاب شدید است یا مغفرت و رضاى الهى، و (به هر حال،) زندگى دنیا چیزى جز متاع فریب نیست! ﴾ (الحدید/20).
تجمّلگرایی در میل درونی انسان به اندوختن مال و زینتهای مادّی ریشه دارد. خداوند در قرآن میفرماید: ﴿وَقَالَ مُوسَى رَبَّنَا إِنَّکَ آتَیْتَ فِرْعَوْنَ وَمَلأهُ زِینَه وَأَمْوَالاً فِی الْحَیَاه الدُّنْیَا رَبَّنَا لِیُضِلُّواْ عَن سَبِیلِکَ رَبَّنَا اطْمِسْ عَلَى أَمْوَالِهِمْ...: موسى (ع) گفت: پروردگارا! تو به فرعون و اطرافیان او زینت و اموال (سرشار) در زندگى دنیا دادهاى. پروردگارا! در نتیجه (بندگانت را) از راه تو گمراه مىسازند! پروردگارا! اموالشان را نابود کن!.. ﴾ (یونس/88).
خداوند کریم در جای دیگر درباره زیادهطلبی قوم موسی (ع) میفرماید: ﴿وَإِذْ قُلْتُمْ یَا مُوسَى لَن نَّصْبِرَ عَلَىَ طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّکَ یُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنبِتُ الأَرْضُ مِن بَقْلِهَا وَقِثَّآئِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِی هُوَ أَدْنَى بِالَّذِی هُوَ خَیْرٌ اهْبِطُواْ مِصْراً فَإِنَّ لَکُم مَّا سَأَلْتُمْ وَضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الذِّلَّه وَالْمَسْکَنَه وَبَآؤُوْاْ بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَانُواْ یَکْفُرُونَ بِآیَاتِ اللَّهِ وَیَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ الْحَقِّ ذَلِکَ بِمَا عَصَواْ وَّکَانُواْ یَعْتَدُونَ: و (نیز به خاطر بیاورید) زمانى را که گفتید: اى موسى! هرگز حاضر نیستیم به یک نوع غذا اکتفا کنیم! از خداى خود بخواه که از آنچه زمین مىرویاند، از سبزیجات، خیار، سیر، عدس و پیازش براى ما فراهم سازد.
موسى گفت: آیا غذاى پستتر را به جاى غذاى بهتر انتخاب مىکنید؟! (اکنون که چنین است، بکوشید از این بیابان) در شهرى فرود آیید؛ زیرا هر چه خواستید، در آنجا براى شما هست؛ و (مُهر) ذلّت و نیاز بر پیشانى آنها زده شد و باز گرفتار خشم خدایى شدند، چراکه آنان نسبت به آیات الهى کفر مىورزیدند و پیامبران را به ناحق مىکشتند. اینها به خاطر آن بود که گناهکار و متجاوز بودند﴾ (البقره/61).
اگر انسان به دنیا وابسته شود، به تجمّلات روی میآورد، از عدالت گریخته، حتّی حقوق دیگران را محترم نمیشمارد. در این هنگام، غرور بر او حاکم شده، نمیتواند کس یا چیز دیگری را بپذیرد. در نتیجه، برای وصول به اهداف مادّی خود قدرتمندانه با آن مقابله میکند. خداوند متعال میفرماید: ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا فِی قَرْیَه مِّن نَّذِیرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ کَافِرُونَ: و ما در هیچ شهر و دیارى پیامبرى بیمدهنده نفرستادیم، مگر اینکه مترفین آنها (که مست ناز و نعمت بودند) گفتند: ما به آنچه فرستاده شدهاید، کافریم! ﴾ (سبأ/24). «مترف» کسی است که فزونی نعمت و زندگی سرشار از رفاه، او را مست دنیا ساخته است و در نهایت، او را مغرور و غافل کرده، به طغیانگری واداشته است.
مترفان نخستین مخالفان پیامبران الهی بودند، چراکه رسالت پیامبران با اهداف کامجویانه و هوسگرایانه آنان در تضاد بود. پیامبران مدافع محرومانی بودند که مترفان با غصب حقوق آنان، این زندگی پُر زرق و برق و تجمّلاتی را برای خود فراهم کرده بودند و برای حفظ مال و ثروت ناحقّ خود، از اختیارات حکومت سوء استفاده میکردند.
از آنجا که انسان تجمّلگرا به حقّ خود قانع نیست، سعی میکند از هر راهی که میتواند، زندگی تجمّلی را ادامه دهد و زندگی تجمّلگرایانه جز مجالس تشریفاتی و توأم با گناهان بزرگ، اختلاط بین زن و مرد، بدحجابی، بیحیایی و فساد اخلاقی نیست. بنابراین، لازمه تجمّل، گناهانی نظیر حقّالنّاس است. در این شرایط، ملّت تجمّلگرا مستحقّ عذاب و نابودی میشود. قرآن کریم نابودی ملّتها را تجمّلگرایی مُترِفان آنان معرّفی میکند و میفرماید: ﴿وَإِذَا أَرَدْنَا أَن نُّهْلِکَ قَرْیَه أَمَرْنَا مُتْرَفِیهَا فَفَسَقُواْ فِیهَا فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِیرًا: و هنگامى که بخواهیم شهر و دیارى را هلاک کنیم، نخست اوامر خود را براى «مترفین» (و ثروتمندان مست شهوت) آنجا بیان مىداریم. سپس هنگامى که به مخالفت برخاستند و استحقاق مجازات یافتند، آنها را به شدّت در هم مىکوبیم﴾ (الإسراء/16).
عاقبت تجمّلپرستی، دوزخ و عذاب الهی است. خداوند سرنوشت مترفین را که نمونه بارز تجمّلگرایاناَند، اینگونه بیان میکند: ﴿وَأَصْحَابُ الشِّمَالِ مَا أَصْحَابُ الشِّمَالِ * فِی سَمُومٍ وَحَمِیمٍ * وَظِلٍّ مِّن یَحْمُومٍ * لَّا بَارِدٍ وَلَا کَرِیمٍ * إِنَّهُمْ کَانُوا قَبْلَ ذَلِکَ مُتْرَفِینَ: و اصحاب شمال، چه اصحاب شمالى (که نامه اعمالشان به نشانه جرمشان به دست چپ آنها داده مىشود)! آنها در میان بادهاى کشنده و آب سوزان قرار دارند * و در سایه دودهاى متراکم و آتشزا! * سایهاى که نه خنک است و نه آرامبخش! *آنها پیش از این (در عالم دنیا) مست و مغرور نعمت بودند﴾ (الواقعه/ 45ـ41).
جوامع غربی با اشاعه مُدهای متعدّد که از آشنایی آنها با مبانی روانشناختی «تأثیرگذاری» سرچشمه میگیرد، سعی در همسو کردن ظاهر و پس از آن، باطن جوانان هستند و از این طریق، به راحتی میتوانند تمام اقشار جامعه را با خود همراه کنند. جوانان ملّتها با دیدن خوانندگان یا هنرپیشگان، به بهانه «مُد»، از موسیقی آنان، پوشش آنان و روابط آزاد و بی قید و بند آنان، گوی سبقت را در یکرنگ شدن با آنان از یکدیگر میربایند، در حالیکه اینها همگی بستر انحطاط اخلاقی فردی، خانوادگی و اجتماعی آنها را فراهم آورده است و نوعی از خودبیگانگی و تقلید از فرهنگ غربی را القاء میکند (لقمانی، 1390: 120).
مهمترین هدف سلطه فرهنگی، تغییر رفتار و شیوه زندگی ملّتها و تطبیق آنها با الگوهای مورد نظر صاحبان جهانی قدرت است و انحصار تبلیغاتی، ابزار اصلی این هجوم فرهنگی است. از حدود چهارده قرن پیش، تلاش برای تغییر شیوه زندگی در کشورهای جهان سوم، مهمترین دستور کار آژانسهای تبلیغاتی غرب است.
ترویج علاقه به همجنس
امروزه همجنسگرایی به عنوان قانونی کشوری در برخی از کشورهای اروپایی و آمریکایی درآمده است و از آن به عنوان حقّ ذاتی افراد یاد میکنند، حتّی جوامعی مثل ایران را که به خاطر پیروی از دین شریف اسلام این عمل را جایز نمیدانند، بلکه به حرمت آن با دیدی شدید مینگرند، ناقض حقوق بشر تلقّی میکنند. رسانههای این کشورها در صددند با عادی نشان دادن این عمل، به تبلیغ و ترویج آن بپردازند. از این رو، فیلمهای گوناگونی را میسازند و در رسانههای تصویری مانند ماهواره به نمایش درمیآورند، به گونهای که این عمل را در راستای تخریب کشورهای اسلامی مانند ایران انجام میدهند.
قرآن کریم برای هر چیزی قانون زوجیّت را بیان کرده است و از همان آغاز خلقت، انسان را در دو جنس معرّفی مینماید: ﴿وَهُوَ الَّذِی مَدَّ الأَرْضَ وَجَعَلَ فِیهَا رَوَاسِیَ وَأَنْهَارًا وَمِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِیهَا زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهَارَ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ: و اوست که زمین را گسترد و در آن کوهها و نهرهایى قرار داد، و در آن از تمام میوهها دو جفت آفرید، (و پرده سیاه) شب را بر روز مىپوشاند. در اینها آیاتى است براى گروهى که تفکّر مىکنند! ﴾ (الرّعد/3)؛ ﴿وَمِن کُلِّ شَیْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَیْنِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ: و از هر چیز دو جفت آفریدیم، شاید متذکّر شوید! ﴾ (الذّاریّات/49) و ﴿سُبْحَانَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْوَاجَ کُلَّهَا مِمَّا تُنبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنفُسِهِمْ وَمِمَّا لَا یَعْلَمُونَ: منزّه است آنکه تمام زوجها را آفرید، از آنچه زمین مىرویاند و از خودشان، و از آنچه نمىدانند! ﴾ (یس/36).
هدف از آفرینش زوج، تناسل، تکامل و شکوفایی بوده است و در هیچ جای قرآن عنوانی یافت نمیشود که علاقه به همجنس را ممدوح بداند، بلکه آیاتی که به این موضوع اشاره دارند، آن را عملی مذموم میشمارند؛ مثلاً قرآن درباره قوم لوط که مبتلا به این عارضه بودند، میفرماید: ﴿وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَه مَا سَبَقَکُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّن الْعَالَمِینَ * إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَه مِّن دُونِ النِّسَاء بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ: و (به خاطر آورید) لوط را، هنگامى که به قوم خود گفت: آیا عمل بسیار زشتى را انجام مىدهید که هیچ یک از جهانیان، پیش از شما انجام نداده است؟!
* آیا شما از روى شهوت به سراغ مردان مىروید نه زنان؟! شما گروه اسرافکار (و منحرفى) هستید! ﴾ (الأعراف/81ـ80) و در جای دیگر میفرماید: ﴿أَئِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ وَتَقْطَعُونَ السَّبِیلَ وَتَأْتُونَ فِی نَادِیکُمُ الْمُنکَرَ فَمَا کَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَن قَالُوا ائْتِنَا بِعَذَابِ اللَّهِ إِن کُنتَ مِنَ الصَّادِقِینَ: آیا شما به سراغ مردان مىروید و راه (تداوم نسل انسان) را قطع مىکنید و در مجلس خود اعمال ناپسند انجام مىدهید؟! امّا پاسخ قوم او جز این نبود که گفتند: اگر راست مىگویى، عذاب الهى را براى ما بیاور! ﴾ (العنکبوت/29).
امام رضا (ع) در بیان علّت تحریم لواط میفرمایند: «وَ عِلَّه تَحْرِیمِ الذُّکرَانِ لِلذُّکرَانِ وَ الْإِنَاثِ لِلْإِنَاثِ لِمَا رُکِبَ فِی الْإِنَاثِ وَ مَا طُبِعَ عَلَیْهِ الذُّکرَانُ وَ لِمَا فِی إِتْیَانِ الذُّکرَانِ لِلذُّکرَانِ وَ الْإِنَاثِ لِلْإِنَاثِ مِنِ انْقِطَاعِ النَّسْلِ وَ فَسَادِ التَّدْبِیرِ وَ خَرَابِ الدُّنْیَا: فلسفه تحریم مردان بر مردان و زنان بر زنان این است که این امر بر خلاف طبیعتی است که خداوند برای زن و مرد قرار داده است و به خاطر این است که اگر مردان و زنان همجنسگرا شوند، نسل بشر قطع میگردد و تدبیر زندگی اجتماعی به فساد میگراید و دنیا به ویرانی میکشد» (حرّ عاملی، 1409، ج2: 331).
نتیجهگیری
همانگونه که یاد شد، رسانههای ارتباط جمعی نوین میتواند چاقویی باشد که از سویی مفید و از سویی مضرّ است. گذاشتن تأثیر بر فکر و اندیشه ملّتها که بخش عمدهاش به عهده رسانه است،گاه به سود آن ملّت وگاه به ضرر آن است. حال در برابر دین اسلام که نجاتبخش دنیا و آخرت بشر است، تفکّر غرب با استفاده سوء از رسانههایی چون ماهواره، تمامقد ایستاده تا پیدرپی ضربههای ویرانگر خود را بر اسلام وارد کند و اهداف استعماری خود را تحمیل سازد، به این خیال که سرور و آقای جهان شود، امّا فکر اینجا را نکرده است که اسلام بزرگ، به عنوان آخرین دین الهی، نخواهد گذاشت دسیسههای شیطانی منجر به نتیجه دلخواه غرب که تاراج اعتقادات الهی است، گردد.
غلبه بر هجوم فرهنگی غرب با تمسّک به قرآن کریم که کلامالله است و با عنایت به احادیث معصومین (ع) که باز کلام الهی است (ر. ک؛ النّجم/4ـ3)، به سادگی امکانپذیر است. شاید بتوان فهمید ریسمان تمسّک به اسلام و نجات از خسارتهای دنیوی مانند خسارتهایی که غرب از طریق ماهواره وارد میسازد، «ایمان به خدا» و «انجام عمل نیکو» و نیز سفارش به آندو است، چراکه خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: ﴿إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ * إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ﴾ (لعصر/3ـ2). امّا این ریسمان با استقامت در راه خدا، در برابر ناملایمات است که «عروهالوثقی» میشود؛ زیرا نزول بشارت فرشتگان خداوند به بهشت موعود، نصیب افرادی میشود که گفتند «الله» و در مسیرش ایستادند: ﴿إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَه أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّه الَّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ﴾ (فصّلت/30).
مراجع
قرآن کریم.
ابنشعبه حّرانی، حسن بن علی. (1383ق.). تُحَف العقول. قم: دار الحدیث.
پیرانی، احمد. (1387). فحشاء و فساد، ارمغان سرمایهداری غرب. تهران: بِهآفرین.
تقیپور، حسین. (1388). راهکارهای قرآنی تقابل با ناتوی فرهنگی. بیجا: آثار امین.
تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمّد. (1410ق.). غُرَر الحِکَم و دُرَرُ الکَلِم. قم: دار الکتاب الإسلامی.
جوهریزاده، سیّد محمّدرضا. (بیتا). موسیقی از نظر دین و دانش. تهران: مؤسّسه انتشارات اسلامی.
حدّاد عادل، غلامعلی. (1370). فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی. تهران: سروش.
حرّ عاملی، محمّد بن حسن. (1409ق.). تفصیل وسائل الشّیعه إلی تحصیل مسائل الشّریعه. قم: مؤسّسه آل البیت (ع).
حقّانی زنجانی، حسین. (1366). طلاق یا فاجعه انحلال خانوادهها. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
حویزی، عبدعلی بن جمعه. (1415ق.). تفسیر نور الثّقلین. تصحیح هاشم رسولی محلاّتی. قم: اسماعیلیان.
خاطرات مِستر همفر جاسوس انگلیس در کشورهای اسلامی. (1369). ترجمه علی کاظمی. قم: کانون نشر اندیشههای اسلامی.
دزفولی، حسین. (1385). «آسیبشناسی معرفت و معیشت دینی». کتاب نقد. شماره40. صص 180ـ153.
دهبندی بالادهی، رمضانعلی. (1389). «ویژگیهای انحطاط فرهنگی در قرآن». بیّنات. شماره 67. صص 39ـ25.
ستیز و تهاجم فرهنگی غرب. (1375). تهران: نشر رامین.
شفیعی سروستانی، اسماعیل. (1390). ولنگاری فرهنگی. تهران: هلال.
طبرسی، فضل بن حسن. (1412ق.). مکارم الأخلاق. قم: انتشارات شریف رضی.
کلینی، محمّدبن یعقوب. (1385ق.). اصول کافی. تهران: مکتبه علمیّه الإسلامیّه.
لقمانی، احمد. (1390). چگونگی ارتباط دختران و پسران. قم: انتشارات بهشت بینش.
مجلسی، محمّدباقر. (1403ق.). بحارالأنوار. بیروت: دار احیاء التّراث العربی.
مصباح یزدی، محمّدتقی. (1381). تهاجم فرهنگی. قم: مؤسّسه امام خمینی (ره).
موسوی خمینی (ره)، سیّد روحالله. (1378). صحیفه امام خمینی (ره). تهران: مؤسّسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره). نویسندگان:
محمّدحسین خوانینزاده: استادیار دانشکده الهیّات دانشگاه علاّمه طباطبائی (ره)،
علیرضا صفرزاده: کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث دانشگاه علاّمه طباطبائی (ره)، تهران
پریسا عسکر سمنانی: کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث دانشگاه تربیت مدرّس، تهران
فصلنامه معارف قرآنی شماره 16
انتهای متن/
95/04/29 :: 07:38
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 89]
صفحات پیشنهادی
گونهشناسی تهاجم ماهواره از منظر قرآن و حدیث - بخش اول گونهشناسی تهاجم ماهواره
گونهشناسی تهاجم ماهواره از منظر قرآن و حدیث - بخش اولگونهشناسی تهاجم ماهواره رسالت رسانه به عنوان وسیله ارتباط جمعی و فرامکانی تأثیرگذاری بر فکر و اندیشه ملّتهاست چکیده رسالت رسانه به عنوان وسیله ارتباط جمعی و فرامکانی تأثیرگذاری بر فکر و اندیشهملّتهاست جهان غرب که اصلبررسی روابط متنی قرآن (مطالعة موردی سورة احقاف) - بخش دوم و پایانی گزارهها، آیات و عوامل ربط حوزة معنایی
بررسی روابط متنی قرآن مطالعة موردی سورة احقاف - بخش دوم و پایانیگزارهها آیات و عوامل ربط حوزة معنایی آیات سورة احقاف علاوه بر انسجام درون و بینآیهای از انسجام بینحوزهای نیز برخوردار است 2ـ2ـ2 حوزة معنایی دوم آیات 15 تا 20 الف انسجام درونآیهای آیة 2نسبت حقیقت و انسان از منظر فیلسوفان مدرن - بخش دوم و پایانی نسبت حقیقت و انسان در نظریه اخلاقی و دینی کانت
نسبت حقیقت و انسان از منظر فیلسوفان مدرن - بخش دوم و پایانینسبت حقیقت و انسان در نظریه اخلاقی و دینی کانت دوره مدرن بهلحاظ معرفتشناختی دارای اهمیت خاصی است زیرا از یک سو نسبت جدیدی میان انسان و حقیقت تعریف گردید که در آن فیلسوفان مدرن چون دکارت کانت و نیچه نقش زیادی داشتند &nbنظریه ابرمرد و نقد آن از منظر آموزه های دینی و مبانی عقلی - بخش دوم و پایانی اخلاق سروری در مقابل اخلاق بندگی
نظریه ابرمرد و نقد آن از منظر آموزه های دینی و مبانی عقلی - بخش دوم و پایانیاخلاق سروری در مقابل اخلاق بندگی نیچه در اعتراض به رویکردهای پیشین نسبت به انسان درصدد برآمد تا ضمن بازتعریف جایگاه انسان در جهان به بحرانهایی که مدرنیته پیش روی جامعه انسانی نهاده بود پاسخی درخور دهدملاک تشخص در فلسفهی ارسطو: صورت یا ماده؟ - بخش دوم و پایانی ملاک تشخص ماده مکیف است
ملاک تشخص در فلسفهی ارسطو صورت یا ماده - بخش دوم و پایانیملاک تشخص ماده مکیف است عمده مفسران صورت یا ماده را و برخی ماده مکیف یا صورت متحقق را ملاک تشخص از نظر ارسطو میدانند 2 ملاک تشخص به صورت است این دسته از افراد کار خود را بیشتر با طرح این مطلب پیش میبرند کبانک به عنوان سرویس – بخش دوم (پایانی) - سایت اطلاع رسانی بانکداری و پرداخت الکترونیک
این مطلب قسمت دوماز مجموعه مطالب بانک به عنوان سرویس است که توسط فاطمه غفاری ترجمه شده است قسمت اول این سری از مطالب را می توانید با عنوان بانک به عنوان سرویس – بخش اول در راه پرداخت ببینید مزایای اکوسیستم دیجیتالی استفاده از Baas بانک ها با ایجاد یک اکوسیستم رابط برنامه نویسعطاء ا... اسماعیلی ,مجید یاسوری ,آدینه ابراهیمی بررسی عوامل مؤثر بر توانمندسازی اقتصادی از منظر قرآن و حدیث
عطاء ا اسماعیلی مجید یاسوری آدینه ابراهیمیبررسی عوامل مؤثر بر توانمندسازی اقتصادی از منظر قرآن و حدیث توانمندسازی التمکین یعنی شناخت ارزش افراد و نقشی که می توانند در امور مربوط به خود از جمله مسائل معیشتی داشته باشند چکیده مقاله توانمندسازی التمکین یعنی شناخت ارزش افربررسی حکم طلاق بین زن و شوهر مفقودش در مذاهب پنجگانه اسلامی - بخش دوم و پایانی حکم طلاق بین زن و شوهر مفقودش
بررسی حکم طلاق بین زن و شوهر مفقودش در مذاهب پنجگانه اسلامی - بخش دوم و پایانیحکم طلاق بین زن و شوهر مفقودش یکی از احکام جدایی و طلاق زن است که محل اختلاف واقع شده است مشهور فقهای امامیه مالکیه و حنابله قائل به طلاق و جدایی زن بعد از انتظار چهار سال و نگهداشتن چهار ماه و دهحدیث پیامبراکرم(ص)درباره خواندن قرآن
حدیث پیامبراکرم ص درباره خواندن قرآن هر روز یک حدیث از معصومین ع با مضامین دینی و اخلاقی در بخش قرآن وعترت منتشر می شود به گزارش حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان هر روز یک حدیث از معصومین ع با مضامین دینی اخلاقی و اجتماعی در بخش و عترتبررسی تعبیر هیدگر از نسبت روح و زمان در پدیدارشناسی روح هگل - بخش دوم و پایانی مفهوم تجربة نزد هگل
بررسی تعبیر هیدگر از نسبت روح و زمان در پدیدارشناسی روح هگل - بخش دوم و پایانیمفهوم تجربة نزد هگل با تعبیر هیدگر از مفهوم تجربه آگاهی هگل بهعنوان سوبژکتیویته سوژه به نظر او فلسفه هگل بهناچار به ظهور متافیزیک جدید خودبنیادی میانجامد که اوج آن در تکنیک مدرن قرار دارد ب-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها