تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834315775
بررسی کارکرد معنابخشی دین در اندیشه علامه طباطبایی - بخش دوم و پایانی دین به عنوان سپری در برابر تهدیدکننده های معنا
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: بررسی کارکرد معنابخشی دین در اندیشه علامه طباطبایی - بخش دوم و پایانیدین به عنوان سپری در برابر تهدیدکننده های معنا
یکی از ویژگیهای انسان نیاز به معناست که تنها دین میتواند آن را برآورد. بر این اساس، مهمترین کارکرد دین معنابخشی است.
نقش دین در ارائه تصویری معنادار و نظام مند از جهان هستی همانگونه که بیان شد، دینشناسان وابسته به رهیافت معنا معتقدند دین تلاش میکند تا سراسر گیتی را برای انسان معنادار سازد و قضایا و گزارههایش را بهگونهای ارائه دهد که کل نظام هستی از یک نظم معنادار و منطقی برخوردار بوده و همه امور به هم مربوط هستند. در واقع آنچه در عالم رخ میدهد، غیر منطقی و بیحساب و کتاب نیست. علامه طباطبایی براساس آیات قرآن معتقد است جهان پهناور هستی با وسعت و عظمت حیرتانگیز خود یک واحد واقعی را تشکیل میدهد که اجزا و ابعاد آن از کوچکترین ذره گرفته تا بزرگترین اجرام فضایی و انبوهترین گروه ستارگانی که کهکشانهای عظیم را بهوجود آوردهاند، همه با هم ارتباط وجودی داشته و روی همدیگر تأثیر گذاشته و از هم متأثرند. در نتیجه هریک از اجزای آفرینش در دیگری سهیم و دخیلاند (ر.ک به: همو، 1361، ص9). جهان پهناور هستی دائماً در حال تحول است و اجزای آن رو بهسوی کمال دارد و در حرکت خود از قوانین معینی پیروی میکند. ایشان مانند برخی نظریهپردازان این حرکت عمومی تحول و تکامل را که براساس حساب و کتاب و نظم معین و معنادار است، ناموس مینامد. سازمان پهناور جهان با سعی و حرکت و جنب و جوش عمومی که در مسیر وجود خود دارد، تحولات عمومی را بهوجود میآورد؛ ضمن اینکه هریک از انواع گوناگون و اجناس مختلف موجودات را به کمال هستیاش رسانیده و به اهداف وجودیاش رهبری مینماید. چنانکه مشاهده میشود، هریک از این انواع از راه آفرینش و تکوین به یک سلسله قوا و ابزاری مجهز است که با مقاصد وجودی و اهداف زندگیاش کمال مناسبت را دارد و با بهکار انداختن همان قوا و ادوات، حوائج وجودی خود را رفع نموده و نواقص خود را تبدیل به کمال مینماید. نظام جهان بهگونهای است که تمامی اجزا و امور آن به هم مرتبط میباشد؛ بهطوریکه در مجموع یک نظام واحد را تشکیل میدهد. اموری که در عالم رخ میدهد، براساس قوانین و الگوهای خاصی است. بهترین تأیید این مطلب آیه «الَذی اعطی کُلَ شیءٍ خَلقَهُ ثمَّ هَدی» (طه،50) و «الّذی خَلَقَ فَسَوی و الَّذی قَدَّرَ فَهَدی» (اعلی، 3) است (طباطبایی، 1361، ص10). بهنظر علامه طباطبایی، انسان نیز بهعنوان یکی از اجزای این جهان مانند سایر اجزا و امور عالم از این قانون مستثنا نیست؛ او هم پیوسته با هدفی معین و نظامی معلوم رو به رشد و تکامل است. ایشان در این مورد به قرآن استناد مینماید: «وَ نَفسٍ وَ ما سَوّیها فَألهَمَها فُجورَها وَ تَقواها قَد افلَحَ مَن زَکیها وَ قَد خابَ مَن دَساها» (شمس، 10-7). انسانی که به ندای فطریاش گوش فرا دهد، به نظم و مقرراتی که در عالم هستی است پی برده و متوجه میشود که این جهان پهناور خالقی دارد که تحولات و حرکتهای اجزای این جهان همگی بهسوی اوست. همچنین جهان هستی با همه اجزای پراکنده خود یک واحد بزرگ را تشکیل میدهد که در آن همه اجزا به یکدیگر مربوطند و همه امور مطلقاً در بقیه دخالت دارند. انسان که خود فرزند این جهان آفرینش است، در پرتو رهبری و تربیت همین جهان زندگی میکند؛ جهان آفرینش است که با بهکار انداختن عوامل بیرون از حد و حصر، انسان را به این شکل درآورده و هموست که انسان را به قوا و ابزار درونی و بیرونی خاصی مجهز ساخته و اوست که انسان را با وسایل گوناگونِ قوا و عواطف و تعقل بالاخره از راه شعور و اراده بهسوی مقاصد حقیقی رهبری مینماید (ر.ک به: طباطبایی، 1363، ج13، ص33؛ 1372، ص8-6). از نظر علامه طباطبایی هرچند انسان فاعل و مختار است، اما نباید این نکته را نادیده گرفت که جهان آفرینش «اراده خدای جهان است» و سعادت و خوشبختی یا به عبارت دیگر هدف حقیقی انسان در زندگی همان سرمنزلی است که جهان آفرینش پدیدآورنده و پرورنده آن است. این مقصد همان چیزی است که اراده خدای یگانه و هستیدهنده به آن تعلق گرفته و برای انسان صلاح دیده است. در حقیقت از نظر علامه طباطبایی شریعتی که خداوند برای جامعه انسانی فرستاده، مطابق با نظام کل جهان است (همو، بیتا، ص35). به همین دلیل خداوند در آیه 30 سوره روم میفرماید: «فَاقِم وَجهَکَ للدّینِ حَنیفاً فِطرةَ اللّهِ الّتی فَطَرَ النّاس عَلَیها لا تَبدیلَ لِخَلقِ اللّه ذلِکَ الدّینُ القَیِم». اساس و ویژگی دین نیز برپایه همین اصول و نظامی که بر کل جهان هستی حاکم است، بنا نهاده شده است. بنابراین از نظر علامه طباطبایی انسانها و همه اجزای عالم با هم یک اجتماع واحد را تشکیل میدهند که بهسوی هدف و مقصدی خاص در حرکتاند. جهان هستی دارای نظم و قانون خاصی است که اگر انسانها مطابق فطرت خود پیش روند، میتوانند به آن پی برند؛ چنانکه شریعت فرستادهشده به جوامع انسانی همسو با این قوانین است. با توجه به نظریات دینشناسان و نیز علامه طباطبایی در این خصوص، میتوان گفت یکی از دلایلی که دین تلاش میکند تا نشان دهد همه امور عالم به هم مربوطند این است که در برابر بخشی از تهدیدکنندههای معنا که مربوط به بلایای طبیعی است، جواب قانعکنندهای داشته باشد. اگر انسانها از شریعت و دستورات دینی پیروی نکنند، در حقیقت خلاف جریان عمومی کل عالم حرکت کرده و دچار رنج و صدمه میشوند. بهعنوان مثال، در آیاتی از قرآن کریم چنین آمده که زمانی که مردم یک قوم به دستورها و رهنمودهای خداوند گوش نمیدادند، دچار مصیبتهایی مانند تندباد، سیل و زلزله میشدند. اگر از منظر غیردینی به این مسئله نظر شود، عدم پیروی از دستورات الهی یا ظلم و ستم انسانها در اجتماع نسبت به یکدیگر ربطی به امور طبیعی نمیتواند داشته باشد؛ اما از منظر دینی ازآنجاکه همه امور عالم به هم مربوطند و خداوند هم خالق همه آنهاست، عدم پیروی از دستورات او باعث میشود خداوند توسط سایر مخلوقاتش به مجازات ستمگران و یاغیان بپردازد. دین به عنوان سپری در برابر تهدیدکننده های معنا یکی از کارکردهای مهم دین، تلاش برای سامانمند و معنادار نشان دادن آن دسته از قضایایی است که جهان را به سمت بیمعنایی تهدید میکند. علامه طباطبایی براساس آیات قرآن نشان میدهد که این عوامل و اتفاقات تصادفی نیست، بلکه حساب و کتاب خاص خود را دارد. در حقیقیت در پسِ اینگونه مسائل دلایلی نهفته است؛ بهگونهایکه میتوان از کل نظام هستی تبیینی سامانمند و معنادار ارائه نمود و آن را از خطر هر چیزی که به بیمعنایی و نابسامانی تهدید میکند، نجات داد. علامه طباطبایی با استفاده از آیات قرآن و روایات به تبیین این مسائل و مشکلات میپردازد. دقت در آثار و اندیشههای ایشان نشان میدهد که وی در تبیین این مسائل به دو نکته توجه دارد: 1. ایشان بهگونهای به تبیین اینگونه تجربههای نابهنجار میپردازد که با توصیفی که از معنادار و نظاممند بودن جهان ارائه میدهد، هماهنگ باشد. 2. وی میکوشد اینگونه بلاها و رنجها و نابسامانیها را به خداوند نسبت ندهد و از طریق بیان مسئله عدل الهی به آنها بپردازد. بهنظر علامه طباطبایی یکی از مهمترین دلایل گرفتاری انسانها به رنج و سختیها، عدم اطاعت و پیروی از دستورات الهی و ستمهایی است که انسانها در زندگی به یکدیگر روا میدارند. وی معتقد است نظام عالم بهگونهای است که همه اجزای آن به هم مربوط و تأثیرگذار در یکدیگر بوده و مانند اعضای بدن هستند که اگر یکی از اجزا دچار مشکل شود، کار دیگر اجزا را نیز به تباهی میکشاند. اینجاست که همه اسباب جهان در برابر آن قیام نموده و با قوایی که خداوند در وجود آنها به ودیعه نهاده، این جزء را از بین میبرند. در نگاه ایشان این موضوع یکی از سنتهایی است که خداوند در جمیع اجزای عالم - که یکی از آنها انسان است - جاری ساخته است؛ چنانکه در این ارتباط میگوید: «اگر امتی از امتها از راه فطرت منحرف گردید و در نتیجه از راه سعادت و انسانیت که خداوند برایش مقرر کرده، بازماند، اسباب طبیعیهای هم که محیط به آن است و مربوط به اوست، اختلاف یافته و آثار سوء این اختلاف به خود آن امت برمیگردد... فساد اخلاق و قساوت قلب و از بین رفتن عواطف رقیقه، روابط عمومی را از بین برده و هجوم بلیات و تراکم مصیبات، تهدید به انقراضش میکند» (همو، 1363، ج8، ص272). بلایایی همچون سیل، زلزله و تندباد مربوط به همین فسادهایی است که انسانها در زندگی خود مرتکب میشوند؛ چنانکه خداوند میفرماید: «ظَهَرَ الفَسادُ فِی البَرِ وَ البَحرِ بِما کَسَبَت ایدی النّاسَ لِیُذیقِهِم بَعضَ الذی عَمَلوا لَعَلّهُم یُرجَعون» (روم، 41). نیز در آیه 30 سوره شوری میفرماید: «و ما أصابَکُم مِن مُصیبَةٍ فَبِما کَسَبَت ایدیکُم وَ یَعفوا عَن کَثیر»؛ آنچه از مصیبتها به شما میرسد، بهخاطر کارهای زشتی است که بهدست خود کردهاید؛ البته خداوند اثر بسیاری از کردههای شما را میپوشاند. همچنین خداوند در آیهای میفرماید: «إنَّ اللّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتی یُغیّروا ما بِأنفُسِهِم» (رعد، 11). این آیات نشان میدهد ظلم و ستم اقوام و ملل باعث اینگونه بلایا میشود (طباطبایی، 1363، ج8، ص273). اگر انسانها به دستورات الهی گوش فرادهند و بر آن اساس با یکدیگر رابطه برقرار کنند، تمام جهان به کمک و یاری آنان میشتابد؛ در نتیجه انسانها در زندگی فردی و اجتماعی خود سعادت و خوشی را خواهند دید: «وَ لَو اَن اَهلَ القُری آمِنوا وَ اتَقوا لَفَتَحنا عَلیهِم بَرَکاتٌ مِنَ السَّماءِ وَ الاَرضِ وَ لکِن کَذّبوا فَأَخَذناهُم بِما کانوا یَکسِبون» (اعراف، 96). علامه طباطبایی در بیان مفهوم «برکات» اظهار میدارد که این کلمه بهمعنای هرچیز کثیری از قبیل امنیت، آسایش، سلامتی، مال و اولاد است که غالباً انسانها با فقدان آنها مورد آزمایش قرار میگیرند؛ ولی اگر انسانها به فرامین و دستورات الهی گوش فرادهند و تقوا را پیشه خود سازند، نعمتهای الهی بر آنها جریان مییابد: باران و برف هرکدام در موقع مناسب و به مقدار نافع میبارد؛ هوا در موقعش گرم و در موقعش سرد شده، غلات و میوهها فراوان میشود. البته این بدان شرط است که مردم به خدای خود ایمان آورده و تقوا پیشه کنند؛ در غیر این صورت این مجرا بسته شده و جریانش قطع میگردد (طباطبایی، 1363، ج8، ص280). موضوع دیگری که دینشناسان به آن اشاره دارند، رنجها و سختیهایی است که انسانهای بیگناه متحمل میشوند و خوشیها و موفقیتهایی که شامل انسانهای ستمکار و ظالم میشود. همانگونه که قبلاً اشاره شد، انسانشناسان و جامعهشناسان در عرصه دین معتقدند آنچه واقعیت جوامع تاکنون نشان داده، این حقیقت است که اینگونه نیست که نیکوکاران همیشه خوشبخت و سعادتمند باشند و ظالمان دچار رنج و عذاب شوند؛ چهبسا انسانهای خوب و مؤمن که دچار رنج و سختی و عذاب میشوند و چهبسا انسانهای ظالم و کافر که غرق در نعمت و خوشی میباشند. ادیان مختلف با مطرح کردن موضوعاتی مانند ظهور مسیحا، تولد دوباره در همین دنیا و جهان دیگری پس از مرگ، سعی در تبیین اینگونه مشکلات نموده و در ارائه الگو و نظامی معنادار در این ارتباط میکوشند. توجه به این نکته لازم است که از نظر دینشناسان خودِ مرگ نیز بهعنوان یک تهدیدکننده معنا بهحساب میآید. چنانکه اشاره شد، افرادی مانند ماکس وبر، گیرتس، پیتر برگر و دیگر دینشناسان وابسته به رهیافت معنا، مبنای اینگونه توجیهات را ایمان مؤمنان میدانند. آنها براساس ایمان انسانها به خداوند، ظهور نجاتدهنده یا جهان پس از مرگ و مواردی از این قبیل به تبیین عدل الهی میپردازند. با دقت در اندیشههای علامه طباطبایی درمییابیم که وی نیز با توجه به ایمان انسانها سعی در توجیه اینگونه مسائل برهمزننده احتمالی نظم معنادار جهان دارد و محور پاسخ به این سؤالات را ایمان انسانها به خداوند و زندگانی پس از مرگ قرار میدهد. ایشان با تأکید بر آیات قرآن و روایات مبتنی بر زندگی پس از مرگ سعی میکند هم معضل و مشکل مرگ را حل نماید و هم با توجه به محاسبه اعمال انسانها در روز قیامت و موضوع بهشت یا دوزخ و پاداش و کیفر اعمال، این مسائل را که معنابخشی را به چالش میکشد، رفع کند. بهنظر علامه طباطبایی حیات انسانها به این دنیا ختم نمیشود و انسانها پس از مرگ نابود نمیشوند؛ بلکه مرگ، انتقالی است از یک دنیا به دنیای دیگر. وی با توجه به آیه «ما خَلَقَ اللّهُ السَّمواتِ وَ الارضِ وَ ما بَینَهُما الّا بِالحَقِ وَ اَجَلٍ مُسمی» (روم، 8) میگوید هر موجودی - از آسمان و زمین گرفته تا همه آنچه میان آنهاست - وجودشان محدود به اجلی است که خداوند آن را «تسمیه» بهمعنای تعیین و برآورد نامیده است؛ هیچ وجودی از اجل خویش فراتر نخواهد رفت: «لِکُلِ اُمَةٍ اَجَلٌ فَإذا جاءَ اَجَلُهُم لا یَستأخِرونَ الساعَةَ وَ لا یَستَقدِمون» (اعراف، 34؛ ر.ک به: طباطبایی، 1362، ص4). وی همچنین براساس روایات اسلامی و آیات قرآنی سعی در اثبات این مطلب دارد که مرگ، نابودی و انعدام نیست، بلکه انتقال است (ر.ک به: همو،1370، ص133-132). پس مرگ نباید موضوعی نگرانکننده و غیر قابل حل در زندگی انسانها قلمداد شود؛ چرا که بهمعنای انتقال از یک جهان به جهان دیگر است. اگر انسانها طبق فطرت خود عمل کنند و به قوانین و فرامین شریعت - که از نظر علامه طباطبایی یک سنت اجتماعی است - در زندگی فردی و جمعی خویش عمل نمایند، در جهان آخرت زندگیای بهتر از این دنیا خواهند داشت و به سعادت ابدی خواهند رسید. از سوی دیگر، منکرین قوانین الهی که آنها را اجرا نمیکنند، در دنیای دیگر دچار رنج و عذاب میشوند. در نتیجه نوع رفتار انسانها در این دنیا بسیار مهم و نشاندهنده آن است که جهان آفرینش بر حق و عدل استور است (همان، ص131): «وَ خَلَقَ اللّهُ السَماواتِ وَ الارضَ بِالحَق وَ لِتُجزی کُلُ نَفسٍ بِما کَسَبَت وَ هُم لا یُظلَمون» (جاثیه، 22). خداوند همه چیز را به حق و عدالت آفریده است. بهحق بودن خلقت اقتضا میکند که در ماورای این عالم، عالمی دیگر باشد که در آن موجودات جاودانه شوند؛ بهعدل بودن خلقت هم اقتضا دارد به هر نفسی آن جزائی که استحقاق دارد، داده شود: نیکوکار جزای نیکو و بدکار جزای بد یابد (طباطبایی، 1373، ص105). ازآنجاکه این عالم گنجایش آن جزا را ندارد، قهراً باید جزای نامبرده در نشئهای دیگر باشد (ر.ک به: طباطبایی، 1363، ج19، ص482). عامل دیگری که علامه طباطبایی به آن اشاره میکند، آزمایش خداوند به سختیهاست. وی در تفسیر آیات مربوط به آزمایش و امتحان امتها مانند آیات اول و دوم سوره عنکبوت که میفرماید: «أحَسِبَ الناسُ اَن یَترَکوا ان یَقولوا آمناً وَ هُم لا یُفتِنون وَ لَقَد فَتَنا الَذینَ مِن قَبلِهِم فَلیَعلمَنَّ الله الَذینَ صَدَقوا وَ لَیَعلمَنَّ الکاذِبین» معتقد است که هدف آن است که مردم خیال نکنند به صرف اینکه بگویند ایمان آوردیم، دست از سرشان برمیدارند و در بوته آزمایش قرار نمیگیرند؛ بلکه حتماً امتحان میشوند تا آنچه در دل نهان دارند، بیرون ریزند. پس فتنه و محنت یکی از سنتهای الهی است که بههیچوجه درباره هیچکس شکسته نمیشود؛ همانطور که این سنت در امتهای گذشته از قبیل قوم نوح و عاد و ثمود و قوم ابراهیم و لوط و شعیب و موسی جریان یافت و جمعی استقامت ورزیده و جمعی دیگر هلاک شدند، در امتهای حاضر و آینده نیز این سنت جریان خواهد داشت (ر.ک به: همان، ج16، ص153). خداوند همه انسانها را در این جهان مورد آزمایش قرار میدهد تا افراد نیکوکار و پاک از افراد ناپاک جدا شوند. ناموس امتحان و ابتلا آنچنان ناموس ثابتی است که هیچ مؤمن و کافری از آن رهایی ندارد، تا اینکه ظاهر از باطن و پاک از ناپاک جدا شود (ر.ک به: همان، ج4، ص135). از سوی دیگر، بهنظر ایشان انسانها بهواسطه یک سلسله وقایعی که در زندگی فردی و اجتماعی پیش میآید، قوا و استعداد نهفته خود را به فعلیت رسانده و راه سعادت یا شقاوت را برای خود مشخص مینمایند؛ بهگونهایکه میتوان بر این حوادث و این اوامر و نواهی نام ابتلا یا امتحان و نظایر آن را اطلاق کرد. در اینجا افراد دو دستهاند: گروهی که دستورات دینی را نپذیرفته و از آن اطاعت نمیکنند و مستوجب شقاوت میشوند؛ آنها اگر در این حال باقی بمانند، عذاب را برای خود تثبیت میکنند و هرچه در این مسیر بیشتر قدم بردارند، بر شقاوتشان افزوده میشود. گرچه آنها خود به این امور راضی باشند و احساس خوشبختی کنند، اما این نوعی مکر الهی است که بندگان یاغی و متمرد در این دنیا احساس شادی کنند؛ این درحالی است که در حقیقت خوشیهای آنها موقتی است و در قیامت گرفتار عذاب و رنج الهی میشوند؛ چنانکه خداوند میفرماید: «سَنَستَدرِجُهُم مِن حَیثُ لا یَعلَمون وَ امَلی لَهُم إِنَّ کیدی مَتین؛ بهزودی آنها را از جایی که گمانش را هم ندارند، مکر و خدعه خودمان خواهیم کرد و چند صباحی مهلتشان میدهیم، و کید من متین و محکم است» (اعراف، 183). در حقیقت چیزی که انسان مغرور و جاهل را خوشحال میکند این است که فکر میکند با مخالفت و تمرد نسبت به اوامر الهی به سعادت رسیده و بر خدا پیشی گرفته است؛ درحالیکه در واقع اسباب بدبختی و هلاکت خود را فراهم آورده است: «اَم حَسِبَ الَذینَ یَعمَلونَ السَیِئات اَن یَسبِقونا ساءَ ما یَحکُمون؛ آیا آنانکه مرتکب عمل بد و زشت میشوند، گمان کردهاند بر ما پیشی میگیرند؛ چه بد حکم میکنند» (عنکبوت، 4). مؤمنین هم اگر در این دنیا دچار سختی و رنج و محنتی میشوند، نباید سبب اندوه و ضعف آنها گردد؛ زیرا اگر صبوری بورزند، ایمان آنها سرانجام آنان را به پیروزی خواهد رساند. حال ممکن است پیروزی و خوشی و سعادت را در این دنیا داشته باشند؛ اما اگر این خوشی در این دنیا برایشان میسر نشد، در سرای آخرت به سعادت جاوید میرسند (ر.ک به: طباطبایی، 1363، ج4، ص58-45). بنابراین میتوان گفت علامه طباطبایی برپایه ایمان انسانها به خداوند و روز قیامت سعی در حل این مسئله دارد که اگر انسانها در این دنیا دچار رنج یا عذاب میشوند و آن را تحمل میکنند، یا نتیجه سرپیچی آنها از اوامر الهی است، یا اینکه آزمایشی از طرف خداوند است تا بهواسطه آن، نیکوکار از بدکار جدا شود و در قیامت هریک به نتیجه عمل خود برسند. خوشیها و موفقیتهای انسان در این دنیا نیز یا بهسبب اطاعت از خدا و اعمال نیکی است که انجام میدهند، یا اینکه انسانهای کافر و ظالمی هستند که خداوند آنها را مهلت میدهد تا بر بدی خود بیفزایند، اما سرانجام عذاب آخرت را نصیبشان میکند. در حقیقت این خوشی و شادی بهنفع آنها نیست، بلکه به ضررشان است؛ چنانکه خداوند میفرماید: «وَ لا یَحزُنُکَ الَذینَ یُسارِعونَ فِی الکُفرِ إنَهُم لَن یَضُرُّوا اللهَ شَیئاً یُریدُ اللهُ الّا یَجعل لَهم حَضّاً فِی الاخِرَةِ و لَهم عَذابٌ عَظیم؛ شتاب عدهای بهسوی کفر اندوهگینت نکند؛ آنها هرگز به خداوند ضرری نمیرسانند. خدا چنین خواسته که آنها بهرهای از آخرت نداشته باشند و برای آنها عذابی بزرگ است» (آلعمران، 176). ایمان به معاد هم از نظر روحی برای انسانها فواید بسیاری دارد و هم از نظر فردی و اجتماعی برای آنها سودمند است. فواید روحی و روانی ایمان به معاد این است که روح انسان پیوسته با معاد زنده است و اگر انسان دچار مظلومیت یا محرومیت شود، روزی در پیش است که انتقامش کشیده شده و حقش به وی بازخواهد گشت و هر کار نیکی که انجام دهد، روزی از وی به بهترین نحو تقدیر خواهد شد. اما تأثیر این ایمان در اعمال فردی و اجتماعی بدینگونه است که انسان معتقد به معاد میداند که اعمالش دائماً تحت کنترل بوده و ظاهر و باطن اعمالش نزد خدای دانا و بینا روشن است و روزی با کمال دقت محاسبه خواهد شد. این اعتقاد، انسان را از درون کنترل نموده و او را بهسوی اعمال نیک سوق میدهد (طباطبایی، 1382، ص123). بنابراین ایمان به روز رستاخیز و اعتقاد به معاد در همه شئون فکری، اخلاقی، روحی و اعمال فردی و اجتماعی انسان تأثیر دارد. در حقیقت این اعتقاد زندگی را برای وی هدفمند و معنادار ساخته و وی را از پوچی، بیهدفی و بیمعنایی رها میسازد. نتیجه با توجه به بررسیهای انجامشده معلوم میگردد که نیاز روانی انسانها به معنادار نگاه کردن به جهان و زندگی و فرار از بیمعنایی، و نگاه به دین بهعنوان عاملی برای معنادار کردن زندگی، افق جدیدی را در جهت شناخت هرچه بیشتر دین گشوده است. علامه طباطبایی مانند نظریهپردازان وابسته به رهیافت معنا در آثار خود فقط به توضیح ظاهر و صرف رفتار مؤمنان، مناسک، آداب و شعائر آنها اکتفا نکرده، بلکه دلیل و انگیزه مؤمنان در پسِ این رفتارها را بررسی و به شرح باورها و عقاید مسلمانان در سایر اعمالشان نیز پرداخته است. بهنظر او دین پیچیدهتر از آن است که تنها از یک جنبه - مثلاً روانشناختی یا جامعهشناختی - به آن نگاه شود؛ دین دارای ابعاد مختلف بوده و به همه احتیاجات فردی و اجتماعی انسانها توجه دارد. برای اینکه بتوان یک توصیف کامل و تبیین صحیح و جامعی از دین داشت، باید تمامی این ابعاد با هم مورد بررسی قرار گیرد. در حقیقت رهیافت معنا تلفیقی از رهیافتهای عاطفی، عقلانی و جامعهشناختی میباشد. از مهمترین کارکردهای دین، معنادار ساختن نظام هستی است؛ بدین معنا که قضایا و گزارههای دینی در تلاشاند تا سراسر جهان هستی را نظاممند و معنادار نشان دهند و بر ضد آن دسته از قضایایی که جهان را به پوچی و بیمعنایی تهدید میکند، مبارزه کنند. علامه طباطبایی با بهرهگیری از آیات و روایات دینی به هماهنگی میان تمام اجزای هستی اشاره داشته و معتقد است کل جهان بهصورت یک نظام واحد رو بهسوی هدفی معین که خداوند آن را تعیین کرده، پیش میرود. وی معتقد است اجزای این عالم همگی با هم مرتبط بوده و در یکدیگر اثرگذار هستند. انسانها نیز که بخشی از این نظام هستی را تشکیل میدهند، از این قانون مستثنا نبوده و دارای یک زندگی هدفمند و رو به کمال هستند. ایشان تهدیدکنندههای مهم معنا در زندگی بشر مانند رنج و شر را بهگونهای توجیه میکند که خدشهای به سامانمند و نظاممند بودن کل هستی وارد نشود و با معنادار و نظاممند بودن جهان هماهنگ باشد. دین در تلاش است تا نشان دهد اینگونه اتفاقات نیز تصادفی رخ نداده و همگی در مرحله بالاتر دارای الگوی معین و حساب و کتاب خاصی است. دین تلاش میکند تا نشان دهد همه امور عالم به هم مربوط است و از نظم معناداری پیروی میکند. مراجع - قرآن کریم. - برگر، پیتر ال، «موج تازه سکولارزدایی از جهان»، در افول سکولاریزم، ترجمه افشار امیری، تهران: نشر پنگان، 1380. - پالس، دانیل، هفت نظریه در باب دین، ترجمه محمدعزیز بختیاری، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1382. - ترنر، برایان، وبر و اسلام، ترجمه حسین بستان و دیگران، قم: زیتون، 1385. - طباطبایی، سید محمدحسین، اسلام و انسان معاصر، قم: دفتر انتشارات اسلامی، 1382. - ـــــــــــــــــ ، بررسیهای اسلامی، به کوشش سید هادی خسروشاهی، قم: هجرت، بیتا. - ـــــــــــــــــ ، تفسیر المیزان (20جلد)، ترجمه سید محمدباقر موسوی همدانی، قم: دفتر انتشارات اسلامی، 1363. - ـــــــــــــــــ ، حیات پس از مرگ، قم: دفتر انتشارات اسلامی، 1362. - ـــــــــــــــــ ، خلاصه تعالیم اسلام، قم: دفتر تبلیغات اسلامی، 1370 . - ـــــــــــــــــ ، خلقت و خلافت آدم در المیزان، قم: نور فاطمه(س)، 1361. - ـــــــــــــــــ ، شیعه در اسلام، قم: دفتر انتشارات اسلامی، 1373 . - ـــــــــــــــــ ، قرآن در اسلام، قم: دفتر انتشارات اسلامی، 1372. - وبر، ماکس، دین، قدرت و جامعه، ترجمه احمد تدین، تهران: هرمس، 1384. - همتی، همایون، شناخت دانش ادیان، تهران: نقش جهان، 1379. - Berger, Peter L, A Rumor of Angels: Modern Society and the Rediscovery of the Supernatural, Garden City/NY: Anchor Press, 1969. - ـــــــــــــــــ , Religion in a Revolutionary Society, Washington DC: American Enterprise Institute for Public Policy Research, 1974 - ـــــــــــــــــ , Sociology and Freedom, American Sociological Association, Rutgers University, 1971. - ـــــــــــــــــ , The Sacred Canopy: Elements of a Sociological Theory of Religion, NY: Doubleday and Co, 1967 - ـــــــــــــــــ , The social reality of Religion, Harmondsworth: Penguin, 1973. - ـــــــــــــــــ & Hansfried Kellner, Sociology Reinterpreted: An Essay On Method and Vocation, Garden City/NY: Anchor press, 1981. - Davis, K, Human Society, New York: Macmillan, 1948. - Geertz, C, “Religion as a cultural System”, in M. Banton (ed) Anthropological Approaches to the study of Religion, A.S.A. Monographs no.3, London: Tavistock, 2004 - ــــــــــــ , “Thick Description: Toward an interpretive theory of culture”, in The Interpretation of Cultures: Selected Essays, New York: Basic Books, 1973. - Hamilton, M, The Sociology of Religion, Theoretical and Comparative Perspective, Second Edition, London: Routledge, 2001. - Nanda, Serena, Cultural Anthropology, California :company Belmont, 1984. - O’Dea, T, The Sociology of Religion, Englewood Cliffs, NJ: Prentice-Hall, 1966. - Weber, M, “The social psychology of the world religions”, in H. Gerth and C.W. Mills (eds) From Max Weber: Essays in Social Theory, London: Routledge, 1970. - Yinger, M, The Scientific Study of Religion. London: Routledge, 1970. نویسندگان: قربان علمی: دانشیار گروه ادیان و عرفان دانشگاه تهران مریم چنگی آشتیانی: کارشناس ارشد ادیان و عرفان تطبیقی دانشگاه تهران دو فصلنامه انسان پژوهی دینی شماره 30 انتهای متن/
95/04/24 :: 07:45
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 214]
صفحات پیشنهادی
بررسی کارکرد معنابخشی دین در اندیشه علامه طباطبایی - بخش اول معنابخشی مناسک و شعائر دینی به زندگی مؤمنان
بررسی کارکرد معنابخشی دین در اندیشه علامه طباطبایی - بخش اولمعنابخشی مناسک و شعائر دینی به زندگی مؤمنان یکی از ویژگیهای انسان نیاز به معناست که تنها دین میتواند آن را برآورد بر این اساس مهمترین کارکرد دین معنابخشی است چکیده نیاز روحی انسانها به معنادار نگاه کردن ببررسی و نقد دیدگاههای قرآنی و حدیثی قرآنیّون اهل سنّت - بخش دوم و پایانی تاریخ تدوین حدیث نبوی و ردّ قرآنیّون
بررسی و نقد دیدگاههای قرآنی و حدیثی قرآنیّون اهل سنّت - بخش دوم و پایانیتاریخ تدوین حدیث نبوی و ردّ قرآنیّون پژوهش حاضر به بررسی مهمترین اندیشههای قرآنی و حدیثی جریان فکری نوظهوری موسوم به قرآنیّون میپردازد که خاستگاه آغازین این جریان شبهقارّة هند بود 3ـ5 شبهة سومنشست «بررسی رابطه دین و انسان در اندیشه امام موسی صدر»
موسسه امام موسی صدر برگزار می کند نشست بررسی رابطه دین و انسان در اندیشه امام موسی صدر شناسهٔ خبر 3802771 - شنبه ۱ آبان ۱۳۹۵ - ۱۶ ۰۸ دین و اندیشه > اندیشکده ها jwplayer display inline-block; نشست بررسی رابطه دین و انسان در اندیشه امام موسی صدر به همت موسسه امام موسی صرویکرد آیتالله جوادی به علم دینی بررسی میشود
با حضور حجت الاسلام حمید پارسانیا رویکرد آیتالله جوادی به علم دینی بررسی میشود شناسهٔ خبر 3816623 - یکشنبه ۱۶ آبان ۱۳۹۵ - ۱۱ ۴۱ دین و اندیشه > اندیشکده ها jwplayer display inline-block; دومین نشست از سلسله نشستهای تخصصی آسیبشناسی نظریههای علم دینی و اسلامیسازی معرچگونه دین را نظاممند تعریف کنیم/ روش درست تربیت فرزندان
حجت الاسلام پناهیان عنوان کرد چگونه دین را نظاممند تعریف کنیم روش درست تربیت فرزندان شناسهٔ خبر 3809001 - شنبه ۸ آبان ۱۳۹۵ - ۱۲ ۲۵ دین و اندیشه > همایش ها و میزگردها jwplayer display inline-block; حجت الاسلام علیرضا پناهیان در اختتامیه نشست هم اندیشی استادان و نخبگانرونمایی مجموعه عکس های «اربعین» در موزه هنرهای دینی امام علی(ع)
رونمایی مجموعه عکس های اربعین در موزه هنرهای دینی امام علی ع شناسهٔ خبر 3806526 - چهارشنبه ۵ آبان ۱۳۹۵ - ۱۰ ۵۱ دین و اندیشه > آیین ها و تشکل های مذهبی jwplayer display inline-block; کتاب که محصول سه سال متوالی عکاسی حرفهای از مراسم شکوهمند راهپیمایی زیارت اربعین استچیستی گوهر دین/ ملاحظاتی پیرامون ذاتی و عرضی دین
یادداشتی از حجت الاسلام خسروپناه چیستی گوهر دین ملاحظاتی پیرامون ذاتی و عرضی دین شناسهٔ خبر 3799775 - پنجشنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۵ - ۱۱ ۱۶ دین و اندیشه > اندیشمندان jwplayer display inline-block; هرگاه شخصی در میان احکام و تعالیم دین نظام مخروطی یا هرمی تأسیس کند چیزی که درمردم سالاری دینی هویت قانون اساسی جمهوری اسلامی است
رفیعی آتانی مردم سالاری دینی هویت قانون اساسی جمهوری اسلامی است شناسهٔ خبر 3806765 - چهارشنبه ۵ آبان ۱۳۹۵ - ۱۳ ۰۰ دین و اندیشه > همایش ها و میزگردها jwplayer display inline-block; رفیعی آتانی در نشست عصام عبدالشافی با معاونان مرکز پژوهش های علوم انسانی اسلامی صدرا گفتآراء و اندیشههای آیتالله مهدویکنی بررسی میشود
آراء و اندیشههای آیتالله مهدویکنی بررسی میشود شناسهٔ خبر 3796972 - یکشنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۵ - ۱۴ ۰۰ دین و اندیشه > سایر jwplayer display inline-block; به مناسبت دومین سالگرد ارتحال آیت الله مهدوی کنی سلسله نشست های فقیه بصیر در راستای بررسی و تبیین آرا و اندیشه های وی بهپیشاجلاسیهای استعارهمندی معرفت دینی برگزار میشود
با ارائه علیرضا قائمینیا پیشاجلاسیهای استعارهمندی معرفت دینی برگزار میشود شناسهٔ خبر 3797005 - یکشنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۵ - ۱۴ ۱۳ دین و اندیشه > اندیشکده ها jwplayer display inline-block; به همت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی پیش اجلاسیه استعارهمندی معرفت دینی با ارائه-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها