واضح آرشیو وب فارسی:مهر: یادداشت؛
قیاس عزا و کارناوال قانع کننده نیست/ نشانه شناسی آئین عاشورایی
شناسهٔ خبر: 3790188 - دوشنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۵ - ۱۰:۱۳
دین و اندیشه > اندیشمندان
.jwplayer{ display: inline-block; } طی ده سال گذشته بحث کردن از رفتار شناسی دسته ها (خصوصا با ورود مطالعات فرهنگی) باب شده و اغلب آن را با کارناوال مقایسه می کنند. ولی قیاس دسته عزا و کارناوال قانع کننده نیست. خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه_علیرضا سمیعی: ما در ساده ترین امور زندگی و بدون آنکه توجه کنیم آئین هایی را به جا می آوریم؛ مثلا همین نشستن دور سفره یا گرد میز برای صرف وعده های غذایی؛ اگر دنبالش را بگیریم صدها صفحه از روزگاران گذشته در باب آداب غذا خوردن پیدا می کنیم که اولیا و حکمای هر قوم تحریر کرده اند. چه اینکه غذا خوردن صرفا عملی زیست شناختی نیست بلکه همچنین حامل معنایی است که ما آن را ضمن تغذیه به جا می آوریم. وقتی پای امور معنوی در میان باشد ترتیبات آئینی با حساسیتی دنبال می شود که امکان دارد به وسواس بیانجامد. ولی رعایت آن بی وجه نیست. چرا که آئین ها هر قدر نتیجه درست آموزه ها باشند، همان اندازه تحکیم بخش و حتی به وجود آورنده معنویت هستند. هر راه و مسلکی اصولی دارد که رعایت آن با مراقبه هایی خاص ضمانت می شود، زیرا هر مسلکی ادعا می کند حقایقی یا حقیقتی در جهان حضور دارد و این حقیقت آن قدر اصیل است که اگر طبق آن عمل نکنیم در جهان بی معنا و سرگردان می افتیم. به همین خاطر به انجام اعمالی نیاز داریم که ما را با آن حقیقت اصیل هم جهت نگاه دارد و اصطلاحاً ما را به راه درست برگرداند. لذا شانه خالی کردن از انجام آئین ها و حتی بدعت در آن انسان را در خطر بی معنایی می اندازد. با این حال همه آئین ها با حساسیت یکسان اجرا نمی شوند. حج و صوم و صلاة با شباهت زیادی میان مذاهب اسلامی انجام می شود. ولی جشن ها و عزاداریها از تنوع قومی و منطقه ای و تاریخی برخوردارند. مع هذا ترتیبات آنها هم محمل نیست و اگر درنگ کنیم چه بسا دلالت هایی را بیابیم. سماع کردن سابقه ای در نزد ائمه شیعه و امامان فقهی اهل سنت و جماعت ندارد و به رفتار عرفای قرون بعدی اسلامی مربوط می شود، اما درست یا غلط، تقلید گردش سکر آمیز ذرات زمین و آسمان است که به نیروی عشق الهی می گردند. سینه زدن در غم امامان شهید نیز اگر از حد تعادل خارج نشود مورد مخالفت علما نبوده است. این کار نیز آدابی دارد که امروزه در شهرهای بزرگ به صورت تقریبا مشابه رواج دارد. هر چند دربرخی شهرها مانند کاشان، یزد، خوزستان و زنجان و... شاهد سوگواری های منحصر به فردی هستیم اما عموما دسته های عزاداری رفتاری مشابه دارند. طی ده سال گذشته بحث کردن از رفتار شناسی دسته ها (خصوصا با ورود مطالعات فرهنگی) باب شده و اغلب آن را با کارناوال مقایسه می کنند. ولی قیاس دسته عزا و کارناوال به صرف اینکه مردمی بیرون می آیند و کارهایی می کنند، قانع کننده نیست. جشن ها و آئین های دسته جمعی از دیرباز در ملل گوناگون وجود داشته است؛ رقص های دیونوسوسی یونان باستان یا چرخیدن گرد آتش توسط سرخ پوستان، به هوای متحد شدن با الهگان یا توتم های اسطوره ای انجام می شد که در هر مورد ریشه های ماورایی داشت. در مقابل، کارناوال، صورت سکولار آئین هایی است که حالا بیشتر ریشه های ناسیونالیستی و شووینیستی دارد. آنها در خیابان راه می افتند و با پوشیدن لباس مبدل و پای کوبی بر پرستش شهر و ملت خود تاکید می کنند. در حالی که دسته های عاشورایی همچنان خود را در بند تجدید عهد با سالار شهیدان می دانند؛ بدین سان شرکت جستن در دسته جات هنوز به معنی هم جهت شدن با اراده ای است که در پرده غیب واقعا حضور دارد. سیاه پوشان حتی برای حوائج مادی و معنوی خود نذر می کنند و در خلال سوز و گداز بر مصائب کربلا راز دل می گویند. گفته شد که اعمال ایام مصیبت شبیه به هم هستند. معمولا ابتدا مقابل هیئت طبل می زنند، سپس در صفوفی منظم نوحه خوان و سینه زن در خیابان حرکت می کنند، به هیئت بر می گردند تا روضه بخوانند سینه می زنند، شور می گیرند، پذیرایی شده و متفرق می گردند. همه آنچه گفته شد محاکات مراحل حرکت امام حسین (ع) است. وی در هر منزل مردم را به جهاد دعوت می کرد. کاروان خود را به نینوا برد. در آنجا محاصره شد. خود و یارانش جنگیدند شهید شدند و به دیدار حق شتافتند. می بینید که اعمال عمومی سوگواری هر کدام مابه ازای ماجراهایی است که کاروان امام از سرگذراندند. طبل زدن تقلید اعلام جهاد، دسته بردن به همراه علم محاکات حرکت تا نینوا، روضه خواندن مابه ازای محاصره شدن، سینه زدن شبیه جنگیدن و پذیرایی شدن نشانه شهادت است. هر عزاداری که به خانه می رود یاد رحلت امام و یاران به بهشت را زنده می کند. با توجه به آنچه گفته شد روشن است که نوحه سرایی بر امام مظلوم صرفا یک دلسوزی انسانی و یا قبیله ای بر مصائبی که زمانی بر خوبان عالم رفته نیست. آنها نمی گویند اگر هزار سال پیش بودند در کنار امام می جنگیدند بلکه می گویند هم اکنون با امام خود متحد هستند و همان کاری را خواهند کرد که وی انجام داده است، زیرا هر چند نبرد عاشورا ظاهرا روزی در تاریخ بوده، به خاطر خصلت ماورائی اش همواره بر سر زمان مادی ایستاده و اصلا سرمایه زمان مادی است. به همین خاطر هر گاه آئین را به جا می آوریم در جهت همان اراده غیبی قرار می گیریم. اراده ای که به صلای آن بر سینه می زنیم همان اراده ای است که زمانی امام و یاران به خاطرش شمشیر زدند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 103]