آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
دستگاه آب یونیزه قلیایی کرهای
راهنمای انتخاب شرکتهای معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1870134426

خشم و مدیریّت آن در قرآن کریم - بخش اول موارد صحیح ابراز خشم
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: خشم و مدیریّت آن در قرآن کریم - بخش اولموارد صحیح ابراز خشم

خشم یکی از اساسیترین و فراگیرترین هیجانها در وجود آدمی است و نقشی بسزا در حفظ موقعیّت، عزّت نفس و صیانت از او در هنگام تهدید دارد.
چکیده خشم یکی از اساسیترین و فراگیرترین هیجانها در وجود آدمی است و نقشی بسزا در حفظ موقعیّت، عزّت نفس و صیانت از او در هنگام تهدید دارد. خشم، قدرت و انرژی فرد را به سمت غلبه کردن بر موانع ناموجّه یا اصلاح آنها هدایت میکند. امّا اگر تحت مدیریّت عقلانی و اخلاقی قرار نگیرد، به مشکلی روانی و رفتاری تبدیل میگردد که سامان فکری، عاطفی و رفتاری وی را ویران میسازد. بنابراین، آنچه در مقوله خشم باید بیشتر مورد توجّه قرارگیرد، شناخت گونههای مثبت و منفی و مدیریّت آن با ضوابط عقلانی و اخلاقی است. مقاله حاضر در پی تبیین آموزههای قرآنی در شناخت هیجان خشم، انواع آن و ارائه تکنیکهای مدیریّت این هیجان فراگیر و خطیر است. قرآن کریم و به تبع آن، احادیث شریف به عنوان کاملترین نسخه هدایت بشری با نگاهی کلّی به موضوع خشم، آن را مفهومشناسی کردهاند و با بیان انواع، راههای صحیح ابراز، مراتب و آثار آن، راهکارهایی ارزشمند، گاه به شکل مستقیم و در قالب امر و نهی و گاه غیرمستقیم و در لابهلای داستانهای زیبا وحکیمانه، در راستای مدیریّت این پدیده روانی ارائه فرمودهاند. کلیدواژگان مدیریّت هیجان، خشم، قرآن، حدیث مقدّمه خشم عبارت است از جوشیدن خون دل در جهت کینه و انتقام جستن (ر.ک؛ الغزّالی، بیتا، ج3: 93و راغب اصفهانی، 1412ق.، ج1: 608)، به سبب آنچه که مطابق میل نیست و آزاردهنده است (ثعالبی، 1418ق.، ج3: 78). خشم متّضاد خشنودی و بیشتر با میل هیجان به سوی پرخاشگری و تجاوز قابل شناسایی است (ابراهیم وآخرون، بیتا: 654). بنابراین، منشاء خشم، حفظ موقعیّت و رهایی از رنج، درد و خطر است. خشم هیجانی فراگیر و از پرشورترین هیجانها محسوب میشود. از دیدگاه تکاملی، کنشی نسبتاً آشکار در زمینه انرژیدهی شخص برای دفاع از خود است. خشم، قدرت، نیرو و احساس کنترل افراد را افزایش میدهد و آنان را نسبت به بیعدالتی دیگران حساس میکند. این مبارزه و احساس کنترل، به سمت غلبه کردن بر مانع ناموجّه یا اصلاح کردن آن هدایت مییابد و از دیدگاه تحوّلی، خشم تأمینکننده بسیاری از واکنشها، از جمله سازماندهی، نظمبخشی فرایندهای روانشناختی و فیزیولوژیک مرتبط با دفاع از خود و تسلّط و همچنین تنظیم رفتارهای بینفردی و اجتماعی تلقّی میگردد. ولی اگر مدیریّت و کنترل نشود، خطرناکترین هیجانها خواهد بود، به طوریکه به سوی نابود کردن موانع جهت مییابد. تقریباً نیمی از خشمها فریاد کشیدن را شامل میشود و 10درصد رویدادهای خشم به پرخاشگری میانجامد و در این حالت، نابودی یا جراحت غیرضروری ایجاد میکند (ر.ک؛ ریو، 1387: 331 و خداپناهی، 1386: 250ـ248). بنابراین، میتوان گفت: خشم یک واکنش احساسی و ناآگاهانه است که در برخورد با تهدیدی واقعی یا خیالی به وجود میآید و انرژی و انگیزش لازم برای از میان برداشتن آن تهدید را ایجاد میکند، در این میان، هرچه تهدید بیشتر باشد، میزان برانگیختگی نیز بیشتر میشود و انگیزه از میان برداشتن آن افزایش مییابد (ر.ک؛ مهکام، 1383: 54). علمای اخلاق نیز تعریفهایی از خشم ارائه دادهاند که در بیشتر موارد بر جنبه منفی آن تأکید شده است؛ ازجمله اینکه خشم عبارتست از: «حالت نفسانیّه که باعث حرکت روح حیوانی از داخل به جانب خارج، برای غلبه و انتقام میشود و هرگاه شدّت یابد، باعث حرکتی تند میشود که از آن حرکت، حرارتی مفرط حاصل، و از آن حرارت دود تیرهای برمیخیزد و دماغ و رگها را پُر میسازد و نور عقل را میپوشاند و اثر قوّه عاقله را ضعیف میکند. پند و اندرز در خشمگین اثر نمیکند، بلکه بر شدّت آن میافزاید» (نراقی، 1375: 237). هچنین ابنمسکویه میگوید: «غضب در حقیقت حرکت نفسانی است که بهواسطه آن جوششی در خون به منظور انتقام ایجاد میگردد. در این حال، آتش خشم شعله میکشد و عقل تحت تأثیر قرار میگیرد. انسان در چنین شرایطی به گفته حکیمان، مانند غاری میگردد که در آن آتش افروخته باشد، دودی خفهکننده آن را پوشانده، و خاموش کردن آن میسّر نباشد» (موسوی خمینی(ره)، 1368: 113). موضوع خشم با تعبیر قوّه غضبیّه همواره از مباحث اساسی مورد توجّه روانشناسان، فلاسفه و علمای اخلاق بوده است. توجّه صرف به جنبههای منفی بروز خارجی خشم، همچنین بیاعتنایی نسبت به کنترل و مدیریّت آن، خشم را به منفورترین هیجانها بدل ساخته است. در صورتی که اگر تحت مدیریّت و کنترل عقلانی قرار گیرد، از مواهب الهی تلقّی میگردد و تأثیر مستقیم در حفظ حیات و کرامت و عزّت نفس انسان خواهد داشت. قرآن و حدیث با دقّت نظر در هیجان خشم، ضمن مفهومسازی در این زمینه و بیان انواع خشم و اثرات هر یک، راهکارهای ارزشمندی در راستای مدیریّت خشم ارائه کردهاند. 1ـ معناشناسی خشم خشم در متون اسلامی علاوه بر واژه «غضب» با واژههایی نظیر«غیظ»، «سخط» و «غلظت» نیز آمده است. غیظ: شدّت غضب است و حرارتی است که انسان به سبب فوران خون در قلبش مییابد (راغب، 1412ق.، ج 1: 619). غیظ شدّت خشم و مرحله شدید و بالای آن است (مکارم شیرازی، 1377، ج 3: 280 ): ... وَإِذَا خَلَوْاْ عَضُّواْ عَلَیْکُمُ الأَنَامِلَ مِنَ الْغَیْظِ قُلْ مُوتُواْ بِغَیْظِکُمْ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ: امّا هنگامى که تنها مىشوند، از شدّت خشم بر شما، سرانگشتان خود را به دندان مىگزند! بگو: با همین خشمى که دارید بمیرید! خدا از (اسرار) درون سینهها آگاه است (آلعمران/119). سخط: غضب شدیدی است که مقتضی عقوبت است (راغب اصفهانی، 1412ق.، ج 1: 403). و مقابل کلمه «رضا» قرار دارد (ابنمنظور، 1414ق.، ج 7: 312): ذَلِکَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا مَا أَسْخَطَ اللَّهَ وَکَرِهُوا رِضْوَانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ: این بهخاطر آن است که آنها از آنچه خداوند را به خشم مىآورد، پیروى کردند و آنچه را موجب خشنودى اوست، ناپسند داشتند. از این رو، (خداوند) اعمال آنان را نابود کرد (محمّد/ 28). غلظت: به معنی سختی و تندی است و در مقابل کلمه «رقّت: نرمی» قرار دارد (المصطفوی، 1360، ج 7: 250): یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ جَاهِدِ الْکُفَّارَ وَالْمُنَافِقِینَ وَاغْلُظْ عَلَیْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ: اى پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنها سخت بگیر! جایگاهشان جهنّم است و چه سرنوشت بدى دارند! (التّوبه/73). بنابراین، میتوان گفت خشم یک حالت برانگیختگی روانی و فیزیولوژیک است که هنگام بروز مانع یا عامل تهدیدکننده درونی یا بیرونی به وجود میآید و در واقع، از پیچیدهترین هیجانهای انسان است که پاسخی است به شکستها، ناکامیها و بدرفتاریها و مرکز آن قلب انسان است. 2ـ انواع خشم با یک دید کلّی، میتوان خشم را در دو گونه مثبت (مناسب) و منفی (نامناسب) دستهبندی کرد: 1ـ2) خشم مثبت این نوع خشم یکی از نعمتهای بزرگ الهی است که در وجود انسان به ودیعت نهاده شده است تا او را از تباهی و نابودی صیانت کند و عواملی را که به سلامتی وی آسیب میرساند، از وی دفع نماید. خشمی که فرد هنگام بروز موانعی که او را از رسیدن به اهداف اساسی و نیل به کمال بازمیدارد، از خود نشان میدهد، خشمی پسندیده است و در برخی موارد، جنبه ضرورت و وجوب مییابد؛ زیرا وقتی که انسان خشمگین میشود، نیرویش برای انجام کارهای سخت عضلانی افزایش مییابد. این حالت هیجانی، تغییرات زیادی در بدن ایجاد میکند که از جمله آنها آزاد شدن هورمون آدرنالین است که بر کبد تأثیر میگذارد و موجب ترشّح موادّ قندی میشود و این عمل افزایش نیروی انسان را به دنبال دارد و آمادگی فرد را برای انجام فعّالیّتهای شدید دفاع از خود و غلبه بر مشکلات و موانع افزایش میدهد (کارلسون، 1380: 287)، به گونهای که اگر هیجان خشم در انسان وجود نداشت، اخلاق وی از اعتدال خارج میشد و به سُستی، تنبلی، بیغیرتی و ظلمپذیری میگرایید و در نهایت، دستخوش زوال و نابودی میگشت (ر.ک؛ موسوی خمینی (ره)، 1368: 134). خشم مناسب دارای سه ویژگی است: الف) یک تهدید واقعی وجود داشته باشد. ب) میزان خشم متناسب با شدّت تهدید باشد. ج) اقدام ما کمترین آسیب را متوجّه خودمان بکند و از شدّت تهدید بکاهد (ر.ک؛ مهکام، 1383: 55). در فرهنگ اسلامی نیز نه تنها خشم به طور کامل تخطئه نشده، بلکه بسیاری از خشمها که تحت کنترل عقل هستند و آگاهانه اِعمال میشوند، به عنوان خشم مقدّس و مبارک معرّفی شده است. قرآن و حدیث در برخی موارد خشم را به خدا نسبت میدهند و او را به نامهایی چون «قهّار» و «جبّار» وصف مینمایند: قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ: بگو: من تنها یک بیمدهندهام و هیچ معبودى جز خداوند یگانه قهّار نیست (ص/65). همچنین میفرماید: تَرَى کَثِیرًا مِّنْهُمْ یَتَوَلَّوْنَ الَّذِینَ کَفَرُواْ لَبِئْسَ مَا قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنفُسُهُمْ أَن سَخِطَ اللّهُ عَلَیْهِمْ وَفِی الْعَذَابِ هُمْ خَالِدُونَ: بسیارى از آنها را مىبینى که کافران (و بُتپرستان) را دوست مىدارند (و با آنها طرح دوستى مىریزند). نفس (سرکش) آنها چه بد اعمالى از پیش براى (معاد) آنها فرستاد که نتیجه آن، خشم خداوند بود و در عذاب (الهى) جاودانه خواهند ماند (المائده/80)؛ مَن کَفَرَ بِاللّهِ مِن بَعْدِ إیمَانِهِ إِلاَّ مَنْ أُکْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالإِیمَانِ وَلَکِن مَّن شَرَحَ بِالْکُفْرِ صَدْرًا فَعَلَیْهِمْ غَضَبٌ مِّنَ اللّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ: کسانى که بعد از ایمان کافر شوند، جز آنها که تحت فشار واقع شدهاند، در حالىکه قلب آنان آرام و باایمان است. آرى، آنها که سینه خود را براى پذیرش کفر گشودهاند، غضب خدا بر آنهاست و عذاب بزرگی در انتظارشان! (النّحل/106) و کُلُوا مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَلَا تَطْغَوْا فِیهِ فَیَحِلَّ عَلَیْکُمْ غَضَبِی وَمَن یَحْلِلْ عَلَیْهِ غَضَبِی فَقَدْ هَوَى: بخورید از روزیهاى پاکیزهاى که به شما دادهایم و در آن طغیان نکنید که غضب من بر شما وارد شود و هر کس غضب من بر او وارد شود، سقوط مىکند! (طه/81). خشم خداوند از صفات ثبوتی و شایسته او میباشد (العثیمین، 2002 م.: 187). از آیات فوق بر میآید که خشم خدا تنها برای خود انسان و به نفع اوست و زمانی بروز میکند که انسان از مسیر اعتدال و مستقیم الهی منحرف گردد و عملی انجام دهد که با آن اهدف متعالی که خداوند برایش ترسیم نموده، مخالف باشد. خشم انسان نیز زمانی جنبه ایجابی و مقدّس مییابد که با اهداف و نیّات مقدّس و مبارک پیوند بخورد؛ خشمی که تنها برای خداوند، به نام او، احقاق حقّ و اعمال قوانین خداوند بر زمین باشد. چنین خشمی از دیدگاه اسلام جایز و در برخی مواقع واجب میگردد، امّا به شرطی که جنبه طغیان پیدا نکند و بر اساس حقّ و عدالت باشد (ابراهیم عبدالرحیم، 2009م.: 95). 2ـ2) موارد صحیح ابراز خشم قرآن و حدیث با نگاهی بسیار دقیق به هیجان خشم، موقعیّتهایی را که لازم است انسان خشم گیرد، مشخّص مینماید؛ از جمله موارد پسندیده ابراز خشم از دیدگاه قرآن و حدیث عبارتند از: 1ـ2ـ2) احقاق حقّ و جلب رضایت پروردگار هرگاه انسان حقّ خویش را در حال ضایع شدن ببیند، هیجان خشم موجب میشود که فرد از خود واکنش نشان دهد و از حقّ خود دفاع نماید (ژالهفر، 1382: 254). مهمترین این حقها، حقّ بندگی خداوند متعال است. علی(ع) میفرماید: «پیامبر اکرم(ص) به خاطر دنیا هرگز خشمگین نمیشد، ولی هرگاه برای حق غضب میکرد، اَحَدی را نمیشناخت و خشمش فرونمینشست تا آنکه حق را یاری کند و خشمش تنها برای خدا بود» (فیض کاشانی، 1339، ج 5: 303). امام رضا(ع) نیز میفرماید: «چنانچه در موردی خواستی غضب کنی، پس متوجّه باش که خشم خود را در جهت کسب خشنودی خداوند اِعمال کنی» (الدّینوری، بیتا، ج 1: 292). از نمونه این خشمها، خشم حضرت موسی(ع) است. قرآن کریم داستان آن حضرت را چنین بیان میدارد: وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِی مِن بَعْدِیَ أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّکُمْ وَأَلْقَى الألْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِیهِ یَجُرُّهُ إِلَیْهِ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَکَادُواْ یَقْتُلُونَنِی فَلاَ تُشْمِتْ بِیَ الأعْدَاء وَلاَ تَجْعَلْنِی مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ: و هنگامى که موسى خشمگین و اندوهناک به سوى قوم خود بازگشت، گفت: پس از من، جانشینان بدی برایم بودید (و آیین مرا ضایع کردید)! آیا درمورد فرمان پروردگارتان (و تمدید مدّت میعاد او)، عجله نمودید (و زود قضاوت کردید؟!) سپس الواح را افکند و سر برادر خود را گرفت (و با عصبانیّت) به سوى خود کشید. او گفت: ای فرزند مادرم! این گروه مرا در فشار گذاردند و ناتوان کردند و نزدیک بود مرا بکشند. پس کارى نکن که دشمنان مرا شماتت کنند و مرا با گروه ستمکاران قرار مده! (الأعراف/150). نکاتی چند درموضوع بحث از این آیه قابل برداشت است: 1ـ خشم حضرت موسی(ع) صرفاً بهخاطر خداوند متعال و تقدیس ساحت احدیّت او از هر گونه شرک و بُتپرستی بود: وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَى مِن بَعْدِهِ مِنْ حُلِیِّهِمْ عِجْلاً جَسَدًا لَّهُ خُوَارٌ أَلَمْ یَرَوْاْ أَنَّهُ لاَ یُکَلِّمُهُمْ وَلاَ یَهْدِیهِمْ سَبِیلاً اتَّخَذُوهُ وَکَانُواْ ظَالِمِینَ: قوم موسى بعد (از رفتن) او (به میعادگاه خداوند)، از زیورهاى خود گوسالهاى ساختند؛ جسد بىجانى که صداى گوساله داشت! آیا آنها نمىدیدند که با آنان سخن نمىگوید و ایشان را به راه (راست) هدایت نمىکند؟! آن را (خداى خود) انتخاب کردند و ظالم بودند! (همان/148). 2ـ ترکیب «غضبان آسفا» شدّت ناراحتی و خشمی را میرساند که در آن نوعی ناراحتی و اندوه نهفته است و آن تأسّفی بود که به خاطر مردم به حضرت موسی(ع) دست داده بود. 3ـ شدّت خشم و ناراحتی حضرت موسی(ع) همه را شامل میشد، حتّی آنهایی که در پرستش گوساله با سامری همراهی نکردند و از جمله آنان برادرش، هارون(ع)، بود (ابوالسّعود، 1999م.، ج 3: 33ـ32). این خشم به خاطر سکوت هارون(ع) در برابر عمل ناشایست قوم او بود. 4ـ خشم حضرت موسی(ع) نسبت به هارون(ع) از همه بیشتر بود و آن بهخاطر مسؤلیّتی بود که به او واگذار کرده بود و گمان میکرد که او در انجام مسئولیّت خویش کوتاهی کرده است:قَالَ یَا هَارُونُ مَا مَنَعَکَ إِذْ رَأَیْتَهُمْ ضَلُّوا * أَلَّا تَتَّبِعَنِ أَفَعَصَیْتَ أَمْرِی: (موسى) گفت: اى هارون! چرا هنگامى که دیدى آنها گمراه شدند... * از من پیروى نکردى؟! آیا فرمان مرا عصیان نمودى؟! (طه/93ـ92). ولی هنگامی که فهمید هارون (ع) وظیفه خویش را به درستی انجام داده است و در این راه، نزدیک بود جانش را از دست دهد، دست به درگاه پروردگار برافراشت و قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَلأَخِی وَأَدْخِلْنَا فِی رَحْمَتِکَ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ: (موسى) گفت: پروردگارا! من و برادرم را بیامرز و ما را در رحمت خود داخل فرما، و تو مهربانترین مهربانانى (الأعراف/151). بالأخره خشم و عصبانیّت حضرت موسی(ع) بنیاسرائیل را خیلی زود متوجّه عمل خویش ساخت (ر.ک؛ مکارم شیرازی، 1371، ج 6: 379). به یقین اگر حضرت موسی(ع) با خونسردی با این مسأله برخورد میکرد، چه بسا بیتفاوتی او را دلیل بر امضای گوسالهپرستی میگرفتند و بعدها مبارزه با آن بسی مشکلتر میشد، ولی این خشم بسیار مؤثّر واقع شد و تکان سختی بر آنان وارد کرد (ر.ک؛ همان، 1377، ج 3: 399). 5ـ البتّه نباید از این نکته نیز غافل شد که حضرت موسی(ع) در مرحلهای دچار افراط در ابراز خشم گردید و نسبت به برادرش هارون پرخاشگری نمود و الواح را که حاوی کلمات الهی بود، بر زمین انداخت. به گفتهای دیگر، دچار جابجایی خشم شده بود؛ یعنی به جای آنکه خشم خویش را بیشتر متوجّه سامری و قوم سادهلوح کند، آن را نسبت به هارون و الواح ابراز کرد. نمونهای دیگر خشم حضرت سلیمان (ع) است، زمانی که متوجّه غیبت هدهد میشود: وَتَفَقَّدَ الطَّیْرَ فَقَالَ مَا لِیَ لَا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ کَانَ مِنَ الْغَائِبِینَ * لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَابًا شَدِیدًا أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَیَأْتِیَنِّی بِسُلْطَانٍ مُّبِینٍ: (سلیمان) در جستجوى آن پرنده [= هدهد] برآمد و گفت: چرا هدهد را نمىبینم، یا اینکه او از غایبان است؟! * قطعاً او را شدیداً کیفر خواهم داد یا او را ذبح مىکنم یا باید دلیل روشنى (براى غیبت خود) براى من بیاورد! (النّمل/22ـ20). هیجان خشمی که بر حضرت سلیمان (ع) عارض شد، از نوع ایجابی و مثبت بود، چه آنکه حضرت سلیمان(ع) پادشاه انس و جنّ و حیوانات بود و سیاست و اداره چنین مملکت گستردهای کاری بسیار بزرگ و نیازمند ارادهای قوی و هوش و فراست سرشار و نیز شدّت و غلظت و خشم به موقع است (ابراهیم عبدالرّحیم، 2009 م.: 97). هدهد نیز از سربازان حضرت سلیمان (ع) و دارای جایگاهی ویژه بود و مهندسی آب آن حضرت را بر عهده داشت و بدون اجازه ایشان جایگاه خویش را ترک کرده بود (ابنکثیر، 1419ق.، ج 6: 166). بنابراین، شایسته چنین شدّتی از سوی آن حضرت بود. در اینجا لازم است که به چند نکته اساسی توجّه شود: 1ـ خشم حضرت سلیمان(ع) بهخاطر این بود که هدهد وظیفه و تکلیف خویش را به درستی انجام نداده بود، نه بهخاطر امیال و انگیزههای شخصی. 2ـ حضرت سلیمان(ع) مجازات مترتّب از خشم خویش را منوط به عدم ارائه توجیهی قانعکننده از سوی هدهد قرار داد. بنابراین، در هنگام خشم نیز اصول عقلانی را فراموش نکرد. 3ـ هنگامی که هدهد آمد، در فضایی آرام و به دور از خشونت علّت غیبت خویش را عرضه کرد. حضرت سلیمان (ع) بدون اینکه دست به هیچ عمل پرخاشگرانهای بزند، دلیل او را پذیرفت، امّا صدق او را آزمود: فَمَکَثَ غَیْرَ بَعِیدٍ فَقَالَ أَحَطتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهِ وَجِئْتُکَ مِن سَبَإٍ بِنَبَإٍ یَقِینٍ * إِنِّی وَجَدتُّ امْرَأَه تَمْلِکُهُمْ وَ أُوتِیَتْ مِن کُلِّ شَیْءٍ وَ لَهَا عَرْشٌ عَظِیمٌ * وَجَدتُّهَا وَ قَوْمَهَا یَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِن دُونِ اللَّهِ وَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِیلِ فَهُمْ لَا یَهْتَدُونَ * أَلَّا یَسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِی یُخْرِجُ الْخَبْءَ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَ یَعْلَمُ مَا تُخْفُونَ وَمَا تُعْلِنُونَ * اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ * قَالَ سَنَنظُرُ أَصَدَقْتَ أَمْ کُنتَ مِنَ الْکَاذِبِینَ * اذْهَب بِّکِتَابِی هَذَا فَأَلْقِهْ إِلَیْهِمْ ثُمَّ تَوَلَّ عَنْهُمْ فَانظُرْ مَاذَا یَرْجِعُونَ: چندان درنگ نکرد (که هدهد آمد و) گفت: من بر چیزى آگاهى یافتم که تو بر آن آگاهى نیافتى! من از سرزمین سبا یک خبر قطعى براى تو آوردهام! * من زنى را دیدم که بر آنان حکومت مىکند و همه چیز در اختیار دارد و (بهخصوص) تخت عظیمى دارد! * او و قوم او را دیدم که براى غیر خدا ـ خورشید ـ سجده مىکنند و شیطان اعمال ایشان را در نظرشان جلوه داده است و آنها را از راه بازداشته؛ و از این رو، هدایت نمىشوند! * چرا براى خداوندى سجده نمىکنند که آنچه را در آسمانها و زمین پنهان است خارج (و آشکار) مىسازد و آنچه را پنهان مىدارید یا آشکار مىکنید، مىداند؟! * خداوندى که معبودى جز او نیست و پروردگار عرش عظیم است! * (سلیمان) گفت: ما تحقیق مىکنیم ببینیم راست گفتى یا از دروغگویان هستى؟ * این نامه مرا ببر و بر آنان بیفکن و آنگاه برگرد (و در گوشهاى توقّف کن)، ببین آنها چه عکسالعملى نشان مىدهند! (النّمل /28ـ22). در حالیکه اگر خشم حضرت سلیمان (ع) نفسانی بود، به محض دیدن هدهد باید شدیداً از او ناراحت میشد یا حدّاقل او را به خاطر غیبت توبیخ مینمود. پیامبر (ص) نیز در همه امور بردبار بودند و هیچ گاه برای خویشتن خشم نمیگرفتند، امّا هرگاه پیش او نافرمانی خدا صورت میگرفت یا حریم حرمات الهی شکسته میشد، برای خدا خشمگین میشدند و تنها برای او انتقام میگرفتند (ر.ک؛ حبنکه المیدانی، 1413ق.، ج 2: 166) و همواره سفارش مینمودند که فرد در هنگام خشم داوری نکند و تصمیم نگیرد. ایشان میفرمایند: «هیچ یک از شما در حال خشم میان دو نفر داوری نکند» (الشّیبانی، 1977م.، ج 4: 55). مراجع ابنجوزی، عبدالرّحمن. (1422ق.). زاد المسیر فی علم التّفسیر. بیروت: دار الکتاب العربی. ابنحنبل، احمد. (بیتا). مسند الإمام أحمد بن حنبل. بیروت: دار الصّادر. ابراهیم عبدالرّحیم، محمّد مصطفی. (2009 م.). الإنفعالات النّفسیّه عند الأنبیاء فی القرآن الکریم. فلسطین: جامعه النّجاح الوطنیّه. ابراهیم، مصطفی و آخرون. (بیتا). معجم الوسیط. القاهره: مجمع اللّغه العربیّه. ابنکثیر، اسماعیل بن عمرو. (1419ق.). تفسیر القرآن العظیم. تحقیق محمّد شمسالدّین. بیروت: دار الکُتُب العلمیّه. ابنمنظور، محمّد بن مکرم. (1414ق.). لسان العرب. بیروت: دار صادر. البخاری، محمّد بن اسماعیل. (بیتا). الجامع الصّحیح. ریاض: مرکز الدّراسات و الأعلام. پیوریفوی، رانو. (1370). غلبه بر خشم. ترجمه مهدی قرچه داغی. تهران: اوحدی. التّرمذی، محمّد بن عیسی. (بیتا). السُّنَن. علّق علیه محمّد ناصر الألبانی. ریاض: مکتبه المعارف. تمیمی آمدی، عبدالواحد. (1366). غرر الحِکَم و دُرَر الکلم. قم: دفتر تبلیغات. ثعالبی، عبدالرّحمن بن محمّد. (1418ق.). الجواهر الحِسان فی تفسیر القرآن. بیروت: دار إحیاء التّراث العربی. حبنّکه المیدانی، عبدالرّحمن حسن. (1413ق.). الأخلاق الإسلامی و أسّسها. دمشق: دارالقلم. خداپناهی، محمّدکریم. (1386). انگیزش و هیجان. تهران: انتشارات سمت. داکو، پیر. (بیتا). الإراده و فنّ الحیاه. ترجمه رعد اسکندر و ارکان بیثون. القاهره: مکتبه التّراث الإسلامی. الدّینوری، عبدالله بن مسلم. (بیتا). عیون الأخبار. بیروت: بینا. راغب اصفهانی، حسین بن محمّد. (1412ق.). المفردات فی غریب القرآن. دمشق و بیروت: دارالعلم. ریو، جان مارشال. (1387). انگیزش و هیجان. ترجمه یحیی سیّدمحمّدی. تهران: انتشارات ویرایش. زینالهادی، محمّد. (1383). روانشناسی دعوت اسلامی. ترجمه احمد حکیمی. تهران: احسان. ژالهفر، تقی. (1382). مبانی روانشناسی از دیدگاه مکتب اسلام. زنجان: نیکان کتاب. شاذلی، سیّد قطب. (1412ق.). فی الظلال القرآن. بیروت: دار الشّروق. الشّیبانی، عبدالرّحمن بن علی. (1977 م.). تیسیر الوصول إلی جامع أصول مِن حدیث الرّسول(ص). بیروت: دار المعرفه. العثیمین، محمّد بن صالح. (2002 م.). شرح العقیده الواسطیّه. القاهره: دار إبنالهیثم. الغزّالی، محمّد بن محمّد. (بیتا). إحیاء علومالدّین. بیروت: دار الکتاب العربی. فیض کاشانی، محمّد بن مرتضی. (1339). المحجّه البیضاء فی تهذیب الإحیاء. تهران: مکتبه الصّدوق. القاسمی الدّمشقی، محمّد جمالالدّین. (بیتا). موعظه المؤمنین مِن إحیاء علوم الدّین. مصر: المکتبه التّجاریّه الکبری. القشیری، مسلم بن حجّاج. (بیتا). صحیح مسلم بشرح النّووی. بیروت: إحیاء التّراث العربی. کارلسون، نیلآر. (1380). مبانی روانشناسی فیزویولوژیک. ترجمه مهرداد پژمان. تهران: غزل. کلینی، محمّد بن یعقوب. (1388ق.). اصول کافی. تهران: المکتبه الإسلامیّه. مصطفوی، حسن. (1360). التّحیق فی کلمات القرآن الکریم. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب. مکارم شیرازی، ناصر. (1377). اخلاق در قرآن. قم: مدرسه الإمام علیِ ابن أبیطالب. ــــــــــــــــــــ و دیگران. (1371). تفسیر نمونه. تهران: دار الکُتُب الإسلامیّه. موسوی خمینی (ره)، امام روحالله. (1368). چهل حدیث. تهران: مرکز نشر فرهنگی رجاء. مهکام، رضا. (1383). «ارتباط واگرا و همگرا». مجلّه حدیث زندگی. شماره 19. ص 54. میبدی، احمد بن أبیسعد. (1371). کشفالأسرار و عدّه الأبرار. تهران: امیر کبیر. نراقی، احمد. (1375). معراج السّعاده. قم: انتشارات هجرت. ناصف، منصور علی. (1975م.). التّاج الجامع الأصول فی أحادیث الرّسول(ص). ط 4. القاهره: دار الفکر. نهجالبلاغه. (1381). ترجمه محمّد دشتی. قم: مرکز فرهنگی تحقیقاتی امیرالمؤمنین(ع). نویسندگان: داوود معماری: دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) رسول زمردی فصلنامه سراج منیر شماره 18 ادامه دارد...
95/04/13 :: 04:22
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
سرگرمی و لهو در قرآن کریم - بخش اول رویکرد تفسیری به مفاهیم دال بر سرگرمی
سرگرمی و لهو در قرآن کریم - بخش اولرویکرد تفسیری به مفاهیم دال بر سرگرمی سرگرمی تفریح و فراغت بهعنوان نوعی اشتغال غیرالزامی انتخابی غیرانتفاعی دارای کارکرد فرحبخشی تنوعزایی و نشاطآفرینی بخشی از اشتغالات معمول و تا حدی گریزناپذیر بشر است چکیده سرگرمی تفریح و فراغت بهعباسعلی رستمینسب ,مسعود اخلاقی ,علی حمدالهزادهگل اسمای حسنای الهی در قرآن کریم و دلالتهای تربیتی آن در بع
عباسعلی رستمینسب مسعود اخلاقی علی حمدالهزادهگلاسمای حسنای الهی در قرآن کریم و دلالتهای تربیتی آن در بعد عقلانی در آیات قرآن کریم بر عقل تأکید فراوانی شده است چنانکه قرآن مجید انسانها را صاحبان عقل و خرد خطاب کرده و به تفکر و تعقل دعوت نموده است چکیده مقاله هدف مقالۀقاریان و حافظان قرآن کریم در کراچی تجلیل شدند
قاریان و حافظان قرآن کریم در کراچی تجلیل شدند شناسهٔ خبر 3763639 - چهارشنبه ۱۷ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۲ ۳۴ دین و اندیشه > سایر jwplayer display inline-block; قاریان و حافظان ممتاز قرآن کریم با اعطای گواهینامه قبولی به همت مؤسسه علوم قرآنی جماران و با همکاری خانه فرهنگ کشورمان درآیات قرآن کریم به تنهایی میتوان حقانیت تشیع را اثبات کند
یادداشت آیات قرآن کریم به تنهایی میتوان حقانیت تشیع را اثبات کند شناسهٔ خبر 3772464 - یکشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۲ ۳۷ دین و اندیشه > آیین ها و تشکل های مذهبی jwplayer display inline-block; چه کسی جز خدا میتواند مسیر هدایت را به مردم نمایان کند بنابراین از آیات قرآن کریاولین اثر تالیفی الکترونیکی در حوزه تلاوت قرآن منتشر شد
با عنوان ریاض النغم اولین اثر تالیفی الکترونیکی در حوزه تلاوت قرآن منتشر شد شناسهٔ خبر 3761593 - دوشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۴ ۱۱ دین و اندیشه > قرآن و متون دینی jwplayer display inline-block; نرم افزار ریاض النغم به عنوان اولین خودآموز تالیفی الکترونیکی در حوزه تلاوتحقوق بشر و قرآن کریم/ داستان قوم ثمود مورد استناد فقه اسلامی نیست
یادداشتی از داود مهدوی زادگان حقوق بشر و قرآن کریم داستان قوم ثمود مورد استناد فقه اسلامی نیست شناسهٔ خبر 3769929 - پنجشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۵ - ۰۹ ۳۴ دین و اندیشه > اندیشمندان jwplayer display inline-block; مجازات مناسب با نافرمانی خدا نابودی قوم کافر است ولی سنت خدا بر راولین جلسه هیات موسس انجمن ناشران قرآن وعترت برگزار شد
اولین جلسه هیات موسس انجمن ناشران قرآن وعترت برگزار شد شناسهٔ خبر 3762856 - سهشنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۵ ۵۶ دین و اندیشه > سایر jwplayer display inline-block; اولین جلسه هیات موسس انجمن ناشران قرآن وعترت باهدف ایجادوحدت رویه وانسجام بیشتر بین ناشران قرآنی در شهرتهران برگزکسب مقام اول مسابقات استانی قرآن کریم توسط شهرستان کرمانشاه
معاون فرهنگی اوقاف و امور خیریه استان کرمانشاه خبر داد کسب مقام اول مسابقات استانی قرآن کریم توسط شهرستان کرمانشاه شناسهٔ خبر 3759297 - شنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۰ ۳۹ استانها > کرمانشاه jwplayer display inline-block; کرمانشاه- معاون فرهنگی اوقاف و امور خیریه استان کرمانشاهباعث و بانی این وضعیت را نمیبخشم/ فدراسیون تصمیم میگیرد
عقیلی در گفتگو با مهر باعث و بانی این وضعیت را نمیبخشم فدراسیون تصمیم میگیرد شناسهٔ خبر 3765863 - شنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۶ ۱۸ ورزش > فوتبال ایران jwplayer display inline-block; مدافع تیم فوتبال سپاهان با بیان اینکه او را عامدانه بلاتکلیف و در بی خبری نگه داشتهاندهیلاری کلینتون: مادرم الهام بخشم بود
ماهنامه زنان و زندگی - زهرا عزیزمحمدی از زمانی که گمانه زنی ها درباره کاندیداتوری هیلاری کلینتون در انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 آمریکا به حقیقت پیوست تا امروز که این کاندیدا در رقابت با دونالد ترامپ بی پروا با تقریب زیادی رییس جمهوری آینده ایالات متحده شناخته می شود سرحا-