محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829821203
انتظار برای رسیدن حوالت تاریخی، اندیشه اسلامی نیست
واضح آرشیو وب فارسی:مهر: حجت الاسلام رضا غلامی:
انتظار برای رسیدن حوالت تاریخی، اندیشه اسلامی نیست
شناسهٔ خبر: 3762395 - سهشنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۱:۵۷
دین و اندیشه > همایش ها و میزگردها
.jwplayer{ display: inline-block; } رئیس مرکز پژوهش های علوم انسانی اسلامی صدرا گفت: برخی می گویند اسمی از اسماء الهی غلبه یافته است که حوالت تاریخی ما را بدین شکل خلق کرده است. محصول این تفکر سکون و عقب نشینی مستمر است. به گزارش خبرگزاری مهر، متن سخنرانی حجت الاسلام رضا غلامی رئیس مرکز پژوهش های علوم انسانی اسلامی صدرا در دوازدهمین کنگره سراسری اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان سراسر کشور که ۱۴ شهریورماه، در اردوگاه شهید باهنر تهران برگزار شد، در ادامه می آید؛ بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمین، الصلاه و السلام علی رسول الله و علی آله الطیبین الطاهرین و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین. سلام عرض می کنم خدمت برادران گرامی و برای همه شما آرزوی سلامتی و توفیق روز افزون دارم. بحث من در این جلسه، حول این پرسش اساسی است که آیا می توان در برابر هجوم سبک زندگی غربی و نفوذ آن در زندگی فردی و اجتماعی مقاومت کرد و حتی فراتر از مقاومت و دفاع، آن را از پا درآورد و سبک زندگی دیگری را جایگزین کرد یا خیر، می بایست پذیرش و هم دلی با سبک زندگی غربی را سرنوشت محتوم خود دانست؟ برای پاسخگویی به این پرسش مهم و حیاتی، لازم می دانم ابتدا به چند نکته اشاره کنم: غرب یک تصویر جعلی اغراق آمیز از خود ارائه داده است نکته اول اینکه، بخشی از آنچه امروز قدرت بی هماورد غرب توصیف می شود، خیالی و ساخته و پرداخته غربی ها به ویژه غول های رسانه ای آنهاست. آنها با ثروت عظیمی که عمدتا از طریق استعمارگری و چپاول اموال ملت های ضعیف در اختیار داشته و دارند، عملا، عمده صاحبان قلم، و بعد صاحبان رسانه – بالمعنی الاعم – را خریدند و یک تصویر جعلی از خودشان به دنیا ارائه دادند. البته این شکل از توصیف، اختصاصی به ایران ندارد و به اصطلاح خودشان کل جهان سوم را شامل می شود ولیکن از پیش از نهضت مشروطه، تلاش شد یک تصویر کاملا اغراق آمیز از غرب و توسعه غربی در ایران ترویج شود. قسمتی از این تصویر از سوی خود غربی ها با ورود وسیع مستشرقین، گردشگران و مأموران غربی به وجود آمد و قسمتی دیگر، از سوی ایرانیان فرنگ رفته ای که با دیدن برخی ظواهر غربی و محصولات صنعت مدرن، عنان واقع بینی و جامع نگری را از کف می دادند و تمجید و تعظیم غرب را در همه حال ترک نمی کردند حاصل شد. در این تصویرسازی ها، هیچ خبری از ضعفها، خلأ ها و گرفتاری های غرب و لجن زارهای متعفنی که در جوار مدرن خلق شده بود، دیده نمی شد و سعی می شد غرب همان بهشت موعودی که مردم در آرزویش هستند توصیف شود. این قضیه بعدا هم به نحو قوی تر به کمک صنعت سینما و رسانه های جدید تداوم یافت و به اوج خود رسید. در واقع، شاید تازه پانزده- بیست سالی است که روزنه هایی در کانال های شناختی برای دیدن جنبه های منفی غرب به وجود آمده و در رسانه ها و سامانه های فرهنگی وابسته به غرب، از اشکالات غرب هم کمی سخن گفته می شود. البته من با طرح این موضوع، به دنبال انکار قدرت کم نظیر تمدن غرب از جهت مادی نیستم لکن عرض من این است که در بیان این قدرت، همیشه اغراق شده است و حاصل این اغراق، انفعال و رعب شدیدی است که امروز در بین بسیاری از ملت ها نسبت به غرب به وجود آمده و امکان عرض اندام این ملت ها در برابر غرب را سلب کرده است. علت صدور سبک زندگی غربی به جهان نکته دوم اینکه، غرب متناسب با اندیشه و جهان بینی ای که دارد، خالق یک سبک زندگی ویژه است که من از جنبه نظری آن، به ایدئولوژی غربی تعبیر می کنم. غربی ها با اینکه خود را همواره ضد ایدئولوژی معرفی می کنند، خودشان صاحب یک ایدئولوژی بزرگ و سرسخت هستند. غربی ها از مقطع آغاز استعمار نو و سپس استعمار فرانو، که خصیصه اصلی آن، استفاده از روش نرم به جای روش سخت است، تصمیم گرفتند سبک زندگی غربی را به جهان، خصوصا کشورهای هدف، صادر کنند. چرا به این تصمیم رسیدند؟ برای اینکه فرهنگ ها و سبک زندگی های متفاوت که از جهان بینی های متفاوت نشأت می گرفت، اجازه نفوذ غرب و اجرای پروژه های استعماری، اعم از استعمار سخت و استعمار نرم را نمی داد و در برابر نفوذ غرب و پروژه های استعماری، به شدت مقاومت می کرد. سبک زندگی غربی به دنبال مسخ انسان است فرهنگ و سبک زندگی ای که بیشترین مقاومت را در برابر غرب داشت، فرهنگ و سبک زندگی اسلامی بود. لذا اینها به فکر این افتادند که با بهره گیری از جذابیت های مادی سبک زندگی غربی، خصوصا جاذبه شهوت و با استفاده از فناوری های جدید اطلاعاتی و ارتباطاتی، سبک زندگی غربی را به همه جا صادر کنند و از این طریق، مسیر نفوذ خود را هموار کنند. مسأله مهم این است که هم اکنون سبک زندگی غربی با جدیت به دنبال مسخ انسان و تهی کردن او از گوهر و حقیقت انسانی است. غربی ها می خواهند انسانی را بسازند که تا ابد به خواسته هایشان جواب مثبت بدهد. در واقع، قصد دارند انسان را به یک آدم کوکی تبدیل کنند تا بی چون و چرا به علائق و خواسته های نظام سرمایه داری جامعه عمل بپوشاند و از این طریق، حیاتشان برای همیشه تضمین شود. این قضیه جهانی شدن یا globalization هم در همین جهت بود که البته تا حد زیادی شکست خورد. حالا ممکن است بفرمایید مسخ انسان یعنی چه؟ مسخ یعنی تحمیل خودفراموشی به انسانها از طریق فلج کردن فکر و اندیشه آنها و سپس ایجاد یک طرز فکر خاص و واحد در همه آنها. مانند ربات، که نه خود و نفس والا و ارزشمندی دارد، نه فکر می کند و نه طبعا استقلال عمل دارد، بلکه فقط در حیطه ای که به او فرمان داده اند عمل می کند. در این صورت، این غرب است که می گوید چه چیزی بخورید، چه چیزی بپوشید، چه چیزی ببینید، چه چیزی مطالعه کنید، چه نوع روابطی با هم داشته باشید، چه احساساتی نسبت به اطرافیان خود داشته باشید و … تا در نهایت، یک درصد از جمعیت جهان که صاحبان قدرت و ثروت یا همان صاحبان نظام سرمایه داری هستند، بتوانند عطش خود را به پول فرو بنشانند. البته من معتقدم غرب در این زمینه توفیق کامل نداشته و شکست آن در این پروژه، مدت هاست آغاز شده است. علت اصلی شکست غرب هم، اولا نشناختن ماهیت حقیقی انسان و عدم فهم نسبتی است که انسان با ماوراء الطبیعه دارد و ثانیا دست کم گرفتن مقاومت های ناشی از نیروی الهی و معنوی است. انقلاب اسلامی نشان داد می توان خارج از مدرنیسم و اتمسفر غربی حیات داشت نکته سوم من این است که غربی ها به درستی، مسئول آغاز شکست های خود را انقلاب اسلامی و گفتمان اسلام ناب می دانند. مهم ترین کار انقلاب این بود که نشان داد می توان خارج از مدرنیسم و اتمسفر غربی حیات داشت و می توان هویتی جز هویت و شناسنامه غربی برای خود در نظر گرفت. در حقیقت، این انقلاب اسلامی بود که نه فقط مسلمانان دنیا، بلکه بخش مهمی از مردم جهان را از نیستی و دفن شدن در غرب که مساوی با مسخ شدن بود، نجات داد. توجه داشته باشید که غرب پس از پیروزی انقلاب اسلامی در برنامه جهانی سازی خود شکست خورد. علت هم این بود که انقلاب، بخش مهمی از مردم دنیا را از نابینایی تحمیلی نجات داد و به آنان قدرت دوباره آزادانه فکر کردن، آن هم خارج از کانال های معرفت شناختی غربی را بخشید. غربی ها تقریبا از قرن ۱۷ میلادی به بعد، یک عینک یک شکل، یک اندازه و هم وزن به چشمان بشر زدند و گفتند فقط چیزهایی را که از پشت این عینک می بینید واقعیت دارند؛ بقیه چیزها همه اش غیر واقعی و دروغین است. مشکل غرب با انقلاب اسلامی، مشکل فکری و گفتمانی است حقایق دینی هم چون با این عینک دیده نمی شوند خرافی هستند. انقلاب اسلامی آمد و این عینک را شکست و اعلام کرد که بدون این عینک و با مراجعه به عقل فطری می توان دنیا و حقائق آن را به وضوح دید و خود را تدریجاً از کوری ناشی از این عینک نجات داد. خیلی ها که با پیام انقلاب این عینک را از چشمانشان برداشتند، تازه متوجه شدند که چه کلاه بزرگی سرشان رفته و چه حقائق مهمی از آنها پنهان گذاشته شده است. پس دقت بفرمایید که مشکل غرب با انقلاب اسلامی، مشکل فکری و گفتمانی است و مشکلات دیگری که مطرح می کنند، برای عوام فریبی است. هر کجا فکر انقلاب اسلامی حضور دارد، غرب در آنجا زمینگیر است خوب، واقعیت این است که پس از ۳۸ سال ادامه حیات پرقوت اندیشه و گفتمان انقلاب اسلامی در جهان، غرب امروز با میلیتاریسم زنده است و این، واقعیتی است که باید درک کرد. پروژه یکدست سازی انسان ها و قورت دادن جهان، دیگر شکست خورده و نفس های آخر خود را می کشد. حتی در میلیتاریسم هم غربی ها با ناکامی های بزرگ روبرو شده اند. این ها با مجهز ترین و کارآزموده ترین ارتش هایی که در اختیار دارند، از پس یک نیروی مردمی فهیم و مخلص به نام حزب الله لبنان بر نمی آیند. شکست مفتضحانه غرب در سوریه چیز کمی نیست. غربی ها با همه توان وارد سوریه شدند تا با نابود کردن محور مقاومت از رژیم صهیونیستی حراست کنند اما سرافکنده برگشتند. در عراق هم همینطور؛ در یمن هم همینطور؛ هر کجا فکر انقلاب اسلامی حضور دارد، غرب در آنجا زمینگیر است و امروز این واقعیت برای رهبران غربی دردناک است. نکته چهارم اینکه اسلام به ما یاد می دهد مرعوب نظام سلطه نشویم. خداوند متعال در سوره غافر آیه ۴ خطاب به پیامبر اکرم (ص) می فرماید : فَلَا یَغْرُرْکَ تَقَلُّبُهُمْ فِی الْبِلَادِ؛ یعنی این رفت و آمدها و مانور قدرتی که دائما کفار با اموال و دارایی شان در شهرها می دهند تو را فریب ندهد. یا در سوره توبه آیه ۵۵ می فرماید: فَلَا تُعْجِبْکَ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُم؛ یعنی این دارایی و اولاد یا به تعبیری اعوان و انصار زیاد کفار تو را به تعجب یا انفعال نیندازد. در حقیقت، منطق قرآن این است که نیروی ایمان، هیچ هماوردی ندارد و اگر کفار هزاران برابر هر عصری هم از جهت مادی قدرت کسب کنند، باز در برابر قدرت الهی ایمان خوار و ذلیلند؛ لذا در سوره آل عمران آیه ۱۳۹ می فرماید : وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِین. در واقع، تمام عزت و توانایی در این عالم ذاتا متعلق به خداست. فَإِنَّ الْعِزَّهَ لِلَّهِ جَمِیعًا ( سوره نساء آیه ۱۳۹ )و فقط رسول خدا و مؤمنین هستند که خداوند تبعا به آنها عزت و توانایی می دهد. وَلِلَّهِ الْعِزَّهُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِین (سوره منافقون آیه ۸). با این وصف باید توجه کرد که غرب، علم و تکنیک مدرن، و سبک زندگی غربی، با همه جولانی که در زندگی انسان معاصر دارد، و خود را قدرت بی رقیب معرفی می کند، در برابر نیروی ایمان هیچ حرفی برای گرفتن ندارد. البته ظاهر پر شوکتی دارد لکن به تعبیر قرآن در سوره رعد آیه ۱۷، کف روی آب است. کف روی آب، هم ظاهر چشم گیر، و هم صدای پر هیاهویی دارد لکن درون آن خالی است، ماندگاری ندارد، می رود و فقط آب خالص است که می ماند. هیچ قدرت مادی ای قادر به ایستادن در برابر قدرت ایمان نیست نکته ای از گذشته در ذهن بنده بود، دیدم مرحوم استاد حاج آقا مجتبی تهرانی در یکی از مباحثی که درباره عزت حسینی(ع) در سال ۱۳۸۹ دارند، آن را به وضوح بیان می کنند و آن این است که کدامیک از پیامبران الهی، حتی پیامبران اولوالعزم (ع) با استفاده از قدرت مادی مشابه قدرت کفار به مبارزه با جریان باطل رفتند؟ اکثر آنها از جهت امکانات مادی تنگدست بودند لکن در همه مبارزات، پیروزی نهایی با پیامبران الهی و جریان حق است. چرا؟ برای اینکه هیچ قدرت مادی ای قادر به ایستادن در برابر قدرت ایمان نیست. خود امام خمینی (ره) در عصر ما، چگونه یک رژیم تا دندان مسلح که همه قدرت های مادی عالم پشت آن بودند را به زانو درآورد؟ با قدرت مادی؟ خیر، این قدرت ایمان بود که جریان باطل را به ذلت کشاند. پس ملاحظه بفرمایید که غرب به هر درجه از قدرت هم که برسد، چه قدرت سخت یعنی نظامی، و چه قدرت نرم یعنی فرهنگی، نمی تواند در برابر قدرت ایمان تاب بیاورد و ما این را در دوران حیاتمان که حقیقتاً دوران منحصر بفردی است، بارها تجربه کرده ایم. انتظار برای رسیدن حوالت تاریخی، اندیشه اسلامی نیست حالا یک عده می آیند و می گویند در این عصر یک اسم از اسماء الهی بر سایر اسماء غلبه دارد و همین امر حوالت تاریخی ما را بدین شکل خلق کرده است لهذا شرایط امروز به نوعی یک سرنوشت محتوم برای انسان مسلمان به شمار می آید؛ حالا باید چه کار کرد؟ می گویند منتظر باشید تا حوالت تاریخی جدید فرا برسد. خوب محصول این تفکر، توقف، سکون و عقب نشینی مستمر است. من از کسانی که این تفکر انحرافی و مرعوبانه را به اسم یک تفکر اسلامی می پذیرند، تعجب می کنم. تفکر و حرکت عملی پیامبران الهی(ع) در طول تاریخ، و تفکر و حرکت امام خمینی(ره) به عنوان شاگردی از شاگردان صدیق پیامبران الهی، درست مقابل این نوع تفکرات است. اگر امام به این افکار ذره ای بهاء می دادند، انقلاب هیچگاه شکل نگرفته بود. امام نیز می توانستند در مواجهه با نظام مسلط طاغوت بگویند فعلا حوالت تاریخی ما نرسیده و لذا به جز دعا کاری از دستمان بر نمی آید؛ اما امام اینکار را نکرد و با اتکاء به منطق پیامبران الهی، با تمام توان علیه نظام طاغوت قیام نمود. امروز نیز کار ما در برابر غرب، ادامه حرکت امام (ره) و اتمام آن، به رهبری خلف صالح ایشان یعنی مقام معظم رهبری است، نه گوشه نشینی و انتظار. نکته پنجم این است که اسلام نه تنها مخالف پیشرفت مادی بشر و ارتقاء سطح رفاه و کیفیت زندگی بشر نیست، بلکه بی توجهی به این امر را نیز برنمی تابد. این یک دروغ بزرگ و نابخشودنی است که عده ای اسلام و تعالیم اسلامی را مقابل پیشرفت مادی بشر قرار داده اند. اسلام به هیچ وجه با رفاه و آبادانی مخالف نیست بلکه همانطور که عرض شد، دستورات فراوان، منحصربفرد و منسجمی در زمینه فقرزدایی، ایجاد رفاه و آبادانی در این عالم دارد. پیشرفت باید تواما مادی و معنوی باشد در عین حال، اسلام یک حرف اساسی درباره پیشرفت دارد و آن اینکه، پیشرفت انسان باید تواما مادی و معنوی باشد. انسان یک موجود مادی صرف نیست و جنبه مادی، حقیقت و گوهر وجودی انسان را نمی سازد؛ بنابراین، انسان در عین حال که به مقتضای زیست مادی خود در این عالم، نیازمند پیشرفت مادی است، نیازمند رسیدن به کمال روحی است، و این کمال روحی است که گوهر وجودی او را شکوفا می کند، لذا پیشرفت مادی در قبال پیشرفت معنوی جنبه ابزاری دارد. البته این ابزار آنقدر مهم است که فقدان آن، زمینه رشد روحی را از بین می برد. کادَ الفَقرُ اَن یَکُونَ کُفرا. بر همین اساس، اسلام درباره پیشرفت مادی حرف های اساسی دارد و نحوه پیشرفت مادی و نهادینه شدن عدالت و فضائل اخلاقی در آن را در ایجاد زمینه پیشرفت روحی کاملا دخیل می داند. بعضی، کل علم و تکنیک جدید و پیشرفت های ناشی از آن را مولود مدرنیسم معرفی می کنند و لذا آنها را نجس و غیرقابل استفاده تلقی می کنند، این در حالی است که بشر به ما هو بشر، ذاتا به دنبال رشد مادی و بهبود زندگی مادی خود است و طبیعی است که در این روند، به پیشرفت هایی نیز می رسد البته مدرنیسم به این پیشرفت ها سرعت و جهش بی نظیری بخشیده ولیکن همه این پیشرفت ها در سبد مدرنیسم و جهان بینی الحادی حاکم بر آن قرار نمی گیرد. با این وصف، خیلی از دستاوردهای جدید بشری در عرصه علم و تکنیک مفید و قابل استفاده است و اسلام نه تنها مخالفتی با بهره برداری از آنها ندارد بلکه دست یابی به آنها را ضروری نیز توصیف می کند. در ارتباط با سبک زندگی غربی نیز مسأله ما یک مساله ظاهری و ناشی از تعصبات پوچ نیست؛ ما سبک زندگی غربی را از آنجا مضر و مخرب تلقی می کنیم که زاییده جهان بینی الحادی و جزئی از ایدئولوژی غربی است و الا ممکن است در لا به لای سبک زندگی غربی، به رفتارهایی برخورد کنیم که نه تنها مضر نیست، بلکه مفید و قابل استفاده هم هست. بنابراین دقت کنید که دعوای ما با غرب بر سر چیست. دعوای ما بر سر مسخ انسان و دور کردن او از حقیقت وجودی آن می باشد؛ دعوای ما بر سر عدالت و فضائل اخلاقی است. حال باید دید جوان مسلمان و انقلابی چگونه می تواند هویت و استقلال خود را در برابر فرهنگ و سبک زندگی غربی حفظ کند؟ بنده در اینجا به ده راه اشاره می کنم: حرکت به سمت تفکر و آزاد اندیشی هرچند باید توجه داشت که تفکر و آزاد اندیشی، خود وابسته به احیاء پرسش گری است. انسانی که فاقد پرسش های اساسی است و یا دغدغه ای برای یافتن پاسخ برای سئوالات خود ندارد، یک موجود بیمار است. البته امروز چرایی مهم تر از چگونگی است. یکی از مشکلات بشر امروز این است که او را از پرسشگری حول “چرایی” دور کرده اند. این نکته را هم عرض کنم که با عینک علم غربی و سکولار نمی توان آزادانه و عمق نگرانه تفکر کرد. لذا امروز استفاده از عینک غربی و در عین حال، رفتن به سمت تفکر و آزاداندیشی، یک پارادوکس است. فرار از خواب آلودگی و ناهوشیاری همانطور که اشاره کردم، غرب به دنبال فلج کردن قوه عاقله بشر و قراردادن او در شرایط مستی و ناهوشیاری است. می خواهد با سرگرم کردن جوان ها به بازی های کودکانه، آنان را از بررسی حقایق، و حساسیت نشان دادن نسبت به آنها دور کند. یک زمانی، نوجوان ۱۳ ساله ایرانی به جایی می رسد که امام (ره) می فرماید، رهبر ما آن نوجوان ۱۳ ساله ای است که نارنجک به کمرش می بندد و خود را به زیر تانک دشمن می اندازد، اما امروزه با جوان های سی ساله ای رو برو می شویم که در اثر نفوذ سبک زندگی غربی، فکر و ذکر آنها وارسی احوالات فلان بازیگر سینما یا فلان ورزشکار است و اصطلاحا اگر دنیا را آب ببرد، او را خواب می برد. بنابراین، ما باید برخلاف خواسته غربی ها، دائما سطح هوشیاری و اشراف خودمان را بالا ببریم. خودباوری واقعیت خودباوری اعتماد به داشته های ارزشمند خود و حرکت برای ایجاد تحول است. به جوانان ما بیش از ۱۵۰ سال است که دائماً القاء می کنند تو نمی توانی! ما باید بر عکس این رویه حرکت کنیم و ثابت کنیم که می توانیم با بهره گیری از ظرفیت های فراوان و بعضا منحصربفرد خود، مسیر زندگی مان را از مسیری که غرب تعیین کرده است جدا کنیم. سرایت دادن آزادی انتخاب به حوزه عمل دقت کنید که بعضی انسانها از جنبه نظری، زمینه انتخاب آزادانه را برای خودشان فراهم می کنند ولیکن عزم و اراده عملیاتی کردن گزینه های انتخابی خود را ندارند. این، به ضعف اراده و وجود روحیه انفعالی و مرعوبانه افراد بر می گردد. ما باید علاوه اینکه دست به انتخاب آزادانه می زنیم و آنرا حق مسلم خودمان می دانیم، این انتخاب را شجاعانه عملیاتی کنیم. مثلا کاری که در دست یابی نظری و عملی به الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت باید کرد، از این دست موارد به شمار می رود. ما باید، هم حق داشتن الگوی مستقل را برای خودمان محفوظ بدانیم، و هم آن را جسورانه تهیه و عملیاتی کنیم. کنار گذاشتن ترس از شورش عملی علیه نرم ها و روال های غربی ببینید، غربی ها یک سری نرم ها و روال ها برای ما تعریف کرده اند و دائماً در گوش ما خوانده اند که به هم خوردن این نرم ها و روال ها یعنی به آخر رسیدن دنیا! این ها حرف های مفت و بی اساسی بیش نیست. ما نباید کورکورانه نرم یا فرآیندی را قبول کنیم، و یا از اینکه نرم ها و روال های مورد نظر خودمان را به جای نرم ها و روال های غربی قرار بدهیم واهمه داشته باشیم. این منطق است که می گوید چه چیزی برای حیات بشر ضروری است، و چه چیزی برای زندگی بشر ضروری نیست. سوار شدن بر تکنیک، افسار تکنیک را گرفتن و افسار خود را به تکنیک ندادن این یعنی باید بر تکنیک مسلط شویم و با تصرف و نوآوری در آن، به دنبال تحقق اهداف خودمان باشیم. از طرف دیگر، تکنیک ها در جهان امروز نباید افسار انسان را بگیرند و آدمی را به هر کجا که خواستند ببرند. برعکس، ما باید افسار تکنیک های جدید را در دست بگیریم و از آنها برای ساختن زندگی مورد نظرمان استفاده کنیم. نمونه بارز این قضیه به فضای مجازی و تکنولوژی های حاکم بر آن بر می گردد که باید آن را به اسبی رهوار تبدیل نموده و از آن سواری گرفت. در اینجا مایلم به یک نکته مهم درباره فضای مجازی اشاره کنم و آن اینکه امروز فضای مجازی به ابزاری برای نفوذ در خانه های مردم دنیا و تسلط بر علائق و گرایشات ریز و درشت آنها و سپس، کنترل و مدیریت آنها تبدیل شده است. غربی ها، هم از طریق فضای مجازی نبض انسانها را دائما در دست دارند، و هم خوراک های گوناگونی را برای تغییر نبض انسانها عرضه یا به عبارت صحیح تر، تحمیل می کنند. حالا این ما هستیم که باید تصمیم بگیریم آیا می خواهیم خود را اینقدر ارزان بفروشیم و در قفس شیشه ای آنها زندگی بکنیم یا نه؟ بهاء دادن به ابداع و نوآوری باید از مقام مصرف کننده صرف، به مقام تولید کننده و عرضه کننده رسید. چرا ما نتوانیم مبدع تکنولوژی های جدید در جهان باشیم؟ چرا نباید مبدع محصولات جدید صنعتی یا ابزارها و روش های تازه، آن هم متناسب با جهان بینی خودمان باشیم؟ این بر می گردد به تقویت جریان ابداع و نوآوری که البته خود یکی از محصولات خودباوری است. اتکاء به گفتمان واقع بینی چه درباره خودمان و چه درباره غرب گفتمان واقع بینی یعنی کاریکاتوری ندیدن پدیده ها؛ یعنی دیدن همه یک پدیده به آن شکلی که هست، این رؤیت، هم شامل نقاط قوت آن پدیده می شود و هم نقاط ضعف آن. رواج گفتمان واقع بینی موجب می شود تا علاوه بر درک ارزش دارایی های خود، آسیب ها و آفت های آن را نیز بشناسیم و در جهت رفع آنها دائما تلاش کنیم. از طرف دیگر، درباره رقیب و نقاط ضعف و قوت او نیز قضاوت درستی داشته باشیم و مسحور ظواهر آن نشویم. جایگزینی گزینه برخورداری به جای محرومیت باید توجه کنیم که اسلام در هر موردی که انسان را از نزدیک شدن به چیزی یا بکارگیری آن چیز نهی می کند، عنصر مناسب یا کارکرد مطلوبی را به جای کارکرد منفی آن، معرفی می کند. اسلام دین محروم سازی نیست بلکه اسلام دین برخوردار کردن است. فهم عمیق این موضوع خیلی در مواجهه صحیح با سبک زندگی غربی مؤثر و نیروبخش است. اتحاد ملی و جهانی با همفکران و همراهان باید دانست که امروز منتقدان و مخالفان سبک زندگی غربی در ایران و جهان کم نیستند. در سطح جهانی، این مخالفت ها، فقط اختصاص به مسلمانان ندارد. در حال حاضر، عده زیادی در قلب کشورهای غربی به سبک زندگی غربی دهن کجی می کنند و به صراحت سبک زندگی خودشان را دنبال می کنند. رسانه های ما تاکنون این واقعیت را آنطور که شایسته است برای جوانان نشان نداده اند تا بدانند تنها نیستند و اگر دست به دست هم بدهند، امکان تغییر شرایط تحمیلی از سوی غرب وجود دارد. البته ما باید در «نه»بلند گفتن به غرب تظاهرات نیز داشته باشیم. در خانه نشستن و پنهانی مخالفت کردن ثمره ای ندارد، باید به این مخالفت ها بروز و ظهور عینی بخشید.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 123]
صفحات پیشنهادی
اندیشههای امام خمینی(ره) فانوسی برای جوامع اسلامی است
استاد دانشگاه زیتونه تونس اندیشههای امام خمینی ره فانوسی برای جوامع اسلامی است شناسهٔ خبر 3754157 - یکشنبه ۷ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۵ ۵۳ دین و اندیشه > اسلام در جهان jwplayer display inline-block; منجیه سویحی در نشست بررسی اندیشههای شیخ محمد الخضر حسین در تونس گفت اندیشهنشست «مطالعه تطبیقی اصول اسلامی و حقوق بشر دوستانه برگزار میشود
نشست مطالعه تطبیقی اصول اسلامی و حقوق بشر دوستانه برگزار میشود شناسهٔ خبر 3756273 - سهشنبه ۹ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۳ ۰۱ دین و اندیشه > اندیشکده ها jwplayer display inline-block; کرسی ترویجی مطالعه تطبیقی اصول اسلامی و حقوق بشر دوستانه ادله متنی و فرامتنی به همت هیأت حمایتدعای حضرت یوسف هنگام رسیدن به حکومت
دعای حضرت یوسف علیه السلام دعای حضرت یوسف علیه السلام در زمانی که به حکومت رسید این بود که خدایا مرا مسلمان و تسلیم امر خود بمیران و قرار داده تا در حکومت خود یک سره تسلیم امر تو باشم مردم باید با بصیرت در جامعه اسلامی به دنبال حکومت و کارگزارانی باشند که هحسین عبدالمحمدی ,قاسم اسلامی دلالت آیة «فاسئلوا اهل الذکر» بر مرجعیت علمی اهلبیت پیامبر
حسین عبدالمحمدی قاسم اسلامیدلالت آیة فاسئلوا اهل الذکر بر مرجعیت علمی اهلبیت پیامبر آیات متعددی از قرآن کریم بر مرجعیت علمی اهلبیت ع دلالت میکند برخی از آیات به طور روشن و با دلالت مطابقی و برخی دیگر با دلالت التزامی چنین دلالتی دارند چکیده مقاله آیات متعددی از قرآن کریممحمدرضا زالی ,سیدحسین شرف الدین جایگاه کانونی مؤلفه معنویت در الگوی پیشرفت اسلامی
محمدرضا زالی سیدحسین شرف الدینجایگاه کانونی مؤلفه معنویت در الگوی پیشرفت اسلامی تمرکز جامعه غیر دینی بر کشف و استخراج هر چه بیشتر قوانین تکوینی عالم و نقطه تمرکز جامعه دینی علاوه بر تلاش در راستای کشف و فهم قوانین تکوینی تلاش برای افزایش ایمان و تقوا است چکیده مقاله دو صفت راسلام تنها سلسله قوانین تعبدی محض نیست/ جامعیت فلسفه اسلامی
در دیدار استادان خارجی با خسروپناه مطرح شد اسلام تنها سلسله قوانین تعبدی محض نیست جامعیت فلسفه اسلامی شناسهٔ خبر 3755498 - دوشنبه ۸ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۴ ۲۴ دین و اندیشه > همایش ها و میزگردها jwplayer display inline-block; مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران میزبان جمعی از استانخستین کرسی رشد «فرانظریه روابط بینالملل اسلامی» برگزار میشود
در دانشکده وزارت امورخارجه نخستین کرسی رشد فرانظریه روابط بینالملل اسلامی برگزار میشود شناسهٔ خبر 3752310 - جمعه ۵ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۲ ۲۳ دین و اندیشه > همایش ها و میزگردها jwplayer display inline-block; نخستین کرسی رشد فرانظریه روابط بینالملل اسلامی در دانشکده وزارئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی کهگیلویه و بویراحمد: 14 خرداد فرصتی مناسب برای بازخوانی و مرور اندیشههای ام
رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی کهگیلویه و بویراحمد 14 خرداد فرصتی مناسب برای بازخوانی و مرور اندیشههای امام خمینی ره است رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی کهگیلویه و بویراحمد با اشاره به برنامههای 14 و 15 خرداد بر ضرورت برگزاری باشکوه این مراسم تأکید کرد و گفت 14 خرداد فر«درنگی درهویت ایران امروز و الگوی اسلامی بومی تمدن سازی» منتشر شد
به قلم محمدصادق کوشکی درنگی درهویت ایران امروز و الگوی اسلامی بومی تمدن سازی منتشر شد شناسهٔ خبر 3752380 - جمعه ۵ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۳ ۲۶ دین و اندیشه > سایر jwplayer display inline-block; کتاب هویت و الگو درنگی در هویت ایران امروز و الگوی اسلامی ـ بومی تمدنسازی نوشتحکیمِ مذاهب اسلامی، منادی وحدت اسلامی/ شهیدِ پیشگام تقریب مذاهب
به مناسبت ۷ شهریور سالگرد شهادت آیتالله محمدباقر حکیم حکیمِ مذاهب اسلامی منادی وحدت اسلامی شهیدِ پیشگام تقریب مذاهب شناسهٔ خبر 3754386 - یکشنبه ۷ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۴ ۵۹ دین و اندیشه > اسلام در جهان jwplayer display inline-block; هفتم شهریور در تقویم ماه مصادف با سالروز-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها