واضح آرشیو وب فارسی:مهر: یادداشت
سبک زندگی سیاسی متعالی/ ناممکنی ایجاددولت مطلوب بدون دانش سیاسی
شناسهٔ خبر: 3761580 - دوشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۵:۳۲
دین و اندیشه > اندیشمندان
.jwplayer{ display: inline-block; } تمدن سازی ملازم با تولید در عرصه های علم و فرهنگ، سیاست و قدرت و اقتصاد و ثروت است و تولید هیچ یک از اینها بدون دولت میسر نیست و ایجاد دولت مطلوب بدون دانش سیاسی امکان ناپذیر است. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از طلیعه، یادداشت زیر با عنوان سبک زندگی سیاسی متعالی توسط حجت الاسلام دکتر نجف لک زایی، استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) و رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی نوشته شده که در ادامه می آید: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِمَنْ کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا: قطعا در گفتار و رفتار و سبک زندگی رسول خدا الگوی نیکویی برای کسانی از شماست که به خدا و روز آخرت ایمان دارد و خدا را بسیار یاد می کند.»(احزاب/۲۱) با نگاهی اجمالی به آیات کریمه قرآن و آموزه های اهل بیت(ع) با دو الگوی کلان در حوزه سبک زندگی رو به رو می شویم که از اولی می توانیم با عنوان سبک زندگی الهی، اسلامی، دینی و در یک کلام سبک زندگی متعالی و از دیگری با عنوان سبک زندگی غیراسلامی، غیردینی، غیرالهی و حتی در موارد و مراتبی ضد دینی و در یک کلام سبک زندگی متدانی یاد کنیم. از سبک زندگی متعالی با مفاهیمی نظیر حیات طیبه یاد شده است. حیات پاک برخاسته از کلمه طیبه و در چارچوب نقشه راهی است که از آن با عنوان شجره طیبه یاد می شود. می توانیم ارتباط این مفاهیم را به شکل زیر ترسیم کنیم: کلمه طیبه ـــ نتیجه می دهد ــــ شجره طیبه ـــ نتیجه می دهد ـــــ حیات طیبه ــــــ نتیجه می دهد ـــــ لقاء الله ایمان، تقوی، فوز، فلاح، عمل صالح و تواصی به حق از دیگر مفاهیمی است که ابعاد دیگری از این نوع زندگی را توضیح می دهد. در حالی که از سبک زندگی مُتَدانی، یعنی آن نوع زندگی که برعکس حیات طیبه بر تقدم ارزشهای مادی بر ارزشهای الهی معتقد است و یا در پاره ای از نگرش و کنشها بر حذف کامل ارزشهای الهی اصرار می ورزد، با مفاهیمی همچون شجره خبیثه یاد شده است. واژه های دیگری چون کفر، فسق، خسران، نفاق، طاغوت، مسرفین و مترفین از مفاهیمی است که ابعاد دیگری از این نوع زندگی را روشن می سازد. گروه اول، آن چنان که در سوره حمد آمده است از خداوند می خواهند که آنها را بر صراط مستقیم هدایت نماید و از مسیر «ضالّین» و «مغضوبین» که در گروه دوم قرار دارند، دور نگه دارد. سبکهای مذکور در طول تاریخ حیات انسان جریان داشته و خواهد داشت و تبیین و توضیح هر کدام توسط کسانی که از اهل قلم مورد اهتمام بوده است. در عالم اسلام نیز ترسیم ابعاد مختلف حیات طیبه مورد نظر بوده است. قرآن کریم به عنوان نقشه زندگی در تمامی ابعاد و ساحات آن، همچنین احادیث و از آن مهمتر سبک زندگی چهارده معصوم(ع) به عنوان الگوهای عینی، آثار علمای اسلام در تشریح این شیوه زندگی از قبیل منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری، شرح حدیث جنود عقل و جهل امام خمینی(ره) و مفاتیح الحیات آیت الله جوادی آملی نمونه هایی از این تلاشهاست. در ادامه همین نگاه درباره نحوه نحوه و سبک زندگی با غیر مسلمانان در قرآن می خوانیم: «قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَی کَلِمَهٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلَا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ: بگو: ای اهل کتاب به سخنی روی آورید که میان ما و شما یکسان است. این که جز خدا را بپرستیم و چیزی را شریک او قرار ندهیم و بعضی از ما بعضی دیگر را به جای خدا ارباب نگیرد. پس اگر (از این پیشنهاد) سرباز زدند، بگوئید: گواه باشید که ما مسلمان و تسلیم خدائیم.»(سوره آل عمران/۶۴) تمدن سازی ملازم با تولید در عرصه های علم و فرهنگ، سیاست و قدرت و اقتصاد و ثروت است و تولید هیچ یک از اینها بدون دولت میسر نیست و ایجاد دولت مطلوب بدون دانش سیاسی امکان ناپذیر است. تأسیس تمدن اسلامی و شکوفایی خیره کننده آن مؤید وجود پشتوانه های دانشی و از جمله دانش سیاسی است. حال پرسش اساسی این است که سنتهای پژوهشی و مطالعاتی متفکران و دانشمندان مسلمان در حوزه مباحث سیاسی چه بوده است؟ به طور خلاصه فقه سیاسی، فلسفه سیاسی، کلام سیاسی، اخلاق سیاسی، تفسیر سیاسی قرآن، عرفان سیاسی، ادبیات سیاسی، احادیث سیاسی، تاریخ و سیره سیاسی و مطالعات سیاسی سیاست نامه ای و تجربی از اهم حوزه ها و گرایشهای مطالعاتی سیاسی در سنت مطالعات سیاسی اسلامی بوده است که محورهای مورد بحث در سیاست متعالی است. ذکر این نکته مهم است که علی رغم اینکه علم سیاست در طبقه بندی علوم اسلامی هویت مستقلی داشته است، اما نگرش غالب مطالعه سیاست ذیل دانشهای دیگر بوده است. از این رو حتی در جمهوری اسلامی هنوز مطالعات سیاسی مربوط به نظریه سیاسی اسلام، عمدتا ذیل دانشهای دیگر مطالعه می شود، هر چند در سالهای اخیر توجه کمی به طرح مستقل دانش سیاسی اسلامی در برخی مراکز آموزشی و پژوهشی صورت گرفته است. برخی از ویژگیهای سنت مطالعاتی مذکور از این قرار است: جامعیت و فراگیری نسبی نسبت به ساحات، سطوح، موضوعات و قلمروهای دولت، جامعیت و فراگیری نسبی نسبت به ارزشها و ضد ارزشها و جامعیت و فراگیری نسبی به کارگزاران. از مزایای این سنت مطالعاتی نیز می توان به رواج آن در جوامع اسلامی و در نتیجه اثرگذاری بیشتر به ویژه از منظر تبعیت از فرامین اسلامی و نیز فراگیری نسبت به همه باورها، ارزشها و رفتارها اشاره کرد. این معرفت به لحاظ دانشی نیز از مختصاتی چون روشمند بودن، نظام مند بودن، هدفمند بودن و عملیاتی و عینی و در نتیجه توجه عمده به مظاهر و شاخصهای دولت برخوردار است. باید تلاش کرد تا ضمن بازشناسی سنت مطالعات سیاسی در تفکر اسلامی به شکوفایی و بازسازی آن در پیوند با مبانی تفکر اسلامی از یک سو و نیازهای کنونی جمهوری اسلامی ایران، جهان اسلام و بلکه نیازهای انسان کنونی در گستره عالم بپردازد. سیاست متعالیه در ذیل علوم انسانی متعالیه پیشنهاد دهنده علوم سیاسی متعالیه است. علوم سیاسی متعالیه منابع، مبانی هستی شناسی، معرفت شناسی، روش شناسی، انسان شناسی، جامعه شناسی، ابعاد، سطوح، کارگزاران، اهداف و غایات و ویژگیهای خاص خود را دارد. سیاست متعالیه، با دعوت از همه جهانیان به گرد آمدن بر محور توحید، نشان می دهد که ارزش ویژه ای برای دعوت به حق و حقیقت و تعالی و دستیابی به آن از طریق گفت وگو و تعامل قائل است. گفت وگویی که مبتنی بر حکمت، اندرز دلنشین و بهترین روشهاست. سیاست متعالیه، سیاستی است که به لحاظ فلسفی بر حکمت متعالیه تکیه دارد اما ضمن پذیرفتن اجتهاد در این حکمت، خود را نیازمند بهره مندی از دیگر مکاتب حکمی با نگرش و گرایش اسلامی می داند. یادآوری این نکته شایسته است که سیاست متعالیه فراتر از حکمت متعالیه است. سیاست متعالیه، سیاست الهی و قرآنی است و با الگوهایی چون سیاست نبوی(ص)، سیاست علوی(ع)، سیاست مهدوی(عج) و تجربه سیاست در نمونه انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) شناخته می شود. سیاست متعالیه، اولویت و اولیت را در برنامه ریزی های توسعه بر تعالی فرهنگی و اخلاقی قرار می دهد و در ذیل و ظل آن ثبات سیاسی و توسعه اقتصادی را پی گیری می کند. در سیاست متعالیه دولت مالک مردم نیست بلکه خادم آنهاست. رابطه دولت و مردم هم برخاسته از رابطه امام و امت است، نه رابطه حاکم و محکوم یا سلطه گر و سلطه پذیر.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 117]