واضح آرشیو وب فارسی:مهر: به بهانه به آتش کشیده شدن قبله نخست مسلمین توسط صهیونیست ها؛
یک تحقیر و دو جانفشانی سهم مسجدالاقصی!/قدس؛ خط قرمز آتشین فلسطین
شناسهٔ خبر: 3747077 - یکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۲:۵۲
دین و اندیشه > اسلام در جهان
.jwplayer{ display: inline-block; } مسجدالاقصی تاکنون شاهد یک تحقیر و دو جانفشانی نسبت به خویش بوده است. تحقیر نخست به آتش کشیده شدن آن بود وهمچنین دو جانفشانی نیز که در پی حراست از این مکان مقدس ۴ هزار فلسطینی فدایش شدند. خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه- محمد محسن فایضی*: امروزه باری دیگر قدس شریف خود را در تهدید خیانتهای سران دولتهای عربی اسیر میبیند؛ اما آنچه امروزه طی یک سال گذشته سرعتی بیشتر به خود گرفته است و قدس را تهدید مینماید، عادیسازی روابط و نزدیکی راهبردی کشورهای عربی و اسلامی منطقه به ویژه مدعیان اصلی حمایت از جنبشهای فلسطینی به رژیم صهیونیستی است. مسجدالاقصی شاهد یک تحقیر و دو جانفشانی مسجدالاقصی قربانی تحقیر شکست شش روزه ۲۱ اوت ۱۹۶۹ میلادی (سیام مرداد سال ۱۳۴۸ شمسی) یکی از نقطه عطفهای مسئله فلسطین رقم خورد. اتفاقی تلخ در حافظه مسلمانان که در آن روز مسجدالاقصی یکی از با ارزشترین و مقدسترین مساجد مسلمانان از سوی صهیونیستها به آتش کشیده شد. گستره آتشسوزی به حدی بود که حدود ۲۰۰ مترمربع از سقف مسجد کاملاً منهدم شد. هرچند اسرائیل برای فرار از فشارها اعلام نمود این اتفاق از سوی یک شخص دیوانه به نام «دنیس مایکل روهان» مسیحی استرالیایی انجام شده است. آتشسوزی یک سال پس از اشغال مناطق قدس شرقی و مسجدالاقصی پس از جنگ ششروزه رخ داد و طعم شکست و تحقیر را بر مسلمانان و فلسطینیان تکمیل نمود. به باور تحلیل گران شکست کشورهای عربی در جنگ ششروزه مهمترین عامل گستاخی اسرائیلیها برای انجام چنین جنایت بزرگی در مسجدالاقصی و آتش زدن این مسجد مقدس بود. این حس تحقیر کشورهای مسلمان را بر آن داشت که سازمان کنفرانس اسلامی را بهمنظور مقابله با جنایات رژیم صهیونیستی و پاسداری از هویت اسلامی قدس و فلسطین تشکیل دهند. هر چند تاریخ اثبات نمود این سازمان هیچگاه نتوانست در معادلات فلسطین تأثیرگذار باشد. مسلمانان و فلسطینیان همواره بهخوبی میدانستند که مسجدالاقصی ضمن آنکه هویت فلسطینی و اسلامی است، صهیونیستها تلاش دارند با بنا نمودن معبد هیکل در مکان کنونی حرم مقدس یک هویت جعلی برای خویش ایجاد نمایند تا بتوانند اورشلیم را بهعنوان پایتخت یک دولت یهودی معرفی نمایند و این موضوع اهمیت این مسجد را دوچندان مینمود. جان فشانی ها مسجدالاقصی، جرقهای بر انتفاضه سال ۲۰۰۰ اما سالها بعدها پس از تحقیر اشغال قدس شرقی توسط ارتش رژیم صهیونیستی و آتش گرفتن مسجدالاقصی، در سال ۲۰۰۰ انتفاضهای این بار به حمایت از مسجدالاقصی جرقه خورد. این بار مردم فلسطین کوچکترین بیحرمتی به مسجدالاقصی را تحمل ننمودند و ورود آریل شارون به این مکان مقدس به همراه سربازان و یهودیان تندرو با واکنشی همراه شد که طی پنج سال حدود ۴۰۰۰ فلسطینی شهید و ۱۰۰۰ صهیونیست هم کشته شدند. مقایسه دو اتفاق سالهای ۲۰۰۰ و ۱۹۶۹ نشان میدهد که هرچند آتشسوزی مسجدالاقصی برای مسلمانان بسیار تلخ بود و با واکنش کشورهای مسلمان و عربی و تشکیل سازمان کشورهای اسلامی همراه بود، اما در آن برهه مسلمانان نتوانستند از هویت و حرمت مسجدالاقصی حمایت تام نمایند؛ اما سال ۲۰۰۰ تنها ورود شارون به این مکان مقدس فرآیندی را رقم زد که بسیاری از معادلات فلسطین را تحت تأثیر خود قرارداد. طرح تقسیم مسجدالاقصی بهانهای برای انتفاضه سوم مطرح شدن طرح تقسیم مسجدالاقصی باری دیگر فلسطین وارد فرآیندی شد که اثبات نمود مسجدالاقصی همچنان نقطه عطف تحولات این سرزمین است. اتفاقاتی که امروزه به انتفاضه القدس مشهور شده است. انتفاضه سوم، یک اتفاق غیرقابل پیشبینی نبود و پس از جنگ ۵۱ روزه، جرقههای آن دیده میشد که هشدار بسیاری از کارشناسان صهیونیستی را مبنی بر آغاز قریبالوقوع انتفاضهای جدید به دنبال داشت. انتفاضهای که به باور بسیاری تحلیل گران ریشههای اصلی وقوع آن عبارتاند از: جنگ ۵۱ روزه غزه، ناامیدی فلسطینیان از کشورهای همسایه و عربی- اسلامی با توجه به شرایط منطقه و به حاشیه رفتن موضوع فلسطین، شکست راهکار سیاسی مذاکرات صلح، تضعیف قدرت محمود عباس و در نهایت کاهش کنترل امنیتی و مشروعیت مردمی تشکیلات خودگردان. پیشبینیها و انتظارات برای وقوع انتفاضهای جدید، پس از ورود صهیونیستها به مسجدالاقصی و مطرح شدن طرح تقسیم زمانی-مکانی این مسجد مقدس از اول اکتبر ۲۰۱۵(۹ مهر ۹۴) جرقه خورد. اتفاقی که باری دیگر اهمیت مسجدالاقصی را در میان فلسطینیان نمایان ساخت. تلاشهای رسمی نیز برای قانونی کردن تقسیمبندی زمانی و مکانی در رژیم صهیونیستی پیش از این در جریان بوده است. بهطوری که از سال ۲۰۱۴ برخی از اعضای راستگرای کنست در احزاب لیکود و کارگر به دنبال ارائه طرحی به کنست هستند که بر اساس آن مسجدالاقصی نیز مانند مسجد ابراهیمی تقسیمبندی زمانی و مکانی شود. در کنار این اقدامات، مقامات نظامی و امنیتی اسرائیل نیز اصرار زیادی به تقسیمبندی زمانی و مکانی این مسجد و ایجاد حصارهای جدید دارند و دلیل این اصرار خود را جلوگیری از درگیری احتمالی مسلمانان و صهیونیستها بیان میکنند. صهیونیستها در نقشه اولیه خود درصدد به دست آوردن قسمتی از مسجدالاقصی هستند که از صحن جنوب غربی تا دیوار غربی رواق مسجدالاقصی و بالای سر دیوار براق(دیوار غربی) آغاز و در صحن غربی در بخش باب المغاربه ختم میشود که در نقشه زیر با رنگ زرد مشخصشده است.
هدف سران رژیم صهیونیستی از این کار تغییر تجریدی هویت این مکان مقدس و تخریب بخشهایی از این مسجد بود؛ اما نتانیاهو و رژیم صهیونیستی این اشتباه را کردند که مسجدالاقصی، مسجد ابراهیمی نیست که سناریوی مسجد ابراهیمی را آنجا پیاده کند. در سال ۱۹۹۴ در شهر الخلیل درگیریهایی میان صهیونیستها و فلسطینیان بر سر ورود یهودیان به مسجد ابراهیمی- که مکانی مقدس برای هر دو طرف به دلیل وجود مقامهایی منتسب به پیامبرانی چون حضرت ابراهیم (ع) و یوسف (ع) است- درگرفت. پس از درگیریها در شهر الخلیل و کشته شدن از هر دو طرف، رژیم صهیونیستی به بهانه امنیت، مسجد ابراهیمی را تقسیم زمانی و مکانی نمود؛ اما این روش برای مسجدالاقصی، در حقیقت اشتباه نتانیاهو و گروه امنیتی او است زیرا که شرایط امروزی و اهمیت مسجدالاقصی و شهر قدس را نمیتوان با حادثه آتشسوزی مسجدالاقصی و طرح تقسیم مسجد ابراهیمی در الخلیل مقایسه کرد. جمعبندی هرچند حادثه سال ۱۹۶۹ و آتشسوزی مسجدالاقصی یک صفحه سیاه به صفحه جنایات اسرائیل افزود، اما روحیه مقاومت مردم فلسطین برای حراست از هویت خویش نشان داد، با گذشت نزدیک به ۴۵ سال از آن فاجعه، این بار تنها در مقابل مطرح شدن طرح تقسیم مسجدالاقصی، انتفاضهای دیگر را آغاز نموده است. انتفاضهای که ۱۵ سال پس از انتفاضه دوم که آنهم بهمنظور حفظ مسجدالاقصی رخ داد، مهر سال گذشته آغاز شد و اکنون با گذشت نزدیک ۱۱ ماه و تقدیم بیش از ۲۴۰ شهید هم چنان ادامه دارد. همانگونه که پس از فاجعه آتشسوزی، تشکیل سازمان کنفرانس اسلامی کمکی به آرمان فلسطین نکرد، خروش جوانان فلسطینی باری دیگر اثبات نمود راه حفظ و حراست از هویت اسلامی قدس شریف، انتفاضهای مردمی است. امروزه باری دیگر قدس شریف خود را در تهدید خیانتهای سران دولتهای عربی اسیر میبیند؛ اما آنچه امروزه طی یک سال گذشته سرعتی بیشتر به خود گرفته است و قدس را تهدید مینماید، عادیسازی روابط و نزدیکی راهبردی کشورهای عربی و اسلامی منطقه بالاخص مدعیان اصلی حمایت از جنبشهای فلسطینی به رژیم صهیونیستی است. * کارشناس اندیشکده راهبردی تبیین
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 120]