تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):ارزش چهار چيز را جز چهار گروه نمى‏شناسند : جوانى را جز پيران، آسايش را جز گرفتاران...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805127390




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

پژوهشی درباره تفسیر«فتح» در سوره نصر


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: پژوهشی درباره تفسیر«فتح» در سوره نصر
خبرگزاری فارس: پژوهشی درباره تفسیر«فتح» در سوره نصر
بیش‌تر مفسّران، مراد خداوند را از فتحی که در سوره نصر به پیامبر صلی الله علیه و آله مژده می‌دهد، فتح مکّه دانسته اند.

بخش دوم و پایانی ۲-۱٫ بیان دو قضیه کاملا متناقض در برخی مصاحف رایج در بالای سوره در تمامی مصاحف جدید و قدیم عبارت زیر نوشته شده است: «سوره النصر، ثلاث آیات مدنیه نزلت بعد التوبه»: مصحف عثمانی جدید؛ «سوره النصر، ثلاث آیات نزلت بعد التوبه مکیه»: مصحف عثمانی قدیم؛ «سوره النصر، ثلاث آیات و هی آخر السور نزولا»: مصحف عثمانی بیروت. دانشمندان در این‌که سوره توبه پس از فتح مکّه نازل شده است، همداستانند. پس، همه موارد مذکور، بر نزول سوره نصر، پس از فتح مکّه دلالت دارد. با وجود این، مفسران در حاشیه مصحف و در همان صفحه نوشته اند که نزول این سوره بشارت فتح مکّه است. چگونه ممکن است خداوند پس از فتح مکّه بدان بشارت دهد؟! (النیلی، ۱۴۳۰: ۹۷). از طرفی فتح دیگری که موجب ورود گروهی مردم به دین حق گردد، پس از فتح مکه تاکنون واقع نشده است. بنابراین، می‌توان این فتح را همان روز ظهور دین حق دانست که در سه سوره ای یاد شده که هرسه از آخرین سوره‌ها در ترتیب نزول سوره‌ها قرار دارد. گویا به تدریج برای خبر وفات پیامبر۶ و اعلام تحقق رسالت او در آینده زمینه سازی می‌شده است. ۲-۲٫ مکّی شمردن سوره در برخی مصاحف بعضی مصاحف این سوره را مکّی خوانده‌اند. محال است که سوره مکی قبل از هجرت نازل شده باشد؛ لذا ناگزیر باید مکی پس از فتح باشد. در این صورت، امکان ندارد به صیغه مستقبل از فتح مکّه خبر دهد (النیلی،۱۴۳۰: ۹۸). ۲-۳٫ ناسازگاری ادعای اخبار از فتح مکّه با صیغه مستقبل نزول سوره پس از فتح مکّه با خطاب و اخبار به صیغه مستقبل، با آرای مفسران همخوانی ندارد. زیرا کلمه” اذا” ظهور در استقبال (آینده) دارد، و این ظهور اقتضا دارد که مضمون آیه شریفه خبر از امرى باشد که هنوز رخ نداده و به زودى رخ مى‏دهد، و چون آن امر، یارى و فتح است؛ سوره مورد بحث از مژده‏هایى است که خداى تعالى به پیامبر داده، و نیز از ملاحم و خبرهاى غیبى قرآن کریم است در مورد نصر و فتحی که هنوز نیامده است (طباطبائی،۱۴۱۷، ج۱۸: ۳۷۶) و نمی تواند بر فتحی در گذشته دلالت کند. همچنین نمی توان فتح را مفهومی عام دانست؛ زیرا همان‌طور که مفسران اشاره کرده‌اند، منظور از نصر و فتح، جنس نصرت و فتح نیست، تا بتوان آیه شریفه را با تمامى مواقفى که خداى تعالى پیامبرش را یارى و او را بر دشمنان پیروز کرده است، منطبق دانست (همان). ۲-۴٫ لزوم استفاده از صیغه ماضی خطابات قرآن عام است و همه زمان‌ها و مکان‌ها را دربرمی گیرد. پس، اگر بخواهد به فتح مکّه در گذشته اشاره کند، لازم است صیغه ای مانند «إِنَّا فَتَحْنا لَکَ فَتْحاً مُبیناً» (فتح:۱) را به کار گیرد که به زمان ماضی است. شگفت آورتر این است که آیه مذکور، آیه دیگری است که به فتح مکّه تفسیر می‌شود و با وجود آن‌که قبل از فتح مکّه نازل شده؛ با صیغه ماضی آمده است. می‌گویند: «إِنَّا فَتَحْنا لَکَ فَتْحاً مُبیناً» وعده؛ فتح مکّه است و تعبیر ماضی برای قطعیت وقوع آن است. برخی نیز آیه را درباره صلح حدیبیه دانسته‌اند. بنابر این اقوال، همه امور وارونه گشته: صیغه آینده در سوره نصر بر گذشته و صیغه گذشته در سوره فتح برآینده دلالت دارد تا تمام آیات فتح در قرآن حول فتح مکّه جمع شود و هیچ فتحی قبل و بعد از آن تصور نشود؛ چراکه در فتح مکّه ابوابی به روی منافقین گشوده شد (النیلی،۱۴۳۰: ۹۹). ۲-۵٫ اختصاص سوره ای جدا به دلیل اهمیت فتح نهایی و سراسری در دوران امام مهدی۴ اهمیت سوره های قرآن، صرف نظر از طول سوره ها، نزد خداوند یکسان است؛ یعنی سوره های کوتاه همانند سوره های بلند دربردارنده علوم و رموز هستند. روشن ترین دلیل این مسئله همین سوره است که پس از سوره طولانی توبه نازل شده است. چرا خداوند آن را سوره ای مستقل ساخت با وجود آن‌که آیات این سوره می‌توانست در میان آیات سوره توبه درج شود؟ سوره توبه اعلام نهایی و بیان پایان بخش رسالت است که برای آشکار کردن گروه‌های منافقان پس از فتح مکّه نازل شده و به اتّفاق همگان تنها سوره ای است که خواندن بلند آن، در کعبه، هنگام حج اکبر دستور داده شد. سوره نصر بشارتی به فتح است؛ اما این فتح، فتح مکّه در گذشته نیست؛ بلکه فتحی تازه است که تا کنون رخ نداده و برای آسودگی خاطرپیامبر۶ نسبت به آینده روشن رسالت و دینش و در ازای دردها و آزارهایی به او داده شد که پس از فتح مکّه و نزول سوره توبه پذیرا شده بود. سوره ای که مسلمانان پیشین آن را سوره «الکاشفه الفاضحه»، یعنی «آشکارکننده، رسوا کننده» می‌خواندند (النیلی، ۱۴۳۰: ۹۸). ۲-۶٫ روایتی از امیرالمومنین۷ در کتاب دلائل الامامه و کتاب المحجه فی ما نزل فی القائم الحجه، روایتی ذکر شده که آیت‌الله صافی در منتخب الاثر و قندوزی در ینابیع الموده آن را نقل کرده‌اند. در این روایت آمده که مردی نزد امیرالمومنین۷ آمد و از طولانی شدن دولت جور شکایت کرد. امیرالمومنین۷ به او فرمود: به خدا سوگند، آنچه آرزویش را دارید، نخواهد شد تا این که باطل جویان هلاک شوند و جاهلان از میان بروند و متقیان که اندکند در امان گردند ]و این پس از آن است که کار سخت می‌شود[ تا جایی که احدی از شما جای پایی برای خود نخواهد یافت و تا آن‌جا که شما در نظر مردم از مردار در چشم صاحبش خوارتر خواهید شد و همان طور که شما در آن حالید، ناگهان یاری خدا وند و پیروزی بیاید… بنابراین روایت، آیه با فتح فراگیر در دوران امام مهدی۴ به دلیل نشانه هایی در این کلام همچون ایمن شدن متقین و احادیث ذیل آیه «والعاقبه للمتقین» درباره روزگار امام مهدی۴، تطبیق داده شده است. به همین دلیل، این روایت در کتاب‌های مذکور و معجم احادیث امام مهدی۴ میان آیات مفسره به امام مهدی۴ درج شده است. ۲-۷٫ توجه به اهمیت فتح مذکور در سوره نصر نسبت به فتوح دیگر پیامبر۶ برای فتح مکّه بیش از فتوح بزرگ‌تر دیگر خوشحال و مسرور نشد و این مسئله در بیانات رسیده از ایشان در فتح خیبر و فتح قلعه‌ها و حصن های یهود روشن است. قلعه هایی که هرگز مسلمانان، امید فتح آن و بیرون راندن یهود را نداشتند (حشر:۲). با این حال، این فتوح در سوره های دیگر درج شده و به آن سوره ای مستقل اختصاص نیافته است؛ بلکه شارحان در تقلیل اهمیت آن کوشیده‌اند. اهل مکّه در تمام مدت ۲۰ سال برای جنگ با پیامبر۶ همه توان و وسایل خود را به کار گرفته بودند. انصار می‌خواستند در روز فتح از آنان انتقام بگیرند؛ ولی پیامبر۶ از آنان درگذشت و فرمود: «اذهبوا فأنتم الطلقاء» که مفصل در تاریخ ذکر شده است. چگونه خداوند آنان را «افواجا»، یعنی گروه، گروه گروندگان به دین اسلام وصف کند، در حالی که رسول الله۶ آن‌ها را «طلقا»، یعنی «رهاشدگان» نامید؟! آیا ممکن است خداوند آنان را بستاید و رسولش آنان را نکوهش کند؛ رسولی که آگاه از اعلام بندهای سوره توبه در حج اکبر است؟! (همان). ۲-۸٫ آثار سیاسی بیان حقیقت فتح صحابه به جایگاه عبدالله بن عباس جوان نزد خلیفه دوم اعتراض کردند و گفتند: «در میان فرزندان ما نیز کسانی چون او هستند.» خلیفه برای نشان دادن توان علمی او، میدان آزمونی میان او و صحابه برپاکرد و درباره شأن نزول سوره نصر پرسید. صحابه گفتند: «مراد از فتح، فتح مکّه است و سوره خبر وفات پیامبر را به خودش می‌دهد.» مطلب را از ابن عباس سوال کرد؛ او گفت: این‌گونه نیست. گفت: پس، نظر تو چیست؟ ابن عباس پاسخ داد:«سوره خبر وفات پیامبر را به خودش می‌دهد و مراد از فتح، فتح مکّه است.» با این پاسخ، ابن عباس در این آزمون پیروز گشت و خلیفه او را تأیید کرد.[۳] ابن عباس کاری جز جابه جایی ترتیب انجام نداد؛ یعنی سوره نصر نازل شد تا وفات پیامبر۶ را به خودش اعلام کند و فتح مکّه را بشارت بدهد و تا زمانی که خبر وفات پس از فتح گذشته باشد، ناچار باید فتح دیگری در پی باشد؛ و الّا موضوع گفت‌وگو و آزمون بی اعتبار می‌شود. روشن است که همنشینان خلیفه از قریش‌اند و تفسیری این‌گونه را نمی پسندند. این داستان از جهتی به اهمیت این سوره اشاره دارد و از جهت دیگر به تلاش‌ها و توطئه‌ها برای محدود ساختن و دست کشیدن از معانی فراگیر و جهانی آن و وعده غلبه دین اسلام بر سایر آیین‌ها در تمام نقاط زمین. این مسئله، خلیفه را قادر می‌سازد تا به صراحت و بارها جایگاه ابن عباس را گوشزد کند. استفاده از موضوعی خطیر برای این مجالسان و هم نشینان که به او قدرت استدلال بر اعلمیّت او می‌دهد.  در واقع این موضوع، بیش از آ‌ن‌که دلیل اعلمیت باشد، تهدیدی جدّی است برای افرادی که به خاطر اموری خرد، برصلاحیت خلیفه اعتراض دارند؛ زیرا این موارد در مقایسه با اموری بسیار خطیر که خلیفه هرزمان بخواهد می‌تواند آن را مایه رسوایی ایشان سازد؛ واقعا ناچیز است. خطیر بودن این امر از شناساندن رهبری سرچشمه می‌گیرد که فتح و نصر الاهی به دست اوست؛ پس از آن‌که مفسر جوان تأکید کرد که فتح پس از اعلان وفات، یعنی بعد از وفات صاحب رسالت است. این اتهامی روشن برای مجالسین خلیفه است؛ یعنی کسانی که پس از پیامبر نسبت به دین او به گونه ای رفتار می‌کنند که فتحی نو لازم می‌گردد (النیلی،۱۴۳۰: ۱۰۰). ۲-۹٫ اشاره «نصر الله» به نصرت نهایی و همه جانبه و فراگیر جبهه حق از سوی خداوند تفسیر رازی در بیان مراد از نصر در این سوره، خود شاهدی است بر این‌که نصر نیز در کنار فتح در روزگار امام مهدی۴ رخ خواهد داد. او نصر را همان نصرت پروردگار نسبت به پیامبران الاهی و مومنان و پیروانشان در دنیا می‌داند که اجل معینی دارد (رازی، ۱۴۲۰، ج۳۲: ۳۳۶). بررسی آیات نصرت و نجات مومنان نشان می‌دهد این سنّت الاهی همواره پس از عبور اقوام از فتنه‌ها و غربال و جدایی نیکان از بدان شامل حال نیکان برگزیده خواهد شد و در مقابل، بدان را به عذاب هلاک خواهد کرد. خداوند این نصرت را در این سوره و آیات دیگر به مسلمانان و برگزیدگان امت خاتم نیز وعده داده و از تأخیر وقوع آن تا پایان یافتن غربالگری در فتنه های شدید آخرالزمان سخن گفته است (البقره:۲۱۴؛ الفتح: ۲۵؛ هود:۸؛ الانعام:۳۴؛ نک: روحانی،۱۳۹۲: ۱۴۵-۱۵۰و همان: ۱۷۷-۱۸۹). در واقع این وعده، گویای نصر و فتح فراگیری است که سبب پیروزی مطلق جبهه حق و نابودی جبهه باطل می‌گردد و از نصرها و فتح های مقطعی و موقّت متمایز است (النیلی،۱۴۳۰: ۱۰۰). روایات متعددی نیز در تطبیق نصر با ظهور امام مهدی۷ وارد شده است (کورانی،۱۴۲۸، ج۷: ۴۶۷ ـ ۴۷۱). ۲-۱۰٫ تناقض گویی در تفسیر فتح در سوره سجده این مسئله از شواهدی است که نشان از همدستی آنان در پوشاندن حقیقت این فتح دارد: وَ یَقُولُونَ مَتى‏ هذَا الْفَتْحُ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ (*) قُلْ یَوْمَ الْفَتْحِ لا یَنْفَعُ الَّذِینَ کَفَرُوا إِیمانُهُمْ وَ لا هُمْ یُنْظَرُونَ (*) فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ انْتَظِرْ إِنَّهُمْ مُنْتَظِرُونَ (السجده: ۲۸-۳۰). مفسران سه احتمال در تفسیر فتح در این سوره بیان کرده اند و در کوشش برای رسیدن به حقیقت، هرسه را جمع کرده اند؛ زیرا هیچ یک با آیه منطبق نیست. شایسته است هر عاقلی از میزان درستی این احتمالات جویا شود؛ زیرا کتاب خدا به گونه ای است که باطل از پس و از پیش(در گذشته و در آینده) در آن راه ندارد (فصلت:۴۲) و محال است کسی آن را خطا تفسیر کند و به تناقض دچار نشود؛ چه در خود آیه یا در ارتباط با آیات مجاور و یا در همان سوره و یا در آیات دیگر قرآن. احتمالاتی که مفسران برای فتح ذکر کرده‌اند، عبارت است از: روز قیامت (طبری،۱۴۱۲، ج۲۱: ۷۳؛ آلوسی، ۱۴۱۵، ج۱۱: ۱۳۸؛ زمخشری، ۱۴۰۷، ج۳: ۵۱۷؛ رازی، ۱۴۲۰، ج۲۵: ۱۵۲)؛ یا فتح مکه (بیضاوی،۱۴۱۸، ج۵: ۳۴۴؛ آلوسی، ۱۴۱۵، ج۱۱: ۱۳۸؛ طبری، ۱۴۱۲، ج۲۱: ۷۳)؛ یا جنگ بدر (مقاتل،۱۴۲۳، ج۳: ۴۵۴؛ آلوسی، ۱۴۱۵، ج۱۱: ۱۳۸؛زمخشری،۱۴۰۷، ج۳: ۵۱۷)؛ در حالی که روایات اهل بیت، به صراحت این روز را روز فتح دنیا توسط امام مهدی۴ خوانده‌اند (کورانی، ۱۴۲۸، ج۷: ۴۸۳) و شواهدی به شرح ذیل برای نقد این احتمالات در سیاق آیات و معنای عبارات وجود دارد: اول: روز قیامت 1.       در روز قیامت، ایمان و کفر وجود ندارد تا بگوید ایمان کافران سود ندهد. آیا کافر در روز قیامت مومن می‌شود، درحالی که کافر مرده است؟ آیات دیگرقرآن تأکید می‌کند که توبه تا لحظه قبل از مرگ ممکن است (نساء:۱۸) و در آیات دیگر می‌فرماید: کافرانی که وارد آتش می‌شوند، همواره کافر می‌مانند؛ حتی اگر به دنیا برگردند، دوباره به آنچه نهی شده‌اند، باز می‌گردند (الانعام:۲۸؛ نیلی، ۱۴۳۰: ۱۰۲). 2.       واژه فتح یک واژه نظامی و مخصوص دنیاست؛ زیرا در قیامت جنگ و فتحی نیست (همان: ۱۰۳). 3.       سیاق آیات پیشین دو بار روز قیامت را یاد کرده است؛ اما این پرسش جدید پس از مثلی آمد که برای زنده کردن زمین آمده بود. روشن است که می‌خواهد به قدرت پروردگار بر زنده کردن زمین با ریزش برکات اشاره کند. از این رو، مجرمان می‌پرسند: این فتح چه زمانی خواهد بود؟ و پاسخ می‌دهد روز فتح، ایمان کافرانی که ادعای ایمان کنند، سود ندهد؛ آن‌گونه که در دوران رسالت سود داد و آنان را وارد نفاق ساخت (همان). در دوران امام مهدی۴ فرشتگان فرود می‌آیند و بر پیشانی‌ها نشان می‌گذارند که مهلتشان پایان یافته و ایمانشان سودشان ندهد (بحرانی،۱۴۱۶، ج۵: ۲۴۰). 4.       «وَ لا هُمْ یُنْظَرُونَ» مخصوص دنیا و باری پایان یافتن مهلت است. در قیامت «اِنظار» معنا ندارد؛ خود ابلیس نیز امید اِنظار ندارد. در ادامه و در آیه بعد نیز بر معنای انتظار تأکید می‌ورزد: «وَ انْتَظِرْ إِنَّهُمْ مُنْتَظِرُونَ» که از همان ریشه «نظر» مشتق شده است و همه این مفاهیم در دنیا جایگاه دارد (نیلی، ۱۴۳۰: ۱۰۳)؛ (طباطبائی، ۱۴۱۷، ج۱۶: ۲۶۸). از این رو، برخی مفسران در صدد توجیه معنای انظار برآمده و آن را ترحّم معنا کرده اند (میبدی، ۱۳۷۱، ج۷: ۵۳۸)که خلاف استعمال لغوی است. دوم: روز فتح مکّه برای ابطال این احتمال، توجّه به یک مسئله کافی است: و آن، این که در روز فتح مکّه ایمان کافران سود بسیاری بخشید و پیامبر۶ آنان را رها و آزاد ساخت و فرمود: «اذهبوا فانتم الطلقاء» (عطاردی،۱۴۰۶، ج۲: ۴۶۶)؛ تاجایی که رهبر نظامی کافران، ابو سفیان، نیز از این آزادی بهره مند شد و پس از آن که مدت بیست سال علیه اهل ایمان لشکر کشید، به شهادتین گواهی داد و آزاد شد؛ بلکه قدرت دوباره به فرزندان و نوادگان او بازگشت و فضایل بسیاری او را فراگرفت که تاکنون کسانی که چون اویند در آن تردید نکرده اند؛ بلکه او در اولین لحظه اسلامش به یکی از فضایل ذکرشده نایل شد؛ یعنی قبل از آن‌که او از قیودش آزاد شود و بعد از آن که خانه اش به مدت پنجاه سال پناهگاه ابلیس و شیاطین بود، در یک لحظه به پناهگاه خائفان تبدیل شد. از پیامبر۶ روایت کرده اند که فرمود: «هرکس وارد خانه ابوسفیان شود در امان است» (صدوق، ۱۳۶۲، ج۱: ۲۷۶). پس چگونه در روز فتح مکّه ایمان کافران سودشان ندهد؟ طبری نیز با استناد به همین مسئله این احتمال تفسیری برای آیه را رد می‌کند (طبری، ۱۴۱۲، ج۲۱: ۷۳). اگر وجود زنان و مردان مستضعفی را در نظر بگیریم که چیزی از حقیقت رسالت نمی دانند؛ آن گاه نشانه های حقانیت را در روز فتح مشاهده می‌کنند و ایمان به راستی وارد قلب‌هایشان می‌شود و ایمان می‌آورند. چرا نباید ایمان چنین افرادی در روز فتح سودشان دهد؟! نمی توا ن چنین مرادی را از آیات به خداوند متعال نسبت داد. اگر چنین تفسیری را بپذیریم، موجب تکفیر همه مسلمانان روز فتح مکّه خواهد شد و این نتیجه را هیچ یک از مفسران نخواهند پذیرفت (نیلی، ۱۴۳۰: ۱۰۴). سوم: روز بدر مفسران چون اشکال مذکور را احساس کردند؛ تیرهای خود را سوی جنگ بدر نشانه رفتند و در خطای بزرگ تری گرفتار شدند. آنان در حالی که امید داشتند جنگ بدر به اعتبار این که اولین فتح رسول الله۶ است، آنان را در تفسیر این آیه کمک دهد، بیش تر گرفتار شدند؛ زیرا برای عدم قبول ایمان افراد هیچ توجیهی نیافتند؛ در حالتی که میدان جنگ برپاست. چه بسا انسان پاک سیرتی یافت شود که آیات و یاری فرشتگان و شکوه رسول الله۶ و یاران او را ببیند و ایمان آورد؛ چرا ایمان او سود ندهد؟! به همین دلیل، بیضاوی برای رهایی از این ورطه می‌گوید: مراد از کافران، کشته شدگان آن‌ها در روز بدر است (بیضاوی، ۱۴۱۸، ج۴: ۲۲۳). «الذین کفروا» در آیه عام است و برای حصر آن در کشته شدگان روز بدر دلیلی وجود ندارد. بنابر این نظر، اگر کافران به مرگ طبیعی بمیرند، ایمانشان سود می‌دهد. چنین نتیجه ای بر خلاف قرآن و عقل است (النساء:۱۸؛ نیلی، ۱۴۳۰: ۱۰۵). این نظر همچنین با آیه بعد همخوانی ندارد؛ زیرا در آن به اعراض از آنان دستور می‌دهد. از این رو برخی مفسران بدون تعیین مصداق این فتح مهمّ، آن را پیروزی در دنیا و آخرت می‌شمرد تا از اشکالات مذکور در امان مانند (ابن کثیر، ۱۴۱۹، ج۶: ۳۳۳؛ مراغی، بی‌تا، ج۲۱: ۱۲۱؛ شاذلی،۱۴۱۲، ج۵: ۲۸۱۶)؛ در حالی که آیه، به روز فتح معینی اشاره دارد و منظور ازفتح و نصر، جنس نصرت و فتح نیست، تا آیه شریفه با تمامى مواقفى که خداى تعالى پیامبرش را یارى نموده و بر دشمنان پیروز کرده است، منطبق شود (طباطبایی، ۱۴۱۷، ج۲۰: ۳۷۶). در نتیجه هیچ یک از احتمالات مذکور، نمی‌تواند تفسیر درست یوم الفتح باشد. این روز، همان‌گونه که روایات معتبر شیعه بیان نموده، همان روز پیروزی امام مهدی۴ بر همه بدان زمین و زمان است (قمی،۱۳۶۷، ج۲: ۱۷۱؛ فیض،۱۴۱۵، ج۴: ۱۶۰) که ظهور حتمی آن، در سه سوره صف، توبه و فتح بشارت داده شده است (النیلی، ۱۴۳۰: ۱۰۶-۱۱۱) و همان‌گونه که پیش‌تر آمد، بشارت غلبه نهایی اهل حق و نابودی کافران در آینده و به هنگام رسیدن اجل مسمای آن، از سوی پیامبر۶ به همگان داده شده بود. این وعده همواره از سوی کافران انکار می‌شد و قرآن در قالب استفهام انکاری عدم باور کافران به این وعده را به تصویر می‌کشد. آیاتی که از وعده عذاب دنیوی کافران و استعجال آنان درباره آن سخن می‌گوید نیز، به همین حالت کفر و ناباوری کافران به وعده پیروزی اهل حق و نابودی اهل باطل اشاره دارد: وَ یَسْتَعْجِلُونَکَ بِالْعَذابِ وَ لَوْ لا أَجَلٌ مُسَمًّى لَجاءَهُمُ الْعَذابُ وَ لَیَأْتِیَنَّهُمْ بَغْتَهً وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ (العنکبوت: ۵۳). دلایل متعددی در قرآن و روایات نشان می‌دهد که استعجال کافران که در موارد متعدد از آن یاد شده؛ نسبت به عذاب دنیوی است و اگر این استعجال به کافران امت خاتم نسبت داده شده؛ درباره روزگار ظهور و انتقام امام مهدی۴ از بدان است (روحانی،۱۳۹۲: ۱۸۰-۱۸۶)؛ ضمن آن که روایتی از امام صادق۷ وارد شده که یوم الفتح در این سوره را به روز پیروزی امام مهدی۴ تفسیر کرده است (کورانی،۱۴۲۸، ج۷: ۴۸۳). نتیجه بنابر مطالب بیان شده، می‌توان نتیجه گرفت که مراد از فتح در سوره نصر، بنابر نظر اغلب مفسران فتح خاصی است که قرآن آن را بشارت می‌دهد و بر خلاف گمان بیش‌تر مفسّران روز فتح مکّه نیست؛ زیرا روایاتی که به این مضمون وارد شده، علاوه بر آن‌که تنها از طرق اهل سنّت است و شیعه بدان طریقی ندارد، در معارضه با روایت‌های چندگانه دیگری است که برخی از این روایت‌ها از امامان معصوم: نقل شده و با زمان نزول سوره پس از فتح مکه ناسازگار است.  از سوی دیگر، نشانه‌ها و شواهد واژگانی، تاریخی و قرآنی از احتمال درستی این گمان کاسته و گمانه ای را نیرو می‌بخشد که فتح را به روزگار امام مهدی۴ در آینده نسبت می‌دهد. همچنین این شواهد نشان از سردرگمی مفسّرانی دارد که از گمانه درست چشم پوشی نموده و به سخنان ناسازگار گرفتار آمده‌اند.   پی نوشت: [۳]. (طبرانی، ۱۴۰۴، ج۱۰: ۲۶۴، حدیث ۱۰۶۱۷؛ بنا به نقل نیلی بخاری، مسلم و ذهبی آن را صحیح شمرده‌اند).   منابع 1.       قرآن کریم. 2.       احمدی، حبیب الله (۱۳۸۱ش). پژوهشی در علوم قرآن، چهارم، قم، فاطیما. 3.       آلوسى، محمود (۱۴۱۵ ق ). روح المعانى فى تفسیر القرآن العظیم، اول، بیروت، دارالکتب العلمیه. 4.       ابن کثیر، اسماعیل بن عمرو (۱۴۱۹ق). تفسیرالقرآن العظیم، اول، بیروت، دارالکتب العلمیه. 5.       بابائی، علی اکبر(۱۳۸۱ش). مکاتب تفسیری، تهران، سمت. 6.       بابائی، علی اکبر(۱۳۸۷ش). «مفهوم شناسی تفسیر قرآن به قرآن از دیدگاه علامه طباطبائی»، قم، قرآن شناخت، شماره ۱: ۲۴۱ ـ ۲۵۰٫ 7.       بحرانی، سید هاشم(۱۴۱۶ق). البرهان فی تفسیرالقرآن، تهران، بنیاد بعثت. 8.       بلخی، مقاتل بن سلیمان (۱۴۲۳ق). تفسیر مقاتل بن سلیمان، بیروت، دار احیاء التراث العربی. 9.       بیضاوی،عبدالله بن عمر(۱۴۱۸ق). انوارالتنزیل و اسرار التأویل، بیروت، دار احیاء التراث العربی. 10.   جواهری، سید محمد حسن، (۱۳۸۱). شناخت مفسران، سایت: http://javahery.blogfa.com/cat-7.aspx. 11.   حسینی میلانی، سید علی، (۲۰۰۳م). جواهر الکلام فی معرفه الامامه و الامام، سایت رسمی: http://www.al-milani.com/farsi/library/lib-pg.php?booid=38&mid=192&pgid=2003 12.   خوئی، سید ابوالقاسم(۱۴۰۹ق). معجم رجال الحدیث، قم، منشورات مدینهالعلم. 13.   رازی، فخرالدین ابوعبدالله محمد بن عمر(۱۴۲۰ق). مفاتیح الغیب، سوم، بیروت، دار احیاء التراث العربی. 14.   رجبی، محمود(۱۳۸۳ش). روش تفسیرقرآن، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه. 15.   روحانی مشهدی، فرزانه (۱۳۹۲ش). امام مهدی۴ و سرگذشت پیامبران الهی در قرآن، تهران، انتشارات منیر. 16.   زمخشرى محمود (۱۴۰۷ق). الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، سوم، بیروت، دار الکتاب العربی. 17.   سیوطی، جلال الدین(۱۴۰۴ق). الدرالمنثور فی تفسیرالمأثور، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی. 18.   سیوطی، جلال الدین(۱۴۲۱ق). الاتقان فی علوم القرآن، دوم، بیروت، دارالکتاب العربی. 19.   شاذلی، سید بن قطب بن ابراهیم (۱۴۱۲ق). فى ظلال القرآن، هفدهم، بیروت – قاهره، دارالشروق. 20.   صبحی صالح (۱۳۸۳ش). علوم الحدیث و مصطلحه، ترجمه عادل نادر علی، دوم، تهران، انتشارات اسوه. 21.   صدوق، شیخ محمدبن علی بن بابویه(۱۳۶۲ش). الخصال، قم، جامعه مدرسین. 22.   صدوق، محمد بن علی بن بابویه قمی (۱۳۷۸ق ). عیون اخبار الرضا۷، تهران، نشر جهان. 23.   طبرانی، سلیمان بن احمد (۱۴۰۴ق). المعجم الکبیر، بیروت، دار إحیاء التراث العربی. 24.   طبرى، ابو جعفر محمد بن جریر (۱۴۱۲ق ). جامع البیان فی تفسیر القرآن، اول، بیروت، دارالمعرفه. 25.   عطاردی، عزیز الله (۱۴۰۶ق). مسند الامام الرضا۷، مشهد، آستان قدس. 26.   فیض کاشانی، ملا محسن (۱۴۱۵ق). التفسیر الصافی، دوم، تهران، انتشارات الصدر. 27.   قرطبی، محمد بن احمد (۱۳۶۴ش). الجامع لاحکام القرآن، تهران، انتشارات ناصر خسرو. 28.   قمی، علی بن ابراهیم(۱۳۶۷ش). تفسیر قمّی، چهارم، قم، دارالکتاب. 29.   کورانی، علی(۱۴۲۸ق). معجم احادیث الامام المهدی۴، دوم، قم، موسسه المعارف الاسلامیه. 30.   مراغی، احمد بن المصطفی،(بی تا). التفسیر المراغی، بیروت، دار احیاء التراث العربی. 31.   میبدی، رشید الدیناحمد بن ابی سعد(۱۳۷۱ش). کشف الاسرار و عدّه الابرار، پنجم، تهران، انتشارات امیر کبیر. 32.   نیلی، عالم سبیط (۱۴۳۰ق). الطور المهدوی، چهارم، بیروت، دارالمحجه البیضاء.   فرزانه روحانی مشهدی: استادیار پژوهشکده اعجاز قران دانشگاه شهید بهشتی. مجله انتظار موعود شماره 42 انتهای متن/

95/02/30 :: 06:04





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 149]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن