واضح آرشیو وب فارسی:مهر: اسماعیلی در هفتاد و ششمین جلسه شرح و تفسیر نهجالبلاغه:
سرگرم نعمتهای مادی شدن از لغزشگاه های مهم بر سر راه انسان است
شناسهٔ خبر: 3660887 - سهشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۷
دین و اندیشه > آیین ها و تشکل های مذهبی
محسن اسماعیلی گفت: از لغزشگاههای مهم بر سر راه انسانها، این است که سرگرم نعمتهای مادی شده، وقتی همه فهم و همت انسان محدود به خوراک و پوشاک شود، دیگر به سراغ معنویات نخواهد رفت. به گزارش خبرگزاری مهر، دکتر محسن اسماعیلی در هفتاد و ششمین جلسه شرح و تفسیر نهجالبلاغه که در محل مجتمع فرهنگی سرچشمه برگزار شد، در ادامه شرح نامه ۶۹ نهجالبلاغه که متضمن سفارشهای امیرالمومنین(ع) درباره رفتار در برابر نعمتهای خداوند است گفت: آنچه از آموزش های قرآن و سنّت فهمیده میشود، این است که نعمتهای مادی، همگی از نوع «مطلوبٌ لِغیره» هستند و باید برای رسیدن به نعمتهای معنوی بکار گرفته شوند. دلیل آن هم معلوم است. بحث درباره جمله اخیر از نامه شصت و نهم بود. در هر سه جمله تأکید بر این است که از «همه» نعمتها استفاده کنید، و «هیچ» نعمتی را تباه نکنید، و باید اثر «هر» نعمتی در شما مشاهده شود؛ یعنی هر سه جمله عموم دارند. پس باید نسبت به همه انواع و اقسام نعمت حساسیت نشان داد. انواع و اقسام نعمت ها توضیح آنکه، نعمتهایی که در اختیار انسان قرار میگیرد، از دو جهت قابل تقسیم است؛ یکی از جهت ماهیت و دیگری از جهت هدف. از نظر ماهیت، برخی نعمتها مادی هستند، مانند مال و جاه، و برخی دیگر معنوی؛ نظیر علم و شجاعت. از نظر هدف نیز، برخی نعمتها فی نفسه مطلوبیتی ندارند، بلکه واسطه و وسیلهای هستند برای رسیدن به نعمتی دیگر. برای مثال، مال نعمت است اما به خودی خود مطلوب نیست. مالْ، برای آرامش خیال و وسعت زندگی، یا انفاق در راه خدا و مانند آن است؛ وگرنه داشتن مال، به تنهایی، اگر ما را به چنان اهدافی نرساند، چه سودی خواهد داشت!؟ به این نوع از نعمتها، «مطلوبٌ لِغیره» گفته میشود. اما برخی دیگر از نعمتها «مطلوبٌ لِنَفسه» هستند؛ یعنی خودشان، به تنهایی، مقصود را برآورده میکنند. نعمتهای معنوی در این دسته جای دارند؛ و البته دارای اقسام و مراتبی نیز هستند که از ترس جهنم و طعم در بهشت شروع میشود، و تا محبت به خالق و نهایتاً قُرب الی الله و لقاءالله ادامه می یابد. آنچه از آموزش های قرآن و سنّت فهمیده میشود، این است که نعمتهای مادی، همگی از نوع «مطلوبٌ لِغیره» هستند و باید برای رسیدن به نعمتهای معنوی بکار گرفته شوند. دلیل آن هم معلوم است؛ اولاً نعمتهای مادی و دنیوی در مقابل نعمتهای معنوی و اخروی بسیار کم و ناچیز هستند. ثانیاً همین نعمتهای اندک هم خالص نیستند و آغشته و همراه با رنجهای بسیارند. ثالثاً همین نعمتهای اندک و پر زحمتْ ماندگار هم نیستند و به سرعت از دست میروند. اینها همه در حالی است که نعمتهای معنوی و اخروی، اندازه ندارند، لذت خالص هستند و از بین نمیروند. امیرالمؤمنین(ع) در مقایسه مقدار این دو نعمت میفرماید: «پروردگارا! منزهى، چه بزرگ است مقام تو!... چقدر نعمتهاى دنيايت فراوان و پر اهميت است، و با اين حال چه كوچكند اينها در برابر نعمتهاى آخرتت!» و راجع به ناخالص بودن لذات و نعمات دنیوی میفرماید: «هر نعمتی در برابر بهشت حقير و كوچك است و هر بلا و رنجى در برابر جهنم، عافيت و تندرستى.» و بالاخره درباره ماندگار نبودن و زوال آنها میفرماید: «علی را با نعمت هاى فناپذير و لذت هاى نابود شدنى دنيا چه كار!!» از نظر امام علیه السلام، دل بستن به نعمت ها و لذت های فانی و دنیوی، یعنی به خواب رفتن عقل و لغزش زشتی که باید از ترس آن به خدا پناه برد و از او کمک خواست. دو اثر زشتِ غفلت از نعمت های معنوی از لغزشگاههای مهم بر سر راه انسانها، این است که سرگرم نعمتهای مادی شده، و از نعمتهای معنوی غافل شوند. ممکن است بپرسند که اگر از نعمت های معنوی غفلت کنیم چه می شود؟ پاسخ این سوال را در حدیث مشهوری از رسول خدا(ص) می یابیم که فرمودند: «مَن لَم يَرَ للّه ِ عَزَّ و جلَّ علَيهِ نِعمَةً إلاّ في مَطعَمٍ أو مَشرَبٍ أو مَلبَسٍ، فقد قَصُرَ عَملُهُ و دنا عَذابُهُ»؛ هر كس نعمت خداوند عزّ و جلّ را فقط در خوراك يا نوشيدنى يا پوشاك ببيند، بى گمان عملش كوتاه و عذابش نزديك باشد. چون وقتی همه فهم و همت انسان محدود به خوراک و پوشاک شود، دیگر به سراغ معنویات نخواهد رفت؛ یعنی از نعمتهای واقعی و اصلی محروم میماند. نزدیک شدن عذاب، هم میتواند به دو معنا باشد؛ یکی عذاب آخرت است که به دارنده چنین طرز تفکری بسیار نزدیک میشود؛ چنانکه علی علیه السلام فرمود: «كسى كه همّ و غمش دنيا باشد، در روز قيامت شقاوت و اندوهش به درازا كشد». بنا به احتمال دیگر، این جمله شامل عذاب دنیا هم می شود؛ به این معنا که انسانِ غافل از معنویات را در آتش جهل و نفهمی میسوزاند و میمیراند. حضرت امیر(ع) میفرماید: «آفريده نشدم كه خوردنِ خوراكيهاىِ پاكيزه مرا به خود مشغول دارد؛ همچون حيوان پروارى كه تمام همّش، علف است، و يا همچون حيوان رهاشده اى كه شغلش چريدن و خوردن و پركردن شكم مي باشد، و از سرنوشتی كه در انتظار او است بى خبر است.» نتیجه تنگنظری و کوتهبینی، کم عملی و تنبلی است، و برای همین است که فرمودهاند: «ارزش هر کس به اندازه همت او است. اگر منتهای فهم و خواست ما دنیا باشد، به هرجا هم که برسیم، بازنده ایم؛ حتی در مقایسه با آنان که در پایین ترین سطح از نعمت های معنوی هستند. در نهج البلاغه است که: «آن فريب خورده اى كه از دنيا به بالاترين خواست خويش رسد، همچون كسى نيست كه از آخرت به كمترين بهره اش دست يابد.» طیران آدمیت و پرواز روح به آن است که از همه نعمت های مادی استفاده کند، اما دل به هیچ یک از آنها نبسته باشد. از همه چیز بریده باشد و به خدا پیوسته باشد، و این همان چیزی است که امیرالمومنین و تمام فرزندان بزرگوارش، علیهم السلام، در مناجات شعبانیه از خدا خواسته اند: «اِلهى هَبْ لى کمالَ الاِنْقِطاعِ اِلَیک وَاَنِرْ اَبْصارَ قُلُوبِنا بِضِیاَّءِ نَظَرِها اِلَیک حَتّى تَخْرِقَ اَبْصارُ الْقُلوُبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ اِلى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَتَصیرَ اَرْواحُنا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِک».
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 74]