تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 2 بهمن 1403    احادیث و روایات:  حضرت مهدی (عج):خدا با ما است و نيازمند ديگرى نيستيم، و حق با ما است و باكى نداريم كه كسى از...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

تعمیرگاه هیوندای

تعمیرگاه هیوندای

تعمیرگاه هیوندای

اوزمپیک چیست

قیمت ورق سیاه

چاپ جزوه ارزان قیمت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1855592278




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

احياي فقه پويا در كج‌راهه مشروطيت


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: احياي فقه پويا در كج‌راهه مشروطيت
انديشه سياسي نائيني را بايد متناسب با فضاي مشروطه فهميد. دوراني كه انقلاب مشروطيت ايران در تاريخ اين كشور رقم زد، مبين نخستين رويارويي عميق بين فرهنگ سنتي اسلام و غرب در ايران جديد بود.
نویسنده : سيد‌علي لطيفي* 


(عنايت، حميد، 1365) همه كوشش‌هاي قديمي‌تر در جهت نوسازي، هرچند متضمن تحولات در نظام‌هاي حقوقي و حكومتي بود، به راه‌ها و حوزه‌هايي افتاده بود كه تماس دورادوري با ارزش‌هاي سنتي داشت و هيچ‌كدام به نحو آشكار و اساسي با اين ارزش‌ها معارضه نكرده بود و از سويي ديگر، اين انقلاب در واقع كوششي براي يافتن توجيه و ايدئولوژي يا عصبيتي تازه براي برقراري و بازسازي آمريت بهتر و در مجموع پاسخ به بحران سياسي حاكم بر جامعه ايران براي برقراري يك نظم سياسي مبتني بر قانون بود كه هم قدرت بي‌حد و حصر شاه را محدود مي‌كرد و هم براي اولين‌بار به اهالي اين مرز و بوم شخصيت حقوقي به عنوان شهروند بخشيد. دوران مشروطيت ايران، در عين حالي كه يكي از خواندني‌ترين فصول تاريخي ايران از حيث تأثير و تأثر حوزه‌هاي فكر سنتي و مدرن به شمار مي‌آيد، از دوره‌هاي مهم در تحول انديشه سياسي شيعه نيز قلمداد مي‌شود. اين نهضت كه در گام‌هاي نخستين خود، با شعار عدالت‌خواهي و استبدادستيزي حركت خويش را آغاز كرده بود، رفته رفته پس از مهاجرت كبرا، عنوان «مشروطه» به جاي «عدالت‌خانه» با هدايت سفارتخانه انگليس بر سر زبان‌ها افتاد و آينده‌ نهضت را در هاله‌اي از ابهام قرار داد. آيت‌الله محمد‌تقي بهجت(ره) از شاگردان ميرزاي نائيني، در باب نهضت مشروطه و نقش انگلستان در آن مي‌فرمايند: «به حسب ظاهر، جريان مشروطه دسيسه‌اي انگليسي بود از انگليس كه ايران را از حلقوم روسيه بيرون آورد و مستعمره خود گرداند و در اين امر، موفق هم شد.» مقام معظم رهبري نيز در باب علل موفقيت غربي‌ها در مشروطيت بيان مي‌دارد: «به نظر من مشكل كار از اينجا پيش آمد كه اينها توانستند يك عده از اعضاي جبهه عدالت‌خواهي –يعني همان اعضاي ديني و عمدتاً علما – را فريب دهند و حقيقت را براي اينها پوشيده نگه دارند و اختلاف ايجاد كنند. انسان وقتي به اظهاراتي كه سيد‌عبد‌الله بهبهاني و مرحوم سيد محمد طباطبايي در مواجهه و مقابله با صحبت‌هاي شيخ‌فضل‌الله و جناح ايشان داشته‌اند نگاه مي‌كند، اين مسئله را در‌مي‌يابد. عمده حرف‌ها به همين است كه اين طور مي‌گفته‌اند؛ اين حرف به نجف هم منعكس مي‌شده و شما نگاه مي‌كنيد كه همين اظهارات –انسان در كار مرحوم آقا‌نجفي قوچاني، در آن كتاب و در مذاكراتي كه در نجف در جريان بوده اين را مي‌بيند- و حرف‌هايي كه از سوي روشنفكران و به وسيله عمال حكمت گفته مي‌شود و وعده‌هايي كه داده مي‌شد حمل بر صحت مي‌كردند؛ اينها هم قصد بدي ندارند و اينها هم هدفشان اين است اين مسائل در مكاتب نامه‌هاي صدر اعظم و... به آخوند منعكس شده است انسان مي‌بيند كه حساسيت آنها را در مقابل انحراف كم كرده‌اند؛ اما حساسيت بعضي‌ها مثل مرحوم شيخ فضل‌الله باقي ماند، اينها حساس ماندند اصرار كردند و در متمم آن مسئله پنج مجتهد جامع‌الشرايط را گنجاندند و مقابله كردند. يك جمع ديگري از يك جبهه اين حساسيت را از دست دادند و دچار خوش‌باوري، حسن ظن و شايد تغافل شدند.» جايگاه ميرزا حسين نائيني در بحبوحه مشروطيت با اين وجود، انحراف و تبديل نهضت مشروطه از يك نهضت ضداستبدادي به يك حربه دين‌زدايي ارزش و جايگاه علمي و اخلاقي علماي مشروطه‌شرطي را نمي‌كاهد. در بين اين شخصيت‌هاي معاصر دوران مشروطيت، «ميرزا‌محمد‌حسين نائيني» از جايگاه ويژه‌اي برخوردار است؛ زيرا درباره پيامدهاي جنبش مشروطيت به عنوان پديده‌اي مستحدث، از جهت نظري و ديني اجتهاد نمود و بخشي از استنباطات وي كه در كتاب «تنبيه‌الامه و تنزيه‌المله» فراهم آمده است، پس از قرني هنوز به عنوان مباحث سياسي موافقت‌ها و مخالفت‌هايي را با خود به همراه دارد و موجبات گشوده شدن سرفصل جديدي در انديشه سياسي معاصر ايران به ويژه در فرايند فكر سياسي شيعه گرديد. در زمان تحرير كتاب «تنبيه‌الامه و تنزيه‌المله»، انديشه «استبداد، عامل انحطاط و عقب‌ماندگي» در فضاي فكري ايران و در آثار سيد‌جمال‌الدين اسدآبادي و عبدالرحمن كواكبي موج مي‌زد. در چنين شرايط زماني بود كه برخي از علما به نام دفاع از اسلام به مخالفت با مشروطه و مشروطه‌خواهي برخاسته و در مقابل، برخي از روشنفكران «انگلوفيل» و «روسوفيل» اسلام را اساساً استبدادزا و دليل انحطاط و عقب‌ماندگي مي‌پنداشتند. نائيني ضمن پذيرش اين باور كه استبداد عامل اصلي عقب‌ماندگي و انحطاط ايران و جهان اسلام بوده و هست، با تحرير كتاب خويش در صدد اصلاح نگاه‌ها از اسلام به عنوان ديني استبدادپذير و مخالف آزادي و مشروطه برآمد تا جايي كه در اين مسير، حكومت صدر اسلام را مبتني بر دو اصل اساسي مشروطيت يعني «مصلحت مردم» و «آزادي مردم» معرفي نمود. وي در اين اثر، نشان داد كه سيره و سنت پيامبر و ائمه و آموزه‌هاي قرآن همه موافق با اصول حكومت شورايي و در جهت نفي و نابودي حكومت استبدادي بوده‌اند و حتي اروپائيان پس از جنگ‌هاي صليبي، حكمت عملي و احكام سياسي و علوم مدني خود را از مسلمين اخذ كرده‌اند. اما با روي كارآمدن معاويه حكومت مسلمين به استبداد تبديل شد و از آن پس مسلمين رو به انحطاط آوردند. خصوصيات اين نوع حكومت «فاعليت ما يشاء و حاكميت مايريد و عدم مسئوليت عمايفعل» است. از اين رو است، كه وي به شدت با الگوي حاكميت استبدادي مخالفت مي‌ورزيد؛ چراكه حكومت و سلطنت را امانت الهي مي‌دانست با اين وجود، همه حكومت‌هاي استبدادي از استبداد يكساني برخوردار نيستند و ميزان استيلاي جوري و فرعونيت سلاطين، به روحيات شخصي و حكمت و درايت آنان و مشاورانشان بستگي دارد. نائيني در پاسخ به اين پرسش‌كه استبداد در جامعه مسلمين به لحاظ تاريخي ريشه در تحولات كدام عصر دارد، دوران اموي و عباسي را ريشه شكل‌گيري استبداد بيان كرده و مي‌نويسد: «شعبه استبداد ديني كه از مهمترين قواي ياري‌دهنده به شعبه استبداد سياسي و در حقيقت پايه و بنياد آن و عامل و دليل دوام و پايداري آن به نام دين و خدا است از اختراعات و بدعت‌هاي معاويه است. علماي زمان او و مستبدين بعدي به دو طريق به آنها كمك كردند يكي از طريق ياري مستقيم و ديگري از طريق سكوت. شعبه استبداد ديني زمان خود را نيز كه به مخالفت مشروطه و ياري استبداد برخاسته يا سكوت در برابر ظلم و استبداد كرده‌اند ادامه همان سنت دوران اموي و عباسي مي‌داند.» محمدحسين نائيني حكومت‌هاي دوران غيبت معصوم(ع) را به دو دسته تقسيم مي‌كند: اول، حكومت استبدادي و حكومت مشروطه يا رژيم ولايتيه. در نگاه ميرزاي نائيني در حكومت استبدادي سه گونه غصب و ستمگري وجود دارد: اول ستم به خدا، از آن جهت كه حكمرانان مستبد احكام خدا را زير پا مي‌گذارند و حق حاكميت او را به ناروا از دست شايستگان درمي‌آورند و در دست خود مي‌گيرند؛ دوم ستم به مقام ولايت، چون حكمرانان ستمگر، مقام و منصب او را به ناحق تصرف مي‌كنند؛ سوم، ستم به مردم، چون حكمرانان ستمگر، بر كشور، جان، مال و عرض مردم سلطه به ناحق مي‌يابند. ميرزاي نائيني بعد از بيان حقيقت نظام استبدادي، مراتب و گونه‌هاي مطلوب دولت را از وسيع‌ترين شكل به محدودترين آن، به عنوان راهكار عملياتي به شرح ذيل بيان مي‌دارد: الف. دولت امام معصوم(ع) ب. دولت فقيه جامع‌الشرايط(نواب عام امام) ج. دولت مؤمنين عادل د. دولت همه مردم اعم از فاسق يا جائر از آنجا كه نائيني به دنبال ترسيم نظامي است كه از استبداد و انحطاط دوري گزيند، لذا برترين عامل مصونيت انسان از خطا و اشتباه را نيل به مقام عصمت بيان مي‌دارد كه در ميان ابناي بشر فقط در اهل بيت عصمت و طهارت(ع) متجلي است. از اين‌رو، برترين نوع حكومت ولايتيه كه بر حسب رعايت امانت و اجراي وظايف خويش مقول به تشكيك مي‌باشد حكومتي است كه در رأس هرم آن، ولي معصوم قرار داشته باشد. براساس ديدگاه ميرزاي نائيني، پس از حكومت معصوم و در زمان نبود فرد داراي «عصمت نفساني» برترين نوع حكوت ولايتيه، حكومت نواب عام يعني عالمان ديني عادل و باتقواست؛ زيرا آنان نزديك‌ترين افراد بشر به امامان معصوم (ع) هستند و اگر چه از مقام عصمت برخوردار نيستند، نسبت به ساير افراد بر اعمال و رفتار خويش نظارت افزون‌تري داشته، از علوم اهل بيت (ع) بهره بيشتري دارند؛ از اين رو شبهه خودكامگي و تجاوز به حقوق مردم و خيانت در امانت حكومت و به بردگي گرفتن مردم در آن ها، كم‌تر از ديگران است. مشروعيت الهي- مردمي در انديشه نائيني نائيني از جمله فقها و مجتهديني است كه در فرايند تاريخي انديشه سياسي شيعه، مشروعيت الهي- مردمي را در چارچوب نظريه ولايت فقيه به بيان نوئي پرداخته است. وي البته ولايت فقها را در حيطه امور حسبه قرار داده و با اين نوع نگاه به ولايت فقيه از باب وظايف حسبيه، معتقد است كه اين نوع دخالت عدم لزوم تصدي شخص مجتهد و كفايت اذن او در صحت و مشروعيت آن و ديگر آن‌كه اگر نواب عام(فقها) از انجام وظايفشان ناتوان باشند اين وظيفه ساقط نمي‌گردد؛ بلكه نوبت به ولايت به مؤمنين عادل مي‎رسد و با عدم تمكن آنها نيز طبق فتواي همه فقهاي شيعه، اين تكليف به عموم مردم حتي به فساق مسلمين نيز مي‎رسد. با اين وجود، او به جاي آنكه بسان بسياري از انديشمندان سياسي صرفاً بهترين آرمان مطلوب را ترسيم كند، براساس روش اجتهادي و اصولي به اصلاح و جرح و تعديل حكومت موجود از يك حكومت استبدادي به حكومتي مشروط مأذون از فقيه عادل پرداخت تا مدلي متناسب با اقتضائات زمانه كه در آن تحقق حكومت فقهاي عادل و باتقوا ميسر نيست امكان‌پذير باشد به گونه‌اي كه تبديل و تغيير از نظام استبدادي به مشروطه را واجب و از ضروريات مذهب و دين بيان داشت. در نگاه نائيني از آنجا كه دو صفت «عصمت نفساني و حكومت نواب عام» عموميت ندارد و معمولاً از اراده خارج است، لذاست كه در دوران مشروطيت، زمينه براي برقراري حكومت اسلامي مطلوب، ميسر نبوده و حكومت مشروطه از باب مصلحت و اضطرار بر نظام استبدادي صرف ترجيح داده شده‌است. بنابراين، غير از دو مرتبه فوق (مرتبه حاكميت امام معصوم در درجه نخست، و توليت نواب عام در درجه دوم) ساير مراتب حكومت ولايتيه از منظر ميرزاي نائيني مراتب نازل و غصبي مي‌باشند. نائيني محدود ساختن حيطۀ اختيارات اين فرد را تا حد امكان با توجه به سه اصل فقهي واجب مي‌شمارد: اول؛ نهي از منكر به مراتب و تمام موارد واجب است و اگر در مرتبه و موردي ممكن نباشد، در بقيه موارد اسقاط نمي‌شود كه «من لايدرك كله لايترك كله». دوم؛ اصل قدر متيقن بودن نيابت فقها در امور حسبيه و اثبات اينكه حفظ نظم و حقوق عمومي جزء امور حسبي مي‌باشد. سوم؛ اگر غاصبي امور مربوط به ولايت را به طور عدواني غصب كند و امكان تحديد تصرفات او وجود نداشته باشد، تحديد در موارد ممكن از افراد ساقط نمي‌شود. از نظر نائيني، حكومت مشروطه مطلوب نهايي نيست، بلكه بر اساس واقعيت‌هاي عصر و از باب دفع افسد به فاسد مورد دفاع و پذيرش است. در نظرگاه وي، حكومت مشروطه همچون حكومت استبدادي از حكم غصبي بودن خارج نيست، چراكه توليت و حكومت آن در دست غير معصوم است. با اين وجود تبعيت از حكومت مشروطه بر متابعت از حكومت استبدادي ترجيح دارد. در اين نظام سياسي، حداقل به «رعيت» ستمي وارد نمي‎شود. او محدود ساختن قدرت سلطنت را از ضروريات اسلام و از اهم تكاليف نوع مسلمين و از اعظم نواميس دين مبين مي‌داند و مي‌افزايد در صورتي كه هم مقام سلطنت غصب شده باشد و هم تعدي روا داشته شود، دفع تعدي ضروري مذهب است. به عبارت ديگر، اگر براي حفظ نظم در اجتماع، به ناچار و از روي ضرورت به حكومت غصبي تن داده شود، دليلي براي تن دادن به اجحاف و تعدي زمامداران وجود ندارد و بر همين مبنا، وي دفاع از مشروطيت را جايز مي‌دانست زيرا از ظلم مضاعف جلوگيري به عمل مي‌آورد. از نظر ايشان با محدود كردن حكمرانان ستم‌پيشه به قوانين اسلامي و نظارت نمايندگان برگزيده مردم، ستم از دو مرحله به يك مرحله كاهش مي‌يابد؛ زيرا به وسيله قانون و مجلس، ستم به خدا و ملت برداشته مي‌شود، هرچند كه ستم به مقام امام معصوم(ع) از جهت غصب مقام امامت همچنان باقي مي‌ماند؛ بنابراين تشكيل حكومت مشروطه چون از غصب و ستم بيشتري جلوگيري مي‌كنند، لازم و واجب است. بايد در تشكيل چنين حكومتي، دو اصل «وضع قانون» و «تشكيل هيئت نظارت عقلاء» كه در قالب مشروطه متجلي است، مطمح نظر قرار گيرد تا ما را به كمال مطلوب نزديك نمايد. بر اين اساس، قانون‌گذار اولاً بايد حدود حقوق و تكاليف حاكم را وضع و از طرف ديگر حقوق و تكاليفي كه مطابق موازين شرع معين سازد تا نقض در مقررات به عنوان خيانت در امانت تلقي گردد. تشكيل هيئت نظارت عقلاء نيز كه مركب از خردمندان و خيرخواهان ملت است. * كارشناسي ارشد معارف اسلامي و علوم سياسي دانشگاه امام صادق(ع) منابع 1- خامنه‌اي، سيد علي (آيت‌الله)(1385)، بيانات در ديدار شوراي مركزي و كميته‌هاي علمي همايش صدمين سالگرد مشروطيت، نهم ارديبهشت 1385. 2- رجائي، فرهنگ(1373). معركه جهان‌بيني‌ها، تهران: احياء كتاب. 3- عنايت، حميد(1365). انديشه‌هاي سياسي در اسلام معاصر، چاپ دوم، ترجمه بهاء‌الدين خرمشاد، تهران: خوارزمي. 4- محمدي ري‌شهري، محمد(1389). زمزم عرفان: يادنامه فقيه عارف حضرت آيت الله محمدتقي بهجت(ره)، تهران: پژوهشكده علوم و معارف حديث. 5- نائيني، محمد حسين(1378). تنبيه‌الامه و تنزيه‌المله، با توضيحات سيد‌محمود طالقاني، تهران: شركت سهامي انتشار. 6- نجفي خوانساري، موسي(بي‌تا). منيه الطالب في حاشيه المكاسب، جلد1، قم: كتابخانه نجفي.

منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۲۲ دی ۱۳۹۴ - ۲۱:۲۶





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 93]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن