تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 13 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس فرزندش را ببوسد ، خداوند عزّوجلّ براى او ثواب مى نويسد و هر كسى كه او را...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820403019




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

فلسفه مشاء پاسخگوي مسائل امروز نيست


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: فلسفه مشاء پاسخگوي مسائل امروز نيست
نشست علمي «امكان يا امتناع بهره‌گيري از فلسفه مشاء در توضيح حكومت ديني» با حضور حجت‌الاسلام والمسلمين سيدعباس نبوي مؤسس و مدير مؤسسه پژوهشي تمدن و توسعه اسلام، مرتضي يوسفي راد عضو هيئت علمي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي و شريف لكزايي عضو هيئت علمي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي، هفته گذشته در خانه انديشمندان علوم انساني برگزار شد.


 نشست علمي «امكان يا امتناع بهره‌گيري از فلسفه مشاء در توضيح حكومت ديني» با حضور حجت‌الاسلام والمسلمين سيدعباس نبوي مؤسس و مدير مؤسسه پژوهشي تمدن و توسعه اسلام، مرتضي يوسفي راد عضو هيئت علمي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي و شريف لكزايي عضو هيئت علمي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي، هفته گذشته در خانه انديشمندان علوم انساني برگزار شد.
 در ابتداي اين نشست، شريف لكزايي ضمن بيان مقدماتي پيرامون فلسفه مشاء، اين فلسفه را در واقع اولين فلسفه‌اي دانست كه در جهان اسلام به منصه ظهور رسيده است و برخي از متفكران ما همانند ابن سينا و خواجه نصيرالدين طوسي، به عنوان نمايندگان اين مكتب معرفي مي‌شوند.
وي ادامه داد: اما اين پرسش در فضاي كنوني ايران اسلامي و با توجه به تحولي كه در ايران با وقوع انقلاب اسلامي به وجود آمد، ظرفيت‌هاي فلسفه‌هاي اسلامي براي پي‌ريزي تمدن اسلامي چيست؟ اين پرسشي است كه با اساتيد حاضر در اين نشست به بحث و گفت‌وگو مي‌پردازيم.

 دغدغه فيلسوفان اسلامي جمع عقل و وحي بود
يوسفي‌‌راد در ادامه سخنانش تصريح كرد: آنچه از موضوع برداشت مي‌شود اين است كه آيا حكمت مشاء، قابليت دارد كه بتواند پاسخگوي اين پرسش باشد كه آيا حكومت ديني مي‌تواند در پناه فلسفه سياسي مشاء توجيه و تبيين شود و حتي بتوان از آن دفاع كرد، من عرضم اين است كه مگر فيلسوفاني همانند فارابي، ابن‌سينا و خواجه نصير، قطب‌الدين شيرازي، قطب‌الدين رازي و جلال‌الدين دواني و ديگر فيلسوفان كه تا دوره معاصر استمرار دارند، دغدغه آنان غير از اين بود كه چگونه مي‌توانند اعتقادات ديني و وحي نازله را كه در قالب آموزه‌هاي ناظر بر مسائل اعتقادي هم ابعاد عملي است كه اساساً دغدغه آنان در گرايش مشاء تعريف شده بود، مطرح كنند.
يوسفي‌راد ادامه داد: در دوره اوليه فلاسفه اسلامي ما با مسئله امكان جمع عقل و وحي مواجه هستيم، با اين فرض كه فيلسوفان دغدغه‌شان اين بوده است كه به دفاع از ديني برآيند كه به ارائه نقشه راه برآمده است و هم راهنماست و ارائه طريق راه مي‌كند. بنابراين اگر حكومت ديني را ما به اين معنا بگيريم كه مراد از حكومت دين نظامي است كه مباني نظري و عملي را مبتني بر وحي الهي قرار مي‌دهد. يعني دين را جامع ديدند، زيرا دين هم نبوت و هم برنامه دارد و ارائه طريق (امامت) آورده است. دين زندگي فردي و جمعي مردم را از وضع موجود به وضع مطلوب هدايت مي‌كند.
يوسفي‌راد همچنين در پاسخ به معطوف به عمل نبودن فلسفه مشاء اظهار كرد: غايت فلسفه پرداختن به چيستي است و اينكه بحث عمل و حكومت ديني داريم. بياييم ببينيم كدام فلسفه به دنيا و مردم بيشتر دقت كرده است. ابن‌سينا بوده يا شيخ اشراق. تبييني كه اشراق درباره نبوت دارد فايده‌اي براي زندگي دنيوي ندارد، اما ابن سينا دغدغه‌اش اين است كه از نظريه نبوت، زندگي دنيوي، تدبير و قانون استخراج كند.
به گفته يوسفي‌راد، دغدغه فيلسوفان مشائي اين است كه فلسفه را در حد فلسفه نگه ندارند بلكه آن را به حوزه عمل بياورند و اتفاقاً اين امر حاصل شد. لذا خواجه نصير بهترين و شاخص‌ترين فرد در اين حوزه است. مهم‌ترين مسئله فلسفه مشاء تدبير، خردورزي، سعادت و كمال است كه مي‌گويد بايد به اين امور توجه در حد اعتدال داشته باشيم.

 فلسفه مشاء پاسخگوي نياز امروز ما نيست
در ادامه اين نشست حجت‌الاسلام والمسلمين سيدعباس نبوي، گفت: دعوي بنده در موضوع پيش آمده اين است كه، پناه آوردن به فلسفه مشاء در دوران كنوني براي ما به لحاظ ميراث و آنچه از تمدن فلسفي اسلامي داريم، خوب است. اما در واقع اصلاً پاسخگو و وافي نيست.
وي افزود: البته بنده به بحث درون فلسفي نگاه مي‌كنم، اهدافي كه آقاي يوسفي‌راد مطرح كردند، اينكه حكمت مشاء قصد داشت به دين خدمت كند خب خوب بود اما مبحث ما اين نيست، بحث اصلي اين است كه آيا توانستند در طول ۱۴ قرن تحولات جوامع اسلامي و جامعه ما نقش مؤثر ايفا كنند و چه نقشي ايفا كردند، دعوي دوم بنده اين است كه از قرن هفتم به بعد نوعي توقف و ركود و فرورفتن در قالب مفاهيم مشائي پيدا كرديم و اين عامل درجا زدن ما شد.
حجت‌الاسلام نبوي تصريح كرد: عده‌اي در اين زمينه كتاب‌هايي تأليف مي‌كنند كه مشكل عقب ماندن تمدن اسلامي چه بود؟ يكي از پاسخ‌هايي كه مي‌توان براي اين سؤال برگزيد اين است كه سهم مفهوم سازي‌هاي مشائي در توقف و ركود ما بسيار بالا است و ما از اين جهت لطمه خورديم. فلسفه ما بايد از مشاء بيرون مي‌آمد، البته ميراث و ظرفيت آن را استفاده مي‌كرد و قدم‌هاي بعدي را برمي‌داشت اما متأسفانه بيرون آمدن از فلسفه مشاء دير رخ داد.  وي به تفسير فلسفه مشاء پرداخت و توضيح داد: مشاء فلسفه دعاوي الزام و لزوم و استلزام است، يعني شما وقتي مطرح مي‌كنيد كه يك نفر ترسو است به دنبال اين ترسو بودن شما مي‌توانيد لازمه ديگر با همين مفاهيم پيدا كنيد. منظور از نقد فلسفي مشاء اين نيست كه بخواهيم ابتكار فارابي يا بوعلي را نقد كنيم و بگوييم اينها ميراث ما نيستند، بله آنان آمدند بر كلام ديني و اجتماعي ما به طور گسترده اثر گذاشتند و لذا مي‌بينيد ما به مقدار بسيار زيادي ديانت مردم را تحت تأثير خطابات داريم.
نبوي اظهار كرد: مجموعه استلزامات براي ما فضايي ذهني درست كرده است كه در اين فضاي ذهني پيش رفتيم و بزرگاني همانند ابن‌سينا در مورد فلسفه خود نتيجه مي‌گيرند كه تمام اين مسائلي را كه گفته‌ايم تقريبات است، نوع تعقلات ذهني عقل است كه مي‌خواهيم در استدلالات پيش برويم البته محكمه است در بديهات.

 فقه با فلسفه پيشرفت نمي‌كند
نبوي در مجموع سخنان خود تسلط هشت قرن گذشته غرب بر ما را نتيجه عدم انسجام در نظام فكري و فلسفي مسلمانان عنوان كرد و همچنين اظهار داشت: مرحوم مطهري در اواخر عمرشان مطرح مي‌كردند كه يك تكان جدي در فلسفه بايد اتفاق بيفتد و بايد آن را به وجود بياوريم و مرحوم علامه طباطبايي در مباحثي كه خودشان مطرح مي‌كنند مي‌گويد كه اين مباحث تازه آغاز راه است، مثلاً وي راجع به ماده بحث مي‌كند و بعد به جسم مي‌پردازد.
نبوي در پايان سخنان و اين نشست، گفت: سؤال اين است كه چه بايد كرد؟ الان مي‌پرسند الگوي اسلامي پيشرفت و الگوي پايه مسائل اساسي‌اش چيست؟ من پاسخ يك خطي در اين زمينه دارم، اصلي‌ترين مسئله پايه الگوي اسلامي پيشرفت آن است كه چگونه پاسخ سه وجهي و شناخت به مسائل بدهند كه هم بتواند مبدأ چيستي و چگونگي عقلاني را سامان دهد و هم بتواند تطبيقش را بر عينيت به بهترين وجه از باقي آن چيزي كه در دنيا اتفاق مي‌افتد انجام دهد و هم بتواند شاخص‌ها و ترازهاي دين را تأمين كند. اگر اين اتفاق رخ ندهد ما نمي‌توانيم مدار الگوي اسلامي ايراني پيشرفت را پيدا كنيم.



منبع : روزنامه جوان















تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۳۹۴ - ۲۱:۵۹





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 76]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن