واضح آرشیو وب فارسی:مهر: پاسخ به سوالات دینی؛
مقصود از «خُزّان العلم» در زیارت جامعه کبیره چیست؟
شناسهٔ خبر: 3001205 - چهارشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۴ - ۱۱:۱۴
دین و اندیشه > آیین ها و تشکل های مذهبی
امام باقر(ع)، در حدیثى، فرموده است: «به خدا سوگند! ما خزانه داران خدا در آسمان و زمینش هستیم، نه آنکه خزانهدار طلا یا نقره باشیم، بلکه خزانهدار علمش هستیم» به گزارش خبرگزاری مهر، در بخشی از زیارت جامعه کبیره در صفات امامان معصوم(ع) میخوانیم: «وَ خُزّانَ الْعِلْم»؛ [۱] یعنی و خزانهداران دانش. «خُزّان»؛ جمع «خازن»، به معناى نگهبان، خزانهدار و کلیددار است. [۲] دانش ائمه اطهار(ع)، که از مصادیق علم لدنی اشاره شده در آیه ۶۵ سوره کهف و از مهمترین ویژگیهاى امامت است که در چندین مورد در زیارت «جامعه کبیره» با تعابیر گوناگونى از آن، یاد میشود. در عبارت مورد نظر به یکی از ویژگیهاى دانش آن بزرگواران اشاره شده است و آن عبارت است از: «خزانهدار و نگهبان دانش خداوندی». این که امامان(ع)، نگهبان و خزانهداران دانش خداوندی هستند و آنرا مانند گنجى پُربها، پاس میدارند، در شماری از احادیث بیان شده است؛ مانند اینکه در حدیثى قدسى، گزارش شده است خداوند، ائمه(ع) را براى پیامبرش چنین توصیف فرموده است: «هُمْ خُزّانى عَلى عِلْمِى مِن بَعدِکَ»؛ [۳] آنان، پس از تو خزانهدار دانش من هستند. همچنین امام باقر(ع)، در حدیثى، فرموده است: «به خدا سوگند! ما خزانه داران خدا در آسمان و زمینش هستیم، نه آنکه خزانهدار طلا یا نقره باشیم، بلکه خزانهدار علمش هستیم».[۴]
برای روشن شدن معنای اینکه ائمه اطهار(ع) خزینه داران علم الهی هستند، باید به چند نکته توجه شود:یک. در امور مادی، خزانه با خزانهدار تفاوت دارد؛ چون متاع مادی را در صندوق یا انباری میگذارند و کلید آنرا به دست کسی میسپارند، اما امور غیر مادی همانند اموری مادی نیست که انبار مادی داشته باشد، بلکه در صفحه جان هر کسی که جا بگیرد اختیار آن نیز به دست او خواهد بود. از اینرو انباردار امور مجرّد و غیر مادی جدای از خود انبار نخواهد بود. بدین ترتیب اگر چه در اینجا از ائمه(ع) به عنوان خازن و نگهبان علم الهی یاد شده است ولی منظور از آن همان خزینه بودن آن ذوات مقدس است. [۵] دو. ائمّه اطهار(ع) که کَون جامع [۶] و دارای همه نشئات وجودی هستند، در مرتبه نورانیت و ولایت کلیه؛ که حقیقت امامت آنها است، به عنایت الهی مسلّط بر همه عوالم هستی هستند و چیزی از احاطه علمی آنان مخفی نمیماند. [۷] ولی به مرحله ماده و عالم طبیعت که میرسند؛ یعنی مرحله ناقص، مانند دیگران هستند بدین معنا که شاید چیزی را نخواهند بدانند و از سیطره علم آنها خارج باشد. تفاوتشان با دیگران این است که دیگران به آن خزانه بیپایان راهی ندارند؛ لذا ممکن است دلشان بخواهد چیزی را بدانند ولی نتوانند، امّا امامان معصوم(ع) که کلیددار و خازن آن خزانه بیپایانند، هر چه را که بخواهند میتوانند بدانند. [۸] از اینرو در روایات آمده است: «وقتی امام معصوم بخواهد چیزی را بداند، میداند».[۹] بدین ترتیب آنها مظهر علم الهی هستند؛ یعنی همان طور که چیزی از حیطه علم بیپایان خدا مخفی نمیماند، [۱۰] گستره علم ائمّه اطهار(ع) نیز همه موجودات نظام هستی را دربرمیگیرد. سه. علم الهی استقلالی بوده، مرتبط با جای دیگری نیست اما علم ائمّه اطهار تبعی و عَرَضی است؛ یعنی به منبع نامحدود علم الهی مرتبط است و اساساً اگر تعلیم الهی و اتصال به علم بیپایان او نباشد ائمه نیز مساوی دیگران خواهند بود؛ لذا در برخی روایات آمده است: «اگر امام بخواهد چیزی را بداند، خدا آنرا به او میآموزد».[۱۱] چهار. ماهیت دانش الهى براى ما مجهول است و ائمّه(ع)، در توضیحِ دانش خداوند، فرمودهاند: «خداوند متعال، دانشى خاص دارد و دانشى عام. دانش خاصّ او، همان دانشى است که فرشتگان مقرّب و پیامبرانِ فرستاده شده او هم بر آن، آگاهى ندارند؛ و دانش عامّ او، همان دانشى است که فرشتگانِ مقرّب و پیامبران فرستاده شده او بر آن، آگاهى دارند و همانا آن، از پیامبر خدا به ما رسیده است».[۱۲]
دانش خاصّ خداوند، اشاره به علم ذات بارى تعالى است که سرچشمه همه دانشها است و کسى از آن، آگاهى ندارد. دانش عامّ خداوند نیز تنها از طریقِ خاصّان الهى انتقال مییابد؛ از اینرو، اهل بیت عصمت و طهارت(ع) هم از طریق پیامبر خدا(ص) به آن، آگاه شدهاند. ............................. پانوشتها؛
[۱]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج ۲، ص ۶۱۰، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ ق؛ ابن مشهدی، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، محقق، مصحح، قیومی اصفهانی، جواد، ص ۵۲۴، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۹ ق.
[۲]. ابن فارس، أحمد، معجم مقاییس اللغة، ج ۲، ص ۱۷۸، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۴ ق؛ طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، تحقیق، حسینی اشکوری، سید احمد، ج ۶، ص ۲۴۳، تهران، کتابفروشی مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ ش؛ لغت نامه دهخدا، واژه «خازن».
[۳]. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد(ص)، محقق، مصحح، کوچه باغی، محسن بن عباسعلی، ج ۱، ص ۵۴، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ ق؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ۱، ص ۱۹۳، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق.
[۴]. الکافی، ج ۱، ص ۱۹۲.
[۵]. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، محقق، صفایی، محمد، ج ۱، ص ۱۷۵ – ۱۷۶، قم، اسراء، چاپ هفتم، ۱۳۸۹ ش.
[۶]. کون جامع، انسان کامل است که مظهر تمامنماى حق تعالی است.
[۷]. ادب فنای مقربان، ص ۱۷۶.
[۸]. همان.
[۹]. الکافی، ج ۱، ص ۲۵۸.
[۱۰]. بقره، ۲۳۱؛ حجرات، ۱۶؛ فصلت، ۵۴.
[۱۱]. الکافی، ج ۱، ص ۲۵۸.
[۱۲]. بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد(ص)، ج ۱، ص ۱۰۹؛ شیخ صدوق، التوحید، محقق، مصحح، حسینی، هاشم، ص ۱۳۸، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۸ ق. منبع: اسلام کوئست
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 144]