واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:

«اشلیق وارین» در گفت وگو با آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی، مسلمان شد فرهنگ > دین و اندیشه - اشلیق وارین، تبعه کشور آفریقای جنوبی از دین مسیحیت به دین اسلام و مذهب تشیع گروید و نام دانیال را برای خود برگزید.
به گزارش خبرآنلاین به نقل از پایگاه اطلاع رسانی آیت الله جواد فاضل لنکرانی، اشلیق وارین با حضور در دفتر این مرجع تقلید از دین مسیحیت به دین اسلام گروید و سپس خطبهی عقد ازدواج دائم وی با بانوي مسلمان ايراني توسط آیت الله فاضل لنکرانی جاری شد. گزارشی از پرسش و پاسخ های مطرح شده بین آیت الله فاضل لنکرانی و اشلیق وارین در این جلسه را در ادامه می خوانید. پرسش آيت الله فاضل لنکرانی: لطفاً بگویيد حضرت عیسی را چطور میدانيد؟ پاسخ اشلیق وارین: اعتقاد مسیحیت به این صورت است که عیسی پیامبر است و پسر خداست و کل اعتقادات مسیحیت بر این اصل استوار است و وقتی ما دعا میکنیم به این صورت است که از طریق عیسی دعا میکنیم به سمت خدا. فاضل لنکرانی: مسیحیت راجع به ولادت حضرت عیسی چه نظری دارد؟ وارین: اینطور گفته شده از مریم باکره متولد شده، دانهای در وجود مریم کاشته شده که برمیگردد به نسل ابراهیم و در درون مریم پرورش پیدا کرده و متولد شده. فاضل لنکرانی: اگر پسر خدا بود که دیگر نیاز به مادر نداشت، چطور میشود که پسر خدا باشد؟ وارین: این برمیگردد به ارتباط نزديکي که حضرت مریم با خدا داشته و خداوند او را انتخاب کرده برای اینکه این شکل انسانی را به این مسئله بدهد. ولی اینکه چطور یک چنین چیزی امکان پذیر هست را نمیدانم. فاضل لنکرانی: من اینجا میخواهم برای شما یک علامت سؤال خیلی روشن ايجاد شود اینکه گفتيد حضرت عیسی از حضرت مریم به دنیا آمده اعتقاد ما هم هست، که در قرآن آمده همین دلیل بر این است که نمیتواند پسر خدا باشد. اطلاع داريد در انجیل(واقعی) بشارت آمدنِ حضرت پیامبر ما را خدای تبارک و تعالی به حضرت عیسی داده، لذا ما معتقديم حضرت عیسی و تمام پیروان او باید به پیامبر ما معتقد باشند حتی قبل از آمدن پيامبر اسلام. وارین: بله، اطلاع دارم. در ادامه آیت الله فاضل لنکرانی توضیحاتی درباره دین اسلام و اعتقاد به توحید خداوند به شرح زیر ارائه داد: «هدفم این است حال که ميخواهيد اسلام را بپذیريد و شهادتین را بگویيد با یک ایمان و اعتقاد کامل آن را بگویيد. اولین نکته در مورد خداوند، «اثبات توحيد» او به دليل عقل است. یعنی ما اگر قرآن، انجیل، تورات و تمام کتابهای آسمانی را هم کنار بگذاریم، عقل میگوید این عالم یک مبدأ دارد، و آن هم یکی است، نه شریک دارد و نه فرزند، و نه نیازمند است و نه مادی، همهی این عالم، أعم از آسمانها و زمین و انسان و حیوان، همه چیز را او فقط آفریده است. عقل ما به روشنی بر اين مطلب دلالت میکند. مسأله «توحید» بسیار مهم است. همه انبیاء، از ابراهیم، موسی، عیسی، همه دعوت به توحید کردهاند، یعنی هیچ پیامبری نبوده که برای خدا شریک ذکر کرده باشد. این نکتهی مهمی است. ما معتقدیم حضرت عیسی هیچ وقت نگفته که او فرزند خداست، هیچ وقت نگفته خدا شریک دارد، هیچ وقت نگفته که من را پرستش کنید، روز قیامت هم در مقابل آنها که به او تهمت زدند که گفته من را بپرستید، ميايستد که من چنین حرفی نزدم شما چرا این تهمت را زدید. تمام پیامبران به «توحید» دعوت کردهاند. بنابراين اگر کسی بگوید من مسلمانم، ولی توحید را قبول نداشته باشد مسلمان نیست. اگر بگوید من مسیحیام و توحید را قبول نداشته باشد مسیحی نسیت. اگر بگوید یهودیام و توحید را قبول نداشته باشد یهودی نیست. روی این نکته تکیه میکنم که شما قبل از هر چيز، «توحید» را در وجودتان با استدلال عقلی، و با قلب و درونتان بپذيريد. نکته دوم؛ اینست که ما معتقدیم همهی امور بشر در پرتو این «توحید» سامان پیدا میکند، همه امور شخصی، خانوادگی، امور اجتماعی، سیاسی، اقتصادی. «توحید» یعنی مبدأ همه چیز، خداي يگانه است. اينطور نيست که خوبیها را یک خدا اداره میکند و بدیها را خدای دیگر. آتش را یک خدا خلق کرده و آب را خدایی دیگر. اینها غلط است! همه چیز مربوط به خداي يکتا است و هیچ چیزی در عالم بدون ارادهی او نیست. حتی همین که من و شما اینجا نشستهايم را خدا اراده کرده است. سفارش میکنم راجع به «توحید» بیشتر مطالعه کنید. نکته سوم؛ اینکه ما اگر در میان همهی اديان بررسی و مقایسه کنیم، آن دینی که توحید را به نحو کامل در اختیار بشر گذاشته؛ «دین اسلام» است. شما در آشنايي با دین اسلام متوجه میشوید قرآن کريم، کتاب آسماني ما، مبدأ آفرينش هستي و همهی موجودات را به خوبی بیان کرده است. ما بر طبق تعاليم قرآن کریم معتقدیم که حتی یک برگ که از درخت روی زمین ميافتد به اراده خداست. اديان ديگر مثل مسيحيت و يهود، معناي روشني از توحيد ارائه نميدهند، تنها دینی که توحید را خیلی جامع و دقیق در اختیار بشر قرار داده؛ «اسلام» است. پیامبر ما وقتی که به رسالت رسيد، اولین دعوتش همین بود که به بشر گفت نه کسی مثل خودتان را خدای خود قرار دهید و نه این سنگ و دیوار و آسمان و خورشيد و ستارگان را خدا قرار دهید، آنچه فوق همه اینهاست و همه اینها را به وجود آورده خداست «قولوا لا إله إلا الله تفلحوا». من نمیخواهم به مقایسه بین اسلام و مسیحیت بپردازم، بلکه سخنم در جامع بودن دین اسلام است. دین اسلام، دینی است که برای تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی بشر یک برنامهی طولانی و جامع دارد، شما هر سؤالی که داشته باشید در دین ما جواب دارد حتی در مسائل پزشکی. در اسلام حتي برای یک کودک از یک سال قبل از تولدش احکام لازم را براي پدر و مادرش ذکر میکند یعنی اینقدر دین ما برای لحظه لحظهی هر انسان تا زمان مرگ برنامه دارد. ادعای ما این است که بشريت با وجود پیامبر اکرم و قرآن کریم و دوازده امام معصوم، براي سعادت دنيا و آخرت هيچ کمبودي ندارد. مقصود ما از اسلام چنين ديني است که اساساش بر مهرورزي نسبت به انسان و رساندن او به سعادت دنيا و آخرت استوار است، نه اسلامی که فرقههاي ديگر و وهابيت ميگويند، نه اسلامی که امروز داعشیها درست کردهاند که ضد اسلام است. اسلامی که ما میگوئیم یعنی اسلامی که قرآن، پیامبر و اهلبیت معرّف آن هستند. اين اسلام هر سؤالی را در هر زمینهای پاسخ میگوید. ویژگیهای فراوانی در دین اسلام وجود دارد. این داستان را برای شما بگویم؛ که یک وقتی پیامبر ما حضرت محمد(ص) در جایی نشسته بودند. جنازه یک فرد مسیحی را از کنار پیامبر عبور دادند. پیامبر ما به احترام آن جنازه ایستاد. اصحاب پیامبر(ص) عرض کردند ایشان مسیحی است و مسلمان نیست. فرمودند: درست است که مسیحی است ولی این هم یک انسانی مثل ماست. یعنی اینقدر اسلام برای خودِ انسان بودن ارزش قائل است. این خاطره از پیامبر ما در ذهن شما بماند. همچنين امام حسن مجتبی(علیه السلام) نوه پیامبر، که امام دوم ما شیعیان است، یک روزی عبور میکرد، دیدند یک غلام سیاه کنار کوچه نشسته و ناني در دست دارد و يک تکه خودش میخورد و یک تکه هم به سگي که در کنارش بود میدهد. امام حسن(ع) پرسيدند این کار را به چه هدفی انجام میدهی؟ آیا کسی به تو گفته این کار را بکني؟ گفت: نه. پرسیدند پس براي چه انجام ميدهي؟ گفت من حیا میکنم که اين سگ گرسنه به من نگاه کند و من بخورم و آن نخورد. امام(عليه السلام) بسيار خوشحال شد و فرمود شما همین جا بنشین(او بَرده بود)، رفت پیش صاحب او و آن برده را خرید و بعد هم گفت که چون یک کار خوب و خیلی مهم کردی من تو را آزاد کردم. آن برده گفت من را آزاد کردی ولي من الآن گرسنهام و جایی هم ندارم. امام(عليه السلام) پولی به او داد تا منزلی بخرد و با آن کار کند و زندگیاش را اداره کند. این اخلاق بزرگان دين ما بخاطر اين است که تربیت شدهی توحید هستند. این قضیه ممکن است در زمان ما یک امر طبیعی باشد، اما 1400 سال پیش در حجاز و در میان آن عربهای دوران جاهلیت بسيار با عظمت بوده است. کسی که میخواهد مسلمان شود، در درجهی اول باید شهادت به توحید و شهادت به رسالت و نبوت پیامبر اکرم حضرت محمد(ص) بدهد و بعد که بخواهد مکتب اهلبیت و تشيّع را انتخاب کند، شهادت به امامت و جانشيني امیرالمؤمنین و يازده اولاد ايشان(عليهم السلام) بدهد. با بيان اين شهادت، از امروز شما مسلمان و شیعه هستید و به شما تبریک میگویم نسبت به این توفيق و هدایتی که پیدا کردید. ما معتقدیم اسلام یک نورانیّتی در درون انسان ایجاد میکند که إن شاء الله شما خودتان به آن خواهید رسید.» /6262
کلید واژه ها: جواد فاضل لنکرانی - شیعه - مسیحیت -
سه شنبه 24 آذر 1394 - 13:15:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]