واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: شنبه ۹ آبان ۱۳۹۴ - ۱۵:۴۹
یک عضو کمیته فرهنگ و تمدن اسلام و ایرانِ شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: نمیتوان با افزودن چند آیه و حدیث به دنبال اسلامیسازی علوم انسانی باشیم. وی گفت: از مقدمات مهم اسلامیسازی علوم انسانی، فطرتشناسی است و هر چه علوم انسانی به فطرت نزدیکتر شود به همان میزان اسلامی میشود. به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، این عضو کمیته فرهنگ و تمدن اسلام و ایرانِ شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه «تحول در علوم انسانی نیازمند ایمان به هویت است» اظهار کرد: اگر ایمان به هویت نباشد در معرض طوفان افکار و اندیشههای غرب قرار میگیریم، امروز وسایل تبلیغات فرهنگی غرب متعدد است و اگر ما ایمان واقعی به هویت و اصالت خودمان نداشته باشیم در مقابل این امواج نمیتوانیم مقاومت کنیم و چه بخواهیم و چه نخواهیم همراه این امواج میشویم. وی اظهار کرد: دست اندرکاران عرصه تحول علوم انسانی باید ایمان به هویت ملی، دینی و فرهنگی داشته باشند در غیر اینصورت در برابر واردات فکری غرب متزلزل میشوند. علاوه بر این، افرادی که در امر تحول فعال هستند باید میراث گذشتگان را به خوبی دریابند چراکه ما میراث گرانبها، فوق العاده و باارزش در عرصه علوم انسانی کم نداریم اما متاسفانه این میراث تنها به نسخهها و کتابهای خطی محدود شده و با زبان روز بیان نشدهاند، یعنی به روز کردن میراث فرهنگی اتفاق نیفتاده و این کوتاهی در همه رشتههای علوم انسانی صادق است. آذرشب ادامه داد: برای مثال در حوزه زبان و ادبیات عرب ما میتوانیم با بزرگترین نحویون، بلاغیون و زبان شناسان دنیا بر اساس میراثمان هماوردی کنیم، مثلا سیبویه نظریاتی ارائه کرده که قابلیت عرضه در امروز را دارد و میتواند با آخرین نظریات رایج زبان شناسی دنیا هماوردی کند، اما متاسفانه کشف و به زبان روز بیان نشده است. این استاد زبان و ادبیات عرب دانشگاه درباره دیگر راهکارهای اسلامی سازی علوم انسانی بیان کرد: سومین راهکار، استفاده از آخرین دستاوردهای اندیشه و افکار جهان است اما بعد از ایمان به میراث که اگر این مرحله سوم قبل از مرحله نخست روی دهد متاسفانه نظیر آنچه الان رخ داده، آنطور که باید خروجی ما علوم انسانی اسلامی و بومی نخواهد بود. وی تاکید کرد: بنابراین، احاطه به آخرین دستاوردهای فکر جهانی در زمینه علوم انسانی مکمل این پروژه است، علاوه بر این، یکی از مسائل مهم که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که اهمیت علوم انسانی کمتر از علوم طبیعی و ریاضی نیست. علوم انسانی امروز در حاشیه قرار دارد برای مثال اگر دانشگاهها بخواهند قراردادی با دانشگاههای مصر، تونس، سوریه و ... منعقد کنند نخست روی علوم مهندسی و پزشکی متمرکز میشوند. آذرشب ادامه داد: یعنی هنوز اهمیت علوم انسانی حتی در سطح دانشگاهها و مراکز علمی و فرهنگی و در ذهن کسانی که داعیهدار این عرصه بوده و شعار تحول را سر دادهاند، شناخته نشده است، به گونهای که من خود وقتی به یکی از این مراکز مراجعه داشتم عدم ایمان به اهمیت علوم انسانی را دریافتم. به گفته وی این در حالی است که غرب با تمامی پیشرفتهای فکری، فنی و علمی، توجه بیشتری به علوم انسانی در مقایسه با ما دارد، در جامعه ما جوانانی که میخواهند تحصیل کنند، بیشتر به سمت علوم فنی و طبیعی هدایت میشوند و حتی ممکن است از تحصیل در رشتههای علوم انسانی نهی شوند. آذرشب اظهار کرد: فرهنگسازی نسبت به اهمیت علوم انسانی ضرورت ویژهای دارد و این نباید صرفا در شعار باشد بلکه باید با مطالعه و حضور و مشارکت رسانهها کشف و تبیین شود. همچنین، متخصصان امر و افرادی که به اهمیت این علوم ایمان دارند باید در محیطهای علمی دانشگاهی حاضر شده و در این باره صحبت کنند اما نه با شیوه موعظه بلکه با زبان تبیین و تشریح. حتی میتوان از سینما، فیلم و مجموعههای تلویزیونی برای جا انداختن مسئله اهمیت علوم انسانی استفاده کرد. وی در پاسخ به این سوال که آیا بحث از تحول به معنای کنار گذاشتن همه آن چیزی است که غرب به آن دست یافته یا معنای دیگری دارد؟ گفت: این تعبیر اشتباه ممکن است به دلیل عملکرد داعیه داران اسلامی سازی علوم انسانی باشد، آنها باید بیان کنند منظور از اسلامی کردن علوم انسانی چیست؟ اما دیده میشود برای مثال کسانی که میخواهند باستان شناسی را اسلامی کنند به قرآن رجوع کرده و داستانهایی را مطرح میکنند بعد میگویند باستان شناسی اسلامی شد. این عضو کمیته فرهنگ و تمدن اسلام و ایرانِ شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: یا در روانشناسی چند آیه و حدیث را با آنچه در قالب علم در اختیار داریم مخلوط کرده و بعد دم از اسلامی سازی علوم میزنند که این اصلا صحیح نیست. ما باید در معنای اسلامی سازی این علوم تفکر کنیم و توجه داشته باشیم که محور اسلام فطرت انسانی است همانطور که خداوند در آیه 30 سوره مبارکه روم میفرماید: «پس روی خود را با گرایش تمام به حق به سوی این دین کن با همان سرشتی که خدا مردم را بر آن سرشته است». وی با بیان اینکه «اسلام دین فطرت است» گفت: به نظر میرسد جز علامه طباطبایی و شهید مطهری، کسی روی فطرت کار مهمی نکرده است، در حالی که بررسی سرشت و طبیعت بشر کار آسانی است و هر چه علوم انسانی به بررسیهای فطری نزدیکتر شود، اسلامیتر میشود نه اینکه تعدادی آیه و حدیث را به آنها بیفزاییم. این پروسه به مطالعات دقیق سرشت انسان نیاز دارد و به نظر میرسد از مقدمات مهم اسلامی سازی علوم انسانی، فطرت شناسی است و هر چه علوم انسانی به فطرت نزدیکتر شود به همان میزان اسلامی میشود. آذرشب در پایان درباره میزان کاربردی بودن پژوهشهای علوم انسانی در پروسه تحول خاطرنشان کرد: متاسفانه چون هنوز مقدمات کار یعنی ایمان و پرده برداری از ژرفای میراث تمدنی فراهم نشده است، پژوهشهای کاربردی در عرصه علوم انسانی اسلامی تولید نمیشود، این مسئله به کار جمعی در سطح حوزه و دانشگاه و مراکز پژوهشی نیاز دارد تا به سمتی بروند که استاد بداند چه طرحی ارائه کند و دانشجو مسیری که باید بپیماید را بشناسد. نهایت آنکه در همه این مسائل خودباوری و ایمان به داشته ضرورتی انکارناپذیر و اساسی است. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 106]