تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هرگاه دیدید که بنده ای گناهان مردمان را جستجو می کند و گناهان خویش را فراموش کرده...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826543230




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شعر


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
شعر
شعر   نويسنده:محمدحسين همافر   سرشك از ديده من باريد و آن شب به ياد دوست، دنيا شبي دگر داشت جدا از كينه و از كينه‌داران به لب گل خون آوازي دگر داشت ميان خلوت دل، پير عاشق كلام عشق را تكرار مي‌كرد به لحن آبشار و باد و ياران نفوس خفته را بيدار مي‌كرد سوار هودچي از ياسمن‌ها به سوي چشمه خورشيد مي‌رفت چنان شيداي عاشق در ره دوست ز خود بگسسته و جاويد مي‌رفت حرير باد بوي كينه آورد به باغ لاله‌ها خون بود آن شب فضا گلرنگ چون روح شقايق زمين و دشت محزون بود آن شب ز چشم نور، خون غم تراويد فضاي كوچه گلگون بود آن روز دليري، عارفي، پاكي، سترگي زكين ديو، در خون بود آن روز ميان كوچه‌ها خورشيد محزون ز سوگ كهكشان، صد پاره مي‌گشت فلق تا شويد آن گل پاره پيكر به هر سوئي سراغ چاره مي‌گشت به گل بنشست طرح روشن نو خدايا قلب ايمان را دريدند ز داغت آهوان بيشه نور/ به جنگل چتري از ماتم كشيدند به چشم آسمان‌ها پرده بستند زلال ديده پاكت نيامد دگر از پشت اين درهاي بسته صداي پاي غمناكت نيامد نواي چاوش گل بود نامت/ رها، بي رنگ همچون روح ياران درخشان چون حريق لاله بويت ميان چشمه سبز بهاران اذان خواندند و بي بانگ رسايت تهي محراب و منبر ماند بي تو در اين آدينه ديري است، جاري است زلال خون اين گل‌هاي پرپر سمند عشق تا معراج در تاخت هلا بدرود، بدرود اين دلاور به باغ لاله‌ها خون بود آن روز شميم شور مي‌پيچيد و مي‌رفت ميان موج عرفان، پير عاشق به دنيا نيك مي‌خنديد و مي‌رفت ***  

هر كس به گرم‌تابي خورشيد خو گرفت در جذبه رفت و درد صفت راه او گرفت با تيغ لا زد آنكه به فرق لاله‌ها جام وصال از كف باقي هو گرفت همچون كتاب لاله تن‌اش شد ورق ورق سردي كه راه وسوسه‌هاي عدو گرفت اي عاشقان مست بيائيد و پر كنيد جاي شهيد عشق كه با خون وضو گرفت رنگي نداشت غنچه و بوئي نداشت گل از خون پاك پيكر او رنگ و بو گرفت زان ژاله‌ها كه ريخت ز گلبرگ ديده‌اش گل‌هاي سرخ رسته ز خون آبرو گرفت گوئي كه غرق بحر احد بود در نماز از خود بريده دست طلب روبرو گرفت احمد ده‌بزرگي منبع: ماهنامه شاهد ياران53_54  
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 772]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن