واضح آرشیو وب فارسی:مهر: رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی تشریح کرد:
چهار اصل اساسی در قوامبخشی به وحدت همزیستانه امت اسلامی
شناسهٔ خبر: 2938525 - دوشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۸
دین و اندیشه > اندیشمندان
رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی با بیان اینکه مناسبتترین، بهترین و پسندیده ترین صفت برای وحدت اسلامی وحدت همزیستانه است، گفت: تفاهم، تغافل، تعامل وتعاطف چهار اصل اساسی در قوام بخشی به وحدت همزیستانه است. به گزارش خبرگزاری مهر، حجت الاسلام والمسلمین احمد مبلغی رییس دانشگاه مذاهب اسلامی به مناسبت بیست وپنجمین سالگرد تاسیس مجمع تقریب مذاهب اسلامی به تشریح مباحثی همچون صفات وحدت، مقصود از وحدت شیعه و سنی، انواع و گونه های وحدت مذهبی، تعصب مذهبی و اصول قوام بخش به وحدت مناسباتی و تعایشی پرداخت. مبلغی در ابتدا با بیان این مطلب که وحدت موصوفی است که نیازمند صفتی است تا معنای آن آشکار گردد، گفت: وقتی گفته می شود وحدت ملی، وحدت پولی، وحدت اراضی و... هر کدام با صفتی معنا می یابد. بر این اساس، مقصود از وحدت شیعه و سنی با توجه به صفت آن بدست می آید. اما این که صفت وحدت چیست چند فرض وجود دارد که فرض اول برای آن صفت، مذهبی است.
وی افزود: وحدت مذهبی چند گونه دارد. گونه اول؛ رو آوردن به یک مذهب است یعنی این که امت اسلامی را دعوت کنیم تا مذهب واحدی داشته باشند. طبیعی و روشن است که این معنا را نمیشود برای وحدت بین شیعه و سنی درنظر گرفت زیرا نه معقول است و نه مشروع؛ چراکه شیعه و سنی هر یک مذهبی دارند، بنابراین چنین دعوتی اگر مجال یابد هر کدام دیگری را به مذهب خود دعوت می کند و این خود اساس اختلاف بسیار بدی را پایه ریزی می کند. ضمن این که ایجاد مذهب جدید و دست کشیدن از مذهب متبوع مشروعیت ندارد. رییس دانشگاه مذاهب اسلامی با اشاره به این که گونه دوم وحدت مذهبی ایجاد یک مذهب جدید، است تصریح کرد:
در این مورد مقصود آن است که هر کدام از اتباع مذاهب؛ مذهب خود را کنار بگذارند و همگی مذهب واحدی شکل دهند. این هم نباید مقصود باشد چراکه نه معقول است و نه مشروع و نه ممکن. مبلغی اظهار داشت: یکی از انحاء ایجاد مذهب واحد آنست که مشترکات را صرفا قبول کنیم و افتراقات را در هر مذهب لغو کنیم. این هم اشتباه است زیرا از مذهب نمیشود دست کشید و شخصی که مذهبی را پذیرفته است باید به مذهب خود پایبند باشد، یعنی شیعه به شیعهگری خود و سنی هم به سنیگری خود پایبند باشد. وی فرض دوم برای تعیین صفت وحدت، را صفت دینی عنوان کرد و افزود: صفت دینی به این معنا است که شیعه و سنی را دعوت کنیم دین واحدی داشته باشند. این هم نادرست است؛ زیرا امت اسلامی دین واحد دارد. این دعوت، تحصیل حاصل است در صورتی که وحدت دینی مقصود نیست. وحدت دینی یک امر محقق است که وجود دارد و همه یک دین دارند. این چهره برجسته تقریبی جهان اسلامی صفت وحدت اجتماعی را سومین فرض برای صفت وحدت برشمرد و توضیح داد: وحدت اجتماعی چند تفسیر دارد باید دید کدام درست است؟ یکی وحدت قومی و ملی است که این قطعا مراد نیست، زیرا امت اسلامی یک قوم و یک ملت نیست. دیگری وحدت در ساختار سیاسی است که این هم مقصود نیست زیرا کشورهای مختلفی درون امت اسلامی وجود دارند لذا اگر بنا باشد همه را به یکی ساختار دعوت کنیم اختلاف عمیق تر می شود. حجت الاسلام مبلغی تصریح کرد: گونه سوم از وحدت اجتماعی وحدت مناسباتی است و به تعبیر دیگر وحدت تعایشی (وحدت همزیستانه) است؛ یعنی این که شیعه و سنی دارای مناسباتی واحدی به عنوان امت اسلامی گردند و زندگی مشترکی داشته باشند. این درست است و معنای مقصود از وحدت را تشکیل می دهد. وی در ادامه با اشاره به اصول قوام بخش به وحدت مناسباتی و تعایشی به عنوان هدف از معنای وحدت، گفت: اگر پای مناسبات و وحدت مناسبات به میان آمد، چند عامل باید فعال شود که دست کم چهار اصل را باید به عنوان اصول قوام بخش آن در نظر گرفت که این اصول عبارتند از : تفاهم، تغافل، تعامل وتعاطف. رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی افزود: اگر امت اسلامی مناسبات واحدی بر روابط یکپارچه داشتند باید در چهار امر با یکدیگر در ارتباط تنگاتنگ مثبت و فعالی باشند که این چهار امر عبارتند از اینکه تفاهم بکنند، تغافل بکنند، تعامل بکنند و تعاطف (اخلاق ورزی و محبت ورزی نسبت به هم) داشته باشند.
مبلغی در تشریح اصل تغافل به عنوان یکی از اصول مهم در تحقق وحدت اسلامی برپایه مناسبات واحد بر روابط یکپارچه، اظهار کرد: از امام باقر عليه السلام وارد شده است که "صلاح شأن الناس التعايش و التعاشر ملء مكيال: ثلثاه فطن، وثلث تغافل. " بر اساس این روایت صلاح مردم در تعایش است که ثلث آن، تغافل است. بنابرابن تغافل اتباع هر مذهب نسبت به اختصاصات مذهب دیگری ضروری است. این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به این که تغافل متعلقاتی دارد؛ که همه این ها را باید در وحدت مناسبات رعایت کرد، گفت: متعلق اول؛ تغافل نسبت به اختصاصات و مناسک مذهبی یکدیگر است. به این معنا که اگر شیعه مقدسات و سلوکیاتی دارد، اهل سنت نگوید چرا مثلا حسینیه دارید، چرا نماز را اینگونه میخوانید و یا اگر اهل سنت هم شکل خاصی نماز میخواند یا اذان میگوید و عبادات خود را انجام میدهد یا نماز تراویح میخواند، شیعه باید تغافل کرده و گیر ندهد زیرا مذهب سنی این است. تغافل از آداب و مناسک و مقدسات دیگر نیز باید باشد. وی ادامه داد: تغافل نسبت به نظام سیاسی برخاسته از مذهب و زبان دومین و سومین متعلق تغافل هستد. زیرا هرگروهی زبان خاصی دارند و اینجا بحث امت اسلامی است و بحث شیعه و سنی نیست، امت اسلامی نباید روی یک زبان تاکید داشته باشد و مثلا فقط روی زبان عربی تاکید داشته باشد یا زبان دیگر. امت اسلامی فقط عرب نیست، عجم هم هست. زبان های رایج در درون امت ظرفیت های همه امت است.
رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی در بخش دیگری از این گفت گو با تاکید بر این که با تعصب مذهبی نمی توان تغافل کرد، اظهار داشت: در اسلام به هیچ وجه تعصب مذهبی وجود ندارد، تعصب مذهبی یک فرآورده تاریخی است برای صفات مذموم گروهها که تبدیل به لایههایی دینی شده است و در مجموعههای مختلف رسوخ کرده است که علیه هم باشند. حب مذهب وجود دارد یعنی اگر شما مذهبی دارید که آن را حق می دانید نسبت به آن حب دارید اما باید نسبت به باقی عقاید احترام وجود داشته باشد. حب به عقیده یک چیز است و تعصب مذهبی که دیگری را نفی کرده و تا سرحد تفکیر، نفی، حساب نکردن و مبارزه کردن با دیگری به پیش رفتن چیز دیگری است. مبلغی تاکید کرد: در اسلام تعصب مذهبی نداریم. در روایات شیعه آمده است که اگر میخواهید تعصب داشته باشید این تعصب را برای وفای به عهد، صفتهای خوب، اجتماع و کنار هم بودن داشته باشید. بنابراین تعصبی که در اسلام است این که ما نسبت به اخلاق تعصب داشته باشیم. اخلاق هم که دیگری را به حساب آوردن و در کانون توجه خود قرار دادن است. در نهج البلاغه به تعصب نسبت به اخلاق تاکید شده است. این چهره فعال عرصه تقریب در جهان اسلام معتقد است: تعصب مذهبی عامل نگون بختی، عقب ماندگی، شکست خوردن و از علم و پیشرفت به دورماندن است مادامی که تعصب مذهبی بین شیعه و سنی یا بخشهایی از اهل شیعه و اهل سنت وجود دارد نمیتوانیم به مرحله شکل دهی به امت اسلامی برسیم. رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی در پایان تصریح کرد: دوای درد جامعه اسلامی رجوع به قرآن است و اتفاقا مشکل همه ما نیز عدم رجوع به قرآن است در حالیکه قرآن اصول یک زندگی جمعی کلان امت محور را کاملا مشخص و معین کرده و در اختیار ما قرار داده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]