پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1851097731
نقش تلویزیون در تربیت و شخصیت کودکان
واضح آرشیو وب فارسی:مهر: یادداشتی به بهانه روز کودک؛
نقش تلویزیون در تربیت و شخصیت کودکان
شناسهٔ خبر: 2935970 - پنجشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۴ - ۱۵:۵۱
دین و اندیشه > سایر
كودكان امروز با باورهای خود، فرهنگ و باور فردای جامعه را شكل می دهند و اين امر می تواند همان هدف جنگ نرم در عرصه فرهنگی باشد كه افكار و باورهای كودكان و نونهالان امروز جامعه را هدف گرفته است. به گزارش خبرنگار مهر، به مناسبت روز کودک، در این یادداشت به تحلیل نقش رسانه در شکل دهی افکار و شخصیت کودک و تاثیر این فرآیند در آینده جامعه پرداخته شده است که از نظر می گذرد؛ تلويزيون يكی از وسايل ارتباط جمعی است كه از قدرت زيادی در فرآيند ارتباط اجتماعی برخوردار است و به خانههايی كه كودكان كم سن و سال در آنها زندگی میكنند، به سرعت نفوذ می كند. حضور گسترده تلويزيون از نظر كمّی در منازل، داشتن تصوير، وجود شبكههای متعدد برای پخش برنامههای متنوع، شكسته شدن مرزهای جغرافيايی توسط اين وسيله با استفاده از ماهواره ها، سهلالوصول و ارزان بودن آن نسبت به برخی از وسايل ارتباط جمعی دیگر، به تلويزيون در ميان وسايل ارتباط جمعی موقعيت ممتازی بخشيده كه از اين جهت، نظر محققان را به خود جلب كرده است. ظرفيت اين رسانه در انتقال سريع و ساده پيام های گوناگون، استفاده از آن را برای طيف وسيعی از مخاطبان اعم از كوچک و بزرگ، فراهم كرده است. مخاطبان، تأثيرات تربيتی خاصی را از تلويزيون دريافت می كنند. پيام هايی كه از تلويزيون به مخاطب می رسد، به طور مستقيم يا ضمنی بينش ها، نگرش ها و الگوهای ويژه را به وی ارائه می كند.اين نوع استفاده از تلويزيون می تواند نقش مهمی در شكل گيری شخصيت افراد داشته باشد و با گذشت زمان ممكن است ساختار ذهنی افراد و الگوی رفتاری آنان، منطبق با الگوهای دريافت شده از تلويزيون سامان يابد. كارشناسان معتقدند كودكان بيش از ديگر مخاطبان از تلويزيون تأثير می گيرند. چون ذهن كودک ساده و فاقد توانايی تجزيه و تحليل پيام های اين رسانه است. ازاين رو، كودكان بدون هيچ پناهی در برابر رسانه های جمعی قرار می گيرند و سخت متأثر می شوند. در بررسی نقش تلويزيون در تربيت، «نظريه پرورش» می تواند به خوبی زوايای نقش آفرينی تلويزيون را در تربيت نشان دهد. طبق اين نظريه، هنگامی كه ما از سهم مستقل تلويزيون بحث می كنيم، مقصود اين است كه گسترش برخی ديدگاه ها، باورها و نگرش ها و حفظ و نگهداری آنان، می تواند از پيام های تلويزيوني و در اثر استفاده زياد از اين رسانه، تحقق يابد. گربنر که نظريه پرداز اين تئور است، معتقد است بينندگانی كه ساعات زيادی را به تماشای تلويزيون می پردازند، اطلاعات و ايده های خاصی را رده بندی می كنند. از نظر تربيتی، آنچه كه در اثر تماشای تلويزيون برای مخاطب پديد می آيد، گربنر آن را «پرورش» می نامد. طبق نظريه پرورش، تلويزيون منبع مهمی در توليد ارزش های اجتماعی، ايدئولوژی ها و ديدگاه هاست. آثار مثبت و منفی تلويزيون بيشتر تحقيقات انجام شده درباره تلويزيون در داخل و خارج از كشور به تأثير آن بر مخاطبان كودک و نوجوان پرداخته است. يكی از دانشمندان علوم اجتماعی میگويد: «اين اعتقاد كه تلويزيون بد است، در بعضی موارد، يك نظريه بسيار متحجرانه است كه بخشی از جامعه و فناوری امروزی را به نفع جوامع قديم طرد می کند. در حالي كه اغلب فرمهای اجتماعی و فرهنگی به وسيله تلويزيون، درونی می شوند». به نظر عدهای ديگر از صاحب نظران، تلويزيون نقش مؤثر و مثبتی را در جامعه ايفا میكند كه میتوان برخی از اين آثار را چنين بيان كرد؛ باعث تنوير افكار می شود، آموزش می دهد و ارشاد می كند،موجب پيشرفت جامعه و باعث وحدت خانوادگی می شود.
صاحبنظران و محققان در مقابل آثار مثبت تلويزيون، به اثرات منفی آن نيز توجه جدّی نشان دادهاند که به طور مسلم این تاثیرات بر روی کودکان چند برابر است. برای نمونه، در يک نظرسنجی كه در كشور فرانسه انجام شده است، 51 درصد پاسخگويان اظهار داشتهاند تلويزيون باعث تنبلی كودک و نوجوان می شود و آنها را از کار کردن باز می دارد.
دو نفر از انديشمندان اجتماعی نيز با بررسی نگرانی شديد والدين و مسئولان تربيتی بيان كردهاند كه بيشتر مطالعات در كشورهای پيشرفته نشان داده است والدين از اثرات منفی تلويزيون بر فرزندان خود نگرانند و می گويند فرزندانشان از كنترل آنها خارج شدهاند و نمی توانند ميزان و نوع تماشای آنها را كنترل كنند. محققان به آثار منفی تلويزيون در ابعاد گوناگون آن توجه كردهاند اما بيش از همه، خشونت ـ كه محصول فيلمهای خشن است و میتواند نوجوانان را بيشتر تحت تأثير قرار دهد ـ نظر مطالعهكنندگان اثرات منفی تلويزيون بر كودكان و نوجوانان را به خود جلب كرده است. همچنين برنامههای هراسانگيز، خشن و سرشار از شرارت و آزار رسانی اصولاً در كودكان و نوجوانان اثرات نامطلوب هيجانی گذاشته و حالت اضطراب و نگرانی مفرط و نوعی دلواپسی را ايجاد كرده است. يكی ديگر از آثار عميق تلويزيون، قدرت تلفيقی آن است. تلويزيون با نمايش داستانها و وقايع مختلف در انديشه نوجوان تماشاگر نفوذ می كند و او را به شيوههای گوناگون تحريک می كند. بنابراين، از آنجايی كه گرايش تلقين پذيری كودک و نوجوان بيشتر است، به سادگی منحرف می شود و تحت تأثير القائات تلويزيون قرار می گيرد. ابعاد تربیتی تلویزیون الف) اعطای بينش يكي از ابعاد كاركرد تربيتی تلويزيون، القای بينش هايی است كه از اين رسانه منعكس می شوند. مخاطبان رسانه تلويزيون، در اثر استفاده از برنامه های آن به دانش ها و بينش های نشر شونده از تلويزيون دست پيدا می كنند. گفته می شود كه روند يادگيری و كسب معرفت از تلويزيون، در بيشتر وقت ها فارغ از قصد و نيت بيننده تحقق پيدا می كند. افراد به ويژه كودكان، بيشتر برنامه های تلويزيون را همچون سرگرمی نگاه می كنند، نه به قصد كسب دانش و معرفت. ولی در عين حال، فرايند كسب دانش و بينش از تلويزيون، به صورت ناخودآگاه به وقوع می پيوندد.
كسب دانش و بينش مخاطبان از تلويزيون چه آگاهانه باشد و چه ناآگاهانه، نشانگر موقعيت مهم تلويزيون در اعطای بينش های تازه به بينندگان يا تغيير اعتقادات آنان است. در مواردی كه رسانه تلويزيون، به القای بينش های خاص، همچون رسالتی برای خودش بنگرد، عمق و گستره تأثير تلويزيون در اين جهت، بيش از موارد ديگر خواهد بود. امروزه تلويزيون هايی كه با اين هدف برنامه پخش می كنند، رشدی فزاينده دارند. ب) ايجاد گرايش تأثير تربيتی تلويزيون بر افراد، بيشتر به صورت چند بعدی به وقوع می پيوندد. يكی از ابعاد آن، تأثير برنامه های اين رسانه بر نگرش های مخاطبان است. محتوای تلويزيون، فضيلت های خاصی را به مخاطب القا می كند كه مواردی از آن به صورت عقيده برای مخاطب درمی آيد. ترديدی نيست كه پيام های رسانه تلويزيون، در انتقال نگرش های خاص خنثی عمل نمی كند، بلكه دربردارنده نگرش های خاصی برای مخاطب است. از طرف ديگر، پيام های تلويزيون زمانی تأثيرگذار است كه زمينه های روانی و اجتماعی آن برای مخاطب فراهم شود. بخش زيادی از برنامه های تلويزيون، سبک و سياق عاطفی و انگيزشی دارد. از اين رو، هميشه تلويزيون با نگرش های مخاطب درگير است. از آن جا كه بخش زيادی از مخاطبان تلويزيون كودكانند، تغيير نگرش های مخاطبان و ايجاد نگرش های تازه در آنان هم تشديد می شود و هم با سهولت انجام می پذيرد. ج) معرفی الگوهای رفتاری تأثير تربيتی تلويزيون، تنها در بخش های بينشی و گرايشی خلاصه نمی شود، بلكه در حيطه عمل هم، راه و روش خاصی را برای مخاطبانش عرضه و معرفی می كند. نظريه موسوم به «مدل سازی»، سازوكار تأثير تربيتی تلويزيون در حوزه رفتار را چنين بازگو می كند كه بازيگران تلويزيون و شيوه های رفتار آنان در مواقع مختلف برای مخاطبان اين رسانه به عنوان الگو عمل می كنند. مخاطبانی كه از جاذبه های تلويزيون تأثير می پذيرند، هميشه سعی می كنند در موقعيت های همسان با مواقعی كه در تلويزيون مشاهده كرده اند، رفتارهايی را شبيه به رفتارهای بازيگران تلويزيونی از خودشان دهند. اصطلاح مدل در اين نظريه، هم شامل شخصيت های نمايش داده شده در تلويزيون می شود و هم رفتار آنان را دربرمی گيرد. اين نظريه، تأثيرپذيری افراد از تلويزيون را ظريف و در مواردی فارغ از قصد و نيت مديران رسانه توضيح می دهد. به اين معنا كه در مواردی ممكن است بينندگان چيزی را از تلويزيون به عنوان الگو برگزينند كه مديران رسانه قصد الگوسازی آن را نداشته اند. سازوكار الگوگيری مخاطبان تلويزيون از رفتارهای به نمايش در آمده در آن رسانه، طبق نظريه مدل سازی، چنين بازگو شده است: يك ـ تماشاگر، رفتار خاصی را از بازيگر رسانه مشاهده می كند. دوـ مخاطب رفتار مشاهده شده را درک و حلاجی كرده، خود را در جای بازيگر قرار می دهد. سه ـ پس از آن، تماشاگر در موقعيت های همسان با موقعيت های نمايش داده شده، شبيه رفتار بازيگر در آن موقعيت عمل می كند. چهار- تكرار رفتارهای مشاهده شده، احساس رضايتمندی تماشاگر را به دنبال دارد و اين مثل شرطی شدن عمل می كند. يعنی تماشاگر در مقابل تكرار رفتار نمايش داده شده، رضايت مادی يا معنوی يا هر دو را به دست می آورد. تقويت و ترغيب مثبت، احتمال تكرار آن رفتار را از سوی تماشاگر افزايش می دهد. بنابراین در فرآيند شكلگيری شخصيت كودكان، بيشترين نقش متوجه الگوهای رفتاری است. چرا كه يادگيری، اساس رفتار آدمی را تشكيل می دهد. يادگيریهای غير مستقيم، ضمنی يا مشاهدهای، پايدارترين و مؤثرترين نوع يادگيری محسوب می شوند و در اين ميان، مهمترين نقش بر عهده الگوهای رفتاری است. به عبارت ديگر، از آنجايی كه تقليد و همانندسازی يكی از مهم ترين روشهای يادگيری در كودكان است، هر قدر الگوی رفتاری نزد كودكان از شخصيت محبوبتری برخوردار باشد، به رفتارهای كلامی و غير كلامی آنها بيشتر توجه می شود. از آنجا كه آگاهی در سنين مختلف كودكی فرق می كند، نقش برنامه سازان در معرفی الگوها و ايجاد شناخت و درک كودک بسيار مهم است. لزوم توجه والدین به محتوای برنامه های کودکان هم اكنون که تلويزيون به ملزومات اصلی زندگی خانوادهها به ويژه خانوادههای نوپا تبديل شده است، پدر و مادرها ـ كه از اين امكانات به عنوان وسيلهای برای پر كردن اوقات فراغت خانواده به ويژه كودكان استفاده می كنند ـ تلاش دارند به خيال خود برنامههای ويژهای را برای ايشان طراحی و تدارک ببينند. بيشتر خانوادهها بی هيچ نگرانی، كودک خود را در مقابل برنامههای پخش شده از تلويزيون يا ماهواره قرار می دهند و هر روز به عنوان جايزه، يك سی دی انيميش به او هديه می دهند تا بقيه ساعتهای خالی خود را نيز مقابل دستگاه و در حال تماشا بگذراند. جالب است به اين نكته توجه كنيم كه اين گونه برنامهها كه ويژه كودكان طراحی و توليد می شوند، از نظر حرفه ای و صرف هزينه، به مراتب پيشرفته تر و گران تر از بسياری توليدات ديگر هستند. پرسش مهم اين است كه آيا هزينههای ميلياردی توليد اين برنامهها، تنها برای سرگرم كردن كودكان صرف می شود؟ آيا تا كنون به محتوای اين انيميشنها وفیلم ها توجه كردهايم؟ به گفته محققان كودک در سنين سه تا پنج سالگی فقط بيننده است و هنوز قدرت تشخيص خوب و بد و تحليل كافی را ندارد. برای همين، هر آنچه را می بيند به عنوان يک پديده خوب و در عين حال، واقعی می پذيرد. در اين ميان، ابزارهای قدرتمند رسانه نيز به واقعی تر نشان دادن اين آثار كمک می كنند. انيميشنهای فوق حرفهای موجود در بازار و پخش شده در رسانهها كه حتی ذهن انسان بزرگسال را در تشخيص واقعيت و مجاز دچار ابهام می كنند، به تدريج در ذهن كودكان رسوخ می كنند و مبانی تربيتی و فرهنگی او را در آينده شكل می دهند. بيشتر اين مؤلفههای فرهنگی، متأسفانه با فرهنگ بومی و باورهای دينی ما هماهنگی ندارند. برای نمونه، تقريبا در همه اين انيميشنها كه حتی در رسانه ملی نيز بارها پخش می شوند و متأسفانه در انيميشنهای ايرانی نيز رسوخ كرده است و ترويج می شود می بينيم كه دخترها و پسرها با هم دوست هستند. رابطه دختر و پسر در این انيميشنها (خواسته يا ناخواسته) در حالی گسترش می يابد كه همين دختران و پسران، چند سال بعد با سختگيری و جلوگيری شديد جامعه و خانواده از ارتباط آزاد بر پايه آموزههای دينی و عرف اجتماعی روبهرو میشوند و اين يعنی تقابل يا تضاد فرهنگی. اگر بر اين باور باشيم كه فرهنگ، برآيند باورهای اجتماع است و كودكان امروز با باورهای خود، فرهنگ و باور فردای جامعه را شكل می دهند، اين امر می تواند همان هدف جنگ نرم در عرصه فرهنگی باشد كه نشانه آن، افكار و باورهای كودكان و نونهالان امروز جامعه است. كودک ما در انيميشنهايی كه از طريق تلويزيون، ماهواره و ويديوكلوپها در اختيارش نهاده می شود و حتی والدين به عنوان پاداش يک كار نيک به او می دهند، با خشونت، ترس، دلهره، پرخاشگری و حتی متأسفانه تا اندازهای سكس در سطوح گوناگون روبهرو می شود. از آنجا كه هنوز تفكر انتقادی و تحليلگری بر مبنای حقايق و دادهها در او شكل نگرفته است، قطعاهمه اينها را به عنوان مواردی معمولی، سالم و قابل پذيرش می پذيرد و اينها به تدريج، باورها و ايدهآلهای آينده او را می سازد. دینی شدن رسانه کودک مدیریت برنامه سازی کودک در داخل کشور باید به صورت جمعی از کارشناسان دین، کودک و رسانه انجام گیرد و گروهی با حضور كارشناساني از حوزه علميه، روانشناسان، جامعهشناسان، كارشناسان تربيتي حوزه كودك و نوجوان و برنامهسازان ... تشكيل شود تا برنامههای كودک و نوجوان تحت نظارت اين شورا توليد و پخش شود. در شرایطی که کودک می تواند در خانه بنشيند و با تمام دنيا در ارتباط باشد لازم است مسئولان و برنامهسازان تلويزيونی نسبت به اهميت توليد برنامههای قرآنی و دينی برای كودكان و نوجوانان آگاه باشند و تلاش کنند تا مفاهیم ناب را به موقع و در سنی که به گفته رسول مکرم اسلام (ص) همه چیز در کودک ثبت می شود، منتقل کنند. مسئله مهم بعدی بحث انتقال داستان های قرآنی است که در مقطع سنی کودکان امکان بسیاری برای این موضوع وجود دارد و جا دارد با بررسی و به کار گیری قدرت هنر، قصه های قرآنی در زیباترین قالب به کودکان ایرانی منتقل شود. منابع: -رستمخاني، محمدحسين(1374). بررسي عوامل اجتماعي و روانشناختي تأثيرات برنامههاي تلويزيون بر روي دانشآموزان مقطع راهنمايي و دبيرستان شهر زنجان. پاياننامه كارشناسي. دانشگاه زنجان. 2- شرام، ويلبر و ديگران (1377) «تلويزيون در زندگي كودكان ما». تهران: مركز تحقيقات، مطالعات و سنجش برنامهاي صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران 3- دفلور ملوين و دنيس، اورت اي، (1383) «شناخت ارتباط جمعي» ترجمه: سيروس مرادي، تهران، دانشکده صدا و سيما 4- ساروخاني، باقر (1387). كودكان و رسانههاي جمعي. تهران: اداره كل پژوهش و آموزش سيما.
5- ساروخاني، باقر(1372)، «جامعه شناسي ارتباطات»، تهران، اطلاعات یادداشت از: محمد محمدپور، مستندساز و کارشناس ارشد ادبیات نمایشی دانشکده صدا و سیمای قم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
نقش مادران در تربیت جهادگر اقتصادی
گفتاری از دکتر عادل پیغامی نقش مادران در تربیت جهادگر اقتصادی شناسهٔ خبر 2931545 - دوشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۴ - ۱۴ ۳۰ دین و اندیشه > اندیشکده ها دریافت 4 MB صوت پیش رو بخشی از سخنرانی دکتر عادل پیغامی با موضوع زن و اقتصاد انقلاب اسلامی است به گزارش خبرگزاری مهر طبق نظر دکتر پیغامینشست «نقش کودکان در توسعه صلح جهانی» برگزار می شود
به مناسبت روز جهانی کودک نشست نقش کودکان در توسعه صلح جهانی برگزار می شود شناسهٔ خبر 2934212 - چهارشنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۴ - ۱۱ ۲۴ دین و اندیشه > همایش ها و میزگردها نشست نقش کودکان در توسعه صلح جهانی به مناسبت روز جهانی صلح و روز جهانی کودک برگزار می شود به گزارش خبرگزاری مهروزیر آموزش و پرورش در افتتاحیه هفته ملی کودک عنوان کرد کودکی مهمترین دوران شکلگیری شخصیت است/ توجه به فناوری
وزیر آموزش و پرورش در افتتاحیه هفته ملی کودک عنوان کردکودکی مهمترین دوران شکلگیری شخصیت است توجه به فناوریهای نوین در تربیت کودکانوزیر آموزش و پرورش گفت دوران کودکی و نوجوانی مهمترین دوران برای شکلگیری شخصیت کودک است و لذا اقتضائات دوران کودکی باید مورد توجه برنامهریزان اموشخصیت سازی کودکان با نحوه تربیت والدین
آیا ریشه رفتارهای کودک و شکل گیری شخصیت وی در شرایط خانوادگی وی است یا به نوع روش تربیتی والدین بستگی دارد چند نوع اخلاق در خانوادههای مختلف داریم که بسته به هرکدام روحیه و شخصیت فرزندان نیز شکل می گیرند صفورا مومنی اظهار کرد والدین معمولا چند دسته اند که می توان به والدین غیرکودکان می توانند نقش یک آموزگار را برای حفظ محیط زیست ایفا کنند
کودکان می توانند نقش یک آموزگار را برای حفظ محیط زیست ایفا کنند ایلام - ایرنا - مدیرکل حفاظت محیط زیست ایلام گفت کودکان با وجود سن پایین در صورت فراگیری آموزش های موثر و مناسب با محوریت حفظ محیط زیست می توانند نقش یک آموزگار و معلم را در حوزه محیط زیست برای بزرگسالان ایفا کنندروزجهانی کودک و ضرورت تربیت اسلامی کودکان
روز جهانی کودک روزی است که برای یادبود و افتخار کودکان شناخته شده است این روز در هر یک از کشورهای دنیا به یک روز خاص و ویژه برای کودکان تبدیل شده است که در کشور ما هم 16مهر مصادف با روز کودک می باشد به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از سایت زنان قم در مقدمه کنوانسیونمحیط با نشاط و تربیت صحیح از حقوق کودکان است
اسماعیل جبارزاده روز پنجشنبه در جمع بانشاط و صمیمی کودکان در مراسم گرامیداشت روز جهانی کودک در تبریز اظهارکرد آینده کشور به دست کودکان است و ما وظیفه داریم محیطی سرشار از نشاط مهر محبت و صفا برای آنها فراهم کنیم وی با قدردانی از تمام مربیان مهدهای کودک گفت باید تلاش … اسماعیتربیت صحیح کودکان آینده ما را بیمه میکند
استاندار آذربایجان شرقی تربیت صحیح کودکان آینده ما را بیمه میکند استاندار آذربایجان شرقی گفت باید تلاش کنیم کودکان ما به نحو احسن تربیت شوند چرا که تربیت صحیح آنها آینده ما را بیمه میکند ۱۳۹۴ پنج شنبه ۱۶ مهر ساعت 08 36 به گزارش خبرنگار پانا از آذربایجان شرقی اسمنهمین شمارۀ دوفصلنامۀ«پژوهشنامه مبانی تعلیموتربیت»منتشرشد
نهمین شمارۀ دوفصلنامۀ پژوهشنامه مبانی تعلیموتربیت منتشرشد شناسهٔ خبر 2930580 - یکشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۴ - ۱۳ ۰۵ دین و اندیشه > اندیشکده ها نهمین شمارۀ دوفصلنامۀ پژوهشنامه مبانی تعلیموتربیت به کوشش معاونت پژوهش و فنآوری دانشگاه فردوسی مشهد منتشر شد به گزارش خبرگزاری مهر ااستاد و نقش آن در سیر و سلوک با نگاه آسیبشناسى - بخش دوم و پایانی نقش استاد در سیر و سلوک
استاد و نقش آن در سیر و سلوک با نگاه آسیبشناسى - بخش دوم و پایانینقش استاد در سیر و سلوکمسئله سرسپردگى و اطاعت بى چون و چراى سالک از مرشد به تدریج زمینه بروز برخى مفاسد و آسیب ها را در تصوف به وجود آورد برخى صوفیه چنین پنداشتند که باید به عصمت شیخ معتقد باشند شرایط استاد ح-