واضح آرشیو وب فارسی:مهر: نادری در جلسه نقد و بررسی «ژئوپلیتیک شیعه و اسلام سیاسی در خاورمیانه»
ایران در آینده محوریت تمدن اسلامی را در دست می گیرد
شناسهٔ خبر: 2929085 - پنجشنبه ۹ مهر ۱۳۹۴ - ۰۹:۴۱
دین و اندیشه > همایش ها و میزگردها
نادری در جلسه نقد و بررسی «ژئوپلیتیک شیعه و اسلام سیاسی در خاورمیانه» گفت: تشیع نگاه به آینده دارد و با اقتضائات زمان پیش میرود ولی سلفیها دائم به گذشته نظر دارند و به جایی نمیرسند. به گزارش خبرنگار مهر، جلسه نقد و بررسی کتاب «ژئوپلیتیک شیعه و اسلام سیاسی در خاورمیانه» نوشته احمد نادری، با حضور نویسنده و حمید احمدی، استاد علوم سیاسی صبح روز گذشته در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.کتاب «ژئوپلیتیک شیعه و اسلام سیاسی در خاورمیانه» اولین کتاب تالیفی نادری به زبان آلمانی است، و ناشر آن انتشارات ولت ترندز آلمان است و در همانجا هم توزیع شده است.در حال حاضر تنها دو نسخه از این کتاب در ایران بیشتر وجود دارد و توزیع و فروش آن از طریق Amazon.de صورت میگیرد. نادری پیش از این کتاب «ژئوپولتیک شیعه، به سوی فهم سیاستهای ایران در خاورمیانه» را به زبان انگلیسی نوشته است.نادری در ابتدای جلسه معرفی مختصری از کتابش ارائه داد و گفت: کتاب «ژئوپلیتیک شیعه و اسلام سیاسی در خاورمیانه» دو بخش اصلی و هشت فصل دارد. بخش اول در مورد نظریه سیاسی شیعه و سیاستهای ایران که در محدوده منطقه آسیای غری به عنوان مرکز تشیع اعمال میکند است. من در این بخش، در دل تمدن اسلامی یک نزاع درون تمدنی فرض کردم به این صورت که در چهار دهه اخیر، سه غول سنی برای کسب مشروعیت مقابل ایران بودند. یکی مبارک مصر، یکی صدام عرق و دیگری فهد عربستان. مبارک و صدام که از بین رفتند و امروز تنها غول سنی مقابل ایران عربستان است.وی افزود: به عقیده بنده این نزاع درون تمدنی به نفع ایران است و با اینکه این نزاع همچنان هم ادامه دارد اما تصور من این است که ایران در آینده محوریت تمدن اسلامی را در دست می گیرد. دلیلش هم این است که تشیع نگاه به آینده دارد و با اقتضائات زمان پیش میرود ولی سلفیها دائم به گذشته نظر دارند و به جایی نمیرسند به همین دلیل هم تشیع هیچ گاه به سلفیگری نمیرسد.نادری ادامه داد: من برای بسط سیاستهای ایران 3 عامل را در نظر گرفتم: اول افکار اسلامی و اسلام به عنوان یک ابزار نفوذی، دوم شیعه گرایی و افکار شیعی که محور کتاب مورد نقد امروز ما هم است و اینکه ایران محور تشیع در قلمروهای سیاسی است، سوم هم زبان فارسی که تابهحال به آن کمتر اشاره شده ولی به عنوان یک ابزار نفوذی به حساب میآید.استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در خصوص بخش دوم کتاب توضیح داد: در بخش دوم به عراق پرداختم و به یک سیر تاریخی از عراق اشاره کردم. روند شکلگیری دولت شیعی و چگونگی تشکیل تشیع از سال 2015 به بعد از جمله موضوعاتی است که در این بخش به آنها پرداخته شده است. این بخش با بررسی وضعیت فعلی عراق تمام میشود. در فصل آخر هم به جهان غرب، بهخصوص آلمان پرداختم. به عقیده من غربیها ناچارند قدرت منطقهای ایران را به رسمیت بشناسند، به هیمن دلیل باید تعامل با ایران را یاد بگیرند.نادری در پایان گفت: امروز گروههای سلفی سنی هستند که تفکرات دو قطبی یا تفکرات سیاه و سفیدی دارند و همینها هستند که برای غربیها شمشیر میکشند. خطر آینده برای بشریت سلفیگری در خاورمیانه است نه تشیع. اگر هم قرار باشد به کسی برچسب تروریسم بزنیم این سلفیها هستند که باید این برچسب را داشته باشند نه شیعهها.سخرنان دوم این مراسم احمدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران بود که به عنوان منتقد این کتاب در جلسه حضور داشت، وی در ابتدا به یک سنت علمی بد اشاره کرد و گفت: متاسفانه در ایران سنت بیاعتنایی به کار همکاران وجود دارد و معلوم هم نیست ریشهش کجاست لذا خیلی از ما متوجه کارهایی که همکارانمان میکنند نمی شویم. علاوه براین نوشتن کتاب به زبان انگلیسی بسیار اهمیت دارد چون چهره ایران در غرب در سالهای اخیر مخدوش شده که یکی از دلایلش همین ننوشتنهای ماست یعنی ما تلاشی نکرده ایم که خارجیها چیزی از ما بدانند و خب طبیعی است وقتی ما چیزی ننویسیم آنها هم، همان منابع و کتابهایی که در اختیار دارند را مطالعه میکنند و درباره ما قضاوت میکنند پس ورود اساتید ایرانی به عرصه بینالمللی و نشوتن به زبان انگلیسی امری ضروری است.وی افزود: البته یکی از دلایل ما برای ننوشتن به زبان انگلیسی این است که اکثر اساتید ما زبان انگلیسی خوبی ندارند و این وضعیت بعد از انقلاب اسلامی بدترهم شد. من بارها گفتم که باید نهادی تشکیل شود تا آثار نویسندگان ایرانی به زبان انگلیسی را چاپ و توزیع کند؛ البته انتشارات بینالمللی الهدی چنین کاری انجام میدهد منتها فقط در مورد کتابهای خودش و اکثرا هم توزیع خوبی ندارند و در انتشارات خاک میخورند.
احمدی اضافه کرد: به خاطر همه ضعفها و کمبودهایی که درباره نوشتن به زبان انگلیسی اشاره کردم، باید بگویم که انصافا باید از دکتر نادری بابت نوشتن این کتاب تقدیر کنیم اگرچه مشکلات و ضعفهایی هم دارد که به آنها اشاره می کنم و لی نفس اتفاق، حرکت خوبی است.این استاد دانشگاه توضیح داد: اول از همه اینکه متوجه دلیل چاپ اثر در قطع جیبی یا پایان نامهای نشدم چون من فکر میکنم اگر کتاب در قطع استاندارد منتشر میشد با آن بیشتر ارتباط برقرار میکردیم. نکته دیگر در خصوص انتخاب ناشر است که به عقیده من اگر آقای نادری وظیفه انتشار و توزیع را به انتشارات ساقی در لندن میدادند هم کارشان غلط های املایی کمتری داشت و هم توزیعش بهتر بود. چون کتاب فعلی پر از غلط های املایی، گرامری و مشکلات ویراستاری است که این مشکلات از ارزش آن کم میکند. به طورکلی در این کتاب روح زبان فارسی حاکم است در حالیکه در کتاب به زبان انگلیسی باید روح زبان انگلیسی حاکم باشد، به همین دلیل هم در برخی مواقع معانی و مفهوم جملات را نمیفهمیم.احمدی گفت: در برخی از بخشهای کتاب از مفاهیم و اصطلاحاتی استفاده شده که درباره آن هیچ توضیحی داده نشده است مثلا نویسنده اصطلاح «جهان چهارم» را آورده ولی توضیحی نداده که منظورش از این اصطلاح چیست. یا مثلا اصطلاح ژئوپولتیک خیلی کم و مختصر معرفی شده در حالیکه به نظر من بهتر بود نویسنده در مقدمه یکسری از اصطلاحات و مفاهیم کلیدی را تعریف میکرد ولی نادری ابتدا آنها را آورده و بعدا در جای دیگر تعریفشان کرده است. به عنوان نمونه ایشان در فصل آخر از ژئوپولتیک آلمانی سخن گفتند ولی این اصطلاح ابهامات مفهومی دارد یا مثلا مبحثی با نام «امپراطوری شیعه» آورده ولی نگفته است که منظورش از واژه امپراطوری در اینجا چیست چون این اصطلاح بار منفی دارد و بیشتر آن را از دشمنان تشیع میشنویم.نویسنده «سیر تحول جنبشهای اسلامی از نهضت سلفیه تا بهار عربی» اضافه کرد: در بخش تشیع ایرانیان، نوینسده عقلانیت دولت شیعی را صرفا به امام خمینی محدود کرده در حالیکه شیعیان طیف وسیعی هستند که یکی از آنها امام خمینی است یعنی همه شیعه امام خمینی نیست. گرچه در همین بخش تعریف دقیقی هم از عقلانیت آورده نشده است.احمدی در پایان گفت: بخش دوم کتاب هم که درباره عراق است خیلی مفصل و طولانی و بیشتر اطلاعاتش هم تکراری است یعنی خواننده متخصص این کتاب همه اینها را میداند و چیز نویی از آن عایدش نمیشود. در عوض مولف میتوانست بحثهای تازهای در کتاب طرح کند تا خواننده انگلیسی زبان مباحث و مطالب تازهای دستش بیاید یا مثلا میتوانست از مباحث تاریخی کم کند و در عوض به بحث عقلانیت بپردازد. نکته آخر هم اینکه نتیجهگیری کتاب از مقدمهش روان تر بود و سردرگمی و آشفتگی مقدمه را نداشت.نادری در ادامه این نشست به برخی از نکات احمدی پاسخ داد و گفت: این کتاب به هیچ وجه تز پایاننامه نبوده و کسانی که با جهان آلمان آشنا هستند میدانند که قطع کتاب در آلمان همینطور و به عبارتی مدلشان این گونه است حتی بیشتر کتابهای خود آلمانیها از این کتاب هم کوچکتر و با کاغذ کاهی منتشر میشود. اشکالات فنی، ویراستاری و گرامری را قبول دارم، نمیدانم چرا ناشر ویراستاری را انجام نداده و خودم هم فرصت نکردم آن را بازبینی کنم. در خصوص بحث امام خمینی و شیعه هم لازم است بگویم که عمدا به حضور امام خمینی تاکید کردم چون تا قبل از امام خمینی دوپارگی بین فقها و کار حکومتی وجود داشت اما بعد از روی کارآمدن ایشان تغییرات اساسی در این حوزه ها اعمال شد و به نوعی فقها و حکومتی ها به هم گره خوردند.این نشست با پرسش و پاسخ میان حاضرین و اساتید و تمام شد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]