تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 14 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):منافق به آنچه مؤمنان بواسطه آن خوشبخت مى‏شوند، ميلى ندارد، ولى خوشبخت سفارش به تق...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804432552




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

امام هادی علیه السلام و حلّ مشکلی علمی که دستاویز ظالمان بود


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: اثبات ناتوانى برای خداوند یعنی نفى قدرت و انكار خداوندى او و این مستلزم بطلان امر و نهى و پاداش و مجازات است
امام هادی علیه السلامترویج و گسترش مکتب جبرگرایی توسط متوکل و دیگر حکام هم عصر امام هادی علیه السلام، حضرت را بر آن داشت تا به هدف زدودن شبهات و حفظ و صیانت از افکار و آموزه های تشیع، نسبت به تبیین و روشن سازی این مساله اقدام نمایند.مسأله جبر و اختیار که از فروعات بحث سرنوشت یا قضا و قدر است یکی از غامض ترین مسائل فلسفى است و به علل خاصّى، از قرن اوّل هجرى در میان متفكّرین اسلامى مطرح شد. 1 عقاید مختلفى كه در این زمینه ابراز شد، سبب صف بندی ها و كشمكش ها و پیدایش فرقه ها و گروه هایى در جهان اسلام گردید.2   نظریه ای علمی برای توجیه ظلم ظالمان
بدون شكّ مسلك جبر كه به كلّى بشر را فاقد اختیار و آزادى مى داند آثار سوء اجتماعى زیادى دارد و عملا روح و اراده آدمی را فلج مى كند. این عقیده است كه دست تطاول زورگویان را درازتر و دست انتقام و دادخواهى مظلوم را بسته تر نگه می دارد. آن كس كه مقام یا مال و یا ثروت عمومی را غصب كرده است، دم از موهبتهاى الهى مى زند و بهترین سند براى حقّانیت و مشروعیّت آنچه تصاحب كرده را این جمله قرار می دهد که "اگر خدا نمی خواست چنین نمی شد!" آن کسی هم كه از مواهب الهى محروم مانده و حقوق او پایمال شده است به خود حقّ اعتراض نمی دهد، زیرا فكر مى كند این اعتراض، اعتراض به «قسمت» و تقدیر الهى است و در مقابل قسمت و تقدیر الهى باید صابر بود، باید راضى و شاكر بود. مبارزه با ظلم و ستمگرى، هم بیهوده است، زیرا پنجه در افکندن با پنجه قضاست، و هم ضدّ اخلاق است، زیرا منافى مقام رضا و تسلیم است.دستاویزی محکم برای دشمن فرصت طلب
تاریخ نشان مى دهد كه مسأله قضا و قدر در زمان بنى امیّه مستمسك قرص و محكمى براى سیاستمداران اموى قرار گرفت. آنها با جدّیت تمام از مسلك جبر طرفدارى مى كردند و طرفداران اختیار و آزادى بشر را به عنوان مخالفت با یك عقیده دینى مى كشتند یا به زندان مى انداختند، تا آنجا كه این جمله معروف شد: «الجبر و التّشبیه امویّان، و العدل و التّوحید علویان». نمونه بارز آن، جمله ی وقیحانه ایست که عبیدالله بن زیاد، به هنگام حضور اسرای دشت کربلا در کاخ خود، خطاب به حضرت زینب علیهاالسلام می گوید: "کیف رایت صنع الله باخیک الحسین؟" ، کار خدا را با برادرت حسین چگونه دیدی؟!سیاست عبّاسیان در ابتدا با امویان کاملا متفاوت بود و گروهى از آنها، بالاخصّ مأمون و معتصم، از معتزله كه یكى از عقایدشان آزادى و اختیار بشر بود حمایت كردند، امّا از زمان متوكّل به بعد ورق برگشت و از عقاید اشاعره كه از آن جمله مسأله جبر است، حمایت نمودند و پس از آن بود که مذهب اشعرى، مذهب رایج و عمومى جهان اسلام شد.3  متوكل یک آدم بسیار قشری بود و به همین جهت سخت مخالف تعقل و معتزله شد و دستور داد آنها را تارومار کنند.4 ورود پیشوای شیعه به میدان غبارآلود شبهاتآن كس كه مقام یا مال و یا ثروت عمومی را غصب كرده است، دم از موهبتهاى الهى مى زند و بهترین سند براى حقّانیت و مشروعیّت آنچه تصاحب كرده را این جمله قرار می دهد که "اگر خدا نمی خواست چنین نمی شد!" آن کسی هم كه از مواهب الهى محروم مانده و حقوق او پایمال شده است به خود حقّ اعتراض نمی دهد، زیرا فكر مى كند این اعتراض، اعتراض به «قسمت» و تقدیر الهى استترویج و گسترش مکتب جبرگرایی توسط متوکل و دیگر حکام هم عصر امام هادی علیه السلام، آن حضرت را بر آن داشت تا به هدف زدودن شبهات و حفظ و صیانت از افکار و آموزه های تشیع، نسبت به تبیین و روشن سازی این مساله اقدام نمایند. از این روی در پی اختلافی که بین مردم در منطقه اهواز بر سر مساله جبر و تفویض رخ داده بود، شیعیان، نامه ای به امام هادی علیه السلام نوشتند و از ایشان تقاضا کردند که دیدگاه و موضع صوابی که تشیع باید بدان معتقد باشد را توضیح دهند.امام هادی علیه السلام، هم در جواب آنان و ردّ دیدگاه جبریون، نامه ای طولانی به مردم اهواز مرقوم داشتند که در ابتدا مساله امامت را پیش کشیدند و با بیانی مستدل و قانع کننده، مبحث امامت از دیدگاه شیعه را شرح و بسط دادند سپس با استناد به احادیث امام صادق علیه السلام و با استشهاد به آیات متعدد قرآن به بیان مساله جبر و اختیار پرداختند.
در این مجال مختصر به ذکر بخش کوتاهی از نامه مفصل امام هادی علیه السلام، که به صورت کامل در کتاب شریف تحف العقول نقل شده است ،5 بسنده می کنیم.حلّ مشکلی پیچیده با بیانی ساده و محکم
در این فراز از نامه، ایشان با مثالی ساده اثبات می کنند که نه عقیده به جبر صحیح است و نه تفویض:
خداوند مى فرماید: وَلَا یَظْلِم رَبّكَ أَحَدًا «پروردگارت بر هیچ كس ستم نمی کند»6  و یا در جای دیگر مى فرماید: ذَلِكَ بِمَا قَدَّمَتْ یَدَاكَ وَأَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِیدِ «این كیفر به سزاى چیزهایى است كه دستهاى تو پیش فرستاده است وگرنه خدا به بندگان خود بیدادگر نیست» 7 و همچنین فرموده است: إِنَّ اللّهَ لاَ یَظْلِم النَّاسَ شَیْئًا وَلَكِنَّ النَّاسَ أَنفسَهمْ یَظْلِمونَ «خدا به هیچ وجه به مردم ستم نمى كند، لیكن مردم خود بر خویشتن ستم مى كنند». 8الف. بطلان مسأله جبر: با توجه به آیات فراوانى كه در این خصوص وجود دارد، هر كس معتقد باشد كه مجبور به ارتكاب گناه شده، خداوند را علت ارتکاب آن گناه می داند پس اگر خداوند او را بواسطه آن گناه عقوبت و مجازات کند، او را ظالم و بیدادگر دانسته و هر كه خداوند را ظالم بداند، در واقع قرآن را تكذیب نموده و هر كس قرآن را تكذیب نماید، بنا به اجماع امّت اسلام، كفر پیشه ساخته است. و مثل چنین شخصی، اربابی را ماند که مالک بنده ای است كه هیچ اختیارى از خود ندارد و از مال دنیا مالک هیچ چیز نیست و اربابش هم این را مى داند و با اطلاع از آن، به بنده اش فرمان مى دهد كه به بازار برود و چیزى كه مورد نیاز است بخرد در حالى كه بهاى آن جنس را در اختیارش نمى گذارد. از طرفی هم ارباب به خوبی مطلع است که هیچ كس در بازار نمی تواند بدون پرداخت قیمت، آن جنس را تهیه کند. از طرفی، ارباب، خود را شخصى عادل، با انصاف، حكیم و دور از ستم معرفى مى كند ولی هنگامی که آن بنده نومید و دست خالى نزد اربابش بر مى گردد بر او خشم مى گیرد و او را مجازات مى كند! آیا مقتضاى عدل و حكمت او نیست كه وى را عقوبت ننماید؟ پس اگر او را عقوبت كند، کیفرش از روی ظلم بوده و به او تعدّى كرده است و عدل و حكمت و انصافى را هم كه خود را بدانها ستوده بود ابطال نموده است. اگر هم وى را كیفر ننماید، تهدید خود را نسبت به او تكذیب كرده و در واقع تهدیدش بى اساس و دروغین بوده است و دروغ و ستم، منافی عدل و حكمت است. سبْحَانَه وَ تَعَالَى عَمَّا یَقولونَ علوًّا كَبِیرًا «خداوند پاك و منزّه است، از آنچه مى گویند بسى والاتر است». 9اثبات ناتوانى برای خداوند یعنی نفى قدرت و انكار خداوندى او و این مستلزم بطلان امر و نهى و پاداش و مجازات است. علاوه بر اینکه مخالف با قرآن نیز مى باشد، آنجا كه خداوند می فرماید: وَ لَا یَرْضَى لِعِبَادِهِ الْكفْرَ وَإِن تَشْكروا یَرْضَه لَكمْب. بطلان مسأله تفویض: امّا مساله تفویض كه امام صادق علیه السّلام آن را باطل دانسته و هر كس بدان معتقد باشد و از آن پیروى نماید به خطا رفته است عقیده كسى است كه می گوید: «خداوند همه امور را به بندگانش واگذار نموده و اختیار امر و نهى را به دست آنان سپرده و آنها را سر خود، رها ساخته است»و مثل آن، همانند شخصی است که بنده ای را می خرد تا خدمتکار و مطیع و پیرو امر و نهی او باشد. روزی ارباب، غلام خود را دنبال كارى می فرستد و به او دقیقا می گوید که چه باید بکند ولى آن غلام، با ارباب خود مخالفت نموده و مطابق دلخواه و اراده خودش رفتار می کند و هنگامی که باز می گردد و ارباب می بیند آنچه را که او آورده است مورد نظر و خواسته او نیست، به غلام اعتراض می کند كه چرا خلاف آن چیزى را كه از تو خواسته بودم آوردى؟ غلام هم در پاسخ او می گوید: چون می دانستم كه خودت تمام كارها را به اختیار من واگذار نموده اى كه هر چه دلم خواست انجام دهم. من نیز مطابق  میل و دلخواه خودم عمل كردم، زیرا هیچ چیز نمی تواند مانع كسى باشد كه از اختیار محض برخوردار است!
آیا لازمه این کلام این نیست که ارباب این بنده توان آن را ندارد كه او را به پیروى از امر و نهى خود وادار كند؟ آیا معنای این سخن این نیست که ارباب، از مجازات كردن این بنده ناتوان است و قدرت آن را ندارد تا او را تحت فرمان خود درآورد؟
اثبات ناتوانى برای خداوند یعنی نفى قدرت و انكار خداوندى او و این مستلزم بطلان امر و نهى و پاداش و مجازات است. علاوه بر اینکه مخالف با قرآن نیز مى باشد، آنجا كه خداوند می فرماید: وَ لَا یَرْضَى لِعِبَادِهِ الْكفْرَ وَإِن تَشْكروا یَرْضَه لَكمْ «و خدا براى بندگانش كفران را خوش نمى دارد و اگر سپاس دارید آن را براى شما مى پسندد»10  و در جای دیگر می فرماید وَ مَا خَلَقْتالْجِنَّ وَ الْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبدونِ مَا أرِید مِنْهم مِّن رِّزْقٍ وَ مَا أرِید أَن یطْعِمونِ «و جنّ و انس را نیافریدم جز براى آنكه مرا بپرستند. از آنان روزیى نمى خواهم، و نمى خواهم كه مرا خوراك دهند». 11 تبیانمطالب مرتبط:دعای مخصوص امام هادی(ع) برای حاجتمندان کتاب «دانستنی های امام هادی علیه السلام» مشهورترین القاب امام هادی علیه السلام


سه شنبه 7 مهر 1394





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 69]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن