واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: مذاكرات هستهاي و جريان روشنفكري غيراصيل
چندي پيش نشست تخصصي «جامعهشناسي مذاكرات هستهاي با تأكيد بر پيامدهاي آن در حوزه عرفي شدن» با حضور اساتيد و كارشناسان حوزههاي مختلف در مركز رصد دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم برگزار شد.
به گزارش «جوان»، در اين نشست حجتالاسلام دكتر رهدار، حجتالاسلام دكتر مهدويزادگان و دكتر پرويز اميني به ارائه بحث پرداختند. دكتر احمد رهدار در ارائه خود، نخست به وجود ارتباط معنادار ميان تاريخ مذاكرات ايران و غرب با مذاكرات اخير اشاره كرد و گفت: «در مذاكرات يكي، دو سده اخير بين ايران و غرب، اساساً چيزي به نام اخلاق ديپلماسي بر مذاكرات حاكم نبوده است؛ بلكه چيزي كه براي طرف غربي مهم بوده، مفهومي به نام مصالح ملي بوده است.» وي پس از بيان اين مطلب كه در تمامي مذاكرات دو قرن اخير، هيچگاه طرف مذاكرهكننده ايراني طرف واقعي مذاكرات نبوده است، مسئله اصلي را توازن قوا بين دول استعماري براي منطقهاي كه آن را ملك خود تلقي ميكردند دانست. حجتالاسلام رهدار در ادامه تصريح كرد: حال بايد پرسش را درباره مذاكرات اينگونه طرح نمود كه آيا به يكباره روحيه و درك انسان غربي از اصالت خودش و غيراصيلبودن «غير» تغيير كرده است يا خير؟ اين محقق حوزه تاريخ و تمدنپژوهي با اشاره به طرح مسائل حاشيهاي در مذاكرات هستهاي اخير گفت: در هيچ مذاكرهاي در تاريخ مذاكرات ايران و غرب، موضوع اصلي تا اين حد نسبت به مسائل ديگر حاشيهاي نبوده است... مسئله اين نيست كه حالا 10 سال انرژي هستهاي نداشته باشيم؛ مسئله حيث نمادين انرژي هستهاي است كه بيانگر استقلال ما، مقاومت ما، توانمندي ما و خيلي چيزهاي ديگر است؛ مهمترين دستاورد غرب در توافق برجام اين است كه ايران را از برند مقاومت در برابر استكبار پايين آورد. حجتالاسلام والمسلمين مهدويزادگان نيز در اين نشست با بيان اينكه هر جامعه انقلابي يك اپوزيسيون دارد كه از متن قدرت به حاشيه رانده شده و تلاش ميكند كه وارد قدرت بشود توضيح داد كه با شكست اپوزيسيون انقلاب اسلامي در مدل فشار از پايين و چانهزني از بالا، اين مدل تبديل شد به فشار از بيرون، چانهزني از بالا؛ يعني قدرتهاي خارجي فشار بياورند كه دستگاه حاكمه در برابر قدرت اپوزيسيون تمكين كند. وي ادامه داد: اين فشار واردشده از بيرون، به يك حلقه ارتباطي براي انتقال به داخل نياز دارد و آن، وجود يك ديپلماسي خنثي است كه توانايي اين انتقال فشار را دارد. وي با طرح اين پرسش كه آيا گفتمان توسعه كه خودش را به عنوان رقيب گفتمان انقلاب اسلامي مطرح ميكند، با گفتمان توسعه در قبل از انقلاب تفاوتي پيدا كرده است يا نه؟ يكي از مصداقهاي قابل بررسي براي پاسخ به اين پرسش را توافق هستهاي دانست كه عقبه آن همان گفتمان توسعه است. عضو هيئتعلمي پژوهشگاه فرهنگ و علوم انساني ادامه داد: از زاويه جامعهشناسي سياسي معرفتي، اين پرسش مطرح است كه چرا جريان روشنفكري در مسئله حقوق هستهاي اينقدر كوتاه آمده است؟ آيا غير از اين است كه به تبعيت از غرب و مطابق خوشايندهاي غرب بحث از توسعه ميكند؟ اين مطلب نشان ميدهد كه ما يك جريان روشنفكري اصيلي نداريم. دكتر پرويز اميني نيز در اين جلسه زمينهها و بسترهاي توافق اخير هستهاي را تشريح نمود و اظهار داشت: از لحاظ اجتماعي در اواخر دولت قبل با يك نارضايتي اجتماعي روبهرو هستيم. از طرف ديگر با شرايطي كه در فرايند مدرنيزاسيون در كشور صورت گرفته بود، يك بدنه ايدئولوژيك اجتماعي به نفع ارزشهاي غربي شكل گرفته بود كه علاوه بر نارضايتيهاي اقتصادي، نارضايتيهاي فرهنگي و ايدئولوژيك هم داشتند. وي ادامه داد: مجموع نارضايتيهاي عمومي و نارضايتيهاي مضاعف اين بدنه اجتماعي تا حدي بود كه پيروزي دكتر روحاني در انتخابات ۹۲ به خاطر موضع راديكال تهاجمي در نفي و نقد وضع موجود در دولت قبل صورت گرفت. نويسنده كتاب «تحليل نظري دولت يازدهم» در توضيح رويكرد دولت يازدهم گفت: دولت يازدهم ايدهاي براي اداره كشور دارد كه متكي بر توسعهگرايي است كه عمدتاً ماهيت اقتصادي دارد و مسير آن را هم فرايند مدرنيزاسيون و تجربه كشورهاي غربي توسعهيافته ميداند. وي ادامه داد: براي اين دولت، مسئله هستهاي با هر پيشرفت علمي و فنياي كه داشته باشد، بيش از آنكه فرصت باشد تهديد است؛ چون در همگرايي و تعامل با غرب اختلال ايجاد كرده است؛ در نتيجه براي دولت اصل بر توافق بوده و محتواي توافق عامل ثانوي است.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۱ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۷:۱۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 48]