تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833220809
کونیکو یامامورا مادر ژاپنی شهید بابایی +عکس
واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
گفتگو با مادر شهید «محمد بابایی»؛
" کونیکو یامامورا" مادر ژاپنی شهید بابایی +عکس
کونیکو یامامورا که حالا خودش را با نام ایرانی «سباء بابایی» معرفی می کند، اصالتا ژاپنی و مادر «شهید محمد بابایی» است.
به گزارش جام نیوز، بعد از سالها زندگی در ایران و خدمت به جانبازان جنگ تحمیلی، حالا خودش را یک مسلمان ایرانی معرفی میکند. هرچند که سالها قبل در کشور ژاپن و در خانواده ای بودایی مذهب متولد شده و تا بیست و یک سالگی تحت آموزه های بودایی بوده، اما ازدواج با یک جوان مسلمان ایرانی مسیر زندگی اش را تغییر داده و آنقدر روحیات انقلابی و اسلامی اش را تقویت کرده که فرزند نوزده ساله اش در جبهه های جنگ تحمیلی ایران به شهادت رسیده است.
کونیکو یامامورا که حالا خودش را با نام ایرانی «سباء بابایی» معرفی می کند، اصالتا ژاپنی و مادر «شهید محمد بابایی» است؛ جوان نوزده ساله ای که هم در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی فعالیت های زیادی داشته و هم در زمان جنگ تحمیلی با وجود سن کم، راهی جبهه ها شده تا از اسلام و ایران دفاع کند و در نهایت هم در عملیان والفجر یک در منطقه فکه به شهادت رسید.
با این بانوی مستبصر و مادر شهید درباره فعالیت های انقلابی و فرزند شهیدش گفتوگو کردهایم.
شهید محمد بابایی فرزند خانم «کونیکو یامامورا» (حاجیه خانم سباء بابایی) آشنایی با یک جوان ایرانی در آموزشگاه زبان انگلیسی
خانم بابایی! برای شروع گفتوگو کمی از خودتان و نحوه ورودتان به ایران بگویید. من در کشور ژاپن و استان کیوتو در شهر آشیا به دنیا آمد. تقریبا 21 سال داشتم که در یک آموزشگاه زبان انگلیسی با جوان ایرانی آشنا شدم که برای تجارت به ژاپن آمده بود. در حین همین آشنایی با دین اسلام آشنا و مسلمان شدم. بعدها با همین جوان ایرانی که آقای بابایی بود ازدواج کردم و یک سال در شهر کوبه در ژاپن ماندیم. وقتی فرزند اولم به دنیا آمد و ده ماهه شد، به ایران آمدیم. در ایران هم خدا دو فرزند دیگر هم به ما داد: بلقیس و محمد. البته محمد وقتی 19 ساله بود در عملیات جنگ تحمیلی در منطقه فکه به شهادت رسید. چطور شد که با امام خمینی(ره) آشنا شدید؟ همان زمانی که مسلمان شدم نام امام خمینی را از همسرم شنیدم. چون او مقلد امام (ره) بود و من هم بعد از مسلمان شدن در احکام دینی از ایشان تقلید می کردم. البته ما همان زمان در خانه مان رساله امام خمینی (ره) را هم داشتیم که از ترس مامورهای رژیم شاه مجبور بودیم آن را در خانه پنهان کنیم. ماجرای حمله ساواک و کمد خانه که پر از اعلامیههای امام بود
شما و خانواده تان جزء فعالان جنگ تحمیلی بودید. در آن زمان عمده فعالیتهایتان چه بود؟ از همان زمان ما در شرق تهران در خیابان پیروزی زندگی می کردیم. خیابان پیروزی و میدان شهدا آن موقع یکی از مراکز مهم فعالیت های انقلابی بود و درواقع یکی از پایگاه های اصلی انقلابیون در خیابان پیروزی قرار داشت چون بسیاری از مردم آن محله پیرو ولایت فقیه بودند. به همین علت ماجراهای بسیاری در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی در آن جا روی می داد. ما هم فعالیت انقلابی داشتیم و در تظاهرات شرکت می کردیم. البته همسر و پسرهایم، سلمان و محمد، در مسجد محل فعال بودند و با جوان های مسجد فعالیت انقلابی داشتند و من و دخترم هم به همراه یکدیگر در تظاهرات شرکت داشتیم.
به خاطر دارم که چندین مرتبه مامورهای ساواک وارد خانه ما می شدند و بدون هیچ اجازه ای تمام خانه مان را جست و جو می کردند تا شاید رساله امام خمینی (ره) و برگه های اعلامیه را پیدا کنند. ما هم که مقلد امام (ره) بودیم رساله ایشان را مخفی کرده بودیم و هر بار که ماموران ساواک به خانه مان می آمدند مدام دعا می کردیم تا مبادا رساله را پیدا کنند. حتی یک بار به یاد دارم که چند اعلامیه در خانه داشتیم تا آن را بین مردم منتشر کنیم. من اعلامیه ها را در کمدی در طبقه بالای خانه پنهان کرده بودم. اما وقتی ماموران ساواک به خانه مان وارد شدند و وسایل را جست و جو کردند به لطف خدا سمت آن کمد که در طبقه بالا بود نرفتند و به این ترتیب اصلا نتواستند رساله و اعلامیه ها را پیدا کنند. به استقبال امام در بهشت زهرا(س) رفتیم اما دیر رسیدیم
روزی که امام خمینی (ره) به ایران برگشتند شما هم به استقبال ایشان رفته بودید؟ بله. روز بیست و دوم بهمن 57 بود و پسرم ، محمد، آن زمان تقریبا هفده ساله بود و همراه با چند نفر از دوستانش از طرف مسجد نزدیک منزل مان به استقبال امام خمینی (ره) رفته بود. من و دخترم هم خیلی دلمان می خواست که به استقبال برویم. به همین دلیل صبح خیلی زود از خانه بیرون رفتیم تا به فرودگاه برویم. اما شنیدم که امام (ره) به بهشت زهرا(س) می روند و همه مردم تهران هم که اشتیاق دیدار با امام (ره) را داشتند، به استقبال رفته بودند. به همین علت بود که با دخترم راه افتادیم تا بتوانیم با ایشان دیدار داشته باشیم. اما آن روز هیچ وسیله نقلیه ای پیدا نمی شد و حتی تعداد زیادی از وانت بارها و کامیون ها هم پر از مردم شده بودند. ما هم از منزل مان مسیر زیادی را پیاده رفتیم و پاهایمان زخمی شده بود. البته وقتی به بهشت زهرا رسیدیم که دیگر سخنرانی امام خمینی (ره) تمام شده بود و مردم در حال بیرون آمدن از بهشت زهرا بودند. به یاد دارم که آن روز پسرم ، محمد، خیلی دلش می خواست که امام خمینی (ره) را از نزدیک ببیند اما متاسفانه این اتفاق نیفتاد.
در ملاقات های مردمی امام خمینی (ره) هم حضور داشتید؟ بله. من و خانوادهام امام خمینی (ره) را در مدرسه رفاه دیدار کردیم. البته آن روز هم جمعیت بسیار زیادی از مردم برای ملاقات با ایشان آمده بودند.
دخترم هم آن زمان در مدرسه رفاه درس می خواند و سازمان مجاهدین خلق تبلیغات زیادی در مدرسه آنها انجام می داد. خوشبختانه خانواده ما انقلابی و پیرو خط رهبری بودند و به همین دلیل دخترم برای تشخیص حق از باطل مشکل خاصی نداشت و توانست خیلی زود به ماهیت ضددینی آن ها پی ببرد. یکی از نمونه های رفتار ضد دینی آن ها این بود که خانه های تیمی داشتند که تعداد زیادی از خانم ها و آقایان نامحرم با یکدیگر در یک خانه زندگی می کردند. ماجرای صادق آهنگران و اعلامیههای امام که قرار بود در مراسم برائت از مشرکین توزیع شود
شما در همان شرایط هم به سفر حج مشرف شدید. در آنجا هم فعالیت انقلابی داشتید؟ بله. در سفر حج اول از طرف بعثه دستور داشتم که به طور مخفیانه به مکانی که گفته شده بود بروم و اعلامیه های امام خمینی (ره) را که در آنجا مخفی کرده بودند بیاورم تا در راهپیمایی برائت از مشرکین توزیع شوند. به خاطر دارم که شب از نیمه گذشته بود و گروه ما شامل سه خانم بود که بسیار ترسیده بودیم. این عملیات باید به آرامی و به دور از چشم شرطه ها انجام می شد. مکان اعلام شده در خیابان اندلس نزدیک یک پل و کنار قبرستان بود. از روی پل به آرامی رد شدیم و رفتیم در خانه ای تاریک که تبدیل به انبار شده بود. کسی را ندیدیم. جلو رفتیم و با تعدادی جعبه سیب و پرتقال که پر بودند مواجه شدیم. اعلامیه ها را که زیر جعبه ها جاسازی شده بودند برداشتیم و به بعثه تحویل دادیم. قرار بر این بود که در مراسم برائت از مشرکین، پلاکاردهایی را آماده کنیم. برای انجام این کار نیاز به چرخ خیاطی بود. صادق آهنگران هم به کمک ما آمد و این وسیله را فراهم کرد. در زمان راهپیمایی برائت از مشرکین، تعدادی از مردم که زخمی شده بودند خود را به بعثه می رساندند. ما هم در آنجا نشسته بودیم که ناگهان ماموران سعودی به زور داخل شدند و شروع کردند به تجسس اما خوشبختانه چیزی به دست نیاوردند اما عکسی از امام (ره) را که بیرون از پنجره بعثه آویزان کرده بودیم پاره کردند و رفتند. من هم که در مدرسه رفاه معلم نقاشی بودم، سریع یک نقاشی از صورت امام(ره) کشیدم و به جای عکس پاره شده از پنجره آویزان کردم. آن موقع اعلامیه ها را در کیسه نایلونی گذاشته و مخفی کرده بودیم. ملحفههایی که کفن رزمندگان میشد
در دوران جنگ تحمیلی چه میکردید؟ آن زمان پسرم محمد به جبههها رفته بود تا از کشور دفاع کند. من و دخترم هم به همراه خانم های دیگر محله لوازم مورد نیاز رزمندگان را فراهم می کردیم. مردم انقلابی اعلام کرده بودند هر کسی که می تواند ملحفه و پارچه های تمیز را در اختیار آنان قرار بدهد تا بتوانند شهدا را در آنها بپوشانند. من و مادرم ملحفه های خانه مان را می شستیم و آماده جلوی درب ورودی خانه می گذاشتیم تا آنها ببرند. مادرم همیشه از ما می خواست که با مردم انقلابی و مسلمان همراه شویم. آن زمان برادرانم با وجودی سن و سال کمی که داشتند در راهپیمایی ها و تظاهرات ضد رژیم پهلوی شرکت می کردند. ما روز ها به خیابان میآمدیم تا در تظاهرات و راهپیمایی ها همراه مردم باشیم. شب ها هم هر بار که صدای «الله اکبر» به گوشمان می رسید، همراه بچه ها به پشت بام می رفتیم و با مردم همصدا و همراه می شدیم. پس فرزند شهیدتان، محمد بابایی ، هم در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی فعال بوده و هم در دوره جنگ تحمیلی. همین طور است. محمد با جوان های مسجدی رابطه بسیار خوبی داشت و در عین حال همیشه به همراه پدر و برادرش در تظاهرات شرکت می کرد. بعد از اینکه انقلاب اسلامی هم به پیروزی رسید و جنگ تحمیلی شروع شد، محمد با وجود اینکه فقط 19 سال داشت راهی جبهه ها شد و دریغی نداشت که جانش را در راه اسلام و کشورش فدا کند چون مبارزه و دفاع از دین را از همان زمان کودکی اش یاد گرفته بود. کمی از اخلاق و رفتار پسر شهیدتان برای مان بگویید. محمد بسیار خوش اخلاق و مهربان بود و این صفت را از پدرش به ارث برده بود. البته چون پسر کوچک ما بود، کمی بازیگوشی می کرد اما همیشه دلش می خواست همراه ما در تظاهرات شرکت کند. پدرش همیشه موارد اخلاقی را که در اسلام به آنها اشاره شده برای بچه ها می گفت و محمد از یاد گرفتن این نکته ها بهره مند می شد. همیشه هم دلش می خواست جلودار مبارزه باشد و از قافله مبارزان اسلام عقب نیفتد. حتی بسیاری از اوقات که برای سر دادن «الله اکبر» به سمت پشت بام می رفتیم، محمد اولین نفری بود که «الله اکبر» می گفت و ما هم بعد از او تکرار می کردیم.
او مانند بسیاری از پسران نوجوان آن زمان عاشق اسلام و امام خمینی (ره) بود. اوضاع اقتصادی خانواده ما در حد خوبی بود و محمد از نطر مادی کمبودی نداشت. همه اعضای خانواده هم به او علاقه زیادی داشتند . با این وجود محمد ترجیح می داد که در کنار بقیه جوانان از اسلام و ایران دفاع کند. من هم محمد را برای حضور در جبهه ها یاری می کردم و حالا هم از اینکه پسرم در دفاع از ایران و اسلام شهید شده احساس رضایت می کنم.
وقتی که فلسفه سینهزنی برای امام حسین(ع) را فهمیدم
خبر شهادت محمد را در چه شرایطی دریافت کردید؟ محمد تقریبا هجده ساله بود که به جبهه رفت. در عملیان مسلم بن عقیل هم شرکت کرده بود. اما یک سال بعد، یعنی وقتی نوزده ساله بود در سال 1362 در عملیات والفجر یک در منطقه فکه به شهادت رسید.
یک روز یکی از دوستان محمد به خانه ما آمد و گفت برای پس دادن کتابی آمده است. بغض کرده بود و سرش را پایین گرفته بود. از حالت چهره و نوع رفتارش متوجه شدم که اتفاقی افتاده و مطلبی را می خواهد بگوید. اما او نتوانست حرفی بزند و خیلی زود رفت. همان شب خبر شهادت محمد را از طرف مسجد دریافت کردیم. یک هفته بعد از شهادت محمد هم وسایلش را برای ما آوردند . آن موقع نتوانستم احساساتم را کنترل کنم. حس می کردم قلبم در حال انفجار است. البته گریه نمی کردم و فقط مرتب با دست به سینه ام می زدم. آنجا فهمیدم که فلسفه سینه زدن برای امام حسین (ع) آرامشی است که انسان از این کار به دست می آورد. چون وقتی حجم مصیبت به اندازه ای باشد که اشک آرام بخش نباشد ، سینه زدن دل را کمی تسلا می دهد و آرام می کند. این روزها شما در به نوعی در حال خدمت به جانبازان جنگ تحمیلی هستید. با چه انگیزه ای وارد چنین فعالیتی شدید؟ بله. این روزها یکی از اعضای انجمن حمایت از جانبازان شیمیایی جنگ تحمیلی هستم و بیشتر وقتم را صرف خدمت به این افراد می کنم. خوشبختانه توانستهایم با اعضای انجمن هیروشیما که انجمن حمایت از مجروحین بمب اتم است در زمینه های پزشکی و فرهنگی رابطه برقرار کنیم و حالا چندین سال است که فعالانه در این زمینه با انجمن حمایت از جانبازان شیمیایی همکاری دارم. از طرف دیگر با دانشگاه بین المللی جامعةالمصطفی (ص) در شهر قم که طلبه های خارجی در آن تحصیل می کنند همکاری دارم. در آنجا رساله های مختلفی را ترجمه می کنم. در عین حال دانشگاه مجازی جامعةالمصطفی (ص) هم برنامه ای به نام «نور الاحکام» دارد که توضیح المسائل تصویری است و من برای استفاده طلاب خارجی احکام را به زبان ژاپنی ترجمه می کنم. با دفتر تلویزیونی ژاپن در ایران نیز در زمینه تولید فیلم، گفت و گو و ترجمه همکاری دارم. به ارتباط میان اعضای انجمن هیروشیما و انجمن حمایت از جانبازان شیمیایی اشاره کردید. به نظر شما نقاط مشترک میان دو فاجعه در جریان جنگ تحمیلی در جمهوری اسلامی ایران و فاجعه هیروشیما در کشور ژاپن چیست؟ بین جنگ تحمیلی در ایران و جنگی که در ژاپن روی داد نقاط مشترکی وجود دارد که من هر دوی آن ها را تجربه کرده ام. چون وقتی حدود هفت سال داشتم در ژاپن جنگی روی داد که در اثر جنگ جهانی دوم بود. آن زمان مردم دچار فقر شده و مجبور بودند تا از شهر خود مهاجرت کنند و به مناطق امن پناه ببرند. اما جنگ تحمیلی در ایران هر چند که مردم را آزار می داد اما هیچ رنگی از ترس در آن دیده نمی شد. همه مردم شجاعانه دفاع میکردند و این نکته ای است که باید مردم شجاع ایران را به خاطر آن ستود. درواقع هیچ جنگی در ایران اتفاق نیفتاد بلکه همه آنچه روی داد دفاع بود ، آن هم دفاعی که با ابزارهای جنگی اتفاق نمی افتاد، بلکه دفاعی برخاسته از ایمان و اعتقاد دینی بود و البته رمز پیروزی ایران هم در همین نکته نهفته است. چون هرچند که می دیدم و شاهد بودم که مردم ایران دست خالی هستند و از طرف همه کشورهای دنیا تحریم شده اند، اما ایمان و باور الهی دارند که باعث شده تابع نماینده ولایت فقیه بوده و با پیروی از او در برابر همه تحریم ها و دشمنی ها ایستادگی کنند.
من به عنوان یک مسلمان و مادر شهید برای رساندن صدای جانبازان شیمیایی به گوش دنیا هر کاری که از دستم بر بیاید انجام می دهم. اعضای انجمن شیمیایی ژاپن هر ساله در سالگرد بمباران هیروشیما به ایران می آیند و از مناطق شیمیایی شده ایران بازدید می کنند و من هم هر ساله در روز بمباران اتمی هیروشیما تعدادی از افراد را به هیروشیما می برم و جنایت آمریکایی ها را برای آنها تشریح می کنم. از طرفی بین پزشکان متخصص شیمیایی در ایران و دانشگاه هیروشیما ارتباط مطالعاتی برقرار شده و هر دو طرف با هم در این رابطه تبادل نظر می کنند. تسنیم
۰۵/۰۵/۱۳۹۴ - ۱۶:۱۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 108]
صفحات پیشنهادی
پخش سرگذشت زندگی شهید عباس بابایی از قاب تصویر
قزوین پخش سرگذشت زندگی شهید عباس بابایی از قاب تصویر مستند تلویزیونی تا بیکرانه ققنوس سرگذشت زندگی و شهادت شهید عباس بابایی از شبکه قزوین پخش خواهد شد به گزارش گروه استانهای باشگاه خبرنگاران جوان از قزوین مسئول اطلاعرسانی صدا و سیمای مرکز قزوین گفت تا بیکراگفتوگو با مادر شهیدان فتحالله و حسین سرمستی پایم را بوسید تا رضایت مرا برای رفتن به جبهه جلب کند / شهدا میخ
گفتوگو با مادر شهیدان فتحالله و حسین سرمستیپایم را بوسید تا رضایت مرا برای رفتن به جبهه جلب کند شهدا میخواهند ما زینبوار راهشان را ادامه دهیمیادم میآید شهید فتحالله وقتی توانست رضایت مرا بگیرد رفت برای جبهه ثبتنام کرد آنقدر خوشحال بود که بشکن میزد انگار میخواست برشعری برای شهید داریوش رضایینژاد لالایی/ بابایی/ ازت قصه تازه میخوام، کجایی؟
شعری برای شهید داریوش رضایینژادلالایی بابایی ازت قصه تازه میخوام کجایی حمید هنرجو از شعرای کشورمان در سالگرد شهادت داریوش رضایی نژاد از دانشمندان هستهای کشورمان شعری سروده است به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس امروز اول مرداد سالگرد شهادت داریوش رضایی نژاد از دبی حرمتی به مسجد النبی(ص) با انجام کار حرام +عکس
قمار بازی در مسجد بی حرمتی به مسجد النبی ص با انجام کار حرام عکس انتشار تصاویری از ورق بازی پاسور تعدادی از جوانان سعودی در مسجد النبی خشم بسیاری از مردم این کشور را برانگیخته است به گزارش سرویس دینی جام نیوز شبکههای اجتماعی روز گذشته با انتشار تصاویری از ورق بازی چههدیه ویژه رئال مادرید به کاسیاس+عکس
هدیه ویژه رئال مادرید به کاسیاس عکس باشگاه رئال مادرید در مراسم وداع با ایکر کاسیاس هدیه ویژهای را به پاس قدردانی از او در سالهایی که سنگربان کهکشانیها بود اهدا کرد به گزارش نامه نیوز باشگاه رئال مادرید به پاس قدردانی از ایکر کاسیاس دروازهبان خود که امسال از این تیم جدا شدیک کوچه با 6 خانه و 9 شهید +عکس
شهر شهید پرور کومله یک کوچه با 6 خانه و 9 شهید عکس در گوشه ای از این شهر بن بستی وجود دارد که در این بست کم تر از 30 متر 6 خانه با 9 شهید وجود دارد به گزارش سرویس مقاومت جام نیوز در استان گیلان و در مجاورت شهر لنگرود شهر شهید پرور کومله قرار دارد شهری که دیار سردار نامدامادر نخستین شهید غواص شناسایی شده پس از سال ها چشم انتظاری خون پسرم برای حجاب و غیرت به زمین ریخت/ رفتار جلیل
مادر نخستین شهید غواص شناسایی شده پس از سال ها چشم انتظاریخون پسرم برای حجاب و غیرت به زمین ریخت رفتار جلیلم را امروز با افرادی مقایسه میکنم که بیتالمال را هدر میدهندمادر شهید جلیل میری گفت فکر نکنید ما بیخیال از کنار بدحجابها عبور میکنیم حرص میخورم و یاد لحظاتی میافتموصیتنامه اولین شهید شناسایی شده از ۱۷۵ شهید غواص و خط شکن +عکس
شهید سید جلیل میری ورکی وصیتنامه اولین شهید شناسایی شده از ۱۷۵ شهید غواص و خط شکن عکس شهید سید جلیل میری در26 آذر ماه سال 65 چند روز قبل از شهادت در وصیت نامهای کوتاه خطاب به خانوادهاش سفارشاتی را نوشت مرکز اسناد ایثارگران به مناسبت رجعت پیکر مطهر این شهید مظلوم غواص گزیدهاستان گلستان سومین شهید مدافع خود را تقدیم کرد +عکس
شهید قاسم غریب استان گلستان سومین شهید مدافع خود را تقدیم کرد عکس پاسدار رشید اسلام شهید قاسم غریب از استان گلستان به عنوان سومین شهید مدافع حرم گلستان به خیل شهدای مدافع حرم پیوست به گزارش سرویس مقاومت جام نیوز مراسم استقبال وداع و تشییع پیکر شهید مدافع حرم سرهنگ پاسدار کرروایت مادر شهید غواص از آخرین دیدار با فرزندش
روایت مادر شهید غواص از آخرین دیدار با فرزندش شناسهٔ خبر 2864748 - جمعه ۲ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۸ ۲۵ مجله مهر > دیگر رسانه ها غواص شهید جمال حبیبی ۱۶ساله بود که ازطرف بسیج مردمی به جبهه اعزام شد در پی مرخصیهایش به مادرش میگفت برایم دعا کن تا بتوانم شهید شوم تسنیم نوشت ۲۸ اردیمادر شهیدان جمشیدنژاد درگذشت
چهارشنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۴ - ۱۰ ۴۳ فاطمه صدوقیان مادر شهیدان ابوالقاسم و محمد جمشید نژاد بر اثر کهولت درگذشت به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه قم این مادر ایثارگر در فاصله دو سال دو فرزند ذکور خویش را در راه اسلام و ارزشهای اسلامی فدا کرد و بر داغ فراق ایشان صبر و پایدارگفتوگو با مادر شهیدان علی و اصغر ترکمان آخرین هقهقهای مادر و فرزند / آش پشتپایی که حاصلش 2 شهادت و یک عروس
گفتوگو با مادر شهیدان علی و اصغر ترکمانآخرین هقهقهای مادر و فرزند آش پشتپایی که حاصلش 2 شهادت و یک عروسی بودمادر شهیدان ترکمان میگوید وقتی علی شهید میشد حمید و مهدی هم در جبهه بودند اینطور نبود که ما بعد از شهادت فرزندانمان کم آورده باشیم فرزندانم تا آخر جنگ در جبهه ح/اختصاصی فارس/ «فوعه و کفریا» محاصرهشده هنوز زیر آتش است؛ 15 شهید مقابل 80 کشته تروریستها +عکس
اختصاصی فارس فوعه و کفریا محاصرهشده هنوز زیر آتش است 15 شهید مقابل 80 کشته تروریستها عکسنیروهای مردمی شهرکهای الفوعه و کفریا سوریه شب گذشته موفق شدند حملات شدید عناصر تروریستی گروهک جیش الفتح را دفع کنند به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس نیروهای مردمی شهرکمادر اصل و بدل عمو پورنگ+عکس
مادر داریوش فرضیایی و نعیمه نظام دوست مادر عمو پورنگ و نعیمه نظام دوستصفحه شخصی داریوش فرضیاییاخبار مرتبط عزادار شدن عمو پورنگ حاشیه ساز شد تکمیلی تصاویربا امیرمحمد متقیان مجری ـ بازیگر برنامههای عمو پورنگ بیوگرافی عكس يادگاري جالب عمو پورنگ و مهناز افشار سه &تظاهرات و درگیری دو گروه مخالفان و موافقان اسلام +عکس
نتایج تندروی های داعش تظاهرات و درگیری دو گروه مخالفان و موافقان اسلام عکس صدها نفر روز یکشنبه در استرالیا در تظاهرات ضد اسلامی و تظاهرات دیگری که بر ضد اسلامهراسی برگزار شد شرکت کردند به گزارش سرویس دینی جام نیوز صدها نفر روز یکشنبه در استرالیا در تظاهرات ضد اسلامی و تظاهرشهید مطهری: اندیشههای عالی انسانی در روحهای پلید جای نمیگیرند
صوت شهید مطهری اندیشههای عالی انسانی در روحهای پلید جای نمیگیرند شناسهٔ خبر 2856174 - یکشنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۴ ۱۱ دین و اندیشه > اندیشمندان دریافت 18 MB اگر در خانه دل اندیشه های پلید وجود داشته باشد هرگز اندیشه های عالی در چنین خانه ای وارد نمی شوند به گزارش خبرگزاری مهمادر نخستین شهید روحانی دفاع مقدس درگذشت
مادر نخستین شهید روحانی دفاع مقدس درگذشتمادر نخستین شهید روحانی دفاع مقدس پس از 35 سال چشم انتظاری صبح روز دوشنبه 29 تیرماه امسال به فرزند شهیدش پیوست به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس از شهرستان ساری روح ملکوتی و مطهر سیده بیبی موسوی والده نخستین شهید روحانی دفاع مقدس شهید-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها