تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 12 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر كس نصيحت را بپذيرد، از رسوايى به سلامت مى ماند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799073889




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ضرورت تبلیغ جهادی برای گسترش تشیع در دنیا/ تشیع در آفریقای سیاه


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: گفتگو با یک مبلغ بین المللی؛
ضرورت تبلیغ جهادی برای گسترش تشیع در دنیا/ تشیع در آفریقای سیاه

ملک زاده


شناسهٔ خبر: 2858000 - پنجشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۱:۳۹
دین و اندیشه > اسلام در جهان

حجت الاسلام ملک زاده گفت: اگر ما سخن از تشیع و گسترش شیعه یا لااقل حفظ تشیع در دنیا می‌کنیم، تنها الگویی که بنده برای آن سراغ دارم تبلیغ جهادی در عرصه بین الملل است. به گزارش خبرگزاری مهر، آگاهی از وضعیت فرهنگی و اقتصادی آفریقا و شناخت حوزه‌های فعالیت شیعیان آفریقا و پتانسیل های مربوط به آن، زمینه‌ای را فراهم می‌کند تا دیدگاه‌هایمان را نسبت به مسایل متعددی تغییر دهیم. به گونه ای که هم در جهت بهره مندی اقتصادی کشورمان گام برداریم و هم اهداف فرهنگی خود را پیگیری نماییم. لذا لازم است در راستای منافع فرهنگی، ملی و اقتصادی‌ کشورمان نگاهمان را درباره آفریقا و بخصوص شیعیان آن تصحیح کنیم. در این خصوص مصاحبه ای با محمدحسین ملک زاده یکی از مبلغین بین المللی، انجام شده که تفصیل آن در ادامه خواهد آمد.*به عنوان سوال اول بفرمایید که چه شد وارد فضای کار تبلیغی در حوزه بین الملل شدید؟ بنده برای کار علمی فرهنگی اسلامی یا علمی فرهنگی تبلیغی تقریبا از سال ۷۸ تا کنون در خیلی کشورها رفت‌ و آمد داشته ام. آغاز فعالیت های بنده با زبان عربی بوده و چون آثار و تألیفاتی به زبان عربی داشتم از کشورهای مختلف عربی از جمله سوریه، لبنان، عراق، کشورهای حاشیه خلیج و… از بنده برای شرکت در محافل علمی و بحث های علمی دعوت می شد. منتهی یک نکته‌ای که در این سفرها برای من مسجل شد این بود که اگر برای یک عالم دینی سخن گفتن به زبان عربی شرط لازم باشد، آشنایی و تسلط به زبان انگلیسی شرط کافی است. لذا شروع به فراگرفتن انگلیسی نمودم. پس از مدتی از طریق غیر ایرانی‌هایی که در درس بنده شرکت می‌کردند به مالزی دعوت شدم و زمینه‌ برای رفتن به کشور مالزی و انجام فعالیت‌های اسلامی به زبان انگلیسی پدید آمد.رفتن به مالزی باز زمینه‌ای شد برای اینکه به کشورهای دیگری بروم که مدت‌ها بنده در آسیای جنوب شرقی و کشورهای مختلف آن حوزه رفت و آمد داشتم. لذا به تدریج در کشورهای فراوانی در چند قاره حضور پیدا کردم و این امر باعث شد آرام آرام و به ناچار به زبان‌های دیگر آشنا شوم. یک مقداری با زبان فرانسه و زبان اسپانیایی آشنا شدم. البته پایه کار همان عربی و انگلیسی بود و در زبان‌های دیگر در حد رفع نیازهایی مانند خواندن یک حدیث و ترجمه آن، یا پاسخ به سوالات افراد مختلف کار شده است. مثلا زبان ملایو که شاید قریب ۴۰۰ میلیون نفر ملایویی زبان داشته باشیم که مشخصا در کشورهای اندونزی، مالزی، بخشی از مردمان سرزمین سنگاپور، جنوب کشور تایلند، کشور بونئی و این مناطق پخش هستند. از این چهارصد میلیون نفر مولایی زبان شاید قریب به ۳۰۰ میلیون نفر مسلمان هستند. لذا با وجود این پتانسیل عظیم و رفت و آمدی هم که بنده مکرر در کشورهای آن مناطق داشتم طبیعتا باعث شد که با زبان مولایی آشنا بشوم. در مورد حضور یا سفر به کشورهای شرق آفریقا و فعالیت در آن کشورها هم همینطور. سفر به این کشورها سبب شد که یک مقداری با زبان سوهالی آشنا شوم. به طور کلی از یک سو بخاطر احساس نیازی که در کشورهای مختلف می‌شد انسان به فراگرفتن زبان کشیده می شد، از سوی دیگر وقتی زبان یاد می‌گرفتیم تقاضا بیشتر می‌شد. به هر حال در این چهار پنج سال اخیر بیشتر تمرکز من روی قاره آفریقا شد و کشورهای مختلفی در غرب و شرق و جنوب این قاره را سفر کردم آغاز آن هم با کشور نیجریه در غرب آفریقا بود.*حوزه فعالیت شما در کشورهایی آفریقایی معطوف به چه نوع کارهایی بود؟ حضور بنده در کشورهای مختلف ناظر به ارائه بحث های اسلامی‌ بود، منتهی بحث اسلامی‌ به شکل عام. بعنوان مثال در مورد تولید علوم انسانی اسلامی‌ یا بحثهای قرآنی خاص و یا بحثهای فلسفه اسلامی‌ و… که در چارچوب سخنرانیهایی در همایشها و یا در بعضی از کنگره‌هایی که با موضوع اسلام یا موضوعات مرتبط با تشیع برگزار می شد، حضور پیدا می‌کردم. بخش دیگری از فعالیت ها مربوط به حضور بین مردم و در مساجد و حسینیه‌ها و… بود. به هر حال کسانی که خارج کشور رفته باشند و رفت و آمد داشته باشند می‌دانند که یک دنیا نیاز وجود دارد و هیچ کس هم نیست پاسخگوی این نیاز باشد. در داخل ایران علی‌رغم اینکه نسبت به جمعیت موجود تعداد طلبه و روحانیون خیلی اندک است اما در عین حال خیلی از امکانات دیگری هم وجود دارد که انسان بتواند مسائل دینی را فرا بگیرد.اما بنده در بعضی از کشورهای افریقایی که حضور داشتم تنها عالم شیعی آن کشور بودم. مثلا در سه کشور تنها عالم دینی بودم که باید مرتباً با ماشین از این کشور به آن کشور و از این شهر به آن شهر رفت و آمد می‌کردم تا پاسخگوی سوالات آنها باشم.نکته دوم را هم اضافه کنم اگر سفر عالمان دینی به کشورهای دیگر حالت رسمی‌ و تشریفاتی و دیپلماتیک داشته باشد اثر مطلوب و مورد انتظار را دربر نخواهد داشت. اگر ما سخن از تشیع و گسترش شیعه یا لااقل حفظ تشیع در دنیا می‌کنیم، تنها الگویی که بنده برای آن سراغ دارم تبلیغ جهادی در عرصه بین الملل است. یعنی فقط این الگو جواب می‌دهد. سال‌ها ما بحث تبلیغ جهادی در عرصه بین الملل را در جاهای مختلف مطرح کردیم، برای آنها توضیح می‌دادیم معنای تبلیغ جهادی در عرصه بین الملل چیست؟ اینکه شما یک دیپلمات نیستید و قرار نیست بروید در یک هتل چند ستاره اقامت داشته باشید و در ماشین ضد گلوله بنشینید. شما قرار است میان مردم باشید، با آنها زندگی کنید، سختی‌های آنها را از نزدیک ببینید و شرایط آنها را از نزدیک درک کنید.به عنوان مثال ما در اوگاندا در پایتخت کامپالا بودیم و بنا داشتم به شیعیان مناطق مختلف سرکشی کنیم. با دوستان هماهنگ کردیم، گفتند شیعیانی هستند که به شکل پراکنده در مناطق مختلف جنگلی زندگی می‌کنند. اوگاندا منطقه‌ای استوایی است و جنگل‌های انبوه استوایی دارد. در دل این جنگل‌ها شما می‌توانید خانواده‌هایی را پیدا کنید که با یکدیگر دهکده ای تشکیل داده اند که نیازهای اولیه مانند برق و آب لوله کشی و خانه بهداشت و… وجود ندارد. هیچ ارتباطی نیز از قبیل تلفن و… وجود ندارد. جالب است که در بسیاری از این مناطق با آن شرایط عجیب و غریب، سوله ای بعنوان کلیسا ساخته شده است و مثلا راهب و یا راهبه‌ای در آن مشغول به کار هستند و مردم را به مسیحیت دعوت می‌کنند. روزهای یکشنبه آنجا مراسم می‌گیرند و مردم را دعوت می‌کنند و به آنها غذا و لباس و پول می‌دهند. می‌بیند که مسیحیان در دورترین نقاط سخت کار می‌کنند و خیلی همت عجیب و غریبی در این جور مسائل دارند. در عین حال مسلمان زیادی داشتیم که متأسفانه براثر فقر و بیچارگی تغییر دین دادند.در دل این جنگل‌ها سرکشی هایی انجام می شد و دیده می شد که مثلا ۱۰ یا ۲۰ خانه روستایی در کنار هم تشکیل شده بودند که مردم آن مسلمان بودند و یا بخشی از آنها هم شیعه بودند.مردم این مناطق از اینکه مثلا یک عالم اسلامی‌ و یک عالم شیعی شخصا اینجا حضور پیدا کرده و آنها می‌توانند او را لمس کنند، با او ارتباط برقرار کنند، با او حرف بزنند، سؤال کنند و همین ارتباط چهره به چهره به مفهوم اینکه بتوانند مستقیما با یک نفر صحبت کنند، خیلی برای آنها خوشحال کننده بود.واقعا تماشایی بود وقتی می‌دیدیم در این مناطقی که انسان فکر نمی‌کند حتی بشری زندگی کند یک جمعی زندگی می‌کنند که مسلمانند و از همان امکانات اولیه‌ای که داشتند مسجدی برای خودشان درست کرده اند، نماز جماعت می‌خوانند، نماز جمعه برگزار می‌کنند و مراسم مختلفی دارند.متاسفانه یک فقر معرفتی در مورد دین در بین آنها وجود دارد. یک زمان برخی از عزیزان شیعه ما در برخی از کشورهای افریقایی برای بعضی از انتشاراتی هایی که کتاب اسلامی‌ به زبانهای مختلف منتشر می‌کنند، پیغام فرستادند که شاید در چاپ خانه شما مقداری از کاغذهای چاپی دورریز میشود، آنها را دور نریزید. این کاغذهای چاپی را برای ما ارسال کنید یعنی ما به آنها نیاز داریم. این نیاز واقعی اینهاست. آنجا یک نیاز خیلی ملموس و جدی و واقعی وجود دارد.باز تأکید می‌کنم نیاز به روحانی یا مبلغ یا ایرانی که در آنجا حضور یابد و بخواهد مدل دیپلمات زندگی کند یا برخورد کند نیست. نیاز به کسی وجود دارد که حاضر باشد با آنها زندگی کند. گفتن این حرف آسان است ولی عمل به آن خیلی سخت است. واقعا در برخی از مناطق آفریقا مردم در یک فقر و در یک مزبله غوطه می‌خورند و بهداشت اصلاً مفهوم ندارد. البته اختلاف طبقاتی هم وجود دارد. پایتخت برخی از این کشورها بسیار بسیار مدرن است. غربی‌ها آنجا را برای خودشان ساخته اند و خودشان هم لذتش را می‌برند. حکومت‌های افریقایی کاملاً تابع غرب هستند و از خود هیچ شخصیت مستقلی ندارند. سفارتخانه امریکا در کنیا سه هزار نفر نیرو دارد. یک سفارتخانه معمولی گاهی اوقات یک نفر، دو نفر، سه نفر حداکثر ۵ نفر کارمند و عضو دارد. این چه جور سفارتخانه‌ای است که سه هزار نیرو نیاز دارد. آمریکایی ها از آنجا تمام منطقه شرق آفریقا را کنترل می‌کنند.*به طور کلی در ارتباط با شرایط  زندگی و پراکندگی شیعیان افریقا و روند گسترش تشیع در افریقا توضیح بفرمایید.افریقا در یک تقسیم بندی شامل افریقای سفید و افریقای سیاه می شود. افریقای سفید مربوط به کشورهای عربی میشود. شیعه و تشیع در افریقای سفید از زمانهای گذشته هم وجود داشته و قدمت طولانی دارد.ورود اسلام به افریقا اسلام اهل بیتی بوده است، به ویژه اینکه بسیاری از بنی هاشم و فرزندان اهل بیت که از دست حکومت‌های مرکزی به سمت مشخصا شمال آفریقا رفتند. مثلا در تونس، مصر و… امامزادگانی مدفون هستند که اینها فرزندان اهل بیت می باشند.پس ریشه اسلام در افریقا در حقیقت تشیع است؛ اما این اسلام فقط در منطقه شمال یا نیمه شمالی وارد شده بود. در قرون اولیه اسلامی‌ حکومت فاطمیون در مصر را مشاهده می‌‌کنید که در حقیقت یک  حکومت شیعی است. در مناطق دیگر مثل تونس، الجزایر، لیبی، مراکش و… محبت و عشق اهل بیت همیشه وجود داشته است.اما در افریقای سیاه گسترش تشیع به شکل جدی و واقعی مربوط به بعد از پیروزی انقلاب اسلامی‌ ایران است. به جز بحث انقلاب اسلامی، عمدتا پراکندگی شیعه در سراسر دنیا در قرن اخیر توسط دو گروه انجام شد. یکی عراقی‌ها بودند که در اثر اخراج شیعیان توسط صدام در مناطق مختلف پراکنده شدند.سهم دیگر برای لبنانی‌هاست. در جنگ جهانی دوم لبنان به عیاش‌خانه اروپایی‌ها، تبدیل شد. اروپایی‌های پولدار که می‌خواستند از جنگ جنگ جهانی دوم جان به در ببرند و سرمایه‌هایشان هم در یک جای امنی قرار بگیرد به دنبال جایی بودند که هم عیاشی آنها فراهم شود و هم سرمایه‌هایشان حفظ شود. از این جهت یکی از جاهای بسیار خوبی که برای آنها وجود داشت لبنان بود. کشور لبنان هم کشوری است که به لحاظ اقتصادی بسیار ضعیف است و اصلاً امکانی برای کار فراهم نیست لذا اگر کسی بخواهد شرایط اقتصادی خود را سامان دهد باید از لبنان خارج شود.اولین گروهی هم که برای خارج کردن از لبنان مناسب بودند شیعیان بودند، چون از همه فقیرتر بودند و استضعاف بیشتری داشتند، اینها به دلیل اینکه می‌خواستند از آن فقر و استضعاف نجات پیدا کنند، شروع به هجرت کردند. لبنانی‌ها بیش از هرجا به آفریقا به آفریقا و بعد امریکای لاتین رفتند. این هجرت سبب می‌شد که آنها بروند در مناطق مختلف افریقایی ساکن شوند. لذا به خاطر حضور آنها تشیع در آن مناطق گسترش یافت.گروه دیگری که به آفریقا وارد شده و تشیع را وارد آفریقای سیاه کردند، خوجه‌ها بودند. خوجه‌ها گروه نژادی هستند از خوجات هندی بودند. آنها در گذشته هندو بودند، بعدا مسلمان سنی شدند و به تدریج مسلمان شیعه شش امامی اسماعیلی شدند. بعدها بر اثر تبلیغ برخی مبلغین شیعه، خوجه ها شیعه اثنی عشری شدند.این خوجه‌ها که از هندوستان حرکت کردند وارد زنگبار شدند و در انجا ساکن شده و مساجد و مراکزی ساختند که الان نیز مسجد شیعیان آنها در آنجا وجود دارد. آرام آرام خوجه ها از زنگبار به مناطق دیگر پخش شدند. کار عمده خوجه‌ها هم تجارت است و تجار بسیار قوی و بزرگی دارند. اینها انقدر قوی هستند که در برخی از کشورها اگر یک خوجه اموالش را از بانک‌های آن کشور بیرون بکشد اقتصاد آن کشور سقوط می‌کند. اما متأسفانه ویژگی نژادپرستی و قومیت گرایی در بین آنها خیلی پررنگ وجود داشته است و لذا این سبب می‌شده که در افریقا هیچ فعالیت تبلیغی برای مردم آفریقا انجام ندهند.عرب‌ها به خوجه‌ها می‌گویند یهود الشیعه. این نامگذاری از این جهت است که در یهودیت اصلا تبلیغ معنا ندارد و می‌گویند اگر کسی یهودی شود همای سعادت روی سرش نشسته و اگر کسی به این دین ملحق شود  این از سعادت خودش می باشد و ما کسی را به دین یهود دعوت نمی‌کنیم. خوجه‌ها هم همچین حالتی داشتند. به هیچ وجه در مساجدشان سیاه‌پوست ها را راه نمی‌دادند. مطلقا هیچ سیاه‌پوستی حتی سیاه پوست های مسلمان و شیعه حق ورود به مساجد خوجه‌ها را نداشت.اثری که پیروزی انقلاب اسلامی روی خوجه ها گذاشت این بود که بسیاری از جوان‌های آنها را به حرکت آورد. انقلاب اسلامی ایران خودش یک موجی از گرایش به اسلام و گرایش به تشیع را در کشورهای مختلف آفریقایی باعث شد. خوجه‌ها هم دیگر آرام آرام تحت‌تأثیر قرار گرفتند و سیاه‌پوستان را به مساجدشان راه می‌دادند و کار تبلیغی برای آنها می‌کردند. باز در این مرحله هنوز خوجه‌ها سیاه‌پوستان را برای غذا راه نمی‌دادند. مثلا مراسم عزاداری امام حسین که داشتند، در زمان خوردن غذا سیاه‌پوستان را بیرون می‌کردند و فقط خودشان غذا می‌خوردند. متأسفانه این مراحل را هم شاهد بودیم که البته در دوره‌های بعدی به سیاه پوستان برای خوردن غذا هم اجازه داده شد در مسجد حضور داشته باشند.در کشورهای شرق افریقا نیز با زحمات علامه سید سعید اختر رضوی شیعیان زیادی به وجود آمدند و میلیون‌ها نفر در این مناطق شیعه شدند. در غرب افریقا هم باز به همین ترتیب تحت تأثیر قیام انقلاب اسلامی ایران گرایش زیادی به سمت تشیع ایجاد شد. به طور مشخص در کشور نیجریه تقریبا می‌شود گفت که شیعه وجود نداشت. منظور شیعه بومی است نه شیعه مهاجر. اما با فعالیتی که شیخ ابراهیم زکزکی و گروه او انجام دادند الان جمعیت شیعه در کشور نیجریه نزدیک به ده میلیون نفر تخمین زده می‌شود.کشوری که هیچ شیعه نداشته در عرض این سی سال به ده میلیون برسد این رقم واقعا رقم فوق‌العاده بالایی است. آنها مراسم‌هایی در سراسر نیجریه برگزار می‌کنند که عکس امام و رهبری هم در آن مراسمات وجود دارد. البته سختی هم زیاد کشیدند. حکومت بالاخره مسیحی است و با هر نوع اسلام‌گرایی به خصوص اسلام‌گرایی از نوع ایران مخالف است. در نیجریه حکومت کاملا امریکایی صهیونیستی است و طبیعتا با این گونه جریان مخالف است.در آفریقای سیاه مسلمان گرایش صوفی دارند همین گرایش صوفیانه‌شان سبب می‌شود که محبت اهل بیت و عشق اهل بیت را داشته باشند در همان اشعار صوفیانه خودشان اسامی اهل بیت را نام می‌برند. در کنار شیوخ و قطب‌های خودشان اسامی چهارده معصوم را هم می برند و اظهار علاقه می‌کنند. همین هم زمینه‌ای شده بود برای اینکه به سمت تشیع گرایش پیدا کنند اما نیاز به یک جرقه وجود داشت. جرقه این ماجرا پیروزی انقلاب اسلامی ایران بود. انقلاب یک سری انرژی‌های نهفته‌ای که در آنجا وجود داشت را آزاد کرد.خود لبنانی‌ها به من می‌گفتند که ما به خیلی از کشورهای افریقا اهمیت نمی‌دادیم که بخواهیم کار تبلیغاتی شیعی انجام بدهیم. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تحت تأثیر انقلاب اسلامی ایران ما هم کار تبلیغی و ساختن مسجد و حسنیه را آغاز کردیم و از افراد دعوت نمودیم. به نوعی انرژی‌هایی از این حیث آزاد شد و جمع زیادی هم به قم آمدند، تحصیل کردند و برگشتند. یک زمان گفته می‌شد شاید چند نفر بیشتر در کل آفریقا شیعه نداشته باشیم الان می‌شود گفت که آمار شیعیان شاید در کل آفریقا به قریب ۴۰ یا ۵۰ میلیون اعم از بومی و غیربومی هم برسد که واقعا رقم محیرالعقولی است.بنده این حرف را قبلا هم عرض می‌کردم ما منطقه‌ای از مناطق کره زمین را نداریم که شیعه در آنجا نباشد نداریم شما نمی‌توانید پیدا کنید این را با تجربه و با شناخت میدانی عرض می‌کنم.شما اگر چشم‌هایتان را ببندید و بر هر نقطه از نقشه کره زمین دست بگذارید اگر دست شما روی قسمت آبی‌رنگ که دریاهاست، قرار نگرفته باشد حتما آنجا مراسم امام حسین برگزار می‌شود. فرقی نمی‌کند کجای کره زمین، هرجایی از کره زمین شما در نظر بگیرید مراسم امام حسین در دهه محرم برگزار می شود.شیعیان افریقا در مناسک عزاداری و ابراز محبت به اهل بیت چطور هستند؟ مدل و آیین خاصی دارند؟ چون مسلمانان افریقایی عموما گرایشات صوفیانه دارند لذا از قبل محبت اهل بیت در آنها وجود داشته است. این ها با مراسم‌هایی نظیر مراسمی که مرتبط با توسل مرتبط با زیارت و مسائلی از این قبیل باشد انس داشتند، لذا خیلی راحت موضوع عزاداری برای امام حسین در این کشورها در میان بومیان افریقایی مسلمان پذیرفته شد و با این موضوع خیلی راحت کنار آمدند. سیاه‌پوستان افریقایی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی علی العموم شیعه نبودند، بعدا که شیعه شدند طبیعی است که مناسک و مراسم عزاداری را از ما یاد بگیرند.اینکه ما به دنبال یک مراسم خاص عاشورایی مانند ایران باشیم اینطور نیست. نمی‌خواهم بگویم که هیچ خصوصیت و تفاوتی وجود ندارد. بالاخره هر جایی یک تفاوت‌هایی هست اما اینکه مشخصا یک مراسم خاصی باشد که مثلا بگوییم این مراسم خاصی است که از ابداعات خود اینهاست، این را لااقل من مشاهده نکردم. علی العموم از ما یاد گرفته‌اند همین عزاداری، سینه زنی، روضه‌خوانی، اینگونه برنامه‌هایی که ما داشتیم را از ما فرا گرفتند و دارند اجرا می‌کنند. *در مورد مشکلات شیعیان افریقا از جمله مزاحمت های گروه های سلفی و  بوکوحرام توضیح بفرمایید.طبیعتا گسترش تشیع به نوعی مساوی است با گسترش نفوذ و قدرت معنوی جمهوری اسلامی ایران. این یک واقعیتی است که این وجود دارد. طبیعتا آن کسانی که با انقلاب اسلامی ایران مخالف باشند حتی اگر معنای شیعه را هم نفهمند، به خاطر اینکه بخواهند با جمهوری اسلامی ایران مقابله کنند با تشیع مقابله می‌کنند. لذا وهابیت به شکل جدی در آفریقا فعالیت می‌کند. تنها کارویژه‌ای که آنها برای خودشان تعریف کردند مقابله با شیعه است. قسمت مضحک قضیه آنجاست که اینها گاهی اوقات در مناطقی علیه شیعه فعالیت می‌کنند که اصلا شیعه وجود ندارد و خود همین تبلیغ اینها علیه شیعه، مردم را کنجکاو می‌کند و همین هم یک فرصت خوبی برای ما ایجاد کرده است.از سال ۲۰۱۱ یک دستور ویژه‌ به عربستان برای مقابله با ایران در آفریقا از سوی رئیس جمهور امریکا داده شد. عربستان بودجه بسیار سنگینی را از نوامبر ۲۰۱۱ در نظر گرفت که گروه‌های وهابی فراوانی را تجهیز کردند.حکومت‌های دست‌نشانده افریقایی نیز که مسیحی هستند برای اینکه بخواهند مسلمانان را محصور کنند و در تنگنا قرار بدهند گروه‌های اسلامی دروغینی را درست می‌کردند که آن گروه‌ها رفتارهای خشن و تندی انجام می‌دادند. لذا به این بهانه حکومت می توانست مسلمین را بیشتر محدود و محصور کند و جلوی فعالیت آنها را بگیرد. یکی از بارزترین‌ این گروه ها گروه بوکوحرام در نیجریه بود.در بسیاری از مناطق افریقا هنوز نظام قبیلگی حاکم است. افراد یک قبیله همدیگر را خیلی خوب می‌شناسند. در مورد بوکوحرام هم اهل تسنن و هم اهل تشیع می‌گفتند ما اینها را نمی‌شناسیم. یعنی انگار گروهی از سربازان ارتش هستند که اینها بی خودی این لباس‌ها را به تن می‌کنند و بمب‌گذاری می‌کنند و بعد هم به نام مسلمین تمام می‌شود. یعنی اتفاق نظر وجود داشت که حکومت مسیحی برای بدنام کردن مسلمین این کار انجام می‌دهد و گروه بوکو حرام را راه‌اندازی کرده است.*معنای بوکوحرام چیست؟ به تحصیلات جدید غربی بوکو گفته می شود. تحصیلات غربی در مقابل تحصیلات سنتی که همان تحصیلات اسلامی بود قرار گرفت. لذا تحصیلات جدید یعنی تحصیلات مسیحی یعنی تحصیلات غیراسلامی و بلکه ضد اسلامی. طبیعتا آن زمان شیوخ اعلام کردند که بوکو حرام. یعنی تعلیمات جدید غربی که مقابل تحصیلات سنتی اسلامی آنها قرار می‌گیرد حرام است. اینها در دوره جدید از این عنوانی که در نگاه مردم یک بار ارزشی داشت سواستفاده کردند.کار بوکوحرام چیست؟ مخالفت با استعمارگران، غربیان، مسیحی‌ها اما چه کسانی را می‌کشد؟ مسلمانان را می‌کشد. این گروه به جای اینکه مراکز غربی‌ها، مراکز اسرائیل، امریکا و… را بمب‌گذاری کند به جان مسلمانان افتاده اند. یعنی مسلمانان هم اینجا کشته می‌دهند و هم بدنام می‌شوند. هم آسیب می‌بینند و هم بدنام می‌شوند. یعنی همان کسانی که مظلومند به نام ظالم معرفی می‌شوند.حکومت مرکزی احساس کرد از صوفی‌گرایی مردم نیجریه خطری برای حکومت ایجاد نمی‌شود. افراد صوفی بیشتر یک حلقه ذکر دارند که دور هم جمع شوند با همدیگر یک ذکری را بگویند و حرکتی نمی‌کنند. ولی تنها گروهی که می‌تواند حرکت کند شیعیان هستند آن هم یک گروه منسجم قوی با ساختار مدیریتی بسیار خوب در کل نیجریه که تمام مراسم‌هایشان به عکس امام و رهبری برگزار می‌شود و خودشان را مقلد آیت الله خامنه‌ای می‌دانند. من حتی مصاحبه‌هایی را از برخی شخصیت‌های نیجریه می‌دیدم که می‌گفتند بزرگترین خطر برای نیجریه شیعه و ابراهیم زکزکی است! حالا بوکوحرام را درست کردند تا بتوانند از این طریق چهره اسلام را تخریب کنند. برای اینکه بگویند شیعیان هم مثل بوکوحرامی ها هستند. اما شما ببینید در همین عاشورای امسال چقدر از شیعیان را کشتند. در مراسم عاشورا سه پسر ابراهیم زکزکی در این مراسم کشته شدند.*به مشکلاتی که در آفریقا وجود دارد اشاره فرمودید. یک بخشی از این مشکلات هم معطوف به این است که شیعیان آفریقا به لحاظ مادی خیلی فقیر هستند و جمهوری اسلامی مجبور است که خیلی به اینها کمک کند. آیا این حرف درست است؟ خود قاره آفریقا یکی از ثروتمند‌ترین مناطق دنیاست. مراکز الماس، طلا و امکانات دیگر در این کشورها وجود دارد. واقعیت این است مردم بومی کمتر از این ثروت بهره‌مند هستند و بیشتر غربی‌ها این ثروت ها را به تاراج می برند. شدیدتر از فقر شدیدی که از آفریقا در ذهن ما وجود دارد، در آنجا قابل مشاهده است اما این امر شامل همه مناطق نیست. سطح زندگی بعضی از مناطق بسیار سطح زندگی بالایی است.نکته بعدی این است که ما برای گسترش تشیع لازم نیست که در آنجا پول توزیع کنیم. گاهی اوقات می‌شود یک کار اقتصادی در آن کشور انجام داد اما آن کار اقتصادی به دلیل موفق بودن کارکردهای فرهنگی نیز خواهد داشت. این مسئله را شخصا مشاهده کردم که مثلا جهاد سازندگی ایران کارخانه‌ای را در آنجا راه‌اندازی کرده است و جمع زیادی از مردم در آن کارخانه مشغول کار شدند. همین که این افراد حقوق ماهیانه خود را از امکانی که ایران برای آنها فراهم کرده می دانند، بهترین تبلیغ برای جمهوری اسلامی ایران برای اسلام و برای تشیع است.ما می‌توانیم در افریقا هم به لحاظ اقتصادی بهره‌مند شویم و هم اهداف فرهنگی خودمان را دنبال کنیم. ما اگر یک نگاه منطقی و درست به آفریقا داشته باشیم افریقا می‌تواند منبع بهره‌مندی اقتصادی ما باشد در عین حال اهداف فرهنگی خودمان را دنبال کنیم.*در رابطه با فعالیت‌های جمهوری اسلامی در این کشورها توضیح بفرمایید. به نظر می‌رسد که رایزن های فرهنگی جمهوری اسلامی در این کشورها خیلی فعالیتشان معطوف به فعالیت مذهبی نباشد و صرفا یک سری فعالیت‌های فرهنگی را پیگیری نمایند. علت این موضوع چیست؟ جمهوری اسلامی ایران در مجموع ۹ رایزنی فرهنگی در قاره آفریقا دارد. به خصوص در این سال‌ها مراکز جامعه‌المصطفی در کشورهای مختلف آفریقایی تأسیس شدند که حدود ۱۸ مرکز جامعه‌المصطفی در کشورهای مختلف آفریقایی داریم. رایزنی‌های فرهنگی نماینده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت علوم و همچنین فرهنگستان زبان فارسی هستند. رایزنی فرهنگی در واقع شکل کوچک‌شده‌ای از چند وزارتخانه ما در داخل کشور است.عمده کارهای رایزنی فرهنگی را کارهای فرهنگی و هنری و ارتباطات علمی و دانشگاهی تشکیل می‌دهد. طبعا در سکولارترین تعریف‌ها هم که از فرهنگ وجود دارد، دین بخشی از فرهنگ است یعنی حتی اگر ما با یک تعریف سکولار هم به فرهنگ نگاه کنیم اگر قصد و هدف مرکزی گسترش فرهنگ باشد، یک بخشی از کار آنها هم باید کار دینی و مذهبی باشد.از این لحاظ یک رایزن فرهنگی موظف است که به کارهای دینی و اسلامی هم بپردازد و این کار را هم رایزن های‌ فرهنگی معمولا انجام می‌دهد اما این با شکل مطلوبی که از رایزنی جمهوری اسلامی ایران انتظار می‌رود طبیعتا فاصله بسیار زیادی دارد. یعنی متأسفانه مشاهده می‌شودکه اگر رایزن فرهنگی خودش علایق آنچنانی به این گونه کارها نداشته باشد یا مانعی از جانب سفرای ما در کشورهای مختلف برای او ایجاد شود که مثلا سفیر بگوید لزومی ندارد شما اینجا کار فرهنگی انجام دهید طبیعتا اساسا به سمت اینگونه فعالیت‌ها نمی‌رود. در مقابل اگر رایزن فرهنگی خودش یک روحانی باشد یا روحیه دینی قوی‌‌تری داشته باشد طبعا فعالیت‌های تبلیغی و مذهبی خیلی بیشتر و بهتر انجام می شود.ما در بعضی از کشورها حدود سی سال است که رایزن فرهنگی داریم اما این رایزنی فرهنگی ما حتی یک نفر به شمار مسلمانان و یا شیعیان آن کشور اضافه نکرده است. شاید شما بگویید اولا و بالذات کار رایزن فرهنگی این نبوده که شمار شیعیان مسلمان را زیاد کند، ما هم این را نمی‌گوییم، اما اگر به درستی فرهنگ اسلام و تشیع را معرفی کنیم به شکل طبیعی این اتفاق خواهد ‌افتاد.یکی از بزرگان فعالیت در این حوزه می‌فرمودند که حالا فرض کنید ما در همه کشورهای امریکای لاتین رایزنی فرهنگی داشته باشیم و بعد به همه مردمان امریکا لاتین پختن قورمه‌سبزی یاد بدهیم. همه آنها قورمه سبزی بخورند و لباس ایرانی بپوشند، به تعبیر ایشان ثم ماذا؟ بعد از آن چه؟ چه ثمری دارد؟ شما اگر بیانات رهبری در دیدار با رایزن‌های فرهنگی و دستورالعملی که ایشان می‌دهند را بررسی کنید، می بینید که با وضعیت مطلوب فاصله زیادی وجود دارد. ایشان می فرمایند کار اصلی رایزنی فرهنگی معرفی فرهنگ ناب شیعی در دنیاست.اما حضور جامعه‌المصطفی خیلی باعث خیر شده هم حضورش در منطقه باعث گسترش تشیع شده و هم این که باعث شده کسانی بیایند و در ایران تحصیل کنند و اینها خودشان باعث گسترش تشیع هستند. در بعضی از کشورها اصلا ما سفارت‌خانه و رایزن فرهنگی نداریم ولی جامعه‌المصطفی داریم که توانسته‌ است عده‌ای را به سمت اسلام و تشیع جذب کند.*آینده شیعیان آفریقا را چطور ارزیابی می‌کنید؟ اگر در حوزه تبلیغ دین همین مسیری که تا الان طی شده که مسیر بسیار پر فراز و نشیبی بوده و اشکالات و ضعف‌های فراوانی هم داشته، ادامه پیدا کند تشیع می‌تواند مذهب اول مسلمانان قاره آفریقا باشد. اگر ما این حرکت را بهبود ببخشیم و نقایص آن را برطرف کنیم سیر ما بسیار سریع‌تر و قوی‌تر خواهد بود.نکته مهم شناخت صحیح و میدانی از منطقه است نکته دوم هم این است که ما افریقا را یک کشور فرض نکنیم. الان در مصاحبه ما از افریقا به عنوان یک کشور صحبت شد، اما کشور به کشور آفریقا شرایط خاص خودش را هم دارد.منبع: بیرق









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 231]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن