تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 11 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):چه بسیارند دانشمندانی که جهلشان آنها را کشته در حالی که علمشان با آنهاست، اما به حالش...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819979534




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

رساله ي الهيات عرفاني ديونيسيوس آريوپاغي (1)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
رساله ي الهيات عرفاني ديونيسيوس آريوپاغي (1)
رساله ي الهيات عرفاني ديونيسيوس آريوپاغي (1)   نويسنده: سيد لطف الله جلالي•   چكيده   ديونيسيوس آريوپاغي، شخصيت برجسته ي كتاب مقدس است و اعتقاد بر اين است كه وي از ياران و صحابيان رسولان و از قديسان، و در اوايل قرن دوم ميلادي بوده است. اما شهرت وي نه فقط به دليل شخصيت كتاب مقدسي او، بلكه به دليل مجموعه رساله ها و نگاشته هايي است كه در سال 533 در شورايي در قسطنطنيه به وي نسبت داده شده است. آريوپاغي مجعول داراي آثار بسياري بوده كه بيشتر آنها از ميان رفته و تنها چهار رساله و تعدادي نامه از وي باقي مانده است. يكي از رساله ها رساله ي الاهيات عرفاني است كه معرف الاهيات عرفاني در مسيحيت است. درون مايه ي اصلي رساله ي الاهيات عرفاني، الاهيات سلبي است و بر تعالي و فراباشندگي خداوند تأكيد دارد و اين تعالي را بر حسب مفاهيمي چون تحير و غيب شرح مي دهد و در عين حال كه بر امكان اتحاد انسان با خدا و پيوستن به او و تجربه ي عرفاني تأكيد مي ورزد. يعني مقام خدايي را مقام غيب مطلق يم داند كه در آن انديشه ي انسان را به هيچ نحوي، راه نيست و عقل و انديشه ي انسان، دچار حيرت مي شود. هر چند انسان مجرب و طي طريق كرده، از راه تطهير نفس، به همان مقام نيز مي تواند راه يابد و به تعبير آريوپاغي، مي تواند در آن غوطه ور شود و با او كه بالكل غير قابل شناخت و در «مقام غيب مطلق» است، متحد مي شود. كليد واژه ها: ديونيسيوس آريوپاغي، الاهيات عرفاني، الاهيات سلبي، غيب و تحير. عرفان، موضوعي با فهم دشوار است و نمي توان به آساني براي آن تعريفي ارائه كرد. بي ترديد، اين فهم دشوار و تعريف گريزي، از ماهيت و محتواي عرفان ناشي مي شود كه از مبنا با فهم عقلي و قوه ي ناطقه ي انسان ارتباطي ندارد، بلكه به حيطه ي ديگري از معرفت انسان به نام «شهود قلبي» مربوط مي شود. بنابراين، با توجه به اينکه از يک سو تعريف و فهم با قوه ي عاقله و ناطقه ي انسان سرو کار دارد و از طريق ساختن مفاهيم انجام مي شود و از سوي ديگر، عرفان از نوع شناخت قلبي و كشفي است، نمي توان تعريفي دقيق از عرفان ارائه كرد، يادست كم ارائه چنين تعريفي كاري دشوار خواهد بود. اين دشواري هنگامي فزوني مي يابد كه عرفان در حيطه ي ديني همچون مسيحيت به كار گرفته شود كه از اساس، به آموزه هايي نامفهوم يا دست كم دشوار فهمي چون تثليث، تجسد و... آميخته است و به گريز از فهم و تبيين عقلي ميل بيشتري دارد. بنابراين، بدون اينكه بخواهيم تعريفي هر چند با تسامح از عرفان، يا به طور خاص از عرفان مسيحي ارائه دهيم، به اين نكته مي پردازيم كه يكي از گرايش هاي مهم در الاهيات مسيحي، «الاهيات عرفاني» است. از ديدگاه مسيحي، الاهيات و عرفان در مسيحيت، از اساس يكي است و نمي توان ميان آنها تمايزي جدي برقرار كرد.(1) الاهيات عرفاني مسيحي، به بررسي تجارب و حالات ويژه ي نفس مي پردازد كه انسان حتي با كمک متعارف و عادي فيض الهي نيز نمي تواند آنها را به وجود آورد و به آنها دست يابد. موضوع هاي الاهيات عرفاني، عبارتند از: اشكال خارق العاده ي نيايش، اشكال متعالي مراقبه، مكاشفات خاص، رؤيت هاي قلبي و اتحاد برآمده از اين امور ميان خدا و نفس كه به «اتحاد عرفاني» مشهور است. در حقيقت، الاهيات عرفاني مسيحي، معرفت به تمام امور نامتعارف در ارتباط ميان خدا و انسان است. محتواي الاهيات عرفاني، هم نظري و اعتقادي است و هم مبتني بر تجربه؛ از يک سو به ثبت و ضبط تجارب كساني مي پردازد كه به مقامات عرفاني راه يافته اند و از سوي ديگر، قواعدي را بر پايه ي اعتبار و حجيت كتاب مقدس و آموزه هاي آباي كليسا و عارفان برجسته، براي راهنمايي آنان تنظيم مي كند. مهم ترين موضوع هايي كه در بعد اعتقادي و نظري الاهيات عرفاني مورد توجه است، عبارتند از : خدا، صفات خدا، تثليث، تجسد، اسرار مقدس زندگي مسيح، حضور مسيح در مراسم عشاي رباني، جايگاه ماوراي طبيعي مسيح، آفريدگان خدا، به ويژه فرشتگان، قديسان و كليسا؛ اما مهم ترين موضوعي كه در بعد عملي و تجربي آن مطرح است، مطالعه ي فرايندهاي تزكيه نفس است كه از طريق آن، نفس بايد به اتحاد عرفاني دست يابد.(2) ديونيسيوس آريوپاغي   هر چند درون مايه هاي عرفاني، در عهد جديد، به ويژه در انجيل يوحنا و رساله هاي پولس وجود دارد و در قرون اوليه ي ميلادي، عارفاني چون سنت آگوستين ظهور كرده اند (3)، الاهيات عرفاني مسيحي، با همين عنوان، به طور رسمي از ديونيسيوس آريوپاغي مجعول (4) آغاز مي شود كه اين نوشتار به معرفي يكي از رساله هاي او مي پردازد. ديونيسيوس آريوپاغي، در اصل شخصي از اهالي آتن و منسوب به مكاني به نام آريوپاغوس (5) است كه پولس در سفر به آتن به آنجا رفت و به موعظه و دعوت به مسيحيت پرداخت. ديونيسيوس آريوپاغي، يكي از چند نفري است كه به دنبال اين دعوت، مسيحيت را پذيرفت.(6) از آن پس، ديونيسيوس آريوپاغي به شخصيت برجسته ي كتاب مقدس تبديل شد. اعتقاد بر اين است كه وي از ياران و صحابيان رسولان و از قديسان، و در اوايل قرن دوم ميلادي، نخستين اسقف آتن بوده است.(7) ليكن، شهرت ديونيسيوس آريوپاغي، نه فقط به دليل شخصيت كتاب مقدسي او، بلكه به دليل مجموعه رساله ها و نگاشته هايي است كه در سال 533 ميلادي در شورايي در قسطنطنيه به وجود آمد و نام ديونيسيوس آرپاغي را بر خود داشتند. اين رساله ها، ديدگاه «يک ذاتي بودن مسيح» (8) را تأييد مي كرد و در آن شورا، از سوي فرقه ي «سِورِيان» (9) كه طرفدار آن ديدگاه بود، ارائه شد. در آن شورا، اصالت اين رساله ها دچار ترديد شد؛ اما به زودي به مثابه ي رساله هايي رسولي و راست آيين در كليساي شرق و غرب، پذيرفته شد (10) و تا دوره ي رنسانس، مسيحيان اين رساله ها را متعلق به همان ديونيسيوس آريوپاغي آتني مي دانستند؛ اما در عصر رنسانس، دو محقق به نام هاي لورنزو والا(11) و آراسموس (12)، اعتبار واصالت مدعي رسولي اين رساله ها را پرسش مواجه كردند و سرانجام، در سال 1895 ميلادي، دو محقق به نام جوزف اشتيگلماير(13) و هوگو كوخ (14)، ادعاي انتساب به رسولان و نگارش اين رساله ها توسط آريوپاغي اصيل را باطل كردند. همچنين آنها اثبات كردند كه پيكره ي اصلي اين رساله ها برافكار و انديشه هاي پروكليوس (15) (411-485م)، فيلسوف نوافلاطوني قرن پنجم مبتني، و از آنها متأثر است. بر اين اساس، چنان تخمين زده شد كه اين آثار در اواخر قرن پنجم يا اوايل قرن ششم، يعني درست در آستانه ي شوراي قسطنطنيه در سال 533 ميلادي، نگارش يافته و در آن شورا عرضه شده اند. از اين روي، محققان بسيار فراوان كوشيده اند تا نويسنده ي اصلي اين رساله ها را شناسايي كنند؛ اما اين تلاش ها هنوز به نتيجه نرسيده، ونويسنده ي اصلي در زير نقاب نام معتبر ديونيسيوس آريوپاغي پنهان مانده است. هر چند تخمين هايي وجود دارد مبني بر اينكه يک راهب سوري آنها را تأليف كرده باشد (16) و نويسنده، به احتمال شاگرد پروكليوس يا شاگرد جانشين دوم پروكليوس، داماسيوس (17) بوده است.(18) از اينجاست كه او را ديونيسيوس آريوپاغي مجعول مي خوانند تا از ديونيسيوس آريوپاغي اصلي باز شناخته شود. اما اينكه چرا نويسنده ي اصلي، به جاي نام خود، نام ديونيسيوس آريوپاغي را بر اين رساله ها نهاده است، مكنتاش احتمال مي دهد اين امر به علت تواضع راهبانه ي نويسنده بوده است تا گمنام باقي بماند و به جاي آن، نام يک قديس را زنده كرده باشد (19)؛ اما اين احتمال نيز وجود دارد كه نويسنده براي اينكه خودش شخص خوش نامي نبوده است، از نام يک قديس استفاده كرده تا بيشتر اثر گذار باشد. با اين حال، اثرگذاري اين آثار تنها به استناد آنها به آريوپاغي نيست، بلكه تا حد بسياري به دليل ارزش ذاتي و محتوايي آنهاست كه نوعي الاهيات ويژه ارائه مي كنند و چنانكه خواهيم ديد، اين نوع الاهيات در تاريخ الاهيات مسيحي اثر گذار بوده است. در هر حال، نويسنده تأكيد دارد تا خود را همان آريوپاغي اصلي معرفي كند و حتي در رساله ها و نامه هاي خود، از اشخاصي نام برد كه در عصر رسولان وجود داشته وحتي برخي از نامه هاي او خطاب به رسولان است.(20)چ پي نوشت ها :   • دانش آموخته حوزه و دانشجوي دکتري اديان و عرفان مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني قدس سره. 1.Mclntosh, A. Mark, Mystical Theology, p. 39. 2.see Poulain, Augustin, "Mystical Theology" in The Catholic Encyclopedia,Vol.14, New York: Robert Appleton Company, 1912. at: http://www.newadvent.org/cathen/ 14621a.htm>. 3.رک. اولين اندرهيل، عارفان مسيحي، ص 40 به بعد . 4.Pseudo-Dionysius the Areopagite. 5.Areopagus. 6.ليكن چند نفر بدو پيوسته ايمان آوردند كه از جمله ي ايشان ديونيسيوس آريوپاغي بود و زني كه دامرس نام داشت و بعضي ديگر با ايشان (اعمال رسولان 17 :34). براي آشنايي بيشتر با آريوپاغي اصلي، رک. Rev. John Parker, The Celestial and Ecclesiastical Hierarchy, introduction,p.1-14. 7.See Rufus M. Jones, Studies in Mystical Religion p.98:"Dionysius the Areopagite" in Britannica Encyclopedia of World Religions, p. 296. 8.monophysite. 9.Severians. 10.Rufus M. Jones, Ibid. 11.Lorenzo Valla. 12.Erasmus. 13. Joseph Stiglmayr. 14.Hugo Koch. 15.Proclus. 16. See Donald F. Duclow, "Dionysius the Areopagit", in Lindasy Jones(ed.) Thomson Gale Encyclopedia of Religion, vol. 4, p. 2355; "Dionysius the Areopagite" in Britannica Encyclopedia of Worldreligions, p. 296. توني لين، تاريخ تفكر مسيحي، ترجمه ي روبرت آسريان، ص 112. 17. Damascius. 18. Rufas M. Jones, Ibid, p. 100. 19. Mclntosh, A. Mark, Ibid, p. 45. 20. Rev. John Parker, M.A., The Works of Dionysius The Areopagite: Part I. Divine Names, Mystic Theology, Letters, &c, p. 141-182.   منبع:فصلنامه علمي - تخصصي معرفت اديان شماره 1 ادامه دارد... /ج  
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 568]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن