واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: اسلام «صلح كل» نظري را نميپذيرد
يكي از ابعاد مدرنيته، رفرميزم مذهبي و جنبش ضد كليساي كاتوليك رومي دانسته شده است.
نویسنده : تنظيم: علي كاكادزفولي

يكي از ابعاد مدرنيته، رفرميزم مذهبي و جنبش ضد كليساي كاتوليك رومي دانسته شده است. اختلافات اصلي بر سر اعتراض به تشريفات دعا، سلسله مراتب كليسا، اتوريته پاپ، اعترافات، خريد و فروش گناهان و بهشت و جهنم، تجرد كشيشها، چگونگي تفسير آيين عشاء رباني، فساد مالي و اخلاقي درون كليسا، غسل تعميد كودكان، ترجمه انجيل و حق قرائت فردي آن و «خودكشيشي»، خشونتهاي مذهبي، تثليث، گناه نخستين، شمائل مذهبي، ميوه ممنوعه و... بوده است كه به انشعابات گوناگون مسيحي منجر شد. ما اين بُعد از مدرنيته را چگونه ميبينيم؟! تقابل اسلام با زهد كليسايي اسلام در اين خصوص، بدون ترك آخرت و زهد و تقوا و اخلاق و بدون تشويق به دنياپرستي، دعوت به اصلاح امور دنيا ميكند. اولاً در اسلام، طبقه اجتماعي و كاستهايي به نام «روحاني» يا «كشيش» نداريم و مسجد بر خلاف كليسا، يك نهاد به مفهوم جامعهشناسي آن نيست و در آن، تشريفات و سلسله مراتب و اتوريتههاي اسرارآميز، وجود ندارد. تنها اتوريته و مرجعيت معتبر، اتوريته «علم» و «تقوا» است و علماي دين، نه طبقه خاصياند و نه درگير تشريفات ويژهاي. هركس ميتواند بدون هيچ تشريفات به مدارس ديني رفته و عاليترين مراتب علمي و اخلاقي را طي كند. گرچه در جامعه، گاه تشريفات مذهبي و القاب اجتماعي در اين باب، پديد ميآيد اما متن اسلام، هيچ قيد و بندي دراينخصوص ندارد، نه شرط لباس، نه شرط طبقه، نهشرط مليت و جنسيت. عاليترين مقامات ديني بايد بالاترين صلاحيتهاي علمي و اخلاقي و سادهترين زندگيها را داشته باشند و متواضع، مردمدوست، سادهزيست، مهربان و شجاع و پاسخگوي سؤالات عقيدتي، اخلاقي و عملي مردم باشند، هيچ امتياز مالي يا دنيوي بيشتري نداشته باشند بلكه بايد در كنار محرومان، درصدد گسترش عدالت اجتماعي و اخلاق انساني باشند. دعا و توبه، هيچ تشريفات خاصي و نياز به وساطت روحانيون ندارد. به طور فردي يا دستهجمعي ميتوان توبه كرد و اعتراف به گناه نزد ديگران و از جمله روحانيون، جايز نيست. اين اعتراف تنها بايد در محضر خداوند و صادقانه صورت گيرد. دعا و قرآن را با صداي خوش خواندن، بهتر است اما نبايد تكيه بر صوت و صورت شود و محتواي كلمات، تحتالشعاع لحن و صدا قرار گيرد. نماز و دعا و تلاوت كتاب مقدس اسلام همراه با موزيك و جاذبههاي فرعي كه به جاي عقل و قلب، گوشها را بنوازد، نبايد انجام شود. بهشت و جهنم مسلمانان در دست روحانيون و قابل خريد و فروش و معامله نيست و هركس با اعمال، عقايد و اخلاق خود، بهشت يا جهنم خويش را ميسازد. آمرزش خداوند در دسترس همه است و ميتوان خود را با توبه و عمل صالح و نماز و روزه و كفاره جبران خطايا و خدمت به مردم، تطهير كرد و به سوي خدا بازگشت. البته در كليه اين مراحل، نقش تعليم و تربيت از سوي علماي دين، طبق اصل عقلايي «رجوع به عالمِ» انكار نميشود و در مسائل تخصصي، نظر علما، بر مردم، حجت است چنانكه در پزشكي و ساير علوم چنين است. علماي دين ميتوانند ازدواج كنند و از مزاياي مشروع زندگي بهره ببرند اما از لحاظ مالي و اخلاقي بايد از بقيه مردم سالمتر، سادهتر و پاكتر باشند و وظايفي بيش از ديگران دارند. گرچه ما مسائلي چون تثليث، عشاء رباني، غسل تعميد و شمائل مذهبي نداشتهايم تا در آن اختلاف كنيم اما البته موضوعات ديگري براي اختلاف نظر در جهان اسلام وجود داشتهاند كه از نوع ديگري بودهاند مثلاً بزرگترين انشعاب در جهان اسلام، انشعاب بر سر مسئله «دين و دولت» و «عدالت» بوده است. اما در باب روش گفتوگو و حفظ وحدت در عين اختلاف، دستورالعملهاي مهمي داريم. ما همه بشريت را بندگان خدا و خواهران و برادران خود ميدانيم اما به خصوص خداپرستاني چون مسيحيان را اعضاي نزديكتر به خود در خانواده اديان ابراهيمي ميشماريم. نوح (ع) و ابراهيم (ع) و موسي (ع) و عيسي (ع) را انسانهاي برگزيده و پيامبران بزرگ خدا ميدانيم و آنان را چون پيامبر اسلام (ص)، دوست ميداريم و به آنان عشق ميورزيم. حقيقت واحد پيامبران الهي و پرهيز از پلوراليسم ما معتقديم كه همه پيامبران الهي از يك حقيقت، خبر داده و به يك سو فراخواندهاند و در عين حال، معتقديم كه بخشهايي از تعاليم پيامبران پيشين به تدريج، تحريف و تغيير داده شده است و پيامبر اسلام، كه پيامي جز پيام موسيبن عمران (ع) و عيسي بن مريم (ع) ندارد، كاملترين و دقيقترين و آخرين تقرير از پيام الهي را به بشريت، عرضه كرده است بنابراين خود را مسيحي واقعي و يهودي حقيقي ميدانيم. ما حق نداريم خون يكديگر را بريزيم و حتي خون مشركين اگر با اسلام، درگير نشوند و هجوم نياورند، محترم است. ما بدون پذيرش شكاكيت و نسبيت و بدون ترديد درباره حقانيت و جامعيت اسلام، معتقد به مدارا و تسامح با پيروان ساير اديان و مذاهب هستيم. ميان هدايت و گمراهي، فرق قائليم و «حق و باطل» را قابل تشخيص از يكديگر ميدانيم و معتقد به تحريف اسلام جهت رسيدن به نوعي «صلح كل» نظري نيستيم و همه مكاتب را بر حق و مساوي نميدانيم زيرا در غير اين صورت بايد عقايد متناقض را درست بدانيم يا مفهوم دين را تغيير دهيم. ما در حقانيت قرآن، ترديدي نميكنيم و نميتوانيم همزمان، به درست بودن آنچه مخالف با قرآن باشد، نيز معتقد باشيم اما معتقد به مدارا و گفتوگو با ساير اديان و مذاهب هستيم و خشونت عليه آنان را جايز نميدانيم مگر آن كه مورد حمله و خشونت، قرار گيريم و «نجات» را منحصر به مسلمين نميدانيم. ما اولاً معتقد نيستيم كه همه مسلمانان، بهشتياند زيرا شرط بهشتي شدن، ايمان و عمل صالح و تقوا است نه تولد در خانواده مسلمان. قرنهاست كه مسيحيان، يهوديان، زرتشتيان و پيروان اديان ديگري در جهان اسلام در امنيت كامل زيستهاند و حكومت اسلامي، موظف به تأمين امنيت، حقوق و آسايش آنان است. در «حكومت اسلامي نمونه» يعني حكومتپيامبر (ص) و علي (ع)، صدها نمونه از اين دست آمده و قرآن كريم نيز در اين باب سفارشات اكيد كرده است. علي (ع) در حكومت خويش روزي در كنار خيابان پيرمرد كوري را ديد كه گدايي ميكند. پرسيد: «اين چه وضعي است؟! در جامعه اسلامي گدايي، مفهوم ندارد.» گفتند: او مسيحي است. فرمود: «باشد. ولي زير سايه حكومت اسلامي زندگي ميكند. تا او جوان بود و در اين جامعه، كار ميكرد نگفتيد كه مسيحي است، حال كه از پا افتاده است چنين ميگوييد؟!» سپس فرمود تا او را از بيتالمال تا آخر عمر، بيمه و تأمين كردند. نيز وقتي شنيد كه نيروهاي شورشي به ظاهر مسلمان به روستايي حمله كرده و به دختر يهودي توهين نموده و دستبند او را با خشونت دزديدهاند برآشفت و فرمود اگر از غم اين جسارت بميريم، شايسته است زيرا آن دختر يهودي كمك خواسته و ما نبوديم كه كمكش كنيم. يا وقتي شنيد كه مسلماني در معامله زمين، يك شهروند مسيحي را فريب داده است با او برخورد شديد كرد و فرمود كه سود و ضرر او سود و ضرر ماست و بايد از او عذرخواهي و جبران كني. او در دوران خلافت و رهبري خود، به طور ناشناس همسفر يهودي بود و پس از خداحافظي، مقداري از راه را همچنان آن يهودي را بدرقه كرد. يهودي پرسيد: مگر راه شما از آن طرف نيست. فرمود: چرا. ولي در دين ما به كوچكترين بهانه، دوستي و برادري تقويت ميشود و انسانها بر گردن ما حقوقي پيدا ميكنند. من به خاطر حق همسفري، مقداري تو را بدرقه ميكنم.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۲ تير ۱۳۹۴ - ۱۳:۰۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 383]