تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 23 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع): بهشتى‏ها چهار نشانه دارند: روى گشاده، زبان نرم، دل مهربان و دستِ دهنده.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1852654225




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نزد عارف، رؤيت ظاهرى امام(ع) غايت و مقصود نيست‏


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: به مناسبت میلاد امام زمان(عج)؛
نزد عارف، رؤيت ظاهرى امام(ع) غايت و مقصود نيست‏

امام زمان


شناسهٔ خبر: 2763862 - چهارشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۴:۵۱
دین و اندیشه > اندیشمندان

اهل توحيد امام زمان (ع) را در همه نقاط على السويه مى ‏بينند و به هر جا نظر مى‏ كنند عكس رخ او را جلوه ‏گر مى ‏يابند و هر وجودى را در اين عالم ظهور حقيقت ولايت مى ‏دانند. به گزارش خبرنگار مهر، آیت الله سیدمحمدمحسن حسینی طهرانی (فرزند علامه طهرانی) در کتاب اسرار ملکوت در باب رویت ظاهر امام عصر(عجل الله تعالی فرجه) و لزوم معرفت حقیقی آن حضرت می نویسد: عارف در سخنانش مردم را متوجه اين حقيقت مى‏ كند و از ظاهر به سمت باطن و از احساس به سمت واقعيت و از جاذبه‏ هاى مادى به سمت جلوات ربوبى و انوار الهى هدايت مى ‏كند.ديدن ظاهرى امام(ع) در مكتب عارف و اهل توحيد راهى ندارد. او دعوت به باطن و ولايت امام مى ‏كند، و معرفت حقيقى امام(ع) نه شناسنامه ‏اى آن را تبليغ و ترويج مى ‏دهد. اين همه رواياتى كه دلالت بر زيارت ائمه(عليهم ‏السلام) با معرفت و شناخت حقيقى آنان است به چه مقام و موقعيتى هدايت مى‏ كنند و دلالت مى ‏نمايند؟ در اين رواياتى كه ميزان اجر و ثواب بر زيارت ائمه(عليهم ‏السلام) بر ميزان قرب و شناخت آنان مترتب شده است مگر غير از اين است كه ارزش زيارت امام براساس معرفت است؟ آيا بين زيارت‏ امام رضا(ع) كه در يك مرتبه با ثواب يك حج و يك عمره مقبوله برابرى مى ‏كند، و زيارت آن حضرت كه با ثواب هزار حج و عمره مقبوله برابرى مى ‏كند تفاوتى نيست؟ اگر هست در كجاست؟نگاه آلی و استقلالی داشتن نسبت به امام(ع) و آثار مترتب بر آنو لذا نظر اهل توحيد به آثارى همچون مسجد سهله و غيره نظر آلى است نه استقلالى. اهل توحيد امام زمان(ع) را در همه نقاط على السويه مى ‏بينند و به هر جا نظر مى‏ كنند عكس رخ او را جلوه ‏گر مى ‏يابند و هر وجودى را در اين عالم ظهور حقيقت ولايت مى ‏دانند. آنها هميشه با امام مؤانست و مؤالفت و قِران دارند، و مكان خاصى را براى آن حضرت قائل نمى ‏باشند و به دنبال جلوه خاصى از آن حضرت در زمان خاص و يا فضاى خاصى نيستند و اصلًا بدون معيت و اتحاد با آن حضرت يك لحظه از عمر خود را سپرى نمى ‏كنند.آنها نياز به مكان مخصوصى ندارند تا آن حضرت را زيارت كنند. زيارت آنها در مسجد سهله از باب ظهور جلوه خاص آن حضرت است نه براى ديدن او و از باب تيمن و تبرك آثار آن حضرت است و لذا ديگر شب چهارشنبه با ساير شبها و روزها براى آنها تفاوتى ندارد. آنها نيز به زيارت مسجد سهله مى ‏رفتند اما نه براى زيارت امام(ع) بلكه جهت تشرف به مكانى كه عنايت و نظر آن بزرگوار به آنجا معطوف شده است و اگر صد سال به آنجا بروند و حضرت را نبينند باز مى‏ روند و باز كسب فيض مى ‏كنند. آنها آنجا را منزل و مأواى محبوب مى ‏بينند و همچنان كه باطن آنها با آن حضرت معيت دارد، ظاهرشان را نيز متبرك به بركات ظاهرى آن حضرت مى‏ نمايند.داستان تهجد مرحوم حاج سيد احمد كربلائى در مسجد سهلهمرحوم والد، [یعنی علامه طهرانی] قدس الله سره در مقدمه كتاب «توحيد علمى و عينى» در احوالات عارف كامل و نادره دهر، حضرت حاج سيد احمد كربلائى چنين مى ‏نگارند: مرحوم آقاسيدجمال الدين [گلپایگانی] براى حقير نقل كردند كه: در ايام جوانى كه تحصيلات ايشان در اصفهان بوده است استاد و مربى اخلاقى ايشان، مرحوم آخوند كاشى و مرحوم جهانگيرخان قشقائى بوده‏ اند و چون به نجف اشرف مشرف مى ‏شوند استادشان مرحوم آقا سيد جواد بوده‏ است.و مى‏ فرمودند: او مردى سريع و پرمايه و پر محتوى بود و مى‏ گفت: اگر از عالم بالا به من اجازه دهند، در سر چهارراه ‏ها، چهارپايه مى‏ گذارم و بر روى آن مى ‏ايستم و مردم را به توحيد و عرفان خداوندى مى‏ خوانم و ديرى نپائيد كه به رحمت حق پيوست و من به مرحوم آيت الله و مربى اخلاقى، آقاى شيخ على محمد نجف آبادى رجوع كردم و از او دستور مى‏ گرفتم. مدتها از اين موضوع گذشت و من در تحت تعليم و تربيت او بودم؛ تا يك شب كه بر حسب معمول به مسجد سهله آمدم براى عبادت و عادت من اين بود كه به دستور استاد هر وقت شبها به مسجد سهله مى ‏رفتم، اولًا نماز مغرب و عشاء را به جاى مى ‏آوردم و سپس اعمال وارده در مقامات مسجد را انجام مى ‏دادم و پس از آن دستمالى را كه در آن نان و چيزى بود به عنوان غذا باز مى‏ كردم و مقدارى مى‏ خوردم، آنگاه قدرى استراحت نموده و مى‏ خوابيدم و سپس چندين ساعت به اذان صبح مانده برمى ‏خواستم و مشغول نماز و دعا و ذكر و فكر مى ‏شدم و در موقع اذان صبح نماز صبح را مى ‏گزاردم و تا اول طلوع آفتاب به بقيه وظائف و اعمال خود ادامه مى ‏دادم، آنگاه به نجف مراجعت مى ‏نمودم.در آن شب كه نماز مغرب و عشاء و اعمال مسجد را به جاى مى ‏آوردم و تقريباً دو ساعت از شب مى ‏گذشت، همين كه نشستم و دستمال خود را باز كردم تا چيزى بخورم، هنوز مشغول خوردن نشده بودم كه صداى مناجات و ناله‏ اى به گوش من رسيد و غير از من هم در اين مسجد تاريك احدى نبود.اين صدا از ضلع شمالى، وسط ديوار مسجد، درست در مقابل و روبروى مقام مطهر حضرت امام زمان(عجل الله تعالى فرجه) شروع شد، و به طورى جذاب و گيرا و توأم با سوز و گداز و ناله و اشعار عربى و فارسى و مناجات‏ها و دعاهاى عالية المضامين بود كه به كلى حال ما را و ذهن ما را متوجه خود نمود. من نتوانستم يك لقمه از نان بخورم و دستمال همينطور باز مانده بود و نتوانستم بخوابم و استراحت كنم و نتوانستم به نماز شب و دعا و ذكر و فكر خود بپردازم و همين طور متوجه و منصرف به سوى او بودم.صاحب صدا ساعتى گريه و مناجات داشت و سپس ساكت مى‏ شد. قدرى مى ‏گذشت، دوباره مشغول خواندن و درد دل كردن مى ‏شد. باز آرام مى‏ گرفت و سپس ساعتى مشغول مى ‏شد و آرام مى‏ گرفت و هر بار كه شروع مى‏ كرد به خواندن، چند قدمى جلوتر مى ‏آمد، به طورى كه قريب به اذان صبح كه رسيد در مقابل مقام مطهر امام زمان ارواحنا فداه رسيده‏ بود. در اين حال خطاب به حضرت نموده و پس از گريه طولانى و سوز و ناله شديد و دلخراش اين اشعار را با تخاطب و گفتگوى با آن حضرت خواند:         ما بدين در، نه پى حشمت و جاه آمده ‏ايم             از بد حادثه اينجا به پناه آمده ‏ايم‏         رهرو منزل عشقيم و ز سر حد عدم                 تا به اقليم وجود اين همه راه آمده ‏ايم‏         سبزه خط تو ديديم و ز بستان بهشت                 به طلبكارى اين مهرگياه آمده ‏ايم‏         با چنين گنج كه شد خازن او روح امين                به گدائى به در خانه شاه آمده ‏ايم‏         لنگر حلم تو اى كشتى توفيق كجاست             كه در اين بحر كرم غرق گناه آمده‏ايم‏         آبرو مى‏ رود اى ابر خطاشوى ببار                    كه به ديوان عمل نامه سياه آمده ‏ايم‏         حافظ اين خرقه پشمينه بينداز كه ما                 از پى قافله با آتش آه آمده ‏ايمو ديگر ساكت شد و هيچ نگفت و در تاريكى چندين ركعت نماز گزارد تا سپيده صبح دميد. آنگاه نماز را به جاى آورده و مشغول به خود در تعقيبات و ذكر و فكر بود تا آفتاب دميد. آن وقت برخاست و از مسجد خارج شد و من تمام آن شب را بيدار بودم و از همه كار و بار خود واماندم و مات و مبهوت وى بودم. چون خواستم از مسجد بيرون شوم، از سرخدمه آنجا كه اطاقش خارج از مسجد و در ضلع شرقى بود پرسيدم: اين شخص كه بود؟! آيا شما او را مى‏ شناسيد؟!گفتند: آرى! اين مردى است به نام سيد احمد كربلائى، بعضى از شبهاى خلوت كه در مسجد كسى نيست مى ‏آيد و حال و وضعش همين طور است كه ديديد.من كه به نجف آمدم و خدمت استاد آقا شيخ على محمد رسيدم مطالب را مو به مو برايشان بيان كردم. ايشان برخاست و گفت: با من بيا! من در خدمت استاد رفتم. استاد در منزل آقا سيد احمد وارد شد و دست مرا در دست او گذارد و گفت: از اين به بعد مربى اخلاقى و استاد عرفانى تو ايشان است، بايد از او دستور بگيرى و از او متابعت بنمائى!توجه به ظاهر امام(ع) نفس را از ادراك سر ولايت باز مى ‏داردآیت الله طهرانی می افزاید: از اين حكايت معلوم است كه اولًا: اساتيد عرفان و توحيد نسبت به حضور در اين امكنه كه تعلق به حضرت بقية الله ارواحنا فداه دارد تا چه حد اهتمام و رغبت داشتند و خود و شاگردان را دعوت به اين امكنه مقدسه مى ‏نمودند.ثانياً: وقت خاصى براى حضور در اين امكنه نمى ‏شناختند و مانند ساير افراد كه شب چهارشنبه را جهت رؤيت آن حضرت قائل‏اند، نفس حضور در اين فضاى مقدس را مغتنم مى‏شمردند نه وقت خاص جهت رؤيت ظاهرى را.ثالثاً: مقصود و منظور ايشان از حضور صرفاً تقرب باطنى و انس معنوى و مناجات و خلوت نفس و روح و سر با حقيقت آن حضرت بوده است نه صرف زيارت ظاهرى و صورى و لذا اوقاتى را انتخاب مى‏ كردند كه مسجد خلوت باشد و كسى مزاحم حال و كار و ذكر و فكر آنان نشود.مرحوم والد(رضوان الله عليه) در مدت اقامت در نجف اشرف اغلب شبهاى پنج شنبه را در مسجد سهله به بيتوته اختصاص مى ‏دادند، زيرا شبهاى چهارشنبه شب درسى و تحصيلى بود و رفتن به مسجد سهله موجب تعطيل دروس شب و روز چهارشنبه مى ‏شد. علاوه در شب چهارشنبه ازدحام جمعيت كه براى تشرف ظاهرى خدمت حضرت گرد مى‏ آيند مانع خلوت و جمعيت خاطر و فكر و استفاده بيشتر خواهد شد. مرحوم حداد(رضوان الله عليه) كراراً به مسجد سهله در اوقات مختلف تشرف حاصل مى‏ نمود و كسب فيض مى‏ كرد. استاد ايشان مرحوم قاضى(قدس الله سره) مدت‏ها در مسجد سهله رفت و آمد داشت تا اينكه در آنجا براى ايشان فتح باب حاصل شد و به ادراك حقيقت ولايت حضرت صاحب الأمر نايل آمد.بنابراين سر اينكه اولياى الهى وجهه كلمات و سخنان خود را بسوى ادراك كنه ولايت و حقيقت معرفت امام(ع) قرار داده‏ اند اين است كه: توجه به ظاهر امام و سوق افراد به سمت رؤيت ظاهرى و تشرف صورى و مادى، نفس را از ادراك فيض حقيقت و سر ولايت باز مى ‏دارد و از آنجا كه نفس انسان از جهت آنكه به عالم صور و ظواهر و عالم تخيل و توهم بيش ازجنبه ملكوت و حيثيت عقلانى خود انس و الفت دارد و به واسطه انغمار در كثرات و توهمات و تخيلات فاصله او تا حقيقت عالم وجود و عوالم مافوق صورت و مثال بسيار بعيد است، لذا شوق و رغبت او به سمت و سوى امور صورى و مثالى و خوارق عادات و امور محسوسه چشم پر كن و برخوردار از جاذبه‏ هاى صورى، بسيار بيش از امور ملكوتى و معنوى و عقلانى و نورانى و حقائق بدون صورت و تماماً معنى مى ‏باشد، لذا تمام هم و غم اهل توحيد در بيان ربط و اتصال به مبدأ ولايت بر محور معرفت باطنى و شناخت عوالم قلب و نفس صاحب ولايت است نه بر محور ديدن و رؤيت ظاهر.لذا در مجالس مرحوم حداد و حضرت والد قدس الله سرهما هيچگاه سخن از ديدن ظاهرى امام زمان(ارواحنا فداه) نبوده است و بنده در تمام مدت عمر خود ياد ندارم كه راجع به ديدن آن حضرت سخنى به ميان آورند و شاگردان خود را جهت زيارت آن حضرت تشويق و ترغيب كرده باشند و يا دستورى و ذكرى و برنامه ‏اى براى تشرف خدمت آن حضرت داده باشند.









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 94]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن