محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1842068338
اوّلین راه تخلیه رذائل، کنترل خطورات نفسانی و شیطانی است
واضح آرشیو وب فارسی:مهر: پای درس اخلاق آیت الله قرهی؛
اوّلین راه تخلیه رذائل، کنترل خطورات نفسانی و شیطانی است
شناسهٔ خبر: 2572921 - شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۱:۰۳
دین و اندیشه > اندیشمندان
انسان از خواطر نفسانی به خواطر شیطانی ورود پیدا می کند و بعد خودش یک شیطان مجسم و جز سپاه شیطان می شود که حالا دیگران را هم وسوسه می کند و آنها را به سمت شیطان دعوت می کند. به گزارش خبرگزاری مهر، سیصد و دوازدهمین جلسه درس اخلاق آیتالله قرهی که در محل مهدیه القائم المنتظر(عج) برگزار شده برای علاقه مندان در پی می آید.عامل اصلی رذائل: خواطر نفسانی و شیطانی! بیان کردیم: تا رذائل را نشناسیم، فضائل، عملیّاتی نمیشود. امّا عمده بحث برای رذائل، این است: اوّلین عامل، خطوراتی است که بر ذهن و فکر و عقل انسانی، مُستولی میگردد.اولیاء خدا، بزرگان و اعاظم بیان میفرمایند: آنچه عامل برای انواع رذائل میشود، اوّلین اسّ و اساس آن، مربوط به قوّه عاقله است و آن خواطری است که به عنوان خواطر نفسانی و وساوس شیطانی، عندالاولیاء تبیین شده است. یعنی دلیل و برهان همه رذائل، خاطرهها و اندیشههایی است که بر ذهن بشر میآید که اگر کسی بالجد بتواند این خواطر نفسانی خودش را تحت کنترل قرار بدهد و از وساوس شیطانی دور شود، طبعاً میتواند بر همه رذائل، پیروز شود و فائق آید.خواطر جمع خاطر است و در لغت، به معنی فکر و اندیشه بیان شده است. در اصطلاح علماء اخلاق و عرفای عظیمالشّأن، بالاخصّ اعاظم و بزرگان در مباحث عرفانی، به معنی ورود مطالب به قلب انسان است که آنچه افکار بر ذهن و قلب انسان، ورود پیدا میکند، عنوان خواطر بر وجود بشر است.این نکته را هم بیان کنم که بسیار مهم است؛ چون این بحث ما، هم یک بحث علمی اخلاقی و هم پایهای و بنیانی است. اولیاء خدا حسب روایات شریفه فرمودند که همه دچار خواطر هستند. البته آنچه ظاهر انسانی هم است، نشان میدهد که فرمایش اولیاء خدا درست است.یعنی این خطورات ذهنیّه و قلبیّه، هم عندالأولیاء هست و هم عندالأشقیاء. اصل در این نیست که اسّ و اساس خواطر، بد است. اصل بر این است که اگر این خواطر، خواطر نفسانی و شیطانی بود، حال انسان را به حال گناه و ورود به رذائل میبرد. لذا کنترل این خواطر نفسانی و شیطانی مهم است که به فضل الهی در این سلسله مباحث، نسخههای اولیاء خدا را در این باره بیان میکنیم و خواهیم گفت که آنچه اسّ و اساس خواطر نفسانی است، چیست و این خواطر از کجا شروع میشود و چگونه باید با آنها مبارزه کرد تا انسان بتواند بالجد به مقام انسانیّت خودش برسد.اوّلاً این نکته را بیان کنم که عندالاولیاء، علّت مبارزه با رذائل، این است که انسان بتواند به مقام انسانیّت خود و بندگی حضرت حقّ و آن مقام حقیقی که فرمود: «إِنّى جاعِلٌ فِى الأَرْضِ خَلِيفَةً» [۱] برسد. لذا برای همین است که اولیاء خدا بر این نکته بسیار تأکید میکنند. حتّی گاهی بزرگان، مباحث بسیار مفصّلی را در این زمینه تبیین کردند. مثلاً آیتالله العظمی سیّد ابوالحسن اصفهانیدر حالات میرزای نائینیتبیین میکنند که ایشان، طلّاب را جمع میکردند و گاهی دو سال یا بیشتر، هر شب، راجع به خواطر نفسانی و شیطانی، مطالبی را بیان میفرمودند. آیتالله مولوی قندهارینیز فرمودند: ایشان گاهی دو الی سه ساعت، هر شب، به مدّت دو سال، به طلبهها مطلب میگفتند، آن هم با یک حال خوش، با اشک، با ناله، با یک وضعیّت خاص. میفرمودند: خودشان مانند کسی بودند کأنّ از این مار گزنده، نفس دون و خواطر آن، وحشت داشت.اولیاء خدا، مضطرّان حقیقی!حال اولیاء خدا، همین است که دائم از عدوّ درونی و عدوّ بیرونی وحشت دارند. یعنی اینها هیچ موقع خودشان را مصون نمیدانند. یعنی طی مراحل کردند، حالات عجیبی دارند، انقطاع از خلق و اتّصال به حضرت حقّ، برای آنها محقّق شده، امّا با همه این حالات به نظر میرسد الی الابد و تا لحظه مرگ که جان به جانآفرین بدهند، اضطراب و وحشت دارند و نگران هستند که این «أَعْدَى عَدُوِّكَ نَفْسُكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْك» [۲]، این خواطر نفسانی و از آن طرف از بیرون، خواطر شیطانی، آنها را احاطه کند. لذا حال اینها، حال مضطرّ است.آن مرد الهی، فقیه صمدانی، آیتالله العظمی سیّد عبد الاعلاء سبزواری یکی از عرفای عظیمالشّأنی بودند که کم شناخته شدند. قبلاً اسم شریفشان را بیان کرده بودم. ایشان بعد از آیتالله العظمی خوئی حدود یک سال، مرجعیّت را بر عهده داشتند. گرچه ابوالعرفااز قبل فرموده بودند که مرجعیّت برای ایشان نیست و همین هم شد و ایشان کمتر از یک سال مرجع بودند و بعد، غریق رحمت الهی شدند.این مرد الهی، در عرفان، بینظیر و غوغا و محشر بود. حتّی دارد که گاهی برخی از بزرگان مانند خود آیتالله العظمی خوئی- که آیتالله العظمی سیّد عبدالاعلاءدر یک مقطعی، شاگرد ایشان بودند - در مباحث عرفانی و اخلاقیشان در کبر سن، در حال مرجعیّت، به ایشان مراجعه میکردند. یکی از خصوصیّات ایشان این بود که وقتی امام راحل عظیمالشّأنمان در نجف بودند، ایشان به شاگردان خود فرموده بودند: این سیّد، آن سیّد موعودی است که خدای متعال برای نجات خلقش مرحمت کرده است و نائب امام زمان است.آن مرد الهی و عظیمالشّأن، نکتهای را دارد که بسیار زیباست، ایشان میفرمودند: این دعای قرآنی و آیه شریفه «أمَّنْ يُجِيبُ الْمُضطَرَّ إذا دَعاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ» [۳] را که میخوانید، حال اولیاء خداست که حالشان نسبت به نفس دون و خواطر نفسانی و شیطانی، حال مضطرّ است. لذا اینها مضطرّ هستند و برای همین میگویند: «أمَّنْ يُجِيبُ الْمُضطَرَّ إذا دَعاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ».ما معمولاً برای شفای مریض میخوانیم که منعی ندارد. یا حتّی برای شفای روحی هم میخوانیم که منعی ندارد. امّا آیتالله سیّد عبدالاعلاءفرموده بودند: اولیاء خدا و اعاظم و بزرگان به این جهت این دعای «أمَّنْ يُجِيبُ الْمُضطَرَّ إذا دَعاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ»، را میخواندند که بگویند: خدایا! ما مضطرّیم. ما از این خواطر نفسانی وحشت داریم. لذا اینطور که فرمودند، به نظر مضطرّ حقیقی، اولیاء هستند. لذا میگویند: «أمَّنْ يُجِيبُ الْمُضطَرَّ إذا دَعاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ».لذا این خواطر نفسانی و شیطانی، اینقدر خطرناک است که اولیاء خدا میگویند: ما مضطرّ هستیم. خدایا! تو آن مضطرّی را که از تو درخواست میکند و هیچ هم ندارد، اجابت کن «أمَّنْ يُجِيبُ الْمُضطَرَّ إذا دَعاهُ» و این بدی و سوء را از بین ببر «وَيَكْشِفُ السُّوءَ». این بدی، همین خواطر نفسانی و شیطانی است که اگر به انسان، احاطه پیدا کند، اوّل ورود به رذائل است.یعنی اگر بپرسند رذائل از کجا شروع میشود؟ باید گفت از احاطه خواطر شیطانی و نفسانی بر انسان. البته در جلسات قبل هم در حالات مختلف و با روایات متعدّد بیان کردیم که خروج از رذائل، گام ابتدایی برای دستیابی به فضائل است و تا از رذائل خارج نشویم، فضائل، نمودی نخواهد داشت. حالا این که مبارزه با رذائل، از کجا شروع میشود و اوّلین مقطع برای مبارزه با این رذائل نفسانی چیست، همین بحث این جلسه ما میباشد که کنترل خواطر نفسانی و خواطر شیطانی است. کنترل کردن این خواطر، حال انسان را عوض میکند.انواع چهارگانه خواطرلذا اولیاء خدا بیان میفرمایند: آنچه که به دل وارد میشود و یا بر دل میگذرد، خواطر است و همانطور که بیان کردم: همه، خواطر دارند و هیچکس نیست که در عالم، خواطر نداشته باشد. امّا آنچه که تبیین میفرمایند، مبارزه با این رذائلش است.اولیاء خدا چهار حالت در مورد خواطر تبیین فرمودند: خواطر ربّانی خواطر ملکی خواطر نفسانی خواطر شیطانی گرچه اوّلین خواطر را خواطر ربّانی بیان کردند، امّا به قول آن مرد الهی و عظیمالشّأن، آن مولای ما، ابوالعرفا، آیتالله العظمی ادیب باید در ابتدا خواطر نفسانی، بعد شیطانی و بعد ربّانی را بررسی کرد. البته همه این خواطر وجود دارد و تمام انسانهای عالم هم به خواطر مشغول هستند، منتها مثلاً خواطر یک کسی، خواطر ربّانی است که آن دیگر عالم بسیار بالایی است. خواطر ربّانی، هرگز خطا نمیکند و مرحله نخست در این خواطر ربّانی، عصمت کامله است که حالا بعدها راجع به آن، صحبت خواهیم کرد. مرحله بعدی در این خواطر ربّانی، عنوان تالی تلو عصمت است که مربوط به افرادی است که مراحل تقوا را به خوبی طی کردند و به آن مرحله تالی تلو عصمت رسیدند. مرحله سوم خواطر ربّانی، مرحله متّقی شدن و حال دوری از رذائل است که هنوز به قضیّه تالی تلو عصمت نرسیدند، امّا کسانی هستند که در مطالب ربّانی وارد شدند. البته اسّ و اساس خواطر ربّانی این است که هرگز خطا نمیکنند؛ یعنی کار به جایی میرسد که حتّی دیگر خطای ذهنی هم ندارند.در خواطر ربّانی، حتّی خطای فکری هم وجود نداردوقتی بیان میفرماید: «إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً» [۴]، رجس یعنی خطای فکری و کسی که از آن به دور است، حتّی در فکر هم خطا نمیکند که بالاترین خواطر ربّانی، همین حال است.من برای روشن شدن معنای رجس، تمثیلی زدم که مجدّد بیان میکنم. در مثال مناقشه نیست، ما با محسوسات و ملموسات سر و کار داریم و طبعاً باید این مثالها را بزنیم، تا مطالب را در حد خودمان متوجّه شویم. ما چون قالب جسمانی داریم، طبعاً براساس این قالب جسمانی تا به آنجا نرسیم که روح تسلّط پیدا کند و همه وجود، حتّی جسممان را با خود ببرد و طیّالارض و طیّالجو کند، نمیتوانیم خیلی از مطالب را به خوبی درک کنیم. تسلّط روح، سبب میشود که جسم در استخدام آن باشد که در اصل هم باید همینطور باشد. عزیز دلم! بالجد اگر انسان، انسان بود (نمیگویم مؤمن، چون اصلاً انسان حقیقی، مؤمن است)، جسم او در اختیار روحش است و این جسم، مرکب است و روح، راکب است و هر جا روح خواست، او را می برد.البته اگر خدای ناکرده مبتلا هم شد، همینگونه است. کما اینکه ابوالعرفاءمی فرمودند: در هر دو صورت، این جسم، مرکب است؛ امّا وقتی مرکب نفس دون شود، او را می کشد و با خود میبرد، طوری که ناخودآگاه می بیند نعوذبالله در مجلس گناه است.لذا معلوم است که این جسم بهخودیخود اختیاری ندارد. اینکه اولیاء می گویند: اختیار چشمتان را داشته باشید، باید بدانیم که اختیار دست مقام انسانیّت است. جسم، مرکب است؛ اگر خواطر نفسانی و شیطانی بر انسان مسلّط شد، معلوم است چشم را به سمت مطالب گناه و رذائل میبرد. یعنی امروز این مرکب در اختیار اعداء عدو، نفس دون و یا شیطان و ابلیس است. حال این جسم دیگر اختیاری از خود ندارد. چون اگر نعوذبالله شیطان مسلّط شد، جسم در اختیار اوست. لذا جسم در این حال هم مرکب است. در حالی هم که انسان از اولیاء خدا شود، باز هم جسم مرکب است. لذا آن را به این طرف و آن طرف میکشاند، طیّ الارض میکند، حال او حال خوش است و هیچ گاه در مجالس گناه و فسق و فجور نیست.پس اگر حال انسان، حال الهی بود، مرکب به سمت جایگاه های الهی می رود و ناخودآگاه از حرم ائمّه سردرمی آورد و اصلاً عشق او زیارت می شود. یا این که ناخودآگاه می بیند به مباحث اخلاق ورود پیدا کرده است. لذا آنچه که این جسم را می کشاند، آن حال است و این جسم در همه حال، مرکب است. برای اولیاء خدا، مرکب است، برای فساق و اهل فجور هم مرکب است. یعنی مهم احاطه خواطر بر انسان است که باید دید کدام نوع آن بر این جسم مسلّط شده و چه حالی برای او ایجاد کرده است. لذا اینکه بیان می فرمایند: اوّلین مرتبه در خواطر اربعه، خواطر ربّانی است؛ باید بدانیم در خواطر ربّانی اصلاً خطایی وجود ندارد، حتّی خطای در فکر. این مانند همان بحث رجس است که در آن آیه شریفه اشاره کردیم. مثل میزنیم، در مثال مناقشه نیست، من این را بارها بیان کردم که مثلاً در این تعاونیها که اوّل انقلاب زیاد بود و حالا هم شاید بعضی از ارگانها داشته باشند، اسامی اعضاء خود را یادداشت میکنند و مثلاً برای دادن فرش به یکی از اعضاء قرعهکشی میکنند. در قرعهکشی اسم زید در می آید و براساس قراری که داشتند باید قالی را به او بدهند. امّا یک عدّه از باب به ظاهر محبّت و مودّت و کمک به دیگران، یک موقع به ذهنشان می گذرد که ما وقتی به خانه زید رفتیم، دیدم که او در خانهاش فرش دارد، زیاد هم دارد، برای همین بهتر است به عمرو بدهیم که فرش ندارد و از آن طرف هم دختر دمبخت دارد.یعنی پیش خودشان می خواهند ثواب کنند و با خود می گویند: اعلام هم نمی کنیم که چه کسی در قرعهکشی انتخاب شده، فقط می گوییم قالی را به عمرو دادیم. امّا بعد خودشان متوجّه میشوند و می گویند: نه، این کار را نباید بکنیم؛ چون ما اعلام کردیم طبق قرعه، این کار را انجام میدهیم و نگفتیم: چه کسی مستحقتر است. اگر می گفتیم: آنهایی که ندارند در اولویت هستند، درست بود، امّا وقتی گفتیم تمام اعضاء این تعاونی در قرعهکشی شرکت داده میشوند، دیگر خودمان حقّ چنین تصمیمی نداریم و این فکر به ظاهر خیر و ثواب ما، اشتباه است. اگر هم بخواهیم به مثلاً عمرو کمکی کرده باشیم، باید به زید که اسمش در قرعه درآمده، بگوییم که این به نام شماست، اگر شما اجازه میدهید آن را به عمرو بدهیم.پس آن فکر به ظاهر خیر اوّلیّه، خطا بود و همین که فقط در مرحله فکر بود و بعد سریع به اشتباه بودن آن پی برد، یکی از مصادیق خطای در فکر محسوب میشود.امّا اولیاء خدا بیان میکنند در خواطر ربّانی که مرحله نخست از اربعةالخواطر است، اصلاً خطا نیست، حتّی همین خطای در فکر که به نام رجس است. لذا این حالت عصمت کامله است.مراقب باشید که مرکب جسم خود را در اختیار کدام راهوار قرار میدهید! خواطر دوّم از این خواطر چهارگانه، خواطر ملکی است. خواطر ملکی باعث کارهای نیک میشود. لذا گاهی این خواطر به الهامات تبیین میشود؛ یعنی کارهای خوب به انسان، الهام میشود و به این علّت به آن، خواطر ملکی میگویند. حال، این را که هر کدام از این خواطر به چه دلیلی، اینگونه نامگذاری شدهاند، بیان خواهیم کرد. به عنوان مثال خواهیم گفت که چه کنیم خواطرمان، خواطر ربّانی بشود؟ یا این که انسان چه حالی پیدا می کند که خواطر او خواطر ملکی می شود؟ کدام اعمال است که اجازه می دهد خواطر ما خواطر ربّانی باشد؟ کدام اعمال است که ما را به خواطر ملکی می کشاند؟همانطور که بیان کردم، این جسم از خودش اختیاری ندارد، امّا حاکم آن، یا حاکم الهی می شود و خواطر مسلّط بر آن، خوطر ربّانی خواهد بود که سر از جاهای خوب در می آورد. یا این که افسار این جسم را که همیشه مرکب است، اعداء عدوّ (نفس دون) و یا شیطان در دست میگیرد و به عرصه گناه می کشاند، طوری که نعوذبالله نگاه می کند، میبیند ناخودآگاه در بستر گناه افتاده است.اتّفاقاً این مباحث خواطر نفسانی، مصداقهای بسیار عجیبی هم دارد. وقتی می گوییم: باید محیط کار زنان و مردان را جدا کرد، بعضیها می گویند: شما امّل هستید. امّا ببینید که همین اختلاطها چگونه سبب میشود که خواطر نفسانی بر انسان مسلّط شود و او را تا کجا پیش میبرد. بیهوده نیست که بیان میکنند: وقتی دو نامحرم در مکانی باشند، نفر سوّم، شیطان است. حتّی گاهی دو مرد و یک خانم در اتاقی قرار دارند و یا برعکس که باز هم صحیح نیست و شیطان بیکار نمینشیند. امّا برخی که متوجّه این مطالب نیستند، میگویند: شما عقبمانده هستید، یعنی چه که مرد و زن باید جدا کار کنند!؟چندی پیش، خانمی تماس گرفت، میگفت: من و همکارم که هر دو متأهّل هستیم، آنقدر در محیط کار با هم راحت بودیم و بگو و بخند داشتیم که کار به جایی رسید که به فعل حرام کشیده شد. حالا خانم پشیمان شده و معتکف هم شده بود و گریه میکرد که چه کنیم!؟ گفتم: اوّلین مرحله این است که باید در محیط کار، اتاقهای زنان و مردان مجزا باشد. گفت: نمیشود جدا شد. گفتم: چطور نمی شود؟ گفت: اداره قبول نمیکند. گفتم: اگر همان وضع باشد، بدانید که دو مرتبه آن حال برمیگردد. گفت: یک دعایی بدهید که دیگر به آن حال برنگردم. گفتم: اینه ا به دعا نیست. هر چند دعا و ذکر داریم امّا باید بدانیم که اینها مکمّل است، نه حقیقت. بعضی اشتباه گرفتهاند و تصور میکنند همۀ مطالب را با ذکر و دعا میتوان حل کرد، در حالی که ذکر و دعا، مکمل است و باید در کنار عمل قرار گیرد.لذا وقتی در مکانی، دو نامحرم قرار بگیرند و دیگر آنقدر روابطشان عادی بشود که در اداره، همدیگر را به اسم کوچک صدا بزنند؛ معلوم می شود چه می شود، وضعشان خطرناک می شود، خطورات نفسانی از درون و خطورات شیطانی از بیرون، بر آنها مسلّط میشود، تا این که بعد از مدّتی این جسم نگاه میکند می بیند ناخودآگاه در بستر حرام قرار گرفته است. در حالی که اصلاً فکرش را هم نمیکردند و باور نمی کردند کارشان به اینجا برسد؛ امّا این حال برایش به وجود آمد. عزیزدلم! اگر انسان نتواند این خواطر را کنترل کند، همین می شود که یک موقع می بیند در بستر حرام قرار گرفته است.پس جسم، مرکب است، هم مرکب برای اولیاء و مطالب الهی و هم مرکب برای فسق و فجور. امّا باید در آنچه که مسلّط بر این جسم است، تأمّل کرد.چگونه انسان، ابزار شیطان میشود؟ خواطر نفسانی که مورد سوم از خواطر چهارگانهای بود که بیان شد، نزد اولیاء به عنوان وسوسه تبیین می شود. اوّل چیزی که اولیاء خدا خیلی روی آن تأکید دارند، این است که این نفس را از وسوسه ها دور بداریم. چون وقتی انسان به وسوسه مبتلا شد، حال اولیّهاش به تعبیر خیلی عامیانه این است که این نفس را انگولک می کند و باطل را حقّ جلوه می دهد؛ یعنی گناه را طوری برای تو جلوه می دهد که چیز خاصّی نیست. اوّل مسئلهای که نفس دارد، حال چه نفس امّاره، چه نفس لوّامه و چه نفس مطمئنه، حالت لذّت است؛ یعنی هر کدام برای خودشان لذائذی دارند. وقتی آن لذت حقیقی برای انسان تبیین نشود، نفس دون، لذّت ظاهری را جلوه می دهد. پس یکی از مطالب وسوسه این است که این نفس دون حال انسان را در درون متغیّر می کند و به سمت آن مطالبی می برد که میگوید لذّت دارد. به همین علّت است که اولیاء می گویند که در مورد وسوسه باید خیلی دقّت کرد. معمولاً هم همین است و وسوسه انسان را به بدی دعوت می کند. همانطور که بیان کردیم: خواطر ملکی باعث کارهای نیک می شود و گاهی به نام «الهام» تبیین می شوند. امّا بالعکس خواطر نفسانی انسان را دعوت به بدیها می کند و طریقه آن هم وسوسه است که از این طریق راه را برای انسان باز می کند. چون بشر فیذاته نمیخواهد به بدی تن بدهد، اصل ذات بشری این است که بدی نمی خواهد؛ چون فطرت همه انسانها، الهی است.بارها به مناسبت بحثهای مختلف بیان کردم که پروردگار عالم نفرمود: «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي فَطَرَ المسلم» و یا نفرمود: «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي فَطَرَ المؤمن»، بلکه فرمود: «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْديلَ لِخَلْقِ اللَّه» [۵]، فطرت همه انسانها الهی است لذا انسان فیذاته از بدیها، بدش می آید. حالِ وسوسه این است که بدی را خوبی جلوه بدهد. حدّاقل قضیه اش این است که لذائذ ظاهری را برای انسان جلوه بدهد؛ مثلاً به تو می گوید: این عمل لذّتبخش است. نعوذبالله آن که در بستر حرام می افتد، برای این است که این خطورات نفسانی بر او حاکم شده، او را وسوسه کرده و بعد هم خطورات شیطانی - که مرحله چهارم از خطورات اربعه است و به فضل الهی با ادلّه و براهین و با آیات و روایات شریفه آن را هم توضیح میدهیم - به خطورات نفسانی کمک می کند و انسان را به رذائل سوق میدهد.همانطور که اگر کسی در خطورات ملکی قرار گرفت، این به خودی خود لطفی از ناحیه خدا است که آن خطورات ربّانی هم - ولو در مرحله صغیره و اصغرش - برای او تبیین می شود تا آرام آرام از خطورات ملکی خروج پیدا کند و به خطورات الهی ورود پیدا کند. از آنطرف هم همین است؛ یعنی خطورات شیطانی هم به خطورات نفسانی - که با وسوسه شروع می شود و انسان را به بدی دعوت می کند - کمک میکند و یار او میشود که انسان از خطورات نفسانی بیرون میآید و به خطورات شیطانی وارد میشود و به قول اولیاء خدا، از جمله ملّامحسن فیض کاشانی آن مرد عظیمالشّأن، عارف بالله، صاحب کتاب کلمات مکنونه، از این حال نفسانی خروج پیدا می کند و به حال شیطانی وارد شده و بعد خودش، اعضای شیطان می شود.همانطور که قرآن فرمود: «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِ النَّاسِ، مَلِكِ النَّاسِ، إِلهِ النَّاسِ، مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاس، الَّذي يُوَسْوِسُ في صُدُورِ النَّاس، مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاس»؛ یعنی خودش هم از ایادی شیطان میشود «مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاس». بارها عرض کردم شیطان، ما را از طریق جنّ وسوسه نمیکند؛ چون انسان هستیم، از طریق انس هم جلو میآید. همانطور که در مورد هادیان الهی هم «من أنفسهم» بیان شده؛ یعنی از جنس خود ما هستند. لذا آنها هم که ما را به شیطان دعوت می کنند، از خود ما هستند و جنسشان، جنس ما می شود. پس انسان از خواطر نفسانی به خواطر شیطانی ورود پیدا می کند و بعد خودش یک شیطان مجسم و جز سپاه شیطان می شود که حالا دیگران را هم وسوسه می کند و آنها را به سمت شیطان دعوت می کند. پس این خواطر، دو به دو با هم هستند. خواطر ملکی با خواطر الهی به تعبیری همخونی دارند و خواطر نفسانی با خواطر شیطانی هستند. خواطر ملکی تو را در مرحله اعلاء میبرد که خواطر ربّانی می شود. از آن طرف، خواطر نفسانی هم تو را در خواطر شیطانی می کشاند. لذا برای همین عنوان وسوسه به خواطر نفسانی گفته میشود و به تبع آنجا که ستوده باشد هم الهام تبیین می شود که خوبیها به انسان، الهام میشود. ملّای نراقی عظیمالشّأن در کتاب جامعالسّعادات، در باب الهامات قلبی، مطالب بسیار قشنگی را تبیین می کند.در بدیها هم همین است. خیلی از بدیها مکتوب در عالم نیست، امّا وقتی انسان، به واسطه نفس، ابزار شیطان شد، در خطورات نفسانی و به خصوص خطورات شیطانی، مطالب جدیدی به وجود می آید که اصلاً به قوه مخلیّه هیچ کسی هم نمی رسد؛ یعنی این رذائل جدید به وجود می آید، همانطور که حسنات جدیده هم هست. حالا این را به فضل الهی عرض می کنیم که حسنات قدما چه بود و حسنات جدیده چیست؟ مگر می شود حسنات جدیده هم به وجود بیاید؟ بله عزیز دلم، حسنات جدیده هم موجودیّت دارد که حالا عرض میکنم. رذائل چطور؟ بله، رذائل جدیده هم وجود دارد. مواردی که یک روزی واقعاً به قوه مخیّله بشر خطور نمیکرد، امّا امروز می بینیم مع الأسف در دستگاه فسق و فجور استکبار موجود است و برای فریب جوانها و فریب مقام انسانیّت استفاده میشود.خدایی که مسئلت نکرده هم عطا میکند! این بحث، مقدّمه بود که بدانیم خواطر اربعه چیست تا به فضل الهی از جلسه آینده به اصل مطلب ورود پیدا کنیم. ما در جلسات گذشته مدام بیان کردیم: فضائل بدون از بین بردن رذائل، فضائل نمیشود و نمیتواند نمود پیدا کند، امّا حالا میخواهیم بگوییم برای این مبارزه با رذائل، از کجا باید شروع کنیم؟ چرا از اینجا شروع کردیم؟ چرا خواطر اربعه را بیان کردیم؟ چرا با این که عدّهای از بزرگان، خواطر اربعه را با این جورچین بیان کردند که اوّل ربّانی، بعد ملکی، بعد نفسانی و بعد شیطانی است، ما عرض می کنیم که اینگونه نیست و طبق فرمایش ابوالعرفااوّل باید از نفسانی شروع کنیم؟إنشاءالله با دانستن این جورچین، دیگر باید بیشتر مواظب و مراقب باشیم که به فضل الهی بهتر عمل کنیم و برای این قضیه، برای همدیگر دعا کنیم. شما برای من و من برای شما و همه برای همدیگر دعا کنیم. به خصوص که ماه رجبالمرجّب است و این ماه، ماه شستشوی گناهان است، ماهی که در آن، به همه خیرها امید می رود، «يا مَنْ اَرْجُوهُ لِكُلِّ خَيْرٍ»، ماهی که امنیّت برای همه سخطهای الهی است که شرّها نیاید «وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ كُلِّ شَرٍّ»، کم هم داشته باشی، عطای زیاد میکند «يا مَنْ يُعْطِى الْكَثيرَ بِالْقَليلِ».ای کسی که عطا می کنی به آن کسی که مسئلت می کند «يا مَنْ يُعْطى مَنْ سَئَلَهُ»، خدا بسیار کریم است. لذا بگو: خدا! می شود امشب من را هم ببخشی، می شود ماه مبارک امسال من یک ماه مبارک دیگری باشد، واقعاً حال من هم عوض شود، من هم آدم شوم، چقدر این ماه مبارک ها بیاید و برود و من بدبخت همان باشم که بودم. لذا از خدا مسئلت کنیم.امّا بعضی مواقع، من و شما مسئلت نکردیم، امّا خودشان، من و شما را آوردند «يا مَنْ يُعْطى مَنْ لَمْ يَسْئَلْهُ وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْهُ تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَةً»، معرفت هم نداشتیم امّا یکدفعه دیدیم در یک جایی قرار گرفتیم که اصلاً تصوّرش را نمیکردیم. یک جوانی آمد، با گریه گفت که من یک موقعی از اینجا رد می شدم، آمدم آب بخورم، صدای شما را شنیدم، اوّل دم در ایستادم، بعد آرام آرام آمدم و نشستم. حالا مطالبی هم از تغییراتی که در حالاتش به وجود آمده بود، گفت. من میخواستم ببینم قضیّه او چیست؟ به او گفتم: این خودت نبودی، کاری کردی که نتیجه آن این مطلب را برایت به وجود آورده است. حالا یا دعای پدرت بوده، یا مادرت و ... گفت: اتّفاقاً این که شما گفتید، من هم میگویم، بله، من مادرم مریض بود، با دوست دخترم قرار داشتم، دیدم حال مادرم مناسب نیست، به او گفتم: نمیآیم، حال مادرم خوب نیست و او هم از من گلهمند شد و پیامک داد که تو خیلی مزخرفی و از این حرفها، گفتم: همین است. مادرم گفت: چه شد؟ میخواستی بروی؟ گفتم: تا بابا نیاید، نمیروم. دعا کرد و گفت: خدا عاقبتت را به خیر کند. لذا خدا به انسان میدهد «يا مَنْ يُعْطى مَنْ لَمْ يَسْئَلْهُ وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْهُ تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَةً»، او که نمیخواست، او که نمیشناخت، نه این که این مجلس ما مجلس خاصّی باشد، من خاک پای همه شما هستم، خدا گواه است، عرض من چیز دیگر است، کسی اشتباه برداشت نکند، بینی و بین الله آن که ناظر بر قلوب است، میداند که بحث من چیز دیگر است.«يا مَنْ يُعْطى مَنْ لَمْ يَسْئَلْهُ وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْهُ تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَةً» به به، این دلسوزی و رحمتش چقدر فراوان است. از خدا بخواه، این ماه رجب، خدا عجیب میبخشد، عجیب رحمت دارد. حالا که این طوری است از تو میخواهم «اَعْطِنى بِمَسْئَلَتى اِيَّاكَ».«جَميعَ خَيْرِ الدُّنْيا وَ جَميعَ خَيْرِ الْأخِرَةِ وَ اصْرِفْ عَنّى بِمَسْئَلَتى اِيّاكَ جَميعَ شَرِّ الدُّنْيا وَ شَرِّ الْأخِرَةِ» چرا در مورد شرّ آخرت دیگر جمیع نیاورد؟ چون جمیع خیر دنیا با جمیع خیر آخرت فرق می کند، آخرت این قدر چیزهایی می بینی که با این دنیا فرق دارد، امّا شرّی که از این دنیا می بری، همان شرّ آخرت است و خدا اینقدر کریم است که در آخرت هم فقط همان را میدهد. «فَاِنَّهُ غَيْرُ مَنْقُوصٍ مااَعْطَيْتَ» تو وقتی هم به کسی بدهی، کم نمیدهی، نقص نمی گذاری، «وَ زِدْنى» پس زیادش کن. وقتی درب خانه کریم برویم و بدانیم کریم خوبی است، طمعمان هم زیاد می شود. لذا بعد می گویی: خدایا! «وَ زِدْنى مِنْ فَضْلِكَ يا كَريمُ» تو که فضل و کرم داری، پس زیادش کن، «یا کریم».مرحمت خدای کریم، با دستان امام کریم به محبّانشامّا این کریم از راه کریم دیگری مرحمت میکند که دست مولایمان است، آن عین الله الناظره، بیمنه رزق الوری. همین رزق معنوی را هم آقا باید مرحمت کند، آن عین الله الناظره، برای همین است که او هم کریم است «و سجیتکم الکرم».آخر شبها با آقا جان صحبت می کنی؟ به مولا سلام می دهی؟ عزیزان! این که من تأکید دارم انجام دهید، اگر حالت، حال خوشی باشد، زود به دست می آوری. عرض کردم یک مرتبه بعد از درس اخلاق روی صندلی نشسته بودم و داشتند مداحی می کردند، منم سرم پایین بود، جوانی آمد، گفت: شما می گویی هر شب، هر شب، هر شب صحبت کنید ...، گفتم: بله، تأکید هم میکنم. گفت: ولی شما میگویید اگر این کار را بکنید، به یک سال نرسیده خودتان حالاتی می بینید، امّا باید بگویید به یک ماه نشده ... ناگهان سرم را بالا آوردم که این جوان چه میگوید! یکی دو سؤال کردم، دیدم بله، به حالاتی رسیده، گفتم: به کسی نگو، برای خودت باشد.عزیز من! آقا اینقدر کریم است، بستگی دارد من و تو چطور با او بیاییم، اگر روراست آمدیم و اخلاقی آمدیم، اگر آقایمان را دوست داشتیم و آمدیم، اگر جدی توبه کردیم و آمدیم، اگر گفتیم آقا ببخش، اشتباه کردم، یک عمر شنیدم که قلبت را می شکاندم، یک عمر شنیدم دوشنبه و پنج شنبه ها پروندهام به دست مبارکت می رسد، ولی من در مجلسی بودم که داشتم می خندیدم و هرّه و کرّه راه انداخته بودم، امّا تو وقتی به اسم من رسیدی، اسمم به عنوان محبّ شما بود، اسمم علی بود، حسن بود، حسین بود و مهدی بود، یعنی شیعه و محبّ شما بودم و شما برای من گریه کردی، اشکت را درآوردم قربانت بروم.آقا! ماه رجب هم دارد تمام می شود، اعتکاف معتکفین هم تمام شد، آقاجان! میشود من معتکف کوی تو باشم؟ می شود حالم تغییر کند و حال درستی شود؟ طوری بشوم که دیگر من را با تو بشناسند و من بشوم عبدالمهدی، غلام تو شوم قربانت شوم، حالم عوض شود، آقا میشود روزی برسد که من هم مثل آیتالله سیّد ابوالحسن اصفهانی از اسم گناه بدم بیاید. آقا این رذائل هنوز در درون من هست و خلجان می کند.ا ...[۱]. بقره/ ۳۰.[۲]. مجموعة ورام، ج: ۱، ص: ۵۹. [۳]. نمل/ ۶۲. [۴]. احزاب/ ۳۳. [۵]. روم/ ۳۰.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]
صفحات پیشنهادی
تخلیه رذائل اوّلین قدم سلوک/ آرزوی جبهه رفتن آیتالله حقشناس
پای درس اخلاق آیت الله قرهی تخلیه رذائل اوّلین قدم سلوک آرزوی جبهه رفتن آیتالله حقشناس شناسهٔ خبر 2561150 شنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۲ ۵۹ دین و اندیشه > آیین ها و تشکل های مذهبی آیت الله قرهی گفت آیت الله حق شناس فرمودند نزد امام رفتم گفتم آقا می خواهم به جنگ بروم امام فسرپرست اطلاعات و کنترل ترافیک راهور ناجا در گفتوگو با فارس خبر داد بارش باران در محورهای مواصلاتی خراسان رضوی
سرپرست اطلاعات و کنترل ترافیک راهور ناجا در گفتوگو با فارس خبر دادبارش باران در محورهای مواصلاتی خراسان رضوی وزش گرد و غبار در کهگیلویه و بویراحمدسرپرست اطلاعات و کنترل ترافیک راهور ناجا از بارش باران در محورهای مواصلاتی استان خراسان رضوی خبر داد و گفت در استان کهگیلویه و بویرهیچ چیز کمیابتر از یقین نیست/ راه تحصیل یقین
پای درس اخلاق آیت الله مظاهری هیچ چیز کمیابتر از یقین نیست راه تحصیل یقین شناسهٔ خبر 2563918 سهشنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۲ ۴۴ دین و اندیشه > آیین ها و تشکل های مذهبی آیت الله مظاهری گفت یقین ضد شك وتردید و مرتبهای از مراتب علم است معلومات نظری و غیرمحسوس بر اثر دخالت نیرراه بازگشت باران رحمت الهی
حدیث راه بازگشت باران رحمت الهی هر كه دست در دامن تقوا زند باران كرامت پروردگار كه منقطع شده بود از نو باريدن گيرد و رحمت حق كه از او رميده بود بدو روى آورد و چشمه هاى نعمت كه خشكيده بود روان گردد به گزارش سرویس دینی جام نیوز امیرالمومنین امام علی علیهالسلام هابراهیمی: حضور برخی افراد در انتخابات، تکلیف شیطانی است /کجای شرع گفته به وحدت یک جریان ضربه بزنید؟
ابراهیمی حضور برخی افراد در انتخابات تکلیف شیطانی است کجای شرع گفته به وحدت یک جریان ضربه بزنید عضو جامعه روحانیت مبارز گفت برخی افراد می گویند که با احساس تکلیف شرعی پا به عرصه انتخابات گذاشته اند اما در عمل به وحدت یک جریان به حق ضربه می زنند آنها در حقیقت احساس تکلیف شیط- مرکز هدایت وکنترل عملیات هلال احمرچهارمحال وبختیاری راه اندازی می شود
مرکز هدایت وکنترل عملیات هلال احمرچهارمحال وبختیاری راه اندازی می شود شهرکرد- ایرنا -مدیرعامل جمعیت هلال احمر چهارمحال وبختیاری از راه اندازی مرکز هدایت و کنترل عملیات هلال احمر استان خبرداد به گزارش ایرنا محمد فروغی روز چهارشنبه درآستانه هفته هلال احمر درجمع خبرنگاران استان افاعتكاف؛ راهی برای انس با خدا
آبشار زلال عبودیت اعتكاف راهی برای انس با خدا اى انسان تو با تلاش و رنج به سوى پروردگارت مى روى و او را ملاقات خواهى كرد به گزارش سرویس دینی جام نیوز انسان موجودى است سالك و پویا به سوى معبود حقیقى خویش و از هر راهى كه برود و هر مسیرى را كه در زندگى انتخاب كند سرانجا«مطالبات معوق بانکی، چالشها و راهکارها» رونمایی میشود
مطالبات معوق بانکی چالشها و راهکارها رونمایی میشود شناسهٔ خبر 2563112 دوشنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۱ ۰۲ دین و اندیشه > اندیشکده ها کتاب مطالبات معوق بانکی چالشها و راهکارها ۹ اردیبهشت ماه در سرای اهل قلم رونمایی میشود به گزارش خبرگزاری مهر مطالبات معوق بانکی چالشها واراکی: وحدت و تقریب، راه رهایی مسلمانان از بحرانهاست
اراکی وحدت و تقریب راه رهایی مسلمانان از بحرانهاست فرهنگ > دین و اندیشه - خبرگزاری ایسنا نوشت علامه شیخ عفیف نابلسی در دفتر خود در جنوب لبنان با آیتالله اراکی دبیر کل مجمع تقریب دیدار و از تلاشهای وی در راستای اقدامات وحدتگرا در میان امت اسلامیرمز گشایی از عملیات شبانه صهیونیست ها در مسجد ابراهیمی + عکس
پایگاه خبری فلسطینی معا رمز گشایی از عملیات شبانه صهیونیست ها در مسجد ابراهیمی عکس رژیم صهیونیستی برای جعل تاریخ و تغییر هویت مسجد ابراهیمی در الخلیل اقدام به حفر کانال هایی در زیر این مسجد کرده است به گزارش سرویس دینی جام نیوز به نقل از پایگاه خبری فلسطینی معا منذر ابوالفیسرپرست مرکز اطلاعات و کنترل ترافیک راهور ناجا به فارس خبر داد بارش باران در محورهای مواصلاتی 4 استان / ممنوعیت
سرپرست مرکز اطلاعات و کنترل ترافیک راهور ناجا به فارس خبر دادبارش باران در محورهای مواصلاتی 4 استان ممنوعیت تردد وسایل نقلیه سنگین در هراز و چالوسسرپرست مرکز اطلاعات و کنترل ترافیک راهور ناجا از بارش باران در اکثر محورهای مواصلاتی استانهای آذربایجان غربی اذربایجان شرقی و ارداطلاعیه پلیس راهور در خصوص علل حادثه اتوبوس محور فیروزکوه عدم توانایی راننده اسکانیا در کنترل اتوبوس و نقصهای
اطلاعیه پلیس راهور در خصوص علل حادثه اتوبوس محور فیروزکوهعدم توانایی راننده اسکانیا در کنترل اتوبوس و نقصهای فنی راه و ساختاری دلیل مرگ ۱۲ نفرپلیس راهور در خصوص علل حادثه اتوبوس محور فیروزکوه در اطلاعیه اعلام کرد عدم توانایی راننده اسکانیا در کنترل وسیله نقلیه و نقصهای فنیسرپرست مرکز اطلاعات و کنترل ترافیک راهور ناجا در گفتوگو با فارس خبر داد ترافیک در آزادراه تهران- کرج/محدودیت
سرپرست مرکز اطلاعات و کنترل ترافیک راهور ناجا در گفتوگو با فارس خبر دادترافیک در آزادراه تهران- کرج محدودیت تردد در آزادراه تهران- قم انسداد شمشک به دیزینسرپرست مرکز اطلاعات و کنترل ترافیک راهور ناجا از ممنوعیت تردد وسایل نقلیه سنگین در محور هراز و کرج - چالوس خبر داد و گفت ترددانلود DameWare Mini Remote Control 11.1.0.170 نرم افزار کنترل از راه دور | دانلود رايگان نرم افزار
نرم افزار DameWare Mini Remote Control نرم افزار کنترل از راه دور قوی برای سیستم عامل ویندوز خود است فریب نام مینی را نخورید این برنامه حاوی ویژگی های متعدد برای اتصال از راه دور برای کاربران حرفه ای است این برنامه بر خلاف دیگر برنامه های کنترل از راه دور نصب ایجنت کلایت Miniسرپرست مرکز اطلاعات و کنترل ترافیک راهور ناجا به فارس خبر داد ترافیک نیمه سنگین در آزادراه کرج-قزوین و تهران-ک
سرپرست مرکز اطلاعات و کنترل ترافیک راهور ناجا به فارس خبر دادترافیک نیمه سنگین در آزادراه کرج-قزوین و تهران-کرج بارش باران در جادههای شمالیسرپرست مرکز اطلاعات و کنترل ترافیک راهور ناجا از ترافیک نیمه سنگین در باند شمالی آزادراه کرج-قزوین خبر داد و گفت ترافیک در باند جنوبی آزادروحدت و تقریب راه رهایی مسلمانان از مشکلات و بحرانها است
آیت الله اراکی در دیدار با شیخ عبدالامیر قبلان وحدت و تقریب راه رهایی مسلمانان از مشکلات و بحرانها است شناسهٔ خبر 2560850 جمعه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۶ ۳۹ دین و اندیشه > اسلام در جهان آیت الله اراکی در دیدرا با شیخ قبلان بر وحدت و تقریب در میان مسلمانان تأکید کرد و آن را راهی بدرب بابالرأس حرم حضرت عباس (ع) از استان مرکزی راهی کربلا شد
درب بابالرأس حرم حضرت عباس ع از استان مرکزی راهی کربلا شد شناسهٔ خبر 2562469 یکشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۳ ۵۵ دین و اندیشه > آیین ها و تشکل های مذهبی طي مراسمي در روستاي تاريخي الوير از توابع استان مرکزي درب بابالرأس حرم حضرت ابوالفضل العباس عليهالسلام جهت نصب راهي کشو-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها