تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 27 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):روزه امساك از خوردن وآشاميدن نيست بلكه روزه،خوددارى ازتمامى چيزهايى است كه خداوندسبحان ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816211267




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

راهبردهای اصولی سیاسی برای حکومت زمینه‌ساز ظهور


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
راهبردهای اصولی سیاسی برای حکومت زمینه‌ساز ظهور
چون شکل‌گیری حکومت زمینه‌ساز بر مبنای اعتقادات دینی و در مسیر تکاملی حرکت پیامبران و امامان معصوم(ع) است، راهبردهای مربوط به آن نیز در این راستا بر مبنای الگوی قرآنی استوار می‌شود.

خبرگزاری فارس: راهبردهای اصولی سیاسی برای حکومت زمینه‌ساز ظهور



بخش دوم و پایانی 3. آزادی عقیده، اندیشه و بیان و تحمیل نکردن آن‌ها بر مردم آزادی از دیگر مؤلفه‌ها در عرصه راهبردهای سیاسی است که در جوامع ماقبل ظهور جایگاه اساسی دارد و حکومت‌های زمینه‌ساز در راستای زمینه‌سازی برای تحقق حکومت مهدوی و الگوی آرمانی باید آن را به عنوان راهبرد در نظر بگیرند. اگر انسان‌ها ناگزیر باشند در زندگی سیاسی و اجتماعی خود آن‌چه را به آنان القا می‌شود انجام دهند، نمی‌توانند به زوایای وجود انسانی خود دسترسی پیدا کنند و از مسیر تکامل بازمی‌مانند. پس برای رسیدن به این مهم، انسان‌ها باید آزاد باشند و از آزادی برخوردار شوند. در اصل این مسئله معمولاً اجماع نظری بین اندیشمندان وجود دارد، ولی مشکل از آن‌جا شروع می‌شود که چه کسی یا کسانی مفهوم آزادی را بیان کنند، یا بر چه اساسی آزادی محدود شود؟ برای جلوگیری از این مشکلات که در جوامع امروزین، شاهد آن هستیم، باید به سراغ قرآن کریم برویم و راه‌حل را از این منبع آسمانی بجوییم. آزادی برای بشر امری مطلوب و پسندیده است، اما نه در معنای گسترده آن، که رهایی از هر گونه قید و بند ‌باشد که خود، نفی‌کننده آزادی است. آزادی در اسلام نابی که مهدی(عج) برپاکننده آن خواهد بود، آزادی از هر گونه بردگی و بندگی غیرخدا و رهایی از قید و بندهای بشری است. برای آزادی، اقسامی ‌متصور است که در این بحث بر نوع حقوقی و سیاسی آن تمرکز می‌کنیم. خداوند متعال در آیات متعددی از قرآن کریم به اجباری نبودن هدایت و ایمان اشاره فرموده است. به‌طور مسلّم در حکومت مهدی(عج) نیز به آن عمل خواهد شد؛ چون سیره حکومتی ایشان بر اساس قرآن خواهد بود: وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ ما أَشْرَکُوا وَ ما جَعَلْناکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظاً وَ ما أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِوَکِیل. (انعام: 107) قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّهُ الْبالِغَهُ فَلَوْ شاءَ لَهَداکُمْ أَجْمَعِینَ. (انعام: 139) لَوْ یَشاءُ اللَّهُ لَهَدَى النَّاسَ جَمِیعاً. (رعد: 31) وَ عَلَى اللَّهِ قَصْدُ السَّبِیلِ وَ مِنْها جائِرٌ وَ لَوْ شاءَ لَهَداکُمْ أَجْمَعِین‏. (نحل: 9) وَ لَوْ شاءَ رَبُّکَ لَآمَنَ مَنْ فِی الْأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعا. (یونس: 99) بر این اساس، الگوی آرمانی حکومت مهدوی که به منظور هدایت و تکامل مردم تشکیل می‏شود و حکومت‌های زمینه‌ساز نیز که شرایط را برای ظهور فراهم می‌کنند، باید از این اصل پیروی کنند و با الزام و اجبار، خود را بر مردم تحمیل نکنند. الف) آزادی عقیده یکی از اقسام آزادی و راهبردهای سیاسی که در حکومت‌های زمینه‌ساز ظهور می‌توان با استناد به قرآن در پیش گرفت، بحث عقیده است. آیا می‌توان دیگران را به پذیرش عقیده‌ای خاص مجبور کرد؟ یا این‌که انسان‌ها در پذیرش عقیده آزادند؟ گفتمان حکومت منتظر و زمینه‌ساز ظهور، راهبرد تحمیل نکردن عقیده و دین الهی بر مردم را پیشه خود می‌سازد. به فرموده قرآن کریم، هر کس در عقیده و دین‌داری خود آزاد است و هیچ کس را نمی‌توان به پذیرش دین یا مذهب خاصی مجبور کرد و اکراه و اجبار در عقاید راهی ندارد؛ چون: لا إِکْراهَ فِی الدِّین. (بقره: 256)‏ این عدم اجبار ممکن است به دلیل تعلیلی باشد که در جملۀ بعد آمده است: قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی‏. بدین معنا که در امور مهمى که خوبى و بدى و خیر و شر آن‌ها آشکار است و حتى آثار منفی و آثار خیرشان هم معلوم است، به اکراه نیازى نخواهد بود، بلکه خود انسان، یکى از دو طرف خیر و شر را انتخاب می‌کند و عاقبت آن (چه خوب و چه بد) را هم مى‏پذیرد و دین و اعتقادات از این قبیل امور است. ‏(طباطبایی، 1417: ج‏2، 343) شاید هم به دلیل فرصت اختیاری است که خداوند بر اساس برهان‌های حق و باطل به انسان اعطا کرده است. (فضل الله، 1419: ج5، 46) البته این آزادی بدان معنا نیست که نتایج اعتقادی هر دو طریق (دین‌داری و بی‌دینی) نیز یکسان باشد. درست است که خداوند، انسان را از تکوینی آزاد آفریده است، اما هرگز نفرموده که نتیجۀ هر دو طریق (ایمان و کفر) واحد است و او را به یک مقصد رهنمون می‌سازند. اگر آزادی و اختیار امری تکوینی است، ترتّب آثار آن نیز چنین است. (جوادی آملی، 1388: 475) «از منظر اسلام، آزادی عقیده، لجام‌گسیخته نیست و حدّ این‌چنین آزادی در مرحله عمل، نقض مصالح جامعه است. علی(ع) در مواجهه با خوارج تا زمانی که اقداماتشان جنبه براندازانه پیدا نکرد، در منتهی درجه آزادی و دموکراسی رفتار کرد... زندانشان نکرد و شلاقشان نزد و حتی سهمیه آنان را قطع نکرد... آن‌ها در همه جا در اظهار عقیده آزاد بودند و حضرت، خود و اصحابش با عقیده آزاد با آنان روبه‌رو می‌شدند. شاید این مقدار آزادی در دنیا بی‌سابقه باشد که حکومتی با مخالفان خود تا این درجه با دموکراسی رفتار کرده باشد.» (مطهری، 1349: 143) پس «هنگامی‌که آن فتنه‌انگیزان عملاً به مبارزه با او برخاستند، پس از یأس کامل از تأثیر نصایح خود و یارانش، با آنان وارد جنگ شد و چشم فتنه را کور کرد.» (شریف رضی، بی‌تا: خطبه‌های 58، 60 و 93) بر این اساس، در حکومت‌های اسلامی‌ زمینه‌ساز که بر مبنای سیره و روش قرآن و الگوی آرمانی خود تشکیل می‌شوند، هر گونه تحمیل در این زمینه، ممنوع است و نمی‌توان دیگری را به جرم داشتن عقیده مخالف، محکوم کرد. البته و با وجود آزادی اراده و عدم اجبار در دین نمی‌توان وجود اقلیت‌های سالم از پیروان ادیان آسمانی دیگر را انکار کرد. البته ذکر این مسئله موجب نمی‌شود که حکومت زمینه‌ساز از تلاش جهت رشد و گسترش اعتقادات و اخلاق الهی کوتاهی کند، بلکه باید در جهت اطاعت الهی و دوری از طاغوت همت گمارد. (نک: نحل: 36؛ جمعه: 2) ب) آزادی اندیشه آیا مردم در جوامع امروزین از آزادی اندیشه برخوردارند؟ آیا در سیاست‌گذاری راهبردی در این حوزه به آیات قرآن می‌توان استناد کرد؟ قرآن کریم در موارد بسیاری، مردم را به تفکر و تعقل فرا خوانده و در مواردی نیز بر استماع اقوال و انتخاب بهترین آن‌ها تأکید کرده است: کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ مُبارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیاتِهِ وَ لِیَتَذَکَّرَ أُولُوا الْأَلْباب. (ص: 29) هدف از نزول قرآن این بود که آیاتش، سرچشمۀ اندیشه و مایه بیدارى وجدان‌ها شود. در جای دیگری می‌فرماید: أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى‏ قُلُوبٍ أَقْفالُها. (محمد: 24) بر دل‌های آنان که اهل تدبّر و اندیشه نیستند یا برای بستن مسیر آزادی اندیشه تلاش می‌کنند، قفل نهاده شده است. در این‌جا نیز هدف از نزول قرآن را تدبّر و اندیشه می‌داند. خداوند متعال، مردم را به فهم و تدبّر دعوت کرده است تا فکر و شریعت قرآن برای مردم در زندگی آشکار شود. به علاوه، قرآن کریم همراه با بیان مسائل عمیق اعتقادی، اشکال‌های و شبهه‌هایی را طرح می‌کند تا مخاطب خود را به اندیشه وا دارد. مثلاً هنگام سخن گفتن از معاد و قیامت، شبهه‌های منکران معاد را نیز بیان می‌کند که با نگاه انکارآمیز، هستی خود را در دنیا منحصر می‌دانستند و هلاکت را به طبیعت نسبت می‌دادند (جوادی آملی، 1388، 484): ما هِیَ إِلاَّ حَیاتُنَا الدُّنْیا نَمُوتُ وَ نَحْیا وَ ما یُهْلِکُنا إِلاَّ الدَّهْر. (جاثیه: 24) با توجه به این آیات و آیات دیگر که انسان‌ها را به آزادی در تعمق، تفکر و اندیشه فرا خوانده است، قرآن کریم نمی‌تواند با آزادی اندیشه، مخالف باشد. در حکومت‌های زمینه‌ساز نیز با استناد به این آیات می‌توان در سیاست‌گذاری راهبردی در حوزۀ اندیشه از آن‌ها بهره برد. سیاست‌گذاران در حکومت‌های زمینه‌ساز باید با ایجاد فضای باز فکری، عرصه را برای اقشار و فهم‌های مختلف آزاد بگذارند و فهم از دین و مسائل اجتماعی سیاسی اسلام را به فکر و فهم خاصی محدود نسازند؛ چون محدود کردن اندیشه، خسارت‌های جبران‌ناپذیری خواهد داشت. ج) آزادی بیان یکی از مواردی که در راهبردهای سیاسی حکومت‌های زمینه‌ساز با استناد به قرآن از آن می‌توان بهره گرفت، آزادی بیان است که در امتداد آزادی عقیده و اندیشه قرار دارد. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: فَبَشِّرْ عِبادِ * الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَه‏. (زمر: 17 - 18) این آیه ضمن بیان استفاده از تمامی‌ ظرفیت‌ها و تجربه‌های دیگر افراد و کشورها، بر آزادی انسان‌ها در استماع هر گونه کلام و قول و بیان تصریح دارد تا از میان کلام و قول نیکو یا غیرنیکو (اقوال مختلف)، بهترین آن‌ها را بر‌گزینند. این آیه در تجویز آزادی بیان و قلم صراحت دارد؛ چون وجود امکان گزینش مسلمانان از میان افکار و عقاید مختلف، خود، دال بر آزادی بیان و قلم است. البته این‌که قول احسن و نیکو چیست، در جای دیگری باید بدان پرداخت، اما محل بحث این است که انسان‌ها آزادند هر چیزی را بشنوند. البته نه آن‌گونه که هر مطلبی را به صرف شنیدن و خواندن باور کنند و بدون استنباط و تشخیص درست از غلط به زودباوری دچار شوند یا بر اثر پیروی از هواى نفس، هر سخنى را به صرف شنیدن، بدون تفکر و تدبّر رد کنند. با وجود این آیه، امکان شنیدن قول‌ها و سخنان مختلف برای افراد پذیرفته شده است و باید سخنان و اقوال مختلفی باشد که افراد بتوانند قول احسن را از میان آن‌ها انتخاب کنند. از جمله آیات دیگری که برای تبیین جایگاه آزادی بیان در حکومت زمینه‌ساز به آن می‌توان استناد کرد، آیه وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدِینَهِ رَجُلٌ یَسْعى‏ قالَ یا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِینَ (یس: 20) است. در این آیه، همین که مرد ناشناسی از نقاط دوردست شهر به میان کافران بیاید و توان این را داشته باشد که برخلاف نظر آنان سخن بگوید، می‌تواند دلیل بر این باشد که قرآن کریم به اهتمام در این مسئله‌ توجه کرده است. هرچند کافران این مسئله را نپذیرفتند و آن مرد را کشتند و به او گفته شد که وارد بهشت شو: قِیلَ ادْخُلِ الْجَنَّه، ولی صرف وجود این مسئله و رد نشدن آن در قرآن، دلیل بر پذیرش اظهار سخن مخالف در قرآن است.به‌طور کلی، از این آیه‌ها می‌توان در سیاست‌گذاری راهبردی در مسئلۀ آزادی بیان بهره برد که از اصول ضروری در جوامع مختلف به شمار می‌رود. احترام گذاشتن به عقاید، اندیشه‌ها، فرهنگ‌ها و هویت‌های مختلف باید به عنوان یک راهبرد سیاسی در حکومت زمینه‌ساز مطرح شود و نباید این امکان را در حکومت‌های زمینه‌ساز از مردم سلب کرد. البته باید دانست آزادی بیان مورد نظر آیات قرآن، به صورت مطلق نیست؛ چون در قرآن نیز ممنوعیت‌هایی در مورد اقوال و بیان‌هایی از جمله غیبت، تهمت، دروغ و... ذکر شده است. 4. ایجاد امنیت در عرصه‌های مختلف بدون تردید، یکی از نیازها و آرزوهای برجسته بشر از دیرباز تا کنون که منشأ دگرگونی‌های فراوانی شده و مدنیت اسلامی و آیات قرآن نیز توجه خاصی به آن کرده است، امنیت کامل در عرصه‌های مختلف است که تا به حال تحقق نیافته است. بدیهی است تا پیش از ظهور امام مهدی(عج) ایجاد امنیت کامل و بهینه به دست حکومت‌های دنیایی امکان‌پذیر نیست و این‌گونه آرمان‌های عالی الهی و بشری به صورت کامل، تنها در عصر حکومت مهدی(عج) محقق خواهد شد. البته این سخن بدان معنا نیست که حکومت‌های زمینه‌ساز در این راستا اقدامی‌ نکنند؛ چون حرکت در این مسیر با ارائه راهبرد امنیت از ضروریات تداوم چنین حکومت‌هایی است. در قرآن کریم که سیره امام مهدی(عج) بر اساس آن است، آیات فراوانی درباره اهمیت امنیت و جایگاه آن در زندگی فردی و اجتماعی انسان وارد شده است. یکی از آیاتی که تحقق امنیت را از اهداف برقراری حاکمیت خدا و جانشینی مؤمنان و صالحان و طرح کلی امامت معرفی کرده، این آیه است: وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضى‏ لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ. (نور: 55) علامه طباطبایی در ذیل این آیه می‌گوید: در نتیجه این آیه، وعده جمیل و زیبایى است براى مؤمنین که عمل صالح هم دارند. به آنان وعده مى‏دهد که به زودى، جامعه صالحى مخصوص به خودشان برایشان درست مى‏کند و زمین را در اختیارشان مى‏گذارد و دینشان را در زمین متمکن مى‏سازد و امنیت را جایگزین ترسى که داشتند، مى‏کند؛ امنیتى که دیگر از منافقین و کید آنان و از کفار و جلو‌گیری‌هایشان، بیمى نداشته باشند؛ خداى را آزادانه عبادت کنند و چیزى را شریک او قرار ندهند. (طباطبایی، 1417: ج‏15، 151) تردیدی نیست که نمونه کامل حاکمیت توحید با بهره‌مندی از امنیت کامل و محیط مناسب برای عبادت که از شرک تهی باشد و خداوند به مسلمانان دارای دو صفت ایمان و عمل صالح وعده داده است، در زمان ظهور امام مهدی(عج) تحقق می‌یابد. البته این آیه در حکومت مهدوی منحصر نمی‌شود. مرحوم طبرسى در ذیل آیه مى‏گوید: از اهل‌بیت پیامبر(ع) این حدیث نقل شده است: این آیه درباره مهدى آل محمد(عج) است. (طبرسی، 1372: ج‏7، 239)در تفسیر روح المعانی از امام سجاد(ع) چنین نقل شده است که در تفسیر این آیه فرمود: هم و اللَّه شیعتنا اهل البیت، یفعل اللَّه ذلک بهم على یدى رجل منا، و هو مهدى هذه الامه، یملأ الارض عدلاً و قسطاً کما ملئت ظلماً و جوراً، و هو الذى قال رسول اللَّه(ص): لو لم یبق من الدنیا الا یوم... ؛ (آلوسی، 1415: ج‏9، 396) به خدا سوگند، آن‌ها شیعیان ما هستند. خداوند این کار را براى آن‌ها به دست مردى از ما انجام مى‏دهد که مهدى این امت است. زمین را پر از عدل و داد مى‏کند، آن‌گونه که از ظلم و جور پر شده باشد و هم اوست که پیامبر(ص) در حق وى فرمود: اگر از عمر دنیا جز یک روز باقى نماند، ... آیات دیگری در زمینۀ راهبرد امنیت در قرآن کریم وجود دارد که از مجال بحث خارج است. (نک: ابراهیم: 35؛ نحل: 112؛ اعراف: 96؛ آل عمران: 103؛ حجر: 45؛ انعام: 81) آن‌چه مسلّم است، این‌که بشر در حیات اجتماعی خود، قبل از ظهور حضرت مهدی(عج) دچار ناامنی و ظلم و بی‌عدالتی خواهد بود و این مشکلات با استقرار حکومت امام مهدی(عج) از بین خواهد رفت و امنیت جای نا‌امنی‌ها را خواهد گرفت و طبق آیه 55 سوره نور، مؤمنان و صالحان، خلیفۀ خدا بر روی زمین خواهند شد. امام مهدی(عج) رسالتی را که در ادامه رسالت قرآنی انبیا و امامان معصوم(ع) است، در حکومت خود به نتیجه کامل خواهد رساند. این راهبرد امنیتی در حکومت مهدوی، بر اجبار و زور متکی نیست، بلکه همراه با رضایت و پذیرش قلبی مردم است. حضرت با سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی دقیق و صحیح در این عرصه، در مدت‌زمان کوتاهی، ناامنی سابق را به امنیت تبدیل می‌کند و همه مردم با رضایت و خشنودی بدان تن می‌دهند و در محیطی پر از امنیّت به زندگی خود ادامه ‏می‏دهند؛ امنیّتی که بشر در هیچ روزگاری، مانند آن را ندیده است. گفتنی است راهبرد حکومت‌های زمینه‌ساز نیز باید در همین مسیر باشد. با این راهبرد و برنامه‌ریزی‌ها، مردم در عرصه‌های گوناگون در امنیت کامل به سر می‌برند. راه‏ها به‌گونه‏ای امن می‏شود که زنان جوان بدون همراه داشتن محرمی، از جایی به جای دیگر سفر می‏کنند و از هر گونه تعرّض و سوء نظر در امان هستند. امنیت کامل اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و قضایی بر جامعه حاکم می‌شود. انسان‌ها با کمال آرامش بدون تهدیدی از جانب دیگران زندگی می‌کنند. همۀ این موارد نیز در این راستاست که انسان‌ها با امنیت و آسودگی خاطر به عبادت خدای یکتا بپردازند. در این زمینه، روایات فراوانی نقل شده است که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود: ... حَتَّى تَمْشِی الْمَرْأَهُ بَیْنَ الْعِرَاقِ إِلَى الشَّامِ لَا تَضَعُ قَدَمَیْهَا إِلَّا عَلَى النَّبَاتِ وَ عَلَى رَأْسِهَا زَبِیلُهَا لَا یُهَیِّجُهَا سَبُعٌ وَ لَا تَخَافُه؛ (حرانی، 1404: 115)سطح امنیت به قدری بالاست که زن به تنهایی از عراق تا شام می‏رود و زنبیل بر سر دارد و هیچ درنده‏ای، او را به هیجان درنمی‏آورد و نمی‏ترساند.... حَتَّى یَأْمَنَ الشَّاهُ وَ الذِّئْبُ وَ الْبَقَرَهُ وَ الْأَسَدُ وَ الْإِنْسَانُ وَ الْحَیَّهُ وَ حَتَّى لَا تَقْرِضَ فَأْرَهٌ جِرَاباً... ؛ (مجلسی، 1404: ج51، 61) در آن زمان، دنیا به قدری امن و امان می‏شود که گرگ و میش، گاو و شیر درنده، انسان و مار در کنار یکدیگر زندگی می‏کنند و همه از گزند دشمنان خویش احساس امنیت می‏کنند تا آن‌جا که هیچ موشی هیچ فرشی را نمی‏جود.... إِذَا قَامَ الْقَائِمُ حَکَمَ بِالْعَدْلِ وَ ارْتَفَعَ فِی أَیَّامِهِ الْجَوْرُ وَ أَمِنَتْ بِهِ السُّبُل‏... ؛ (اربلی،1381: ج2، 465) در آن زمانی، قضاوت عادلانه حکم‌فرما خواهد بود؛ جور و ستم برچیده می‏شود و راه‌ها به برکت او امن و امان می‏گردد.حَتَّى یَخْرُجَ الْعَجُوزُ الضَّعِیفَهُ مِنَ الْمَشْرِقِ تُرِیدُ الْمَغْرِبَ وَ لَا یَنْهَاهَا أَحَد... ؛ (مجلسی، 1404: ج52، 345) امنیت چنان حاکم است که پیرزن ناتوان از شرق عالم خارج می‏شود و می‏خواهد به غرب عالم سفر کند و هیچ کس مانعش نمی‏شود. وَ أُلْقِیَ فِی تِلْکَ الزَّمَانِ الْأَمَانَهُ عَلَى الْأَرْضِ فَلَا یَضُرُّ شَیْ‏ءٌ شَیْئاً وَ لَا یَخَافُ شَیْ‏ءٌ مِنْ شَیْ‏ءٍ ثُمَّ تَکُونُ الْهَوَامُّ وَ الْمَوَاشِی بَیْنَ النَّاسِ فَلَا یُؤْذِی بَعْضُهُمْ بَعْضاً وَ أُنْزِعَ حُمَهُ کُلِّ ذِی حُمَهٍ مِنَ الْهَوَامِّ وَ غَیْرِهَا وَ أُذْهِبَ سَمُّ کُلِّ مَا یَلْدَغ...؛ (همو: 384)‏ [خداوند در حدیث قدسی می‏فرماید:] در آن زمان، امنیت را بر روی زمین می‏افکنم و هیچ چیزی به چیز دیگر ضرر نمی‏رساند و هیچ چیزی از چیز دیگر نمی‏ترسد تا آن‌جا که حشرات و چارپایان در میان مردم حرکت می‏کنند و هیچ‌کدام به دیگری آسیب نمی‏رساند و ستم گزنده‏ها را می‏برم و حالت تعصب و هجمه و درندگی را از درندگان سلب می‏کنم. حکومتی نیز که برای زمینه‌سازی حکومت مهدوی، راهبرد سیاسی و امنیت آرمانی و مطلوب حکومت مهدوی را تدوین می‌کند، باید برای رفع ناامنی و ظلم‌های حاکم بر عصر خویش گام‌های جدّی بردارد. 5. نظارت عمومی ‌و امر به معروف و نهی از منکر یکی از مسائل دیگر در عرصه عمومی ‌حکومت‌های زمینه‌ساز ظهور که باید با سیاست‌گذاری راهبردی بر مبنای قرآن برای حل آن گام برداشت، مسئله امر به معروف و نهی از منکر است. در قرآن، نظارت همگانی بر امور اجتماعی و سیاسی مسئولان و مردم، اهمیت زیادی دارد؛ چون با اجرای صحیح راهبرد نظارت عمومی‌ می‌توان برخی مشکلات درون حکومت را حل کرد. امروزه این پرسش‌ها فراروی زمام‌داران حکومت‌ها وجود دارد ‌که محدوده امر به معروف و نهی از منکر چیست؟ آیا مطلق حلال و حرام یا بعضی احکام شرع را دربر می‌گیرد؟ چه کسانی باید آن‌ را انجام دهند؟ ناظر به همه مردم یا گروه خاصی از مردم است یا ناظر به حکومت؟ آیا در این مسئله، ید و ضرب و جرح جایگاهی دارد یا نه؟ بسیاری از معضلات اجتماعی کنونی به دلیل اجرای نادرست این مسئله یا فراموشی این وظیفه الهی است؛ چون قانون هرچند بهترین باشد، اما اگر درست اجرا نشود، هیچ مشکلی را از جامعه اسلامی حل نخواهد کرد.خداوند در قرآن کریم می‌فرماید:وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُون. ‏(آل عمران: 104) با دقت در این آیه روشن می‌شود که منظور از «منکم»، جماعتی از مسلمانان است که امکان تحقق این دعوت به خیر برایشان میسر است. البته این سخن بدان معنا نیست که این مهم، وظیفه گروه خاصی است و از عهده بقیه ساقط می‌شود. اندازه این جماعت به عدد خاصی محدود نیست؛ چون گاهی همه مسلمانان را شامل می‌شود؛ گاهی به شکل فردی است که وظیفه عموم مردم است و اندازه آن به توانایی فرد، محدود است؛ گاهی هم گروهی از مسلمانان را دربر می‌گیرد که این گروه می‌تواند مستقل از حکومت اسلامی‌ باشد یا تحت حکومت اسلامی‌ قرار گیرد. این امر مهم هم وظیفه تک‌تک افراد جامعه است به حسب توانایی‌های آن‌ها و هم وظیفه حکومت اسلامی ‌است. امر به معروف و نهی از منکر می‌تواند در عمل فردی باشد؛ آن هم جایی که فرد از مسیر اسلام منحرف شده است و هم می‌تواند در عمل اجتماعی باشد؛ جایی که انحراف در جامعه صورت گرفته باشد. همچنین ممکن است در عمل سیاسی باشد؛ جایی که امت با حکم ظالمانۀ حاکم یا حاکمان روبه‌رو شود یا حاکم، بر سیره غیر عدل با مردم جامعه رفتار کرده باشد. حتی ممکن است در عمل اقتصادی باشد؛ جایی که جامعه یا حاکمان از مسیر شریعت الهی منحرف شوند. (فضل‌الله، 1419: ج6، 202 - 205) با توجه به اختلافی که در مورد «منکم» در آیه وجود دارد، به نظر می‌رسد ظاهراً «من» تبعیضیه باشد تا بیانیه. ظاهر آیۀ شریفه چنین می‌رساند که برخی، مأمور به امر به معروف و نهی از منکر هستند که این گروه می‌توانند نهادهای دولتی یا مردمی‌ باشند. همچنین مراد از خیر در این‌جا خیر عموم است و شامل تمامی ‌احکام حلال و حرام شرعی، مقتضیات عقلی، فطرت یا دعوت به اسلام می‌شود. امر به معروف و نهی از منکر، هم جنبه فردی دارد که نظارت همگان بر حسب توانایی‌های افراد را شامل می‌شود که البته شعاع آن به انزجار قلبی و انذار لسانی محدود است و هم جنبه گروهی و جمعی که طبق آیه قرآن، امت باید در راستای این عمل الهی و حل مشکلات اجتماع گام بردارند. این امر مهم الهی در این بخش از شئون حکومت اسلامی‌ است و شعاع وسیع‌تری دارد و امکان برخورد یدی و شدت عمل بیش‌تر در این مرحله امکان‌پذیر است. آیه مهم دیگر در این زمینه، آیه 110 سوره آل عمران است که با فاصلۀ چند آیه در قالب جمله خبری بیان شده است: کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّهٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لَوْ آمَنَ أَهْلُ الْکِتابِ لَکانَ خَیْراً لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَکْثَرُهُمُ الْفاسِقُونَ. در این آیه، امر به معروف و نهی از منکر به عنوان وظیفه همگانی و عمومی‌ مطرح شده است که هم نهادهای دولتی در قبال مردم وظیفه هدایت و راهنمایی را برعهده دارند و متقابلاً وظیفه مردم نیز نظارت بر عملکرد دولت است. دلیل تقدّم امر به معروف و نهی از منکر بر ایمان به خداوند در این آیه به دلیل اهمیت موضوع است؛ چون مسئله ایمان به خداوند در امت اسلامی‌ همانند امت‌های پیشین مطرح بوده است، اما آن‌چه در امت اسلام تازگی و برجستگی دارد، مسئله امر به معروف و نهی از منکر است که روابط اجتماعی امت اسلامی را با یکدیگر تنظیم می‌کند. آیات دیگری نیز وجود دارد که در تعیین راهبرد سیاسی در زمینه امر به معروف و نهی از منکر می‌توان از آن‌ها بهره برد. (نک: آل عمران: 114؛ اعراف: 157؛ توبه: 71 و 112؛ حج: 41، لقمان: 17) در حکومت‌های زمینه‌ساز، با اجرای صحیح امر به معروف و نهی از منکر و با نظارت همگانی و عمومی ‌بر رفتار مسئولان بر مردم، مردم بر مسئولان و مردم بر مردم، معضلات ناشی از اجرا نشدن این وظیفه شرعی در جامعه، حل می‌شود و زمینه برای حکومت مهدوی فراهم خواهد آمد. به تعبیر قرآن، أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُون، چنین افرادی که به خیر و امر به معروف و نهی از منکر دعوت کنند، رستگارانند. در مقابل، آنان که این فرضیه را فراموش کنند، از زیان‌کاران خواهند بود. 6. شورا و مشورت با صاحبان اندیشه و خبرگان جامعه یکی از راهبردهای اساسی مورد اهتمام قرآن که عمل نکردن برخی متصدیان امور به آن، از مشکلات جوامع مختلف امروزی است و در راستای حل مشکلات حکومت‌های زمینه‌ساز ظهور می‌توان از آن بهره برد، مسئله شورا و مشورت است. قرآن به لزوم مشورت با متخصصان و خبرگان جامعه و جزم‌اندیشی نکردن مسئولان جامعه در نظر شخصی خود تأکید کرده است تا آن‌جا که خداوند، پیامبر اکرم(ص) را در اداره امور عامه مسلمانان به مشاوره با مردم دستور می‌دهد. همان‌گونه که در آیۀ شریفه خطاب به پیامبر اعظم(ص) آمده است: وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْر. (آل عمران: 159) به همین دلیل، پیامبر اکرم(ص) در امور عمومى مسلمانان، جلسه مشاوره تشکیل مى‏داد و مخصوصاً براى رأى افراد صاحب‌نظر ارزش خاصى قائل بود. اصولاً مسئولانی که کارهاى مهم خود را با مشورت متخصصان و صاحب‏نظران انجام می‌دهند، کم‌تر گرفتار لغزش مى‏شوند. در مقابل، افرادى که گرفتار استبداد رأى هستند و خود را از افکار دیگران بى‌نیاز مى‏دانند، غالباً گرفتار اشتباه‌های جبران‌ناپذیری مى‏شوند که آثار سوء آن، دامن‌گیر خودشان و جامعه خواهد شد؛ چون یک انسان هر قدر از نظر فکرى، نیرومند باشد، نمی‌تواند به تمامی‌ ابعاد مسائل بنگرد. پس ابعاد دیگر مسئله برای او ناشناخته مى‏ماند. هنگامى که مسائل در شوراى طرح می‌شود و عقل‌ها و تجربه‌ها و دیدگاه‌هاى متفاوت با هم جمع شوند، مسائل به صورت کاملاً پخته، کم‌عیب و نقص و به دور از لغزش و انحراف مطرح خواهند شد. در نتیجه، مسالمت و عطوفت در میان افراد جامعه، بیش‌تر می‌شود؛ آگاهی و بصیرت، افزایش می‌یابد و وحدت و قاطعیت در تصمیم‌گیری‌ها به دست می‌آید. خداوند در آیۀ دیگری از قرآن ضمن بیان ویژگی‌های ‏مؤمنان می‌فرماید:وَ الَّذِینَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ أَمْرُهُمْ شُورى‏ بَیْنَهُم‏. (شورا: 38) در این آیه، مسئله شورا و مشورت در کنار ایمان به خدا و نماز قرار گرفته است که از اهمیت زیاد این مسئله در قرآن حکایت می‌کند. تعبیر به «امر» به مشورت و مراجعه به صاحبان عقل و اندیشه، تمامی‌ امور سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را شامل می‌شود. در این صورت، حاکم استبداد به رأی ندارد و بصیرتش با رجوع به اهل نظر و افراد خبره زیاد می‌شود و خطای او در اداره امور جامعه کم‌تر خواهد شد. در روایات نیز بر مشاوره تأکید بسیارى شده است‏. در سخنی از علی(ع) آمده است:من استبد برأیه هلک و من شاور الرجال شارکها فى عقولهم؛ (شریف رضی، بی‌تا: 500) کسى که استبداد به رأى داشته باشد هلاک مى‏شود و کسى که با افراد بزرگ مشورت کند، در عقل آن‌ها شریک شده است. قرآن کریم حتی در اجتماع کوچک نظام خانواده نیز دستور به مشورت داده است که اهمیت مشورت در امور را از نگاه قرآن نشان می‌دهد. پدر و مادر در باز گرفتن فرزند از شیر قبل از دو سالگی باید مصالح فرزند را در نظر بگیرند و با هم‌فکرى و توافق و به تعبیر قرآن، تراضى و تشاور، براى برنامه‏اى تنظیم کنند. می‌فرماید:فَإِنْ أَرادا فِصالًا عَنْ تَراضٍ مِنْهُما وَ تَشاوُرٍ فَلا جُناحَ عَلَیْهِما. (بقره: 233) مسئولان امر در حکومت‌های زمینه‌ساز، باید با مراجعه به کارشناسان و متخصصان متعهد در عرصه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در راستای حل مشکلات جوامع گام بردارند و از دستاوردهای دانش و اندیشه بشری در برنامه‌ریزی‌های کلان حکومت استفاده کنند.تا بدین‌جا بیش‌تر به حوزه راهبردهای سیاسی داخلی پرداختیم. در ادامه، به مواردی اشاره می‌شود که کاربرد آن‌ها بیش‌تر در حوزه راهبردهای سیاسی خارجی است. 7. نفی سبیل (استقلال، عزت و حکمت) یکی از راهبردهای دیگر که با استناد به قرآن از آن می‌توان در حوزه راهبردهای سیاسی خارجی بهره برد، مسئله نفی تسلط کفار و غیرمسلمانان بر مؤمنان است. نمود این مسئله بیش‌تر در حوزه سیاست خارجی است. از آن‌جا که انسان، موجودی اجتماعی است و نمی‌تواند بدون ارتباط با دنیای خارج، نیاز‌های افراد جامعه خود را تأمین کند، به همکاری و روابط اجتماعی در عرصه داخلی و خارجی نیاز دارد. برخی، مراد از «رابطوا» را در آیه یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ، (آل عمران: 200) به همین معنا گرفته‌اند.برخی نیز مرابطه را در این آیه به معنای مرزداری در مفهوم جنگی می‌دانند. (نک: طبرسی، 1377: ج‏1، 232؛ همو، 1372: ج‏2، 918؛ ابن‌عاشور، بی‌تا: ج‏3، 318) عده‌ای دیگر هم آن‌ را به همان معنای مرزداری گرفته، اما مرزداری را توسعه داده‌اند، بدین معنا که انسان برای هر گونه دفاع از خود، جامعه اسلامی ‌و مرزهای اسلام آماده باشد؛ چه مرزهای فکری، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی. (نک: فضل‌الله، 1419: ج‏6، 475؛ مکارم شیرازی، 1374: ج‏3، 233) برخی، مرابطه در این آیه را به معنای تحقق ارتباط و وابسته شدن و بستگی پیدا کردن می‌دانند که شامل روابط و همکاری‌های اجتماعی می‌شود. آن‌ها برای آن مراتبی قائل شده‌اند که عبارت است از: ارتباط بین امت و امام، ارتباط بین مردم و امت و استحکام و ثبات از جهت تجهیزات و قوای لازم برای دفاع از خود و حفظ منافعشان. (مصطفوی، 1360: ج‏4، 28) آیت‌الله طالقانی نیز این مفهوم رابطه را به سراسر احکام عبادى و اقتصادى و اجتماعى، براى ساختن مجتمع توحیدى یکسان و تبادل روابط توسعه داده است. (طالقانی، 1362: ج‏5، 464) همچنین علامه طباطبایی در توضیح مرابطه، با توسعه مفهومش، آن را هر نوع همکاری و روابط اجتماعی در عرصه‌های مختلف می‌شمارد و «رابطوا» را به معنای ایجاد ارتباط میان نیروها و افعال جامعه می‌داند. (طباطبایی، 1417: ج4، 96 - 97) در این رابطه باید مراقب بود که مسلمانان با حفظ شرط ایمان تحت سلطه کفار درنیایند. خداوند در قرآن می‌فرماید:وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً. (نساء: 141)با توجه به این‌که نکره در سیاق نفى، افاده عموم می‌کند، کلمه «سبیلا» از این قبیل است. پس مستفاد از آیه آن است که کافران از هیچ نظر بر افراد باایمان (مؤمنان)، چیره نخواهند بود اگر در زمان‌های مختلف و در عرصه‌هایی، پیروزی غیرمسلمانان را بر مسلمانان می‌بینیم، به دلیل نبود ایمان واقعی در مسلمانان است؛ همان‌گونه که در این آیه نیز تسلط نیافتن کفار بر مؤمنان را به ایمان مشروط کرده است. پس بر مؤمنان است که با آگاهی و علم، اتحاد و اخوت اسلامی، ‌زمینه هر گونه تسلط غیرمسلمانان بر مؤمنان را در تمامی ‌عرصه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ببندند. البته برخی، این عدم تسلط را به آخرت تعبیر کرده‌اند. (طبری، 1412: ج5، 214) برخی دیگر مثل علامه طباطبایی احتمال می‌دهند که این نفی سبیل اعم از دنیا و آخرت باشد؛ (طباطبایی، 1417: ج‏5، 116) یعنى منظور این باشد که کفار نه در دنیا بر مؤمنان مسلط مى‏شوند، نه در آخرت و مؤمنان به اذن خدا همیشه غالبند. البته این امر مشروط به آن است که به لوازم ایمان خود ملتزم باشند، همچنان‌که در جاى دیگر، با صراحت چنین وعده داده است: وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِین؛ ‏(آل عمران: 139) و اگر مؤمنید، سستى مکنید و غمگین مشوید، که شما برترید. در ادامه آیه قبل، نکته دیگری را که در رابطه مسلمانان با غیرمسلمانان باید در نظر داشت، این است که مسلمانان باید از انتخاب کفار به عنوان ولایت، تکیه‌گاه و سرپرست خود خودداری کنند. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْکافِرِینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِین. (نساء: 144) در آیه بعد نیز خداى متعال، ترک ولایت مؤمنان و قبول ولایت کفار را «نفاق» دانسته است، و مؤمنان را از آن بر حذر مى‏دارد. پس با توجه به «رابطوا» که هر نوع رابطه و همکاری اجتماعی را شامل می‌شد و با توجه به این آیات که تسلط و ولایت کفار بر مؤمنان را نفی می‌کند، مشخص می‌شود اصل ارتباط و همکاری اجتماعی با غیرمسلمانان بدون اشکال است. البته در این رابطه باید مراقب بود آنان بر مسلمانان تسلط و برتری نداشته باشند و آن‌ها را به عنوان ولیّ و تکیه‌گاه نپذیرند که طبق وعدۀ قرآن، این کار هم با شرط ایمان و عمل به دستور اسلام قابل تحقق است. حکومت‌های زمینه‌ساز ظهور در تعیین راهبردهای سیاسی خود در حوزه سیاست خارجی و ارتباط داشتن با کشورهای غیرمسلمانان، با حفظ اصول ایمانی و توجه به نفی تسلط و ولایت کفار بر مسلمانان، می‌توانند از این آیه برای حل مسائل جامعه اسلامی‌ استفاده کنند. اصل 152 قانون اساسی جمهوری اسلامی‌ ایران نیز بر همین اساس تدوین شده است؛ چون در آن آمده است: سیاست خارجی جمهوری اسلامی ‌ایران بر اساس نفی هر گونه سلطه‌جویی و سلطه‌پذیری، حفظ استقلال همه‌جانبه و تمامیت ارضی کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرت‏های سلطه‏گر و روابط صلح‏آمیز متقابل با دول غیر محارب استوار است. از آن‌جا که انسان‌ها فطرتاً صلح‌جو هستند، حکومت زمینه‌ساز ضمن تقویت دفاعی خود باید در سیاست خارجی خود بر مبنای صلح‌طلبی رفتار کند و تا آن‌جا که بیگانگان از در خصومت وارد نشوند، با آن‌ها با مسالمت برخورد شود. خداوند در قرآن چنین می‌فرماید: وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها وَ تَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیم‏. (انفال: 61) حکومت زمینه‌ساز ظهور در زمینه پیمان‌ها و تعهدات با دولت‌ها و ملت‌های دیگر نیز به تعهدات و قراردادهای خود ملتزم است؛ چون پیمان‌شکنی و خلف وعده در دیدگاه اسلامی ‌پذیرفته شده نیست و مؤمنان به رعایت پیمان‌ها امر شده‌اند:وَ الَّذِینَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُون‏. (مؤمنون: 8) 8. افزایش توان دفاعی در زمینه‌های مختلف یکی از مسائل امروز حکومت‌های زمینه‌ساز، مسئله توان دفاعی در زمینه‌های نظامی و غیرنظامی است. حکومت‌های اسلامی‌ زمینه‌ساز با وضعیت حساسی که در برهه‌های مختلف از زمان دارند و مسئولیتی که برای خود در جامعه جهانی طراحی کرده‌اند، باید نیروی خود را در عرصه‌های مختلف تقویت کنند و با توجه به آیات قرآن راهبردی مناسب را در پیش گیرند. در قرآن کریم در این مورد به این اصل اساسی اشاره شده است که:وَأَعِدُّوا لَهُم مَااستَطَعْتُم مِن قُوَّهٍ وَمِن رِبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللّهِ وَعَدُوَّکُمْ وَآخَرِینَ مِن دُونِهِمْ لاَتَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ یَعْلَمُهُمْ؛ (انفال: 60) و هرچه در توان دارید از نیرو و اسب‌هاى آماده بسیج کنید، تا با این [تدارکات] دشمن خدا و دشمن خودتان و [دشمنان] دیگرى جز ایشان را ـ که شما نمى‏شناسیدشان و خدا آنان را مى‏شناسد ـ بترسانید.تعبیر این آیه به قدرى عمومیت دارد و بر هر عصر و زمان و مکانى منطبق است که نه‌تنها لوازم جنگى و سلاح‏هاى پیشرفتۀ هر دوره‌ای را دربر مى‏گیرد، بلکه تمام نیروها اعم از نیروهاى مادى و معنوى را شامل مى‏شود که به گونه‌ای در پیروزى بر دشمنان مؤثر است. برخی، مفهوم «قوه» را توسعه داده‌اند و معتقدند که تنها راه پیروزی و غلبه بر دشمن، به سلاح‌های جنگی اختصاص ندارد و از قدرت‏هاى اقتصادى، فرهنگى و سیاسى که آن‌ها نیز در مفهوم «قوه» مندرج هستند و در پیروزى بر دشمن نقش بسیار مؤثرى دارند، نباید غفلت کرد. (مکارم شیرازی، 1374: ج‏7، 223) برخی نیز با توسعه دادن مفهوم سلاح جنگی می‌گویند: در هر عصری، با توجه به نیاز و ضرورت آن عصر، سلاح‌های جنگی، متفاوت است و مسلمانان باید خود را برای مقابله با دشمنان به آن‌ها مجهز کنند. این گروه‌، عرصه‌های جنگی را تنها به حوزه نظامی ‌محدود نمی‌دانند، بلکه معتقدند مسلمانان باید در حوزه‌های مختلف اجتماعی، سیاسی، نظامی ‌و دفاعی، نیروی خود را تقویت کنند. (فضل‌الله، 1419: ج‏10، 408) همان‌گونه که پیش‌تر ذکر شد، قرآن، شرط برتری و غلبه نداشتن کفار بر مسلمانان را ایمان می‌داند. از جمله لوازم برتری یافتن مسلمانان بر کفار و جبران عقب‌ماندگی‌های جامعه اسلامی، همین دستور قرآنی است که مسلمانان در تمامی ‌زمینه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی‌ و دفاعی باید نیروی خود را تقویت کنند. حکومت‌های زمینه‌ساز ظهور می‌توانند به خوبی از این آیه در سیاست‌گذاری دفاعی خود بهره گیرند و برای مقابله با دشمنان و حفظ خود و همچنین برتری بر آنان به تقویت نیروهای خود بپردازند. نتیجه به نظر می‌رسد با استفاده از روشی که به‌طور فشرده مطرح شد، بتوان شیوۀ جدیدی از راهبردهای سیاسی را با محوریت قرآن ارائه کرد. البته این مسئله به تبیین بیش‌تر با اتکا به مطالعات گسترده در زمینه‌های مختلف حول محور قرآن نیاز دارد. در این نوشتار تلاش شد مسئله راهبردهای سیاسی با تمرکز بر قرآن کریم تبیین شود. مهم‌ترین مسئله‌ای که در این زمینه در برابر حکومت‌های زمینه‌ساز قرار دارد، چگونگی ارائه راهبردهای صحیح با مبانی اسلامی ‌اجتماع است. برای دست‌یابی به پاسخی مناسب برای این مسئله، پس از بیان وجود نقص‌های جدّی در این مورد و ضرورت رسیدن به سیاست‌هایی اندیشمندانه در راستای پیشرفت و تحول جوامع اسلامی ‌و حرکت در مسیر آرمان‌های اسلامی، الگوی قرآنی در عرصه‌های مختلف ارائه شد. پذیرش تفاوت‌ها و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز، عدالت، آزادی، احترام به اندیشه‌ها و فرهنگ‌ها، تقویت قوای فکری و دفاعی از اموری ضروری است که حکومت‌های زمینه‌ساز ظهور حضرت مهدی(عج) باید به آن‌ها توجه کنند. منابع 1. آقابخشی، علی؛ افشاری‌راد، مینو، فرهنگ علوم سیاسی، تهران، مرکز اطلاعات و مدارک علمی ‌ایران، 1374ش. 2. ابن‌عاشور، محمد بن طاهر، التحریر و التنویر، ج‏3، تونس، الدار التونسیه للنشر، بی‌تا. 3. آلوسی، سیدمحمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج‏9، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1415ق. 4. احسائی، ابن ابی‌جمهور، عوالی اللئالی، قم، انتشارات سیدالشهدا، 1405ق. 5. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه فی معرفه الائمه، تبریز، بنی‌هاشمی، 1381ق. 6. اسنایدر، کریگ ای، امنیت و استراتژی معاصر، ترجمه: سیدحسین محمدی‌نجم، تهران، دانشکده فرماندهی و ستاد دوره عالی جنگ، 1384ش. 7. بیرو، آلن، فرهنگ علوم اجتماعی (انگلیسی، فرانسه، فارسی)، ترجمه: باقر ساروخانی، تهران، کیهان، 1375ش. 8. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی قرآن کریم، جامعه در قرآن، ج17، قم، مرکز نشر اسراء، 1388. 9. حرانی، حسن بن شعبه، تحف العقول، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1404ق. 10. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت، 1409ق. 11. خمینی، سیدروح‌الله، الرسائل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1368ش. 12. روشندل، جلیل، «تحول در مفهوم استراتژی»، مجموعه مقالات اولین سمینار بررسی تحول مفاهیم، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت امور خارجه، چاپ اول، 1370ش. 13. شریف رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، قم، انتشارات دارالهجره، بی‌تا. 14. صدوق، محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین، قم، دارالکتب الاسلامیه، 1395ق. 15. طالقانی، سیدمحمود، پرتوی از قرآن، تهران، شرکت سهامی انتشار، 1362ش. 16. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه،1417ق. 17. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، تهران، انتشارات دانشگاه تهران و مدیریت حوزه علمیه قم، 1377ش. 18. ــــــــــــــــــــــ ، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات ناصر خسرو، 1372ش. 19. طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج5، بیروت، دارالمعرفه، 1412ق. 20. طوسی، محمد بن حسن، التهذیب، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365ش. 21. ــــــــــــــــــــــ ، الغیبه، قم، مؤسسه معارف اسلامی، 1411ق. 22. فارسی، جلال‌الدین، استراتژی ملی، گزارش سمینار، ج1، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت امور خارجه، 1363ش. 23. فضل‌الله، سیدمحمدحسین، تفسیر من وحی القرآن، بیروت، دارالملاک للطباعه و النشر، 1419ق. 24. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1404ق. 25. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1360ش. 26. مطهری، مرتضی، جاذبه و دافعه علی(ع)، قم، انتشارات صدرا، 1349ش. 27. مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الارشاد، قم، کنگره شیخ مفید، 1413ق. 28. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1374ش. 29. منتظری، حسین‌علی، دراسات فی ولایه الفقیه و فقه الدوله الاسلامیه، ج1، قم، دارالفکر، 1411ق. 30. نعمانی، محمد بن ابراهیم، کتاب الغیبه، تهران، مکتبه الصدوق، 1397ق. 31.  Palit. D. K , War in the Deterrent Age, London, N. Publ., 1966. فرج اللّه قاسمی منبع: فصلنامه مشرق موعود شماره 15 انتهای متن/

94/02/16 - 02:11





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 140]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن