واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
گنجینه ثروت (قسمت اول) رمزگشایی یک حقیقت تاریخیكتاب، دروازهاى به سوى گسترهى دانش و معرفت است و كتاب خوب، يكى از بهترين ابزارهاى كمال بشرى است. همهى دستاوردهاى بشر در سراسر عمر جهان، تا آنجا كه قابل كتابت بوده است، در ميان نوشتههايى است كه انسانها پديد آوردهاند و مىآورند. در اين مجموعهى بىنظير، آموزشهاى آسمانى، و درسهاى پيامبران به بشر، و دانشها و شناختهايى است كه سعادت بشر بدون آگاهى از آن امكان پذير نيست. كسى كه با اين دنياى زيبا و زندگىبخش- دنياى كتاب- ارتباط ندارد بىشك از مهمترين دستاورد انسانى و نيز از بيشترين معارف الهى و بشرى محروم است. براى يك ملت، خسارتى بزرگ است كه افراد آن، با كتاب سر و كارى نداشته باشند و براى يك فرد، توفيق عظيمى است كه با كتاب، مأنوس و همواره در حال بهرهگيرى از آن يعنى آموختن چيزهاى تازه باشد. با اين ديدگاه، به روشنى مىتوان ارزش و مفهوم رمزى عميق اين حقيقت تاريخى را دريافت كه اولين خطاب خداوند متعال به پيامبر گرامى اسلام(ص) اين است كه: "بخوان!" و در اولين سورهاى كه بر آن فرستادهى عظيمالشأن خداوند فرود آمده، نام قلم به تجليل ياد شده است: "اقرأ و ربّكالأكرم، الذى علّم بالقلم". پيام به مناسبت آغاز هفتهى كتاب - 04/10/1372 گنجینه ثروت بشریحقيقت آن است كه كتاب يكى از ارزشمندترين فرآوردههاى بشرى و گنجينهى بزرگترين ثروتهاى بشر يعنى دانش و تحقيق است. دين و دنياى بشر و جسم و جان انسان، به بركت كتاب تأمين و تغذيه مىشود و فرآيند كمال بشرى به وسيلهى كتاب تحقق مىيابد. كتاب، مادر تمدنها و نيز عصارهى آنها است، و بشر با پديد آوردن كتاب، درسهاى بىشمارى را كه در كتاب تكوين بدو آموخته شده، گردمىآورد و در محيط بشرى، منتشر مىسازد و بدينگونه روزبهروز گنجينهى ثروت بشرى، غناى بيشتر مىيابد.پيام به مناسبت گردهمايى كتاب و كتابخانه - 21/06/1374 حرمان عظیمدر ميان انسانها بسيارند كسانى كه نه تنها بر اين خزانهى لايزال چيزى نمىافزايند، بلكه از آن بهره نيز نمىبرند. بیسوادى يا بىمعرفتى نسبت به ارزش كتاب و بىرغبتى به بهره بردن از آن يا دسترسى نداشتن به آن، از عوامل اين حرمان عظيم و اين خسارت بزرگاند. نبايد شك كرد در اينكه همينها نيز به نوبهى خود معلول عوامل اجتماعى و سياسى و فرهنگى است. از اين رو بىترديد بايد گفت كه كمرغبتى نسبى به مطالعهى كتاب در كشور ما نتيجهى كوتاهىهايى است كه در دوران حاكميت رژيمهاى فاسد و وابسته، در اين مورد شده است. پس از پيروزى انقلاب آمار توليد و نشر و ضبط و خواندن كتاب در كشور ما بهطور چشمگير بالا رفته است ولى آنچه اكنون داريم در برابر آنچه شايستهى ملت بزرگ و پرتوان و هوشمند ما است، بسى كم و ناچيز است.پيام به مناسبت گردهمايى كتاب و كتابخانه - 21/06/1374 انس با کتاب؛ هر طور شده!مردم ما، با كتاب، بيش از آنچه كه امروز انس دارند بايد انس بگيرند. كتابخوانى چيزى است كه براى يك ملت، فريضه است؛ واجب و لازم است. مردمى كه اهل كتاب خواندن باشند، از لحاظ معلومات و ذكاوت و هوشيارى، تفاوت مىكنند با مردمى كه با كتاب و مطبوعات انس نداشته باشند. خوشبختانه كتاب زياد است و كتابهاى زيادى چاپ مىشود. نمىخواهم عرض كنم همهى آنچه كه چاپ مىشود، كتابهاى خوب و مفيدى است. نه؛ اى بسا كتابى چاپ مىشود و به بازار هم مىآيد، اما كتاب مفيدى نيست. كتاب بىفايده و عاطل و باطلى است كه اگر كسى نگاهش كند، از آن استفادهاى نخواهد كرد. و اى بسا كتابى كه چاپ مىشود و به بازار هم مىآيد و مضر است! اين فايده ندارد، بلكه ضرر هم دارد. الان ما در كتابهايمان- كتابهاى بازار مطبوعات كشور- چنين كتابهايى را داريم كه در دسترس مردم است؛ يعنى چاپ شده و به بازار هم آمده است؛ اما هيچ فايدهاى كه ندارد، مضر هم هست. با اين همه، اينها بخشى و تعداد كمى از مطبوعات است. اكثر آنچه كه چاپ مىشود، مفيد است؛ چه از جهات علمى، چه از جهات فرهنگى، چه از جهات دينى، چه از لحاظ معارف گوناگون اسلامى و چه از لحاظ ادبى و هنرى. مردم ما، از معارفى كه در كتابهاست بىنياز نيستند و بايد كتابها را بخوانند. انس با كتاب، بسيار چيز باارزشى است. مصاحبه در پايان بازديد از پنجمين نمايشگاه بينالمللى كتاب تهران - 17/02/1371 باید اعتراف کنیم!با تلخى بايد اعتراف كنيم كه رواج كتاب و روحيهى كتابخوانى در ميان ملت عزيز ما كه خود يكى از مشعلداران فرهنگ و كتاب و معرفت در طول تاريخ پس از ظهور اسلام بوده است، بسى كمتر از آن چيزى است كه از چنين ملتى انتظار مىرود و اين پديده نيز مانند بيشتر پديدههاى ناگوار در كشور ما، نتيجهى فرمانروايى پادشاهان و فرمانروايان ظالم و فاسد و بىفرهنگ و بىسواد بر اين كشور در دويست سال گذشته است. در دورانى كه برخى ملتهاى ديگر به سوى دانش و پژوهش و معرفت روى آورده بودند، ملت كهن و با استعداد ما در زير سلطهى آن انسانهاى پليد و خودپرست و زورگو و نااهل، از دانش و معرفت دور ماند و در دورهى اخير كه حكومت دستنشانده و فاسد پهلوى همهى كارها را برابر خواست بيگانگان و دشمنان اين ملت و به زيان اين ملت انجام مىداد، نه تنها تلاشى براى ترويج كتاب و كتابخوانى نشد بلكه با ايجاد سرگرمىهاى ناسالم و دامن زدن به آتش غرائز جنسى در ميان جوانان، اين ضرورت فورى و فوتى را هرچه بيشتر، از ميدان ديد و توجه مردم، بيرون راندند و در يكى از بهترين دورانهايى كه شرائط جهانى، دگرگونىهاى اساسى در وضع نابسامان ملت ايران را بر مىتافت، ملت مظلوم ما را از آن محروم ساختند و كار را به آنجا رساندند كه برابر گزارشهاى همان روزگار، در شهر تهران و برخى شهرهاى ديگر، شمارهى ميخانهها بيش از شمارهى كتابخانهها و كتابفروشىها و يا چند برابر آنها بود!پيام به مناسبت آغاز هفتهى كتاب - 04/10/1372 به قلبم فشار میآید!ملت ما مطالعه كردن را اصلاً جزو كارهاى بشرى نمىدانند! مثل خوراك و ورزش و ديگر چيزهايى كه جزو كارهاى معمول انسان است، مطالعه اصلاً جزو اين چيزها نيست! آدم بايد عنوان ديگرى داشته باشد- يا بايد شب امتحانش باشد؛ يا بايد معلم در مدرسه از آدم بخواهد؛ يا بايد يك دانشمند باشد؛ يا بايد بخواهد در جايى سخنرانى كند- تا موجب شود كه مطالعه كند! اين چهقدر خسارت است!؟ واقعاً خدا مىداند من وقتى يادم مىآيد- و اين چيزى است كه تقريباً هيچوقت از يادم نمىرود- كه مردم ما مطالعه كردن را بلد نيستند، به قلب من فشار مىآيد! از اين بابت، ما چقدر داريم هر ساعت خسارت مىبينيم!؟ واقعاً اين به عهدهى چه كسى است؟ در حال حاضر اينطور است كه بنده يا يك نفر مثل بنده، سالى يکبار به نمايشگاه كتاب برود و يك كلمه راجع به مطالعه بگويد؛ آنهم به شرطى كه دست يک گزارشگر خاص نيفتد؛ اينكه نمىشود! در ديدار با اعضاى گروه اجتماعى صداى جمهورى اسلامى ايران - 29/11/1370 /س
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 480]