تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 26 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):شادی مومن در رخسار او و اندوهش در دل است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830274310




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اشعار ویژه آغاز امامت حضرت مهدی (ع)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
اشعار ویژه آغاز امامت حضرت مهدی (ع)
اشعار ویژه آغاز امامت حضرت مهدی (ع) آه، اي بهار گُمشده...!با چتر آبي‌ات به خيابان كه آمدي حتماً بگو به ابر، به باران، كه آمدي نم‌نم بيا به سمت قراري كه در من است از امتداد خيس درختان كه آمدي امروز، روز خوب من و، روز خوب توستبا خنده‌رويي‌ات بنمايان كه آمدي فواره‌هاي يخ‌زده يك‌باره واشدندتا خورد بر مشام زمستان كه آمدي شب مانده بود و هيبتي از آن نگاه تو مانند ماه تا لب ايوان كه آمدي زيبايي رها شده در شعرهاي من!شعرم رسيده بود به پايان كه آمدي پيش از شما خلاصه بگويم ادامه‌ام، نه احتمال داشت، نه امكان، كه آمدي گنجشك‌ها ورود تو را جار مي‌زنندآه اي بهار گُمشده... اي آنكه آمدي!فرهاد صفريان*******چند رباعي مهدوي 1 ٭ ٭ ٭نه شرم و حيا، نه عار داريم از تو امّا گِله بي‌شمار داريم از تو ما منتظر تو نيستيم آقاجان تنها همه «انتظار» داريم از تو...!2 ٭ ٭ ٭هر روز به دنبال جوابي ديگر هر روز كشيده‌ام عذابي ديگر هر شب به هواي ديدنت از خوابي آسيمه دويده‌ام به خوابي ديگر 3 ٭ ٭ ٭اي عشق! بيا كه سينه‌هامان شد چاك«اين النّبأ العظيم؟»، گشتيم هلاك چشمي كه تو را نديده باشد كور است خون شد دل ما، «متي ترانا و نراك» 4 ٭ ٭ ٭در تاك مگر شراب پنهان نشده؟ در غنچه مگر گُلاب پنهان نشده؟ اي بي‌خبران كه مُنكر صبح شديددر شب مگر آفتاب پنهان نشده؟ 5 ٭ ٭ ٭يك عمر تو زخم‌هاي ما را بستي هر روز كشيدي به سرِ ما دستي شعبان كه به نيمه مي‌رسد آقاجان!ما تازه به يادمان مي‌آيد هستي!6 ٭ ٭ ٭اين ماه كه چون چراغ تو مي‌سوزد عمري‌ست كه در فراق تو مي‌سوزد خورشيد كه هر روز تو را مي‌بيند در آتش اشتياق تو مي‌سوزد7 ٭ ٭ ٭اي اصل اميد! بيم‌ها را دريابباباي همه! يتيم‌ها را دريابهر چند خدا خودش كريم است، آقا!لطفي كن و ياكريم‌ها را درياب8 ٭ ٭ ٭شد بسته در هر دو جهان، از بس كه...خشكيد زمين و آسمان، از بس كه...بد نيست اگر كمي خجالت بكشيم خون شد دل صاحب‌الزّمان، از بس كه...؟!9 ٭ ٭ ٭درسي كه مرور مي‌كني، عاشوراستهر جا كه عبور مي‌كني، عاشوراست اي وارث زخم‌هاي هفتاد و دو تن روزي كه ظهور مي‌كني، عاشوراستجليل صفربيگي *******وقتِ حضور توستوقتي دوباره پُر شده از بُت جهانمانشرك است، ذكر نام خدا بر لبانمان!اهريمنانه باعث شرمِ خدا شديم گُم باد از صحيفة عالم، نشانمان نفرين به ما، به خاطر يك لقمه بيشتر وا شد به سوي هر كس و ناكس، دهانمان تير و كمان، به دست گرفتيم تا مباد غرق پرنده‌ها بشود آسمانماندر فكر طرح وسوسة سيب ديگري‌ست شيطان، هم او كه جا زده خود را ميانمان وقت حضور توست، مخواه آخرين اميد بي‌قهرمان تمام شود داستانمان مسلم محبّي*******مُنتظرم تا...حالا سه شب گذشته كه من توي اين اتاق...شب‌هاي من ولي همه بي‌ماه، بي‌چراغفنجان چاي سرد شده... رخت‌هاي چرك ظرف غذا كه پخته و سر رفته از اجاقخودكار بيك و كاغذ بي‌كار روي ميز حتّي براي شعر ندارم دل و دماغ پر كرده است خلوت پاييزي مرا يك گربه پشت پنجره، يك صبح پر كلاغدورم من از تو، ماهي دور از زلال آبدور از توام، پرندة دور از هواي باغسرد است خانه، منتظرم تا بياورداز تو كلاغ قصّه، خبرهاي داغ داغمن در كدام لحظه به چشم تو مي‌رسم؟ تو در كدام ثانيه مي‌اُفتي اتفاق...؟!انسيه موسويان *******خبر از ظهور تو... سراپا كويريم و چشم‌انتظاريكه يك روز، يكريز بر ما بباريبيا جامه‌ات را به جنگل بپوشان كه قرآن برويد، قناري قناريو مرداب‌هايي كه در خواب هستندبياشوب‌شان، آي، همواره جاري!در اينجا كه تصوير باران مجازي‌ستچه زيباست در چشمت آيينه‌كاريتو روشن‌تر از آني، اي نور غيبي،كه خورشيدها را به ياري بياريقسم مي‌خورم شب پُر از خستگي شد به آن كهكشاني كه در چشم داريخبر از ظهور تو مي‌داد، اي عشق!نسيمي كه مي‌رفت با بي‌قراري...ابراهيم رسكتيمنبع: ماهنامه موعود شماره 97/س
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3038]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن