محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1828696187
مقاومتگرایی ایدئولوژیک در دوران دفاع مقدس (2)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مقاومتگرایی ایدئولوژیک در دوران دفاع مقدس (2) نويسنده: طاهره ترابی* عوامل موثر در روند قدرتسازي ايران اسلامی 1ــ شاخصهای جغرافیایییکی از شاخصهای قدرت ملی ایران، که در دوران جنگ تحمیلی، عامل مقاومت محسوب میشد، شکلبندیهای جغرافیایی و همچنین گسترده بودن خطوط سرزمینی ایران میباشد. شواهد نشان میدهد که گرچه بزرگی وسعت کشور، دفاع ملی را سهولت میبخشد، وجود مرزهای طولانی میتواند آسیبپذیری را افزایش دهد. اندازه کشور میتواند توان آن را چند برابر نمايد و آسیبپذیری در برابر دشمن را کاهش دهد، ولی همین وسعت زیاد و مرزهای طولانی میتواند برای برنامهریزیهای استراتژیک و هزینههای نظامی دشواریهای فراوانی ایجاد کند.از سوی دیگر، مطالعات انجامشده بیانگر آن است که تناوب جنگ، با تعداد مرزهای مشترک یک کشور ارتباط نزدیک دارد و همین یافته به طرح تئوری استعداد جغرافیایی منجر شده است. زمانی در مطالعه روابط بینالملل رسم بر این بود كه برای ترسیم قدرت ملی همواره قوانین جغرافیایی سادهای کشف شود. سه نمونه مشهور در این زمینه عبارتاند از: 1ــ فرمول سرزمین مرکزی که هالفورد مکیندر در سال 1904 عنوان كرد؛ 2ــ جمله مشهور ماهان: «کنترل بر دریاها برای توازن جهانی، جنبه حیاتی دارد»؛ 3ــ تلاشهایی که در زمینه تشریح تحرکات امپریالیسم به عنوان گامی در جهت دستیابی به آبهای گرم دنیا به عمل آمده است.[6]هرچند نیروهای نظامی عراق در مراحل اولیه جنگ به حوزه سرزمینی ایران وارد گردیدند، تحولات بعدی نشان داد که بهرهگیری از شاخصهای جغرافیایی ميتواند قدرت ملی ایران را برای مقاومت و همچنین مقابله با تهدیدات ارتقا دهد.در ضمن باید توجه كرد که اهمیت ویژگیهای جغرافیایی قدرت، فقط به مسائل امنیتی محدود نمیشود، بنادر آبهای گرم، علاوه بر فراهم ساختن تسهیلات لازم براي استقرار ناوگان عظیم جنگی، میتواند ضمن تسهیل تجارت بینالملل و ممکن ساختن مطالعات مربوط به بستر اقیانوسها تسهیلات دیگری را نیز فراهم نمايد که برای رونق ملی جنبه حیاتی دارد.موقعیت جغرافیایی جمهوری اسلامی به گونهای بود که قابلیت لازم برای خطوط انتقال انرژی را داراست و از سوی دیگر، چنین شاخصهایی میتواند فضای مقاومت در برابر تهدیدات را ارتقاء دهد. کشوری که قدرت جغرافیایی دارد، میتواند عامل کنترل تحرک اقتصادی و استراتژیک گردد. به همین ترتیب، وسعت جغرافیایی نه تنها عامل مهمی در معادله دفاع ملی محسوب میشود، بلکه تاحدودی در تامین منابع لازم برای فراهم ساختن مایحتاج مردم کشور در زمان صلح و رفاه اقتصادی نیز تاثيري تعیینکننده دارد. هریک از این عوامل میتواند بهگونهاي مهم در انسجام ملی، اعتبار کشور در میان جامعه جهانی و در مجموع رضایت مردم از رویدادهای بینالمللی و توانایی آنان برای تقویت این رضایت خاطر موثر باشد. متنوع بودن حوزه عملیاتی جمهوری اسلامی ایران در مقابله با رژیم عراق را باید نشانهای از شاخصهای قدرت ملی دانست. این امر ابتکار عمل را برای اجراي اقدامات ابتکاری در جنگ افزایش میداد.2ــ منابع طبیعی قابلیتهای اقتصادی ایران بر منابع طبیعی مبتني میباشد. متنوع بودن این منابع، قدرت مقاومت ایران را افزایش داده است. منابع طبیعی، دومین شاخص مهم قدرت محسوب میشود. بهرهمندی نسبی از منابع طبیعی و مواد خام میتواند اقتدار ملی را به گونهای چشمگیر ارتقا بخشد، ولی در این باره نیز نباید یک رابطه انعطافناپذیر بین منابع طبیعی و قدرت ترسیم نمود.در این نکته تردیدی نیست که منابع طبیعی سرشار، زمینه را برای تبدیل امریکا و شوروی به ابرقدرت فراهم ساخته و همین منابع ممکن است چین و برزیل را در آینده به ابرقدرت تبدیل کند.کشورهایی که از مواد خام سرشار برخوردارند، وابستگی کمتری به جهان خارج داشته و آسیبپذیری آنان در برابر تدابیر تنبیهی، همچون محاصره اقتصادی، تحریم و... ، کمتر است. این کشورها با در اختیار داشتن منابع طبیعی و مواد خام فراوان ميتوانند به گونهای موثر، تدابیر تنبیهی یا تشویقی را علیه مخالفان خود اتخاذ کنند. ثروت ناشی از منابع طبیعی ممکن است به عنوان پاداش مورد استفاده قرار گيرد یا اینکه با برخورداری از اعطای آن به طرف مقابل به عنوان وسیلهاي براي ایجاد حس محرومیت وسوسهانگیز بهکار گرفته شود. در عین حال از منابع طبيعي میتواند برای تقویت توان نظامی کشور، که منفیترین شکل استفاده از ثروت ملی است، استفاده كرد.اعتقاد عدهای از نظریهپردازان، همانند هانس مورگنتاو، جيمز بيل، همايون الهي و پيروز مجتهدزاده، بر این امر قرار گرفته است که منابع طبیعی و اقتصادی ایران عوامل پایدار مقاومت محسوب میشود. به هر میزان، قابلیتهای اقتصادی ناشی از منابع طبیعی متنوعتر باشند، طبعاً در شرایط بحرانی از مطلوبیت بیشتری برای قدرت ملی کشورها برخوردار میشوند. در بين نظريهپردازان يادشده، ميتوان به قالبهاي تحليلي دكتر همايون الهي در كتاب «نقش ژئوپولتيكي ايران در جنگ دوم جهاني»، و همچنين كتاب «واقعيتهاي ژئوپولتيكي و ايدههاي ايراني» پيروز مجتهدزاده اشاره كرد. دو نظريهپرداز يادشده، بر شاخصهاي ژئوپولتيكي و منابع ايراني در شرايط بحرانهاي منطقهاي و بينالمللي تاكيد نمودهاند.با این حال، بسیاری از کشورهای فاقد منابع طبیعی، قدرتمنداند و بسیاری از کشورهای غنی از لحاظ منابع طبیعی ضعیف میباشند. یک کشور میتواند، با بسیج صحیح امکانات اقتصادی و صنعتی خود و افزایش ذخایر کالاهای اساسی برای مقابله با محاصره احتمالی زمان جنگ، بر کمبود مواد اولیه فائق آيد و در ضمن برای جبران کمبودها از مولد طبیعی و مصنوعی استفاده نماید.منابع طبیعی، علاوه بر کاربرد در زمینه تدارکات نظامی، برای قدرت ملی جنبه حیاتی دارد. حجم عظیم تجارت بینالمللی در زمینه مواد خام، به خودی خود، میزان وابستگی به این مواد را به خوبی نشان میدهد. این حجم عظیم در عین حال اهميت منابع سرشار طبیعی در بالابردن نفوذ یک کشور بر کشورهای دیگر و سرانجام تحتتاثیر قراردادن نتایج رویدادهای بینالمللی را بدون کاربرد علنی زور کاملاً مشخص میسازد. فقط در مواقع بسیار حاد، که توسل به زور گریزناپذیر میباشد، منابع طبیعی با تدارکات نظامی ارتباط نزدیک پیدا میکند. منابع طبيعي جمهوری اسلامی ایران تنوع گستردهای دارد. این منابع بخشی از تولید ناخالص داخلی کشور را تشکیل ميدهد و عامل افزایش تحرک منطقهای و بینالمللی ایران محسوب میشود. منابع طبیعی ایران شامل حوزههایی است که هر یک از آنها در تامین نیازهای اقتصادی و استراتژیک کشور، در دوران جنگ، موثر بودند.3ــ عوامل جمعیتییکی از مزیتهای نسبی نظام جمهوری اسلامی در جنگ تحمیلی را باید متنوع بودن شاخصهای قدرت ملی دانست. در دوران جنگ تحمیلی، جمعیت ایران دو برابر عراق بود و این امر در تامین نیروی انسانی تاثير تعیینکنندهای داشت. اگرچه نقش جمعیت به گونهای تدریجی کاهش مییابد، هنوز میتوان عامل جمعیتی را یکی از عناصر تاثیرگذار در پيشبرد سیاست خارجی دانست.سومین عنصر طبیعی قدرت، جمعیت میباشد. در مجموع جمعیت انبوه باعث ميشود انواع وظایف اجتماعی و خدمات انجام پذيرد. با جمعیت فراوان میتوان به صنعت رونق بخشید، از منابع موجود حداکثر استفاده را به عمل آورد و طرحهای بزرگ نظامی را اجرا كرد. با این حال در قاعده کلی، در مورد ارتباط میان میزان جمعیت و قدرت استثناهای مهمی وجود دارد.تاثيرگذاري جمعیت در قدرت فقط به تعداد جمعیت بستگی ندارد، بلکه با پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و روانی آن نیز ارتباط دارد. در میان این عوامل کیفی، مهارت فنی، میزان بهرهوری، سطح پیشرفت اجتماعی و سیاسی موثر منابع انسانی و طبیعی را میتوان برشمرد. جمعیت غیرماهر، گرسنه و تحت حاکمیت ناقص نمیتواند به گونهای موثر از منابع استفاده كند. با اين حال، شرایط ایران متفاوت میباشد. تنوع جمعیتی و نیروی انسانی جمهوری اسلامی ایران در دوران دفاع مقدس به گونهای بود که جبههها با مازاد نیروی انسانی روبرو میشدند. طي اين هشت سال، نیروهای انقلابی همواره تلاش ميكردند تا به گونهاي سازنده اداي وظيفه كنند.4ــ ادراکات قدرتمحور کشورهای انقلابی، آرمانهای سیاسی خود را براساس ادراکات خاصی تنظیم میکنند که به تغییر در فضای سیاسی و بینالمللی منجر شود. درک نیروهای انقلابی از محیط اطراف خود مبتنی بر نشانههایی از تهدید ميباشد و این امر به ايجاد نگرانی در ميان کشورهای همجوار منجر میشود.کشورهایی که از ادراک مطلوبی در نزد همسایگان خود برخوردارند، تمایل بیشتری به همکاری با دیگران دارند. در همين چارچوب، اصلیترین نیاز سیاست خارجی ایران، ایجاد ادراک مطلوب در اذهان و افكار عمومي منطقهاي و بينالمللي بوده است. تصور و برداشتی که دیگران در مقابل یک گروه دارند نیز جزء مهمی از چارچوب سیاستگذاری است. در مواقعی که مردم در حکومت نقش دارند و به ملل دیگر به دیده احترام مینگرند، دیدگاه آنها در قبال روابط خارجی با تحمل و گذشت همراه است، ولی در مواقعی که در قبال کشور دیگر، حس بیاعتمادی، سوءظن و وحشت حاکم باشد، در آن صورت نظر مردم درباره روابط خارجی به بهترین شکل خود حالات انفعالی خواهد داشت. پژوهشهای اجتماعی ــ روانی به خوبی نشان میدهد که انتظارات و چشمداشتها از سیاست خارجی تا حدود زیادی از برداشتها و دیدگاههایی سرچشمه ميگيرد که مردم نسبت به دیگران دارند.در دوران جنگ تحمیلی، ادراکات سیاسی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با نشانههایی از رویکرد انقلابی در جهت نفی قانونمندیهای موجود قرار داشت. ادراک انقلابی به افزایش انگیزشهای اجتماعی و منطقهای برای ایجاد چالش در برابر قدرت کشورهای غربی منجر گردید.تمامی این برداشتها محصول «اجتماعیشدن سیاست» است؛ مسالهاي که از طریق آن، فرد دیدگاههای سیاسی کسب میکند. همزمان با آمادگی یک ملت برای اعتماد یا بياعتماد به یک حکومت از طریق ترس، احساس تعلق خاطر یا تبلیغات، مردم خود را برای تاثيرات سیاسی رویدادهای بینالمللی آماده میکنند. اطلاعات سیاسی در عین حال با معیارهای ذهنی پدیدآمده از روندهاي اجتماعی ارزیابی میشوند و همین امر برداشت خاصی از اوضاع را به همراه دارد. باید توجه كرد که هر رویدادی جنبه بحران ندارد و به نشان دادن واکنش نيازمند نيست. واکنش در برابر یک رویداد، نتیجه حساسیت پیامدهای آن است.انقلاب اسلامی ایران توانست ادراک انقلابی را در تمامی کشورهای منطقه ایجاد نماید. به عبارت دیگر، زمانی که ادراکسازی، زمینههای لازم برای تولید قدرت را فراهم میآورد، میتوان به این نتیجه رسید که در دوران جنگ، «ادراک انقلابی» (Revolutionary Perception) یکی از نشانههای قدرت ملی ایران محسوب میشد.بهطوركلي، اگر یک رویداد با منافع کشور خاص ارتباط نزدیک داشته باشد و پیامدهای مهم و نامطلوبی به دنبال آورد، واکنش در برابر چنین رویدادی شدید خواهد بود، ولی اگر پیامدهای رویدادی بعید به نظر بیاید، واکنش نیز آرام خواهد بود. آنچه در مناقشات و جنگها حائز اهمیت است، بهکارگیری موثر مردم به منظور بسیج منابع و آمادگی آنها برای جانفشانی لازم برای تحقق اهداف مورد نظر است. از این رو، وحدت و اراده ملی، دو عامل انکارناپذیر در راه تبدیل قدرت بالقوه به قدرت بالفعل میباشند.در سالهاي پاياني جنگ، جمهوری اسلامی ایران، به شدت، به بازسازی ادراک محیط پیرامونی نسبت به اهداف ملی خود نيازمند بود؛ خصوصا بازسازی ادراک سیاست خارجی کشورهای منطقه كه عامل موثری در فرایندهای تولید قدرت در آن مقطع زماني بوده است. اگر جمهوری اسلامی ایران در ادراك بينالمللي عامل برهمزننده منطقه تلقی ميشد، طبعا بخش زيادي از مطلوبیتهاي سیاسی خود را از دست ميداد. بنابراين هرگونه مطلوبیت استراتژیک در جهت قدرتسازی باید به همبستگی ارگانیک بین نیروهای اجتماعی و گروههای منطقهای منجر گردد. به عبارت دیگر، قدرت زمانی ایجاد میشود که زمینه برای همبستگی ادراکی فراهم شود.[7]5ــ رهبری ایدئولوژیکرهبری امامخمینی(ره) را میتوان یکی از شاخصهای انسجام اجتماعی و بسیج نیروهای انقلابی در دوران جنگ تحميلي دانست. در چنین شرایطی، امکان تحرک جامعه براساس انگیزشهای درونی در جهت مقاومت فراهم گردید. رهبری همواره تاحدزيادي در شکلبندیهای قدرت ملی ایران موثر بوده است. این امر ناشی از ماهیت ایدئولوژیک رهبری است و به این ترتیب، رهبر در نظام جمهوری اسلامی از جایگاه موثرتری برخوردار ميباشد. در میان عوامل اجتماعی موثر و تاثيرگذار در پيروزي جمهوری اسلامی ايران بر عراق در جنگ تحميلي، قدرت رهبری بسيار در خور توجه است. بهطور كلي، جايگاه رهبر در سیاست خارجی نظام برخاسته از انقلاب اسلامی به گونهای است که ميتواند نیروهای اجتماعی را بسيج، و ساختهای دفاعی و امنیتی را كنترل نمايد. ماهیت ایدئولوژیک رهبری، قدرت و جایگاه وی را در ساختار سیاسی افزایش میدهد. به طوری که رمضانی ساختار نظام تازهتاسیس را مردمسالاری تحت ارشاد ولی فقیه میداند.[8]رهبران انقلاب اسلامی ایران، در حالی که دارای شاخصهای انقلابی میباشند، نشانههایی از عملگرایی را در رفتار سیاسی خود منعکس میسازند. در چنین شرایطی، نیروهای اجتماعی، حداکثر توان خود را در جهت رویکردهای انقلابی و نيز به منظور مقاومت به کار گرفتند.کارایی رهبری، بیش از هر عامل دیگر تشکیلدهنده قدرت ملی، پیشبینیناپذير میباشد. رهبری، اجزای دیگر قدرت را هماهنگ ميسازد، اهداف را به گونهای اجراشدني مشخص مينمايد و استراتژی رسیدن به اهداف را تعیین میکند. یک ملت خاص با قلمرو جغرافیایی و منابع طبیعی یکسان، با توجه به ناتوانی یا کارآیی کادر رهبری، میتواند ضعیف و پراکنده یا قوی و پویا باشد. در دوران جنگ تحميلي عراق عليه ايران، رهبری امامخمینی(ره) عامل انسجام اجتماعی و در نتیجه، متمرکزسازی قدرت ملی محسوب میشد.6ــ کنترلگرایی منطقهایقدرتسازی زمانی حاصل میشود که واحدهای سیاسی بتوانند اراده و رویکرد خود را بر دیگران تحمیل نمايند یا اینکه زمینههای لازم را برای مشارکت فراگیر آنان را هماهنگ با اهداف خاصی بهوجود آورند. یکی از شاخصهای قدرت را میتوان براساس نتایج و پیامدهای متوازنکنندگی در رفتار منطقهای مورد توجه قرار داد. کشورهایی که از قدرت فراگیرتری برخوردارند، در سیاست منطقهای و همچنین سیاست بینالملل تاثير تعيينكنندهتري دارند. بنابراین جمهوری اسلامی ایران نيز، در جنگ تحميلي، برای اجراي نقش منطقهاي و بینالمللی خود، تاحدزيادي به ابزارهای قدرت تاثیرگذار نياز داشت.تاثيري که یک کشور در توازن قدرت بینالمللی و منطقهای بر جاي ميگذارد به تواناییها و اهداف آن کشور بستگی دارد. دولتها در زمینه روابط خارجی، با ارزیابی دقیق سود و زيان سیاستي خاص در قبال هدفي ويژه، تصمیماتي منطقی و حسابشده اتخاذ میکنند. به هر میزان واحدهای سیاسی از جایگاه بیشتری برخوردار باشند، طبیعی است که امکان تحرک و تاثیرگذاری آنان افزایش خواهد یافت.کارل براون در مورد قدرت تاثیرگذاری کشورهای خاورمیانهای به این نتیجه میرسد که «کشورهای خارومیانه، بخشی از قدرت تاثیرگذار خود را از دست دادهاند. این امر ناشی از کنترل و دخالت نیروهای خارجی است. کشورهای منطقهای دیگر نمیتوانند نقش موازنهگر را ایفا نمایند. بنابراین در روابط خارجی خود، تحتتاثیر الگوی مرکز ــ پیرامون قرار میگیرند. این الگو بیانگر آن است که کشورهای خاورمیانه، قدرت موازنهکننده خود را با کشورهای غربی از دست دادهاند.»[9]بنابراین هر کشوری که در شرایط ائتلاف قرار میگیرد به حداقل قدرت ملی نياز دارد. این امر برای کشورهای موازنهدهنده از اهمیت و مطلوبیت بیشتری برخوردار است. کشوری که فاقد سطح گستردهای از قدرت باشد، نخواهد توانست توازن را برقرار كند. بر این اساس میتوان قابلیتهای موازنهکننده را عنصر اصلی قدرت در شرايط ائتلافسازی دانست. جمهوری اسلامی ایران توانست از طریق کنترل نیروهای منطقهای و جلب حمايت آنها قابلیت و قدرت موثر خود را اعمال نماید. از جمله مهمترين اين نيروها ميتوان به حزبالله لبنان، حماس و جبهه خلق براي آزادي فلسطين به رهبري نايف حواتمه اشاره نمود.7ــ تعامل بینالمللیبه همانگونهای که کنترلگرایی منطقهای میتواند فضای لازم را برای قدرتسازی بهوجود آورد، طبیعی است که تاثیرگذاری بر جهتگیری بازیگران موثر در نظام بینالملل نیز میتواند یکی از نشانههای قدرت ملی جمهوری اسلامی در دوران دفاع مقدس محسوب شود.نظام بینالملل محیطی است که واحدهای سیاست بینالملل در آن عمل میکنند. هدفها، خواستهها، نیازها، ایستارها، عرصه انتخابات و اعمال اين واحدها به طور عمده تحتتاثیر توزیع کلی قدرت در نظام بینالملل، دامنه و قواعد حاکم بر این نظام قرار دارند. بازیگران همواره تلاش ميكنند قدرت ملی خود را به حوزههای منطقهای پیوند دهند. این امر ناشی از ماهیت سیاست خارجی است. پدیدههایی که فراتر از مرزهای ملی میروند، همچون ارسال یادداشت دیپلماتیک، اعلام دکترین، تشکیل اتحاد یا تنظیم هدف بلندمدت، اما مبهم، بروندادهای سیاست خارجی محسوب میشوند.جمهوری اسلامی ایران، براي اينكه در سیاست بینالمللی و مساله ائتلافسازی موثر عمل كند، به درک نظام بینالملل نياز همهجانبهاي دارد؛ بهگونهای که بتواند اهداف خود را با ضرورتهای این نظام به نحو موثری تطبیق دهد. همواره قدرتهای بزرگ در پي محدودسازی بازیگران منطقهای میباشند. جمهوری اسلامی ایران در دوران جنگ شرایطی بهوجود آورد تا زمینههای لازم برای ایجاد روندهای وارونه فراهم گردد. به عبارت دیگر ایران با قابلیتهای سیاسی و استراتژیک خود توانست قدرتهای بینالمللی را به پذیرش اهداف خویش وادار نماید.فعالیتهای داوطلبانه برای نیل به منافع ملی مشخص ميتواند به فعالبودن و خروج از حالت انفعالي كمك كند. علاوه بر آن، میتوان شرایطی را مدنظر قرار داد که بر مبنای آن، زمینههای رویارویی بهوجود ميآيد و یا اینکه کشورها از طریق جلوههایی از اجماع اجباری به فعاليت با سایر بازیگران مبادرت میورزند. در این ارتباط جین هی بیان میكند: «کشورهای منطقهای در وضعیت وابستگی به قدرتهای بزرگ قرار دارند. واحدهایی که قادر به درک روندهای نظام بینالملل باشند، از اهمیت و مطلوبیت بیشتری برخوردار خواهند بود. درحالیکه دیگران به اجماع اجباری با قدرتهای بزرگ مبادرت مینمایند.»[10]هرگونه تاثیرگذاری بر قدرتهای بزرگ میتواند وزن مخصوص کشورها را در سطح بینالمللی ارتقا دهد. جمهوری اسلامی، برخلاف سایر بازیگران، از الگوی «انطباق انفعالی» در مواجهه با قدرتهای بزرگ استفاده نکرد. كشورهايي كه در رفتار سياسي و امنيتي خود به شاخصهايي همانند نقش قدرتهاي بزرگ توجه مينمايند و سياست خارجي خود را براساس رويكرد آنان تنظيم ميكنند در زمره كشورهايي با انطباقپذيري انفعالي در سياست خارجي تلقي ميشوند؛ درحاليكه جمهوری اسلامی روح ابتكاري دارد و در نتيجه داراي «الگوي انطباق ابتكاري» در سياست خارجي ميباشد.8ــ ارتقای اهداف امنیتی ایران در دوران جنگ تحمیلیبه هر میزان فشارهای بینالمللی افزایش یاید، کشورها از آمادگی بیشتری برای مقابله با محدودیتهای جهانی برخوردار میشوند. به عبارت دیگر، مقاومت میتواند نشانهای از قدرتسازی محسوب شود. اهداف سیاست خارجی، دسته متنوعی از موضوعات را شامل میشود که بر منافع ملی مبتني میباشد. سیاست خارجی هر کشوری دربرگیرنده مقاصد و ارزشهای آن کشور است. بنابراین دیپلماتها و نهادهای سیاست خارجی تلاش خود را برای حداکثرسازی مطلوبیتهای سیاست خارجی و ارتقاي منافع ملی به انجام میرسانند. در دوران جنگ تحميلي نيز جمهوري اسلامي ايران، هنگامي كه كمتر از بيست ماه از حياتش ميگذشت، با يك تهديد امنيتي جدي روبرو شد. در اين دوران، مقاومت جامعه ايران اسلامی به نحو موثري افزايش يافت، به طوري كه افكار عمومي بينالمللي و دولتمردان غربي بر انسجام و همبستگي بيش از پيش جامعه ايران اسلامی واقف گرديدند. در تمامي سالهاي جنگ تحميلي، ايران اسلامی با انواع محدوديتهاي منطقهاي و بينالمللي روبرو بود، اما همين محدوديتها باعث ميشد كه مقاومت مردم ايران دائما افزايش يابد. البته کشور در دوران جنگ تحميلي نيز اهداف خاص سياست خارجي خود را پيگيري مينمود. در این باره، هالستی بیان میكند که «میتوان میان هدفهایی که عمدتاً در قلمرو عقاید و ارزشها قرار دارند، مانند ضمیمهسازی یک قطعه خاک یا وضع قواعد جدید بینالمللی حاکم بر فعالیتهای شرکتهای چند ملیتی، تمایز قایل شد. هریک از این تمایزها ممکن است مهم باشند، اما هیچکدام به خودی خود برای طبقهبندی هزاران هدفی که حکومتها در خارج دنبال میکنند، کافی نیست.»[11]اگر اهداف امنیتی کشورها در سيري کاهشیابنده قرار گیرد، در آن شرایط، زمینه برای کاهش قدرت ملی آنان فراهم خواهد شد؛ درحالیکه اگر اهداف امنیتی واحدهای سیاسی ارتقا یابد، در آن شرایط زمینه برای ارتقاي جایگاه کشورها بهوجود میآید.دستهاي از اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی دارای ماهیت موضوعی میباشد، درحالیکه بعضی دیگر براساس عامل زمانی مورد توجه قرار میگیرد. این امر بیانگر آن است که سیاست خارجی هر کشوری، از جمله جمهوری اسلامی ایران، تابعی از ماتریس دوبعدی میباشد. یک بعد آن براساس شاخصهای موضوعی است و بعد دیگر آن براساس شاخص زمانی. با تاکید بر عوامل یادشده، میتوان هدفهای اصلي سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را به شرح ذیل بررسی كرد:الفــ تسرّی استقلالگرایی به حوزههای امنیتیکشورهایی که از آزادی عمل در رفتار استراتژیک خود برخوردار باشند، تلاش میکنند رفتار سیاسی خود را براساس آرمانهای انقلابی تنظیم نمایند. در چنین شرایطی نیز استقلالگرایی اهمیت ویژهاي دارد. اولین هدف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را میتوان تاکید بر مولفههای استقلالگرایی دانست. بهطورکلی، استقلال همواره یکی از شعارهای اصلی جمهوری اسلامی ایران بوده و در تمامی مقاطع زمانی بر آن تاکید شده است. دولتمردان جمهوري اسلامي مؤكدا به حفظ استقلال ملي توجه كردهاند. این عوامل را میتوان بستری برای حداکثرسازی امنیت ملی در جمهوری اسلامی ایران دانست.بــ استقلالگرایی به عنوان کنترل امنیت سرزمینیجلوههای امنیتگرایی را میتوان در شاخصهایی همانند استقلال مدنظر قرار داد. بنابراین، درست است که اسلام مرز نمیشناسد و آب و خاک برایش هدف نیست، ولی ضروری و الزامی میداند که از هر نوع تجاوز و تعدی بر کشور جمهوری اسلامی جلوگیری گردد و باید طوری عمل شود که فکر تجاوز به ذهن دیگران خطور نکند.[12]بسیاری از رویکردهای رهبران سیاسی جمهوری اسلامی ایران براساس حفظ تمامیت ارضی کشور شکل گرفته است. الگوی سیاسی نظام جمهوری اسلامی به مفهوم امکان پیروزی در یک کشور میباشد. به عبارت دیگر، توسعه اهداف امنیتی بدون حفظ تمامیت ارضی تحقق پیدا نمیکند.مدلسازی استراتژیک در انقلاب اسلامی ایرانگفتمانهایی که قابلیت تبدیل به مدلسازی داشته باشند یا اینکه در حوزههای منطقهای و بینالمللی، قابلیت تکثیر پیدا نمایند، نشانهای از قدرت محسوب میشوند. تکثیر قدرت، به قدرت مازاد منجر خواهد شد. از اولین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی، تلاش برای تحقق اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در جهت ارتقاي موقعیت کشور در جهان اسلام در دستور کار قرار گرفت. رهبران جمهوری اسلامی ایران، بهویژه امامخمینی(ره)، تلاش ویژهای برای ایجاد حکومت جهانی اسلام انجام دادند. امام(ره) بر این اعتقاد بودند که پیروزی اسلام در یک کشور میتواند زمینه شکلگیری حکومت اسلامی در سایر کشورها را فراهم آورد. رویکرد رهبران جمهوری اسلامی ایران بر قالبهای بنیادین در نگرش اسلامی برای ایجاد «امت اسلامی» استوار است. رمضانی در این ارتباط میگوید: «تنها کافی است یادآور شویم که از دید مسلمانان نخستین، اسلام صرفاً "یگانه مذهب راستین، جهانی و واپسین" نبود، بلکه شالوده برداشت آنها (مسلمانان نخستین) را از نظام بینالملل نیز تشکیل میداد. از نظر آنها، جهان از دو قطب تشکیل میشد. مسلمانان تحت حکومت خلیفه در دارالاسلام میزیستند و کافران در دارالحرب زندگی میکردند.»[13]جمهوری اسلامی ایران توانست از طریق تکثیر هنجارهای انقلابی، زمینههای لازم را برای قدرتسازی فراهم آورد. در مجموع، هنجارهای محصور، به فرسایش قابلیتهای ملی گروهها و بازیگران منجر میشود.الفــ مدلسازی انقلابی بهعنوان امالقرای اسلامیکشوری میتواند امالقرای اسلامي باشد که بتواند به نمونهسازی و مدلسازی اقدام كند. برای تحقق این هدف، استراتژی امالقری را اولینبار محمدجواد لاریجانی مطرح كرد. لاريجاني، در تبیین دکترین امالقری در مرداد 1368، بر ضرورت تکثیر مدل انقلابی در چارچوب گفتمان ایدئولوژیک تاکید كرد. وي در اینباره، چنين اظهار كرده است: «اولین نکته، موقعیت ما در جهان اسلام است؛ یعنی ایران نباید به مرزهای جغرافیایی محدود باشد، نه اینکه قصد داریم سرزمین دیگری را بگیریم؛ بلکه موقعیتمان در جهان اسلام با مرزهای جغرافیایی تعریف نمیشود... هیچ کشوری جز ایران نمیتواند جهان اسلام را رهبری کند.»[14]براساس دکترین امالقری، اگر کشوری در میان کشورهای اسلامی، امالقرای دارالاسلام شد، به نحوی که شکست یا پیروزی آن، شکست و پیروزی کل جهان اسلام به حساب آید، در آن صورت، حفظ امالقری بر هر امر دیگری اولویت دارد. شايان ذكر است که این مساله همواره با واکنش کشورهای اسلامی روبرو گردیده است. واحدهای اسلامی بر این اعتقاد بودهاند که اقدام ایران برای همبستگی کشورها نمادی از توسعه نفوذ محسوب ميگردد. بهطوركلي، طرح نظريه امالقراي اسلامي توسط ايران را كشورهاي اسلامي جلوههايی از مداخلهگرایی تلقی میكنند.از سوی دیگر، قدرتهای بزرگ نیز با شکلگیری امالقرای اسلامی در ایران مخالفاند. آنان از این امر نگران میباشند که هرگونه انقلابیگری به تکثیر ایدئولوژی انقلاب اسلامی منجر شود. مشروعیت فرایندهای معطوف به مدلسازی ایرانی ــ اسلامی در چارچوب امالقری در شرایط جنگی و دفاع مقدس حاصل شد.بــ دفاع از حقوق سیاسی گروههای انقلابیگروههای انقلابی نیروهای سیاسی گریز از مرکز محسوب ميگردند و در نتیجه، با واکنش و محدودیتهای بینالمللی روبرو میشوند. ایران توانست به عنوان مرکز دفاع از اصولگرایی اسلامی فعاليت نماید. اصل 154 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، سعادت انسان، در کل جامعه بشری را آرمان خود میداند. بنابراین در عین خودداری کامل از هرگونه مداخله در امور داخلی ملتهای دیگر، از مبارزه حقطلبانه مستضعفان در برابر مستکبران حمایت میکند. مهمترین بعد استضعاف، از نظر اسلام، بعد فرهنگی است. جمهوری اسلامی، از روزهاي اوليه پيروزي انقلاب اسلامی، همواره گرایشي ضدساختاری داشت و الگوهای موجود در نظام بینالملل را نقد مینمود. از این جهت میتوان مستضعفان را اصلیترین پایگاه طبقاتی و سیاسی ایران دانست؛ مجموعههایی که فاقد جایگاه در نظام بینالملل میباشند. مساله حمایت از مستضعفان در برابر مستکبران جهان مورد توجه خاص رهبر انقلاب اسلامی ایران بوده است؛ به طوری که ایشان چند ماه پس از به ثمر رسیدن انقلاب، تاسیس حزبي جهانی، به نام حزب مستضعفین، را مطرح کردند.شکلگیری هرگونه فرایندی که به تکثیر مدل انقلابی منجر شود، نشانهای از قدرت ملی محسوب میشود. قدرتسازی از طریق گسترش قابلیتهایی حاصل میشود که زمینه لازم را به منظور ایجاد «نمونه عالی» برای گروههای مختلف فراهم آورد. بهطورکلی، کشورهای انقلابی میتوانند ادبیاتی تولید نمایند که دارای «نمونه عالی انقلابی» (Revolutionary Paradigm) باشد. دفاع از گروههای انقلابی را میتوان نشانهای از تکثیر قدرت در حوزههای جغرافیایی متنوع دانست.رهبران جمهوری اسلامی ایران هرگونه حمایتگرایی سیاسی و اقتصادی از جهان اسلام را مسالهاي ضروري تلقی نمودهاند که میتواند ذخیرههای حمایتی از اهداف انقلاب اسلامی را بهوجود آورد. بهطور کلی، میتوان سیاست دفاع از حقوق مسلمانان را یکی از جلوههای اسلام سیاسی دانست.عملکرد سیاست مبتنی بر دفاع از حقوق مسلمانان، در این مقطع زمانی، به نگرانی کشورهای میانهرو و محافظهکار منطقه از ظهور جنبشهای انقلابی مشابه افزود. بنابراین نقشی که ایران برای خود در بین کشورهای اسلامی تعریف کرده بود میتوان گامی در جهت مقابله با کشورهای هژمون در نظام بینالملل دانست. این امر بسترهای لازم برای مقابله با واحدهای قدرتمند را فراهم آورده است. به هر میزان کشورها بتوانند قابلیتهای بیشتری را در جهت تکثیر اندیشههای انقلابی و حمایت از هویت گروههای معترض به وضع موجود بهدست آورند، به ایجاد «خوشۀ قدرت» (Cluster of Power) منجر میشوند. این امر با حمایت از گروههای انقلابی حاصل میشود. نکته مهم در مورد جمهوری اسلامی، اتکا بر دین اسلام بود.جــ تاکید بر اصل وحدتتنوع گروههای انقلابی، صرفاً در شرایطی به شکلگیری قدرت ملی منجر میشود که این گروهها دارای تاکتیک، استراتژی، اهداف راهبردی و جهتگیری یکسانی باشند. تمرکز نیروی مقاومت به قدرت منجر خواهد شد. از نظر رهبران انقلاب اسلامی، دعوت دیگران به اصلاح، توصیه به اعمال نیک و گرایش به سوی تعالی جزئی از وظایف مجریان سیاست خارجی است و این تکلیفي دینی و سیاسی برای مسلمانان و دولت اسلامی میباشد. امامخمینی(ره) در مورد دعوت میگوید: «ما انقلابمان را به تمام جهان صادر میکنیم، چراکه انقلاب ما اسلامی است و تا بانگ لااله الا الله بر تمامی جهان طنین نیفکند، مبارزه هست و تا مبارزه هست، در هرکجای جهان علیه مستکبرین، ما هستیم.»[15]کشوری که محوریت انقلاب جهانی را عهدهدار است، از طریق هماهنگسازی نیروهای سیاسی و بینالمللی خواهد توانست فضای جدیدی از مبارزه سیاسی را سازماندهی نماید. اصل وحدت به معنای آن است که گروههای انقلابی از قالبهای ادراکی و همچنین رفتار استراتژیک یکسانی برخوردار باشند. بدیهی است که بنیانهای ایدئولوژیک میتواند زمینهساز همبستگی گروههای انقلابی، جنبشهای آزادیبخش و همچنین نیروهای سیاسی فراملی باشد. صرفاً در چنین شرایطی است که قدرت سیاسی و استراتژیک تکثیر میشود. جمهوری اسلامی ایران در دوران جنگ تحمیلی توانست مخاطبانی را بيابد که از وحدت استراتژیک در مقابله با نیروهای حافظ وضع موجود برخوردار باشند. این نیروها همواره پشتوانه استراتژیک ایران محسوب میشوند.نتیجهادبیات استراتژیک اين دوران تحتتاثیر قالبهای ادراکی پستمدرن میباشد. میشل فوکو بر این اعتقاد است که انقلاب اسلامی ایران اولین انقلاب پستمدرن جهان محسوب میشود. ویژگی اصلی انقلاب اسلامی ایران آن است که قدرتسازی را از طریق مقاومت بهدست آورده است. به عبارت دیگر، مشروعیت سیاسی و همچنین مقبولیت انقلاب اسلامی ایران ناشی از میزان مقاومت و چالشی است که در برابر قدرتهای بزرگ ایجاد میکند.در طي جنگ تحمیلی، مقاومتگرایی ایدئولوژیک ایران اسلامی افزایش یافت. این امر نشان داد که قالبهای ایدئولوژیک میتواند زمینههای لازم برای تولید قدرت را فراهم آورد. ایدئولوژی انقلاب اسلامی، از یک سو، به وحدت نیروهای سیاسی داخلی منجر گردید و از سوی دیگر، زمینههای لازم برای انسجام و همبستگی گروههای اسلامی بینالمللی را فراهم آورد. در این شرایط، ایران اسلامی شاخصها و نشانههایی از قدرت نرم (Soft Power) را ایجاد نمود و قابلیتهای سختافزاری خود را در جهت ارتقاي توان ملی به کار گرفت. این امر به بازسازی قدرت ملی ایران براساس شاخصهای ایدئولوژیک منجر گردید. آرمانگرایی انقلاب اسلامی ایران را باید زمینهای برای تولید قدرت استراتژیک دانست.پی نوشت ها : [6]ــ والتر جونز، منطق روابط بينالملل، ترجمه داود حيدري، تهران، دفتر مطالعات سياسي و بينالمللي، چاپ اول، 1373، ص8[7]- Anthony Parsons, "In War, Resolution… Iran, Iraq & the security Policy", in Islam and Foreign policy, PP. 12 -14[8]ــ روحالله رمضاني، چارچوبههاي تحليلي براي بررسي سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران، ترجمه عليرضا طيب، تهران، نشر ني، چاپ اول، 1380، ص133[9]- Karl Brown, International Politics and the Middle East, Old Rules and Dangerous Games, Princeton, university Press, 1984, P. 4[10] - Jeanne Hey, "Foreign Policy Analysis: Contivuity and Changing Its Second Generation", Englewood Cliffs, Nj: Prentice Hall, 1995, P. 201[11]ــ كي جي هالستی، مباني تحليل سياست بينالملل، ترجمه بهرام مستقيمي و مسعود طارم سری، تهران، دفتر مطالعات سياسي و بينالمللي، چاپ اول، 1373، ص219[12]ــ منوچهر محمدي، اصول سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران، تهران، اميركبير، چاپ اول، 1366، ص42[13]ــ روحالله رمضانی، همان، ص31[14]ــ محمدجواد لاريجاني، مصاحبه با روزنامه رسالت، 16 مرداد 1368[15]ــ منوچهر محمدي، همان، ص44منبع: http://www.zamaneh.info/خ
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 386]
صفحات پیشنهادی
مقاومتگرایی ایدئولوژیک در دوران دفاع مقدس (2)
مقاومتگرایی ایدئولوژیک در دوران دفاع مقدس (2)-مقاومتگرایی ایدئولوژیک در دوران دفاع مقدس (2) نويسنده: طاهره ترابی* عوامل موثر در روند قدرتسازي ايران اسلامی 1ــ ...
مقاومتگرایی ایدئولوژیک در دوران دفاع مقدس (2)-مقاومتگرایی ایدئولوژیک در دوران دفاع مقدس (2) نويسنده: طاهره ترابی* عوامل موثر در روند قدرتسازي ايران اسلامی 1ــ ...
مقاومتگرایی ایدئولوژیک در دوران دفاع مقدس (1)
مقاومتگرایی ایدئولوژیک در دوران دفاع مقدس (1)-مقاومتگرایی ایدئولوژیک در دوران دفاع مقدس ... [2] این امر نشان میدهد که جمهوری اسلامی ایران از الگوهای ایدئولوژیک برای ...
مقاومتگرایی ایدئولوژیک در دوران دفاع مقدس (1)-مقاومتگرایی ایدئولوژیک در دوران دفاع مقدس ... [2] این امر نشان میدهد که جمهوری اسلامی ایران از الگوهای ایدئولوژیک برای ...
هشت سال دفاع مقدس منجر به ايجاد فرهنگ پايداري شد
مقاومتگرایی ایدئولوژیک در دوران دفاع مقدس (2)-مقاومتگرایی ایدئولوژیک در دوران دفاع ... کشور ارتباط نزدیک دارد و همین یافته به طرح تئوری استعداد جغرافیایی منجر ...
مقاومتگرایی ایدئولوژیک در دوران دفاع مقدس (2)-مقاومتگرایی ایدئولوژیک در دوران دفاع ... کشور ارتباط نزدیک دارد و همین یافته به طرح تئوری استعداد جغرافیایی منجر ...
وحدت تنها براي اهداف مقدس،مطلوب است
مقاومتگرایی ایدئولوژیک در دوران دفاع مقدس (2)-مقاومتگرایی ایدئولوژیک در دوران دفاع ... به همین ترتیب، وسعت جغرافیایی نه تنها عامل مهمی در معادله دفاع ملی محسوب ...
مقاومتگرایی ایدئولوژیک در دوران دفاع مقدس (2)-مقاومتگرایی ایدئولوژیک در دوران دفاع ... به همین ترتیب، وسعت جغرافیایی نه تنها عامل مهمی در معادله دفاع ملی محسوب ...
هفت قانون طلایی در طراحی خودرو با اندازه متوسط
تصويري /مشروح نطق ساليانه باراك اوباما/2/... حقوقبشريها ... بررسي سراميک هاي مورد استفاده در دندانسازي(2) ... مقاومتگرایی ایدئولوژیک در دوران دفاع مقدس (2) ...
تصويري /مشروح نطق ساليانه باراك اوباما/2/... حقوقبشريها ... بررسي سراميک هاي مورد استفاده در دندانسازي(2) ... مقاومتگرایی ایدئولوژیک در دوران دفاع مقدس (2) ...
نکاتی مهم درباره ناخن هاي مصنوعي
مباني تطبیق پذيري قوانين اسلامي با تحولات اجتماعى (2) · مقاومتگرایی ایدئولوژیک در دوران دفاع مقدس (1) · مقاومتگرایی ایدئولوژیک در دوران دفاع مقدس (2) ...
مباني تطبیق پذيري قوانين اسلامي با تحولات اجتماعى (2) · مقاومتگرایی ایدئولوژیک در دوران دفاع مقدس (1) · مقاومتگرایی ایدئولوژیک در دوران دفاع مقدس (2) ...
نسخهي چند خضاب مفيد
مباني تطبیق پذيري قوانين اسلامي با تحولات اجتماعى (2) · مقاومتگرایی ایدئولوژیک در دوران دفاع مقدس (1) · مقاومتگرایی ایدئولوژیک در دوران دفاع مقدس (2) ...
مباني تطبیق پذيري قوانين اسلامي با تحولات اجتماعى (2) · مقاومتگرایی ایدئولوژیک در دوران دفاع مقدس (1) · مقاومتگرایی ایدئولوژیک در دوران دفاع مقدس (2) ...
ماه رمضان و اولين حكومت نظامي در اصفهان
ماه رمضان و اولين حكومت نظامي در اصفهان اولين حكومت نظامي در دوران انقلاب اسلامي، در شهر اصفهان شكل گرفت. ... مقاومتگرایی ایدئولوژیک در دوران دفاع مقدس (2) ...
ماه رمضان و اولين حكومت نظامي در اصفهان اولين حكومت نظامي در دوران انقلاب اسلامي، در شهر اصفهان شكل گرفت. ... مقاومتگرایی ایدئولوژیک در دوران دفاع مقدس (2) ...
اينترنت در جهت اهداف سلطه گران
مقاومتگرایی ایدئولوژیک در دوران دفاع مقدس (2) · مقاومتگرایی ایدئولوژیک در دوران دفاع مقدس (1) · مباني تطبیق پذيري قوانين اسلامي با تحولات اجتماعى (2) ...
مقاومتگرایی ایدئولوژیک در دوران دفاع مقدس (2) · مقاومتگرایی ایدئولوژیک در دوران دفاع مقدس (1) · مباني تطبیق پذيري قوانين اسلامي با تحولات اجتماعى (2) ...
اینترنت و هویت اسلامی
مقاومتگرایی ایدئولوژیک در دوران دفاع مقدس (2) · مقاومتگرایی ایدئولوژیک در دوران دفاع مقدس (1) · مباني تطبیق پذيري قوانين اسلامي با تحولات اجتماعى (2) ...
مقاومتگرایی ایدئولوژیک در دوران دفاع مقدس (2) · مقاومتگرایی ایدئولوژیک در دوران دفاع مقدس (1) · مباني تطبیق پذيري قوانين اسلامي با تحولات اجتماعى (2) ...
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها